رساله ی حاضر پژوهشی است در محدوده ی تبلیغات پوشاک، با هدف تحلیل و بررسی اصول طراحی تبلیغات سه برند مطرح جهانی در حیطه ی پوشاک و الگو برداری از اصول طراحی تبلیغات آنها برای طراحی یک کمپین تبلیغاتی پوشاک در جامعه معاصر ایرانی تدوین گشته است. در کشور ما با توجه به آن چه که در زمینه ی تبلیغات پوشاک از قبیل گرافیک محیطی و رسانه های چاپی می بینیم، کمبود تبلیغات پوشاک به طور محسوسی قابل درک است و این موضوع باعث ناشناخته ماندن مارک های پوشاک ایرانی، حتی در جامعه خودمان است و مخاطبین به سمت و سوی مارک های غیر ایرانی تمایل زیادی نشان می دهند. طبق بررسی های انجام شده، مارک هایی از قبیل لیوایز، رنگ های متحد بنتون و بوسینی، جمعیت زیادی از بازار پوشاک اسپرت دنیا، را در دست گرفته اند. در پژوهش حاضر، در تاریخچه هر کدام از این مارک ها به این موضوع پرداخته شده است. لیوایز با پیشینه و سابقه ی طولانی خود و تبلیغات جوان و مد روز، بنتون با تبلیغات غیر متعارف (غیر معمول و ناشناخته) و ساختار شکن (شکستن قوانین حاکم در ارتباط با یک موضوع و ارائه راه و روش نو و غیر معمول)، بوسینی با ارائه تبلیغات به روز و موقعیت سنجی در مکان مناسب، توجه طیف وسیعی از مصرف کنندگان، بخصوص جمعیت جوان را به خود جلب کرده اند. در تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل تبلیغات پوشاک سه برند مطرح جهانی لیوایز، بنتون و بوسینی که هرکدام طبق مشاهدات عینی و پوشش جوانان، محدوده ی وسیعی از مصرف کنندگان ایرانی را نیز زیر پوشش خود قرارداده اند پرداخته ایم. در فصل اول اشاره ای به تبلیغات و تاریخچه آن شده است، همچنین در ارتباط با بازاریابی و تبلیغات بحث می کند، در آن برنامه های بازاریابی، برای یک شرکت تولیدی و عناصر آمیخته تبلیغات مورد بررسی قرار گرفته است. فصل دوم به بحث و بررسی تاریخچه و تولیدات شرکت قدیمی و با سابقه لیوایز و تحلیل تبلیغات آن پرداخته است. سپس زندگی و تاریخچه بنتون مورد بررسی قرار گرفته است و نمونه هایی از تبلیغات آن در محدوده ی رسانه های چاپی و گرافیک محیطی تحلیل شده است. شرکت پوشاک بوسینی، که یک مارک جوان با 26 سال سابقه فعالیت در زمینه پوشاک است، در بخش بعدی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم نتیجه گیری و در آخر گزارش کار عملی آورده شده است.

در این پایان نامه، ابتدا دوگان ماتلیس و مطالب مربوطه به آن را برای یک حلق? نوتری نیم موضعی مطالعه می کنیم. سپس مفاهیم دنباله های هم منظم، پهنای مدول و هم درجه مدول را بیان می نماییم. در انتها رابط? بین هم درجه و درجه را با توجه به دوگان ماتلیس بررسی می کنیم.

تایپوگرافی فارسی عربی، با وجود پیشرفت های زیادش در سال های اخیر، هنوز از سردرگمی طراحان بین اصول خوشنویسی قدیم و اصول تایپوگرافی جدید رنج می برد. پژوهش حاضر، با روش تطبیقی مقایسه ای و با هدف کنکاش در این اصول و شناخت تفاوت ها و شباهت های آن انجام شده?است؛ با این امید که در نتیج? این شناخت، بتوان به روشی جامع برای آموزش و فعالیت در این حوزه دست یافت. در این پژوهش، تایپوگرافی لاتین با سابقه ای طولانی و طیفی وسیع از قلم های طراحی شده، با تایپوگرافی فارسی عربی با سابقه ای اندک و قلم های اولیه ای که طراحان غربی طراحی و تولید کرده اند، قیاس می شود. هدف از پژوهش، یافتن شباهت ها و تفاوت هایی است که می توان ازطریق آن، به اصولی مشخص برای طراحی تایپوگرافی فارسی عربی دست یافت. در ابتدا، پیشین? خطوط اولیه، بررسی و به ریش? مشترک این دو سیستم نوشتاری اشاره خواهد شد؛ آن گاه، در دو بخش مجزا، خوشنویسی و تایپوگرافی لاتین و فارسی عربی بررسی می شود و درنهایت، پس از دسته?بندی اصول، میان آن ها مقایسه انجام می شود. در این پژوهش، رابط? بین خوشنویسی فارسی عربی با تایپوگرافی بررسی شده?است، همچنین اصول خوشنویسی فارسی عربی با اصول تایپوگرافی لاتین مقایسه شده است. سعی بر این بوده است که مقایس? فرم حروف بین تایپوگرافی لاتین و فارسی عربی صورت نگیرد و هویت هرکدام از آن ها حفظ شود. این مقایسه، بر آن نیست که یکی از این دست? اصول و قواعد را بر دیگری ترجیح دهد. درنهایت، نیاز به دسته بندی ای احساس می شود که در آن، کاربرد و شخصیت قلم های فارسی عربی به خوبی مشخص باشد و طراح از ابتدای طراحی، کاربرد و شخصیت قلم خود را مشخص کرده و طراحی را آغاز کند؛ همچنین بازنگری در قلم های خوشنویسی، با وجود پیشرفت های تولید قلم های دیجیتال و با توجه به نیازهای دنیای امروز و سرعت انتقال اطلاعات، می تواند منجر به تولید قلم هایی به زیبایی قلم های خوشنویسی و با کاربرد مشخص و امروزی شود. واژگان کلیدی: تایپوگرافی، تایپ فیس، قلم، خوشنویسی، حروف چینی، طراحی حروف.

این پژوهش در پی بررسی مفهوم برند، نحوه شکل گیری آن، نحوه تاثیر آن بر روی مخاطب و در ادامه، قوانین برندسازی به عنوان تنها نقطه عطف موفقیت برند منابع مختلف را مورد بررسی قرار داده است. سپس به روش های ایجاد کمپین تبلیغاتی و نحوه اثر بخشی آن پرداخته است و با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده یک کمپین تبلیغاتی را برای یک انیستیتو زیبائی طراحی نموده است. لذا در راستای پژوهش فوق که از طریق روش تحقیق (توصیفی–تحلیلی) با منابع تحقیق کتابخانه ای و جست و جو در وب سایت های مرتبط اینترنتی به دست آمده، نتایج زیر حاصل گردیده است: برند نام یا نمادی است که در وهله اول موجب افزایش فروش کالا یا ارائه خدمات می گردد. اما می توان اظهار داشت که هدف از ایجاد یک برند، چیزی فراتر از آن است. لذا، برند صرفاً نام یا نماد نیست، بلکه عناصر دیگری چون تجربیات، شنیده ها، روایات و خاطرات افراد در آن موثر است. همچنین ویژگی ها و برداشت خاص مصرف کنندگان، قیمت و حتی موقعیت مکانی مراکز فروش و یا خدمات ارائه شده، در این مجموعه به هم تنیده، با هم مفهوم برند را به وجود می آورند. یک برند فراسوی نامش، به یک سیستم بصری که با یک لوگو آغاز می شود نیاز دارد. لوگوی ایده آل و مطلوب، ساده، زیبا و برازنده، به صرفه، انعطاف پذیر، عملی و فراموش نشدنی است. برند باید نمایانگر چیزی ساده در ذهن مشتری باشد و به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. این محدودیت ذات یک فرایند برند سازی است. چیزی که یک برند را می سازد، انحصار آمیخته با تداوم (برای چند دهه، نه چند سال) است. برندها ابزار اصلی حیات ابرشرکت ها به شمار می روند و تبلیغات، یکی از ابزارهای گسترش حاکمیت آنها است. کمپین تبلیغاتی، برنامه ریزی هماهنگ و منسجم در شاخه های مختلف تبلیغات به همراه اجرای آنها به صورت یک مجموعه مرتبط و با زمان بندی و هدف و مخاطب مشخص به منظور تاثیر گذاری بهتر و پیشبرد اهداف بازاریابی و فروش می باشد. مدیریت برند در مجموع تلاش دارد تا با هدف گذاری، برنامه ریزی، اجرا وکنترل، برای برند ایجاد ارزش کند و سپس در جهت حفظ و ارتقاء ارزش آن بکوشد. از آنجا که انیستیتو زیبائی یک مرکز جهت ارائه خدمات زیبائی می باشد کلیه اصول و قوائد برندسازی در آن صادق می باشد و با به کار گیری این اصول می توان برای این مراکز خدماتی برند سازی کرده و در جهت رشد و ارتقاء آن کوشید.

چکیده در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش جمع آوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و میدانی است به بررسی عوامل و عناصر بصری پوستر سبک آمریکا پرداخته شده است. به نظر می رسد عوامل بسیاری در بوجود آمدن سبک های جهانی گرافیک و بویژه پوستر سبک آمریکا تاثیرگذار بوده است. از آنجایی که پایه و اساس هنرهای تجسمی از عناصر بصری شکل گرفته است، به نظر می رسد با بررسی عناصر بصری موجود در کارهای هنری و بویژه آثار گرافیکی و پوسترهای هنرمندان طراح گرافیک بنام آمریکا که تاثیر زیادی در بوجود آمدن این سبک داشته اند و همچنین هنرمندانی که آن را ادامه و گسترش داده و این سبک را جهانی کرده اند، بتوان به علل و عواملی که باعث بجود آمدن این سبک گرافیک شده است، پی برد. برای این منظور می توان از روش جدول آنالیز عناصر بصری استفاده کرد و نتیجه را بصورت یک نمودار فراوانی نشان داد تا عناصر تاثیرگذار مشخص شوند. با آزمایش این روش و آنالیز پوسترها، می توان به نتایجی از قبیل فرم و محتوای پوسترهای سبک آمریکا پی برد و شاخصه های لازم را در سبک شناسی آن ارائه نمود. پژوهش حاضر در چهار فصل و به بررسی عناصر بصری هنرهای تجسمی، تاریخچه ای از گرافیک آمریکا از اوایل قرن بیستم تا اواخر دهه هشتاد میلادی و در نهایت آنالیز ده اثر از آثار بیست تن از طراحان گرافیک، موسسات و شرکت های هنری مطرح و تاثیرگذار گرافیک آمریکا که در بوجود آمدن این سبک نقش به سزایی داشتند، پرداخته است. با بررسی جداول آنالیز شاخصه های سبک شناسی پوسترهای آمریکا مشخص گردید که اولویت بندی این شاخصه ها به ترتیب عبارتند از: محتوا و موضوعات عمده ی پوسترها: هنر و ادبیات، فرهنگی/اجتماعی، کادر پوسترها عمدتا عمودی، تکنیک اجرای پوسترها تایپوگرافی و استفاده از تصویر انسانی و طبیعت بیجان تصویرسازی شده، عناصر و واژگان بصری: استفاده از نقطه های بصری کوچک و متوسط، خطوط مواج و افقی، شکل و فرم غالب مربع مستطیل، بافت اغلب بصری، فضای غالب تصویر یا تصویرسازی، ایجاد تعادل بوسیله عدم تقارن، وزن عمدتا در مرکز کادر و بشتر متمایل به کناره ها، دارای ریتم غیرمنظم، حرکت عناصر بیشتر به شکل متقاطع، کنتراست ها اکثرا غیر آشکار، تاکید عمدتا بر تصویر و رنگ، نوع ترکیب بندی (لی اوت) پوسترها بصورت مدرن، رنگهای غالب در بیشتر پوسترها عبارتند از:سیاه، سفید، قرمز اصلی، خاکستری میانه، نارنجی پرتقالی، آبی خالص، قهوه ای میانه و نارنجی روشن.

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مخاطب بر تبلیغات به نگارش در آمده است. مخاطب گروهی از افراد است که ارتباط-گر می خواهد به آنان دسترسی داشته باشد و ارتباط برقرار کند . در بحث مخاطب شناسی ابتدا به بررسی قوم شناسی و سپس انسان شناسی که از مباحث مهم و کلیدی مخاطب شناسی می باشد پرداخته شد . تبلیغات از جمله روش های اجرایی و راهبردی تمامی موسسات ، کارخانجات شرکت ها و سایر مجموعه هایی است که در زمینه تولید و ساخت محصولات یا ارائه خدمات گام بر می دارند. استفاده از شیوه های تاثیر گذار تبلیغی و ارائه پیام تبلیغاتی بسیار مهم و شایان توجه است و هم چنین در درجه اول مستلزم شناخت مخاطب می باشد و چنانچه پر محتوا ، جاذب ، مختصر و حاوی اطلاعات صحیح و درست از کالای تولید شده برای مخاطبی که شنونده یا بیننده آن است ، باشد بی شک آگهی دهنده یا تبلیغ کننده را به اهدافی که دارد می رساند . این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش ساکنین شهر اصفهان و تبریز می باشند . که از هر شهر 200 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. ابزار این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی آن ازطریق روایی صوری مورد تایید اساتید قرار گرفت و پایایی آن از روش ضریب آلفای کرونباخ 0/9 به دست آمده است.

از جدیدترین موضوعاتی که امروزه وارد حوزه فلسفه شده، نظریه ساختارشکنی است. ساختارشکنی از موضوعات پست مدرنیستی است که در حوزه های مختلف از جمله: ادبیات، معماری و گرافیک نیز وارد شده است. از سال 1978 به بعد ما شاهد تغییراتی در نوع صفحه آرایی بوده ایم که در تضاد با صفحه آرایی مدرنی بود که در آن سال ها وجود داشت. این تحولات و تغییرات بر اساس نظریاتی است که ژاک دریدا در مورد نظریه ساختارشکنی (در حوزه فلسفه) داده است. در پایان نامه حاضر با شناخت نظریه دیکانسترکشن و اصول آن، به تأثیر این نظریه در تحولات اخیر موجود در حوزه گرافیک پرداخته است. گرافیک معاصر (قرن 21) از جنبش ها، گرایشات هنری قرن بیستم (مثل فوتوریسم و... ) و نظریات مختلف تأثیرات زیادی پذیرفته است. کلیه هنرهای ایران در برخورد با غرب دگرگون شده اند به خصوص گرافیک ایران که از حالت سنتی در آمد. در این پایان نامه سعی بر این است که به بررسی این تحولات و چگونگی روند تأثیر آن در گرافیک بخصوص صفحه آرایی بپردازد. هدف به آفریدن یک سبک گرافیکی و تلاش برای کشف راه های تازه از فرآیند تحلیل بود تا مخاطب ترغیب گردد معنا را از درون کار استخراج کند. روش تحقیق این پایان نامه به صورت توصیفی، کمی و موردی بوده و در جمع آوری اطلاعات آن از شیوه کتابخانه ای استفاده شده است.

نقوش سنتی به کار رفته در گلیم های بختیاری از لحاظ بصری زیبا هستند و زیبایی شناختی خاصی دارند که به روشهای مختلفی می توان از آنها برای طراحی های مدرن بهره جست. این پژوهش با نگاهی کاربردی به نقوش گلیم های ایل بختیاری شکل گرفته است.نقوش را بعد از آنالیز بصری وارد حیطه گرافیک محیطی کرده و در نهایت با نقوش روی گلیم ها به ساخت عناصر جدید مبلمان شهری پرداخته که با این دید، نگاهی مدرن به گذشته است.

این پژوهش به بررسی کلام مولانا و نظریه ساختارشکنی دریدا با رویکردی نشانه شناسانه می پردازد. لزوم این پژوهش بدان جهت است که برای شروع به کار طراح به روشی نیاز دارد که در ابتدا بتواند هر چه محکم تر با موضوع خود ارتباط بر قرار نماید، در نتیجه بتواند کاری را طراحی نماید که در جهت ارتباط با موضوع خود، بیشترین ارتباط را با موضوع و در نهایت با مخاطب بر قرار نماید. ضعفی که در کار اکثر طراحان است، تحلیل موضوع به صورت ذهنی و با پیش فرض های قبلی موجود در ذهن انجام می گیرد. و این که نتیجه حاصله تا چه حد به موضوع اصلی نزدیک باشد مشخص نیست. این قسمت مهم ترین بخش کار طراح است که معمولا به دلایل مختلف ندید گرفته می شود. یکی از اهداف ساختارشکنی این است که به جزئیاتی پرداخته شود که اغلب ندید گرفته شده یا به مرور فراموش می شود. بنابراین اهمیت روند پیش از طراحی به عنوان بخش مهم و ندید گرفته شده توسط طراح، مسئله اصلی این پژوهش است. که با استفاده از نظریه ساختارشکنانه دریدا و کلام مولانا با رویکردی نشانه شناسانه مورد بررسی قرار می گیرد.

همانند انسان امروزی، انسان باستان نیز مفاهیم فلسفی عمیقی را از جهان پیرامونش دریافت می کرده، ولی از آن جایی که قادر به بیان این عقاید و باورهای فلسفی، با زبانی واضح و روشن نبوده، از ابزارهایی چون نمادها، افسـانه ها و آیین ها بهره جسته است، که هر یک از این ابزارها در سطح خود، بیان کننده نظام سامانمند و پیچیده حاکم بر پدیده ها هستند. همچنین در نظر او، ارزش پدیده ها به میزان همراهی آنها با حقایق ماورایی است. به این معنی که سپندینه و مقدس شدن چیزها در گرو این است که آنها تا چه اندازه در بر دارنده و بیان کننده ی مفاهیم فرا طبیعی و واقعیت غایی باشند.مفهومی که بیان شد، تعریف اصطلاح idnum ogami یا نقش جهان است. این تحقیق به شرح کامل این مفهوم در عقاید دانشمندانی چون رنه گنون، میرچا الیاده و تیتوس بورکهارت در هنرهای مردم باستان، از هند و مصر و بین النهرین تا ایران پرداخته است. سپس بر اساس عقاید و باورهای مذهبی و جهان شناختی رایج در ایران باستان، ظهور و تجلی این مفاهیم در نقوش بررسی شده است.

بسته بندی یکی از عناصر تجاری است که می تواند بار فرهنگی هم داشته باشد. سوالی که ذهن را بر می انگیزد، این است که آیا بسته بندی می تواند معرف فرهنگ و ملیتی باشد؟ آیا می توان الگویی برای یادگیری اصول و مبانی پیدا کرد که بر اساس آن بسته بندی ایران را متحول نمود؟ با مطالعه و بررسی جوامع مختلف به نظر می رسد، ژاپن کشوری است که با وجود تأثیرات فراوانی که از فرهنگ غرب گرفته، همچنان اصالت خود را حفظ کرده و به عنوان پدیده ای که پیشرفت بسیاری در کلیه موارد داشته، مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مطالعه و شناخت عناصر بصری طراحی گرافیک آثار بسته بندی ژاپن، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. جمع آوری اطلاعات، به شیوه کتابخانه ای بوده، نخست کتاب ها و مقالات مرتبط مورد مطالعه واقع شده و سپس به بررسی عناصر بصری استفاده شده در بسته بندی هایی که به عنوان نمونه معرفی شده، پرداخته است. هدف از این تحقیق تدوین منبع فارسی زبان می باشد، که به بررسی و جمع آوری نقشمایه های بومی و کاربرد آنها در بسته بندی ژاپن پرداخته است. به امید بالا بردن سطح کیفی محصولات ایرانی و صادراتی که با به کارگیری سنت های بومی فراهم شود. نتایج بدست آمده از این بررسی، حاکی از آن است که در طراحی گرافیک بسته بندی های ژاپن، از عناصر بومی هنرهای تصویری ژاپن، در بیشتر موارد استفاده شده است. این موضوع با وجود تلفیق و تأثیر از آموزه های مدرنیسم غرب و کاربرد ماهرانه سنت ها و نقوش ژاپن به بهترین شکل نمایان است که به شاخصه بسیاری از آثار بسته بندی این کشور تبدیل شده است. این ویژگی های بصری در نوع به کارگیری لوگو و نوشتار، نقوش سنتی، طبیعت دوستی و اندیشه های ذن و مراقبه مشخص است. همچنین کاربرد حروف و الفبای نوشتار ژاپنی در اصالت بخشی هویت بسته بندی های ژاپن، نقش بسزایی را ایفا می کند. فضای کلی طرح بسته بندی ها، ترکیب بندی با عناصر زیاد و تنوع رنگی بسیار، غیر هندسی و نا متقارن می باشند.

به طور کلی لباس های محلی علاوه بر داشتن ابعاد مختلف فرهنگی، از جنبه هنری و زیبایی شناختی نیز قابل بررسی هستند. عواملی مانند مشخصات پارچه، طرح، رنگ بندی و تزئینات، هرکدام می توانند به تولید لبا س هایی منجر شوند که دارای ویژگی های هنری و زیبایی شناختی باشند لباس های محلی لرستان از این جهت که در تولید آنها به همه ی عوامل مذکور توجه شده، ممتاز می باشند. از همین رو در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، و به بررسی ارزش های بصری لباس های محلی لرستان و چگونگی ترکیب نقش و رنگ و همنشینی آنها باهم می پردازیم. لباس های محلی در استان لرستان دارای رنگ و نقش متنوع می باشند. نقش به تنهایی، یکی از کلیدی ترین شاخصه هایی است که در هنر زیبا سازی لباس محلی موثر است. اما این نقش ها بیشتر با رنگ های خاصی همنشین شده اند. بنابراین در این پژوهش علاوه بر اینکه انواع مختلف نقوش را از جنبه بصری و نیز فرهنگی بررسی می کنیم کیفیت همنشینی انواع نقوش را در کنار انواع رنگ ها نیز مورد شناسایی قرار می دهیم. برای این کار علاوه بر مطالعات کتابخانه ای در باره لباس های محلی لری و نقوش به کار رفته در آنها، پژوهش میدانی نیز به صورت عکاسی از لباس های محلی در میان عشایر و روستائیان لرستان انجام گرفته است. از این بررسی ها متوجه برخی از همنشینی ها می شویم، از جمله اینکه نقوش هندسی بیشتر بر طبق نتایج آماری حاصل شده، همراه با رنگ های سرد و یا سیاه و سفید و نقوش گیاهی با تمامی طیف های رنگی به کار رفته اند.

در پژوهش حاضر، از روش توصیفی در تحقیق و جمع آوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای استفاده شده است؛ سعی بر این است با مطالعه نگاره های جانوری اسطوره ای دوره ی ساسانیان، به مفاهیم نمادین و جنبه های ارتباط بصری ای که این نقوش در زمان خود داشته اند، بپردازیم. بدین ترتیب در هنرهای تزئینی، نقش مایه های جانورانی چون گاو، گراز، اسب، قوچ و خروس و گیاهانی از جمله انار، نخل و لاله، از نظر فرهنگی، اقتصادی و مذهبی بسیار حائز اهمیت اند. گذشته از این، آنها تجلی نویدها و نعمت های زندگی هستند که به شکل استعاره های بصری بیان شده اند.

بی تردید طراح گرافیک ایرانی در پهنه فرهنگی تاریخی خود وارث سرمایه عظیمی از نقشمایه هاست، این نقوش در همه دوران، بنای عظیمی از خاطره قومی بصری برای ما می سازد. اگر مسئله هویت را برای هنر سرزمین مان ضروری بدانیم از مهمترین راهکارهای کامیابی در این مهم استفاده ی صحیح از این گنجینه هاست. و از آنجایی که هنر ساسانی سهم بسزایی از آن هویت عظیم را در خود داشته، برای استمرار یا تکامل این موفقیت نیاز به تحلیل و پژوهش روشمند احساس می شود. بنابراین جستار حاضر با عنوان تحلیل بصری نقش مایه های اساطیری ساسانی و نمود آن در گرافیک ایران (طراحی پوستر) با هدف رشد هویت درآثارگرافیکی انجام گرفته است.

این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات در آن به شیوه ی میدانی و کتابخانه ای می باشد به بررسی نقوش و اشکال قفل و کلیدهای قدیمی اقلیم فارس می پردازد. قفل و کلید در گذشته تنها برای مصارف امنیتی به کار برده نمی شد، بلکه در موارد بسیاری، همانند اثری هنری، بازگو کننده ی برخی از عناصر فرهنگی و معنوی جوامع نیز بوده است. به همین دلیل قفل و کلیدها به صورت ساده ساخته نمی شدند بلکه با اشکال مختلف و منقش به طرح و نوشته تولید می شدند. فارس از جمله اقلیم های پهناوری است که در گذشته در این حرفه از رونق قابل توجهی برخوردار بوده و اکنون مجموعه ی زیادی از قفل و کلید ها را در خود جای داده است. این تحقیق ضمن بررسی نقوش و اشکال تعدادی از این قفل و کلید ها تا حد امکان سعی در پیدا کردن مفاهیم و مبنای پیدایش آن ها در دیگر صنایع نموده است. به طور کلی برای بررسی قفل و کلیدها آن ها را از نظر شکل ساختار و نقششان دسته بندی کرده و به بررسی آن ها پرداختیم؛ که این نتایج حاصل شد؛ که بیشتر شکل قفل و کلید ها بر گرفته از اشیاء و لوازمی بوده است که مردم در زندگی روزمره خود با آن سروکار داشته اند اما در این میان از اشکال گیاهی، حیوانی و هندسی نیز استفاده کرده اند. بر روی قفل و کلیدهای قدیمی فارس از نقش های اسلیمی، آیه های متبرکه قرآن کریم، اعداد و نوشته های رمزگونه بنا به نوع کاربرد قفل و کلیدها استفاده شده است که برخی از شکل و نقش ها منطبق با نقش های بسیار قدیمی بر روی آثار تاریخی دیگر شهر هاست. اشکال و نقوش قفل و کلید های قدیمی فارس فقط به عنوان تزیین به کار برده نشده اند بلکه آن ها براساس تعابیر و مفاهیم خاصی ساخته شده اند بدین صورت که سازندگان آن ها با دانستن پیش زمینه ی قبلی در مورد مفاهیم اشکال و نقوش؛ قفل و کلیدهای قدیمی را ساخته اند؛ در آخر هم به عنوان بخش عملی به قابلیت های استفاده از شکل و نقش قفل و کلیدها در طراحی آرم های فرهنگی پرداخته شده است؛ که از شکل و نقش قفل و کلید ها و همچنین از همه ی قسمت های یک کلید مانند سرکلید، بدنه و زبانه می توان در طراحی آرم استفاده کرد نقوشی که تاکنون کمتر مورد توجه طراحان گرافیک قرار گرفته اند.

زندگی ما در سیطره برقرار کردن ارتباط با محیط پیرامون می باشد، ارتباط در بالا بردن سطح سواد و دانش یک جامعه نقش اساسی دارد. ما ترجیح می دهیم که فاصله های زمانی و مکانی را علاوه بر بکارگیری زبان گفتاری و دیگر رسانه ها، از طریق استفاده از نشریات در تمام ابعاد آن، کم کنیم و ارتباط برقرار کنیم. برای ایجاد یک هم زبانی گسترده، «گرافیک» نقشی بسیار تعیین کننده ای ایفا می کند. نشریات به عنوان ابزار ارتباطی و انتقال دهنده اطلاعات نقش مهمی در عصر کنونی و آینده دارند. با توجه به اینکه نشریات شامل طیف وسیعی از آثار چاپ (کتاب ها، روزنامه ها و مجلات) می شود، لذا در تحقیق مورد نظر فقط سرلوحه مجلات مد نظر قرار داده شده است. سرلوحه در تماشای سیر انبوه نشریات قرار گرفته جلوی کیوسک های مطبوعاتی تنها عامل تمایز کننده مجلات و نقش اساسی در معرفی و شناساندن مجلات را دارند. مجلات شامل موضوعات مختلفی (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و ...) می باشند و بخشی از هویت فرهنگی و ملی یک جامعه را تشکیل می دهند، در تحقیق حاضر سرلوحه مجلات را از لحاظ عناصر بصری (نقطه، خط، شکل، رنگ و ...) و کیفیات بصری (تعادل تناسب، وحدت و...) به کار رفته درسرلوحه شناسایی و به لحاظ خوانایی و هماهنگی با محتوا و عنوان مجله مورد بررسی قرار دهیم. همچنین به اهمیت روانشناسی گشتالت در درک و دریافت های بصری سرلوحه نشریات پرداخته می شود.

عفونت سیستم ادراری یکی از شایعترین بیماریهای عفونی است که هرساله تعداد زیادی از بیماران مراجعه کننده با مراکز درمانی و بیمارستان ها را به خود اختصاص داده است. با توجه به جرمهای مختلف موجود این عفونتها و آنتی بیوتیکهای متفاوتی که برای درمان عفونت سیستم ادراری به کار گرفته می شود ، در این مجموعه توصیفی ، به اختصار پس از مروری بر آناتومی سیستم ادراری و فیزیوپاتولوژی و درمان این عفونت ها، مروری بر اجرام مولد بیماری و بیماری زمینه ای و مقاومت درمانی در بیماران بستری شده در بیمارستان لبافی نژاد طی سالهای 71 و 72 شده است. در تمامی بیماران همانطور که در کتب مرجع عفونی نیز به آن اشاره شده، ‏‎ecoli‎‏ شایعترین جرم می باشد و سنگ سیستم ادراری نیز در بیماران بعنوان شایعترین بیماری زمینه ای در نظر گرفته شده است.با مروری برآنتی بیوتیک های تجویز شده و تطابق آن با آنتی بیوگرام های بعمل آمده در بیماران بستری ، مقاومت دارویی بررسی شده و نحوه برخورد با آن و درمان نهایی توضیح داده شد.