نام پژوهشگر: فرحناز کردی گودرزی

بازتاب مضامین حکمت ها و کلمات قصار نهج البلاغه در اشعار ناصر خسرو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1394
  فرحناز کردی گودرزی   حسین فقیهی

چکیده یکی از زمینه های بسیار مهم و مناسب برای انجام تحقیقات و پژوهش های علمی در حوزه ی علوم انسانی، مطالعه و بررسی تأثیر متون اسلامی بر ادبیات فارسی است. نهج البلاغه ی امام علی (ع) پس از قرآن کریم، بر شعر و ادبیات فارسی بیشترین تأثیر را داشته است. علاوه بر محتوای عمیق و غنای موضوعات این کتاب، جنبه های بلاغی و ادبی آن نیز، عامل مهمی بوده تا ادبا، شعرا و نویسندگان بزرگ فارسی در طول تاریخ آن را مورد استفاده و استناد قرار دهند. به رغم انجام تحقیقات و پژوهشهای ارزنده و گسترده در حوزه ی ادب فارسی، هنوز هم مطالعه و پژوهش در زمینه ی تأثیر متون اسلامی از جمله نهج البلاغه، جای کار و تلاش فراوان دارد. پیوند ناگسستنی ادبیات فارسی با معارف اسلامی و آموزه های دینی رسول گرامی اسلام و امامان معصوم (ع) از نکات مهمّی است که این نوع پژوهش ها را بیش از پیش مورد توجّه نویسندگان و اندیشمندان قرار می دهد. از سوی دیگر، «قرن چهارم، از نظر ترقی و نضج شعر فارسی، یکی از مهمترین و شکوهمندترین ادوار ادبی ما محسوب می شود. شعر در این عهد از جهت اشتمال بر خصایص عمده صوری و محتوایی از قبیل فصاحت و جزالت و روانی و سادگی کلام و تحّول اوزان و قوافی و از حیث محتوا به تازگی و بدیع بودن مضامین و موضوعات و معانی دقیق و افکار بکر .... و همچنین وفور و فزونی شعر و فراوانی شاعران .... و به ویژه نظم با لغات و اصطلاحات زبان عربی ... و اصطلاحات علمی و ادبی و سیاسی و دینی در بیان مفاهیم و مضامین شعری ... بر اعتبار و شکوه و غنای شعر در این دوره افزوده است ... و نیز در این دوره است که کمتر دیوان و یا کتابی را می بینیم که شاعر یا نویسنده ی آن، گفتار خود را به فقره ای یا فقره هایی از سخنان امام علی (ع) زینت نداده و جمله های کوتاه علی (ع) را چون گوهر، در سلک نظم و نثر خود نکشیده باشد. (راثی، 1383: 16). حکیم ناصرخسرو قبادیانی، از شاعران معروف و نامدار قرن (5 و 4 ه . ق) یکی از الگوهای موفّق در گسترش م شعر و ادب فارسی است. او به دلیل داشتن مذهب شیعه و گرایشات عدالت خواهانه، بیشترین تأثیر را از معارف دینی و آموزه های اهل بیت (ع) و به خصوص کتاب شریف «نهج البلاغه» داشته است، به گونه ای که به تأسیس و پایه گذاری سبکی نو از شعر که به «شعر تعلیمی» معروف است، شهرت دارد. «ادبیات تعلیمی» مهم ترین و قدیمی ترین شاخه ی ادبیات است که هدف آن «آموزش» می باشد و به آثاری گفته می شود که موضوع آن مسائل اخلاقی، اجتماعی، مذهبی، عرفانی، پند و اندرز و حکمت و ... است. آفرین نامه ی ابوشکور بلخی و کلیله و دمنه ی رودکی، از قدیمی ترین منظومه های تعلیمی هستند. در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، ناصرخسرو با سرودن قصاید طولانی در وعظ و حکمت و بیان اعتقادات دینی و انتقادهای سخت اجتماعی، احیا کننده و مجدّد شعر تعلیمی است. حدیقه الحقیقه ی سنایی، مثنوی مولوی و بوستان سعدی، از پرمعناترین اشعار تعلیمی هستند که در آن ها از داستان و حکایت و تمثیل برای بیان مفهوم، به شیوه ی پند و اندرز غیرمستقیم استفاده شده است. شعر تعلیمی در قدیم، شامل سروده های اخلاقی و مذهبی و عرفانی بوده، ولی از انقلاب مشروطه به بعد، مسائل سیاسی و اجتماعی وارد آن شده و آن را غنی تر ساخته است. از قرن هفتم، عرفان و تصوّف در ایران موجب رونق و دوام ادبیات تعلیمی گردید و این دو مقوله مهم ترین سهم را در این نوع ادبیات در ایران دارند. در شعر معاصر نیز پروین اعتصامی با حکایات آموزنده و تمثیل های اخلاقی خود، بیشترین سهم در ارائه و اشاعه ی ادبیات به شیوه ی تعلیمی را به خود اختصاص داده است. آموزش مفاهیمی چون زُهد و پارسایی، عدالت و ستیز با ظلم، قناعت و اخلاق نیکو و ... از وظایف شعر تعلیمی است. بهره گیری از کلام خدا، سخنان و احادیث پیامبر اسلام (ص)، امام علی (ع) و سایر امامان و پیشوایان دین، در اشعار بسیاری از شاعران ادبیات تعلیمی به وضوح دیده می شود که بر غنای معنا و استواری شعر آن ها افزوده است. ن این پژوهش نیز، به منظور بررسی «بازتاب مضامین حکمت ها و کلمات قصار نهج البلاغه، در اشعار ناصرخسرو» تدوین گردیده و شامل پنج فصل با عناوین زیر می باشد: فصل اوّل که در آن کلّیات و مفاهیم پژوهش توضیح داده می شود. شامل: مسئله ی پژوهش، پیشینه پژوهی، ابزار و روش تحقیق و نیز مروری بر گردآوری نهج البلاغه، زندگی ناصرخسرو، شرح عقاید و مبانی فکری وی و نیز سبک شعری این شاعر اندیشمند است. فصل دوّم، به جهان بینی و تأکید بر دیدگاه های مشترک امام علی (ع) در نهج البلاغه و اشعار ناصرخسرو در زمینه ی دنیا و آخرت (مبدأ و معاد) اشاره دارد. فصل سوّم، انسان مداری و تطبیق نظرات امام علی (ع) و ناصرخسرو در مورد فضایل و رذایل اخلاقی و شامل مباحثی چون، زُهد، دادگری، اخلاص، اطاعت خدا، پرهیزگاری، فروتنی، بیم و امید، حقگویی، بخشندگی و ... و نیز نفاق، حسد، مردم آزاری، لجاجت، تنبلی، بدنامی، آزمندی و ... است. فصل چهارم، دین گرایی و تکیه به اصول و فروع دین و جُستاری موشکافانه در اندیشه های همگون امام علی (ع) و ناصرخسرو با تأکید ویژه بر دو مقوله ی عبادات و امامت می باشد. فصل پنجم، معرفت گزینی و توجّه به ابزار کسب شناخت یعنی، علم و فلسفه و سخن (زبان)، و یافتن مشترکات فکری امام علی (ع) و ناصرخسرو در زمینه های یاد شده است. امید آن می رود که این پژوهش بتواند در سایر زمینه های تحقیقاتی مربوط به تأثیر ادب اسلامی و شیعی خصوصاً نهج البلاغه بر ادبیات فارسی، مورد استفاده ی سایر دانش پژوهان قرار گیرد.