نام پژوهشگر: علیرضا کرمعلی
علیرضا کرمعلی محمدولی مدرس
ایران و عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل اصول و مبانی تفاوت در سیاست خارجی به عنوان دو کشور رقیب در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس در موارد متعددی (ایدیولوژیکی، ژیوپلیتیکی، سیاسی، امنیتی، و...) با هم به رقابت می پردازند. در این میان حمله نظامی آمریکا به عراق در سال 2003 و تغییر نظام سیاسی در عراق و به حاشیه رفتن سنی ها در این کشور در اثر روند دموکراسی سازی، به شکل گیری دور جدیدی از رقابت میان دو بازیگر مهم منطقه ای انجامیده است. پیامد و نتیجه تحول آفرین الگوی جدید، دولت -ملت سازی دموکراتیک در عراق، قدرت یا بی اکثریت شیعی در این کشور به عنوان اکثریت محروم از قدرت از ابتدای تأسیس عراق است که از دیدگاه سعودی ها با توجه به پیوند شیعیان این کشور با ایران و شیعیان منطقه، زمینه های افزایش قدرت منطقه ای ایران و شکل گیری یک هلال شیعی با مرکزیت ایران، در منطقه فراهم آورده است. این امر سعودیها را به عنوان رقیب ایدیولوژیک ایران و شیعیان با مرکزیت ایران، در منطقه فراهم آورده است. این امر سعودیها را به عنوان رقیب ایدیولوژیک ایران و شیعیان را واداشته است تا به حمایت از اعراب سنی برای بازگشت آنها، یا حداقل امتیازات بیشتری در عرصه قدرت سیاسی در عراق جدید بپردازند. از مهمترین نگرانی سعودیها در این زمینه تأثیر پذیری شیعیان این کشور از انقلاب اسلامی و متعاقب آن یک عراق دموکراتیک (با اکثریت شیعه) می باشد که آنها را به گرفتن حقوق خود در مقابل سعودیها وا می دارد که با توجه به ساختار اقتدارگرای نظام سیاسی این کشور، این امر در دراز مدت می تواند یه تغییرات بنیادینی بیانجامد که سراسر جامعه عربستان را در برگیرد. علاوه بر این دولت-ملت سازی در عراق با به قدرت رساندن اکثریت شیعی موجب دگرگونیهای عمده ای برای باز تعریف هویت این کشور از هویتی عربی-سنی به عناصر سه گانه، عربی -عراق و شیعی شده است که این خود مزیتی برای ج.ا.ایران پنداشته می شود.از این رو بخش عمده ای از جهان عرب بویژه سعودیها بر این باورند که تغییرات در عراق به کم رنگ شدن نقش حایل آن در برابر ایران و در نتیجه تغییر توازن قوا و نفوذ و اثرگذاری ایران در منطقه شده است که در آینده ای نه چندان دور به کنترل امنیت انرژی و منطقه بدست ایران می انجامد.