نام پژوهشگر: مژگان عنادی

بررسی میزان اضطراب مادران دارای کودک بستری در بیمارستان و تأثیر آموزش بر کاهش اضطراب آنان
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - پژوهشکده علوم اجتماعی 1392
  مژگان عنادی   عبدالجواد احمدی

اضطراب، هیجانی عمومی است و تا وقتی ناتوان کننده نشود طبیعی به نظر می رسد. اختلالات اضطرابی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی در جمعیت عمومی هستند. نسبت ابتلای زنان تقریباً دو برابر مردان است. این اختلالات را می توان خانواده ای از اختلالات روانی مجزا و در عین حال مرتبط به هم در نظر گرفت. طبق نظریه شناختی، شیوه ای که فرد برای ارزیابی و تفکر درباره ی یک موقعیت اتخاذ می کند تعیین کننده ی پاسخ های هیجانی و جسمی او به آن موقعیت است. ترس و اضطراب احساس معمول در میان والدینی است که کودک آن ها در بیمارستان بستری می شود، اغلب مواقع اضطراب والدین با شدت بیماری و روش های درمانی کودک ارتباط دارد. بخش عمده ای از یأس را می توان با دادن آگاهی به مادران در مورد انتظارات متقابل و تشویق برای شرکت در مراقبت از کودک و تأکید به عنوان یاران اصلی در سلامتی کلی کودک تسکین داد. عفونت دستگاه ادراری از شایع ترین عفونت های باکتریال کودکان است. برآورد جهانی این بیماری را در کشورهای پیشرفته 5 درصد و در کشورهای در حال توسعه 20 درصد نشان می دهد. مطالعات انجام شده در ایران نیز حاکی از میزان شیوع 10 تا 15 درصدی این بیماری در کودکان است. برای پیشگیری از تکرار بیماری عفونت ادراری، دادن آموزش وآگاهی کافی در مورد این بیماری برای مادران دارای کودک بستری در بیمارستان در نظر گرفته شد، که به صورت شفاهی و همچنین نوشتاری در دومین روز بستری در بیمارستان برای مادران گروه آزمایش به صورت فردی و به مدت 45دقیقه گفته شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک بیمار، که ازبهمن ماه 1391 تا تیرماه1392، جهت درمان کودک بیمار خود به بیمارستان کودکان قدس قزوین مراجعه کرده اند، می باشد. تعداد این جامعه بر اساس آمار پذیرش بیمارستان 35000 نفر مادر دارای کودک بیمار می باشد. نمونهُ مورد بررسی، 80 نفراز مادران دارای کودک بیمار،که به دلیل مشکل عفونت ادراری به بیمارستان کودکان قدس قزوین مراجعه کرده بودند می باشند(40 نفر سرپایی و 40 نفر بستری). مادرانی که کودک آن ها به دو صورت سرپایی یا بستری پذیرش شده بودند، به روش غربالگری طی دو روز در هفته انتخاب شدند. گروه بستری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سن کودکان در مراجعه سرپایی و بستری بین 2 تا 5 سال بود. مادران گروه سرپایی و گروه بستری در هنگام پذیرش به پرسش نامهُ اضطراب اسپیل برگر پاسخ دادند. دو روز قبل از ترخیص مجدداً برای مادران با کودک بستری که به گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده بودند پرسش نامهُ اضطراب اسپیل- برگر به صورت پس آزمون انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب در مادران دارای کودک بستری بیشتر از گروه سرپایی بوده، و آموزش مادران دارای کودک بستری (به علت عفونت ادراری) در خصوص ماهیت بیماری و روند درمان، تنش و اضطراب را در آنان کاهش می دهد(p<0/05). کاهش اضطراب مادران، بیشتر در مورد اضطراب آشکار یا موقعیتی بوده ودر کاهش اضطراب پنهان یا احساس معمولی که افراد در اغلب اوقات دارند تأثیری نداشته است.