نام پژوهشگر: بهاره شریفی پور
بهاره شریفی پور عبدالمهدی انصاری
هدف این پژوهش، تعیین ارتباط بین خطای پیش بینی سود مدیریت و سطح محافظه کاری و هم چنین بررسی تاثیر دشواری های پیش بینی، عدم اطمینان خاص شرکت و تامین مالی خارجی بر این رابطه می باشد. خطای پیش بینی تفاوت بین مقادیر پیش بینی شده با مقادیر واقعی می باشد.یکی دیگر از مفاهیمی که در این تحقیق به آن پرداخته شده است محافظه کاری می باشد؛ محافظه کاری عبارت است از کاربرد درجه ای از مراقبت که جهت انجام برآورد در شرایط ابهام موردنیاز است به گونه-ای که درآمدها یا دارایی ها بیش تر از واقع و هزینه ها یا بدهی ها کم تر از واقع ارائه نشود. محافظه کاری سبب می شود تا مدیران که از اطلاعات داخل واحد تجاری آگاه هستند، نسبت به سایر گروه های طرف قرارداد با شرکت که اطلاعات کمتری نسبت به مدیران دارند، مزیت و برتری خاصی نداشته باشند. از این رو محافظه کاری به وسیله ی ملزم کردن به قابلیت تائید بیشتر سبب کاهش پیش بینی های خوش بینانه مدیر و رفتار جانبدارانه او می شود. محافظه کاری محصول عدم اطمینان و ابهام شناخته می شود. عدم اطمینان نقطه مقابل اطمینان است. به طور کلی، واژه عدم اطمینان نتیجه ی عدم دانش کافی شخص در مورد حوادث آینده است که بر میزان اطمینان تصمیم گیرنده از آینده اثر خواهد گذاشت. علاوه بر این انتظار می رود که مدیران در مواقع نیاز به تامین مالی خارجی (از طریق بدهی و حقوق صاحبان سهام) اقدام به پیش بینی خوش بینانه سود نمایند. زیرا، خوشنامی شرکت در گزارشگری سود منجر به جذب سرمایه ی بیشتر می شود. در راستای این هدف، اطلاعات مالی مربوط به 147 شرکت بورسی در طی دوره ی زمانی پژوهش(1390-1385) جمع آوری گردید و با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محافظه کاری با استفاده از مدل خان و واتس اندازه گیری شده است. و خطای پیش بینی ازتقسیم تفاضل سود هر سهم در سال t و سود پیش بینی شده توسط مدیر برای سال t بر قیمت هر سهم در پایان سال t-1 محاسبه گشته است. نتایج حاصله نشان می دهد که با کاهش محافظه کاری خطای پیش بینی سود مدیریت افزایش یافته و از سویی دیگر، باطولانی شدن چرخه عملیاتی و افزایش نوسانات سود در شرکت های مورد آزمون و دشوار شدن شرایط پیش بینی، کاهش محافظه کاری حسابداری منجر به افزایش خطا در پیش بینی سود توسط مدیریت شده است.