نام پژوهشگر: فریبا سارانی

تحلیل نماد در اشعار شکوه قاسم نیا و بیوک ملکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فریبا سارانی   علی اکبر سام خانیانی

نماد یکی از ابزارهای بیان غیرمستقیم مطالب و مفاهیم است و در تفسیر و تأویل آثار ادبی ـ هنری جایگاه ویژه ای دارد. نمادگرایی در ادبیات از پیشینه ی طولانی برخوردار است و شاعران و نویسندگان حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان در بیان اهداف و انتقال افکار و احساس خود از آن بهره می جویند. شاعر با استفاده از نمادهای آشنا و یا نمادسازی، مفاهیم فکری و انتزاعی و اجتماعی را برای کودک ملموس می کند و با استفاده از واژه ها، عناصر، رنگ ها، اشکال و تصاویر، خیال انگیزترین و مهیج ترین فضاها و صحنه ها را برای کودک و نوجوان ترسیم می نماید. در این پژوهش به بررسی و تحلیل انواع نمادهای کلامی و تصویری در شعر شکوه قاسم نیا و بیوک ملکی که از شاعران شاخص ادبیات کودک و نوجوان می باشند، پرداخته ایم تا جایگاه نماد، نوع نمادها و نیز دسته بندی و هدف و مقصود و نگرش های دو شاعر مشخص شود. بر اساس نتایج پژوهش دو شاعر در نمادپردازی خود به انتقال اهداف، آرمان ها و نقش های جنسیتی متناسب با جنسیت خود و هدایت به سوی افکار خاص خود می پردازند. نمادهای به کاررفته در اشعار بیوک ملکی بیش از شکوه قاسم نیا است، همچنین از تنوع بیشتری برخوردار است و با درایت خاصی به کاررفته است. در اشعار شکوه قاسم نیا نماد جانوری بسامد بالایی دارد و از تنوع نیز برخوردار است. اما در اشعار بیوک ملکی نماد طبیعی از بسامد بالایی برخوردار است. اغلب اشعر قاسم نیا صرفاٌ برای سرگرمی و لذت سروده شده اند بنابراین نماد، نمود کمتری در اشعارش داشت. اشعار بیوک ملکی از نمادهای تصویری پرتأویلی برخوردار است شاعر با بهره جویی از نمادهای طبیعی و زمان مثل صبح، پاییز، زمستان و غیره و رنگ ها تلاش می کند در پی به تشریح و توصیف وضعیت اجتماع برای کودک و نوجوان بپردازد.