نام پژوهشگر: مسعود سیف
فهمیده افضلی مسعود سیف
به طور کلی امروزه دو مشرب عمده بر کل گستره فلسفه ی اخلاق سایه افکنده اند که تقریبا همه نظریه های هنجاری اخلاق در یکی از این دو دسته جای می گیرند. این دو مشرب عمده یعنی نتیجه گرایی و وظیفه گرایی در تعیین ملاک درستی و نادرستی اعمال دو رویکرد متفاوت را اتخاذ کرده اند. نتیجه گرا معتقد است درستی و نادرستی اعمال ناشی از خوبی و بدی نتایج آنهاست اما وظیفه گرا معتقد است نتایج اعمال دخالتی در درستی و نادرستی آنها ندارند. نظریه اخلاقی کانت به عنوان ناب ترین نظریه ی وظیفه گرا بر این نکته پایبند بود که اعمال فی نفسه درست یا نادرست هستند و درستی و نادرستی اعمال متکی بر خوبی و بدی نتایج آنها نیست. شاخصه اصلی وظیفه گرایی اخلاقی، به طور کلی و نظریه ی اخلاقی کانت به طور خاص، توجه به وظایف و ذات اعمال، صرف نظر از نتایج آنهاست. کانت در تعیین ارزش اخلاقی اعمال و همچنین در تعیین ملاک درستی و نادرستی اعمال معیار نتیجه را رد می کند. او برای تشخیص درستی و نادرستی اعمال، قانون «امر مطلق» را ارائه می کند. از نظر کانت امر مطلق معیاری است برای کشف وظیفه و اینکه انجام کدام عمل به لحاظ ماهوی در ست یا نادرست است. اخلاق در فلسفه کانت تحول بزرگی یافت. به این صورت که به جای سعادت، وظیفه اساس و غایت رفتار اخلاقی قرار گرفت. در اخلاق قبل از کانت سوال این بود که انسان چگونه عمل کند تا به سعادت برسد؟ در فلسفه کانت این سوال به این صورت مطرح می شود که: انسان چگونه عمل کند تا تکلیف خود را انجام داده باشد.