نام پژوهشگر: حمیده جعفری
حمیده جعفری زهره حجتی
اینترفرون ها پروتئین های نسبتاً کوچکی هستند که توسط اغلب سلول های جانوری در پاسخ به القا کننده های متنوع ترشح می شوند. اینترفرون انسانی به سه گروه تقسیم می شود: اینترفرون آلفا، اینترفرون بتا و اینترفرون گاما. اینترفرون بتای طبیعی یک گلیکوپروتئین 166 اسیدآمینه ای است که توسط اکثر سلول های بدن، در پاسخ به عفونت های ویروسی تولید می شود؛ و با اتصال به رسپتور سطح سلولی منجر به وقایع درون سلولی شده و باعث بیان ژن های القا شونده توسط اینترفرون می شود. اینترفرون بتا علاوه بر درمان ms، به صورت موثر در درمان سرطان، بیماری های خود ایمن و عفونت های ویروسی استفاده می شود. دو محصول اینترفرون بتای نوترکیب برای درمان بیماری ها استفاده می شود. یک فرم گلیکوزیله که دارای آمینواسیدهای طبیعی است و در سلول های cho تولید می شود. و فرم غیر گلیکوزیله که در e. coli تولید می شود. بیان زود گذر ژن اینترفرون بتای انسانی در پاسخ به القای ویروسی در سطح رونویسی و بعد از رونویسی تنظیم می شود. آزمایشات، دو عنصر ناپایدار کننده را در ژن اینترفرون بتای انسانی نشان داده است. یکی از این جایگاه ها در ناحیه ی انتهایی منطقه کد کننده ی ژن اینترفرون است و دیگری در ناحیه ی 3´utr قرار دارد. این دو بخش مکان اتصال کمپلکس ناپایدار کننده ی پروتئینی هستند. حذف هر کدام از بخش هامی تواند تولید پروتئین را افزایش دهد. سالیانی است که سلول های cho، به میزان زیاد برای تولید محصولات دارویی مثل اینترفرون بتا استفاده می شوند. تولید مداوم در این سلول میزبانی یک چالش بزرگ است؛ بنابراین سیستم نوترکیبی در جایگاه خاص phic31 می تواند برای الحاق پایدار پلاسمید در سلول های cho استفاده شود. با این روش پلاسمید به صورت پایدار در ژنوم الحاق می شود. این نوترکیبی برگشت ناپذیر است؛ و چندین جایگاه psedo-attp در کروموزوم های cho وجود دارد که مورد هدف آنزیم اینتگراز قرار می گیرد. بنابراین، این سیستم در جهت بیان مداوم پروتئین مفید می باشد. هدف اولیه در این تحقیق، الحاق ناحیه ی attb در پلاسمید psvm dhfr بود. به این منظور، دو پرایمر attbf و attbr با کمک نرم افزار oligo5، طراحی شد. با استفاده از این پرایمرها در طول یک واکنش pcr، ناحیه ی attb تکثیر شد. هدف بعدی حذف 53 نوکلئوتید، از 3´utr mrnaاینترفرون بتا در جهت افزایش پایداری mrna و کارایی ترجمه بود. این کار با تکنیک soeing pcr انجام گرفت. محصول واکنش pcr برای ساخت پلاسمید نوترکیب به کار رفت. پلاسمید ps-ifn?are از الحاق ژن اینترفرون بتای تغییر یافته در پلاسمید psvm dhfr ساخته شد. هردو پلاسمید در سلول هایe. coli xl1-blue ترانسفورم شدند. در مطالعات بعدی، به وسیله ی وارد کردن این پلاسمیدها در سلول های cho، پروتئین اینترفرون بتای انسانی گلیکوزیله به صورت پایدار تولید می شود و اثر قطعه حذف شده بر روی پایداریmrna بررسی می شود.
حمیده جعفری احمد شعبانی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سطح سرمایه فکری در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی و کتابخانه های عمومی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1391-1392 انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری 98 نفر بود که شامل کلیه کارکنان کتابخانه های مرکزی دانشگاهی و کتابخانه های عمومی تابع نهاد کتابخانه های عمومی استان اصفهان در سال تحصیلی 1391- 1392 بود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریه بونتیس ( 2001 ) با ضریب آلفای کرونباخ 95/0 استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 84 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد که پس از توزیع پرسشنامه 2/89 درصد یعنی 75 نفر به آن پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد در سطح معنی داری (05/0 p<) میانگین مولفه های سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه رابطه ای در کتابخانه های دانشگاهی به ترتیب برابر 23/3، 35/3، 88/2 ، و 41/3 و میانگین مولفه های سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه رابطه ای در کتابخانه های عمومی به ترتیب برابر 80/3، 82/3، 65/3، 93/3 بوده است. یافته ها نشان داد که میزان سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه رابطه ای در کتابخانه های عمومی بیشتر از میزان این مولفه ها در کتابخانه های دانشگاهی است. همچنین در خصوص سطح سرمایه فکری در کتابخانه های دانشگاهی و عمومی شهر اصفهان از نظر ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، نوع کتابخانه، و سابقه خدمت ) تفاوت معناداری وجود ندارد و از نظر ویژگی سمت تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که میزان سرمایه فکری در کتابخانه های عمومی بیشتر از میزان سرمایه فکری در کتابخانه های دانشگاهی است.
حمیده جعفری طاهر رجایی
کیفیت آب¬های سطحی یک عامل موثر در سلامتی انسان و سیستم¬های زیست محیطی، به خصوص در مناطق شهری می¬باشد. چون رودخانه¬ها با عبور از شهر¬ها بسیاری از آلاینده¬های رها شده از فاضلاب¬های خانگی و صنعتی و پساب¬های کشاورزی را دریافت می¬کنند. بنابراین، وجود اطلاعات قابل اعتماد در مورد روند کیفیت آب، برای مدیریت آب موثر است. در مناطق نیمه¬خشک مانند ایران که با مشکلات کمبود آب به ویژه در مناطق پرجمعیت (به علت رشد سریع جمعیت) روبرو می¬باشد، مدیریت آب ضرورت بیشتری می¬یابد. در سال¬های اخیر ، به منظور افزایش دقت پیش¬بینی¬های هیدرولوژیکی، برخی از مدل¬های ترکیبی پیشنهاد شده است. این روش¬های جدید از ترکیب ویژگی محلی¬سازی تبدیل موجک و توانایی خود یادگیری شبکه¬های عصبی استفاده می¬کند. تبدیل موجک یک ابزار ریاضی می¬باشد که اطلاعات پنهان سری¬های زمانی را آشکار می¬کند و نمایشی کوتاه¬تر از داده¬های اصلی سری¬های زمانی را فراهم می¬کند. تحقیق حاضر یک کاربرد جدید از ترکیب شبکه عصبی و موجک می¬باشد که از سیگنالی چندمقیاسه برای پیش¬بینی پارامترهای کیفی آب رودخانه¬ها استفاده می¬کند. در تحقیق حاضر، یک روش جدید بر مبنای ترکیب موجک و شبکه عصبی، که ویژگی¬های فضایی و زمانی سری¬های زمانی کیفیت آب را درنظر می¬گیرد، پیشنهاد می¬شود. مدل¬های مطالعه شده در این تحقیق، عبارتند از: مدل شبکه عصبی اتورگرسیو غیرخطی، شبکه عصبی – موجک (جمع زیرسری¬های موثر – تأخیر زیرسری¬ها – زیرسری¬ها)، رگرسیون خطی چندمتغیره و ترکیب موجک و رگرسیون خطی. نتایج این تحقیق نشان داد که عملکرد مدل¬های شبکه عصبی به ویژه مدل جمع زیرسری¬های موثر بهتر از دیگر مدل¬ها می¬باشد. علاوه بر این، مدل¬های هوشمند بخوبی توانستند پدیده هیسترزیس را در پارامترهای سولفات و نسبت جذب سدیم شبیه¬سازی کنند، درحالیکه روش¬های خطی در شبیه¬سازی آن ناتوان بودند.