نام پژوهشگر: نصرا... بشردوست
سید وحید احمدی محمد صالحی
چکیده مقدمه:افزایش غیر طبیعی وزن امروزه به عنوان یک ریسک فاکتور در بروز بسیاری از بیماری های مزمن از جمله بیماری های قلبی عروقی ایفای نقش می کند ،نخستین واکنش قلب به بار اضافی تحمیل شده در اثر چاقییا اضافه وزن و افزایش فشار خون است این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین شاخص توده بدنی (,body mass index bmi) و یافته های اکوکاردیوگرافیک در افراد با اضافه وزن در مقایسه با گروه شاهد طراحی شده است. مواد و روش ها:مطالعه حاضر یک مطالعه کوهورت تاریخی (historical cohort) است که بر روی تعداد 60 نفر از بیماران در دو گروه 30 نفری و بر اساس شاخص توده بدنی (طبیعی (bmi= 20-25) و افزایش غیر طبیعی وزن (bmi= 25-30) ) انجام شده است. کلیه داده های زمینه ای، بالینی و یافته های اکوکاردیوگرافی مدنظر این مطالعه برای تمامی نمونه ها ثبت و در دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: میانگین سنی بیماران در گروه با وزن طبیعی 82/12 ± 06/41 سال و در گروه با اضافه وزن 61/12 ± 84/46 سال بدست آمد. فشار خون سیستولیک (p:0.003) و ضربان قلب (p:0.028) در دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. کسر جهشی(p:0.036) و قطر پایان سیستولی(p:0.000) و پایان دیاستولی بطن چپ(p:0.000) در دو گروه تفاوت معنی داری داشتند در حالیکه شاخص توده بطن چپ (p:0.005)نیز در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان می داد. نتیجه گیری نهایی: افزایش وزن بیماران با بروز تغییرات آناتومیکال بطن چپ ،می تواند سبب تسریع در بروز نارسایی دیاستولیک بطن چپ شود با توجه به پروگنوز نسبتا ضعیف این گروه از بیماران توصیه می شود تا در بیماران با ریسک فاکتورهای احتمالی نارسایی بطن قلبی نظیر سابقه بیماری دیابت ، فشار خون بالا و نیز سابقه ihd فاکتور اضافه وزن نیز بطور جدی مد نظر قرار گیرد. واژگان کلیدی: شاخص توده بدنی، اکوکاردیوگرافی،شاخص توده بطن چپ، کسر جهشی
رویا سینایی ناصر دشتی
مقدمه: هوش هیجانی یک مهارت اجتماعی است و شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب و هم چنین کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی در دانشجویان پزشکی دوره کارورزی دانشکده پزشکی علی بن ابیطالب (ع) یزد می باشد. روش مطالعه: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی که در سال 1392 صورت گرفت با پرسشنامه بار- ان حاوی 90 سوال (93/0 = ?) و همچنین پرسشنامه 28 ماده ای گلدبرگ و هیلر به بررسی هوش هیجانی و ارتباط آن با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی پرداخته شد و ارتباط آن با متغیرهای جنس و نمره امتحان پره انترنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و آزمون t-test تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: بر اساس این پژوهش نمره ی کلی هوش هیجانی بار-ان و تمام خرده مقیاس های آن، به جز خرده مقیاس استقلال، هیچ کدام با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری نداشتند. در این میان خرده مقیاس تحمل فشار روانی کمترین میانگین و مسئولیت پذیری بیشترین میانگین را به خود اختصاص دادند. نتایج مطالعه ی حاضر نشان می دهد که بین نمره کلی هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی معناداری وجود دارد. اما بین سلامت روان با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری بدست نیامد. در مورد رابطه ی هوش هیجانی و سلامت روانی با جنسیت، در نمره ی کلی هوش هیجانی دو جنس تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در دو خرده مقیاس آن بین دو جنس تفاوت معناداری یافت شد. در زمینه ی رابطه ی سلامت روانی با جنسیت، پسران در جامعه ی مذکور از سلامت روانی بالاتری برخوردار می باشند. نتیجه گیری: میزان هوش هیجانی در کارورزان دانشکده پزشکی علی بن ابیطالب (ع) یزد با پیشرفت تحصیلی رابطه ندارد اما با سلامت روانی رابطه معنادار دارد. کلمات کلیدی: هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی، سلامت روان.
محمدحسین افرند سعید حسین خلیل زاده
مقدمه: سندروم متابولیک مجموعه ای از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی- عروقی و دیابت نوع 2 است شیوع جهانی سندروم متابولیک در حال افزایش است و درگروه های نژادی مختلف این شیوع متفاوت است. اطلاعات محدودی در مورد شیوع این سندروم دراقلیت ها وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع سندروم متابولیک در جمعیت زرتشتی با استفاده از دو معیار برنامه ملی آموزش کلسترول،پانل 3 درمان بزرگسالان بازنگری شده (ncep-atp iii)(r) و بیانیه مشترک علمی(jis) طراحی شده است. مواد و روش ها: این مطالعه ی مقطعی با حجم نمونه 403 نفر(153 مرد و 250 زن) در زرتشتیان بالای 30 سال شهر یزد که ازدی ماه 1391 تا شهریور 1392 به طول انجامید انجام شد. یافته ها: شیوع کلی سندروم متابولیک 9/74% (فاصله اطمینان 95%: 1/79-7/70درصد) بر اساس تعریف ncep-atp iii))(r) که این میزان بر اساس تعریف jis(فاصله اطمینان 95%: 74-65 درصد) 7/69% بود. یافته ها نشان داد شیوع سندروم متابولیک بر اساس تعریف ncep-atp iii))(r) در زنان بیشتر از مردان و بر اساس تعریف jis درمردان بیشتر از زنان بود اما از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت.شیوع سندروم متابولیک با افزایش سن و سطح تحصیلات در هر دو معیار افزایش یافت (001/0 p<). نتیجه گیری: یافته ها بر شیوع بالای سندروم متابولیک در قوم زرتشتی شهر یزد نسبت به جمعیت عموم دلالت دارد. کلمات کلیدی: شیوع،سندروم متابولیک،زرتشتی
مریم حریرفروش حمیده عزیزخان
مقدمه: کاهش اشتها یکی از رایج ترین مشکلات تغذیه ای کودکان، بخصوص در دوران شروع تغذیه تکمیلی می باشد که در صورت تداوم می تواند منجر به انحراف در الگوهای رشد کودک شده و سبب شیوع بالایی از اختلالات همودینامیک، هماتولوژیک، اندوکرین و تراکم استخوانی گردد. یکی از علل کاهش اشتها کمبود ریزمغذی ها از جمله روی می باشد که از طرق مختلف می تواند موجب تأخیر رشد شود. با توجه به تفاوتهای تغذیه ای در مناطق مختلف واثرات بی اشتهایی در سلامت کودکان ،لزوم انجام این مطالعه با هدف تعیین سطح روی سرم در کودکان بی اشتها ضروری به نظر می رسد. مواد وروش ها: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که به روش مقطعی- تحلیلی (analytical cross-sectional)انجام شد. نمونه های این مطالعه به روش تصادفی از بین کودکان مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان شهدای کارگر در سال 1392،کودکان بی اشتها (با رضایت و توجه والدین) وارد مطالعه شدند. پرسشنامه های از پیش تعیین شده شامل اطلاعات دموگرافیک کودکان تکمیل شده و سپس نتایج آزمایشات این کودکان به پرسشنامه ها اضافه شده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: این مطالعه برروی 81 کودک بی اشتها که شامل 50 کودک دختر (7/61 %) و 31 کودک پسر (3/38 %) با میانگین سنی 27/2 ± 6/3 سال و دامنه تغییرات 17/0 تا 10 سال بودند، انجام گرفت. کودکان به چهار گروه سنی زیر 1 سال، 3-1 سال، 5-3 سال و 10-5 سال تقسیم شدند. در نمونه های مورد بررسی،سطح سرمی روی با میانگین µg/dl 31/23 ± 24/79 و ci= 95% (حدود اعتماد 95%) از 09/74 تا 4/84 و با دامنه تغییرات از 1/10 تا µg/dl 140 می باشد. در این مطالعه 66 کودک (48/81 %) دارای سطح سرمی روی نرمال (µg/dl 60 و بیشتر) و 15 کودک (52/18 %) دارای سطح سرمی روی غیر نرمال (کمتر از µg/dl 60 ) بودند. نتیجه گیری: در این مطالعه میانگین سطح سرمی روی، در نمونه های مورد بررسی از حداقل سطح سرمی روی قابل قبول بیشتر بود. با توجه به درصد پایین کودکان بی اشتهایی که سطح سرمی روی غیر نرمال داشته اند شاید بتوان توجیه کرد از آنجایی که خانواده های مورد بررسی ما سطح اجتماعی و اقتصادی پایین داشتند و طبعا با مشکلات فراوان اجتماعی درگیرند پس نقش سایکولوژیک در بی اشتهایی این کودکان پررنگ تر است.
فتانه میرحسینی مریم افتخار
مقدمه: قرار گیری در معرض دود سیگار محیطی، یک مشکل بهداشتی مهم در دنیاست. مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین استنشاق غیر مستقیم دود سیگار و اثرات آن بر عوارض نوزادی پرداخته اند و نتایج آشکاری ارایه نشده است. مطالعه حاضر با هدف اثر دود سیگار در مادران بارداری که در معرض آن قرار دارند بر روی بعضی از عوارض نوزادی و پیامد های مادری انجام شده است مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از 1500 زن باردار غیر سیگاری که در نیمه دوم سال 1392 برای انجام زایمان جنین تک قلو به بیمارستانهای شهدای کارگر و شهیدصدوقی یزد مراجعه کرده بودند حداقل سه ساعت پس از زایمان، مصاحبه ساختار یافته ای با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته به عمل آمد، نمونه ها بر اساس قرارگیری در معرض دود سیگار در دو گروه قرار گرفت، گروهی که در طول بارداری در معرض دود سیگار بوده اند در گروه آزمایش و آنهایی که در طول بارداری در معرض دود سیگار نبودند در گروه کنترل قرار گرفتند و پیامدهای مادری و عوارض نوزادی در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: از افراد مورد مطالعه، 213 نفر (2/14 درصد) در معرض دود سیگار قرار داشتند، مادران بعد از زایمان بر حسب سن حاملگی، پارگی زودرس غشاها، تعداد سقط، زایمان زودرس، نوع زایمان، اندازه وزن و قد و دور سر نوزادشان و مرگ جنین مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس مطالعه حاضر، رابطه معنی داری بین سقط، مرگ و میر حول و حوش زایمان، نوع زایمان و جنسیت نوزاد وجود نداشت اما میانگین قد و وزن و دور سر نوزاد در نوزادان مادرانی که در معرض دود سیگار قرار داشتند کمتر بود همچنین سن حاملگی در مادرانی که در معرض دود سیگار بودند کمتر بود ولی ریسک پارگی زودرس کیسه آب و زایمان زودرس در مادرانی که در معرض دود سیگار قرار داشتند بیشتر بود و با توجه به اینکه p – valueهای موارد ذکر شده اخیر کوچکتر از 05/0 بود، این نتایج از لحاظ آماری معنی دار می باشند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض دود سیگار محیطی در دوران بارداری، با افزایش عوارض جنینی همراه است واژه های کلیدی: عوارض نوزادی، استنشاق دود سیگار محیطی
الهه کاوسی فریبا بینش
مقدمه:سرطان ریه شایعترین علت مرگ در میان زنان و مردان می باشد. شیوع سرطان ریه با افزایش سن افزایش می یابد. علل مختلفی در ایجاد سرطان ریه مطرح شده اند که مهمترین آنها مصرف سیگار می باشد. مصرف سیگار احتمال ابتلا به تمام انواع سلولی سرطان ریه را افزایش می دهد. از علل دیگرمی توان تماس شغلی با آزبستوز و آرسنیک و هیدروکربن های آروماتیک و. . . را می توان نام برد. سرطان اپی تلیال ریه 2 گروه اصلی سلولی دارد که شامل:سرطان سلول کوچک ریه(sclc) و سرطان سلول غیر کوچک ریه(nsclc) که از نظر درمان و پیش آگهی افتراق اساسی بین این دو وجود دارد. پیش آگهی بیماران مبتلا به این کارسینوم بر حسب سن، مرحله ی بیماری، نوع پاتولوژی و مصرف سیگار متفاوت است. طبق مطالعاتی که در ایران انجام گرفته است، سرطان ریه از سرطان های شایع در کشور می باشد و این مطلب لزوم بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان ریه را روشن می سازد. هدف از این مطالعه بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان سلول غیر کوچک ریه می باشد. مواد و روش ها: مطالعه تحلیلی بر روی 193 بیمار مبتلا به سرطان سلول غیر کوچک ریه مراجعه کننده به بیمارستان های شهید صدوقی و شهدای کارگر شهر یزد در طی سالهای 1384 تا 1393 انجام شد. ابزار مطالعه پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران بود که با مراجعه به پرونده آنها و در صورت لزوم تماس تلفنی با آنها تکمیل گردید. در پایان مطالعه میزان بقا سنجیده شد. یافته ها: میانگین سن نمونه های مورد بررسی 61/12 92/62 سال با دامنه تغییرات از 23 تا 91 سال بود.از 193 بیمار مراجعه کننده 55 نفر(7/28%) زن و 138 نفر(5/71%) مرد بودند. در گزارش پاتولوژی این بیماران 80 نفر(5/41%) ادنوکارسینوم،55 نفر(5/28%) کارسینوم سلول سنگفرشی،6 نفر(1/3%) کارسینوم سلول بزرگ،38 نفر(7/19%) کارسینوم سلول غیر کوچک ریه و 14 نفر(3/7%) برونکوآلوئولار کارسینوم مطرح شده است.متوسط مدت بقای بیماران مورد بررسی 77/0 8/10 ماه ومیانه مدت بقا 8 ماه بود. در این مطالعه ارتباط معناداری با سن، مرحله ی بیماری و نوع درمان وجود داشت. نتیجه گیری: بقای بیماران مبتلا به سرطان سلول غیر کوچک ریه ارتباط معناداری با سن(0062/0=p-value) مرحله ی بیماری(0004/0= p-value) و نوع درمان(0042/0= p-value) دارد.
بهشته امیدواری رضا اورنگ
مقدمه: کپسولیت چسبنده شانه یا frozen shoulder خود را بادرد درمفصل glenohumeral و نیز با کاهش واضح در دامنه حرکات شانه خود را نشان می دهد که علت ان التهاب غشای سینوویال و به دنبال ان فیبروز کپسول مفصلی و کاهش مایع وحجم فضای مفصلی ایجاد میگردد و چین های تحتانی کپسول مفصلی از بین می رود. افزایش قند خون احتمالا باعث تشدید این فرایند می شود. کپسولیت چسبنده شانه به صورت ایدیوپاتیک یا به دنبال عوامل زمینه ای از جمله دیابت، تروماو اختلالات تیروئید تشدید می شود.شیوع ان در افراد دیابتیک بیشتر از افراد عادی است. هدف از مطالعه: بررسی ارتباط کپسولیت چسپنده شانه با دیابت در بیمارستان شهدای کارگر یزد در سال 1393 روش مطالعه: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی از فروردین 1393 با استفاده از پرسشنامه تهیه شده توسط استاد راهنما که شامل( نام و نام خانوادگی، کپسولیت چسبنده شانه، سن، جنس، شغل، ابتلا به دیابت، تروما، اختلالات تیروئید، ابتلا به ارتریت روماتوئید، طول مدت دیابت، bmi) بوده است مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست امده با استفاده از ازمون chi squar وfisher exact و anova مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شد. نتایج: بر اساس این پژوهش شیوع دیابت در افراد دارای کپسولیت شانه بیشتر از افراد غیر کپسولیت شانه است و همچنین دیابت میتواند یک ریسک فاکتور برای کپسولیت شانه باشد، کپسولیت شانه در مردان و در سنین بین 69 تا 85 سال ودر افرادی که شاخص توده بدنی بیشتر از 30داشتند نیز شیوع ان بالاتر بود. نتیجه گیری: بین شیوع دیابت و کپسولیت چسبنده شانه رابطه معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی: دیابت، کپسولیت چسبنده شانه، سن، جنس و bmi.
عالیه شمسی محمد نادی سخویدی
مقدمه: در تعریف شخصیت آمده است ویژگی های نسبتاً پایدار فرد که در نحوه رفتاری وی در شرایط مختلف تظاهر می کند طبق نظریه کلونینجر شخصیت از دو بعد سرشت و منش تشکیل شده است که عوامل مختلفی باعث تغییر در ویژگی های منش و تعدیل ویژگی های سرشت می شود. هدف از مطالعه ما بررسی صفات شخصیتی بیماران دیابتی ( تیپ ii ) در مراکز درمانی شهر یزد می باشد. مواد و روش ها : این مطالعه از نوع مشاهده ای-تحلیلی و از نوع مورد-شاهدی می باشد که بر روی 100 مورد از افراد دیابتی و100 مورد از افراد غیر دیابتی در یزد انجام شد. اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد سرشت و منش 125 جمع آوری شد و سپس اطلاعات در محیط نرم افزاری 17 spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: در مقایسه ابعاد مختلف سرشت و منش در دو گروه دیابتی و غیر دیابتی در بعد سرشت شخصیت افزایش معنادار در نمره وابستگی به پاداش در گروه دیابتی دیده شد (019/0 p.value=) و در نمره نوجویی و آسیب پرهیزی و پایداری تفاوتی در گروه دیابتی و غیر دیابتی دیده نشد. در بعد منش نمره خود راهبری و خود اعتلا بخشی و همکاری در هر دو گروه یکسان بود. نتیجه گیری :طبق این مطالعه بین فاکتورهای سرشت ومنش ودیابت رابطه ای وجود ندارد.
مریم ایار فاطمه حسینی کسنویه
مقدمه: زلزله بم وتراژدی عمیق کشته شدن هزاران نفر باعث اسیب های هیجانی وروانشناختی شدید بر روی بازماندگان شده است. این مطالعه به هدف بررسی وضعیت سلامت روان وکیفیت زندگی در والدینی که در زلزله بم فرزند خود را از دست داده اند بعد از گذشت ده سال انجام شده است . مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی پس رویدادی از نوع مقطعی می باشد که بر روی 178نفر از والدینی که در زلزله بم فرزند خود را از دست داده اند بعد ار گذشت ده سال انجام شد که بصورت نمونه گیری تصادفی ساده و خانه به خانه انتخاب شدند و به بررسی سلامت روان و کیفیت زندگی آنها پرداخته شد و داده ها توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: جامعه مورد بررسی دارای سلامت روان و کیفیت زندگی پایینی بود،میانگین نمره ی سلامت روان (72/14±06/41) و میانگین نمره کیفیت زندگی (54/12±80/70) هرچه سلامت روان پایین تر ،کیفیت زندگی هم نیز پایین تر بود. (0001/0p-value=) سلامت روان و کیفیت زندگی با تعداد فرزند از دست رفته،میزان تحصیلات و جنسیت رابطه معنا داری داشت. به طوری که سلامت روان وکیفیت زندگی با افزایش تعداد فرزندازدست رفته کاهش پیدا می کرد،درجنس مونث پایین تر بود،با کاهش میزان تحصیلات کاهش پیدا می کرد. نتیجه گیری: زلزله می تواند باعث آسیب و کاهش سلامت بازماندگان شود. در جامعه مورد بررسی مطاله ی حاضر میانگین سلامت روان (72/14±06/41) بدست آمد که این میانگین در مردان (62/12±93/45) و در زنان (19/15±59/37) ثبت شده است. و میانگین کیفیت زندگی(54/12±80/70) که این میانگین در مردان (57/12±66/73) و در زنان (18/12±77/68) می باشد.در این جامعه سلامت روان و کیفیت زندگی پایین بود،تشویق و مراجعه به روانشناس و ایجاد گروههای خودیار و غیررسمی و مراجعه به برنامه های مذهبی می تواند به ارتقاء سلامت روان و کیفیت زندگی این افراد کمک کند و برنامه های حمایتی طولانی مدت تری نیاز می باشد. واژگان کلیدی: زلزله بم،سلامت روان،کیفیت زندگی،فقدان فرزند
محمدصادق واحدی سید حسین حکمتی مقدم
مقدمه: ندول های تیروئیدی موارد شایعی می باشند بطوری که مطالعات اخیر نشان میدهد که این ندولها در 10-5% از زنان و 2-1% مردان وجود دارند. مطالعات میزان مختلفی از شیوع بدخیمی در این ندولها را نشان میدهند. در برخی مطالعات شیوع بدخیمی را حدود 5% و در برخی تا 15% بیان کرده اند و قسمت اعظم آنرا خوش خیم و غیر سرطانی دانسته اند. در حال حاضر fna(fine needle aspiration) از ندول تیروئیدی خط اول تست های تشخیصی برای بررسی ضایعات تیروئیدی به منظور تعیین توده های خوش خیم و در نتیجه کاهش عملهای جراحی غیرضروری می باشد. هدف ما از این مطالعه بررسی فراوانی یافته های آسپیراسیون سوزنی تیروئید در شهر یزد در سال های 1388 تا 1392 می باشد. مواد و روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و گذشته نگر می باشد. کلیه بیماران مراجعه کننده به یک آزمایشگاه خصوصی در شهر یزد در طی 5 سال (سال 92-88) که تحت نمونه برداری به روش fna از ندول تیروئید قرار گرفته اند و درخواست انجام سیتوپاتولوژی fna داشته اند، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه هایی که در جواب نهایی بصورت ناکافی یا نامناسب بوده اند و همچنین آنهایی که تماس با آنها ممکن نشد و یا عدم تمایل در پاسخگویی داشتند از مطالعه خارج گردید داده ها با تست های آماری t-test ، anova و غیره مورد آنالیز قرار گرفت و اختلاف با 05/0 p-value > معنی دار تلقی گردید. یافته ها: در این مطالعه 400 نفر مورد ارزیابی از نظر نتایج fna قرار گرفتند که تعداد 350 نفر (5/87%) از نمونه ها زن بودند و مابقی (50 نفر، 5/12%) مرد بودند. میانگین سنی در زنان 77/12±38/46 و در مردان 04/11±94/46 بود(05/0p-value >). در مجموع 384 نمونه یعنی 9/95% از نمونه ها دارای بیماری غیرنئوپلاستیک بودند که شامل 359 نفر (6/89%) دارای ضایعات به نفع ندول های هایپرپلاستیک و 25 نفر (3/6%) دچار تیروئیدیت بوده اند و تنها 1/4% از نمونه ها مشکوک به بدخیمی یا بدخیم بوده اند. هر چند میان جنس مرد و زن و از نظر تعداد انواع ضایعات خوش خیم و بد خیم تفاوت مشاهده می شود، اما در مجموع معنادار نبوده است (221/0p-value =). ارتباط سن با یافته های fna الگوی مشخصی را نشان نداد (11/0 p-value =). بیمارانی که ضایعات خوش خیم داشتند، میانگین سن آنها (47 سال) از بیمارانی که کنسر پاپیلاری (71/34) داشتند بیشتر بود و این تفاوت با 01/0 p-value = معنی دار بود و در بقیه موارد تفاوتها معنی دار نبود (05/0 p-value >). در این مطالعه پرونده کلینیکی نمونه ها بررسی و از نظر انجام عمل جراحی مورد تحقیق قرار گرفتند. نتایج نشان داد تنها 13% از بیماران دارای ضایعات خوش خیم (48 نفر) مورد عمل جراحی قرار گرفته اند. این درحالیست که هیچ کدام از بیماران با تشخیص تیروئیدیت تحت عمل جراحی قرار نگرفته و همه بیماران (100%) با تشخیص بدخیمی یا مشکوک به بدخیمی عمل جراحی برای آنان صورت پذیرفته است و همخوانی تشخیص سایتولوژیک با هیستوپاتولوژی پس از جراحی 90% بود. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد میزان شیوع ندول تیروئید در زنان و در افراد با سنین بالاتر بیشتر می باشد. ضایعات خوش خیم بیشتر خود را در سنین بالاتر نشان میدهند و ضایعات بدخیم افراد را در سنین پایین تر درگیر میکنند. همچنین fna به عنوان روشی مناسب جهت ارزیابی اولیه در ندول تیروئیدی است و توصیه میگردد . این روش به میزان قابل توجهی باعث کاهش جراحی های غیرضروری می شود. کلید واژه ها: ندول تیروئید، نمونه برداری سوزنی، جراحی، همخوانی، سیتولوژی، پاتولوژی