نام پژوهشگر: یعقوب توکلی
مهدی طباطبایی یعقوب توکلی
چکیده: حزب الله یکی از موفق ترین نمونه های صدور انقلاب اسلامی است . این حزب تلفیق موفقیت آمیز میان عقاید ایدئولوژیک و قدرت حزب و رهبران آن در ایجاد وحدت میان شیعیان لبنان در چارچوب تشکیلاتی با اهداف سیاسی مشخص است. از آنجایی که هرگونه جابجایی در ساختار قدرت سیاسی کشورهای منطقه، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف است، لذا بازیگران منطقه ای همانند عربستان، ترکیه و اسرائیل به عنوان اصلی ترین رقبای ژئوپلیتیکی ایران در خاورمیانه، قصد دارند تا بر موازنه منطقه ای، تأثیر به جا گذارند. این رساله، به منظور هرچه بهتر ترسیم کردن تحولات و معادلات منطقه ای با هدف تبیین علمی نقش و جایگاه حزب الله لبنان در تحولات منطقه خاور میانه انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش، نظریه توازن قدرت، انتخاب شده است. روش پژوهش، توصیفی- تاریخی و علّی است. در رساله به این تحلیل رسیدیم که اهمیت و هویت مناسبات حزب الله همواره در گرو همگرایی ها یا تناقض اهداف سیاسی و اقتصادی هر یک از بازیگران در سطح داخلی و منطقه خاورمیانه و نیز میزان تأثیر گذاری رویدادهای داخلی، منطقه ای و جهانی بوده است. نتیجه این پژوهش روشن کرد که برای فهم رفتار حزب الله باید به عمق روابط میان رهبران حزب الله و مناسبات قدرت در خاورمیانه پی برد. هرنوع تحلیلی در مورد حزب الله صرفا نیازمند فهم صفات درونی آن نیست، بلکه روابط دو جانبه حزب با نهادهای قدرت نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. بدون شک، در هر نوع تحلیلی در خصوص نقش حزب الله در خاورمیانه، نه تنها باید روابطی مورد توجه قرارگیرد که بر فعالیت های حزب حاکم است، بلکه باید اهمیت خاصی نیز به سیاست های داخلی لبنان و سیاست های منطقه ای و جهانی داده شود.
داود فیض افرا یعقوب توکلی
چکیده: ایران کشوری است متشکل از اقوام مختلف، اگرچه در سالیان گذشته و همچنین در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حوادث قومی متعدد بودهایم اما جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست وحدت در عین کثرت، توانست تا سطحی معقول روح ملی را در همه اقوام ایرانی گسترش دهد. وجود ادبیات ناسیونالیسم قومی در بین طیفی از کردها، در چند دهه گذشته منجر به حوادث متعدد در این منطقه شده و به همین رو تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران محسوب میشود بنابراین بحث در ارتباط با چیستی ادبیات ناسیونالیسم قومی کرد، جنبه مقدمه و پیشگیری برای حل این مسئله قلمداد میشود. ادبیات ناسیونالیسم قومی کرد در ایران پس از جنگ جهانی دوم و اشغال شمال ایران توسط شوروی شروع شده و روسها در ایجاد و گسترش این ادبیات در ایران نقشی مهم وتاثیرگذار ایفا کردهاند. ناسیونالیسم قوم کرد با تاکید بر عناصر ملت سازی مانند نژاد، جمعیت، سرزمین، زبان، تاریخ و فرهنگ مستقل، ادعای ملت بودن کردها را داشته و طبق اصل حق تعیین سرنوشت ملتها، خواستار تشکیل دولت مستقل کردی است. این طیف از ادبیات با داشتن ادبیات گریز از مرکز در اقلیت قرار دارد و در مقابل آن، ادبیات با رویکرد گرایش به مرکز وجود دارد که با تاکید بر عناصر مانند نژاد، زبان، سرزمین، تاریخ و فرهنگ مشترک با سایر اقوام ایرانی به زندگی مسالمت آمیز با سایر اقوام ایرانی تحت یک حاکمیت می اندیشد. علی رغم تشدید ادبیات ناسیونالیسم کردی با وقوع انقلاب اسلامی و نیز شدت یافتن این ادبیات در سالهای اخیر در بین اقلیت کردها، اما در ماهیت این ادبیات که مبتنی بر اعقاد به ملت بودن کرد است تغییری صورت نپذیرفته است.
علیرضا مغیثی نیا فیروز اصلانی
1ـ از مطالب نقل شده از کتاب های لغت می توان به این نتیجه رسید که؛ «معروف» به معنای کار خیر و نیک است. و به طور کلی، به معنای هر چیزی است که عقل سلیم آن را تشخیص داده و به آن مهر قبولی می زند و شرع مقدس هم، آن را موافق و تابع عقل بداند. «منکر» به معنای هر چیزی است که عقل سلیم آن را بد می داند و شرع مقدس نیز، به قبیح بودن آن حکم می کند. 2ـ معروف باید دارای شاخصه های زیر باشد: الف) معروف باید صفتی زیادتر از حسنش داشته باشد. ب) یک جنبه مهم معروف به طاعه الله و بندگی خداوند متعال پیوند خورده است که همان رابطه فرد با خدا است. ج) جنبه دیگر معروف به مردم جامعه پیوند خورده است که همان رابطه فرد با جامعه است. د) کسی نمی تواند خوب بودن و محبوب بودن معروف را انکار کند. و منکر نیز، باید دارای ویژگی های زیر باشد: الف) قبح منکر یا به وسیله خودش و یا به وسیله فاعلش محرز است. ب) منکر یکی از شاخه های محرمات است. ج) منکر یکی از شاخه های مکروهات است. د) منکر هم از سوی عقل مردود است و هم، از جانب شرع مقدس. 3ـ اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در آیات قرآن کریم و نیز، روایات شریف در موارد متعددی بیان شده است که به عنوان نمونه می توان به آیه کریمه 17 از سوره لقمان اشاره نمود: «یابُنَیأَقِمِالصَّلاهَوَأْمُرْبالْمَعْرُوفِوَانْهَعَنِالْمُنْکَرِوَاصْبرْعَلیماأَصابَکَإِنَّذلِکَمِنْعَزْمِالْأُمُورِ.» «پسرم! نمازرابرپادار،وامربهمعروفونهیازمنکرکن،ودربرابرمصایبیکهبهتومیرسدشکیباباشکهاینازکارهایمهمّاست.» و نیز، می توان به نمونه روایی آن که در کتاب آمده است اشاره کرد: «وَبإِسْنَادهِقَالَقَالَأَبُوجَعْفَرٍ(علیه السلام)بئْسَالْقَوْمُقَوْمٌیَعِیبُونَالْأَمْرَبالْمَعْرُوفِوَالنَّهْیَعَنِالْمُنْکَرِ.» «از حضرت امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:"چه قدر قوم و گروه بدی هستند کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را عیب می دانند."» 2ـ آثار امر به معروف و نهی از منکر را می توان از دو جنبه بررسی نمود: الف) جنبه فردی: مانند؛ طولانی شدن عمر، وسعت در رزق و روزی، رهایی از عذاب و... . ب) جنبه اجتماعی: مانند؛ تسلط اشرار بر مومنان، فساد اجتماعی، شرکت در گناه و عذاب و... . 3ـ در بررسی امر به معروف و نهی از منکر به معروف های برخورد می کنیم که نقش اساسی ای را در سلامت نظام سیاسی جامعه ایفا می کنند که نمونه های آن عبارتند از: نماز جمعه، جهاد، حج، تحکیم امنیت پایدار، حمایت از مظلومان جهان، مقابله موثر با تهدیدهای نرم افزاری و... . 4ـ نظام اجتماعی یک جامعه دینی نیز، از مهم ترین ارکان جامعه به حساب می آید که استحکام و سلامت آن در گِرو اجرای معروف هایی است که این نقش را ایفا می کنند که به عنوان نمونه می توان به این موارد اشاره کرد: حجاب، نماز جماعت، انفاق، گسترش وقف، تعهد و مسوولیت پذیری، رعایت نظم و انضباط اجتماعی و... . 5ـ علل اجرایی نشدن اصل هشتم در حوزه مردم نسبت به مردم به عوامل زیر بستگی دارد: الف) عدم تبیین جایگاه امر به معروف و نهی از منکر: که در تبیین و توصیف آن می توان به برخی از ویژگی های امر به معروف و نهی از منکر اشاره نمود؛ از قبیل: امر به معروف و نهی از منکر از ویژگی های پیامبران، مومنان و بهترین امت ها است. ب) احساس عدم مسوولیت و مسوولیت گریزی: که این امر در حوزه فردی و قانونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. ج) تصور مغایرت داشتن امر به معروف با آزادی های فردی: این شبهه را که امر به معروف و نهی از منکر با مفهوم آزادی متضاد است را می توان با آسیب شناسی آن از دو جنبه درک نادرست از مفهوم آزادی و نیز، عدم توجه به مرزهای آزادی پاسخ گفت. د) رواج تساهل گرایی در جامعه: تساهل و تسامح درباره امر به معروف و نهی از منکر به دو صورت متصور است: ? هر فردی مسوول کارهای خودش است و کاری به دیگری ندارد و بار گناه دیگران را به دوش نمی کشد. ? دوران توحش و احکام خشونت آمیز به سر رسیده است و این کار نوعی دخالت در کار دیگران و بی ادبی محسوب می شود. در حالی که، با مراجعه به متون دینی پی می بریم که امر به معروف و نهی از منکر نه تنها دخالت در کار دیگران محسوب نمی شود بلکه، به نوعی کمک به دیگران در احقاق حق آنان است. درواقع، اصل و بنیاد امر به معروف و نهی از منکر بیان گر این است که به حق و مال و خانواده کسی تعرضی صورت نگیرد که این عین عدالت و آزادگی است. ه) ضعف غیرت دینی: که ناشی از بی تفاوت بودن در برابر ناهنجاری های جامعه است که خسارت های جبران ناپذیری مانند؛ تقویت ظالم را به دنبال دارد. و) کم رویی و ترس از ضررهای مالی، جانی و عِرضی: و این زمانی است که انسان حفظ منافع خودش را بر حفظ منافع دین خود ترجیح دهد ز) توقع اثرگذاری سریع: این امر زمانی صورت می گیرد که فرد آمر و ناهی به مراتب امر به معروف و نهی از منکر توجهی نمی کند و انتظار دارد در همان مرحله اول، حرف او اثربخشی لازم را داشته باشد. ح) عدم وجود قانونی برای تعیین حدود اجرای آن: که درواقع، از کلی بودن قانون و ضمانت اجرایی نداشتن آن ناشی می شود. 6ـ علل اجرایی نشدن اصل هشتم در حوزه مردم نسبت به دولت به عوامل زیر بستگی دارد: الف)ضعفمبانیاعتقادیوتوحیدی: از جمله مسائلی که باعث سستی در انجام امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مردم نسبت به دولت می شود، مشکلی است که ریشه اعتقادی دارد. چنین افرادی اگر بنیادهای اعتقادی و توحیدی آنان مستحکم و قوی باشد، اگر تنها تأثیرگذار در عالم هستی را خداوند متعال بدانند، هیچ وقت و به هیچ قیمتی دست از وظیفه قانونی و شرعی خود برنمی دارند. مانند؛ ماجرای به شهادت رسیدن یاسر و سمیه. ب) ترس از ضررهای احتمالی و ضعف غیرت دینی: بی اعتنایی دولت اسلامی و یا ظالم بودن دولت غیراسلامی علل مهمی در اجرایی نشدن امر به معروف و نهی از منکر است که البته، در فرض اول، با اصرار خیرخواهانه قابل حل است. و در فرض دوم، با یاری گرفتن از فرهنگ«شهادت» می توان بر این مشکل فائق آمد. بی تفاوت بودن نسبت به ناهنجاری های مسوولان دولتی نیز، در اجرایی نشدن اصل هشتم قانون اساسی پیامدهای مخرّبی دارد که مهم ترین نمونه آن تقویت حکومت جور و حمایت از ستم گر است که در پی آن، فساد جامعه را به دنبال خواهد داشت. ج) احساسعدم تأثیر: احتمال عدم تأثیر نیز، عامل دیگری در اجرایی نشدن اصل هشتم قانون اساسی است ولی، این که فرد، احساس عدم تأثیر داشته باشد، کفایت نمی کند بلکه، باید علم و یقین پیدا کند که این امر به معروف و نهی از منکر او در این مسوول دولتی هیچ تأثیری ندارد تا بتواند آن را ترک کند. د) وابستگیاقتصادیمردمبهدولت(دولتتحصیل گراورانتیِر): یعنی، دولت وابستگی اقتصادی به مردم ندارد بلکه، این مردم اند که از جهت اقتصادی و معیشتی وابسته به دولت هستند.درچنینصورتیاستکهافراددرمواجههبامنکریازجانبمسوولان،بهخوداجازهنمی دهندکهبهامربهمعروفونهیازمنکربپردازندبلکه،باملاحظهامورمعیشتیخوداینتکلیفالهیترکمی کنند. ه) تضادمنافعمالیبرخیازمردمبااجرایاصلهشتمقانوناساسی:برخیازافرادبهدلیلداشتنمنافعمتقابلبابرخیازسازمان هایدولتینمی توانندبهراحتیزباننقدوانتقادنسبتبهآن هابگشایندچون،بااینکارمنافعمالیآنانبهخطرخواهدافتاد. و)عدمنظارت هایعمومیبرفعالیت هایمسوولان: دین اسلام در حوزه حکومتی نیز، تمامی آحاد جامعه را موظف نموده است که بر کارها و فعالیت های مدیران دولتی نظارت داشته باشند تا مسوولی خود را در حوزه قدرتش بدون دیده بان احساس نکند و مراقب کارهای خود باشد. و درواقع، باید همه خود را مخاطب این حدیث نبوی بدانند که:«کُلُّکُمْرَاعٍوَکُلُّکُمْمَسْئُولٌعَنْرَعِیَّتِه.» 7ـ علل اجرایی نشدن اصل هشتم در حوزه دولت نسبت به مردم به عوامل زیر بستگی دارد: الف)حاکمشدنفرهنگوسیاستغربیبرسیاست مدارانوحاکمان: درواقع، می توان در حوزه فرهنگی از آن به شبیخون فرهنگی یاد نمود که به دو صورت متصور است: صورت اول، زمانی است که مردم جامعه به غرب زدگی مبتلا شوند. صورت دوم، زمانی است که مسوولان دولتی براساس نسخه های فرهنگی غرب به تدابیر امور فرهنگی جامعه بپردازند. البته، بسیار واضح است که صورت دوم بسیار خطرناک تر از صورت اول است چون، صورت اول را می توان با تدابیر صحیح فرهنگی از سوی نظام حاکم، اصلاح نمود. اما، در صورت دوم، کار بسیار مشکل تر است چون، جایی است که مسائل مختلف جامعه به ویژه، مسائل فرهنگی جامعه در آن رقم می خورد و به جامعه تزریق می شود. ب)عدمشجاعتبرایاجراوترسازکمشدنمحبوبیت:وظیفههرانسانیاستکهدراجرایامربهمعروفونهیازمنکرپیش دستیکندبه ویژه،مسوولانمرتبطبااینموضوعکههم،وظیفهشرعیوهم،مسوولیتقانونیآناناستکهدراجرایاینفریضهفرهنگیـاجتماعیباشجاعتوقاطعیتکاملوبدونهیچترسوواهمه ایوبهدورازهرگونهحبمقامیاقدامنمایند. ج)اولویت بندیغیرصحیححاکماندرحوزهوظایف: از دیگر عواملی که در اجرایی نشدن اصل هشتم قانون اساسی دخیل است، نداشتن برنامه ریزی صحیح در راستای اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است. برنامه ریزی در سطح کلان، از وظایف مسوولان حکومتی است که باید برای موارد گوناگون از جمله موارد فرهنگی تدابیر لازم را داشته باشند. د)تضادمنافعبرخیازحاکمانوسیاسیونبااجرایایناصل: همیشهممکناستکهیکمسوولمرتبطباامورفرهنگیسال هایزیادیدرراهترویجواجرایامربهمعروفونهیازمنکرتلاشکنداما،درجاییکهمنافعشخصیاودرمیانباشد،ازاجرایآنسرباززندوبابی تفاوتیازکنارآنعبورکند. ه)ضعفاقتصادیوعدماختصاصبودجهبرایاجرایایناصل: برخی از عواملی که باعث می شود موضوعات فرهنگی به درستی در جامعه عملی نشوند، اشکال از نیروی انسانی کارآمد نیست بلکه، اشکال از ساختار اقتصادی آن جامعه است که به هر دلیلی، توانایی کافی برای حمایت کامل از سازمان های فرهنگی را دارا نمی باشد. حکومتی که نتواند انتظارات مادی سازمان های تحت سرپرستی خود را برآورده نماید درواقع، مُهر ناکارآمدی را بر پیشانی آن ها چسبانده است. بنابراین، اقتصاد ضعیف و ناکارآمد و در نتیجه، حمایت نشدن سازمان های فرهنگی باعث مهجور ماندن مسائل فرهنگی به ویژه، اصل هشتم قانون اساسی می شود. و)عدموجودقانونیجامعومانعبرایتشخیصحدودوثغور: درواقع، دولت به عنوان قوه مجریه مسوولیت اجرای قوانین را در دستور کار خود دارد به همین علت، وضع و تدوین قانون در وهله اول به عهده قوه مقننه است که باید یک قانون جامع و کاملی را به تصویب برساند و در وهله دوم اجرای آن را به دست دولت بسپارد. بنابراین، اگر قانون مدونی تعریف نشود که از جامعیت و مانعیت کافی برخوردار باشد و نیز، دارای حدود و ثغور معینی در حیطه وظایف اجرایی باشد، به هیچ وجه نمی توان انتظار داشت که مسأله مهمی هم چون، امر به معروف و نهی از منکر شکل قانونی به خود بگیرد و به صورت یک مسأله شرعی و قانونی تحت نظارت سازمان مستقلی، در جامعه به اجرا درآید. ز)اثراتتخریبیفرهنگغربیوتهاجمغربیدراینزمینه: فرهنگ غربی از جمله آسیب های جدی است که تمام کشورهای با تمدن به ویژه، کشورهای با تمدن اسلامی را تهدید می کند و یکی از مهم ترین عناصری که می تواند جلوی این آسیب را بگیرد، دولت ها می باشند. چون، دولت ها از قدرت بیشتری برخوردارند و در برخورد جدی با این معضل موفق ترند. البته، نمی توان تأثیر بی بدیل مردمی را در این جریان نادیده گرفت. ح)عدمآشناییمسوولانبااینواجبواجرایصحیحآن: مسائل فرهنگی از دو منظر قابل توجه اند: اولاً؛ شناخت مسائل فرهنگی از جنبه قانونی و ارتباط آن ها با دین. ثانیاً؛ مدیریت صحیح در اجرای موفق آن ها. بنابراین، آن چه که درباره مسوولان فرهنگی یک کشور مهم است، تخصص آن ها در زمینه مربوط به خودشان می باشد که باید متخصص آن مسأله فرهنگی باشند یا اگر متخصص نیستند، آموزش های لازم به آنان داده شود تا در اجرای موفق مسائل فرهنگی کارآمد و مفید باشند. ط)ضعفمتولیانودستگاه هایمربوطه مانند:حوزه هایعلمیه،دانشگاه هاووزارتعلوم،وزارتفرهنگوارشاداسلامی،قوهمقننه،قوهقضائیه،صداوسیما،نیرویانتظامی،رسانه هااعمازسینما،مطبوعاتوحوزههنری و نبودنهادیاسازمانیمشخصبرایسازمان دهیواجرایایناصلدرنظاماسلامیزیرنظرمقاممعظمرهبری.
محسن حیدری یحیی صفوی
چکیده انقلاب اسلامی ایران با تغییراتی بنیادین که در داخل ایران داشت. با پیام های فراگیر، توانست تأثیرات وسیعی در سطوح مختلف منطقه ای و بین المللی داشته باشد. منطقه ی قفقازجنوبی(با تأکید بر جمهوری آذربایجان) یکی از مناطق تحت تأثیر انقلاب اسلامی است. این تأثیرات در این منطقه به دو صورت، تأثیر ارادی و غیرارادی(رفلکسی) بوده است. تأثیراتی مانند تشکیل حزب اسلام، سیاسی شدن جامعه مذهبی، افزایش مشارکت سیاسی زنان، بیداری و احیای تفکر اسلامی و دینی، افزایش حضور مردم در مساجد، افزایش شمار مراکزاسلامی، افزایش شمار مطبوعات اسلامی و....... به نوعی در بعضی مواقع هرچند کم یا مقطعی در جمهوری آذربایجان به وجود آمده است. اما با توجه به موانع موجود انتظار حداکثری از تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران در قالب وقوع انقلاب ایران یا انتخاب الگوی نظام سیاسی نظیر حکومت اسلامی ایران امکان تحقق نداشت. برای تحلیل محتوا و ماهیت این تأثیرات در سطوح مختلف، چارچوب نظریه پخش به کار گرفته شده است. که به عنوان یکی از نظریه های معتبر در تحلیل مسایل سیاسی، اجتماعی به زمینه های انتشار، نحوه انتشار، عوامل انتشار، کاهش دهنده ها و شتاب دهنده های پخش و ... می پردازد. تاریخ مشترک ایران و قفقاز جنوبی، بافت اجتماعی، فرهنگی و زبان مشترک، از جمله مؤلفه های مهم برای تأثیرپذیری قفقاز جنوبی( با تأکید بر جمهوری آذربایجان) از انقلاب اسلامی ایران است. چرا که قفقاز جنوبی در گذشته جزئی از تاریخ سرزمین ایران بوده و در دوره های مختلفی از هخامنشیان تا اشغال این سرزمین توسط روس ها یکی از بخش های مهم کشور ایران بوده است. البته موقعیت مهم و راهبردی این منطقه که از گذشته مورد توجه بسیاری از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است.تأثیر پذیری از انقلاب اسلامی ایران را به چالش کشانده است. در این راستا انقلاب اسلامی ایران و تأثیرات آن در این منطقه به عنوان متغیر مستقل و نحوه تأثیرپذیری واکنش های موجود در این منطقه به عنوان متغیر وابسته، در نظر گرفته شده است. در این پژوهش ضمن شناسایی زمینه ها، تأثیرات، بسترهای گسترش این تأثیرات، به موانع پیش روی نفوذ و اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران نیز، در این منطقه پرداخته می شود. واژگان کلیدی: تأثیر، انقلاب اسلامی، قفقاز جنوبی، جمهوری آذربایجان، نظریه پخش
علیرضا جوادزاده محمد جواد نوروزی
پاسخ به این سوال که «اندیشه سیاسی آخوند ملامحمدکاظم خراسانی در عرصه مشروعیتِ حکومت در عصر غیبت چه بود، و این اندیشه چه نسبتی با مشروطه خواهی وی داشت؟»، مبتنی بر توجه به وجود دو مقام و مَنظَر در اندیشه ورزی سیاسی است: نتیجه یک مقام را «اندیشه سیاسی ثابت»، و نتیجه منظر دیگر را «الگوی سیاسی»، بیان می کنیم. «اندیشه سیاسی ثابت»، عبارت است از مجموعه گزاره های انتزاعی، کلی و دائمی در حوزه سیاست که اصالتا، ناظر به محیط سیاسی نیست؛ در مقابل، «الگوی سیاسی»، بخشی از اندیشه سیاسی است که با توجه به مبانی و اندیشه سیاسی ثابت، اصالتا در پاسخ به محیط سیاسی ارائه می شود. بر این اساس، اندیشه سیاسی ثابت آخوند خراسانی در حوزه مشروعیت حکومت، مراتب چهارگانه طولی حاکمیت: معصوم?، فقیه جامع الشرایط، شیعه عادل و مسلمان فاسق را تشکیل می دهد؛ در نتیجه، مرحله اول از حقّانیت حکومت در عصر غیبت، منحصر به فقیه جامع الشرایط است. آخوند خراسانی، از یک سو، با در نظر داشتن این اندیشه سیاسی ثابت درباره مشروعیت حکومت، و نیز توجه به برخی اصول دیگر اندیشه سیاسی ثابت (همچون: لزوم دفع و تقلیل ظلم، وجوب نفی سلطه کفار، وجوب امر به معروف و نهی از منکر، و حُسن مشورت)، و از سوی دیگر، با نظر به محیط سیاسی ایرانِ عصرِ مشروطیت، ضمن آن که تشخیص داد شرایط و امکان عملی حکمرانی فقهای جامع الشرایط در آن زمانه وجود ندارد، با برداشت و تفسیری اسلامی از قانون اساسی مشروطه ایران و متمم آن، به حمایت و سپس رهبری نهضت و نظام مشروطیت اقدام کرد. تفسیر اسلامی وی ـ و دیگر علمای مشروطه خواه ـ از نظام مشروطیت، موجب تولد الگوی سیاسی «مشروطه اسلامی» گردید. این الگو، در مقایسه با الگوی سیاسی «دو سویه ای حاکمیت» (که قبل از مشروطه برقرار بود)، ضمن کاستن ظلم و کم کردن اختیارات شاه و دربار، اولا، مردم را در نظام سیاسی و امور کشور وارد می نمود، و ثانیا، اختیارات فقها را بیشتر می کرد؛ چنان که به لحاظ تاریخی، در زمینه سازی الگوی سیاسی «جمهوری اسلامی» تأثیرگذار بوده است. آنچه از برخی أسناد استنباط شده است، و نیز گزارش ها و تحلیل هایی که بیان می کند: آخوند، مخالفِ انحصارِ مشروعیتِ حکومت در عصر غیبت به فقیهان بوده، (و از نظر وی، ملاک حقّانیت حکومت در این دوره، خواست مردم است)، از یک سو مبتنی بر خلط میان «اندیشه سیاسی ثابت» و «الگوی سیاسی»، و از سوی دیگر، دارای ایرادات سندی و دلالی می باشد؛ در نتیجه، نمی تواند فرضیه مخالفِ نوشتارِ حاضر را ثابت نماید.
یدالله سپهری یعقوب توکلی
وقوع انقلاب اسلامی ایران در اواخر قرن بیستم ، علاوه بر ایجاد تحولات درونی ، تاثیرات بیرونی نیز داشته است. این پدیده با توجه به ماهیت اسلامی و مردمی بودن آن بسیاری از متفکران و تحلیل گران بین المللی را متوجه خود ساخت. آنچه که موجب جلب توجه نخبگان وپژوهشگران و صاحب نظران گردید کیفیت رخداد این انقلاب و نوع همبستگی بین رهبری و مردم ایران است. زیرا نظریه پردازان انقلاب هر گونه انقلاب را بدون ساخت طبقاتی و خود اگاهی طبقاتی غیر ممکن دانسته اند.با وقوع انقلاب اسلامی در ایران نه تنها نظریات انان به چالش کشیده شد.بلکه به باور تحلیل گران انقلاب اسلامی یک نوع بیداری جهانی واسلامی در بسیاری از کشورهای مسلمان وسایر ملل ایجاد کرده است.لذا این رساله به بررسی تاثیرات سیاسی و فرهنگی انقلاب اسلامی ایران بر کشور های مسلمان حاشیه ی دریای خزربه عنوان مسئله اصلی پرداخته ونگارنده تلاش میکند. با بهره گیری از منابع و تحقیقات موجود و نیز استفاده از روش تحقیق میدانی به پرسش در این رساله پاسخ دهد.فرضیه اصلی تحقیق عبارت از این است که در بین مجموع عوامل تاثیر گذار، عوامل فرهنگی و سیاسی بیشترین سهم را در قفقاز شمالی و جنوبی و برخی از کشورهای آسیای مرکزی دارد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تاثیر انقلاب اسلامی در قفقاز و بیشتر درآذربایجان و تا حدودی بر کشور ترکمنستان به نسبت سایر کشورها تاثیر گذاری داشته است.جامعه نخبگان این منطقه و اصحاب رسانه و حتی دولت ها نیز برای نظام دهی اندیشه روش و نگرش خود را از دستاوردها و ارمان های انقلاب اسلامی بهره جویند .و در این زمینه شخصیت و اندیشه های امام خمینی بهترین مولفه تاثیر گذاری بوده است .
ابوالقاسم بحرودی یعقوب توکلی
انقلاب اسلامی، در کنار همه امید آفرینی هایی که در بین ملل مسلمان و مظلوم جهان ایجاد نمود،تهدیدی بر ضد قدرت های استعماری و استکباری منطقه ای و فرامنطقه ای محسوب می - شود. ماهیت این انقلاب که برخاسته از آموزه های اسلامی- شیعی است، در تنافر با آموزه های غربی شکل گرفته که در آنها ملاک غالب همانا مادیات است. در زمانی که اندیشمندان غربی از ایده دین مردگی دفاع، و آن را«افیون ملت ها» می دانستند، انقلابی به پیروزی رسید که موجب تعجب همگان از جمله متخصصین علم انقلاب و نیز استراتژیست های سیاسی و نظامی شد. ویژگی های این انقلاب و پیامدهای آن برای قدرت های مستکبر خوشایند نبود. آنها گرچه هر یک با هم اختلافاتی داشتند، ولی بر سر مسأله خطرناک بودن این انقلاب تفاهم داشتند. یکی از این قدرت های منطقه ای که حمایت همه جانبه دول غربی به خصوص امریکا را پشت سر خود می بیند، اسرائیل غاصب است. تعابیری که سران این رژیم در باره انقلاب اسلامی بکار می برند، مانند این که: انقلاب اسلامی زلزله ای بود که رخ داد، انقلاب اسلامی تاریکی را بر اسرائیل حاکم کرد و...، همگی دال بر هراس این رژیم از انقلاب اسلامی است. این که چرا اسرائیل از این انقلاب در هراس است، و تهدیدات انقلاب اسلامی را بر علیه خد در چه می بیند؟ می تواند دلائل گوناگونی داشته باشد. ولی مهم ترین آن در قالب دو دسته دلائل توضیح دادنی است:«دلایل استراتژیک سیاسی، اقتصادی و نظامی- امنیتی» و «دلائل ایدئولوژیک». انقلاب اسلامی علاوه بر این که تهدیدی منفعتی برای اسرائیل محسوب می شود و فرصت های خاص سیاسی،اقتصادی و امنیتی را از این این رژیم گرفته است، تهدیدی ایدئولوژیک هم هست. بنابه این دلیل، اسرائیل در آرزوی منزوی کردن،بی خاصیت کردن و نهایتا نابودی این انقلاب است.
محمدمهدی گودرزوند چگینی داود آقایی
از بدو پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) تاکنون یکی از مسائل مهم، روابط ایران و آمریکا و عملکرد دولت های مختلف آمریکا در قبال انقلاب اسلامی بوده است. در این بین اما تفاوت های دو حزب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا باعث شده است که هر کدامیک از این دو حزب که به قدرت رسیده اند، عملکردی داشته باشند که این عملکرد از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از یکدیگر است.در حقیقت، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، ایالات متحده آمریکا به مخالفت با این انقلاب بزرگ پرداخت و این مساله با بحران گروگانگیری سفارت آمریکا در ایران، وارد مرحله جدیدی شد. قطع روابط دیپلماتیک، تحریم، تجاوز و تهدید به حمله نظامی یکی پس از دیگری برای مقابله با موج عظیم انقلاب اسلامی از سوی آمریکا بکار گرفته شد. در این میان، هستند کسانی که مدتهاست بر لزوم رابطه با آمریکا تاکید دارند و تفاوت های دو حزب جمهوری خواه و دموکرات را از دلائل خود بر می شمرند. به اعتقاد آنان، ایران می تواند و می بایست در زمانی که حزب دموکرات در آمریکا بر مسند قدرت است، تلاش هایی را برای برقراری رابطه با این کشور انجام دهد. بررسی عملکرد این دو حزب از ابتدای انقلاب تاکنون نشان می دهد که نه تنها حزب دموکرات پرونده بهتری را نسبت به رقیب خود ندارد، که در زمینه فشار بر ایران و استفاده از دیپلماسی برای مقابله با انقلاب اسلامی، گوی سبقت را از حزب جمهوری خواه ربوده است و ابتکارات فراوانی را در جهت مقابله با جمهوری اسلامی از خود نشان داده است.
علی فرهادی یعقوب توکلی
انقلاب اسلامی که از آغازین نقطه عزیمت خود نوید بخش دل های مومنین و مستضفعین برای برپایی حاکمیت عدالت بود قبل و بویژه بعد از پیروزی خود به سرعت توانست به الگو و سرمشق نهضت ها و جنبش های سیاسی ملت های مسلمان در مبارزه با طاغوت ها تبدیل شود. از این منظر، انقلاب اسلامی توانست موج بیداری و اسلام خواهی و آزادیخواهی را به گروه های معارض در کشورهای اسلامی ترزیق و از جهت کار تشکیلاتی نیز سرمشق آنان قرار گیرد. در کشور عراق نیز به دلیل تشابه بسیارِ شرایط آن با ایران از جهت حکومت ظالمانه و دیکتاتور و اکثریت شیعه و رهبری مرجعیت فقهی در جوامع شیعی و به دلیل مرزهای طولانی عراق با ایران و روابط دیرینه مردم دو کشور، تأثیر و نفوذ انقلاب اسلامی و موج آزادی خواهی و اسلام خواهی ناشی از آن دوچندان بود. در چنین شرایطی احزاب و جریانات سیاسی عراق دو نسبت طرفداری جدی و ضدیت شدید با انقلاب اسلامی پیدا کردند. پس از سقوط صدام با توجه به شکست و انحلال حزب بعث به عنوان بزرگ ترین دشمن جمهوری اسلامی و با حاکمیت اکثریت شیعی که نسبت نزدیکی با انقلاب اسلامی دارند، بررسی و مطالعه نسبت قرب و بعد احزاب و جریانات حاضر در جامعه عراق با انقلاب اسلامی به عنوان بزرگ ترین و مهم ترین همسایه ایران ضرورتی مضاعف می یابد. بدیهی است این ضرورت در وضعیتی که جامعه عراق، شاهد نیروهای نوظهوری چون داعش بوده و اشغالگران به بهانه مبارزه با تروریسم، قصد حضور نظامی مجدد در عراق را دارند تشدید می شود. نهایتا در طی این پژوهش با آشکار گردیدن پایگاه و سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی در عراق از طرفی و تنویر نقاط چالش زا در عراق به مهندسی نیروهای سیاسی اجتماعی جامعه عراقی دست یافته و از همین منظر اهداف و راهبردهای جمهوری اسلامی در عراق کنونی تبیین می گردد