نام پژوهشگر: ویدا قدیمی
ویدا قدیمی نادر فرهپور
ناهنجاری اسکولیوز به عنوان عدم تقارن و انحراف جانبی ستون مهره ای همراه با پیچش مهره در سطح عرضی تعریف شده است. ارتباط ویژه بین حمل بار و عملکرد عضلات نگهدارنده تنه و اندام تحتانی در این بیماران هنوز به خوبی مورد بررسی علمی قرار نگرفته است. هدف این پژوهش ارزیابی نحوه عملکرد عضلات افراد مبتلا به اسکولیوز با استفاده از emg حین بالا رفتن و پایین آمدن از پله با حمل کوله پشتی است. موارد و روش ها: تعداد 10 نوجوان 11 تا 17 سال با میانگین سنی 84/0 ± 3/15 سال، قد 6/7 ± 8/161 سانتی متر و وزن 2/11 ± 5/50 کیلوگرم با الگوی انحنای راست سینه ای و زاویه کاب بین 15 تا 30 به عنوان گروه تجربی و 10 نفر از دختران نوجوان سالم با میانگین سن 47/0 ± 8/14 سال، قد 5/4 ± 6/158 و وزن 7/7 ±1/48 کیلو گرم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات پارا اسپانیال ستون فقرات در سطح مهره t6، t10، l3 و چهار سر رانی در 2 سمت چپ و راست با استفاده از دستگاه emg 16 کاناله 300 ma حین بالا رفتن و پایین آمدن از پله با حمل کوله پشتی به میزان 15% وزن بدن ثبت شد. 3 پله به ارتفاع 20 سانتی متر طراحی شد. فرد یک بار بدون حمل کوله شروع به بالا رفتن و پایین آمدن می کرد و یک بار با حمل کوله 15% bw این کار را اجرا می کرد. فرکانس ثبت داده ها hz 2500 بود، با فیلتر مناسب داده ها پردازش شد. همچنین در یک انقباض ماکزیمم ایزومتریک به طور جداگانه فعالیت emg عضلات مورد نظر ثبت گردید. متغیر emg، integrated همسان سازی شده بود که در 2 گروه مورد بررسی قرار گرفت. طرح آزمایش این مطالعه تحلیل عاملی (4*2*2*2) با عامل های سمت بدن با 2سطح (عضلات راست و چپ)، عامل حمل بار با 2 سطح (حمل بار و عدم حمل)، عامل جهت (بالا رفتن و پایین آمدن) و عامل عضلات با 4 سطح (راست رانی،t6، t10، l3 ) انتخاب شد. روش آماری repeated measure برای آنالیز آزمایش در سطح 05/0 ?? انتخاب گردید. به طور کلی شاخص integrated همسان سازی شده عضلات در بالا رفتن و پایین آمدن از پله متفاوت بود. بیشترین میزان این شاخص در عضله چهار سر رانی و کمترین آن در عضله نگهدارنده تنه در سطح l3 پا مشاهده شد. هر دو گروه در بالا رفتن و پایین آمدن از واحدهای حرکتی مشابه استفاده می کردند. حمل بار بر میزان فعالیت بیشتر گروه بیمار اثری نداشت. میزان integrated همسان سازی شده گروه بیمار در سمت انحنا در 2 وظیفه حرکتی بالا رفتن و پایین آمدن تفاوت معناداری را با گروه سالم نشان نداد. نتیجه گیری نهایی: میزان شدت فعالیت نسبی عضلات مختلف در تکالیف بالا رفتن و پایین آمدن از پله، متفاوت است و از یک الگوی انقباضی یک پارچه تبعیت نمی کند. عملکرد عضلانی گروه بیمار در وظایف ذکر شده متفاوت از گروه سالم است و برای دو وظیفه حرکتی بالا رفتن و پایین آمدن از پله این عملکرد از یک الگوی انقباضی مشابه تبعیت می کند. در مجموع حمل بار اثری برتغییرالگوی انقباض عضلات در دو گروه سالم و بیمار نداشت. به علاوه افراد مبتلا به اسکولیوز در سمت تحدب انحنا الگوی انقباضی مشابهی با گروه سالم در وظیفه حرکتی بالا رفتن از پله و پایین آمدن از آن حین حمل کوله پشتی را نشان دادند.