نام پژوهشگر: لیلی ایزدی کیان

بررسی مکانیسم جایگیری مجموعه پلوتونیک الوند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1390
  طیبه خاکسار   علی اصغر سپاهی گرو

????????مجموعه پلوتونیک الوند در جنوب و جنوب غرب شهر همدان (ورقه های100000/1 تویسرکان و همدان) و در بین طول-های جغرافیایی?45 ?48-´15 ?48 شرقی و عرض های جغرافیایی?50 ?34- ?15 ?34شمالی و با وسعتی در حدود 400 کیلومتر مربع قرار دارد. ساختارهای مطالعه شده در این مجموعه در سه دسته طبقه بندی شده اند و شامل: ساختارهای ماگمایی در توده که برای تعیین فولیاسیون ماگمایی (s0) در منطقه مورد استفاده قرار گرفتند، ساختارهای ساب ماگمایی و ساختارهای حالت جامد که هم در توده و هم در سنگ های میزبان بررسی شده اند. ساختارهای ماگمایی مهم شامل جهت-یابی آنکلاوهای مافیک و فنوکریست های فلدسپار و ساختارهای ساب ماگمایی شامل تبلور مجدد فلدسپار و مهاجرت مرز دانه و ساختارهای حالت جامد شامل تبلور مجدد و تغییر شکل درونی دانه ها، دنباله های تبلور مجدد یافته، کشیدگی تجمعات تبلور مجدد یافته (مثل کوارتز و بیوتیت)، تبلور مجدد کاهشی، دوقلویی در میکروکلین، میرمکیت، پرتیت شعله-ای و بودین شدن کانی های سخت بخصوص وقتی که با تجمعات کانی های تبلور مجدد یافته ای از کانی های ضعیف تر پر شده باشند. روند فولیاسیون ماگمایی بدست آمده برای این مجموعه از کنتاکت توده تبعیت کرده و با توجه به شکل عدسی کشیده الوند صعود و جایگیری دیاپیری را برای این توده مشخص می کند. مشاهده شواهد صعود هضمی در بخش هایی از این مجموعه مکانیسم دوگانه ای را برای صعود ارائه می دهد که با توجه به ایجاد شکاف های کششی تحت رژیم تکتونیکی ترافشارش حاکم بر منطقه منطقی به نظر می آید و بالا آمدن مذاب را در شکاف های کششی ابتدایی تأیید می کند. ساختار-های حالت جامد بررسی شده در سنگ های میزبان توده پلوتونیک الوند فولیاسیون حالت جامد (s1) را برای این مجموعه مشخص می کند. تطابق فولیاسیون ماگمایی در توده و حالت جامد در سنگ های میزبان شاهد خوبی بر جایگیری همزمان با تکتونیک این مجموعه است که همزمان با دگرشکلی دوم در منطقه بوده است. اگر چه حضور ساختارهای حالت جامد دراین سنگ ها که جز در بعضی مناطق شدت آنچنانی نشان نمی دهند، استمرار تنش های تکتونیکی در مراحل پایانی انجماد ماگما را نشان می دهند، ولی این لزوماً به منزله پست تکتونیک بودن آن نیست این مسئله را می توان با توجه به اینکه اکثر پهنه های برشی موجود در این منطقه (پهنه های برشی سیمین- دره مراد بیگ، علی آباد دمق، حسین آباد- پسیجان- نورآباد) نیز در دگرشکلی دوم شکل گرفته اند و در واقع عامل اصلی تشکیل این پهنه های برشی بالا آمدن توده نفوذی بوده است،تفسیرکرد.

مطالعه عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر روی وقوع زمین لغزش ها در منطقه زمان آباد، جنوب همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1392
  پریا بهزادتبار   محمد حسین قبادی

منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده همدان- ملایر و حد فاصل روستای منگاوی تا روستای کمری واقع شده است. از آنجایی که این منطقه سراسر از زمین های زراعی و مناطق مسکونی پوشیده شده است، بررسی علل وقوع زمین لغزش ها در منطقه ضرورت پیدا می کند. این پژوهش جهت بررسی علل وقوع لغزش های خاکی در سه منطقه منگاوی، زمان آباد و کمری صورت پذیرفته است. مطالعات صحرایی بر روی 10 ایستگاه در منطقه زمان آباد، 10 ایستگاه در منطقه کمری و 4 ایستگاه در منطقه منگاوی انجام گرفته است. تمام این مناطق در رسوبات کواترنری واقع در حوضه آبریز یوخاری چای (شوری چای) قرار گرفته اند. در شیب های مورد بررسی با انجام بازدیدهای صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی به شناسایی مصالح درگیر در لغزش پرداخته شده است و نتایج به دست آمده در نرم افزارslide (ver5.014) مورد استفاده قرارگرفته است. شیب های مورد بررسی در ایستگاه های کمری و سه ایستگاه منگاوی از نوع همگن و شیب ها در ایستگاه های زمان‏آباد از نوع ناهمگن می باشند. عوامل موثر بر ناپایداری شیب های خاکی منطقه به ترتیب اولویت عبارت از ویژگی فیزیکی و شیمیایی مصالح، ناهمگنی شیب، شیب توپوگرافی زیاد، فرسایش پذیری واحد ها، زیر شویی دامنه، تکتونیک فعال و گسل های متعدد، خزش کلی منطقه و شرایط آب و هوایی می باشد. از نتایج این پژوهش می توان به ارتباط بین درجه ناهمگنی و شکل سطح گسیختگی اشاره نمود. هرچه ناهمگنی شیب بیشتر باشد، شکل گسیختگی دایره ای تر (مقعر تر) است. از نظر عمق، لغزش های تمام ایستگاه ها کم عمق می باشند. لغزش‏های مشاهده شده در ایستگاه زمان آباد از نوع دورانی منفرد و واریزه ای، ایستگاه کمری دورانی منفرد و متوالی و ایستگاه منگاوی دورانی منفرد می باشند. در این منطقه با توجه به شرایط مطالعه شده، بهترین روش های پایدارسازی کاهش شیب دامنه، نصب زهکش های ثقلی و مایل و ساماندهی حاشیه رودخانه می باشد. به دلیل وسعت زیاد منطقه، استفاده از دیواره حایل توصیه نمی گردد

مطالعه عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر پایداری شیب ها در گردنه نقره کمر جنوب غرب تفرش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1392
  محمد رضا فاضلی ستایش   محمد حسین قبادی

گردنه ی نقره کمر در جنوب غرب شهرستان تفرش قرار دارد. این گردنه به طول 7 کیلومتر در بین شهرهای آشتیان و تفرش واقع شده است. و یکی از مسیرهای پر رفت و آمد محسوب می گردد که هر سال بر اثر ریزش های جوی و ناپایداری شیب ها مسدود می گردد. تاکنون مطالعه ای بر روی ناپایداری شیب های این ناحیه صورت نگرفته است. در این پژوهش به بررسی عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر روی ناپایداری شیب‏های این منطقه پرداخته شده است. در این تحقیق مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی بر روی 8 شیب سنگی و 2 شیب خاکی صورت گرفته است. به منظور مطالعه ی شیب های سنگی در ابتدا مطالعات صحرایی شامل نمونه برداری جهت مطالعات آزمایشگاهی، درزه برداری، تعیین سختی واجهش چکش اشمیت و تعیین شیب و ارتفاع شیروانی ها انجام شد. سپس مطالعات آزمایشگاهی شامل مطالعات سنگ شناسی، تعیین خصوصیات فیزیکی (تخلخل، دانسیته و درصد جذب آب) و خصوصیات مکانیکی (تعیین سرعت موج فشاری، مقاومت تراکمی تک محوری، آزمون برزیلی، شاخص بار نقطه ای، ذوب و انجماد و دوام) بر اساس استاندارد های isrmانجام گرفت. سپس با توجه به نتایج بدست آمده از مطالعات صحرایی و وضعیت درزه ها با استفاده از نرم افزار dips، توده سنگ های منطقه به روش rmr و smr رده‏بندی شده است. ارزیابی ناپایداری گوه ای و صفحه ای شیب های سنگی با استفاده از نرم افزارهای geo5 و rocplane.v2.029 به روش تعادل حدی و در دو حالت استاتیکی و دینامیکی انجام گرفت. به منظور تحلیل خطر سقوط سنگ ها از نرم-افزار rocfall.v4.042 استفاده شده است. به منظور مطالعه شیب های خاکی در ابتدا مطالعات صحرایی شامل نمونه برداری، تعیین دانسیته در محل و مشخصات مورفولوژی شیب ها (شیب و ارتفاع آنها) و سپس مطالعات آزمایشگاهی (xrd، دانه بندی، مشخصات فیزیکی، نفوذپذیری، ارزش ماسه، برش مستقیم و تعیین gs) بر اساس استاندارد‏های astm انجام شد. سپس با استفاده از نرم‏افزارهای geo5 و plaxis8.x به ترتیب به روش تعادل حدی و اجزاء محدود در دو حالت استاتیکی و دینامیکی وضعیت پایداری این شیب ها تحلیل شد. شیب های این منطقه از نظر میزان پایداری در 3 دسته یعنی، شیب‏های کاملاً پایدار، شیب‏هایی که در حالت استاتیکی پایدارند و در حالت دینامیکی ناپایدارند و شیب های ناپایدار قرار دارند. البته خطر سقوط سنگ در اکثر شیب ها وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیقات صورت گرفته مهمترین عوامل موثر در ناپایداری شیب های این منطقه شرایط چینه‏شناسی، وضعیت تکتونیکی، آب و هوا، مورفولوژی شیب ها و فعالیت های انسانی می باشند. در بین این عوامل وضعیت چینه-شناسی بیشترین نقش را ایفا می کند. راهکارهای متفاوتی به منظور افزایش ایمنی و کاهش خطر در این مسیر وجود دارد که مناسب ترین آنها احداث تونل به منظور حذف گردنه منطقه است.

تحلیل ساختاری سنگهای دگرگونی جنوب تا جنوب غرب ملایر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  مریم یوسفی   فرزین قائمی

دگرگونی های منطقه ملایر در جنوب و جنوب غرب شهرستان ملایر، در بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. واحد اصلی چینه ای منطقه, شامل فیلیت ها و اسلیت های منسوب به ژوراسیک زیرین و میانی است که در زمین شناسی ایران تحت عنوان اسلیت ها و فیلیت های همدان شناخته می شوند. منطقه تا حد رخساره شیست سبز دگرگون شده است. اولین نسل از دگرشکلی منطقه(d1) به صورت شکل پذیر منجر به تشکیل برگوارگی فراگیر کلیواژ اسلیتی (s1) در منطقه شده است. چین های این نسل(f1) به صورت چین خوردگی در رگه های سیلیسی دیده میشود که همزمان تا قبل از تشکیل برگواره فراگیر منطقه به صورت موازی با آن شکل گرفته اند. این چین ها از نوع چین های شیبدار (plunging inclined)، با هندسه متقارن و زاویه بین یالی بسته، توزیع همگنی در منطقه دارند و هم در سطح میکروسکوپی و هم در پیمایش های صحرایی قابل مشاهده اند. نسل دوم دگرشکلی منطقه (d2) به صورت نیمه شکل پذیر با یک برگوارگی سطح محوری، عمود بر برگوارگی نسل اول در منطقه شکل گرفته است. چین های متقارن این نسل (f2) به صورت قائم (vertical) به گونه ای در اسلیت ها شکل گرفته اند که سطح محوری آن ها موازی با دومین برگوارگی منطقه (s2) باشد. در مقیاس میکروسکوپی برگواره نسل اول دگرشکلی (d1) به صورت یک لایه بندی ترکیبی قابل مشاهده است و برگوارگی نسل دوم دگرشکلی (s2) به صورت یک کلیواژ کنگره ای به شکل تقریبا عمود بر برگوارگی قبل شکل گرفته اند. دگر شکلی مرحله دوم (d2) به صورت هم محور با دگرشکلی مرحله اول قرار دارند و با یک الگوی تداخلی از نوع تیپ 3 رمزی (1967) به شکل منقاری (hook shape) در منطقه نمود دارد.

تحلیل ساختاری دایک های شرق و شمال شرق بروجرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1393
  مه لقا معمری   لیلی ایزدی کیان

منطقه مورد مطالعه، در شرق و شمال شرق بروجرد واقع شده و بخشی از قسمت شمالی زون سنندج-سیرجان می باشد. این منطقه شامل مجموعه گرانیتوئیدی بروجرد و سنگ های دگرگونی می باشد. . مجموعه گرانیتوئیدی بروجرد و هاله دگرگونی آن توسط دایک های اسیدی و بازیک-حدواسط قطع شده اند. با توجه به شواهد و روند دایکها ، آنها در چند مرحله در منطقه نفوذکرده اند. دگرشکلی در توده گرانیتوئیدی و دایک های آپلیتی باعث میلونیتی شدن آنها گشته است. شواهد دگرشکلی در دایک های آپلیتی و پگماتیتی منطقه مشاهده می شود، درحالیکه دایک های بازیک غیردگرشکل می باشند.روندهای متفاوت دایک ها در منطقه با توجه به تغییر زاویه شیب فرورانش نئوتتیس به زیر ورقه ایران و جهت گیری میدان تنش در حوضه های مختلف فرورانش قابل توجیه می باشد

تحلیل ساختاری و پتروفابریکی سنگ های دگرگونی اطراف الوند (جنوب و جنوب غرب همدان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم زمین 1388
  لیلی ایزدی کیان   محمدمهدی محجل

چکیده ندارد.