نام پژوهشگر: نیما عرفانی راد

بررسی نحوی منفی سازی در ترکی آذری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نیما عرفانی راد   شجاع تفکری رضایی

در این پژوهش، ساختار منفیسازی در زبان ترکی آذری در قالب نظری? حاکمیّت و مرجعگزینی بررسی میشود. از نظر زبانشناختی نفی در هر زبانی نمودی ویژه و خاص دارد. با توجه بهاینکه نفی در هم? زبانهای طبیعی وجود دارد و همچنین رفتار نحوی نشانگرهای منفی، جایگاه آنها نسبت به فعل و جایگاه آنان در سلسلهمراتب فرافکنهای جمله نیز از زبانی به زبان دیگر متفاوت است، نفی و منفیسازی هم جزء اصول و هم جزء پارامترهای زبان به شمار میآید. یکی از مفاهیم نحوی در منفیسازی، پدید? توافق منفی است. با توجه به نظری? ایکس-تیره و وجود جایگاههایی مانند شاخص در فرافکنها در این نظریه، اگر زبانی دارای پدید? توافق منفی باشد میتوان منفیسازی زبان مذکور را در قالب این نظریه تحلیل کرد. روششناسی تحقیق در این پژوهش همانند برهان خلف است؛ ابتدا فرض میکنیم که پدید? توافق منفی در آذری وجود دارد، سپس تحلیلهای خود را بر اساس نظری? ایکس-تیره و دیگر نظریات مشمول حاکمیّت و مرجعگزینی ارائه میکنیم. پس از معرفی نشانگرهای منفی به کاربرد آنها در نفی جملهای و سازهای اشاره میکنیم. در ادامه، ضمن ارائه توصیفی از تعامل نشانگرهای منفی با زمان، وجه و نمود به بررسی جایگاه نفی در انواع جملات دارای فعل واژگانی و اسنادی میپردازیم. پس از ارائ? مباحثی توصیفی، و با استفاده از اصل آیین? بیکر (1985) جایگاه گروه نفی را در آذری مشخص میکنیم. بر این اساس مشخص میشود که در آذری گروه نفی تحت تسلط گروه زمان بوده و خود بر گروه فعلی مسلط است، همچنین میتوان اذعان کرد که طبق پارامتر نفی، در ترکی آذری نفی گروه فعلی را انتخاب میکند. پس از آن، با بررسی نحو? حرکت هسته به هسته و حرکت هست? گروه نفی به گروه زمان در جملات زمان گسترده، فرضی? اول پایاننامه مبنی بر عدم خروج فعل از گروه نفی را رد میکنیم. سپس عناصر قطبی منفی در آذری را بررسی میکنیم. مشخص میشود که این عناصر در ترکی آذری تابع اصل a نظری? مرجعگزینی هستند. از آنجایی که برخی زبانشناسان همچون ائنچ (1998)، کورنفیلت (1997) و پروگوواچ (2005) زبان ترکی را فاقد عنصر توافق منفی میدانند، و از طرفی فقدان این عنصر در هر زبانی، تحلیل منفیسازی آن زبان را در چهارچوب نظری? ایکس-تیره ناممکن میسازد و همچنین این امر که وجود عناصر دارای heç مشکوک بهوجود توافق منفی در ترکی است، اثبات وجود عنصر توافق منفی در آذری لازم مینماید. از این رو، با اقام? سه استدلال با استفاده از تعمیم زانوتینی (1991)، آزمون والدووی (1994) و جیاناکیدو (2000) و توصیفات نحوی-معناشناختی درزی (1389) وجود عنصر توافق منفی را در ترکی آذری ثابت میکنیم. با اثبات وجود عناصر توافق منفی، برهان خلف مطرح شده نیز میتواند صدق تحلیلهای نحوی این پژوهش را تصدیق نماید. در پایان بخش نهایی رسال? حاضر نیز با بررسی رفتار نحوی عناصر توافق منفی در بافتهای سوالی معیار دیگری را موسوم به بند f به معیارهای آزمون مذکور میافزاییم. طبق بند f ادات سوالی نیز همانند ادات نفی میتواند عنصر توافق منفی را جوازدهی کند.