نام پژوهشگر: عباس ابوالقاسمی

رابطه حافظه هیجانی، پردازش خودتأملی و راهبردهای تنظیم هیجان با نارسایی های شناختی در بیماران دوقطبی نوع یک و نوع دو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1392
  مریم مهرعلی تبار   حسین قمری

اختلال دو قطبی بیماری روانی است که به عنوان بیماری شیدایی - افسردگی نیز شناخته می شود و باعث تغییر غیرعادی در خلق، انرژی و توانایی عملکرد فردی می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی حافظه هیجانی، پردازش خودتأملی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نارسایی های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک و نوع دو انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مراجعین مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک و نوع دو به مراکز روانپزشکی شهرستان های ساری و تهران بود. نمونه ی این پژوهش 30 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک و 30 بیمار مبتلا به اختلال نوع دو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه نارسایی های شناختی، مقیاس تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه ی خودتأملی و آزمون حافظه هیجانی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند گانه و تحلیل واریانس چند متغیری (manova) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حافظه هیجان(23/0- r=) ،راهبرد منفی تنظیم شناختی هیجان (24/0r=) و راهبرد مثبت تنظیم شناختی هیجان(40/0- r=) با نارسایی-های شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی رابطه دارند(01/0>p) و بین پردازش خودتأملی با نارسایی شناختی در بیماران دو قطبی رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 7/27 درصد از واریانس نارسایی های شناختی توسط متغیرهای حافظه هیجانی، خود تأملی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان تبیین می شود. این یافته ها بیان می کنند که حافظه هیجانی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، فرایندهای شناختی بیماران دو قطبی را تحت تاثر قرار می دهند. بنابراین کمک به افراد مبتلا به اختلال خلقی جهت آشنایی با نقایص شناختی و پردازشی و آموزش استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان در دوره های بیماری می تواند نقش مهمی در بهزیستی روانشناختی این افراد ایفا کند.

اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر سازگاری اجتماعی و شادکامی نوجوانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  حمیرا رییسی   اکبر عطادخت

یکی از مسائل مهمی که در نوجوانان قابل ملاحظه و بررسی است، نحوه سازگاری نوجوانان در جوامع و بخصوص در محیط خانواده است . گاهی نوجوان به علت نداشتن مهارتهای مناسب ارتباطی دچار ناسازگاری در سطح خانواده و جامعه و در برخورد با همسالان می شود . و این ناسازگاری ها ، منشاء بسیاری از ناسازگاریهای اجتماعی است. ( خدا یاری فرد ، 1383 ) . از سویی انسان موجودی است متشکل از ابعاد روانی ، زیستی و اجتماعی و به منظور اینکه سازگاری اجتماعی برای یک فرد عملی شود ، لازم است که افکار و بر خوردهای در تضاد با افکار و برخوردهای فرد که مشخص کننده تعلق او به گروه دیگر است نباشد ، و نیز افکار گروه در تضاد با افکارفرد نباشد به طوری که سیستم ارزشی مرتبط با شخصیت اورا دچار مشکل نسازد. سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روانی از مباحثی است که توجه بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان را به خود جلب کرده است.رشد اجتماعی مهم ترین جنبه رشد وجود هر شخص است ومعیارهای اندازه گیری رشد هر فرد سازگاری او با دیگران است ( تقوی ، 1387). امروزه در دنیایی که بیش از هر زمان دیگر نیاز به انعطاف پذیری یا به عبارتی سازگاری اجتماعی وجود دارد، داشتن ارتباط مستمر و موفق با دیگران ، یافتن شغل مناسب و مهم تر از آن حفظ آن شغل ، به انجام رساندن وظایف شخصی ، عهده دار شدن مسئولیتهایی که جامعه اعم از خانواده و مدرسه به عهده فرد می گذارد مهم است و همه از عواملی است که به داشتن یک زندگی موفق در دنیای امروز کمک کند. اگر چه این موارد تضمین کننده یک زندگی ایده آل نیست ، ولی بدون شک داشن سازگاری اجتماعی و انعطاف پذیری نقش بسزایی در زندگی افراد اجتماع دارد (حجازی ، 1385). فراو می گوید ، افراد در اجتماع آن گونه که احساس کنند شایسته هر فردی است رفتار خواهند کرد و افراد به ظاهر سالم می کوشند علی رغم تحمل رنج چنان همرنگ با جامعه شوند که دیگران از آنها رنجشی به دل نگیرند . بنابراین لازم است در زندگی انسانی خود سازگار بود نه سازشکار ، سازشکاری تنها زمانی مجاز است که به خاطر حقی بزرگتر از حق خود عقب نشست . برای این منظور باید هم افکار وهم شیوه بر داشت تغییر کند و تعارضات را بدون اینکه فرد منفعلی بود حل وفصل کرد.بر این اساس می توان گفت که کسی که دارای مهارتهای اجتماعی است با دیگران به گونه ای رفتار می کند که بتواند به حقوق خود در حد معقول نائل شود.آموزش مهارتهای اجتماعی ، از قبیل، مهارتهای شخصی و ارتباطی این هدف را به بهترین نحو می تواند میسر کند. یکی از عناصر مهم در مهارتهای اجتماعی مهارتهای ارتباطی است. ارتباط علاوه براین که یک فرایند است چند بعدی است . توانایی ارتباط با دیگران بخش بزرگی از توانایی عملکرد بین افراد را تشکیل می دهد. در واقع در تحقیقات نشان داده شده است، افراد دارای مهارتهای ارتباطی ضعیف با احتمال کمتری ازسوی همسالان مورد پسند واقع می شود.(گاتمن وگانزو ، 1970). کارشناسان در زمینه ارتباطات بین فردی توجه خود را معطوف به نحوه ارتباط موجود در میان نوجوانان است که رابطه با همسالان یا رابطه بین نوجوانان و خانواده به صورت طرحواره نگاه می کنند، و این طرحواره ها ساختارهای دانشی هستند که نشان دهنده آن است که نوجوانان در این سلسله ارتباط بین فردی ، خانواده یا گروه همسالان چه می گویند و چه می کنند . هر طرحواره شامل مجموعه ای از عقاید ، نگرشها و فلسفه هایی در مورد زندگی با این گروه هاست که هر کدام با رفتار ارتباطی بسیار خاص مشخص می شود. طرحواره ارتباطی نوجوان توجه ، ادراک ، حافظه ، معیارها و برداشتهای ارتباطی ناشی از رفتارها و پیامدهای روانی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهند .( فیتز پاتریک و ریچی 11994، کوئرنر و فیتزپاتریک ، 2004 ). از سوی دیگر پیشرفت سریع فن آوری و اطلاع رسانی علی رغم مزایای فراوان، مشکلات زیادی را برای انسان معاصر به وجودآورده است . موج فزاینده افسردگی ، پایین آمدن سن خودکشی ، افزایش طلاق و بزهکاری و بسیاری از مشکلات روحی ـ اجتماعی دیگر واقعیت انکارناپذیری هستند که نشان می دهد گویا شادی از جوامع بشری رخت بربسته است ، براین اساس انسان معاصر در جستجوی شادی نمی داند به کدام گریزگاه پناه ببرد. آیا شادی را باید در ثروت جستجو کرد ، در تحصیل و سایر عوامل مادی ، آیا شادی در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟ آیا شادی ریشه در محیط دارد یا در وراثت ، آیا رابطه ایی بین شادی و تیپ شخصیتی وجود دارد ؟ ( آرگایرل ،2001 ترجمه گوهری و همکاران ، 1382 ). شادی از متغیرهایی است که در سالهای اخیر با رشد وتوسعه مثبت نگر مورد مطالعه بشری قرار گرفته است.مطالعه شادمانی به حدی است که برخی پژوهشگران قدیمی و نظریه پردازان افسردگی از جمله سیلگمن ( 1999) معتقدند ، بهتر است به جای افسردگی به شادمانی توجه شود. این توجه باعث شده است که پژوهشگران مختلف ضمن تعریف شادمانی ، پژوهش هایی را نیز در مورد عوامل موثر و شیوه های افزایش آن انجام دهند.