نام پژوهشگر: ناصر دشتی
مژگان طاوسی سید مجتبی یاسینی اردکانی
چکیده مقدمه: اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است که شیوع آن در جامعه روبه افزایش می باشد. یکی از بیماری های مزمنی که خطر ابتلا به افسردگی را در شخص افزایش می دهد، ابتلا به انواع سرطان است که دومین علت مرگ و میر در آمریکا و سومین علت مرگ در ایران است. 50 تا 85 درصد از بیماران مبتلا به سرطان به طور همزمان از یک اختلال روانپزشکی رنج می برند. در ضمن جراحی هم یک حادثه بالقوه بهبودی بخش و در عین حال تروماتیک می باشد که با اضطراب و افسردگی بعد و قبل از عمل همراه است و شیوع اختلال افسردگی در بخش جراحی 2 تا 3 برابر بیشتر از شیوع آن در جمعیت عمومی می باشد. افسردگی یک عامل خطر در کاهش میزان بقا و عامل مهمی در عدم قبول درمان از سوی بیماران می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی و مقایسه توزیع فراوانی افسردگی در بیماران سرطانی و بیماران جراحی حاد انجام شد. مواد و روش ها: این یک مطالعه به روش کارآزمایی بالینی است که بر روی 180 بیمار صورت گرفت. آنها به سه گروه 60 نفره تقسیم شدند. گروه 1 بیماران جراحی حاد، گروه 2 بیماران سرطانی که آگاهی از بیماری خود داشتند و گروه 3 بیماران سرطانی که آگاهی به بیماری خود نداشتند، در گروه سنی 20 تا 69 سال که در بیمارستان شهید صدوقی در سال 1392 بستری بودند در مطالعه شرکت داده شدند. برای ارزیابی افسردگی این سه گروه از آزمون بک استفاده شد که این آزمون حاوی 21 پرسش خودسنجی بود. اطلاعات دموگرافیک در ابتدا تکمیل شد. در انتها داده ها با استفاده از spss 17 آنالیز شد. یافته ها: میانگین نمره تست بک در سه گروه مورد بررسی 01/11±83/15 می باشد که با توجه به 000/0 p.value این سه گروه از نظر نمره افسردگی با هم متفاوت بودند. در طی مقایسات دو تایی میانگین نمره افسردگی، بین گروه جراحی حاد با هر یک از دو گروه دیگر 000/0 p.value حاصل شد که تفاوت این نمره معنی دار بود ولی در گروه بیماران سرطانی که آگاهی از بیماری خود دارند با افرادی که آگاهی از بیماری خود ندارند 06/0p.value= شد که این تفاوت معنی دار نبود.برای سن وجنس در سه گروه 05/0p.value< شد یعنی افسردگی در سه گروه با سن و جنس تفاوت معنی دار داشتند. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه نتیجه می گیریم که در سه گروه مورد بررسی درجاتی از افسردگی وجود دارد ولی بیماران سرطانی که آگاهی از بیماری خود دارند و طول مدت بیماریشان بیشتر است در معرض خطر افسردگی بالاتری قرار دارند و ازطرف دیگر نتیجه گرفتیم که جراحی ها اگرمنجر به مشکلات زیبایی فرد نشوند با توجه به افزایش امید به بهبودی شانس افسردگی را کمتر می کنند. کلمات کلیدی: اختلال افسردگی، بیماران سرطانی، بیماران جراحی حاد
رویا سینایی ناصر دشتی
مقدمه: هوش هیجانی یک مهارت اجتماعی است و شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب و هم چنین کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی در دانشجویان پزشکی دوره کارورزی دانشکده پزشکی علی بن ابیطالب (ع) یزد می باشد. روش مطالعه: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی که در سال 1392 صورت گرفت با پرسشنامه بار- ان حاوی 90 سوال (93/0 = ?) و همچنین پرسشنامه 28 ماده ای گلدبرگ و هیلر به بررسی هوش هیجانی و ارتباط آن با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی پرداخته شد و ارتباط آن با متغیرهای جنس و نمره امتحان پره انترنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و آزمون t-test تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: بر اساس این پژوهش نمره ی کلی هوش هیجانی بار-ان و تمام خرده مقیاس های آن، به جز خرده مقیاس استقلال، هیچ کدام با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری نداشتند. در این میان خرده مقیاس تحمل فشار روانی کمترین میانگین و مسئولیت پذیری بیشترین میانگین را به خود اختصاص دادند. نتایج مطالعه ی حاضر نشان می دهد که بین نمره کلی هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی معناداری وجود دارد. اما بین سلامت روان با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری بدست نیامد. در مورد رابطه ی هوش هیجانی و سلامت روانی با جنسیت، در نمره ی کلی هوش هیجانی دو جنس تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در دو خرده مقیاس آن بین دو جنس تفاوت معناداری یافت شد. در زمینه ی رابطه ی سلامت روانی با جنسیت، پسران در جامعه ی مذکور از سلامت روانی بالاتری برخوردار می باشند. نتیجه گیری: میزان هوش هیجانی در کارورزان دانشکده پزشکی علی بن ابیطالب (ع) یزد با پیشرفت تحصیلی رابطه ندارد اما با سلامت روانی رابطه معنادار دارد. کلمات کلیدی: هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی، سلامت روان.
هدی اسمعیل زاده رضا اورنگ
مقدمه: بیماری آرتریت روماتوئید یکی از شایع ترین بیماری های مزمن می باشد که به علت ماهیت مزمن، دردناک و ناتوان کننده آن تاثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی دارد. لذا با توجه به مزمن بودن بیماری و فقدان درمان قطعی برای آن ارتقای سطح کیفیت زندگی این بیماران امری ضروری است و این پژوهش درصدد برآمده تا با شناخت عوامل موثر بر کیفیت زندگی این بیماران و برنامه ریزی یا تدابیری برای آن دسته از عوامل موثر بر کیفیت زندگی در جهت بهبود آن پیشنهاد کند. مواد و روش ها: این یک مطالعه به روش کارآزمایی بالینی است که بر روی 120 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید که تشخیص آرتریت روماتوئید در آنها قطعی بود (با توجه به معیارهای ورود و خروج) صورت گرفت. برای بررسی اختلالات روانپزشکی بیماران از تست ghq و برای بررسی کیفیت زندگی از تست sf36 استفاده شد و نیز اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس و طول مدت بیماری بیماران از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. در انتها داده ها با استفاده از spss ver.17 آنالیز شد و 05/0 p.value معنی دار تلقی شد. یافته ها: براساس این پژوهش نمره کل ghq و اکثر زیر مقیاس های آن با سن، جنس و طول مدت بیماری رابطه معنی داری نداشتند تنها در زیر مقیاس اختلال عملکرد اجتماعی و طول مدت بیماری با 015/0= p.valueارتباط معنی دار است. فراوانی نسبی افسردگی در جامعه مورد بررسی 3/18% بود که از افراد نرمال شهر یزد (15/3%) بالاتر بوده است و فراوانی نسبی اضطراب در جامعه مورد بررسی 70% که این هم از افراد نرمال شهر یزد (8/27%) بالاتر بوده است و بین افسردگی و کیفیت زندگی و نیز اضطراب و کیفیت زندگی رابطه معنی دار و معکوس نشان داده شد ( با 0 p.value). نتیجه گیری: براساس این پژوهش اضطراب و افسردگی در بیماران ra به طور چشمگیری افزایش یافته و این افزایش منجر به کاهش کیفیت زندگی آنها به شکل معنی داری بوده است. کلمات کلیدی: آرتریت روماتوئید، کیفیت زندگی، اختلالات روانپزشکی
پریسا سجادی یحیوی افسانه ملکمی
بر اساس نظریات نوین مدیریت، مدیریت دانش و کارآفرینی در دهه اخیر به عنوان مهمترین معیار ارزیابی توفیق سازمانی محسوب می گردد. هدف اصلی تحقیق حاضر توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در مراکز آموزشی بطور اخص دانشگاه آزاد واحد تهران مر کز است . جامعه آماری مدیران ارشد سازمان بوده است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مطالعات در زمینه مدیریت کارآفرینی و توسعه مدیریت دانش بوده است. جامعه آماری، 120نفر بوده که با استفاده از جدول کوهن(1969) حجم نمونه 93 نفر انتخاب شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار spss و lisrel استفاده شده و از مدل یابی معادلات ساختاری (sem) بعنوان یک تکنیک تحلیل چند متغیری برای آزمون میزان وابستگی روابط بین متغیرها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با اینکه مدیریت دانش به عنوان یکی از مهمترین عوامل کار آفرینی در سازمان قلمداد می شود اما در این نمونه آماری این فرضیه پذیرفته نشده و نتیجه عدم تا ثیر مدیریت دانش بر کار آفرینی سازمانی را نشان می دهد که آن هم به دلیل موانع و مشکلات موجود است که در ادامه تحقیق بدانها پرداخته میشود.
سپیده مهاجر شیرازی ناصر دشتی
چکیده مقدمه : ملاتونین فعل و انفعالات زیادی در بدن به ویژه ریتم شب و روز را هدایت می کند. این هورمون آهنگ و الگوی 24 ساعته عملکرد و پاسخ های بدن را تنظیم می کنند. آزاد شدن ملاتونین در اثر تاریکی تحریک و در اثر نور سرکوب می شود بنابراین به تنظیم خواب و بیداری ما کمک می کند.این مطالعه به بررسی اثرات ملاتونین بر بهبود کیفیت خواب بیماران در بخش داخلی بیمارستان شهدای کارگر شهرستان یزد پرداخته است . مواد و روش ها : این یک مطالعه توصیفی ، تحلیلی به روش مقطعی است که بر روی تعداد 60 بیمار از بیماران بخش داخلی بیمارستان شهدای کارگر انجام می شود . جامعه مورد بررسی شامل 26 نفر مرد( 43.3 درصد)و 34 نفر زن ( 56.7 درصد) می باشد. طی این مطالعه پرسشنامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک و تست خواب با هدف بررسی کیفیت خواب بیماران تهیه و تکمیل می گردد . داده های این مطالعه با استفاده از آزمون anova ، t-test ، parid-t-test و chi-squre test در محیط نرم افزار spss ver.19 آنالیز شدند p.value <0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان می دهد اثرات استفاده از داروی ملاتونین در گروه مصرف کننده در همه متغیرهای تحقیق به جز خواب مفید تاثیرگذار بوده و بعد از مداخله بهبودی حاصل گردیده است . همچنین نمره کل کیفیت خواب نمونه های مورد بررسی در مصرف کننده های ملاتونین گروه مردان ، میزان نمره کل به اندازه 7.16 و در گروه زنان میزان نمره کل به اندازه4.92 کاهش یافته است . به عبارت دیگر اثر بخشی ملاتونین بر کیفیت خواب بیماران در گروه مردان بیشتر از زنان می باشد . نتایج در خصوص اثرات ملاتونین به تفکیک سن افراد نشان می دهد درمجموع اثرات ملاتونین بر بهبود خواب بیماران در گروه سنی 79-40 سال بهتر از گروه سنی 39-16 سال می باشد . نتیجه گیری: اثر بخشی ملاتونین بر کیفیت خواب بیماران در کلیه شاخصهای بهبود خواب به جز خواب مفید مشهود است . این اثرات در گروه مردان و گروه سنی 79-40 سال به مراتب بهتر است.
پری سیما موسوی قاسم دستجردی
مقدمه : اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است که شیوع آن در جامعه رو به افزایش می باشد.این اختلال علایم متفاوتی را از خود بروز می دهد که این علایم بر اساس سن,جنس,وضعیت تاهل,طول مدت بیماری و میزان تحصیلات متفاوت می باشد.این مطالعه با هدف ارزیابی این علایم و نشانه ها در گروه های فوق صورت گرفته است. مواد و روش ها : این یک مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی است که نمونه هابه صورت تصادفی انتخاب شده بودند.این بیماران براساس معیارهای dsm–ivو مصاحبه توسط روانپزشک مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بودند. که براساس پرسشنامهces-d-r علایم افسردگی در این گروه ها بررسی شد.چک لیست اطلاعات دموگرافیک نیز برای این بیماران تکمیل شد. در انتهاداده ها با استفاده از spss ver17 آنالیز شد و ازآزمون های آماری t-test و anova و ضریب همبستگی پیرسن برای تحلیل داده های آماری استفاده شد. یافته ها : این مطالعه به بررسی انواع علائم و نشانه های افسردگی در150 نمونه از بیماران با تشخیص افسردگی عمده پرداخته است.میانگین سنی نمونه های مورد بررسی 8/4 ± 74/35 سال با دامنه تغییرات 65 تا 79 سال بود که 46 نفر (7/30%) مرد وبقیه 104 نفر (3/69%) زن بودند. مدت زمان گذشته از شروع اولین دوره افسردگی در نمونه های مورد بررسی 12/5 ± 79/4 سال با دامنه تغییرات 1 تا 30 سال بود. از این افراد از نظر وضعیت تاهل 58 نفر (7/38%) مجرد و 81 نفر (45%) متاهل و 11 نفر (3/7%) مطلقه یا بیوه بودند. همچنین از نظر تحصیلات 36 نفر (24%) بی سواد و ابتدایی و 21 نفر (14%) راهنمایی و متوسطه و 31 نفر (7/20%) دیپلم و 62 نفر (3/41%) تحصیلات دانشگاهی داشتند.این مطالعه در 9 بعد مورد بررسی قرار گرفت که به شرح زیر است.در سنین پایین تر بیشترین نمره را احساس اندوه و اختلالات اشتهاوخودکشی و افکار مربوط به آن کسب کردند.افرادی که مدت بیماری کوتاه تری داشتنددربعداحساس اندوه و اختلالات تفکرو تمرکزنمره بالاتری کسب کردند.در افراد با سنین بالا بی علاقگی واختلالات خواب و احساس خستگی وآژیتاسیون و مشکلات سایکوموتورنمره بالاتری را کسب کردند.در مردان بالاترین نمره مربوط به اختلالات اشتهاوخودکشی بود.در زنان بالاترین نمره مربوط به اختلالات خواب و تفکر وتمرکزوآژیتاسیون ومشکلات سایکوموتور میباشد.در سطوح تحصیلی پایین تر بالاترین نمره مربوط به اختلالات تفکر و تمرکزوآژیتاسیون و مشکلات سایکوموتورمیباشد.افراد مطلقه بالاترین نمره را احساس گناه و بی ارزشی کسب کردند.و در افراد باطول بیماری بیشتر احساس گناه و بی ارزشی واحساس خستگی وآژیتاسیون و مشکلات سایکوموتور,خودکشی نمره بالاتری را کسب کردند.افراد متاهل بالاترین نمره را در آژیتاسیون ومشکلات سایکوموتور کسب کردند. نتیجه گیری:براساس این پژوهش , سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، جنسیت، طول مدت بیماری با نحوه بروز و میزان فراوانی نسبی علایم و نشانه های اختلال افسردگی ارتباط معنادار دارد.بدین صورت که احساس غم و اندوه وخلق افسرده در سنین پایین تر و افراد با طول دوره بیماری طولانی تر بیشتر و مشکلات در تفکر و تمرکز و آژیتاسیون و مشکلات سایکوموتور در افراد با تحصیلات پایین تر و افراد متاهل بیشتر بود.همچنین احساس گناه و بی ارزشی در افراد مطلقه بیشتر از سایرین بود. کلمات کلیدی:علایم,نشانه ها,افسردگی اساسی
ناصر دشتی علیرضا مناف پور
با مطرح شدن شیوه طراحی بر اساس عملکرد، تحلیل استاتیکی غیرخطی مقبولیت بیشتری پیدا نموده است. در سازه های نامتقارن در پلان به دلیل اثرات پیچشی باید سازه را به صورت سه بعدی مدلسازی نمود. ازجمله روشهای توسعه داده شده توسط محققین می توان روش تحلیل استاتیکی غیرخطی مودال(mpa) و روش تحلیل استاتیکی غیرخطی مودال متوالی (cmp)را نام برد که در هر دو روش فوق اثرات مودهای ارتعاشی بالاتر و پیچش در نظر گرفته می شود. در این تحقیق، میزان دقت روش های فوق و روش متداول آیین نامه ای با الگوهای بارگذاری یکنواخت و مثلثی در برآورد نیازهای لرزه ای سازه های بتن آرمه با نامنظمی هندسی در پلان ارزیابی می گردد. سازه های مورد بررسی، سازه های بتن آرمه 5، 8 و 13 طبقه با عدم تقارن هندسی نسبت به محورهای اصلی ساختمان می باشند. سیستم باربر لرزه ای در هر دو جهت قاب خمشی بتنی متوسط می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهند که روش تحلیل استاتیکی غیرخطی مودال (mpa) نتایج رضایت بخشی را در برآورد تغییرمکان حداکثر طبقات و دریفت طبقات بدست می دهد.
الهه برزگر ناصر دشتی
پروبیوتیک ها میکرو ارگانیسم های زنده غیر بیماری زا هستند که هم سبب ارتقای سیستم ایمنی و توسعه و تکامل سطوح مخاطی می شوند و هم کیفیت زندگی را از طریق رقابت با ارگانیسم های بیماری زا بهبود می بخشند.این میکرو ارگانیسم های زنده اکثرا باکتری های گرم مثبت و مخمر ها و حتی کپک ها هستند که به راحتی در طول دستگاه گوارش عبور کرده و شدیدا دارای توانایی تکثیر در روده می باشند .در صورتی که به مقدار کافی تجویز شوند می توانند برای میزبان سودمند باشند . اختلالات طیفی اوتیسم (asd) ، اختلالات تکاملی جدی هستند که با رفتارهای ارتباطی کلامی غیر طبیعی مشخص می شوند.شیوع ان 1 در 91 کودک در ایالات متحده است .(3)علایم در سال های اول عمر ( قبل از 3 سالگی ) بروز میکند که شامل کاهش مهارت های کلامی و اجتماعی ، رفتارهای تکراری و پاسخ های غیر معمول به محرک های حسی می باشند. در این مطالعه ما بر ان شدیم تا اثر پروبیوتیک ها را برعلایم گوارشی و رفتاری کودکان اوتیسمی بررسی کنیم . مواد وروش ها: مطالعه ما یک مطالعه مداخله ای دوسو کور می باشد که بر روی کودکان اوتیسمی مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی یزد در سال 1393 انجام می شود . کودکان به صورت تصادفی انتخاب شده برای تمام کودکان پرسشنامه استاندارد ریفلاکس و گارز تکمیل میشود پس از ان تحت درمان با پروبیوتیک که حاوی مخلوطی از لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریال می باشد به مدت 2 هفته، دو بار در روز قرار میگیرند مجددا بعد از 2 هفته پرسشنامه گارز و استاندارد ریفلاکس برای تمام کودکان تکمیل می شود و نهایتا داده ها توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل می شود. یافته ها: در این مطالعه 14 نمومه مورد بررسی قرار گرفتند که p-value در وضعیت های میزان خواب ،رفتارو فعالیت های سایکوموتور ،خلق ،کنجکاوی نسبت به محیط،خیره شدن ،کج خلقی ،عدم همکاری ،تولید صدای غیر معمول ،اسیب رساندن به خود ،تهوع و استفراغ،پر خوری و تشدید سوزش سر دل 1 به دست امد که ارتباط معنادار نشد و p-value در یبوست ، سوزش سردل و کنجکاوی نسبت به محیط کمتر از 0.05 به دست امد و ارتباط معنادار شد نتایج: با توجه به اطلاعات بدست امده می توان نتیجه گرفت که پروبیوتیک بر علایم گوارشی از جمله یبوست و سوزش سردل و علایم عصبی از جمله کنجکاوی نسبت به محیط در کودکان اوتیسمی اثر مثبتی داشته است.
صفورا عباسی ناصر دشتی
مقدمه: اختلالات خوردن یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است که شیوع آن در جامعه رو به افزایش است. اختلالات خوردن باعث عوارض و مشکلات جسمی و روانی در افراد دارای اختلال خوردن شده است، از جمله این اختلالات میتوان اختلال در سیستم گوارشی و اندوکرین واختلال خلقی را ذکر کرد. با توجه به همراهی زیاد اختلالات خوردن و اختلالات خلقی برآنیم تا با شناسایی اختلالات دو قطبی و افسردگی در افراد دارای اختلال خوردن به درمان سریع تر و بهتر اختلالات خوردن و بیماری های همراهش کمک کنیم. روش مطالعه: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد در سال 1394-1393 با استفاده از پرسشنامه افسردگی beck و پرسشنامه اختلال خوردن eat-26 وپرسشنامه اختلال خلقی mdq به بررسی فراوانی نسبی اختلال افسردگی و اختلال دو قطبی در افراد دارای اختلال خوردن پرداخته ایم. میان تعدادی از مراجعه کنندگان به کلینیک تغذیه پرسشنامه اختلال خوردنeat-26 توزیع شد 47 نفر از افرادی که دارای اختلال خوردن بودند به عنوان گروه نمونه و 50 نفر از افرادی که بدون اختلال خوردن بودند به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد و سپس با توزیع پرسشنامه اختلال افسردگی و اختلال دو قطبی میان گرود نمونه و شاهد اختلال افسردگی و اختلال دوقطبی این افراد مورد بررسی قرار گرفت.نتایج بدست آمده با ازمون chi-square و fisher exact مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با توجه به180/0 p-value? رابطه معنی داری میان افسردگی با اختلال خوردن وجود ندارد. همچنین با توجه به 575/0p-value ? رابطه معنی داری میان اختلال دوقطبی با اختلال خوردن وجود ندارد . با توجه به 05/0p-value? رابطه معنی داری میان افسردگی با سن، جنسیت و تحصیلات وجود ندارد. با توجه به 05/ 0p-value ? ارتباط معنی داری میان اختلال دوقطبی با سن و جنسیت وجود ندارد ولی با توجه به 019/0p-value?ارتباط معنی داری میان اختلال دوقطبی با تحصیلات وجود دارد. با توجه به 05/0 p-value? بدست امده ارتباط معنی داری میان پر خوری عصبی با سن ، جنسیت وتحصیلات وجود ندارد. با توجه به05/0p-value? بدست امده ارتباط معنی داری میان بی اشتهایی عصبی با سن و جنسیت وجود ندارد ولی با توجه به013/?0 p-valueارتباط معنی داری میان بی اشتهایی عصبی با تحصیلات وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش نتیجه می گیریم که ارتباطی بین اختلال دو قطبی و افسردگی با اختلال خوردن وجود ندارد. ارتباطی بین افسردگی با سن و جنسیت و تحصیلات وجود ندارد. ارتباطی بین اختلال دوقطبی با سن و جنسیت وجود ندارد ولی بین اختلال دو قطبی با تحصیلات ارتباط وجود دارد. بین پرخوری عصبی با سن ، جنسیت و تحصیلات ارتباطی وجود ندارد. بین بی اشتهایی عصبی با سن وجنسیت ارتباطی وجود ندارد ولی بین بی اشتهایی عصبی با تحصیلات ارتباط وجود دارد. کلمات کلیدی: اختلالات خوردن، بی اشتهایی عصبی،پرخوری عصبی، اختلال دوقطبی، اختلال افسردگی
بهاره یغمایی ناصر دشتی
مقدمه: بارداری و زایمان یکی از مهم ترین رخدادهای زندگی زنان می باشد که در آن جسم و روان زن و به تبع آن روابط اجتماعی او دست خوش تغییراتی می شود که می تواند باعث اضطراب و افسردگی در وی شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی روند اضطراب و افسردگی در دوران اولین بارداری می باشد. مواد و روش کار: این مطالعه یک مطالعه تجربی بوده که در آن 120 زن با بارداری اول با رنج سنی 16-35 سال که در سه ماهه دوم به کلینیک های مراقبت بارداری شهرستان یزد مراجعه کردند ،وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه شامل، پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب paq بودکه در سه ماهه دوم و سه ماهه سوم برای مقایسه روند اضطراب وافسردگی توسط افراد تکمیل شد،مطالعه ما از نوع before and after بود. داده های تحقیق توسط نرم افزار spss و ازمون های اماری کای 2 وt زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین سنی افراد مورد پژوهش 31/4± 84/23 بود. و بر اساس 05/0=p-value برای افسردگی و 00/0=p-value برای اضطراب که از تست pair test به دست آمده است میانگین نمره اضطراب و افسردگی در سه ماهه دوم و سه ماهه سوم با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند نتیجه گیری: با توجه به اطلاعات به دست آمده می توان نتیجه گرفت وجود اضطراب در اوایل بارداری می تواند عامل تعیین کننده اضطراب تا اواخر بارداری باشد ولی در مورد افسردگی چنین رابطه ای وجود ندارد. .یعنی افسردگی با افزایش زمان از 4 ماه به 7 ماه کاهش و اضطراب در این مدت افزایش می یابد. بنابر نتایج به دست آمده ،تدوین راه کارهایی در جهت کاهش اضطراب و استرس در زنان باردار می تواند باعث کاهش اطراب در انتهای بارد ی و در نتیجه کاهش عوارض ناشی از ان شود. کلیدواژه: افسردگی، اضطراب، سه ماهه دوم بارداری، سه ماهه سوم بارداری