نام پژوهشگر: محمدامین هاشمی
محمدامین هاشمی محمد رضا ضمیری
در این تحقیق درصدد تبیین واقعیت های مربوط به زندگی همسران پیانبر و فعالیت جانبی آنها هستم. و از راه و روشی استفاده کرد ه ام که مبتنی بر فرضیه یا پیش فرض هایی است، طبق این بیان روش ما روش فرضی استنتاجی است که برای دست یابی و رسیدن به مطلوب و بهره گیری بهتر و مفیدتر و به دور از خطا و اشتباه از این روش کار می گیریم درنتیجه حصول غرض بستگی دارد به وجود فرضیه بر تحقیق تا بر طبق آن تحقیقات اجرا شود.از آنجایی که نظرها نسبت به مقام همسران حضرت پیامبر (ص) و وظایف آنها مختلف است و این که بعضی صرف نائل شدن به همسری پیامبر را سبب برتری می داند و بعضی هم با صراحت قرآن همسری که با تقوا الهی باشد دارای ارزش می داند، ما در پی آن هستیم بیان کنیم حق مطلب کدام است.
محمدامین هاشمی محمدرضا مریدی
با بررسی تأثیر امور سیاسی و اجتماعی و اندیشه بر حوزه ی فرهنگ و هنر، و با برگزیدن نگاهی گفتمانی، شاهد این هستیم که این گفتمان ها هستند که چنین تأثیرات و تغییراتی را موجب می شوند. گفتمان ها با رسوخ به لایه های معنایی هویتی هر حوزه، مبانی آن ها را به چالش کشیده و سعی دارند تا آن ها را سوی خود جذب نموده و از زاویه ی دید خود بازتعریف و معنادهی کنند. در عصر پهلوی دوم، و به خصوص در دو دهه ی 1340 و 1350، یکی از گفتمان هایی که حاکم بوده و علاوه بر حاکمیت، بر اندیشه های معارض، فرهنگ و هنر نیز بسیار تأثیرگذارده است، همانا گفتمان بازگشت به خویشتن می باشد. یکی از جنبه های قابل توجه در بررسی این گفتمان، برداشت های متفاوت موجود از مفاهیمی همچون اصالت، هویت و خویشتن است که از زوایای مختلف تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مورد نگرش قرار گرفته است. بنابراین به منظور مشخص نمودن نحوه، میزان و چگونگی تاثیر این گفتمان بر موسیقی آن دوره، نظریه و روش تحلیل گفتمان، با رویکرد ارنستو لاکلا و شانتال موفه استیفاد شده است. روش کار بدین گونه است که پس از تحلیل جریان بازگشت به خویشتن و نیز جریانات پیشین آن در حوزه ی سیاسی، اجتماعی و اندیشه، و صورت بندی انواع آن، به تحلیل و صورت بندی گفتمان های موسیقی پرداخته شده است. با بدست آمدن نتایج تحلیل ها، و مقایسه ی آن ها به مدد ابزار تحلیلی لاکلا و موفه، نشان داده شده است که گفتمان بازگشت به خویش با تأثیر بر جریان سیاسی، اجتماعی و اندیشه پهلوی اول و دوره ی ابتدایی پهلوی دوم تا دهه ی 1340، موجب تصمیم گیری هایی شده است که به سبب آن ها نهادهای موسیقایی در جهت دوگانه ی توسعه ی الگوی غرب و نیز توسعه ی ملی گرایی حرکت نموده اند. اما، پس از شکل گیری جنبش های اعتراضی دهه ی 1960 در غرب و تأثیر آن بر متفکران مشرق زمین، جریانی فکری با نام بازگشت شکل گرفته و مجددا با تأثیر بر اندیشه و نهادها، که این بار بسیار بسط یافته تر بوده اند، موجب شکل گیری جریان اصالت گرای موسیقی دهه ی 1340 و 1350 و به حاشیه رانده شدن گفتمان موسیقایی ملی گرای پیشین شده است.