نام پژوهشگر: علیرضا دهناد

مطالعه مولکولی گونه های باکتری جنس استرپتومایسس مولد مواد ضد باکتریایی جدا شده از خاک دراستان آذربایجانشرقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1390
  صمد عبدی صوفیانی   علیرضا دهناد

اکتینومیسیت ها باکتری هایی گرم مثبت و رشته ای هستند که بخش اعظم میکروارگانیسم های خاک را در بر می گیرند. بر اساس مطالعات انجام یافته، سه چهارم از کل آنتی بیوتیک های شناخته شده را اکتینو میسیت ها تولید میکنند. که در میان این خانواده ، جنس استرپتو مایسس از اهمیت خاصی بر خوردار است. در همین راستا غربالگری برای فعالیت ضدباکتریایی ونیز شناسایی مولکولی باکتری های استرپتومایسس جدا شده بااستفاده از ژن 16srdna انجام شد ایزوله های اکتینومیست از نمونه خاک های جمع آوری شده استان آذربایجانشرقی جدا سازی شد، غربالگری اولیه به روش تست دولایه (bilayer) درمحیط کشت اگار در مقابل میکروارگانیسم های آزمایشی e. coli atcc 1399, k. pneumoniae atcc 1290, s. flexneri atcc 1234, l. monocytogenes atcc 33090, b. cereus atcc 1431, y. enterocolitica atcc35669,ands. aureus atcc 29213 انجام گرفت. در غربالگری ثانویه، نمونه هایی که فعالیت قوی داشتند برای استخراج مواد ضد باکتریایی انتخاب شدند. متابولیتهای حاصل از این باکتری ها در مقابل میکروارگانیسم های آزمایشی : e. coli atcc 1399, b. cereus atcc 1431, y. enterocolitica atcc35669 and s. aureus atcc 29213 با روش انتشار در اگار(disk diffusion method) آزمایش شدند. جهت شناسایی مولکولی، ابتدا dna ژنومیک از تمام باکتری های منتخب استخراج شد و سپس، ژن 16srdna ایزوله های مذکـــور با تکنیک pcr تکثیرو به وکتور ptz57r/rt انتقال یافت و توسط میزبان e. coli dh5? همسانه سازی شد. پلاسمید نوترکیب استخراج شده ازباکتری ها توسط شرکت macrogene توالی یابی شد. نتایج حاصل با استفاده از برنامه های بیوانفورماتیک آنالیز وایزوله های مذکور شناسایی شدند. از 110 نمونه خاک جمع آوری شده ، 310 ایزوله اکتینومیست جدا سازی شد، درغربالگری اولیه, از 310 ایزوله, 44 ایزوله در مقابل میکروارگانیسم های آزمایشی فعالیت ضد باکتریایی نشان دادند و در غربالگری ثانویه از 44 ایزوله انتخاب شده ، 12 نمونه که فعالیت ضد باکتریایی قوی داشتند برای استخراج مواد ضد باکتریایی انتخاب شدند که دراین غربالگری ، 7 ایزوله, در مقابل همه میکروارگانیسم های آزمایشی از خود فعالیت آنتی باکتریایی قوی نشان دادند. توالی یابی ژن 16srdna ایزوله های 1-9-5-1و1-4-20-1 نشان داد که به ترتیب به گونه های streptomyces sampsonii و streptomyces mediolani شباهت صددرصد دارند همچنین ایزوله 5-4-11-1با نودونه درصد شباهت به گونه streptomyces albogriseolus و ایزوله 1-5-16-1با هشتادودودرصد شباهت به گونه streptomyces lividans تعلق دارد که ایزوله 5-4-11-1 به دلیل داشتن موقعیت های جهشی در بانک اطلاعات ژنیncbi با شماره دسترسی 925802gq به نام ایران ثبت شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد ایزوله های جدیدی در نمونه خاک های استان آذربایجان شرقی وجود دارد که توانایی تولید مواد آنتی باکتریایی جدیدی دارند. کلیدواژه ها: استرپتومایسس، باکتری، استان آذربایجانشرقی، فعالیت ضد باکتریایی، ژن 16srdna، تاکسونومی مولکولی

مطالعه فعالیت ضد قارچی باکتری های استرپتو مایسس منطقه آذربایجان با استفاده از بررسی مولکولی ژن کیتیناز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1388
  طیبه شبان قراملکی   علیرضا دهناد

قارچهای بیماریزای گیاهی در کشت گیاهانی که از لحاظ اقتصادی اهمیت دارند در سرتاسر جهان بخصوص در مناطق گرم و نیمه گرمسیری خسارات جدی وارد می کنند. استفاده از قارچ کش های شیمیایی در کشاورزی بسیار رایج است. با این حال استفاده بی رویه از قارچ کش های شیمیایی باعث به خطر افتادن سلامتی انسان، آلودگی محیط زیست، افزایش مقاومت قارچ های بیماری زا به قارچ کش ها و تخریب اکو سیستم می شود. به علت حاد شدن مشکلات کنترل بیماریهای قارچی تحقیقات جدی برای یافتن روشهای حفظ نباتات متفاوتی که وابستگی کمتری به مواد شیمیایی داشته و بیشتر دوستدار محیط زیست باشند لازم است. امروزه مبارزه بیولوژیک با قارچ ها و باکتری های بیماری زای گیاهی با استفاده از اثر آنتاگونیستی میکرو ارگانیسم های مفید بسیار مورد توجه است. بسیاری از گونه های اکتینو مایست، خصوصاً آنهایی که به جنس استرپتومایسس تعلق دارند به عنوان مواد ضد قارچی بیولوژیک معروفند که چندین قارچ بیماری زای گیاهی را از بین می برند. در این تحقیق سعی بر آن است که فعالیت ضد قارچی باکتری های استرپتو مایسس جدا شده از خاکهای آذربایجان، مورد بررسی قرارگرفته و سویه مطلوب جهت تولید کود بیولوژیک معرفی گردد. از تعداد 106 نمونه خاک جمع آوری شده از مناطق مختلف آذربایجان، تعداد 215 ایزوله استرپتومایسس بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی و میکروسکوپی جداسازی شد. dna تمامی نمونه ها استخراج شد و با استفاده از واکنشهای زنجیره ایpcr ، ژن کیتینازc خانواده 19 به عنوان نشانگر برای فعالیت ضد قارچی باکتری های مطلوب انتخاب و تست آنتاگونیستی بر روی آنها انجام شد. از تعداد 8 ایزوله دارای ژن مورد نظر یکی از ایزوله ها فعالیت ضد قارچی قوی تری نسبت به دیگر سویه ها نشان داد. با استفاده از همسانه سازی و توالی یابی ژن 16s rdna شناسایی ووجود ژن کیتیناز با همسانه سازی این ژن اثبات شد. در نهایت سویه باکتری به عنوان باکتری بالقوه برای کود بیولوژیک معرفی گردید.

سنجش فعالیت آنزیم کیتینازc در باکتریهای گونه ی استرپتومایسس برای بهینه سازی تولید آن به عنوان عوامل کنترل زیستی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1390
  شبنم کمالی مرشت   علیرضا دهناد

کنترل بیولوژیکی به عنوان راه کاری که می تواند جهت مقابله با پاتوژن های قارچی گیاهان، جایگزین استفاده از سموم شیمیایی گردد، توسعه یافته است. با توجه به وجود درصد بالایی از کیتین در دیواره-ی سلولی قارچ ها، آنزیم های کیتیناز به عنوان یک عامل کنترل کننده ی زیستی موثر بر علیه قارچ های بیماریزای گیاهی محسوب می گردند. کیتینازها آنزیمهای گلیکوزید هیدرولازی هستند که هیدرولیز کیتین را بر عهده دارند. باکتری های استرپتومایسس قادر به تولید انواع مختلف آنزیم های کیتیناز می-باشند. کیتینازهای تولیدی استرپتومایسس ها به دو خانواده 18 و 19 گلیکوزیل هیدرولازها تعلق دارند. معمولا فعالیت ضدقارچی را کیتینازهای خانواده 19 نشان می دهند و در مقایسه با کیتینازهای باکتریایی خانواده 18، فعالیت هیدرولیز کننده ویژه ی کیتیناز c که یک کیتیناز خانواد 19 می باشد، در برابر هر دو نوع کیتین محلول و غیرمحلول به طور قابل ملاحظه ای بالاتر بوده است. با توجه به اهمیت کیتینازهای خانواده 19 در دفاع ضدقارچی، در مطالعه حاضر، سعی بر این بوده است تا پتانسیل ضد قارچی باکتری های استرپتومایسس جدا شده از خاک مناطق اردبیل و کردستان با تکیه بر شناسایی مولکولی ژن کیتیناز خانواده 19 و سنجش آنزیمی در این باکتری ها مورد بررسی قرار گیرد. به دنبال ایزولاسیون 171 باکتری و استخراج dna، جهت تکثیر ژن کد کننده آنزیم کیتیناز 19، pcr انجام گرفت. از میان 17 ایزوله ای که نتیجه مثبت نشان دادند (کردستان: 7 ایزوله، اردبیل: 10 ایزوله)، یکی به تصادف انتخاب شد. این ایزوله از خاک منطقه دیوان دره کردستان جداسازی شده بود. باکتری انتخاب شده در محیط حاوی کیتین به عنوان تنها منبع کربن کشت داده شد تا ژن کیتیناز در آن روشن گردد و آنزیم در محیط آزاد گردد، عصاره ی آنزیمی از محیط کشت باکتری در هر روز به مدت 8 روزگرفته شد و فعالیت آن سنجیده شد آنزیم بعد از گذشت 5 روز از کشت بیشترین فعالیت را از خود نشان داد و سپس فعالیت آن در ph ها و دماهای مختلف سنجیده شد. آنزیم در 6=ph و دمای c? 37 بهترین فعالیت را از خود نشان داد. آزمایشات بر رو روی یک نمونه از باکتری استرپتومیسس گریزئوس خریداری شده از مرکز کلکسیون قارچها و باکتری های صنعتی ایران نیز به عنوان کنترل انجام گرفت و نتایج مشابه با سویه انتخاب شده نشان داد. اثرات ضد قارچی نمونه انتخاب شده بر روی قارچهای پاتوژن با کشت دوگانه قارچ و باکتری بر روی محیط pda مورد بررسی قرار گرفت. باکتری مانع رشد قارچ بر روی محیط کشت اختصاصی شد.

توانایی تاثیرکنترل بیولوژیک استرپتومایسس های بومی جداشده برروی فوزاریوم اکسیسپوروم عامل پژمردگی آوندی فوزاریومی(خیار،گوجه فرنگی وپیاز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1390
  حمید محمدی نسب   علیرضا دهناد

جداسازی باکتری های استرپتومایسس از خاک های مناطق مختلف انجام گرفت سپسبا استفاده از ژن 16srdna باکتری های استرپتومایسس شناسایی شدند.سپس قارچ پاتوژن جداسازی گردید و سپس قارچ پاتوژن وباکتری آنتاگونیست دوال کالچر شده وتاثیر بازدارندگی مورد بررسی قرارگرفت.

تأثیر گونه های streptomycesبر تندش اسپور قارچ میکوریز آربوسکولار و کلنیزاسیون ریشه گیاه تره فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  زهرا پورمیرزایی سعدآباد   علیرضا دهناد

چکیده: قارچ های میکوریز آربوسکولار (am) از دیرباز به عنوان همزیست ریشه گیاهان در بهبود رشد آنها در شرایط فقر غذایی و تنش های محیطی، موثر شناخته شده است. علی رغم فواید بیشمار این همزیستی، تکثیر انبوه این قارچ ها به دلیل ماهیت اجباری این همزیستی، تاکنون در محیط های مصنوعی امکان پذیر نبوده و صرفاً در حضور ریشه زنده تکثیر می یابند. شواهدی وجود دارد که حضور برخی میکروارگانیسم ها از جمله اکتینومیست ها یا برخی متابولیت های حاصل از آنها، تندش اسپور این قارچ ها و رشد هیف ها را تحریک می-کنند. از ترکیبات مهمی که توسط برخی استرپتومایسس ها تولید شده و سبب بهبود کلنیزاسیون میکوریزی (اکتومیکوریزی و am) می شود می توان به آگزوفوران، mib (2- متیل ایزوبورنئول)، ژئوسمین، دی-اکسیدکربن، هورمون های محرک رشد و انواع ویتامین ها اشاره کرد. بدین منظور در یک آزمایش درون-شیشه ای اثر سه گونه streptomyces (s. griseus، s. sp وs. albogriseus ) در دو روش آب آگار یک لایه ای و آب آگار دو لایه ای بر درصد و سرعت تندش اسپور و همچنین رشد طولی و سرعت رشد طولی هیف قارچ glomus intraradices بررسی شد. سپس با استفاده از نتایج آزمایش درون شیشه ای، آزمایش دیگری به صورت گلدانی در یک خاک لوم شنی استریل با گیاه تره فرنگی به منظور بررسی اثر سه گونه streptomyces بر درصد کلنیزاسیون میکوریزی و فراوانی اندام های قارچی (هیف و وزیکول) در ریشه، وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی و غلظت فسفر ریشه و بخش هوایی گیاه تره فرنگی میکوریزی شده با قارچ g. intraradices انجام شد. در آزمایش درون شیشه ای هر سه گونه streptomyces درصد تندش اسپور قارچ am را به طور معنی داری افزایش دادند. به طوری که درصد تندش اسپور از 15 درصد در تیمار شاهد (بدون باکتری) به 80، 70 و 53 درصد به ترتیب در کشت توأم با s. sp، s. albogriseus، و s. griseus افزایش یافت. همچنین این سه گونه streptomyces سرعت تندش اسپور قارچ am را به طور معنی داری افزایش دادند ولی تنها دو گونه s. sp و s. albogriseus باعث افزایش معنی دار رشد طولی و سرعت رشد طولی هیف قارچ شدند. به طور کلی اثرات تحریکی استرپتومایسس ها در روش آب آگار یک لایه ای به طور معنی-داری بیشتر از روش آب آگار دو لایه ای بود و این مطلب نشان دهنده اثر چشمگیرتر متابولیت های فرار حاصل از استرپتومایسس ها بر تحریک تندش اسپور و رشد هیف قارچ g. intraradices بود. در آزمایش گلدانی هر سه گونه streptomyces نسبت به تیمار شاهد (بدون باکتری) باعث افزایش معنی دار درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه گردید (01/0p<). این افزایش در گونه s. sp، 01/63، در گونه s. albogriseus، 91/56 و در گونه s. griseus، 27/32 درصد بود. همچنین فراوانی اندام های قارچی ریشه های میکوریزی تره فرنگی در تلقیح توأم با هر سه گونه streptomyces به طور معنی داری افزایش یافت. تلقیح ریشه های میکوریزی تره فرنگی با هر سه گونه streptomyces وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی و غلظت فسفر ریشه و بخش هوایی گیاه را به طور معنی داری افزایش داد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می-توان به نقش ارزشمند گونه های streptomyces در تکثیر قارچ های میکوریزی در محیط های مصنوعی و طبیعی و افزایش پتانسیل مایه تلقیح های قارچی و در نتیجه بهبود رشد و عملکرد گیاهان میکوریزی اشاره نمود.

مطالعه تاثیر استرپتومایسس های بومی جهت کنترل بیولوژیک میکروبی بیماری قارچهای پاتوژن آلترناریا آلترناتا و آلترناریا سولانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  الیاس علیزاده لمعانی   علیرضا دهناد

استرپتومایسس ها همواره به عنوان یک منبع اصلی تولید کننده متابولیت های ثانویه متنوع و آنتی بیوتیک ها مورد توجه می باشند. گزارش های زیادی از کنترل بیولوژیکی بیماری های خاکزاد با استفاده از گونه های استرپتومایسس وجود دارد که برخی از گونه های این جنس تحریک کننده رشد گیاه نیز می باشند. فعالیت آنتاگونیستی 5 جدایه از باکتری های استرپتومایسس جدا شده از نمونه های خاک مناطق بومی، بر علیه 2 گونه قارچ بیماری زای گیاهی آلترناریا آلترناتا، عامل بیماری ایجاد لکه، فساد و سوختگی بر روی بیش از 350 گونه گیاهی و آلترناریا سولانی که عامل بلایت زودرس، مشخصاً در سیب زمینی می باشد، برای کنترل بیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام این آزمایش باکتری های جنس استرپتومایسس که از مناطق مختلف آذربایجان جداسازی شده و آزمون s rdna16 آن ها انجام شده بود، تهیه گردید. پس از جداسازی و شناسایی پاتوژن های قارچی، با استفاده از کورک بوره استریل، مقاطعی 5 میلی متری از باکتری ها و قارچ ها در دو طرف پلیت حاوی محیط کشت مغذی pda قرار داده شدند و به مدت 20 روز در دمای 28 درجه سانتی گراد انکوبه گردیدند. تمامی جدایه های استرپتومایسس توانستند رشد قارچ های بیمارگر را مهار کنند و ایجاد هاله بازدارندگی نمایند. به طور میانگین جدایه 3dh با ایجاد هاله ای به شعاع 0.98 سانتی متر بیش ترین فعالیت ضد آلترنایی را داشت و به ترتیب جدایه های 45dh، 12dh، 1dh و 34dh بعد از آن قرار داشتند. جدایه 12dh رشد آلترناریا آلترناتا و جدایه 3dh رشد آلترناریا سولانی را بیشتر از بقیه مهار کرد. با توجه به نتایج آزمایشگاهی به دست آمده، امکان بررسی خاصیت آنتاگونیستی این جدایه ها در شرایط مزرعه و نیز پتانسیل آنها برای تجاری سازی در زمینه تولید سموم بیولوژیک متصور است.

بررسی تجزیه زیستی هیدروکربن های آروماتیک آلاینده نفتی(بنزن ، تولوئن) بوسیله میکرو ارگانیسم های بومی جدا شده از خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  قهار قنبرزاده زالی   غلامرضا بخشی خانیکی

هیدروکربن های آروماتیک از آلاینده های محیطی هستند. بیشتر آنها سمّی و سرطان زا می باشند و از راههای گوناگون(کارخانجات، نفت، پتروشیمی و صنایع شیمیایی)وارد محیط زیست شده و موجب آلودگی هوا، آب و خاک می گردند. و سلامت انسان و سایر جانداران را به خطر می اندازند. میکروارگانیسم های خاک، قادر به تجزیه زیستی بسیاری از آلاینده ها هستند، اما به دلایل: کمبود مواد غذایی ، نبود شرایط مناسب دمایی و رطوبت، بافت نامناسب خاک، به راحتی و با سرعت مناسب نمی توانند تجزیه زیستی را پیش برند. در چنین حالتی بیوتکنولوژی با ارائه روش های متنوعی به مدد محیط زیست آمده است. زیست سالم سازی یکی از روش های مناسب تصفیه خاک های آلوده است. مزیت عمده زیست سالم سازی، طبیعی و دقیق بودن روش تصفیه است. میکروارگانیسم های خاک از هیدروکربن ها به عنوان منبع کربن و انرژی استفاده می کنند ودرنهایت آب،co2وبیومس وموادبی ضررتولید می کنند. در این مطالعه از نقاط مختلف 6 استان شمال غرب کشور و خاک های آلوده پالایشگاه تبریز نمونه برداری و در محیط ((s.c.a، کشت میکروبی انجام گرفت. تعداد30 کلنی میکروبی، خالص و ایزوله گردید. سپس محیط کشت معدنی معینی بعلاوه مقدار ثابتی از باکتری های فوق و هیدروکربن های بنزن و یا تولوئن بصورت جداگانه تهیه شد. و به مدت یک هفته در 28?c با شیکر 110 دور در دقیقه انکوباسیون صورت گرفت. میزان تخریب هیدروکربن های مذکور با اسپکتروفتومتر، ارزیابی و با روش کروماتوگرافی tlc از کاهش ترکیبات اولیه آروماتیک، اطمینان حاصل گردید.بیش از 50? از بنزن و تولوئن به ترتیب توسط 19 و 8 سوش باکتریایی تجزیه شدند. نمونه هایی که حداکثر تخریب راداشتند جهت شناسایی متابولیت های حاصل مورد بررسی gc-mass قرار گرفتندسپس باکتری های موثرتر با استفاده از ژن 16 srdna تعیین هویت و استرپتومایسس تشخیص داده شدند. با بهبود شرایط رشد و تکثیر باکتری های موثر و شناسایی متابولیت های حاصل، می توان خاک های آلوده را در پایلوت نیمه صنعتی و کاربردی، پاکسازی کرد و نیز اقدام به تولید متابولیت های سودمندو مواد بی ضرر نمود. کلید واژه ها: هیدروکربن های آروماتیک، میکروارگانیسم های خاک، زیست سالم سازی ، تجزیه زیستی،pcr.

مطالعه تاثیر استرپتومایسس های بومی جهت کنترل بیولوژیک میکروبی قارچ های پاتوژن آلترناریا آلترناتا و آلترناریا سولانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1391
  الیاس علیزاده لمعانی   محمدعلی ابراهیمی

استرپتومایسس ها همواره به عنوان یک منبع اصلی تولید کننده متابولیت های ثانویه متنوع و آنتی بیوتیک ها مورد توجه می باشند. گزارش های زیادی از کنترل بیولوژیکی بیماری های خاکزاد با استفاده از گونه های استرپتومایسس وجود دارد که برخی از گونه های این جنس تحریک کننده رشد گیاه نیز می باشند. فعالیت آنتاگونیستی 5 جدایه از باکتری های استرپتومایسس جدا شده از نمونه های خاک مناطق بومی، بر علیه 2 گونه قارچ بیماری زای گیاهی آلترناریا آلترناتا، عامل بیماری ایجاد لکه، فساد و سوختگی بر روی بیش از 350 گونه گیاهی و آلترناریا سولانی که عامل بلایت زودرس، مشخصاً در سیب زمینی می باشد، برای کنترل بیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام این آزمایش باکتری های جنس استرپتومایسس که از مناطق مختلف آذربایجان شرقی جداسازی شده و آزمون مولکولی s rdna16 آن ها انجام شده بود، تهیه گردید. پس از جداسازی و شناسایی پاتوژن های قارچی، با استفاده از کورک بوره استریل، مقاطعی 5 میلی متری از باکتری ها و قارچ ها در دو طرف پلیت حاوی محیط کشت مغذی pda قرار داده شدند و به مدت 20 روز در دمای 28 درجه سانتی گراد انکوبه گردیدند. تمامی جدایه های استرپتومایسس توانستند رشد قارچ های بیمارگر را مهار کنند و ایجاد هاله بازدارندگی نمایند. به طور میانگین جدایه 3dh با ایجاد هاله ای به شعاع 0.98 سانتی متر بیش ترین فعالیت ضد آلترنایی را داشت و به ترتیب جدایه های 45dh، 12dh، 1dh و 34dh بعد از آن قرار داشتند. جدایه 12dh رشد آلترناریا آلترناتا و جدایه 3dh رشد آلترناریا سولانی را بیشتر از بقیه مهار کرد. با توجه به نتایج آزمایشگاهی به دست آمده، امکان بررسی خاصیت آنتاگونیستی این جدایه ها در شرایط مزرعه و نیز توانمندی آنها برای تجاری سازی در زمینه تولید سموم بیولوژیک متصور است. واژه های کلیدی: آلترناریا آلترناتا، آلترناریا سولانی، استرپتومایسس، کنترل بیولوژیک، بلایت زودرس

شناسایی مولکولی جدایه های باکتری استرپتومایسس جدا شده از خاک های استان آذربایجان شرقی جهت کنترل بیولوژیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  ابراهیم اسماعیلی   علیرضا دهناد

قارچ های پاتوژن گیاهی در سرتاسر جهان در کشت گیاهانی که از لحاظ اقتصادی اهمیت دارند مشکلات جدی ایجاد می کنند. در زراعت های فعلی به منظور مبارزه با بیماری های گیاهی به طور وسیع از قارچ کش های شیمیایی استفاده می شود. استفاده فراوان از قارچ کش های شیمیایی در کشاورزی باعث به خطر افتادن سلامتی انسان، آلودگی محیط، افزایش مقاومت پاتوژن ها به قارچ کش ها و تخریب اکوسیستم ها و جمعیت در سطوح مختلف زنجیره غذایی شده است. کنترل بیولوژیک به عنوان یک راهکار جایگزین به جای کنترل های شیمیایی گوناگون جهت کنترل بیماری های گیاهی، توسعه یافته است. این مواد در محصولات غذایی انباشته نمی شوند و برای مصرف در مقیاس صنعتی، ارزان و مناسب می باشند. اثبات شده است که اکتینومیست ها، به ویژه گونه های استرپتومایسس، عوامل کنترل بیولوژیک وسیع الطیفی در برابر پاتوژن های قارچی گیاهان هستند. استرپتومایسس ها با تولید انواع مختلف آنزیم های کیتیناز، قادر به هیدرولیز دیواره کیتینی قارچ های پاتوژن می باشند. کیتینازهای تولیدی استرپتومایسس ها به دو خانواده 18 و 19 گلیکوزیل هیدرولازها تعلق دارند. معمولا فعالیت ضدقارچی را کیتینازهای خانواده 19 از خود نشان می دهند.در این مطالعه از پتانسیل ضدقارچی باکتری های استرپتومایسس جداشده از خاک های مناطق استان آذربایجان شرقی با تکیه بر توانایی تولید آنزیم کیتیناز خانواده 19 در این باکتری ها استفاده شد. جداسازی اولیه باکتری ها از طریق خصوصیات مورفولوژیکی انجام شد. باتکثیر توالی حفاظت شده 16srdna، 31 ایزوله باکتری شناسایی شد. از میان 31 ایزوله استرپتومایسس تنها 4 ایزوله به ژن کد کننده آنزیم کیتیناز نتیجه مثبت نشان دادند و از بین آنها 3 ایزوله برای کشت آنتاگونیستی انتخاب شدند. جدایه ae09 بعنوان موثرترین جدایه استرپتومایسس در کنترل رشد قارچ آلترناریا تشخیص داده شد. در نتیجه خاک های استان آذربایجان شرقی مستعد وجود گونه هایی از باکتری های استرپتومایسس می باشند که توانایی کنترل بیولوژیک قارچ های بیماری زای گیاهی را دارند و دارای پتانسیل بالقوه ای در جهت معرفی و استفاده به عنوان سم بیولوژیک می باشد.

جداسازی و بررسی تنوع ژنتیکی استرپتومایسس های جداسازی شده از خاک اردبیل با استفاده از تکنیک ardra و eric-pcr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده کشاورزی 1388
  مرتضی حنیفه زاده   علیرضا دهناد

استرپتومایسسها (streptomyces )از جمله باکتریهای گرم مثبت خاکزی هستند که در راسته اکتینومایسیته ( actinomycetes ) قرار دارند. این باکتریها کاربردهای بیشماری دارند و اشکال استفاده از آنها در پزشکی، کشاورزی، جنگل وبیوتکنولوژی بسیار گسترده است بطوریکه نیمی از آنتی بیوتیک های مصرفی و تولیدی جهان از استرپتومایسس ها بدست می آید با این وجود شرایط اقلیمی متفاوت ایران که می تواند گونه های بسیاری از استرپتومایسس را در خود داشته باشد متاسفانه هنوز در ایران برای پیدا نمودن تنوع استرپتومایسس ها و به تبع آن جداسازی آنتی بیوتیک های با قدرت بیشتر انجام نشده است دراین تحقیق به منظور شناسایی و بررسی تنوع استرپتومایسس ها، نمونه خاک از مناطق مختلف اردبیل، آستارا ،مشکین شهر ، سرعین ودر فصول مختلف سال انجام شد. با انتقال نمونه های خاک به آزمایشگاه ph خاک ها اندازه گیری و پس از رقت سازی در محیط کشت اختصاصی sca کشت داده شدند. پس از ظاهر شدن کلونی باکتری ها رنگ آمیزی گرم انجام و عکسبرداری شده و استوک گیری شدند. پس از کشت دوباره در محیط کشت مایع isp استخراج dna انجام شده و با استفاده از جفت پرایمر های اختصاصی ژن 16srdna تکثیر داده شدند. به منظور شناسایی گونه باکتری ها با استفاده از انزیم mspi محصول فرمنتاز برش داده شدند و با استفاده از برنامه بیوانفورماتیک gene doc الگوی برشی با الگوی برشی حاصل از برش توالی های ثبت شده در ncbi مورد مقایسه قرار گرفتند. پس از مشخص نمودن گونه های باکتری با استفاده از تکنیک eric-pcr تنوع داخل گونه ای باکتری های جداسازی شده مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار ntsys شجره آنها رسم شد.