نام پژوهشگر: سارا ملکی

فن شناسی و آسیب شناسی پارچه ی قلمکار قاجاری موزه ی مقدم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1392
  سارا ملکی   صمد سامانیان

چکیده نساجی سنتی طی قرون و اعصار نه تنها تامین کننده ی بخش مهمی از نیازهای اولیه ی مردم ایران بوده، بلکه خود عرصه ای برای بروز ذوق وخلاقیت صنعتگران و هنرمندان این مرزو بوم بوده است. قلمکار سازی که نامش را از شیوه ی تولیدش وام گرفته و هم اکنون نیز در حال تولید و مصرف می باشد بخشی از گنجینه ی منسوجات سنتیِ موزه ای ما را تشکیل می دهد؛ بارها موضوع پژوهش قرار گرفته است. موضوع این مطالعات بیشتر زمینه های هنری را در بر گرفته و به جنبه های فنی و آسیب شناسی آثار قلمکار کمتر توجه شده است. با توجه به آسیب پذیری این نمونه ها نسبت به عوامل مختلف و همچنین تاثیر مواد تشکیل دهنده بر این آسیب ها، شناسایی فن ساخت و آسیب شناسی این دسته از منسوجات موضوع پژوهش در این پایان نامه است. انجام این پایان نامه مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش های آزمایشگاهی و همچنین مطالعات تاریخی است. در این پژوهش یک نمونه ی موزه ای پرده ی قلمکار، منسوب به دوره ی قاجار متعلق به موزه ی مقدم دانشگاه تهران که با شماره ی موزه ای 3014 ثبت شده و دارای آسیب دیدگی از نوع سستی الیاف و همچنین پارگی و پوسیدگی از نواحی طرح ها می باشد؛ مورد پژوهش قرار گرفته است. برای شناسایی الیاف از روش های میکروسکوپی و برای شناسایی رنگ ها از روش ftir-atr استفاده شده و عناصر موجود در دندانه های پارچه ی قلمکار، به وسیله ی sem-eds شناسایی شده است. در بررسی های آزمایشگاهی صورت گرفته، آبی پروس و قرمز روناس به عنوان رنگ های اصلی و عناصر آهن، آلومنیوم و مس به عنوان دندانه شناسایی شدند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از مطالعات فن شناسی و شناسایی مواد مورد استفاده در پارچه ی قلمکار، به بررسی عوامل موثر در تخریب این اثر پرداخته شده و دندانه های مورد استفاده در این پارچه ی قلمکار یکی از عوامل اصلی آسیب رسان به این اثر شناسایی گردید.

مطالعه تاثیر بازدارنده های انتقال اکسین روی فعالیت آنزیم های پراکسیداز و iaa-اکسیداز در فرآیند پرآوری پایه های رویشی پسته قزوینی و ucb-1
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده فنی 1392
  سارا ملکی   قاسمعلی گروسی

کشور ایران علی¬رغم بیشترین تولید سالیانه پسته (472097 تن) در جهان، کمترین عملکرد در هکتار را دارد که محققان را جهت بهبود و افزایش کمی و کیفی آن ترغیب می کند. علاوه بر این به منظور تکثیر تجاری پایه¬های رویشی، متوسل شدن به شیوه¬های کارامد باغبانی مثل کشت بافت گیاهی (در شرایط درون¬شیشه) و بهینه¬سازی این روش¬ها الزامی به نظر می¬رسد. در این مطالعه تاثیر برخی عوامل موثر در افزایش میزان نوساقه¬زایی و ریشه¬زایی شامل منابع کلسیم (کلسیم گلوکونات و نیترات کلسیم)، آهن (fe-eddha و fe-edta) و آنتی¬اکسین¬های تیبا و اسکوپولتین و همچنین تاثیر آن¬ها روی تغییرات میزان پروتئین کل، آنزیم¬های پراکسیداز و iaa-اکسیداز با استفاده از دو پایه رویشی قزوینی و ucb-1 مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین بررسی خصوصیات بیوشیمیایی و کینتیکی آنزیم پراکسیداز و امکان سنجی خالص¬سازی این آنزیم با استفاده از ستون تعویض یونی هدف دیگر این پژوهش بود. نتایج نوساقه¬زایی نشان داد که تاثیر متقابل این عوامل روی صفات نوساقه¬زایی از قبیل میزان نوساقه¬زایی، وزن تر و وزن کالوس پایه و همچنین میزان پروتئین کل و فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت معنی¬دار بود. به طوری که استفاده از کلسیم گلوکونات ضمن افزایش معنی¬دار در میزان نوساقه¬زایی، فعالیت آنزیم iaa-اکسیداز را افزایش داد. جایگزینی fe-eddha به عنوان منبع آهن علی¬رغم افزایش کیفیت رشد رویشی، تاثیر معنی¬داری در افزایش میزان نوساقه¬زایی نداشت. نتایج این آزمایش همچنین feeddha را به عنوان مهار¬کننده فعالیت آنزیم iaa-اکسیداز نشان داد. نتایج مطالعات ریشه¬زایی نشان داد که پایه رویشی ucb-1 با اختلاف معنی¬داری بیشترین درصد ریشه¬زایی را نشان داد. همچنین استفاده از fe-eddha (حاوی 2/0 میلی¬مولار یون آهن) با اختلاف بسیار معنی¬داری بیشترین درصد ریشه¬زایی را در مقایسه با سایر تیمارهای مورد مطالعه نشان داد. نتایج مطالعات بیوشیمیایی آنزیم پراکسیداز نشان داد که یون¬های منیزیم و کلسیم در غلظت 40 میلی¬مولار بیشترین تاثیر را در افزایش فعالیت آنزیم و edta در مقادیر استفاده شده (10 تا 40 میلی-مولار) به عنوان بازدارنده فعالیت آنزیم ایفای نقش نمود.