نام پژوهشگر: شیما نیکو
سید مهرداد طباطبایی فر محمد رحیمی
چکیده پدیده بیابان زایی به عنوان یکی از بارزترین وجوه تخریب منابع طبیعی در جهان مطرح شده است و طی چند دهه گذشته کوشش های جهانی فراوانی برای مقابله و تعدیل این پدیده صورت گرفته است. از مهم ترین این اقدامات می باید به موضوع کنوانسیون مقابله با بیابان زایی و تعدیل اثرات خشکسالی از سوی سازمان ملل متحده اشاره نمود. براساس مفاد کنوانسیون بیابان زدایی کشورها ملزم به معرفی معیارهای پایش و ارزیابی و ایجاد سیستم هشدار اولیه هستند که در این تحقیق سعی شد علی رغم بکر بودن موضوع روند استقرار یک سیستم هشدار اولیه بیابان زایی ارائه شود. پژوهش پیش رو، ارائه یک سیستم هشدار در دشت گرمسار با استفاده از مدل imdpa و با نرم افزار gis می باشد. در طی این تحقیق با توجه به محدودیت آمار و اطلاعات و محدودیت زمانی، دو معیار آب و اقلیم و برای هرکدام با توجه به شرایط منطقه چند شاخص انتخاب گردید. از بین چهار دوره ی آماری مورد مطالعه دوره ی 90-1388 به عنوان وضعیت فعلی بیابان زایی منطقه درنظر گرفته شد. ابتدا با تعیین میانگین هندسی شاخص ها و سپس معیارها، وضعیت فعلی بیابان زایی محاسبه گردید و ارزش کمی شاخص ها و معیارها و بیابان زایی نهایی در 4 کلاس، کم، متوسط، شدید و بسیار شدید تقسیم بندی شد و با استفاده از gis نقشه شدت بیابان زایی منطقه در دوره های مطالعاتی رسم گردید. بر طبق نتایج برآورد شده از ارزش عددی معیارها و شاخص های مورد مطالعه، چهار شاخص خشکی ترانسو، افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی آب و بارش سالانه به ترتیب با ارزش عددی 81/3، 18/3، 11/3 و 01/3 بیشترین تاثیر و دو شاخص نسبت جذب سدیم و شاخص خشکسالی به ترتیب با ارزش عددی 17/1 و 97/1 کمترین تاثیر را در بیابان زایی دارند و با توجه به تجزیه و تحلیل معیارها، معیار آب با ارزش عددی 14/3 بیشترین تأثیر را دارد و در کلاس شدید قرار می گیرد. در نهایت با توجه به شناخت معیارها و شاخص های اثر گذار در بیابان زایی، آستانه های هر شاخص تعیین گردید و مناطق حساس با توجه به کاربری منطقه، به منظور رصد این داده ها شناسایی شد تا با نصب وسایل و تجهیزات لازم این شاخص ها کنترل شوند و با گذر از آستانه خود، هشدار لازم صادر گردد. کلمات کلیدی: بیابان زایی، سیستم هشدار اولیه بیابان زایی، imdpa، دشت گرمسار، معیار، شاخص، آب، اقلیم، spi، آستانه.
سمیرا حسینی احمد صادقی پور
هدف از این تحقیق تعیین میزان تأثیر مالچ گیاهی (لاشبرگ) و نانو ذرات رس در پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک، بر جوانه زنی و برخی خصوصیات پوشش گیاهی دو گیاه قره داغ (nitraria schoberi) و عجوه (halothamnus glaucus) بود. بدین منظور بذر دو گیاه از ایستگاه تثبیت شن کاظم آباد واقع در ?? کیلومتری شهرستان بردسکن در استان خراسان رضوی تهیه شد. آزمایش های جوانه زنی به صورت طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار در محیط گلخانه و به مدت 4 ماه انجام شد. بدین منظور از پنج تیمار شامل پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک با صفر درصد نانو ذرات رس، پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک با سه درصد نانو ذرات رس، لاشبرگ یک سانتیمتر، لاشبرگ دو سانتیمتر و شاهد استفاده شد و درصد جوانه زنی گیاهان محاسبه شد. نتایج نشان داد به طورکلی تیمارها باعث افزایش درصد جوانه زنی گیاه عجوه شد و بر درصد جوانه زنی گیاه قره داغ تأثیری نداشت و در هر دو گونه باعث کاهش ابعاد گیاه شد. بررسی خصوصیات خاک نشان داد که تغییرات اسیدیته (ph) در هر دو گونه قابل توجه نبوده و تیمارها در هر دو گونه باعث افزایش شوری (ec) در لایه سطحی شدند. وزن مخصوص ظاهری خاک در گیاه قره داغ در تمامی تیمارها افزایش و در گیاه عجوه در تیمار لاشبرگ ها افزایش و در پلیمرها کاهش داشته است. با توجه به نتایج ذکرشده و همچنین اثر مثبت پلیمر مصنوعی رزین آکریلیک با صفر درصد نانو ذرات رس بر درصد زنده مانی و افزایش طول ریشه، می¬توان استفاده از این تیمار را به ویژه در گیاه عجوه که افزایش درصد جوانه زنی را به دنبال داشته توصیه کرد
زهرا پدرام راد محمد رحیمی
خشکسالی از جمله بلاهای طبیعی است که رخداد آن اثرات بسیار زیانباری بر اکوسیستم های مختلف وارد می سازد. خشکسالی هیدرولوژیکی که به مفهوم کمبود جریان آب نسبت به مقدار نرمال آن تعریف می شود. از رویدادهای طبیعی و تکرارپذیر در هر اقلیمی است. بررسی علمی این بلای طبیعی یکی از نیازهای اساسی برنامه ریزی های کشاورزی و منابع آب در اقلیم های خشک محسوب می شود. پیش بینی خشکسالی به عنوان مهمترین راهکار در مقابله وکاهش خسارات ناشی از خشکسالی مطرح است. در سال های اخیر محاسبه و بررسی شاخص خشکسالی جریان سطحی (sdi) به عنوان یکی از روش های پیش بینی خشکسالی هیدرولوژیک مورد توجه محققان قرار گرفته است. از آنجا که خشکسالی ها در طبیعت به صورت منطقه ای به وقوع می پیوندد و معمولاً سطح وسیعی را پوشش می دهند و در دوره های زمانی طولانی مدت ادامه پیدا می کنند، مطالعه آنها در مفهوم منطقه ای حائز اهمیت است
مریم میردیلمی محمد رحیمی
بررسی روند بیابانزایی در دامغان با استفاده از داده های هواشناسی و سنجش از دور
سیده سمیه حسینی شیما نیکو
ارزیابی معضل بیابانزایی درمنطقه نیمه خشک منطقه گل رودبار،بااستفاده از مدل imdpaمورد بررسی انجام گرفت .نتایج حاصل ازتحقیقات منطقه باسه معیار پوشش گیاهی ،فرسایش آبی و زمین شناسی- ژئومورفولوژی و10 شاخص مربوط به آنها بیشترین تاثیر را برمنطقه دارد.باانجام تحقیقات ومیانگین هندسی معیارها درکل منطقه بااستفاده ازمیانگین وزنی تعیین شد.همچنین نقشه های مربوط به شدت بیابانزایی شاخص ها، معیارها و شدت نهایی بیابانزایی در واحدهای کاری منطقه با مقیاس1:25000 در نرم افزارarcgis 9.3 جهت ارائه تصویری گویا از بیابانزایی منطقه تهیه شد. بر اساس نتایج حاصل معیارهای پوشش گیاهی، فرسایشآبی و زمین-ژئومورفولوژی به ترتیب با ارزش های عددی3.4و3.03 و2.12،که معیارهای پوشش گیاهی و فرسایش آبی با بیابانزایی شدید زمین-ژئومورفولوژیبا بیابانزایی متوسط، و شاخص های درصد تاج پوشش گیاهی، بهره برداری از پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی، تجدید حیات پوشش گیاهی، حساسیت سنگ، تراکم زهکشی و نوع استفاده از اراضی به ترتیب با میانگین وزنی3.8، 3.5، 3.39، 3.29، 2.96، 2.92و 2.89 و همگی با بیابانزایی شدید مهمترین شاخص های بیابانزایی درمنطقه می باشند. در مجموع شدت و وضعیت فعلی بیابانزایی درمنطقه ی مورد مطالعه با ارزش عددی2.21، متوسط و در آستانه ی افزایش کلاس بیابانزایی(شدید)، ارزیابی شد.
طیبه حاتمی شیما نیکو
در منطقه جنوب نیشابور فرسایش بادی سبب تجمع و حرکت ذرات ماسه در روستاها، اراضی زراعی، کانال های آبیاری و تأسیسات صنعتی شده و خسارات سنگینی را وارد کرده است. از این رو همواره کنترل فرسایش بادی مورد توجه مسئولین و دست اندرکاران منطقه و شهر نیشابور بوده است. با توجه به اینکه کنترل این پدیده بدون شناخت کامل، ارزیابی شدت و مشخص کردن عوامل آن امکان پذیر نیست، در تحقیق حاضر وضعیت و شدت بیابان زایی فرسایش با استفاده از مدل ایرانی micd ارزیابی شد. بر اساس این روش، ابتدا نقشه رخساره های ژئومورفولوژی منطقه تهیه شد که این نقشه به عنوان نقشه واحدهای کاری برای امتیاز دهی شاخص های فرسایش بادی مورد استفاده قرار گرفت. سپس با توجه به جداول امتیازدهی در روش فوق، نوع کاربری ها ( شامل اراضی با کاربری کشاورزی، اراضی با کاربری جنگل و مرتع و اراضی فاقد کاربری) در هر کدام از واحدهای کاری تعیین گردید. همچنین برای ایجاد امکان مقایسه امتیازات مربوط به شاخص های معیار فرسایش در آنها، یکسان سازی تعداد شاخص ها در همه کاربری ها(با انتخاب مهمترین شاخص ها با توجه به شرایط منطقه) انجام شد. سپس با استفاده از داده ها و اطلاعات تحقیقات انجام شده در منطقه، بازدید ها، تخمین و اندازه گیری در عرصه، مشاهدات عینی، اطلاعات دریافت شده درباره وضعیت بادهای منطقه از اداره هواشناسی و نمونه برداری و اندازه گیری در آزمایشگاه، امتیازدهی به شاخص ها انجام گرفت و در نهایت با جمع امتیازات مربوط به هر شاخص و بر پایه جداول مبنا، شدت بیابان زایی در هر واحد، کاربری و کل منطقه تعیین و نقشه وضعیت کنونی بیابان زایی ترسیم شد. نتایج حاصل از انجام این تحقیق گویای آن است که شاخص های آثار انباشت خاک(ماسه بادی)در پای گیاهان و یا سنگها با میانگین وزنی 4، وضعیت بادشکن در پیرامون کشتزارها با میانگین وزنی با میانگین وزنی 4، الگوهای کاشت در محدوده اراضی زیر کشت با میانگین وزنی 5/3، تداوم وزش باد با سرعت بیش از سرعت آستانه (m/s 6 در ارتفاع 10 متری) با میانگین وزنی 5/3، مدت زمان ماندگاری گیاه در سطح خاک با میانگین وزنی 5/3، تراکم پوشش گیاهی موثر در سطح خاک با میانگین وزنی 5/3، آثار بادسایدگی خاک و ظهور رخساره های شلجمی شکل و یا کلوت و یاردانگ در سطح خاک با میانگین وزنی 3 مهمترین شاخص های فرسایش بادی در منطقه می باشند. مهمترین عوامل فرسایش بادی مرتبط با این شاخص ها در منطقه شامل: تداوم وزش بادهای شدید به خصوص در اراضی که خاک هیچگونه عامل مقاومتی نظیر پوشش گیاهی ندارد، نبود بادشکن در سطح مزارع و نداشتن الگوی کاشت مناسب در منطقه، کمبود موادآلی و شوری بالا در خاک که باعث کاهش رطوبت خاک می شود، آیش گذاشتن زمین به مدت طولانی و کاشت گیاهان یکساله که محافظ مناسبی برای سطح خاک نیستند، استفاده از مراتع به عنوان چراگاه که منجر به گرایش منفی مرتع می شود، و تردد زیاد دام که باعث از بین رفتن ساختمان خاک شده و آن را مستعد فرسایش می کند، می باشد. در مجموع 68/3 درصد از مساحت منطقه در کلاس شدت بیابانزایی آرام ، 66/10 درصد در کلاس کم، 73/77 درصد در کلاس متوسط، و حدود 8 درصد در کلاس زیاد قرار دارد. شدت فرسایش بادی در کاربری های اراضی جنگلی و مرتعی، اراضی کشاورزی و اراضی بدون کاربری و نهایتا در کل منطقه (بر اساس میانگین وزنی) به ترتیب با امتیازات 48/16، 36/19 ،6/12 و 56/16، و در کلاس شدت بیابان زایی متوسط ارزیابی شد.