نام پژوهشگر: رضوان اناری
رضوان اناری مهدخت بروجردی علوی
خانواده یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی است و به واسطه همین اهمیت است که سینما، به عنوان رسانه ای که نمودی از فرهنگ مردم جامعه است، به انحای مختلف به بازنمایی آن می پردازد. این پژوهش با هدف بررسی نحوه بازنمایی خانواده ایرانی در سینمای سه دهه بعد از انقلاب اسلامی انجام شده تا در نهایت به این پرسش، پاسخ دهد که خانواده ایرانی در هر یک از دهه های بعد از انقلاب اسلامی، چگونه به تصویر کشیده شده و سیر تحول این تصویر در سالیان بعد از انقلاب، چگونه بوده است. این پژوهش سعی کرده با استفاده از نشانه شناسی به عنوان یکی از روش های کیفی پژوهش، به این پرسش پاسخ دهد. به این منظور، تمامی فیلم های سینمایی ایران که با مضمون خانواده ساخته شده و در جشنواره فیلم فجر، شرکت کرده اند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و از این میان، در هر دهه، یک فیلم به عنوان فیلم نمونه مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی سه فیلم "مادر"(1368- علی حاتمی)، "لیلا"(1376- داریوش مهرجویی) و "چهارشنبه سوری"(1384- اصغر فرهادی) به ترتیب از دهه اول، دوم و سوم بعد از انقلاب، این نتیجه به دست آمد که خانواده دهه اول، خانواده ای سنتی است که ارزش ها در آن وجه غالب را دارند. محور خانواده، مادر است و رنگ و بوی مذهبی بودن، کاملا نمایان است. در این دوره، خانواده به عنوان راه حل مشکلات، دیده می شود. در دهه دوم، خانواده که انسجام دوره اول را ندارد؛ سست تر و بی بنیان تر به نمایش درمی آید. اگر بخواهیم این خانواده را روی طیفی از سنت و مدرنیسم به ترسیم کنیم، بین این دو طیف سرگردان است؛ این گرایش در سطح و روبنا به مدرنیسم و در زیربنا به سنت، متمایل است. توجه به مذهب، هنوز در این دوره وجود دارد ولی کمرنگ شده است و در دهه سوم، خانواده به تصویرکشیده شده، بی بنیان و متزلزل است که شک و تردید، پایه های اصلی آن را تشکیل می دهند. علقه های مذهبی در این خانواده وجود ندارد و حتی شاهد، واکنش های ضدمذهبی در آن هستیم. این خانواده نیز درون طیفی از سنت و مدرنیته، سرگردان است؛ هرچند گرایش بیشتر به سمت مدرنیته است و سردرگمی او، حاصل از زندگی شهری، نشان داده می شود.