نام پژوهشگر: سیدمرتضی موسوی

تحلیل هندسی و جنبشی چین خوردگی در منطقه ی گرونگ( باختر بیرجند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم پایه 1392
  لیلا کثیرلو   ابراهیم غلامی

منطقه مورد مطالعه در زمین درز بلوک لوت و سیستان قرار دارد. اکثر ساختارهای منطقه دارای روند شمال غرب – جنوب شرق می باشند. در این پژوهش با برداشت ساختارهای منطقه در 17 روز و بررسی داده های حاصله با مدل های موجود چین های منطقه مورد تحلیل قرار گرفتند. راندگی اصلی منطقه(109, 27ne) سازوکار راستگرد معکوس دارد که از آن پس راندگی مشتق شده است. سطح محوری چین ها هم راستا با راندگی اصلی است؛ اما شیب سطح محوری چین ها تحت تأثیر راندگی اصلی و پس راندگی ها در دو جهت شمال شرقی و جنوب غربی می باشد. روند کلی رگه های منطقه شرقی- غربی تا شمال شرقی- جنوب غربی است که هم راستا با راندگی اصلی است. راستای اصلی تنش با بررسی گسل ها و چین های موجود، شمال شرقی- جنوب غربی برآورد شد. چین های منطقه مطالعاتی، مرتبط با گسل و از نوع چین های انتشار گسلی هستند. چین خوردگی های منطقه را می توان از نوع چین های انتشار گسلی در نظر گرفت که یال پیشانی آن ها پر شیب تر از یال خلفی بوده و نشان دهنده ایجاد خیز اولیه در عمق کم است. کوتاه شدگی در راستای غربی-شرقی از شرق به غرب افزایش می یابد. میزان کوتاه شدگی برای پیشانی راندگی 22درصد برآورد شد.

برهمکنش گسل های فعال و کوه لغزش در گستره رشته کوه باقران (جنوب بیرجند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم 1393
  فاطمه وکیلی   محمدمهدی خطیب

کلیه بخش های رشته کوه باقران از نظر زمین ساختی فعال بوده، اما میزان این فعالیت در بخش های مختلف این محدوده برابر نیست. داده های مورفوتکتونیکی بدست آمده حاکی از فعالیت پویاتر بخش های غربی و جنوبی دارد که در این رابطه می توان به روستاهایی همچون دهنو، علی آباد، سورک، کوه ریچ و زمان آباد به عنوان مناطق فعال در این محدوده اشاره کرد. بعد فرکتالی آبراهه ها برای شرق و غرب منطقه به ترتیب7714/1 و6971/1 است و همچنین میانگین بعد فرکتالی آبراهه ها برای قسمت شمال و جنوب منطقه به ترتیب7350/1 و666/1 است.این بعد، بر اساس شکستگی ها برای بخش شرقی و غربی به ترتیب7737/1و7747/1است و برای قسمت شمالی و جنوبی به ترتیب7536/1و8595/1 است که هماهنگی بین شواهد ساختاری و بعد فرکتالی، حاکی از بیشتر بودن نرخ برخاستگی دامنه جنوبی نسبت به شمالی و همچنین فعال بودن قسمت غربی نسبت به شرقی است. مطالعات پهنه بندی حاکی از آن است که فاکتورهای فرسایش، فاصله از گسل و شتاب مهم ترین نقش را در وقوع زمین لغزش ها در منطقه ایفا می کنند. بر این اساس شواهد صحرایی حاکی از آنند عمده زمین لغزش ها از نوع ریزشی بوده و بیش از 85 درصد در فاصله 700-0 متری از گسل ها صورت گرفته اندکه دال بر ارتباط مستقیم میان آنها با زمین ساخت منطقه دارد. بر اساس نتایج پهنه بندی خطر زمین لغزش به روش منظق فازی به ترتیب17،38، 10، 26 و 9 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار می گیرد از طرفی تراکم زمین لغزش ها در نیمه ی جنوبی رشته کوه باقران می تواند ناشی از نرخ بالای برخاستگی این بخش نسبت به نیمه ی شمالی باشد.