نام پژوهشگر: افسانه آقامیری
افسانه آقامیری محسن محبی
داوری به عنوان طریقه ای غیر قضایی برای حلّ و فصل اختلافات، از نظر تاریخی سابقه ای بس طولانی دارد. آنچه سبب افزایش اهمّیّت داوری شده است، کاربرد آن در حوزه روابط تجاری بین المللی است که موجب شده داوری به عنوان یکی از منابع مهمّ حقوق تجارت بین الملل تلقّی شود. در داوری ها از جمله داوری های تجاری بین المللی، طرفین داوری می خواهند داورانی حلّ و فصل اختلافات آنها را بر عهده داشته باشند که دارای اوصاف عمومی ( مانند استقلال و بی طرفی) و اوصاف خاصّ مورد نظر و توافق خودشان باشند. ممکن است در خصوص وجود اوصاف عمومی یا خاص در داور، تردید موجّه به وجود آید. لذا طرفین باید بتوانند نسبت به صلاحیت و شایستگی آن داور اعتراض نمایند. برای این منظور غالب قواعد و قوانین داوری، روش و تشریفاتی را به منظور «جرح» یا «اعتراض به صلاحیت داور» ارائه می دهند. اصولاً پیش بینی جرح در داوری، برای اطمینان از برگزاری یک داوری عادلانه و منصفانه می باشد که این امر باعث پذیرش بهتر و آسان تر رأی داوری حتّی توسّط طرفی که رأی علیه وی صادر شده است می گردد. با وجود این، جرح داور باعث تأخیر در رسیدگی و نهایتاً طولانی شدن داوری می شود. از این رو بسیاری از موارد جرح، به عنوان تاکتیک برای به تأخیر انداختن داوری یا به دست آوردن مزیّتهایی در تشریفات داوری توسّط جرح کننده است. لذا این روش می تواند ابزاری برای سوء استفاده طرفهای فاقد حسن نیّت و ایجاد خلل و تأخیرهای ناروا در روند داوری باشد. نظر به اینکه جرح، از یک سو روشی جهت تضمین صحّت فرآیند داوری است ولی در عین حال می تواند به عنوان ابزاری جهت کارشکنی یا به تأخیر انداختن داوری به کار گرفته شود، باید در قوانین و مقرّرات داوری تدابیری در جهت مسدود نمودن باب سوء استفاده از این حق اندیشیده شود که غایت تحقیق حاضر شناسایی همین تدابیر می باشد.