نام پژوهشگر: احمد رضایی
مجتبی باقری علیرضا نبی لو
موضوعی که در این رساله به بحث دربارۀ آن پرداخته شده است نقد و بررسی کیفیت و کارکرد شعر، مبداء و ماهیت آن و تعیین نقش مخاطب و ویژگی های شاعر از دیدگاه نویسندگان و شاعران قرن چهارم تا قرن هفتم هجری است. در بین نویسندگان این دوره سه دیدگاه رایج وجود دارد. یکی دیدگاه ناقدان و نظریه پردازان سنتی از جمله: عنصرالمعالی، نظامی عروضی و شمس قیس است که کوشش ذهنی آنها بیشتر مصروف پرداختن به مسائل فرعی شعر از قبیل: بلاغت، عروض و قافیه و فنون شاعری شده تا اینکه بخواهند تعریفی از شعر و ماهیت آن عرضه کنند. علت این امر را می توان به تأثیر پذیری آنها از دیدگاه های رایج ناقدان عرب آن دوره نسبت به شعر دانست. در بین این نویسندگان تعریف شمس قیس از شعر به نوعی بازگوکنندۀ تمام تعاریف ناقدان سنتی دربارۀ شعر است. مخیل دانستن شعر و تأکید بر عنصر تخییل به عنوان اساس شـعر دیـدگاه دیـگری اسـت کـه مـنطقـیونی نـظیر: فـارابـی، ابـن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به تقلید از ارسطو و فن شعر او بر آن تأکید ورزیده اند. عمدۀ نظریات این گروه بیشتر توسط خواجه نصیر به بحث گذاشته شده است و در آرای او به نکات جالب و ارزنده ای دربارۀ مسائل شعری اشاره شده است. دیدگاه سوم اختصاص به عرفا و اهل تصوفی نظیر: عین القضات، مولانا و محمد غزالی دارد. تأکید بر تأویل شعر بر مبنای ذوق و حالت روحی و عاطفی مخاطب و ارزش دادن به جایگاه مخاطب در معنا بخشیدن به اثر موضوعی است که مورد توجه این گروه واقع شده است. این موضوع امروزه نیز به عنوان یک اصل در مباحث مربوط به هرمنوتیک جدید مطرح شده است. اما دیدگاه شاعران این دوره نسبت به شعر یا مانند: سنایی، عطار و مولانا در راستای پرداختن به شعر شرعی است و یا مانند ناصرخسرو و انـوری در حـوزۀ حـکمت و آرمـانهای دیـنی و یا در حوزۀ مدح و مداحی جای می گیرد. در این بین نظامی شاعری است که در آثارش به طرح نکات جدیدتری در مورد شعر می پردازد مانند: نقش مخاطب در خوانش شعر، اهمیت آرایش کلام، نو بودن زبان شعری و....
مهدی اسلامی احمد رضایی
چکیده زندگی نامه خودنگاشت کارنامه ای است که به قلم خود فرد، درباره جنبه های بیرونی و درونی زندگی اش که شامل محیط اجتماعی، اعمال، رفتار، ذهنیات، اندیشه ها و نفسانیات فرد است، نگاشته می شود. این نوع ادبی قابلیت انعکاس مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ادبی یک دوره خاص را داراست. به دلیل نبود هیچ گونه تحلیل و مقایسه در ادبیات فارسی در این زمینه به انجام این رساله پرداخته ایم. دلیل گزینش سه اثر از دوره قاجاریه به این علت است که توجه ایرانیان به این نوع ادبی به صورت جدی از این دوره تاریخی آغاز می شود. و نمود آن برای نخستین بار در ادب سیاسی است. دلیل گزینش زندگی نامه های راسل و یونگ به دلیل نزدیکی زمانی و همچنین نشان دادن تفاوت های فرهنگی و روانی است که در زندگی نامه این دو فرد به خوبی منعکس شده است. با بررسی و تحقیق در معیارهای زندگی نامه خود نگاشت، به این نتیجه رسیدیم که در ادب فارسی ما شاهد وجود زندگی نامه خودنگاشت، به معنای واقعی کلمه و با توجه به معیارهای ارائه شده در ادب غرب نیستیم زیرا آثار ایرانی بیشترین توجه خود را در نگارش این نوع ادبی معطوف به انعکاس مسائل بیرونی می کنند و غالباً زندگی نامه ها را در حکم کارنامه ای که سرشار از اعمال مثبت مولف است به نگارش در می آورند. هیچ نشانی از بروز نفسانیات، سیر تحول درونی و فکری و اعمال خلاف اخلاق مشاهده نمی شود. ویژگی اصلی آثار ایرانی، توجه به من نویسنده در معنای تمجید از خود به شیوه مستقیم و غیرمستقیم، استفاده از ساختارهای زبانی و واژگانی ویژه کنایی و جملات عامیانه در نثر و نشان ندادن جنبه خصوصی و درونی زندگی شان است. در آثار یونگ و راسل ما شاهد بروز دادن کامل جنبه های درونی و زندگی خصوصی شان هستیم. کلیدواژه ها:
سحر جعفرصالحی احمد رضایی
تحقیق حاضر به بررسی جامعه?شناختی جنبه?های ذهنی و شناختی الگوهای رفتاری گردشگران داخلی (ایران) در محیط?زیست جامعه مقصد میپردازد. در اینجا علاوه بر عوامل کلی و عام موثر بر رفتار زیست?محیطی گردشگران به عنوان فرد (دانش، ارزش و درک منافع زیست?محیطی)، توجه ویژه?ای به مفهوم گردشگر و عوامل خاصی مثل انگیزه?های سفر و تصورات ذهنی گردشگر از جامعه مقصد شدهاست. به این منظور، پژوهش پیشرو با نگرشی سازهگرایانه، تاثیر متغیرهای ذهنی و نگرشی بر رفتار زیستمحیطی دو نمونه از گردشگران را در دو شهر اصفهان و چالوس بررسی میکند. روش بررسی در این پژوهش تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است. در روش میدانی به دلیل نبود چارچوب دقیقی برای نمونه?گیری گردشگران داخلی، در قالب یک کار اکتشافی 350 گردشگر به عنوان نمونه انتخاب شدند که از این تعداد 200 نفر به جامعه آماری چالوس و 150 نفر به اصفهان تعلق دارند. اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شده?اند. طبق یافته?های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون، اکثر فرضیات تحقیق و در واقع رابطه معنی?دار بین اکثر متغیرها تایید شدند. همچنین بر اساس تحلیل مسیر، سرمایه فرهنگی با مجموع بتای 83/. بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته یعنی رفتار زیست?محیطی گردشگران در محل دارد. پس از آن متغیرهای انگیزه فرهنگی و انگیزه تفریحی (با بتای 62/.)، ارزش?های زیست?محیطی (با بتای 4/.)، تصور فرهنگی (با بتای 17/.) قرار میگیرند. آخرین متغیر تاثیر گذار متغیر درک منافع زیست?محیطی است که با بتای 147/. کمترین تاثیر را بر رفتار زیست?محیطی خاص دارد. طی فرایند تحلیل رگرسیونی مسیرها متغیر دانش زیست?محیطی و متغیر تصور تفریحی به دلیل معنی?دار نبودن بتای بدست آمده از مدل حذف شدند. نتایج آزمونt نیز، تفاوت معنی?داری را در دو شهر اصفهان و چالوس بین رفتار زیست?محیطی و متغیرهای شناختی موثر بر آن نشان می?دهد.
امیر ظهرابی احمد رضایی
چکیده: عنوان تحقیق حاضر بررسی رابطه بین میزان گرایش به هویت ملی و هویت قومی در بین کردها می باشد .این تحقیق از نوع پیمایشی و از پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است . کلیه خانوارهای کرد شش شهر شاهیندژ،بوکان،بانه،مریوان،مهابادو سنندج جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند حجم نمونه تحقیق600 نفر بوده که به تناسب جمعیت هر شهر ،تعداد پاسخگویان آن مشخص گردید سوالات تحقیق عبارتند از 1:در بین کردها تا چه میزان گرایش به هویت قومی وجود دارد؟2:در بین کردها تا چه میزان گرایش به هویت ملی وجود دارد؟3:آیا بین میزان گرایش به هویت قومی و هویت ملی رابطه وجود دارد؟ در این تحقیق برای سنجش گویه های هویت ملی وهویت قومی از چهار بعد زبانی،فرهنگی،سیاسی،تبعیض اجتماعی و فرهنگی استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد که افراد به هویت ملی و هویت قومی گرایش مثبتی دارند اما با وجود این آنچه در این تحقیق وجود داشت همبستگی منفی به ابعاد هویت قومی و هویت ملی بود.
فاطمه محمدزاده ملایوسفی احمد رضایی
پژوهش حاضر به دنبال بررسی و شناخت «عوامل اجتماعی موثر بر تغییر و تطوّر زبان فعلی مردم آذربایجان بوده است». سوالات اصلی پژوهش این می باشد که «آیا زبان بومی آذربایجان تغییر کرده یا زبان فعلی (ترکی آذربایجانی) زبان بومی بوده است؟»، «عوامل اجتماعی موثر بر تغییر و تطوّر زبان فعلی مردم آذربایجان چه بوده-اند؟» که بر اساس مباحث نظری مربوط به تغییر زبان به تبیین پدیده تغییر زبان در منطقه آذربایجان می پردازیم. روش پژوهش حاضر جامعه شناسی تاریخی بوده که از روش تاریخی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده و نوع داده ها عمدتاً کیفی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش مراجعه به اسناد و مدارک تاریخی موجود، مصاحبه با افراد مطلع در این زمینه، بانک های اطلاعاتی، گزارش های تاریخی و سایت های مختلف الکترونیکی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منطقه آذربایجان مهاجرت ترکان از زمان سلجوقیان تا دوره ی صفوی باعث برخورد بین زبان ترکی به عنوان «زبان زبرین» و زبان بومی رایج آذربایجان به عنوان «زبان زیرین» در این منطقه گردید که نتیجه آن رواج پدیده دوزبانگی و در نهایت با توجه به حاکم بودن ترکان در منطقه و برتری قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی زبان ترکی، این زبان (زبان زبرین) بر زبان بومی (زبان زیرین) غالب گردیده و به تغییر زبان در این منطقه منجر شده است. این فرآیند در زمانی نزدیک به هفت قرن طول کشید و شامل سه دوره؛ برخورد زبانی ترکی و بومی در نتیجه مهاجرت ترکان به آذربایجان و دوزبانه شدن مردم آذربایجان در زمان سلجوقیان (حدود دو قرن)، گسترش یافتن دوزبانگی در زمان مغولان و ایلخانیان (نزدیک یک قرن و نیم) وتغییر و عقب نشینی زبان بومی آذربایجان در دوره ی صفویان (قریب 120 سال). از دوره ی صفویه زبان ترکی آذربایجانی به عنوان زبان این منطقه انتخاب می شود، البته دربرخی از روستاهای آذربایجان از جمله هرزند و گلین قیه در اطراف مرند، کرینگان در ورزقان، عنبران در نمین زبان بومی آذربایجان باقیمانده است، که بررسی میدانی نشان می دهد که این زبان بومی از خانواده زبان های ایرانی می باشد. واژگان کلیدی: آذربایجان، ترکی، آذری، زبان، تغییر زبان، دوگانگی زبان، برخورد زبانی.
نسیم کاویانی احمد رضایی
پس از گذراندن فصلی از تاریخ به نام مدرنیسم و سپس عصر چارچوب گریز پست مدرنیسم ما با پدیدهانزوای نسبی ادیات متعارف روبروایم و به دنبال آن نوع جدیدی از پلورالیسم دینی پا به عرصه وجود گذاشت.و به این ترتیب طی چند دهه دنیا مملوء از دین نماها، عرفان ها،فرقه ها، کیش و مسلک های جدید شد که گویی برای همه سلیقه ها عرصه ای برای خودنمایی بود. اما آنچه بنابر دلائل و شواهد تجربی به خوبی پیداست، خطر روزافزون رشد انواع بیماری ها و سردرگمی های روحی است؛ بطوریکه گویا به مجرد فراهم آمدن امکانات زیستی، بهداشتی، رفاهی، علمی و ... انسان این عصر به چالش های عمیقی در کیفیت زندگی خویش برخورده است. بعضی بر این عقیده اند که در گذشته برای جبران این کیفیت های از دست رفته زندگی روزمره و نیز پر کردن خلاء های عمیق بینشی، پدیده دین می توانست به نحوی پاسخگوی این مصائب بوده و نقش درمانگری را ایفا کند. اما دین نیز همچون هر پدیده یا نهاد اجتماعی دیگری در طول حیات خود دچار تغییر و تحولات بسیار بوده است. صورتهای جدیدی بوجود آمده اند که دیگر براساس معیار قدسیت یا اعتقاد به الوهیت، دین محسوب نمی شوند، اما همان کارکرد را دارند، در واقع اصرار به استفاده از تعریف ماهوی دین در واقع نادیده گرفتن ویژگی های مختلف یک پدیده در طول تاریخ است. با توجه به این مقدمات و به علت رشد و گسترش کنونی این گرایش های نوین معنوی،که اغلب نیز با پیشینه های غربی و شرقی در ایران تولد یافته اند، پرداختن به عوامل اجتماعی مرتبط با این نوع جدید عرفان مخصوصاً در میان دانشجویان، لازم و ضروری می نماید. تحقیق حاضر با استفاده از روش پیمایش انجام گردیده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری 10538نفر، در واقع کل دانشجویان دانشگاه مازندران و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران ، 400 نفر بوده است. یافته ها ی بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که 55.9 درصد دانشجویان دانشگاه مازندران گرایش زیادی به جنبش های دینی جدید و 2.3 درصد دانشجویان گرایش کمی به این جنبش ها دارند. در این میان بالاترین میزان گرایش به جنبشهای دینی جدید در بین دانشجویانی مشاهده شده است که هنوز ازدواج نکرده بودند، از نظر وضعیت اشتغال بیکار بودند، جزو اقوام طبری، گیلک و ترک بودند و والدین آنها به طبقه اجتماعی متوسط تعلق داشتند. در نهایت، آزمونهای همبستگی، نشان داد که میان اقوام مختلف و ابزار کسب اطلاعات دینی و گرایش به جنبش های نوین دینی رابطه معنادار وجود دارد.
مجتبی عبدی احمد رضایی
تحقیق حاضر با عنوان بررسی رابطه مصرف کالاهای فرهنگی و میزان دینداری دانشجویان مطالعه موردی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشکده های علوم اجتماعی و فنی و مهندسی دانشگاه تهران) درصدد است در گام اول به شناخت توصیفی دو مقوله تحقیق، یعنی میزان مصرف کالاهای فرهنگی و میزان دینداری دانشجویان بپردازد. بنابراین، جهت شناخت مصرف کالاهای فرهنگی به مطالعه وضعیت استفاده دانشجویان از سه کالای فرهنگی شامل اینترنت، روزنامه و کتاب غیردرسی پرداخته شده و مصرف کالاهای فرهنگی از ابعاد مختلف مورد کنکاش قرار گرفته است که در این راستا، پیمایش های ملی انجام گرفته در قالب طرحهای ملی مصرف کالاهای فرهنگی بسیار سودمند بوده اند. همچنین، جهت شناخت میزان دینداری، با استفاده از مدل گلاک و استارک به سنجش میزان دینداری دانشجویان پرداخته شده است. در گام بعد به دو مقوله اصلی تحقیق پرداخته شده و با بررسی ادعای نظریه های تحقیق، همچون نظریه های مطالعات فرهنگی به رابطه بین این دو متغیر پرداخته شده است. پس از طراحی پرسشنامه و سنجش اعتبار و روایی ابزار تحقیق، پرسشنامه میان جامعه آماری تحقیق - یعنی دانشجویان دانشکده های علوم اجتماعی و فنی و مهندسی دانشگاه تهران- تکمیل شده و با استفاده از نرم افزار آماری علوم اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اهم نتایج تحقیق نشان داد که: هرچه شخص، استفاده بیشتری از اینترنت به عمل آورد، به همان میزان از دینداری بالاتری نیز برخوردار خواهد بود. نتیجه دیگر تحقیق نشان داد اهداف استفاده از اینترنت رابطه معناداری با میزان دینداری آنها ندارد. همچنین، یافته دیگر تحقیق نشان داد هرچه شخص مطالعه بیشتری از روزنامه به عمل آورد، به همان میزان از میزان دینداری بالاتری نیز برخوردار خواهد بود. نتیجه دیگر نیز دال بر وجود رابطه معنادار بین دو متغیر نوع روزنامه های مورد مطالعه و میزان دینداری دانشجویان است. میزان مطالعه کتاب غیردرسی نیز با میزان دینداری دانشجویان رابطه معناداری دارد. و بالاخره، بین نوع کتابهای مورد مطالعه شده و میزان دینداری دانشجویان رابطه معناداری به چشم می خورد.
عبدالحنان قرنجیک احمد رضایی
با گسترش و رشد شهرنشینی در جهان و به ویژه کشورهای جهان سوم، شهرهای امروزی شاهد فرهنگ های نامتجانس و متعددی هستند. ازجمله پیامدهای ملموس این چندگانگی فرهنگی ایجاد محلات خاص قومی و نژادی در درون شهرها است که با مفهوم گتو (محلات اقلیت های قومی و نژادی ) شناخته می شود. مساله جدایی گزینی اقوام و ایجاد محلات قومی و نژادی در شهر بندرترکمن (به عنوان جامعه مورد بررسی) از جمله مسائلی است که از بدو ایجاد این شهر (1307) تاکنون به عنوان مسئله ای حل نشده باقی مانده است. بنابراین هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش گروه های قومی به سکونت در محلات قومی (گتو) شهر بندرترکمن می باشد. بر اساس دیدگاه-های نظری و تجربی مطرح، متغیرهای پایگاه اجتماعی، تعصب قومی، روابط اجتماعی، پایگاه اجتماعی و آگاهی قومی و نژادی به عنوان متفیرهای مستقل و تاثیرگذار مشخص گردیدند. جامعه آماری مورد نظر 4179 نفر را در بر می گیرد که در قالب دو گروه قومی و زبانی ترک و قزاق هویت یابی می شوند. این جامعه آماری تمامی ساکنین چهار محله قومی شهر بندرترکمن را در بر می گیرند. نمونه آماری مورد نظر با استفاده از فرمول کوکران 352 برآورد گردید که با افزایش تعداد پاسخگویان به نمونه 365 نفری رسید، که با استفاده از روش ترکیبی نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای نمونه ها انتخاب گردیدند. نتایج حاکی از آن است که در جامعه مورد بررسی، آگاهی قومی و نژادی در گرایش اقوام به سکونت در محلات قومی نقش ناچیز و نامحسوسی دارد. علاوه بر آن مردان و زنان و همچنین مجردان و افراد متاهل در میزان گرایش به سکونت در محلات قومی تفاوت چندانی ندارند. این درحالی است که نتایج تحقیق نشان داد که تعصب قومی، پایگاه اجتماعی، روابط اجتماعی، فاصله اجتماعی و سن متغیرهایی بودند که بر گرایش اقوام به سکونت در محلات قومی تاثیر داشتند. در این بین فاصله اجتماعی متغیری بود که بیشترین تاثیر مستقیم را بر گرایش به سکونت در محلات قومی داشت
علیرضا جوهرچی احمد رضایی
مدح و معراج پیامبر?، از موضوعات کهن در ادبیات فارسی است. برخی از شاعران پارسی گو، در کنار پرداختن به موضوع توحید و خداشناسی، به بعد دیگر اصول دین یعنی نبوت پیامبر? توجه کرده اند. آنان با برشمردن برخی از صفات و ویژگی های والای آن حضرت، به مدح و گاهی به وقایع معراج پرداخته اند. این نوشتار، به رویکرد شاعرانی چون سنایی، جمال الدین، خاقانی، نظامی و عطار در این زمینه می پردازد و ضمن بررسی و تحلیل ساختارهای ادبی مورد استفاده آن ها، به حجم و کاربرد این ساختارها در آثار آنان اشاره می کند. بدیهی است میزان اطلاعات قرآنی، روایی و تاریخی و نیز محبت و ارادت هر یک از این شاعران را از تعداد ابیاتی می توان دریافت که به موضوع مدح و معراج پیامبر? اختصاص داده اند. گفتنی است تا اوایل قرن ششم قمری، شاعران یاد شده از لحاظ خلاقیت و هنر شعری در زمینه مدح و معراج پیامبر?، سرآمد شاعران دیگر به شمار می آیند. براساس این پژوهش، خاقانی و نظامی بیش تر به ساختار ادبی معراج توجه کرده اند، در حالی که شاعران دیگر به ویژه عطار، به جنبه های تاریخی و روایی مدح و معراج، بیش از جنبه ادبی آن پرداخته اند.
محسن اسماعیلی فاطمه کوپا
مکتب رمانتیسم یکی از اوّلین مکاتب ادبی تأثیرگذار اروپایی بر هنر و ادبیّات نوین فارسی است. اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در سال های پس از نهضت مشروطه، سنخیّت روحی و روانی شاعران و نویسندگان ایرانی با این مکتب ادبی و میل نوجویی و نوخواهی از مهم ترین عوامل موثر بر گسترش نگرش رمانتیک در ادبیّات فارسی معاصر است. با حاکمیت استبداد رضاخان و گریز نیما به سمبولیسم اجتماعی، از رونق گرایش های رمانتیکی کاسته می شود. امّا پس از شهریور 1320 هم زمان با سقوط دیکتاتوری و رواج نسبی آزادی های فردی و اجتماعی، این مکتب ادبی مجددّاً مورد توجّه قرار می گیرد و تا سال های پایانی دهه سی به گرایش غالب ادبی تبدیل می شود. سال های 1339 و 1340 دوران اوج گیری حملات منتقدان به رمانتیسم این سال ها و گریز شاعران رمانتیک به دیگر مکاتب ادبی و در نتیجه دوران افول گرایش های رمانتیک در ادب فارسی است. موضوع این رساله بررسی جلوه های رمانتیسم در شعر فارسی در سال های حد فاصل 1320 تا 1340 است. در این پژوهش ابتدا به دشواری تعریفی جامع و مانع از رمانتیسم اشاره می شود. سپس در فصل های دیگر مبانی طبیعت گرایی، جامعه شناسی، انسان شناسی و زیبایی شناسی رمانتیک مورد نقد و بررسی قرار می گیرد، آن گاه به تأثیر مولفه های مذکور بر اندیشه و شعر شاعران رمانتیک ایرانی پرداخته خواهد شد.
الهه رستمی احمد رضایی
داستان کوتاه با انتشار مجموعه ی «یکی بود یکی نبود» جمال زاده در سال 1300ش آغاز شد. جمال زاده با استفاده از شیوه ی داستان نویسی غربی این مجموعه را به نگارش درآورد. ظهور چنین داستان هایی با وجود ضعف های ساختاری سبب شد رئالیسم اجتماعی و ساده نویسی به عرصه ی داستان وارد شود. عده ای از نویسندگان به نگارش داستان هایی با سبک واقع گرایی روی آوردند، از میان آن ها می توان رسول پرویزی را نام برد. او به عنوان یکی از پیروان سبک داستان نویسی جمال زاده که به تقلید از مکتب رئالیسم و زبان طنز او پرداخته، شناخته می شود. فقدان بررسی های لازم و کافی درباره ی این نویسنده سبب نگارش این رساله گردید. در این پژوهش ضمن بیان ویژگی های رئالیسم، چگونگی به کارگیری آن ها را در داستان های پرویزی نشان داده و به تحلیل داستان هایی با زبان طنز و جدی پرداخته ایم، بعلاوه میزان تأثیرپذیری یا تقلید پرویزی از جمال زاده را مورد بررسی قرارداده ایم. حاصل تحقیق نشان می دهد که پرویزی مقلَد محض آثارجمال زاده نبوده، در عین حال داستان های او پختگی و برجستگی آثار جمال زاده را ندارد؛ داستان های پرویزی بیشتر خاطره گویی یا طرحی ناتمام در شرایط اقلیمی خاص همراه با زبانی طنزآمیز است بنابراین او اساس کار خویش را از جمال زاده اتخاذ کرده و در به کارگیری زبان عامیانه و طنزآمیزی و نشان دادن واقعیت های اجتماع در قالبی طنزآمیز و سیاسی مقلَد جمال زاده بوده است، اما درزمینه ی خلق نوع شخصیت های کودک، درون مایه های متنوع و ایجاد صبغه ی محلی در داستان دست به نوآوری زده است. روی آوردن او به مسائل سیاسی سبب فاصله گرفتن او از داستان نویسی و اهداف متعالی خود گشت؛ بطوری که در مجموعه ی لولی سرمست تأثیر آن را می توان دریافت.
سمیه خورشیدی احمد رضایی
سبک شناسی ساختاری گرایشی در سبک شناسی است که شکل کاملتر سبک شناسی نقش گراست. این روش که متاثر از دیدگاه های ساختگرایان است از یافته های زبان شناسی برای تحلیل متون بهره می گیرد و با بررسی عناصر سازند? متن، به ارتباط متقابل بین آنها می پردازد و در پی آن است که میان آواها، واژگان، ترکیبات و ساخت های نحوی جملات، تناسب های ساختاری را یافته و از طریق این ساختارها و تناسب ها به ویژگی های سبکی اثر دست پیدا کند. از آنجا که این روش با بررسی اجزای اثر در کنار محتوا به نتایج عینی از ویژگی های سبکی می رسد. بدین منظور، در این رساله، گونه های برجسته سازی: قاعده افزایی ها و قاعده کاهی های اشعار شش شاعر از شاعران برجست? دفاع مقدس(امین پور، هراتی، قزوه، مردانی، حسینی، معلم) را تحلیل و به مختصات سبکی آنان دست یافتیم. در این تحقیق، قاعده افزایی های اشعار با موضوع دفاع مقدس شاعران مذکور را در دستگاه های آوایی، واژگانی، نحوی و قاعده کاهی های استخراج شده را در ارتباط با محتوای اشعار، بررسی و تحلیل نمودیم. با استفاده از این روش، دریافتیم که تمام دستگاه ها در ارتباط مستقیم با دستگاه فکری قرار گرفته است. شاعران این دوره مضامینی چون، شهید و شهادت، امام خمینی، اعتراض و... را دستمایه ساخت ترکیبات و تصاویر خویش نموده عواطف این شاعران متناسب با مضامین اشعار القا می شود. همخوان ها و مصوت های هجاها متناسب با عاطف? شاعران بکار رفته بود. تکرار همخوان آغازین و تکرار کامل هجایی بسامد داشت. قافیه و ردیف در ساختار اشعار کارکرد موسیقیایی دارند. در اشعار شاعران مورد بررسی، توجه بیشتری به این کارکرد شده بود که در نمودارها این فراوانی قابل مشاهده است. بیشترین تحول و ابتکار در دستگاه بلاغی در ساخت ترکیبات اضافی و نماد دیده می شود.
احمد رضایی عزت اله سام آرام
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای وضعیت موجود و مطلوب رفتار شهروندی سازمانی در بین مددکاران اجتماعی شهرداری و بهزیستی شهر تهران انجام شد. این پژوهش مبنای خود را بر این پرسش آغازین نهاده است که "وضعیت رفتار شهروندی سازمانی مددکاران اجتماعی شهرداری و بهزیستی شهر تهران به چه صورتی است؟" بنیان نظری این پژوهش بر اساس دیدگاه اورگان شکل گرفته و چارچوب نظری پژوهش را شکل داده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات از جمله پژوهش های توصیفی و از میان انواع پژوهش های توصیفی جزء تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری کلیه مددکاران اجتماعی شهرداری شهر تهران (100 n=) و سازمان بهزیستی شهر تهران (120 n=) بود که با استفاده از روش سرشماری حجم نمونه برابر با جامعه انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد شده پودساکف و همکاران و مبتنی بر طیف هفت ارزشی لیکرت بوده که روایی و پایایی آن پس از انجام مرحله پیش آزمون با جمعیت نمونه 30 نفر مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. مهمترین یافته پژوهش حاکی از آن بود که بین رفتار سازمانی موجود و رفتار سازمانی مطلوب رابطه معنادار و بین وضعیت موجود و مطلوب رفتار شهروندی سازمانی در بین دو جامعه مددکاران اجتماعی شهرداری و بهزیستی شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود تفاوت معنادار آماری بین میزان ابعاد نوع دوستی، نزاکت، آداب اجتماعی و جوانمردی رفتار شهروندی سازمانی موجود، وضعیت مطلوب رفتار شهروندی سازمانی و میزان ابعاد نوع دوستی، نزاکت، آداب اجتماعی رفتار شهروندی سازمانی مطلوب با نوع سازمان بوده است. ضمن این که به نظر می رسد بین سابقه خدمت و رفتار سازمانی مطلوب رابطه معناداری وجود دارد.
حمید علیپور شاهگلدی احمد رضایی
زوال دودمان قاجار و برآمدن حکومت پهلوی اول در اوان دهه ی 1300 منجر به ظهور ناسیونالیسم ایرانی، سیاسی شدن قومیت و متعاقب آن تکوین تنش های قومی مابین آذربایجانی ها و دولت ایران شد. فروپاشی رژیم اقتدارگرای پهلوی اول و وقوع دموکراتیزاسیون در شهریور 1320، نه تنها تنش های قومی مزبور را به صورت دموکراتیک و مسالمت آمیز حل و فصل نکرد بلکه به طور متناقضی به ظهور ناسیونالیسم آذربایجانی و نهادهای سیاسی مبتنی بر آن در آذرماه 1324، تشدید منازعه ی قومی مابین دولت مرکزی ایران و آذربایجانی ها و سرانجام به اعمال خشونت قومی علیه آذربایجانی ها در آذرماه 1325 منتهی شد. مطالعه ی حاضر پیرامون این پرسش سامان یافته است که وقوع فرآیند دموکراتیزاسیون در دهه ی 1320، تحت چه شرایطی، تنش های قومی مابین دولت مرکزی ایران و آذربایجانی ها را تشدید و به منازعه ی قومی بالفعل و خشونت آمیز مبدل کرد؟ به علاوه، شیوه ی دموکراتیزاسیون چه تأثیری در تشدید منازعه ی قومی داشت؟ برای پاسخ به دو پرسش فوق، از روش جامعه شناسی تاریخی مورد محور و تحلیل روایتی استفاده شده است. راهنمای نظری ما جهت تبیین مکانیزم های دموکراتیزاسیون و تشدید منازعه ی قومی، مدل نظری اساساً نهادگرایانه ی «دی نیورز» بوده است. مطابق مدل نظری پژوهش، 9 متغیر نهادی و غیرنهادی و 10 فرضیه برای تبیین مناسبات بین دموکراتیزاسیون و تشدید منازعه ی قومی در دهه ی 1320 ارائه شده است. هویت یابی رژیم اقتدارگرای پهلوی اول با گروه قومی فارس، مدرنیزاسیون نامتوازن در مناطق گروه قومی دولت مرکزی و آذربایجان در عصر رضاشاه ، دست کاری ترکیب قومی ترک های آذربایجان در عصر رضاشاه و تکوین تظلّم تاریخی در بین آذربایجانی ها در پایان حکومت رضاشاه به مثابه «میراث قومی رژیم اقتدارگرای پیشین» و نارسایی های ساختار قانون اساسی ایران در باب حقوق قومی آذربایجانی ها، افراط-گرایی نخبگان قومی دولت مرکزی ایران و نخبگان قومی آذربایجانی، فقدان ائتلاف پایدار بین آذربایجانی ها و احزاب هوا خواه دموکراسیِ گروه قومی دولت مرکزی، گرایشات الحاق گرایانه ی نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان اتحاد جماهیر شوروی، ساخت قومی- ایلی نهاد ارتش در دهه ی 1320 و عدم وفاداری آن به دموکراتیزاسیون و سرانجام مداخله ی قدرت های بین المللی- آلمان، بریتانیا، شوروی و آمریکا- به مثابه «خصایصِ دموکراتیزاسیونِ محدود و تمرکزگرا» در بروز و تشدید منازعه ی قومی در دوره ی تاریخی 1320 تا 1325 موثر بوده اند.
نعمت اله کمالی کارسالاری ابراهیم صالحی عمران
چکیده ندارد.
محسن سرداری محمد فولادی
چکیده ندارد.
فریبرز پیرو اکبر علیوردی نیا
چکیده ندارد.
فرزین حاتمی کاکش احمد رضایی
چکیده ندارد.
مائده تقی پور درزی نقیبی قربانعلی ابراهیمی
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تطبیقی میزان گرایش به هویت ملی و میزان گرایش به هویت غربی در بین سه شهر بابلسر، فریدونکنار و بهنمیر می باشد. روش تحقیق پیمایش، داده ها از طریق تکنیک پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری تحقیق، جوانان 15 تا 30 سال ساکن در شهرهای بابلسر، فریدونکنار و بهنمیر هستند. حجم نمونه بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و فرمول کوکران، 383 نفر انتخاب شده است. سوال اصلی تحقیق حاضر این است که آیا بین هویت ملی و هویت غربی در بین این سه شهر رابطه وجود دارد یا خیر. برای سنجش گرایش به هویت ملی هفت بعد در نظر گرفته شد که عبارتند از: زبانی، جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی و برای سنجش گرایش به هویت غربی از چهار بعد استفاده شده است که عبارتند از: فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی. نظریه راهنمای تحقیق، نظریه هویت اجتماعی هنری تاجفل می باشد که با سه عنصر: شناختی، ارزشی و احساسی، "احساس تعلق" به هر کدام از دو هویت (ملی و غربی) را می سنجد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که میزان گرایش به هویت ملی 0/71 می باشد که گرایش بالایی را نشان می دهد و در بین سه شهر مورد مطالعه، شهرهای فریدونکنار، بهنمیر و بابلسر از نظر گرایش به هویت ملی، به ترتیب در طول یکدیگر قرار دارند. و میزان گرایش به هویت غربی در سه شهر مورد مطالعه، حدود 0/34 بود که در حد متوسط به پایین می باشد که به ترتیب در بابلسر، بهنمیر و سپس فریدونکنار گرایش وجود دارد. از طرفی رابطه بین دو هویت 0/49- می باشد به عبارتی هر چه گرایش به هویت ملی زیاد باشد گرایش به هویت غربی کم است.
احمد رضایی حسین انصاری
چکیده ندارد.
حبیب احمدلو عماد افروغ
سوالاتی که دراین پایان نامه بدان پاسخ داده می شود چنین است : 1 - میزان گرایش به هویت قومی در بین جوانان ترک چقدر است ؟ 2- میزان گرایش به هویت ملی در بین جوانان ترک چقدر است ؟ 3 - آیا بین میزان هویت قومی و میزان هویت ملی جوانان رابطه ای وجود دارد؟