نام پژوهشگر: محمد تویلبینی
محمد تویلبینی محمدباقر سعیدی روشن
این تحقیق، ضمن ارائه مفهوم هرمنوتیک و ارتباط آن با فهم و تفسیر قرآن کریم به ارزیابی دیدگاه های فلسفی برخی فلاسفه غربی و روشنفکران مسلمان درباره امکان هرمنوتیکی بودن کتاب خدا می پردازد و اختلاف مفسّران در تفسیر و حقیقت فهم قرآن را براساس دو دیدگاه مفسّر محور و تفسیر محور (متن محور) شرح می دهد. نگارنده می کوشد شرایط و کیفیت فهم قرآن کریم را با توجّه به الفاظ و محتوای خاصّ قرآن و نیز زبانی که این کتاب آسمانی به روش ویژه خود با آن سخن می گوید، بپردازد و شیوه تفسیر قرآن را از منظر مفسّران و قرآن پژوهان مسلمان تبیین کند. وی معتقد است از آن جا که مفسّران مسلمان به مسأله "هرمنوتیک" اهمّیت زیادی نشان ندادند و ابعاد مختلف آن را بررسی نکردند، مجال برای دگر اندیشانی مانند محمّد آرکون و نصرحامد ابوزید که تفکراتی مایل به اندیشه های فیلسوفان غرب و خاورشناسان دارند، پیدا شد تا دیدگاه های انحرافی خود را در زمینه تفسیر قرآن مطرح سازند. نوشتار حاضر در دو بخش تدوین شده است. نگارنده در باب اوّل ضمن ارائه تعریف هرمنوتیک و قواعد، اصول و مبانی مربوط، دیدگاه های برخی فلاسفه غربی به ویژه مارتین هایدگر، شلایرماخر درباره مبانی هرمنوتیک و تفسیر و تأویل کتاب های مقدّس را منعکس ساخته و تاریخچه پیدایی تفکرات هرمنوتیکی و ارتباط آن با تفسیر و تأویل متون مقدّس و آسمانی را ارائه می کند. وی ضمن بررسی مکتب های مختلف فکری درباره هرمنوتیک در میان فلاسفه غربی، اومانیستی بودن این افکار را تشریح می سازد. نویسنده در باب دوم نیز طی سه فصل به رابطه هرمنوتیک و فهم و تفسیر قرآن می پردازد. فصل اوّل از باب دوم به معنای فهم قرآن، مفهوم تفسیر و اختلاف مفسّران در معنای آن، ضوابط تفسیر، مفهوم تأویل و معانی شش گانه آن، معانی تأویل نزد علمای اصول، تفاوت های تأویل و تفسیر، مفهوم فهم از منظر علمای لغت و فلاسفه اختصاص دارد. نویسنده در فصل دوم از این باب با اشاره به چگونگی فهم قرآن توسّط مسلمانان در طول تاریخ اسلام، از روش های مختلف تفسیر قرآن و اسلوب های ادبی مبتنی بر لغات و واژه های قرآن، جمود بر معنای ظاهری، روش تفسیر اثری و ایرادهای وارد شده بر آن، مانند ضعف سند و ورد اسرائیلیات و همچنین روش عقلی در تفسیر قرآن و ویژگی های هر یک از شیوه های تفسیری سخن می گوید. فصل سوم از باب دوم کتاب به تبیین مبانی فهم قرآن اختصاص دارد و نگارنده در آن به بررسی چگونگی فهم خطاب ها و سخنان خدواند، خصوصیات متن و نصّ الهی، قدرت انسان در فهم این نص، دیدگاه های فلاسفه غرب درباره معرفت و شناخت انسان، حقیقت و مَجاز در قرآن، اقسام مَجاز، نقش قرآن و سنّت در فهم و تفسیر قرآن و مبانی هرمنوتیکی تفسیر قرآن می پردازد.