نام پژوهشگر: آرزو نجفیان

بررسی دسترسی واژگانی به کلمات مشتق در واژگان ذهنی زبان فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  آرزو نجفیان   مصطفی عاصی

یکی از مباحث اصلی مطرح در چگونگی فرایند پردازش زبان، مبحث دسترسی واژگانی و چگونگی بازشناسی واژه ها در واژگان ذهنی است. در این میان نقش ساختار ساختواژی واژه ها در هر زبان، حوزه ای چالش برانگیز است که موجب شکل گیری مدل های دسترسی واژگانی متفاوتی شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب مدل های دوگانه به بررسی چگونگی دسترسی به واژه های مشتق زبان فارسی و تأثیر عوامل بسامد و شفافیت معنایی میان پایه و وند بر این فرایند پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار dmdx، چهار آزمون آما-ده سازی نهفته و چهار آزمون تصمیم گیری واژگانی طراحی و بر روی 180 نفر از گویشوران تحصیل کرده فارسی زبان اجرا شده است. نتایج نشان داد که دسترسی به واژه های مشتق پسوندی و پیشوندی زبان فارسی اساساً مبتنی بر واژه است هر چند که واژه های مشتق کم-بسامد می توانند از طریق تکواژ ریشه خود در دسترس قرار گیرند و میان دسترسی واژگانی به واژه های مشتق پیشوندی و پسوندی تفاوت معناداری وجود ندارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که تفاوتی میان شیوه دسترسی به واژه های مشتق پسوندی شفاف و غیر شفاف وجود ندارد. پژوهش حاضر با استناد به نتایج به دست آمده برای بازشناسی واژه های مشتق در ذهن گویشوران زبان فارسی مدلی ارائه نموده است که به نظر می رسد می تواند در حوزه های مختلف نظری، آموزشی، بالینی و رایانه ای زبان فارسی کاربرد داشته باشد.

بررسی جایگاه و کاربرد زبان های فارسی و کردی در شهرستان شیروان چرداول
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  محمد رضا کمری   محمدرضا احمدخانی

یکی از موضوعات بحث انگیزی که توجه بسیاری از محققان و کارشناسان را در دهه های اخیر به خود جلب کرده است بحث دو زبانگی می باشد. هدف از انجام این تحقیق، این می باشد که پی ببریم وضعیت موجود در استفاده از دو زبان فارسی و کردی در موقعیت های رسمی و غیررسمی در شهرستان شیروان چرداول به چه صورت می باشد برای این منظور 394 آزمودنی از مناطق مختلف شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند آزمودنی ها براساس گروه های سنی (زیر 11 سال کودک 12 - 16 نوجوان 17 - 29 جوان 30 - 50 میانسال و از 51 سال به بالا) سطح تحصیلات (بیسواد، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم، فوق دپیلم، لیسانس، فوق لیسانس، دکتر) و جنس (زن و مرد) انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنی ها خواسته شد که دو گونه ی زبان فارسی و کردی را براساس یک میزان چهار گزینه ای «همیشه» «اغلب» «بعضی وقتها» «هیچ وقت» مشخص کنند. پرسشنامه حاوی 36 سوال که براساس درجه رسمیت حوزه ها (خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی، اداری) به ترتیب از غیررسمی به رسمی مرتب شدند، پس از جمع آوری پرسشنامه ها اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شدند. روش های آماری خی دو، کندال، آزمون تی جفت و واکاوی واریانس یک سویه جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که اختلاف در استفاده از دو زبان کردی و فارسی توسط گروههای مختلف سنی و تحصیلی و جنسی از نظر آماری معنادار است.

بررسی و توصیف واژه‏بست در گویش لری دره‏شهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  اسماء نور علی وند   بلقیس روشن

در این تحقیق به بررسی واژه‏بست در گویش لری دره‏شهر و توصیف ویژگی‏های آن پرداخته شد. جایگاه واژه‏بست مربوط به حوزه مطالعات صرفی، و خود صرف در سطح زبانشناسی خرد قرار دارد.هدف از انجام این تحقیق توصیف گویش لری به عنوان یکی از گونه‏های زنده زبان ایرانی می‏باشد که نشان دهنده بخشی از توانش مردم این مرز و بوم است. روش تحقیق میدانی است. جامعه آماری کلیه گویشوران گویش لری دره‏شهر است که از بین گویشوران سنین 50 تا 70 سال 15 درصد به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است‏. گفته‏های این گویشوران توسط ضبط صوت ضبط، و بر روی کاغذ پیاده شده‏اند. در گویش لری دره‏شهر، واژه‏بست‏ها شامل دو نوع ساده و ویژه هستند. واژه‏بست‏های ساده صورت کوتاه شده حروف اضافه، حروف ربط و افعال هستند که شامل:/e ، m?،â،yâ، â/ می‏باشند که بعضی از آنها به صورت پی‏بست و بعضی دیگر به صورت پیش‏بست به پایه متصل می‏شوند و از این نظر با واه‏بست‏های زبان فارسی تفاوت دارند چون آنها همگی به صورت پی‏بست قرار دارند، حوزه اتصال واژه‏بست‏های ساده در گویش لری دره‏شهر جمله است که بیشتر به اسم و ضمیر در جمله متصل می‏شوند. واژه‏بست‏های ویژه در گویش لری دره‏شهر همان ضمایر متصل شخصی هستند شامل " ِ­ م، ِ­ت، ِ- ش،مو، تو،شو" است و درچهار جایگاه فاعلی،مفعول مستقیم،مفعول غیر‏مستقیم و ملکی قرار می‏گیرند. همه آنها از نوع پی‏بست هستند و به سمت چپ پایه خود متصل می‏شوند. حوزه عملکرد ضمایر مفعول مستقیم وضمایر فاعلی و ضمایر ملکی عبارتهای اسمی و فعلی است و حوزه عملکرد ضمایر مفعول غیر‏مستقیم عبارتهای حرف‏اضافه است. در گویش لری دره‏شهر بسامد وقوع واژه‏بست‏های ویژه بیشتر از نوع ساده است (نوع ویژه شامل 70 درصد و نوع ساده 20 درصد). واژه‏بست‏ها در این گویش می‏توانند برای هم پایه باشند، و بعضی از ویژگی‏های آنها شبیه وندها و بعضی دیگر همانند کلمات است.

بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلده ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده زبانشناسی 1390
  مجید نصیری   علی اکبر خمیجانی فراهانی

عنوان پایان نامه حاضر بررسی ویژگی های آوایی ، صرف و نحوی گویش نجی بلده ای است که در آن به جنبه های مختلف زبانشناسی گویش فوق می پردازد . نج یکی از روستاهای بخش بلده از توابع شهرستان نور در استان مازندران می باشد و با توجه به اینکه دارای گویشور می باشد ، برای مطالعه زبانشناسی انتخاب شده است . جامعه آماری این تحقیق 50 نفر از جمعیت تقریبا 500 نفری این روستا و ترجیحا از بین افراد مسن بالای 60 سال است . جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه و به روش میدانی بوده و اطلاعات مربوط به ویژگی های تاریخی ، اجتماعی ، جغرافیایی و انسانی این روستا به روش کتابخانه ای صورت گرفته است . یافته های به دست آمده از این تحقیق نمایانگر این مطلب است که این گویش به لحاظ آواشناسی و صرفی متفاوت با فارسی معیار است و به لحاظ نحوی تفاوتهای ناچیزی دارد که در ذیل به آنها اشاره خواهد شد : •تفاوتهای آوایی در گروه همخوانی و واکه ای بین این گویش و فارسی معیار وجود دارد . •در مقایسه با فارسی معیار وجه تمایز در این گویش واکه هفتم " ? " است . •محل قرارگیری صفات قبل از اسم مربوط به خود( موصوف ) و مضاف الیه قبل از مضاف است . •تفاوتهای آوایی بین برخی واژگان این گویش در مقایسه با فارسی معیار وجود دارد. •در مقایسه با فارسی معیار شناسه های فعلی در این گویش متفاوت است . •در گویش یادشده ، نشانه استمرار وجود ندارد . •برخلاف فارسی معیار در این گویش حروف اضافه پسایند هستند . تشابهاتی هم بین این گویش و فارسی معیار وجود دارد که برخی از آنها به قرار ذیل است : •تشابهات واژگانی در بیشتر موارد •تشابهات در ساختار نحوی •تشابهات الگوهای هجایی •تشابهات آهنگ و زیر و بمی در جملات هدف از این پژوهش معرفی گویش نجی بلده ای و ثبت و ضبط این گویش برای جلوگیری از انحطاط و نابودی آن و کمک به امر واژه سازی در زبان فارسی می باشد .

بررسی رابطه ی بین شخصیت و مهارت نوشتاری فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  اسماعیل حسین هاشمی   آرزو نجفیان

یکی از مباحث مطرح در حوزه روانشناسی زبان ویژگی های شخصیتی و چگونگی بازتاب آن در زبان نوشتار و گفتار افراد است.پژوهش حاضردر راستای تبیین این مسئله بود که آیا نوع شخصیت افراد فارسی زبان بر ویژگی های زبانشناختی نوشتار آنان تاثیر دارد یا خیر. بدین منظور متون نوشتاری افراد یک زبانه فارسی زبان را که قبلا نوع شخصیت آنها (درونگرا،برونگرا،روان رنجور بالا و روان رنجور پایین) به وسیله ی پرسشنامه ی شخصیت آیزنک شناسایی شد را از جنبه های واژگانی و نحوی مورد بررسی قرار داد.جامعه ی آماری پژوهش حاضر دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی استان اصفهان در سال 91-90 با جمعیت 9000 نفر بود.حجم نمونه200 نفر از این دانش آموزان بود که به صورت اختیاری در این پژوهش شرکت کردند. گروه نمونه به پرسشنامه آیزنک پاسخ دادند و براساس نمره-ای که در این پرسشنامه کسب کردند به چهار گروه برونگرا، درونگرا ، روان رنجور بالا و روان رنجور پایین تقسیم شدند؛ سپس 4 تکلیف نوشتاری(چهار موضوع انشاء) در مدت زمان معینی به آنها داده شد تا درباره آن بنویسند.داده-ها با استفاده از نرم افزار16spss و آزمون تحلیل واریانس یکراهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شمار کلمات به کار رفته در نوشتار دانش آموزان با تیپ شخصیتی روان رنجور بالا و پایین نسبت به دانش آموزان برونگرا و درونگرا به طور معناداری بیشتر است. در خصوص کاربرد مقولات واژگانی، برونگراها نسبت به سه تیپ شخصیتی دیگر از افعال، ضمایر و قیود کمتری استفاده کردند. افزون بر این افراد برونگرا نسبت به سه گروه دیگر از تعداد افعال منفی کمتری استفاده کردند و افراد روان رنجور بالا نسبت به افراد روان رنجور پایین به طور معناداری تعداد افعال منفی بیشتری را بکار بردند. از لحاظ شمار جملات بسیط و پیچیده میان چهار گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. بخشی ازاین نتایج همسو و بخشی دیگر مغایر با نتایج پژوهش هایی است که بر روی زبان های دیگر انجام شده است. این مغایرت می تواند برخاسته از ساخت زبان فارسی باشد.

بررسی استعاره زن در متون نوشتاری فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  افسانه دفتری نژاد   محمدرضا احمدخانی

هدف پژوهش حاضر بررسی استعاره زن در متون نوشتاری فارسی است. روش انجام این تحقیق ، تحلیل محتواست و جامعه آماری کتابهای رمان بامداد خمار، نوشته فتانه حاج سید جوادی(1374)، کتاب زنان مهتابی مرد آفتابی (1384)، پری خوانی عشق و سنگ (1390)، نوشته چیستا یثربی، بانوی جنگل، فهیمه رحیمی (1380)، من او، رضا امیر خوانی (1378)، برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی به نثر، محمد دبیر سیاقی (1380)، پریچهر، مرتضی مودب پور (1378) است. به منظور خنثی سازی جنسیت مولف، کتابها به صورت تصادفی ازسه نویسنده زن وسه نویسنده مرد انتخاب گردیده است. از نتایج این پژوهش به نظر می رسد که استعاره هایی که به توصیف مشخصات زنان می پردازد، انگاره ای بوده و تک تناظری می باشد. در مفهوم سازی استعاره های مربوط به زن، حوزه های مبدا را به ترتیب، هشت حوزه حیوانات(30%)، کالا(16%)، گیاهان(14%)، طبیعت(11%)، خوردنیها(10%)، اسامی اسطوره ای(10%)، اجرام آسمانی(5%) و جواهرات(4%) تشکیل می دهد.یافته ها نشان دادند که بیشترین استعاره ها مربوط به حوزه حیوانات (30%) وکمترین آنها مربوط به حوزه جواهرات (4%) است.

بررسی تطبیقی استعاره های شناختی اشعار ترکی و فارسی شهریار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  حوریه شقاقی زاده ارزنق   محمد رضا احمدخانی

بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهنده ی تصورات استعاری هستند. از سوی دیگر اعتقاد بر این است که تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب می یابد. پایان نامه حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی، در دو زبان فارسی و ترکی به نگارش در آمده است و بر آن است تا در تبیین این مسئله بکوشد که آیا استعاره های شعری در شعر یک شاعر دوزبانه (مانند شهریار) زبان – وابسته است یا خیر؟ مبنای نظری این پژوهش ، طبقه بندی لیکاف و جانسون (1980) از استعاره های مفهومی در قالب استعاره های ساختی، جهتی و هستی شناختی بوده است، نیز زولتان کوکسس(2010) معتقد است استعاره ها نه تنها از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت هستند بلکه استعاره های موجود در یک فرهنگ هم باهم متفاوت هستند. این گوناگونی از چند بعد می تواند اتفاق بیفتد که عبارتنداز: بعد اجتماعی، منطقه ای، نژادی، سبک، خرده فرهنگ، در زمانی و بعد فردی. این طبقه بندی ها بر اشعار زبان فارسی و ترکی شهریار مورد سنجش قرار گرفته و بازنمود زبانی آن ها در این دو زبان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج و یافته های این تحلیل فرضیه ها ی تحقیق را تایید کرد و مشخص شد که بسامد وقوع استعاره های هستی شناختی هم در زبان ترکی (3/97%) و هم در زبان فارسی (35/99%) از بقیه استعاره ها بیشتر است، و استعاره های شعری در شعر یک شاعر دوزبانه (مانند شهریار) زبان– وابسته است. همچنین نتایج آماری نشان داد که حوزه های استعاری «طبیعت»، «مذهبی و اعتقادی» جهانی هستند ولی حوزه های استعاری «عشق و هجران»، «سیاسی و اجتماعی» و «نژادی» جهانی نمی باشند، و این ادعا که تصورات استعاری نه تنها مقوله هایی زبانی هستند، بلکه اساس تفکر و رفتار آدمی را نیز شکل می دهند، تایید شد.در نتیجه بخشی از استعاره ها در تطابق با مبانی همگانی شکل می گیرند و بخش دیگری از آن ها تحت تأثیر مبانی فرهنگی، اجتماعی به وجود می آیند. یعنی ماهیت الگو برداری های استعاری و حتی ترجیح کاربرد یک استعاره مفهومی بر دیگری تحت تأثیر باورهای فرهنگی افراد در کنار مبانی جهانی استعاره ها می باشد. و تأثیر پذیری ساخت استعاری از فرهنگ و محیط تأیید می شود.

توصیف گویش بهدینان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  مینا دهقان منشادی   محمدرضا احمدخانی

گویش بهدینان که به دری زرتشتی یا گبری نیز مشهور است، زبان ویژه ی زرتشتیان ایران است که این اقلیت بیشتر در استانهای یزد و کرمان و روستاهای اطراف زندگی می کنند و به این گویش سخن می گویند. این زبان به لحاظ جفرافیایی از گویش های مرکزی ایران و به لحاظ تاریخی از جمله زبانهای شمال غربی است. پژوهش حاضر تلاشی در جهت ارائه توصیفی جامع در سطوح مختلف واجی، واژی و نحو از گویش بهدینانی یزد به شمار می آید. قلمرو مکانی این گویش شهر یزد می باشد. ذکر شهر یزد بدین سبب ضروری است که این گویش دارای لهجه های متعدد است. این لهجه ها گاهی نزد گویندگانی دیده می شوند که در مکانهای جغرافیایی با فاصله اندک می زیسته اند و اختلاف لهجه آنها بارز بوده است. به عنوان مثال لهجه ده خرمشاه(xor?m??)و کوچه بیوک(ki-biyog)است که اینک به دلیل توسعه شهر یزد درون آن قرار گرفته اند. بدین منظور محقق پس از پر کردن فرم گویش سنجی تنظیم شده توسط فرهنگستان زبان، از طریق مصاحبه با افراد واجد شرایط که همان گویشوران سالخورده و بی سواد یا کم سواد غیر مهاجر و مقیم محل که کمتر به اطراف سفر کرده اند می باشد، داده های این فرم را آوانویسی، دسته بندی و استخراج کرده است. پایان نامه ی حاضر در راستای معرفی بیشتر این گویش با اتخاذ روش تحلیلی- توصیفی به تبیین و توصیف ساختمان واجی، ساختواژی و نحوی گویش بهدینانی یزدی پرداخته است. در برخی از مراحل تحقیق بین این گویش و زبان فارسی معیار مقایسه هایی صورت گرفته است تا تفاوتها و شباهتهای بین این دو را تبیین کند. نتایج نشان دادند که این گویش علی رغم اشتراکات زیادی که با زبان فارسی معیار دارد، ویژگی های منحصر به فرد و کهنی نیز دارد که آن را از زبان فارسی معیار متمایز می سازد.این تمایز به ویژه در سطوح واجی و ساختواژی چشمگیرتر است.

بررسی عنصر رنگ و کاربرد استعاری آن در آیات قرآن کریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  ملیحه قادری گرگانی   بلقیس روشن

عنوان این پایان‏نامه "بررسی عنصر رنگ و کاربرد استعاری آن در آیات قرآن کریم" می‏باشد. این بررسی از منظر معنی‎شناسی شناختی است. معنی‎شناسی شناختی را باید اوج تفکر معنی‏شناسی معاصر و بخشی از زبان‏شناسی شناختی دانست. معنی‏شناسان شناختی به بررسی ارتباط میان تجربه، نظام ادراکی و ساختار معنایی که به وسیله زبان رمزبندی می‏شود، می‏پردازند. این پایان‏نامه تلاش می‏کند تا با توجه به رنگ‏واژه‏های موجود در آیات قرآن کریم ازدیدگاه معنی‏شناسی شناختی، به خواننده این امکان را بدهد تا هرچه بیشتر به مفاهیم موجود در واژگان قرآن کریم در حوزه"رنگ‏واژه‏ها" بیندیشد. این تحقیق می‏کوشد که با تحلیل رنگ‏واژه‏های موجود در قرآن کریم از دیدگاه شناختی، به عنوان یکی از شیوه‏های مهم فهم قرآن کریم، امکانی برای درک تعابیر بدیع و بی‏نظیر مفاهیم عمیق آیات قرآن فراهم آورد .با توجه به یافته‏های این تحقیق، بالاترین فراوانی (28/34%) رنگ‏واژه موجود در قرآن کریم، رنگ سفید بوده و دو رنگ‏واژه قرمز و آبی دارای کمترین فراوانی(85/2%) در قرآن کریم می‏باشند. در این بررسی با توجه به اینکه که رنگ‏واژه‏های موجود در قرآن کریم(با توجه به تفاسیر)، دارای کاربرد استعاری و توصیفی می‏باشند، سرشار از مفاهیم شناختی شگفت‏انگیز می‎باشند. در این تحقیق نگارنده، به بررسی تمامی آیاتی پرداخته است که رنگ‏واژه‏ها، به‏کار رفته‏اند و در چند مورد با توجه به تفاسیر، مفاهیم شناختی را مورد بررسی قرار داده وکاربرد استعاری آنها را با رویکرد شناختی تببین کرده و زمینه تامل تازه‎ای را در این آیات فراهم آورده است

مطالعهی صرفی– واژگانی گویش سبزواری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  رضوان قلعه نوی   آرزو نجفیان

قلمرو این گویش شهر سبزوار در استان خراسان رضوی است که علی رغم شباهت ها، تفاوت های اساسی با سایر گویش های خراسانی دارد. پایان نامه ی حاضر در راستای معرفی بیشتر این گویش با اتخاذ روش تحلیلی- توصیفی به تبیین و توصیف ساختمان صرفی گویش سبزواری پرداخته است. داده های این گویش از چند طریق جمع آوری شده است: 1) شمّ زبانی خود پژوهشگر که در یک خانواده ی سبزواری بزرگ شده است. 2) ثبت و ضبط گفتار تعدادی از گویشوران سبزواری از طریق مصاحبه ی مستقیم و کمک گرفتن از پرسشنامه ی گویشی دکتر کلباسی، و همچنین فرم گویشی فرهنگستان زبان که شامل فهرست مفصلی از واژه ها،عبارات و ساختارهای زبانی است. 3) منابع مکتوب درباره ی این گویش از جمله پایان نامه ها، مقالات و نیز کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده اند. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها و ارائه ی توصیفی جامع از ساختار ساختواژی گویش سبزواری، میان اطلاعات به دست آمده و زبان فارسی معیار مقایسه ای صورت گرفت. نتایج نشان دادند که نظام ساختواژی گویش سبزواری علاوه بر اینکه اشتراکات زیادی با نظام ساختواژی فارسی معیار دارد، ویژگی های منحصر به فرد و کهنی نیز دارد و از امکانات خاصی نیز برای واژه سازی بهره می گیرد.

بررسی توصیفی فعل در گویش بادرودی (بادی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  سامیه گلیان   مریم سادات غیاثیان

گویش¬شناسی یکی از شاخه¬های زبان¬شناسی است که به دلیل تنوع و اهمیت آن، تحقیقات زیادی درخصوص آن انجام شده است. گویش بادرودی یکی از گویش¬های مرکزی ایران است که بر محور شمال¬غربی- جنوب¬شرقی قرار دارد. گروه شمالی – مرکزی در منطقه کاشان شامل آران و بیدگل، دلیجانی، ابوزیدآبادی، قهرودی، کامویی، جوشقانی، میمه¬ای، همچنین فریزندی، یارندی، سدهی، بادرودی(بادی)، نطنزی، کشه¬ای، تاری و طرقی می¬شود. بررسی ساختار فعل در هر زبان و گویش می تواند کلید راهنمایی برای شناخت بهتر و دقیق¬تر دستور زبان باشد، زیرا دیگر عناصر بر گرد فعل می گردند. در این تحقیق توصیفی سعی بر آن شده است که با دیدگاه علمی ساخت فعل به لحاظ صوری و تصریفی بررسی شود. ساخت فعل، حتی در ساختواژه¬های اشتقاقی، نیز در مواردی با نحو آمیخته است و به همین دلیل بررسی آن با دیدگاه واژ- نحویی ضروری به نظر می-رسد. تصریف فعل، نیز بخش قابل توجهی از ساخت فعل را به خود اختصاص می¬دهد. این گروه به لحاظ آوایی از تفاوت¬ها و شباهت¬هایی بسیار با گروه هم¬خانواده خود برخوردار است. از نظر ساختمان فعل، تفاوت بارز این گویش با دیگر گویش¬های این شاخه در این است تنها گویشی که از ساختار ارگتیو بهره¬ای نبرده، و ساختار آن فاعلی – مفعولی است. جنس در این گویش در سوم شخص مفرد دیده می شود. این پایان نامه در 5 فصل، که فصل اول؛ مقدمه و کلیات تحقیق و هم چنین روش شناسی و متغیرهای اثرگذار بر آن ارائه شده، در فصل دوم؛ جغرافیای گویش و پیشینه پژوهش، فصل سوم؛ مبانی نظری تحقیق، در فصل چهارم؛ با استفاده از توضیح آواشناسی مختصر این گویش به توصیف فعل پرداخته شده که به ساخت های مختلف فعل از جمله ساده، پیشوندی و... شناسه ها و... جنس، نمود، زمان و وجه نیز پرداخته و هم چنین مطابقه در بخش شناسه مشخص و شمار بررسی شده است، در فصل پنجم؛ به بیان نتایج، این پایان نامه پرداخته شده است

مطالعه ساخت واژی، نحوی و معنایی افعال پیچیده کردی کرمانجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  ایرج مهربخش   آرزو نجفیان

افعال پیچیده یکی از ساختهای بحثبرانگیز در بسیاری از زبانها است چرا که از بعضی جهات یک واژه تلقی میشوند حال آن که از لحاظ ساختواژی از دو یا چند تکواژ ساخته میشوند. این افعال درهمتنیدگی سطوح مختلف زبانشناختی از جمله نحو، صرف و معناشناسی را نشان میدهند. تبیینهای متفاوتی برای این پدیده در زبانهای مختلف پیشنهاد شده است. اشتقاق، ترکیب و انضمام فرایندهای غالب برای تبیین این ساختها هستند. در تحقیق حاضر افعال پیچیده از جنبههای مختلف ساختواژی، معنایی و نحوی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. این مطالعات نشان میدهد که هیچ یک از فرایندهای ساختِ واژههای مرکب که برای تبیین ساختارهای مشابه در زبانهای دیگر پیشنهاد شدهاند نمیتوانند این پدیده را در کردی کرمانجی به طور کامل تبیین کنند. نظام حالت و ساخت ارگتیو همراه با ویژگیهای دیگر کرمانجی در مقابل انضمام مفعول مستقیم مقاومت میکنند. ترتیب واژهها و نظام حروف اضافه در کرمانجی فرایند دیگری از ساخت افعال پیچیده را پیش میکشد. قابلیت جداشدن همهی افعال پیچیده در کرمانجی و دیگر ویژگیهای آن، فرایند ترکیب و انضمام را برای افعال پیچیده کرمانجی ناکارآمد و غیرمحتمل میسازد. از آنجایی که ویژگیهای ساختواژی و معنایی افعال پیچیده در کردی کرمانجی شواهد کافی به دست میدهد که میتوان این افعال را در مجموعههای مختلفی دستهبندی نمود که هر یک میزان متفاوتی از واژگانی شدگی را نشان میدهند، لذا پیشنهاد می شود که این افعال را با قراردادن آنها بر یک پیوستار میزان ادغام و آمیختگی، در طی فرایند واژگانی شدن، تبیین کرد. این تبیین می تواند ساخت های غیر معمولی که در آن جزء غیر فعلی نه به صورت آزاد در واژگان وجود دارد و نه همراه با جزء فعلی یک واژه بسیط محسوب می شوند را نیز توضیح دهد و معنای مبهم افعال پیچیده و ساختار افعال سبک را نیز توضیح دهد.

بررسی فرایندهای آوایی و واجی گویش آران و بیدگل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  صدیقه تقوابی یزدلی   محمد رضا احمد خانی

بر اساس تقسیم بندی گویش ها ، گویش آران و بیدگل جزء گویش های مرکزی ایران و شمال شرقی می باشد . زبان اهالی آران و بیدگل فارسی رایج ولی دارای لهجه های متفاوتی است. گویش محلی این منطقه که در اصطلاح به آن زبان" دهی" می گویند از گویش های پهلوی قدیم است که تا این زمان در سر تاسر شهر ها و بخش های حاشیه کویر ( نطنز، زواره و ....) با اندک تفاوت در لهجه رایج است و با زبانهای دیگر ایرانی چون آذربایجانی ، کردی ، لری و مازندرانی وجوه مشابهی دارد.از نقاط متفاوتی از شهر آران و بیدگل نمونه گیری گویشی بعمل آمده است.پایان نامه ی حاضر در راستای معرفی بیشتر این گویش با اتخاذ روش "کتابخانه ای – میدانی" به تبیین و توصیف نظام آوایی و فرایندهای واجی در چارچوب واج شناسی زایشی پرداخته است.داده های این گویش از چند طریق جمع آوری شده است: 1) ثبت و ضبط گفتار تعدادی از گویشوران آرانی از طریق مصاحبه ی مستقیم2) کمک گرفتن از پرسشنامه ی گویشی کلباسی، و همچنین فرم گویشی فرهنگستان زبان که شامل فهرست مفصلی از واژه ها،عبارات و ساختارهای زبانی است و3) منابع مکتوب درباره ی این گویش از جمله پایان نامه ها، مقالات و نیز کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده اند. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها و ارائه ی توصیفی جامع از نظام آوایی و واجی لهجه محلی آران، میان اطلاعات به دست آمده و زبان فارسی معیار مقایسه ای صورت گرفت. نتایج نشان دادند که نظام آوایی لهجه محلی آران علاوه بر اینکه اشتراکات زیادی با نظام آوایی و واجی فارسی معیار دارد، ویژگی های منحصر به فرد و کهنی نیز دارد. در این لهجه، علاوه بر واکه های ششگانه فارسی معیار، واکه مرکزی/ ? / وجود دارد و به نظر می رسد که پر بسامدترین مصوت باشد.همچنین کشش واکه ها باعث تمایز معنا می شود.نسبت هجاهای کوتاه، بلند وکشیده دراین لهجه همانند نسبت این هجاها در فارسی معیار نمی باشد. بر خلاف فارسی معیار مکان تکیه برای اسم ها در آغاز کلمه می باشد.همچنین به نظر می رسدکه فرایند حذف کاربرد نسبتا وسیعی در این لهجه داشته باشد.در پایان نتیجه گرفته می شود که نظام آوایی این لهجه بر اساس قواعد واجشناسی زایا قابل توصیف می باشد.

مقایسه کاربرد رنگ واژه ها در هفت پیکر نظامی گنجوی و بخش اساطیری شاهنامه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  لیلا ژاله خاکی   بلقیس روشن

هدف پژوهش حاضر «مقایسه کاربرد رنگ واژه ها در هفتپیکر نظامی گنجوی و بخش اساطیری شاهنامه» است. به این منظور، کاربرد توصیفی و استعاری رنگ واژه ها در این دو اثر ادبی فارسی بررسی شده است. روش انجام این تحقیق، تحلیل محتوا و حجم نمونه کلیه رنگ واژه های موجود در هفت پیکر نظامی گنجوی و بخش اساطیری شاهنامه بوده است. جامعه آماری نیز کلیه اشعاری بوده که حاوی رنگ واژه اند. این بررسی در چهار چوب معنی شناسی شناختی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات این تحقیق چک لیستهایی است که توسط پژوهشگر تنظیم شده است. روش آماری در تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی از قبیل توزیع فراوانی مقولهها، تعیین درصد فراوانی مقولهها و رسم جداول و نمودارهای ستونی و دایره ای استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش رنگ واژه های اصلی موجود در هفت پیکر شامل هفت رنگ واژه "سیاه، سپید، سرخ، سبز، زرد، صندلی و ازرق" است و بالاترین فراوانی (37 %) در هفت پیکر به رنگ واژه "سیاه" مربوط می شود و کم ترین فراوانی(4%) به رنگ واژه "ازرق" اختصاص دارد. رنگ واژه های موجود در بخش اساطیری شاهنامه شامل شش رنگ واژه، "سیاه، سپید، زرد، بنفش، سرخ و سبز" است که بالاترین فراوانی (48%) به رنگ واژه "سیاه" و کم ترین فراوانی به رنگ واژه "سبز"(3%)تعلق دارد. با بررسی ای که درحوزه این دو اثر ادبی از دیدگاه شناختی انجام شد به نظر می رسد کاربرد رنگ واژه ها در متن هفت پیکر از تنوع شناختی بالاتری نسبت به شاهنامه برخوردار است.

گویش سنجی رایانشیِ دامنه شمالی البرز مرکزی بر پایه الگوریتم لِوِنشتِین: تدوین یک اطلس زبان شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سیف اله ملایی پاشایی   آرزو نجفیان

با توجّه به اهمیّت حفظ میراث ناملموس، بویژه میراث زبانی، مهجوریت زبان مازندرانی در بین زبان شناسان و تنوّع لهجه های آن، رساله پیش رو کوشیده است تا چشم اندازی کل گرایانه از وضعیت پیوستار گویشی حدفاصل رشته کوه البرز و دریای خزر در چارچوب مطالعات گویش سنجی ارائه کند. معرفی روش هایی نوین از گویش سنجی، بازنمایی گونه گونی 62 صورت زبانی و درک پراکنش جغرافیایی گونه های زبانی، و تدوین اطلس زبانی منطقه از اهداف رساله است. روش تحقیق، در جمع آوری داده ها، میدانی و در تحلیل، آماری است. بخش عمده داده های گویشی این پژوهش از طرح ملّی اطلس زبانی ایران وام گرفته شد. جمعیت نمونه آماری پژوهش برابر است با 531 نفر گویشور که در 425 سایت مورد مصاحبه قرار گرفتند. شاخص فاصله زبانی بر اساس تفاوت های آوایی با محاسبه کمین? فاصل? ویرایش با اعمال الگوریتم لونشتین محاسبه شد؛ آنگاه به وسیله خوشه نگاری به تعیین گروه های گویشی و سپس بوسیله مقیاس گذاری چند بعدی به توزیع فضایی آنها پرداخته شد. ترسیم انواعی از نقشه های گویشی موضوعی، شبکه ای، و پرتوی گام نهایی تحلیل دادگان است. حد فاصل دامنه شمالی البرز و کرانه جنوبی دریای خزر به سه گروه گویشی اصلی مازندرانیِ گالشی، مازندرانیِ خاوری، و مازندرانیِ باختری قابل بخش بندی است. در کنار معرفی فرآیندهای آوایی و واژگانی رایج در مازندرانی، ساخت واکه ای و همخوانی زبان مازندرانی مشخّص گشت.

بررسی عناصر انسجامی در دو سوره مبارکه یس و صافات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  مریم رحیمی   بلقیس روشن

چکیده: در تحقیق حاضر به بررسی عوامل انسجامی در آیات قرآن کریم پرداخته می شود چهارچوب نظری این تحقیق را آراء هلیدی و حسن (1976) تشکیل می دهد. برای بررسی و مطالعه این موضوع، سوره های مبارکه یس و صافات از قرآن کریم، بر طبق الگوهای معرفی شده توسط هلیدی و حسن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته-اند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت می پذیرد و از چک لیست به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده می شود، جامعه آماری این تحقیق را کلیه آیات موجود در قرآن کریم تشکیل می دهند و حجم نمونه را کلیه آیات در دو سوره مبارکه یس و صافات تشکیل می دهند داده های مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل انواع روابط انسجامی بر پایه نظریات هلیدی و حسن استخراج و دسته بندی و با روش پیشنهادی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در مجموع 3038 عنصر انسجامی در دو سوره مورد بحث مشخص گردید یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین سه عنصر انسجام دستوری، واژگانی و پیوندی ابتدا بیشترین بسامد وقوع به عنصر انسجام واژگانی و سپس به انسجام دستوری و در نهایت به انسجام پیوندی تعلق می گیرد. در دو سوره مبارکه یس و صافات عامل ارجاع شخصی دارای بیشترین بسامد وقوع به ترتیب1/35 و 46/24 و عوامل جانشینی اسمی دارای کمترین بسامد وقوع به ترتیب 2/0 و 59/0 می باشند و جانشینی فعلی و جمله ای در این دو سوره مبارکه هیچ درصد وقوعی نداشته اند.

تحلیل ساختمان صرفی کلمات مرکب کتب درسی دوره ابتدایی با رویکرد صرف طبیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1392
  سیده عفت امری   آرزو نجفیان

صرف طبیعی رویکردی صرفی از رویکردهای زبانشناسی طبیعی است که در آن اعتقاد بر این است که فرایندها یا ساخت های صرفی در صورتی طبیعی است که توزیع گسترده داشته باشد یا در فرایند اکتساب زبان کودک زودتر فراگرفته شود و یا در مقابل تغییر زبان مقاوم باشد و یا در زبان پریشی ها دیرتر در معرض فراموشی قرار گیرد. بر این اساس مفهوم " طبیعی بودن" در این رویکرد مترادف با سادگی ، یادگیری آسان توسط کودکان و همگانی بودن است. در صرف طبیعی پارامترهای متعددی برای تعیین میزان طبیعی بودن فرایندهای ساختواژی مطرح شده است. پارامترهایی نظیر تصویرگونگی ، شفافیت ، اتحاد شکلی ، دوگانگی و طول کلمه