نام پژوهشگر: رضیالله جعفری جوزانی
نگین مظفری حسین حملی
آنستروس پس از زایمان یکی از مشکلات مهم گاوداری های کشور بشمار می رود. هر ساله خسارات اقتصادی زیادی به دلیل عدم فعالیت بموقع گاوهای شیری به دامداری های صنعتی کشور وارد می گردد. این خسارت در درجه اول بدلیل افزایش روز های باز(days open) اتفاق می افتد که نتیجه آن افت تولید شیر و زایمان های دیر هنگام خواهد بود . از طرف دیگر در نتیجه خشک شدن زود هنگام گاوها بیماری های خطرناکی از قبیل هیپوکلسمی ، کتوز و سندرم کبد چرب پیش خواهد آمد که گاها حذف گاوهای مبتلا اجتناب ناپذیر خواهد بود. در این طرح تعداد230 راس گاو هلشتاین مبتلا به آنستروس پس از زایمان با نمره بدنی(body condition score)5/2-3 که حداقل تا روز60 پس از زایمان علایم فحلی را نشان نداده اند ، از 4 گاوداری اطراف تبریزکه دارای شرایط مدیریتی مشابهی بودندانتخاب شده و به فاصله 10 روز دوبارخونگیری ودوبارمعاینه رکتال از آنها بعمل آمد. گاو هاییکه در هر دو بار آزمایش میزان پروژسترون خون آنها کمتر از ngr/ml 2بوده eliza kit: diaplus inc., usa) (و در معاینه رکتال ساختمان (های) فعالی از قبیل جسم زرد یا کیست بر روی تخمدان آنها موجود نبودند، به صورت تصادفی به دو گروه 100 تایی a=b و یک گروه 30 تایی (گروه کنترل)تقسیم شدند. در گروه a روز اول mg 021/0 bucerelin acetate (5سی سی وتوسپت ساخت شرکت داروسازی ابوریحان) و روز 7به میزان mg25 dinoprost tromethamine (5سی سی وتا- لایزساخت شرکت داروسازی ابوریحان) تجویز شد. در گروهb ، بمدت 8 روز بطور روزانه 125mg پروژسترون(5سی سی وتاژسترون ساخت شرکت داروسازی ابوریحان) تجویز شد. در گروه c ، 5 سی سی سرم فیزیولوژی بعنوان placebo بمدت 8 روز تجویز شد. بمدت 5 روز بعداز قطع داروها تشخیص فحلی توسط یک تکنسین با تجربه در ساعت های 8 ،12 ،18و2 ، وتشخیص آبستنی در روز 45 توسط یک دامپزشک متخصص از طریق توش رکتال صورت گرفت . درصدگاوهای فحل شده بعد ازقطع داروها در دو گروه aو b بترتیب5% و 68% و نرخ آبستنی در اولین تلقیح بعدازمشاهده فحلی بترتیب60% و25%ودر دومین تلقیح بترتیب100% و64% محاسبه گردید. در گروه c هیچیک از گاوها فحل نشدند. اختلاف آماری مشاهده شده بین گروهها از نظر میزان بروز فحلی و نرخ های آبستنی معنی دار بود. (p?0/01) نتیجه گیری کلی این است که استفاده ازهورمون پروژسترون بهترین و سریعترین راه درمان گاوهای مبتلا به آنستروس بعداز زایمانی می باشد.
رشید پورمهدی چلکدانی فریدون رضازاده
پیروپلاسموز یک بیماری عفونی اسب ها است که توسط تک یاخته های داخل سلولی تیلریا اکوئی (که تا مدتی قبل بابزیا اکوئی نامیده می شد) و بابزیا کابالی ایجاد می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع پیروپلاسموز به روش ملکولی و ارتباط آن با سن، جنس و نژاد در اسب های شهرستان تبریز بود. در مجموع 95 نمونه خون از ورید وداج 83 اسب نر (4/86 %) و 12 اسب ماده (6/12 %) از نژادهای عرب (53 رأس)، کرد (21 رأس) قره باغ (1 رأس)، دره شور (1 رأس)، تروبرد (1 رأس) و دوخون (18 رأس) از باشگاه های اطراف شهرستان تبریز به صورت تصادفی اخذ و به آزمایشگاه منتقل گردید. مشخصات فردی هر اسب از قبیل نژاد، سن و جنس ثبت شد. سپس dna استخراج شده از نمونه های خون برای تشخیص وجود ژنوم تیلریا اکوئی و بابزیا کابالی در واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) مورد استفاده قرار گرفت. محصول pcr سپس الکتروفورز شده و ژل حاصل مورد مشاهده قرار گرفت. نتایج بدست آمده با روش آنوای یک طرفه و آزمون t مستقل و به وسیله spss نسخه 19 مورد آنالیز قرار گرفته و سطح اطمینان 95% در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از الکتروفورز محصولات pcr نشان داد که از 95 نمونه مورد مطالعه 10 نمونه (5/10 %) آلوده به پیروپلاسموز می باشند که از این تعداد 8 نمونه آلوده به تیلریا اکوئی (4/8 %) و 2 نمونه آلوده به بابزیا کابالی (1/2 %) بودند. در این مطالعه تفاوت معنی داری میان آلودگی اسب های نر و ماده و همچنین اسب های گروه های سنی مختلف (زیر 3، 3-6، 6-9، 9-12، 12-15 و بالای 15 سال) مشاهده نشد (0/05<p). اگرچه میزان ابتلای اسب های گروه بالای 15 سال (1 نمونه از 5 نمونه) به طور قابل توجهی بیشتر از سایر گروه ها بود؛ اما مقایسه بین اسب های بالای 15 سال و اسب های سایر گروه ها اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد (0/05<p). همچنین تفاوت معنی داری ما بین آلودگی در اسب های نژادهای مختلف مشاهده نشد (0/05<p). یافته های مطالعه حاضر نشان دهنده وجود موارد ابتلا به پیروپلاسموز، آن هم به شکل تحت بالینی در اسب های شهرستان تبریز است، زیرا هیچ یک از اسب های مورد مطالعه دارای علائم بالینی پیروپلاسموز نبودند. کنترل چنین مواردی از نظر بهداشت دام و همچنین به دلیل اهمیت آن در تجارت و حمل و نقل بین المللی اسب ها، باید در دستور کار قرار گیرد.