نام پژوهشگر: غلام حیدر کوشا

نقش دین در اخلاق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  غلام حیدر کوشا   عبدالحسین خسروپناه

این تحقیق در پی پژوهش کارکردهای دین در حیطه یکی از مسایل بنیادین در زندگی انسان است. مساله ای که هم پایه اصیل حکمت است و هم رکن اساسی معیشت. نقش دین در عرصه حقایق و مفاهیم اخلاقی به صورت های متفاوتی مطرح شده است. هستی بخشی اخلاقی بر مبنای نظریه اراده گروی الهی بر این باور استوار است که حقایق اخلاقی وجودی غیر از اراده و یا تصویب و تقبیح الهی ندارد این دیدگاه علی رغم نسبیت اخلاق و توجیه ناپذیری رفتار متدینان بر مبنای آن با ادبیات دینی سازگار نیست زیرا در ادبیات دینی مفاهیم اخلاقی واقعی (غیراعتباری) و پیشینی شمرده شده است. از سویی اراده گروی میان گزاره های دینی نیز ناهمخوانی ایجاد می کند. دومین نقش دین در حوزه مفاهیم اخلاقی تعریف دینی مفاهیم اخلاقی است با وسعت نظر در تعریف. تعریف توسعه قلمرو آن به گونه ای که تعریف به لوازم ذات را نیز شامل شود. می توان مدعی شد که با توجه به کاربرد مفاهیم اخلاقی به کار رفته در منابع دینی تعریف مفاهیم اخلاقی کاملا در وسع دین است بر طبق کاربرد مفاهیم اخلاقی در منابع دینی خیر و خوبی چیزهای اند که رضایت خداوند را فراهم سازد. نقش جزئی دین در باب معرفت اخلاقی قابل طرح است. نقش های معرفتی دین در اخلاق به چند صورت قابل اثبات است اول این که وقتی خوبی و بدی بر محور تناسب افعال اختیازی انسان با اهداف شکل می گیرد بیان احکام حاکی از خوبی و بدی در صورتی برای انسان میسر است که عقل انسان بتواند هم ساز و کار رفتار انسان و هم اهداف را درک نماید. لیکن چنین کاری در توان عقل انسان نیست. یکی دیگر از نقش های دین در اخلاق توجیه و ارایه معیار و همچنین جاودانگی اخلاق است. دین مقدمات قیاس توجیهی اخلاق را ارایه نموده و با آموزه های خود رفتار اخلاقی را توجیه پذیر می سازد. خدای ادیان به عنوان ناظر آرمانی در اخلاق نیز نقش توجیهی دین را محرز می سازد. همچنین دین رضایت و قرب خداوند را معیار دینی اخلاق ذکر نموده و جاودانگی اخلاق را با بیانهای ماندگار خود و آثار و نتایج اخروی رفتار قابل دفاع می سازد. انگیزش و ضمانت اجرای دینی یکی دیگر از عرصه های نقش دین در اخلاق است. اعتقاد به خداوند و قیامت و حسابرسی هم در ایجاد انگیزه و هم در بقا و تقویت آن موثر است. همچنین با توجه به اجتناب ناپذیری غرایز مختلف در انسان و با توجه به تاثیرپذیری بیشتر انسانها از بازدارنده های غیررسمی اعتقاد به موجود آگاه عالم و قادر مطلق یعنی خداوند بهترین ضمانت اجرایی ممکن در اخلاق خواهد بود.