نام پژوهشگر: محمدکاظم رحمان ستایش
ابراهیم محبی محمدتقی دیاری
شناخت و بررسی مکاتب حدیثی شیعه از جمله مباحث مهم دانش تاریخ حدیث است. در میان این مکاتب حدیثی، بصره مرکز تضارب اندیشه ها و پیدایش نحله های مختلف بوده است. شناخت چگونگی فعالیت راویان شیعی در آن و بررسی ابعاد گوناگون این فعالیتها و نیز شناخت صبغه حدیثی غالب در این منطقه، کمک شایانی در روشن شدن ابعادی از تاریخ حدیث شیعه در این شهر و تاثیر پذیری این مکتب از دیگر مکاتب حدیثی شیعه و اثر گذاری آن بر دیگر حوزه های حدیثی خواهد کرد. شیعیان بصره از همان دوران آغازین بنای بصره در این شهر حضور داشتند، ولی به دلیل گرایش بیشتر مردم بصره به مذهب تسنن که ریشه در عوامل تاریخی مانند جنگ جمل و خونخواهی عثمان داشت تا پایان حکومت اموی بیشتر تحت فشارهای سیاسی و غیره بوده و فعالیت حدیثی مسنجمی نداشتند. در دوره امام صادق (علیه السلام) با انقراض حکومت اموی و با اوج گیری فعالیت مکتب حدیثی کوفه و ازدیاد رفت و آمد راویان کوفی به بصره، در نهایت، مکتب حدیثی بصره، با اثر پذیری از کوفه، شکل می گیرد. به دلیل موقعیت خاص دوره امام صادق (علیه السلام) تعداد راویان بصره در آن دوره، افزایش چشمگیری پیدا می کند. حضور سه تن از اصحاب اجماع (فضیل بن یسار، ابان بن عثمان و حماد بن عیسی) در بصره، توجه خاص به نقل روایات فقهی و تالیفات فقهی از بارز ترین مشخصه های این مکتب در این دوره به شمار می رود. بعد از دوره امام صادق (علیه السلام) با گسترش فعالیت حدیثی راویان شیعه بصره و تعامل روز افزون راویان کوفه و بصره به تدریج فعالیت آنان از حوزه فقهی، وارد حوزه های غیر فقهی می شود. و به تدریج در قرن سوم فعالیت حدیثی آنان در زمینه تاریخ و ادبیات به اوج خود می رسد. اما از قرن چهارم به بعد با ظهور و رشد مکتب ری و بغداد و تمرکز فعالیت شیعیان در آن دو حوزه مکتب حدیثی بصره افول پیدا می کند. بر اساس گزارشهای رجالی، از میان 218 راوی گزارش شده در حوزه بصره، 64 راوی، صاحب تألیف بودند که نگارش های آنان، بیشتر به فقه، تاریخ و ادبیات و کمتر به کلام، علوم قرآن و تفسیر و علوم حدیث مربوط می شود. کوفه به دلیلِ نزدیکی به بصره بیشترین تأثیر را بر مکتب بصره گذاشته است. از سوی دیگر با توجه به اهتمام فراوان شیخ کلینی و شیخ صدوق به نقل روایات راویان بصری و در اختیار داشتن برخی تألیفات آنان به جرأت می توان گفت که در میان حوزه های حدیثی دیگر، حوزه ری بیشترین اثر پذیری را از مکتب حدیثی بصره داشته است. فراوانی روایات فقهی، گرایش خاص به نقل روایات معرفتی، اهتمام به ادبیات و تاریخ نگاری از جمله ویژگی های شاخص این مکتب حدیثی به شمار می رود. این ویژگی های با قوت و ضعف در دوره های مختلف حیات این مکتب دیده می شود.
اعظم نعمت اللهی غلامحسین اعرابی
این پژوهش به بررسی سندی و دلالی نیایش های حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعم از تعقیبات نمازها و موارد دیگر پرداخته است. در این نیایش ها، مبانی اعتقادی و آموزه های عبادی آن حضرت مانند تسبیح و تحمید پروردگار در گستره ی بینش توحیدی، یاد مرگ، طلب مغفرت، صلوات بر محمد و آل محمد دیده می شود. همچنین این نیایش ها در بر دارنده اشاراتی موجز و گویا نسبت به جنبه های گوناگون اجتماعی و سیاسی می باشد. ابتدا متن دعاها، سپس به ترتیب آن ها، به بررسی سندی، شرح مفردات، تحلیل قرآنی – روایی نیایش ها می آید که موجب استحکام مبانی ها می گردد. به اعتقاد متقدمین از محدثان، محتوای متقن روایت موجب انجبار سند می گردد. نتیجه آنکه تمام این نیایش ها، دارای ریشه ی قرآنی به طور مستقیم یا غیر مستقیم (یعنی به صورت اقتباس لفظی یا معنایی) از قرآن است.
زهره کاوه محمدکاظم رحمان ستایش
چکیده دست یابی به مفاهیم والای قرآن کریم،ازدیرباز تاکنون موردتوجّه واهتمام مسلمانان قرارگرفته است. والبته،حاصل این تلاش ها زمانی مفید خواهدبودکه،فهم قرآن کریم باکاربردقواعد واصول صحیح صورت گیرد. در پی بهره مندی از منابع واصول معتبر، بدیهی است قواعد نیز باید برپایه هایی استوار باشد که با زبان این کتاب الهی منطبق بوده ومعارف والای آن را نیز در برگیرد. ،هنگامی که به روایات به عنوان یک منبع مهم وراه گشا در راستای تشریح وتبیین مقاصد والای الهی،نگریسته می شود،می توان شاهد کاربرداصول وضوابطی بود که،اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم السلام)در پرتوآن هابه بیان معارف ومفاهیم قرآن کریم پرداخته اند. توجه به ویژگی های قرآن کریم وکسب معرفت نسبت به خصوصیات آن که شامل ظاهر وباطن،ناسخ ومنسوخ،حوادث گذشته وآینده وموافقت آن با نظرات سایرادیان و.. است،وتوجه به محدود? موردنیاز آیات قرآن کریم جهت تفسیر،استفاده از علم خاص اهل بیت (علیهم السلام) در تفسیر قرآن کریم، وهمچنین استفاده وتوجه به کاربرد عقل،شأن وسبب نزول آیات،تأویلات ،مصادیق،وجوه مختلف آیات واجماع مسلمین،توجه به اصول کلی مانند:استناد به سنت های الهی وصفات وکیفیت افعال الهی ازجمله اصولی است که مفسر همراه با شرایطی مانند:علم،معرفت،صفای ذهن وسلامت روح،پرهیز از قیاس وتفسیر به رأی و..می تواندباعنایت وکاربست آن ها به کشف مراد الهی همت گمارد. نتایج حاصل از بررسی این قواعددر لسان روایات نیزحاکی از این مطلب است که،بخشی از این اصول وقواعدمویدمنبع بودن مواردی مانند:خودآیات قرآن کریم،روایات معتبروعقل سلیم است وبخش دیگری نیزبیان گراصول وضوابطی است که بایددرتفسیرقرآن کریم به آن توجه نمود ونمی توان بدون در نظر گرفتن آن ها به این کار اقدام کرد.به علاوه،استخراج مفاهیم قرآن کریم کاری بس ظریف ودشوار است که علاوه بریاری اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم السلام)،نیازمندمقدمات وایصال به دانشی است که اصول وقواعدفهم آیات الهی نیزدر آن باشد. کلیدواژه ها: تفسیرِقرآن،قواعدفهم،روایات،نورالثقلین.
حمید مروجی طبسی محمدکاظم رحمان ستایش
با توجه به لزوم جداسازی حق و باطل از یکدیگر، لزوم تعیین تکلیف مسایل و ضمانت سعادت انسان و این که اطاعت از امر فرمان روا لازمه ای دارد، شناخت حق و باطل ضروری به نظر می رسد. علم تفصیلی به حق، حصول اطمینان، استقلال اندیشه، عدم فردگرایی، یقین گرایی و بصیرت از لوازم شناخت حق و باطل می باشد. جدیت و تلاش، موشکافی، دوری از هوای نفس، ثبات قدم و پرهیز از شتاب زدگی، راه رسیدن به شناخت حق و باطل و در مقابل، کنجکاوی بی جا، اصرار بر جهل، بزرگنمایی، شتاب زدگی و جَوزدگی از موانع رسیدن به شناخت حق است. عاقبت به خیری از پیامدهای شناخت حق و باطل در بعد فردی و پیروی از امام حق و انسجام ملی از پیامدهای آن در بعد اجتماعی است. سه معیار مطابقت با وحی، سیره معصومین(ع) و فطرت یا عقل سلیم به عنوان معیارهای شناخت حق و باطل از کلام امام علی(ع) استخراج می شود. دین اسلام و قرآن کریم با شاخصه هایی از جمله فرقان، هموار، هدایت گر، مستقیم و حجت است، از شاخه های تطبیق موضوع با وحی است. پیامبر اکرم(ص) دارای ویژگی هایی از جمله آشکارکننده حق، داور، حق رو و فصل الخطاب هستند؛ امیرالمومنین(ع) نیز قاطع در راه حق، حق پو، راستگو، پاسخگوی ندای حق، عالم به حق، حق جو و حق یاب هستند؛ ائمه اطهار(ع) نیز دارای وحدت رویه، مرجع حق، زمامداران حق و پرچم داران حق هستند؛ لذا به عنوان یکی از معیارهای شناخت حق در کلام امام علی(ع) معرفی شده اند. ویژگی های حق عبارتند از میانه بودن حق، سنگینی و گوارایی، تأثیرگذاربودن، شایسته پیروی بودن، روشن بودن، کمی یاران، اختلاط با باطل، مخفی بودن و داشتن مخالف بسیار. ویژگی های باطل نیز عبارتست از تظاهر و جلوه گری، کثرت طرفداران، پر سر و صدا بودن، شباهت با حق، گوشه نشینی خواص و نیت باطل. پیمان شکنان، دشمنان دوست نما و خواص ساده لوح، گمراهان و منافقان به عنوان مصادیق باطل معرفی شده اند. عمل گرایی، ایمان راستین، برپاکننده حق، حق گویی و حق پویی؛ خصوصیات طرفداران حق و شعارگرایی، مدعیان دروغین، ایستادگی در مقابل حق، شراکت با شیطان و خودمحوری؛ خصوصیات طرفداران باطل شمرده شده است. از آنجا که به دلیل علمی بودن شناخت کلیات حق و باطل، نمی توان در عالَم خارج، حق و باطل واقعی را با آن شناخت معین نمود، پس نیاز به مهارتی به نام بصیرت است تا بتوان حق و باطل و ویژگی های آنها را تطبیق نمود. در دوران غیبت معصوم(ع) حکم حاکمان صالح به حق نزدیک تر است و در زمان حکومت حاکمان ناصالح، رأی عالمان و راویان احادیث ائمه(ع) معتبر است. در زمان حاکمیت حاکمان صالح که عالم دینی نیستند، نظر علما صائب است. البته در دو مورد اخیر، آرای عالمانی که دارای تخصص بیشتر ـ اَعلَم در موضوع ـ هستند، معتبرتر است. رضایت و خواست جامعه، هنگامی که بر اساس موازین اسلامی باشد، مورد تأیید است و این به هیچ وجه نتیجه نمی دهد که حکومت به خواست مردم می تواند از معیارهای اسلامی دست بردارد. شرایط بیان حق عبارتست از این که انسان باید با توجه به موقعیت ها، سنجش ظرفیت ها، زمان ها و مکان ها به بیان حقایق اقدام کند.
اعظم فرجامی محمدکاظم رحمان ستایش
اخبار راویان و محدثان غیرامامی از امامان، بخشی از منابع حدیث امامیه را به خود اختصاص داده است که گاه آموزه ها و مفاهیمی را به ارمغان آورده اند. راویان زیدیه به عنوان یکی از فرق شیعه غیر امامی تاثیر قابل ملاحظه ای در حدیث امامیه دارند. از این رو، این امکان وجود دارد که در یک نگاه کلی با بازشناسی موضوع روایات اینان، میزان راهیابی اخبار و نظرات آنها را در منابع حدیث امامیه شناسایی کرد. اهمیت انجام این پژوهش در شناخت جریان های شیعی سده های نخستین و نیز آشنایی با تاریخ حدیث امامیه است. «تاثیر زیدیه بر حدیث امامیه» را می توان با بررسی و جستجوی راویان زیدی در سند احادیث امامیه پی گرفت. آن دسته از راویان زیدی که صاحب کتاب بودند و نجاشی و طوسی به کتابهای آنها اشاره کردند، بیشترین روایات را در منابع حدیثی امامیه نقل کردند. بررسی طرق و اسانید روایات این راویان نشان می دهد شیعیان کوفی و به طور کلی غیر امامی ها در رساندن کتاب های زیدیه به منابع امامیه تاثیر بسزایی دارند. از سوی دیگر برخی مشایخ امامی که در اخذ و نقل حدیث ضبط و وثاقت کامل نداشتند، این روایات و کتاب ها را به نسل محدثان و جوامع پسین منتقل کردند. ابن عقده که از اساتید و محدثان برجسته زیدی در مجامع اهل سنت و شیعه بوده، کتاب ها و روایات زیدیان را نظم و نسقی دوباره داده و پراکنده کرده است. همچنین او رجال شناس زبده ای بوده و اثر آن را در منابع رجالی متقدم و متاخر امامی می توان دید. ردّ پای روایات و راویان زیدی را می توان در برخی احادیث تاریخی، تفسیری و فقهی دید؛ از جمله بخش اعظم تفسیر ابوالجارود در تفسیر قمی محفوظ مانده است. ابوالجارود پُرروایت ترین راوی زیدی در منابع حدیثی امامیه است. کلید واژه ها: راویان زیدی، حدیث زیدیه، طرق راویان زیدی، ابن عقده، ابوالجارود، ابن جعابی، احادیث دخیله.
علی اصغر محبی محمدعلی تجری
چکیده: عنوان این تحقیق «ترجمه و بررسی سندی و دلالی روایات تفسیری امام صادق(علیه السلام) در جزء بیست ودوم قرآن مجید» می باشد. دراین تحقیق روایات امام صادق(علیه السلام) ذیل جزء22موردبررسی سندی ودلالی قرار گرفته است.از مجموع 169آیه موجود درجزءبیست ودوم، فقط ذیل61آیه روایت تفسیری ازامام صادق(علیه السلام) نقل شده است.از185روایت جمع آوری شده درذیل آیات،65روایت دارای سندمعتبرو120روایت دارای سندغیرمعتبرمی باشند.پس از بررسی سندی روایات،متن آنها مورد بررسی قرار گرفته است.این روایات،به گونه هایی قابل تقسیم اند:ازجمله ترسیم فضای نزول،ایضاح مفهومی،بیان مصداق،استنادبه قران،اختلاف قرائت،وبیان لایه های معنایی.
سیده لیلا قدس محمدکاظم رحمان ستایش
در نهج البلاغه، لابلای سخنان دقیق و ظریف امام علی علیه السلام، به موارد بسیاری برمیخوریم که نشانگر لطف و یا قهر امام علی علیه السلام نسبت به اشخاص مختلف است. منظور از لطف، عطوفت و مهربانی و اقبال علی علیه السلام نسبت به اشخاص و منظور از قهر، غضب و خشم حضرت در قبال رفتار و عملکرد برخی از افراد میباشد. در این میان مسئله اصلی آن است که چه علل و عواملی موجب بروز رفتارهای گونه گون از حضرت شده است. این پژوهش با توجه به حجیّت قول، فعل و تقریر معصوم و از رهگذر بررسی مبانی لطف و قهر، موارد کاربست این مبانی، اهداف و اغراض، لطف ها و قهرها برای پاسخ بدین مسأله کوشیده است. بررسی گزارشهای نهج البلاغه، از گفتار و رفتار حضرت، نشان می دهد که لطف و قهر امام علی علیه السلام بر اساس حفظ حدود الهی و حقوق بندگان و مرزبانی در همه عرصههاست. همچنین لطف و قهر امام بر مبنای صداقت و صراحت، عدالت ورزی و عدالت محوری، بصیرت، دلسوزی و شفقت، آینده نگری، تدبیر و عاقبت اندیشی بنیان نهاده شده است. حضرت، این مبانی را در شرایط و موقعیت های مختلف به کار بسته اند و در این راستا برای احقاق حق الله و حق الناس، انتباه و آگاهی مردم، آگاه نمودن مردمان از عواقب اعمال و آینده برخی مردم، إحیاء اسلام ناب محمدی6و جداسازی حق از باطل کوشیده اند. امام لطف و قهر خود را با اهداف مختلفی به لطف نسبت به دیگران و گاه قهر و تندی با ایشان اقدام کردند. از جمله؛ فرهنگ سازی، دفع شبهات و حق گریزی ها، شناسایی دوست و دشمن و بیداری مردمان إعمال نمود؛ تا به مردمان این پیام را برساند که دنیا وسیله و پلی برای رسیدن به آخرت است و در نهایت، حضرت سعی دارد با این ابزار (لطف و قهر) هریک از بندگان خدا اعم از مومنان، گمراهان، گمراه کنندگان، نادانان، گناه کاران را به رستگاری برساند. کلیدواژه ها: نهج البلاغه، لطف، قهر، حق، عدالت.
سید حسین قدس محمدکاظم رحمان ستایش
چکیده ویژگی خاص امام علی علیه السلام آن است که بسیاری از آموزههای دینی را در مقام حکومت در این حوزه تطبیق کردهاند، لذا دیدگاههایی در مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی دارند. حال مسئله اصلی این است که، خطوط کلی و روشهای درست استفاده از مال و سرمایه مالی، از دیدگاه، گفتار، و رفتار آن حضرت، و پیامهای ایشان در این حوزه چیست؟ الف) امام علی در مواردی از مال و ثروت به خوبی یاد کرده اند و آن را ابزاری جهت کسب خشنودی خداوند میشمارند ولی در اکثر موارد از آن به عنوان بی تقوایی و شهوت رانی یاد کرده اند. از نظر ایشان، اگر مال و ثروت در جهت کارهای خیر و به نیّت قرب الهی جمعآوری شود، بسیار ممدوح است ولی متأسفانه در بیشتر موارد، عکس مطلب صادق است، یعنی افراد متموّل، مال را برای رفاه و آسایش و خوشگذرانی بیشتر خود و خانواده خویش جمعآوری میکنند، لذا از عهده مسئولیت خطیری که خداوند بر دوش آنها نهاده ـ یعنی رسیدگی به فقرا و نیازمندان ـ شانه خالی میکنند. ب) نوع مصرف دارائی و ثروت، در نظر امام علیه السلام، ملاک مطلوبیّت ثروت قرار گرفته است. لذا از دیدگاه حضرت مالی که در مدار الهی خود در جریان است، یعنی در راه خدا و در مسیری صحیح مصرف میشود، نمیتواند عامل طغیان و شهوترانی، و سبب فتنه و فساد باشد. ج) از طرفی هم فقر یک معضل اجتماعی بسیار خطرناک است که در مباحث عمده اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. فقر هم مانند دیگر مشکلات و معضلات، دارای عللی است، از جمله: بیکاری، انباشته شدن مال و سرمایه نزد ثروتمندان، اسراف و تبذیر، احتکار و انبار کردن کالاها توسط عدّهای خاص، گوشهگیری و عبادت کردن صرف، بخل و جمعآوری مال و سرمایه. امام علی علیه السلام، مسئولیت ثروتمندان را در این بین بسیار مهم بیان میکنند، لذا از نظر ایشان، توانگران و ثروتمندان در کنار دولت و حکومت، مسوول تأمین نیازهای فقرا هستند، چرا که خداوند در اموالشان حقی را برای فقرا مقرّر داشته که باید ادا شود. کلید واژهها: مال، سرمایه، ثروت، فقر، غنا، مصرف، در آمد مالی ، مسئولیت ثروتمندان.
محمدعلی فرقانی محمدکاظم رحمان ستایش
وجود پیوندی ریشهدار و ناگسستنی، میان قرآن و همتایان معصوم و بیمانندش، که از حدیث زرّین «ثقلین» و دهها روایت دیگر برمیآید، بایسته بودن مطالع? ژرف و تحلیلگون? سخنان تفسیری آن بزرگواران را برای تفسیر پژوهان، به منظور انجام دادن تفسیر مطمئن و استوار از قرآن کریم، آشکار ساخته است. تفاسیر روایی شیعه و اهل سنت به عنوان میراثی که در بردارند? سخنان تفسیری نبوی و ولوی هستند در گذر زمان و حوادث، دستخوش ناراستیهایی در دو حوز? «سند» و «متن» گردیده اند. دلائلی همچون آمیخته شدن به روایات ضعیف، وجود اسرائیلیات، عدم جامعیت روایات ذیل تمامی آیات و... بایسته بودن پالایش روایات این تفاسیر را روشن و آشکار می سازد. لذا تفسیر روایی جامع برگرفته شده از اینگونه روایات از تفاسیر روایی شیعه و اهل سنت به انضمام بررسی های سندی و دلالی پیش نیازی بایسته برای بهرهمندی از این روایات در تفسیر به شمار میآید. در پژوهش حاضر ـ به عنوان بخشی از طرح کلان پروژ? تفسیر روایی قرآن کریم ـ تفسیر سور? مبارک? فاتحه الکتاب و سور? بقره (آیات یک الی 26) مطمح نظر و اهتمام قرار گرفته و در آن سعی شده است با استناد به روایات تفسیری و بهره گیری از دیگر مبادی تفسیری نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آرای مفسّران، تحلیل عقلی و همچنین بهره گیری از آیات قرآنی هم موضوع و مرتبط در مواردی که روایت تفسیری وجود ندارد، متنی روان و مستند در تفسیر آیات به نگارش درآید. بدین طریق تفسیری روایی که از اسرائیلیات و جعلیات عاری بوده و صرفا براساس روایات صحیح یا ضعیفی که مویدات قرآنی و روایی در صحت مضمون آنها وجود دارد نگاشته شود. به طور کلی 132 روایت در تفسیر سور? فاتحه الکتاب و آیات یک الی 26 سور? بقره از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: یک روایت در ترسیم فضای نزول؛ چهار روایت در ایضاح لفظی؛ 54 روایت در ایضاح مفهومی؛ 18 روایت در بیان مصداق؛ 17 روایت در بیان لایه های معنایی؛ یک روایت در استناد به قرآن؛ یک روایت در بیان اختلاف قرائت؛ 8 روایت تعلیم تفسیر و سه روایت بیان حکمت و علت حکم. در این شمارش، 26 روایت بیانگر فضایل سوره و 17 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند، 11 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. در این بین، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. در مجموع روایات تفسیری این آیات نیز 9 روایت قابل نقد هستند. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 24 روایت صحیح؛ 4 روایت موثق؛ 3 روایت حسن و 101 روایت ضعیف هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، نقدهای جدی وارد به برخی از آنها و فقدان روایات تفسیری ذیل برخی آیات است. همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آنها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است.
کبری لرکی محمدکاظم رحمان ستایش
تحقیق حاضر به تبیین آموزه های علمی در قرآن کریم پرداخته است. و به دلیل اقبالی که برخی از مفسرین به استناد آموزه های علمی داشته اند، صحت و سقم این موارد، مهم به نظر می رسد. البته در این پژوهش نظریات علامه طباطبایی و مکارم شیرازی به دلیل توجه به این دو تفسیر در دوران معاصر، شاخص قرار گرفته و به نقد و بررسی آموزه های علمی از دیدگاه این دو بزرگوار پرداخته شده است. آنچه در این اثر مسلم گردید آن است که رویکرد علمی علامه در آیات قرآن کریم، مثبت ارزیابی شد؛ هر چند در بسیاری از موارد راه احتیاط را در پیش گرفته اند. مکارم شیرازی با نصیب افزون تری از علوم بشری در تفسیر خود مستفید شده اند؛ اما بر خلاف علامه نسبت به صدور حکم بی پروا عمل می نمایند. مفسران مذکور در بیش از یازده مورد، در علمی بودن آیات اشتراک نظر دارند لکن در سازه های تفسیری افتراق دیدگاه داشته اند. در هیجده مورد سکوت نموده اند که البته گاه یکی از دو بزرگوار و گاه هردو موضوع را مسکوت نهاده اند. فارغ از این امر که دو مفسر در انتخاب مولفه های خود متفاوت هستند؛ اما مبرهن است که هر دو بزرگوار، تفسیر علمی را پذیرفته و در برخی آیات به اعجاز علمی آن حکم نموده اند. کلیدواژه ها: تفسیر علمی، المیزان، نمونه، اعجاز علمی؛
محمد حسین پورافغانی محمدکاظم رحمان ستایش
نظریه عرفی بودن زبان قرآن بر این باور است که قرآن کریم به زبان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) یعنی به همان واژگان و معانی معهود و قواعد دستوری و خصوصیات بلاغی و فرهنگی موجود در میان آنان نازل شده است در قرآن هیچ لفظ و تعبیری که عرب عصر نزول مراد از آن را نداند، وجود ندارد؛ طبق این نظریه در قرآن این موارد نیست: متشابه ، مجمل ، غریب، بطون ، اعجاز علمی ، عموم و اطلاق ، حقیقت شرعی . مهمترین بحث این نظریه نوع مخاطب این نظریه است که تنها مخاطبان قرآن اعراب عصر نزول هستند؛ ولی با توجه به قابلیت های زبان و گستره مخاطبان قرآن و شیوه محاوره عقلایی قرآن و حکیم بودن خداوند و معانی عمیق قرآن و استناد به آیات و روایاتی که نشان دهنده عمومی بودن خطابات قرآن هستند، این ادعا رد می شود. در مورد اصطلاحات غریب و متشابه و بطن و ظهر و مجمل در قرآن که نظریه مطرح کرده است با توجه به تعاریف این اصطلاحات و روایات و نظرات علما فن این ادعاها رد می شود و در مورد مسائل تفسیر تاریخی و اعجاز علمی و حروف مقطعه باید گفت تفسیر تاریخی با توجه به اصول تفسیری و روایات و نقایصی که در اسباب نزول هست رد می شود و دیدگاه این نظریه را در مورد عدم وجود اعجاز علمی در قرآن با توجه به شواهد قرآنی و نظرات صاحب نظران و شواهد عقلی در این مورد نقد می شود و در نهایت هم حروف مقطعه نقطه نقضی بر این نظریه است .
مرتضی شاطرپور محمدعلی تجری
یکی از مباحث اساسی و مقدماتی تفسیر قرآن کریم که مفسران و محققان، ناگزیر به توجه به آن می باشند، مبحث «مبانی و روشهای تفسیری» است که همه فرق اسلامی در تفاسیر خود آن مبانی و روش ها را مد نظر قرار داده و تفاسیر خود را بر اساس آنها می-نگارند و اشاعره نیز از این امر مستثنی نمی باشند. مبانی تفسیری اشاعره به دو دسته تقسیم می گردد یک بخش آن مبانی تفسیری مشترک با سایر فرق اسلامی بوده و دسته دیگر مبانی خاص فرقه اشاعره می باشد. مبانی مشترک اشاعره با دیگر فرق اسلامی شامل: امکان فهم و جواز تفسیر قرآن، حجیت سنت پیامبر(ص) در تفسیر، منع تفسیر به رأی، مصونیت قرآن از تحریف و اعتماد بر رأی صحابه و بهره از آراء آنها در تفسیر قرآن می باشد. اشاعره دو مبنای تفسیری دیگر نیز دارند که خاص آنها بوده که عبارتند از: عدم حجیت عقل در تفسیر قرآن از نظر برخی مفسران اشعری معاصر و تاویل آیات قرآن توسط برخی از مفسران اشعری و منع آن از سوی برخی دیگر. مفسران اشعری همانند سایر مفسران از روش هایی در تفسیر قرآن بهره برده اند که به عنوان مهم ترین روش ها می توان به بهره از آیات قرآن در تفسیر، استناد به روایات در تفسیر قرآن که شامل روایات پیامبر(ص) و اقوال صحابه و تابعین می-شود، تأکید بر مباحث کلامی در تفسیر، و بیان معانی لغات با تکیه بر نظرات اهل لغت و مفسران گذشته و آیات و روایات، اشاره نمود.
جعفر جعفری محمدکاظم رحمان ستایش
چکیده ائمه (ع) در شرح واژگان قرآن روش های مختلفی داشتند: اکتفا به ذکر کلمه مترادف واژه بدون توضیح اضافی، ذکر معنا همراه با مطالبی در شرح آن( آوردن مصداق یا تاویل آیه) یا برای پی بردن به معنا وریشه کلمه از آیات دیگر قرآن بهره می بردند (روش تفسیر قرآن به قرآن) لغویون هم به علوم لغت توجه داشتند: به لهجه قوم عرب وتطورات معنایی لغت در طول زمان ، توجه به واژگان غیر عربی (معرب)،چگونگی پیدایش وزایش واژگان (وضع واشتقاق)، اشعار عرب وسایر علوم مربوطه به طوری که می توان گفت تشابهات بین هردو فراوان است چون با بررسی متوجه می شویم. سیر نگارش مدون کتابهای لغت به قرن دوم برمی گردد صحابه ای همچون ابن عباس که از یاران پیامبر(ص) و امام علی (?) بوده واین احتمال وسوال مطرح است که آیا در دوره های قبل نیز آثار مدونی بوده ؟ ویا صحابه از خود آنان روایت کرده اند؟ به هر حال می توان گفت: لغویان در حد کاربردهای اعراب آن عصر به تبیین معانی واژگان پرداختندوامامان(ع) غالباً از این حدگذر کردند و به تبیین مراد خداوند ازآن واژگان با عبور از معانی ظاهری آنها پرداختند در تبیین معنایی از معانی مشترک معنوی و تبیین مصادیق و گاه تاویل مفردات قرآنی استفاده نمودند.در این موارد اختلاف دیدگاه میان امامان(ع)وتفسیر واژگان توسط لغویان مشاهده می شود
محمد اخوان بهابادی محمدکاظم رحمان ستایش
مراحل فهم حدیث از دیدگاه وی عبارت است از فهم متن حدیث و فهم مقصود اصلی آن که مفهوم مقصود به قراین لفظی و غیرلفظی تقسیم می شود. ابوریه به نقد سندی حدیث اهتمام نداشته است و رویکردی ویژه به نقد محتوایی داشته است. وی به نقل به معنا، ضررها و آسیبهای آن پرداخته است. مبانی نقد متن از دیدگاه وی عبارت است از: مخالفت با قرآن، مخالفت با سنت مقطوعه، اختلاف در متن روایات، مخالفت با عقل، مخالفت با سنن الهی و... است. عبدالرحمن معلمی در کتاب خود، کاملترین اثر را در نقد اندیشه های ابوریه ارائه داده است. معلمی نقد قابل توجهی به مبانی روش فهم حدیث ابوریه ندارد، امّا دیدگاه های وی را در مورد مبانی نقد حدیث به نقد کشیده است. بیشترین نقد معلمی در مورد معیارهای قرآن، سنت قطعی و عقل است.
علی امیری محمدهادی مفتح
یکی از نقلیاتی که انعکاس آن در اکثر قریب به اتفاق تفاسیر دیده می شود، اخبار و آراء تفسیری صحابه و تابعان است. در طول دوره های متمادی تفسیر، رویکرد نظری و عملی مفسران در مواجهه با این اخبار یکسان نبوده است. این نوشتار در پی آن است که کم و کیف اعتبار اخبار و آراء تفسیری صحابه و تابعان را در تفسیر «التبیان فی تفسیر القرآن» شیخ طوسی بازشناسی کند. آنچه ضرورت این تحقیق را فراهم نمود، حجم عظیم منقولات صحابه و تابعان در تفسیر مورد نظر از یک سو و نیز نبود پیشینه ای مستقل در این زمینه بود. برای نیل به پرسش مطرح شده، ضمن مراجعه و بهره گیری از کتاب های مرتبط با مباحث مقدماتی فصول شش گانه ی این نوشته، تمامی مجلدات تفسیر «التبیان» مورد مطالعه قرار گرفت و پس از استخراج اخبار تفسیری صحابه و تابعان روشن شد که عمده ترین کارکردهای این اخبار در تفسیر مورد نظر، به ترتیب کمیت عبارت است از: اخبار بیانگر مصادیق آیات و واژگان، اخبار تبیین کننده مفهوم آیات، اخبار مربوط به معناشناسی مفردات قرآنی، اخبار ترسیم کننده فضای نزول، اخبار دال بر اختلاف قرائت و بالاخره اخباری غیر از موارد مذکور، تحت عنوان «دیگر گونه های خبری صحابه و تابعان». همچنین با استقصاء همه ی موارد به دست آمد که مهم ترین برخورد و نگرش های شیخ طوسی با این اقوال و بر حسب مورد آن عبارت است از: صرفِ نقل، تقویت و توجیه، تضعیف، بیان اقوال به عنوان موید برداشت خویش و همچنین هم معنا یا مجاز دانستن همه ی اقوال منقول. علاوه بر این، در این تحقیق مشخص شد که اهمّ مستندات شیخ طوسی در ارزیابی اقوال صحابه و تابعان عبارت است از: آیات قرآن، اشعار و کلام عرب، عقل، روایات معصومین علیهم السلام، تاریخ و عقاید دینی و مذهبی. در مجموع آنچه در رهگذر این تحقیق به دست می آید این است که شیخ طوسی به طور غالب، با نگاه اعتماد به اخبار صحابه و تابعان نگریسته است.
ابوالفضل کاظمی محمدکاظم رحمان ستایش
نگرش های جدید به تفسیر قرآن باعث ایجاد گرایش های مختلفی در تفسیر شده است. از جمله ی این-گرایش ها، گرایش تربیتی است. در گرایش تربیتی مفسر با تکیه بر مبانیِ انتظار تربیت از قرآن، انسان ساز بودن برنامه ی تربیتی قرآن و بیان حوزه های مختلف تربیت در قرآن به شرح و بسط مسائل تربیتی می پردازد. از حوزه های تربیت که در علوم تربیتی نیز مطرح است می توان به پنج محور مهم اشاره نمود. تبیین تعریف تربیت و مبانی و اصول و اهداف تربیت؛ خانواده و نقش آن در تربیت؛ مسأله ی رشد و توجه به دوره های مختلف تربیت؛ ارتباط تعلیم با تربیت و نقش محیط در تربیت از جمله ی محورهای اساسی در حوزه ی تربیت می باشد. بررسی تفاسیر مختلف نشان می دهد که میزان توجه مفسّران به مسائل تربیتی یکسان نیست، به طوری که برخی از تفاسیر به طور ویژه و با یک رویکرد نسبتاً ثابت در ذیل آیات مختلف به شرح و بسط و توضیح مسائل تربیتی پرداخته اند که می توان آنها را جزء تفاسیر تربیتی برشمرد. تفاسیر پرتوی از قرآن، روشن و نور از اینگونه تفاسیرند. از طرفی برخی از تفاسیر جامع نیز به برخی از مسائل تربیتی کلّی همچون مبانی و اصول و اهداف و یا مسائل تربیتی را مورد نظر داشته اند که نمی توان از این تفاسیر با عنوان گرایش تربیتی یاد کرد، همان طور که نمی توان این میزان توجه به مسائل تربیتی را نادیده گرفت، لذا می توان از این-گونه تفاسیر با عنوان تفاسیر جامع با رویکرد تربیتی، یاد نمود. تفاسیر المیزان، نمونه و من وحی القرآن در این دسته جای می گیرند. علاوه بر این، تفاسیر دیگری نیز با عنوان تفاسیر تربیتی شهرت پیدا کرده اند، امّا در آنها صرفاً نکاتی تربیتی دیده می شود. زیرا اکثر این تفاسیر توجّه چندانی به مسائل تربیتی ندارند. علّت اصلی شهرت این تفاسیر به تربیتی را می توان در توجّه نکردن به معنای صحیح گرایش تربیتی و توجه نداشتن به مسائل آن پیگیری کرد. تفاسیر المنار، المراغی، الکاشف، من هدی القرآن، فی ظلال القرآن، احسن الحدیث، مخزن العرفان و... از این دسته اند.
علی اکبر تلافی داریانی محمدکاظم شاکر
موضوع پایان نامۀ حاضر، بررسی جامع حدیث کسا -که یکی از مدارک مهم برای اثبات امامت و ولایت اهل بیت: به شمار می رود- و هم چنین اعتبارسنجی متن خاصّی از آن است که در میان شیعیان رواج دارد. این حدیث به طور کلّی نزول آیۀ تطهیر را گزارش میدهد و طیّ آن مصداق های خاصّ واژۀ اهل البیت را معرّفی می کند. گر چه اصل این حدیث مورد اتّفاق دانشمندان مکتب اهل بیت: و تأیید جمع بسیاری از دانشوران مکتب خلفا است، امّا از دیرباز و در عصر حاضر شبهاتی دربارۀ دلالت این حدیث و اعتبار متن خاصّ آن مطرح شده است. پایان نامۀ حاضر بر آن است که به شبهات مطرح شده پاسخ هایی مقبول ارائه دهد و برای اعتبار متن خاصّ حدیث دلایلی علمی به دست دهد، با این رهیافت که: • متن خاص این حدیث از نظر صدور معتبر است. • متن رایج حدیث کسا هیچ گونه مخالفتی با قرآن و اعتقادات مسلّم شیعی ندارد و بخش بخش آن از نظر محتوایی و گاهی لفظی در احادیث معتبر دیگر آمده است. • تسامح در ادلّۀ سنن و تجویز نقل به معنا راه را برای پذیرش این حدیث و امثال آن آسان کرده است و دلیلی فراگیر برای ردّ آن باقی نمیماند.
مهدی غلامعلی محمدکاظم رحمان ستایش
رجالیان متقدم در معرفی بعضی از راویان به جرح یا تضعیف آنها پرداخته اند. آنچه مهم می نمایاند آنست که متقدمان بر چه مبانی و با چه معیارهایی در تضعیف راویان پایبند بوده اند؟ کشف این مبانی و معیارها ما را با شیوه جرح و تضعیف متقدمان و اندیشه رجالی ایشان آشنا خواهد کرد. برای این منظور تمام کتابهای رجالی متقدم بازخوانی و پس از گردآوری مجموعه الفاظ تضعیف وبررسی تطبیقی بین منابع رجالی، چرایی مبانی و معیارهای تضعیف آشکار شد. رجالیان متقدم با داشتن مبانی و پیش فرضهایی چون «اعتقاد به حجیت سنت ائمه»، «وجود احادیث ساختگی»، «عدم وصول روایات به صورت متواتر» و «حجیت خبر واحد»به مبنای اختصاصی«اعتماد درون مذهبی به راوی»رهنمون شده بودند. بنابراین مبنا آنان به راویی اعتماد کامل داشتند که شیعه اثنی عشری، راستگو و ضابط بوده است. و آنچه که در «فرایند تحدیث» و «اعتماد به صدور روایت» از ناحیه «راوی» خلل ایجاد می نموده را سبب تضعیف راوی دانسته اند. بر این اساس رجالیان متقدم در چهار حوزه «ضعف حدیث پژوهی»، «فساد اعتقادی در انکار امامت»، «فساد مذهبی در انحراف از امامت» و «کاستی های اخلاقی، رفتاری و فردی» معیارهای تضعیف راوی را ترسیم کردند. در حوزه «ضعف حدیث پژوهی راوی»، ده معیار را می توان در سه بخش ضعف در اسناد، ضعف در نگاشته و ضعف در حدیث شناسی راوی دسته بندی کرد که عبارتند از: روایت از ضعفاء، روایت از مجاهیل و اعتماد به مراسیل، تخلیط، وضع، دس و تدلیس در کتب، ناشناخته بودن اثر، ضعف محتوایی یک اثر، ضعیف الحدیث بودن راوی و ناقل روایات شاذ و مفرد. در حوزه های«فساد اعتقاد و مذهب»، راویان منکر امامت و منحرف را در عناوین: «عامی»، «بتری»، «کیسانی»، «زیدی»، «ناووسی»، «فطحی»، «واقفی»و«غالی» مشخص نموده اند. معیارهای مربوط به «کاستی های اخلاقی، رفتاری وفردی» در دو بخش ویژگیهای رفتاری و خَلقی قابل دسته بندی است که عبارتند از: کذب، شرب خمر، همکاری با ظالمان و اختلالات عقلی. متقدمان در برخورد و نقل از هرگروه از راویان ضعیف به ضوابطی ویژه پایبند بوده اند.
محسن موتورچی محمدکاظم رحمان ستایش
با تحلیل دقیق مفاهمه عرفی و طبیعت انسانها در فهم و درک معانی از طریق زبان در می یابیم که گویندگان به اقتضای سطح معرفتی خویش دست به القای معانی می زنند و شنوندگان نیز مطابق معرفت خویش می فهمند. لذا در تحلیل مفاهمه عرفی می توان، القاء و درک معانی را دو مقوله مشکّک دانست. درک معنای پایه، آغازین مرحله فهم است، معنایی حداقلی و اجمالی که اکثر افراد در درک آن مشترک هستند در مقابل عدم درک آن موجبات بدفهمی را فراهم می کند. با معرفت افزایی مخاطب، در صورتی که متکلم از سطحی بالاتر برخوردار باشد، سیر فهم به سمت سطوح فوقانی ادامه پیدا می کند، این سیر فهم در یک عصر و همچنین در طول زمان، متصور است. از آنجا که خداوند حقایق نزد خویش را تنزّل داده و با مخاطبینی از جنس بشر، ارتباطی کلامی برقرار ساخته و به تدبُّر در معانی آیاتش تشویق نموده است لذا در حق قرآن نیز چنین تحلیلی مطابق با مفاهمه عرفی قابلیت ارائه دارد. با توجه به متکلم قرآن و مخاطب آن، از اهل بیت(علیهم السلام) تا افراد عادی، می توان فهم های مختلف از قرآن را لایه های مختلف معنایی به شمار آورد که در یک عصر و یا در طول زمان قابل تحلیل است. در این میان با توجه به تعلیمات اهل بیت (علیهم السلام) و معیار قرار دادن آن، در دو زمینه روش تفسیر و تفسیر قرآن است که می توان از معنای بدست آمده اطمینان حاصل کرد. با دقت در طبع انسانی، در زمینه اختلافات در فهم عبارت، ادله عقلی و نقلی و همچنین مواجه با واقعیت انکار ناپذیر عدم هدایت عمومی جامعه و وجود اختالاف شدید میان امت اسلامی، علیرغم وجود قرآن که برای خود چنین صفاتی را برشمرده است، به حقیقتی دیگر راهبری می شویم و آن وجوب وجود معیاری برای فهم قرآن است وگرنه حکمت الهی در ارسال پیام خویش به مخاطبان خود قابل انکار خواهد بود. با وجود چنین معیاری تفسیر قرآن و تفاسیر موسّع از آن از خطر آسیب در اَمان خواهند بود و همچنین شبهاتی نظیر نسبی بودن فهم قرآن قابل پاسخگویی است.
صباح ساعدی اصل محمدکاظم رحمان ستایش
کاربرد روش تفسیر در مورد قرآن کریم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به عبارت دیگر پیمودن روش صحیح تفسیری موضوعیت دارد و شناخت روش ها و گرایش های تفسیری برای مفسر قرآن و پژوهشگران در این عرصه لازم است. در کنار روش ها، گرایش های تفسیری قرار دارد که از تخصص مفسر سرچشمه می گیرد و حاصل آن به وجود آمدن تفاسیر با صبغه های مختلف است که در این صورت روش برخورد مفسران با آیات متفاوت می شود و نتایج مختلفی هم از آیات گرفته می شود. به همین دلیل یکی از موضوعات مهم قرآن که عبارت است از آیات الاحکام عبادی، را در تفاسیر عرفانی که روش و رویکرد خاصی به آیات قرآن دارند، در پنج فصل مورد تحلیل قرار دادیم. فصل اول شامل کلیات و مفاهیم است که به بیان مسأله، سوالات تحقیق، روش تحقیق، اهداف و ضرورت تحقیق و غیره می پردازد و تفاسیر عرفانی را معرفی و آیات الاحکام را توضیح می دهیم. فصل دوم به اولین آیات الاحکام عبادی یعنی طهارت مربوط می شود و شامل مقدمه، بررسی انواع طهارت «وضو، غسل و تیمم»، توابع طهارت «احکام آب ها، احکام حیض، برطرف کردن نجاست از لباس» و بیان احکام طهارت است. فصل سوم و چهارم به نماز اختصاص دارد و شامل مقدمه برای معرفی موضوع، بیان مقدمات نماز مانند وجوب آن و ذکر مواقیت و ذکر قبله...، ذکر انواع نماز از جمله نماز نافله، جمعه، جماعت، میت و... است. فصل چهارم احکام مربوط به روزه را بیان می کند که شامل مقدمه، وجوب روزه، علامت اول ماه و نیت است. فصل پنجم مربوط به احکام مالی خمس و زکات است که در آن به بررسی وجوب خمس و زکات و گیرندگان زکات می پردازیم.
فاطمه اسحاقیان محمدکاظم رحمان ستایش
برای «حکمت» در تفاسیر معانی و مصادیق متعددی ذکر شده است. این اختلاف وتعدد، نوعی توسعه معنایی در طول زمان ایجاد کرده که باعث اختلاف نظرهایی شده است. حتی در دوره های متأخر به فلسفه هم «حکمت»اطلاق شده است و حال آن که «حکمت قرآنی» و «فلسفه» در تعریف، روش، غایت و هدف با هم تفاوت دارند. بررسی و تحلیل دقیق معنای قرآنی «حکمت» می تواند تصویری روشن از منظور قرآنی آن ارائه داده و حدّ و مرزها را مشخص کرده و این اختلافات را کمتر کند. یکی از روش های مورد استفاده برای پژوهش و تحلیل معنایی کلمات، نظریه ی «حوزه های معنایی» در «معنی شناسی» است، با استفاده از روش و اصول این نظریه «حکمت» واژه ی کانونی و هسته ی مرکزی حوزه ی معنایی قرار گرفته و حول آن کلمات ِکلیدی«رسول»، «وحی»، «کتاب»، «تعلیم»، «تزکیه»، «حکیم»، «علیم»، «عزیز» و... قرار گرفته و در کنار سایر هم نشین های این حوزه معنایش روشن می شود. در نتیجه «حکمت قرآنی» بسیار نزدیک به معنای آن در جاهلیّت بوده و عبارت از کلام یا حُکم متقن، دقیق و سنجیده ای است که برای تعلیم و تربیت، تأدیب، و تعذیب بیان می شود، اعمّ از این که اَحکام و فرایض و سنن بوده که خاصیّت تشویق یا بازدارندگی و جلوگیری از گناهان و جرایم را دارند یا کلامی ارشادی که برای تربیت نفوس موثر باشد، و پشتوانه علمی و اجرایی آن ها خدای حکیمِ عزیز و علیم است. «حکمت» قرآنی در اتقان و وضوح هم ردیف «کتاب» قرار دارد و اعطاییِ خدای تعالی و در کنار «کتاب» از ارکان و ابزار های هدایتی و تربیتی رسول به شمار می آید. هم چنین خود «کتاب» شامل حکمت های الهی است. «حکمت» قابلیّت «تعلیم» و «تعلّم»داشته و دارای درجات و مراتب بوده و«علم»،«بیّنات»و«حجّت» در برخی موارد توان جانشینی با «حکمت» را دارند. شاید وجه اشتراکِ اتقان وسنجیدگی کلام بوده که لفظ «حکمت» را هم نشین و بلکه جانشین «فلسفه» قرار داده است.
سمیه درگاهی علی افضلی
این تحقیق شامل سه فصل است؛ فصل اول: دیدگاهها دربار? ولادت و حیات امام مهدی (علیه السلام)، فصل دوم: اثبات ولادت و حیات امام مهدی (علیه السلام) و فصل سوم: پاسخ به شبهات. در فصل دیدگاهها سه دیدگاه کلی وجود دارد: 1ـ انکار اصل و اساس مهدویت؛ 2ـ دیدگاهی که اصل آموز? مهدویت را صحیح می داند اما معتقد است امام مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان متولد می شود؛ 3ـ دیدگاههایی که اصل آموز? مهدویت و همچنین ولادت آن حضرت را صحیح امّآ هر یک مصداق مورد نظر خود را مهدی موعود می داند و لذا فرقه های مختلفی در این دیدگاه وجود دارد. در فصل اثبات ولادت و حیات امام مهدی (علیه السلام)، از سه طریق ادل? نقلی، عقلی و تاریخی استفاده کردیم. ادل? نقلی شامل اخبار عام و اخبار خاص است. از طریق اخبار عام ثابت می شود جانشینان پیامبر دوازده نفرند و امام مهدی دوازدهمین آنان است و اینکه اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا قیامت همراه قرآنند و زمین هیچگاه از امام، حجت و اهل بیت ایشان که امام مهدی مصداق کنونی آن است، خالی نخواهد ماند. در قسمت اخبار خاص این نظریه اعتبار بیشتری می یابد و با توجه به اخبار و نشانه های خاص امام مهدی (علیه السلام) در روایات، معلوم می گردد که ایشان نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (علیه السلام) و فرزند بلافصل امام حسن عسکری (علیه السلام) است که با توجه به شهادت پدر و اصل مسلّم خالی نماندن زمین از امام و حجت، که در اخبار عام ثابت گردید، نه تنها متولد شده بلکه اکنون نیز در قید حیات و در غیبتی طولانی است. در بخش ادل? عقلی، از دو برهان خلف و سبر و تقسیم برای اثبات این دیدگاه استفاده می شود. فرایند اثبات ولادت و حیات امام مهدی (علیه السلام) در برهان خلف به این صورت است که چنانچه خلاف این دیدگاه را بپذیریم، نتیج? حاصل مخالف با مقدمات قطعی است. بنابراین برای رهایی از تالی فاسد گریزی از پذیرش این دیدگاه نمی باشد. در برهان سبر و تقسیم نیز با توجه به چند اصل قطعی و مسلم، هر یک از دیدگاههای مخالف بررسی و اشکالات آنها بیان می شود و با توجه به اصل خارج نبودن حق از امت اسلامی صحت این دیدگاه اثبات می گردد. در بخش ادل? تاریخی ابتدا اخبار خاص جریان ولادت حضرت ذکر می شود که این اخبار بنا به مصالحی تعمّداَ از عموم مسلمین پنهان شده بود و بنابراین تنها در منابع امامیه دیده می شود. سپس اخبار کسانی که حضرت را در کودکی مشاهده کردند، اخبار مربوط به دوران غیبت صغری، شروع غیبت کبری و کسانی که حضرت را در این دوران ملاقات کردند و در ادامه قرائن و شواهد دیگری آورده می شود. در پایان با توجه به چند اصل علوم مربوط به حدیث، چنین نتیجه گیری می شود که اخبار و روایات دالّ بر ولادت و حیات حضرت در مجموع معتبر، قابل اعتنا و مثبت این موضوع هستند و با وجود این اخبار و روایات، هر گونه اعتقادی بر خلاف این دیدگاه، اجتهاد در برابر نص است. در فصل سوّم به شبهات وارد بر هر یک از این ادله (نقلی، عقلی و تاریخی) و شبهات دیگری که به طور غیر مستقیم بر این دیدگاه خدشه وارد می سازد، پاسخ داده می شود.
انسیه یزدانیان شادی نفیسی
چکیده ندارد.
حسین فلاح زاده ابرقویی محمدعلی مهدوی راد
چکیده ندارد.
محمدمهدی کرمی محمدکاظم رحمان ستایش
چکیده ندارد.
حسین خانجوس محمدعلی ایازی
چکیده ندارد.
ابراهیم محبی محمدتقی دیاری
چکیده ندارد.
اسماعیل اثباتی احمد عابدی
چکیده ندارد.
زهرا بهدانی محمدکاظم رحمان ستایش
چکیده ندارد.