نام پژوهشگر: سهراب یزدانی
عبدالرضا بابایی لگموج سهراب یزدانی
this study is an outlook of iranians religious practices and customs in eras such as nasser one. it attempts to answer the main question, "religious practices and ceremonies in the society during naseri ruling" and other subsidiary questions with scientific and historical theories. iran was a traditional and religious community . people abided by their religious practices and duties within religious fundamental framework; however, religious ideas of this king is ambiguous regarding historical point of view. some have regarded his religious practices as a pretense to religion and some have mentioned that he didnt believe in minor religious practices. some superstitions which are present among all nations, also existed among religious beliefs of that time people. they included spell and magic or hitting ones head with draggers. the first two ones had social origin and the last one had belief one. iranians werent apathetic in the case of losing their best ones and they carried out commemoration customs for their dead ones, based on social and religious norms such as enshrouding and burial, praying for the dead and other religious practices. because of religious beliefs and extreme interest to sinless imams, iranian had a pilgrimage tradition which was followed by chavosh singing custom. they did everything to best hold religious occasions such as eid e ghadir (the appointment of imam ali as the first imam by holy prophet), eid e ghorban (feast of sacrifices), eid e fitr (feast of fastbreaking), and birthday celebrations of imams including imam alis birthday (pbuh) and celebration of imam mahdis birthday (pbuh) in the mid of shaban. in the month of moharam, they decorated mosques, hoseyniyas (places where the martyrdom of imam hossein is mourned for ) and takayas (theaters for passion-plays) with black cloth. to honor the event of karbala and martyrdom of imam hossein (pbuh) and his loyal companions, they held religious ceremonies such as commemoration of martyrs of karbala, mourning by heating chest, holding mourning groups, lamentation and passion-play. they held the devotional ceremony of taziye (passion-play) in the months of moharam amd safar, particularly in state takieh. this was a common religious custom in alebvyh era and developed to its highest growth and fame in this time, so the golden age of taziye is attributed to this time. however, king naseraldins fondness of taziye was also a kind of religious legitimacy to keep the inherited ghajar throne. nevertheless, taziye developed dramatically in its texts, poems music, quantity and quality aspects. women participation in commemorations, particularly their social presence in taziye, was indescribable and proved their most active social presence role.keywords: religious practices, state takieh (the theater for passion-plays), taziye (passion-play), , pilgrimage, eid e fitr (feast of fast breaking), superstitions.
فاطمه زینلی خیرآباد بهبهان محمدتقی مختاری
چکیده جنگ جهانی دوم، ظهور نظامی را در پی داشت که دو قدرت عمده ی شرق و غرب اساس آن را تشکیل می-داد و سایر کشورها در پیرامون هر یک از این دو قطب به صورت متحدین یا به اصطلاح اقمار آنها قرار داشتند. در این زمان در ایران با وقوع کودتای 28 مرداد 1332، محمدرضا شاه به عنصر تعیین کننده ی سیاست خارجی ایران تبدیل شده بود و در چنین نظام جهانی، شاه به دلایل گوناگون از دولت شوروی رهبر بلوک شرق، دوری گزید و منافع و سیاست های خود را همسو با غرب و رهبر آن ایالات متحده امریکا قرار داد. از این هنگام تاریخ روابط ایران و شوروی را می توان بر اساس تحولات نظام بین المللی، به دو دوره ی عمده تقسیم کرد. دوره ی اول از کودتای 28 مرداد 1332 تا سال 1341 بود که روابط ایران و شوروی تحت تأثیر جنگ سرد و دوره ی تشنج میان دو بلوک شرق و غرب، با بحران های عمده ای روبرو بود. دوره ی دوم از سال 1341 تا سقوط سلطنت در سال 1357، که روابط دو کشور در بعد سیاسی بدون بحران خاصی جریان داشت و در بعد اقتصادی در سطح همکاریهای گسترده ی اقتصادی و فنی بود. شروع این دوره به دلیل تعهد ایران به شوروی مبنی بر عدم واگذاری پایگاه موشکی به قدرتها در شهریور 1341 بود. پذیرش این تعهد تحت تأثیر حوادثی چون تغییر در سیاست خارجی امریکا نسبت به ایران و همچنین مساعد شدن اوضاع بین المللی برای شروع دوران تنش زدایی بود. در این دوره، سیاست خارجی ایران نسبت به شوروی مقاومت در برابر نفوذ سیاسی این دولت و در عین حال برقراری روابط گسترده ی اقتصادی و فنی با آن بود و این روابط برای دولت شوروی، به نوعی تعدیل کننده ی روابط سیاسی عمیق ایران با غرب بود. بنابراین اساس روابط دو کشور را در این دوران همکاریهای اقتصادی تشکیل می داد. واژه های کلیدی ایران، شوروی، امریکا، سیاست خارجی، نظام بین المللی
ادهم مرادی سهراب یزدانی
با وقوع انقلاب مشروطه و پدید آمدن فضای نسبتاً باز سیاسی، نخستین اتحادیه های کارگری شکل گرفتند. سپس به همراه افول دوره ی انقلابی، این اتحادیه های رو به ضعف نهادند. پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917 و پایان گرفتن جنگ اول جهانی، جان تازه ای در کالبد اتحادیه های کارگری دمیده شد. این بار، دامنه فعالیت اتحادیه ای گسترده شد و تا تغیر سلطنت از قاجار به پهلوی، در مراکز کارگری تداوم یافت. هر چند در این دوره اتحادیه های کارگری زیر فشار نیروهای حکومتی قرار داشتند و حکومت رضا شاه ادامه فعالیت آزاد و قانونی آن ها را مختل ساخت، اما اتحادیه های کارگری از ضعف درونی نیز رنج می بردند. این پایان نامه در پی آن است که نشان دهد چگونه ضعف ساختارهای صنعتی به تضعیف اتحادیه های کارگری انجامید، و سیاسی شدن اتحادیه ها آن ها را از تعقیب فعالیت های صنفی باز داشت. بنابراین اقبال کارگران از اتحادیه ها کاستی گرفت و زمینه درونی فروپاشی این سازمان های برخاسته از جامعه جدید صنعتی فراهم گشت.
محمود بازرگانی سهراب یزدانی
از اوایل دهه1340، دوره جدید در جامعه ایران آغاز شد. دولت با توسل به اصلاحات- یا «انقلاب سفید»- عرصه های اجتماعی و اقتصادی را دگرگون کرد؛ از سوی دیگر، سیاست های سرکوب گرانه ای را در پیش گرفت که امکان مخالفت با سیاست هایش را محدود می ساخت. تا اوایل دهه40 بازماندگان جبهه ملی و حزب توده همان شیوه های سنتی خود را ادامه می دادند که نمی توانست سیاست های حکومت را به طور جدی به مخاطره اندازد. اما دولت موفق شد که این سازمان ها را به گروههای کوچک بی تاثیر تبدیل کند. در این شرایط، گروه هایی از جوانان که خواهان ایجاد تغییرات ریشه ای بودند، در صدد برآمدند که به شیوه های نوین مبارزه روی نهند. آنها بر تجربه جنگ چریکی در کشورهایی مانند چین، کوبا، ویتنام، و کشورهای آمریکای جنوبی تامل کردند. نظریه پردازان جوان به این نتیجه رسیدند که مبارزه مسلحانه تنها راه ممکن مبارزه با دولت سرکوبگر پهلوی است. آنها به خصوص مجذوب شیوه جنگ چریکی شهری شدند که در برخی از کشورهای آمریکای جنوبی رواج داشت. از اواخر دهه 40 چند گروه کوشیدند تجربه نبرد مسلحانه را در جامعه ایران بیازمایند. بسیاری از اعضای این گروه ها در نبردهای خیابانی جان باختند، یا اعدام شدند یا با محکومیت طولانی به زندان افتادند. به رغم تلفات سنگین، آنان توانستند چهره پر ابهت دولت پهلوی را بشکنند و افسانه قدر قدرتی آن را زیر سوال ببرند. اما آنها نتوانستند محرک جنبش انقلابی گسترده ای بشوند. بنابراین، نتوانستند نظام سیاسی را سرنگون سازند یا سیاست های آن را به طور جدی دگرگون کنند.
مهدی ارشاد محمد تقی مختاری
جنبش اخوان المسلمین مصر و فدائیان اسلام ایران را اصولاً بایستی زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر دو ملت خود در پی رواج سکولاریسم و بی دینی در میان روشنفکران به طور عام و برای اصلاح اوضاع دینی جامعه دانست. اهداف بنیانگذاران این دو جنبش از یک سو بر ایجاد تحول در اعتقادات اسلامی مسلمانان از حالتی ایستا و بی تحرک به سمت پویایی و حاکمیت تعالیم شریعت بر زندگی اجتماعی و سیاسی و از سوی دیگر بر یگانگی مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده بودند ، دور می زد. با این وجود در حالیکه هدف کلی این گروهها ایجاد یک جامعه اسلامی دارای قوانین متکی بر شرع و تحت رهبری یک حرکت اسلام گرا است در مورد محتوی و ساختار حکومت اسلامی و نیز شیوه های دست یابی به این هدف ، میان آنها اتفاق نظر وجود نداشته است. سوال اصلی تحقیق : با توجه به بررسی کلی دو جنبش اسلام گرای اخوان المسلمین مصر و فدائیان اسلام ایران ، این دو نهضت با یکدیگر چه نقاط اشتراک و افتراقی دارند؟ فرضیه اصلی تحقیق : توجه به آراء ، اندیشه ها ، فعالیت ها و نگرش دو جریان اسلامی فدائیان اسلام و اخوان المسلمین در دو کشور ایران و مصر نشان دهنده ی این نکته اساسی است که رهبران این دو جریان به درستی مشکله ی جوامع خویش به طور خاص و سراسر جهان اسلام به طور عام را عقب ماندگی فرهنگی - علمی از یک سو و استعمار خارجی از سوی دیگر تشخیص داده و عامل اصلی تشدید این وضعیت را نیز حکومت عناصر خود باخته و دست نشانده می دانستند. بر این اساس توجه به این نکته مدنظر آنان بوده که آن شرایط رقت بار به زعم آنان نه نتیجه ی اسلامی بودن که دقیقاً نتیجه ی دوری از تعالیم ناب و رهایی بخش اسلام اصیل بوده است.
مرتضی مصاحب نیا سیدهاشم آقاجری
چکیده: فریدون آدمیت ازمشهورترین مورخان دوره معاصر است که اکثر آثارش را درباره نهضت مشروطیت نگاشته است.آثار او به طور کلی به دو بخش تاریخ تحولات سیاسی و تاریخ اندیشه تقسیم می شود. در بخش تحولات سیاسی او جریان بیداری ایرانیان را از اوایل دوره قاجاریه و پس از شکست ایران از روس آغاز کرده و با آغاز دوره استبداد صغیر به اتمام می رساند. آدمیت در بخش دوم به بررسی آراءاندیشمندانی چون میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا ملکم خان و... می پردازد تا تاثیر آن اندیشه ها را در تدوین ایدئولوژی نهضت مشروطیت روشن سازد. تلاش ما در این نوشتار بر کشف و دست یافتن به مولفه ها و ویژگی های تاریخ نگاری فریدون آدمیت بوده است تا به واسطه آن بتوانیم نگاه وتفکر کلی او را نسبت به تاریخ،فلسفه تاریخ وتاریخ نگاری از پس نوشته هایش استخراج کنیم. به همین منظور با استفاده از متدولوژی قرائت زمینه گرا ضمن بررسی و تحلیل متون تاریخ نگارانه آدمیت به شرایط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و... او عطف توجه نموده تا به درک درست تری از نگاه تاریخی وی نایل آییم. درنتیجه به تاثیرفراوان آموزه های عصر روشنگری مثل اندیشه ترقی بر ذهن او پی برده و متوجه شدیم که او در تمام آثارش با عینک روشنفکری بر تاریخ معاصر نظر افکنده است. موضوعی که مهم ترین ویژگی تاریخ نگاری فریدون آدمیت به حساب می آید.
صدیقه بالی لاشک محمدتقی مختاری
مجلس شورای ملی یکی از اصلی ترین مراجع قانون گذار در ایران بود. با به سلطنت رسیدن رضاشاه، وی کشور را به سمت مدرنیته پیش برد. اما مجلس در این میان نقش اصلی خود را کاملا از دست داده و مطیع دستورات دربار بود. با گسترش روزافزون تجارت، شیلات و ... آگاهی مردم نسبت به مسایل مناطق ساحلی دریای مازندران تغییر یافت و تحولات صورت گرفته در این منطقه بازتاب خود را در پایتخت نشان داد، چرا که وجود راه ها و جاده های احداث شده، بعد مسافت را از میان برده بود. بعد از شهریور 1320 مردم این خطیه از کشور در ارتباط با نیروی متفقین قرار داشتند و تأمین معاش دغدغه اصلی آنان بود. محمدرضا شاه که تازه ر اریکه سلطنت تکیه زده بود، فرصت کافی برای پرداختن به مسایل شمالی کشور را نداشت در حالی که شوروی از همین خلأ سیاسی بهره برده و تلاش داشت تا از طریق تصاحب امتیاز نفت شمال و گسترش روزافزون قدرت خود در شرکت شیلات به نوعی به نفع خود سودجویی کند. در این پژوهش برآنیم تا عملکرد مجلس شورای ملی را در مناطق ساحلی دریای مازندران در محدوده سال های 1304 تا 1332 مورد بررسی قرار دهیم
علیرضا عبادی محمد تقی مختاری
در جریان جنبش مشروطه مجلس به عنوان یکی از مهم¬ترین خواسته¬های مشروطه¬خواهان با فرمان مظفرالدین شاه قاجار در سال 1324ه.ق تأسیس شد. با تشکیل مجلس و اجرای اصل تفکیک قوا کشور ایران از لحاظ ساختار سیاسی در زمره ی کشورهای دارای نظام مشروطه و صاحب پارلمان قرار گرفت. مجلس به عنوان نهادی مردمی، ساختار حکومت را در ایران تغییر داد و به عنوان یکی از مهم-ترین ارکان قدرت در آن دوره مبدل شد. در واقع مجلس و اکثر نمایندگان آن در صدد بودند تا از یک ¬سو قدرت شاه قاجار و طبقات ذی ¬نفوذ و ممتاز جامعه را محدود کنند و از سویی ¬دیگر در رابطه با کشورهای خارجی اصل برابری مراعات و از این راه زمینه¬های رشد و پیشرفت همه جانبه در جامعه فراهم شود. مجلس برای رسیدن به این اهداف، راه بسیار دشواری در پیش داشت. مهم¬ترین دشمن مشروطه و مشروطه خواهان، شاه بود که با کارشکنی های خود مشکلات زیادی را برای مجلس ایجاد کرد. در حالی¬که در ابتدا و در مواردی مجلس توانست بر استبداد شاه قاجار لگام بزند، اما سرانجام این شاه قاجار بود که با کمک نیروهای خارجی و به توپ بستن مجلس بر مشروطه خواهان فائق آمد. علت ناکامی مجلس اول در مواجه با خودکامگی شاه ریشه در جناح¬¬ بندیهای بسیار سست و شکننده¬ موجود در مجلس داشت. ¬هم¬چنین در حالی¬که مجلس در مقابله با طبقه ی خواص جامعه از جمله: درباریان، روسای عشایر، زمین داران بزرگ و حاکمان ایالات با استفاده از پشتیبانی مردم ولایات شروع به مبارزه کرد، اما چون نتوانست در ساختار قدرت این طبقات تغییری ایجاد کند، این طبقات هم¬چنان ذی نفوذ و قدرتمند در جامعه باقی ماندند. در رابطه با کشورهای خارجی نیز در حالی¬که مجلس با ممانعت از دادن هرگونه امتیاز به کشورهای خارجی هم ¬زمان نیز در تلاش بود تا امتیازات داده شده در گذشته را لغو کند، اما ترس از قدرت کشورهای خارجی سبب شد تا نه تنها سیاست تهاجمی بر علیه آنها اتخاذ ننماید، بلکه در مواقعی نیز سیاست منفعلانه در پیش بگیرد.
مرتضی میرحسینی محمدتقی مختاری
پس از فروپاشی دولت صفوی در سال 1135هـ. (آبان 1101 خورشیدی)، ایران برای بیش از هشت دهه در آشوب و ناآرامی فروافتاد و دولت های افشار و زند هم که یکی پس از دیگری بر تمام یا بخش هایی از کشور سیطره یافتند در گذر از این عصر ناکام ماندند. سرانجام یکی از قبایل قزلباش به نام قاجار با رهبری و فرماندهی آقامحمدخان، پس از غلبه بر دیگر رقبا و مدعیان بر گوشه و کنار کشور مسلط شد و سال های بی ثباتی و جنگ به پایان رسید. نخستین فرمانروای قاجار، تهران را به پایتختی برگزید و با ادعای جانشینی صفویان و در اندیشه ی احیای ارزش های آن دوران زمام امور را به دست گرفت. اما پیامدهای سال های طولانی جنگ های داخلی رفته رفته در سیاست و اقتصاد و فرهنگ آشکار می شد و ایران، آسیب دیده و بدون آمادگی قدم به دنیایی گذاشت که در حوادث دهه های اخیر دگرگون شده بود.
فاطمه الیاسی سهراب یزدانی
قرن نوزده قرن انقلابات در اروپا بود و سرعت پیشرفت صنعت و علوم باور کردنی نبود ایرانیان مقیم اروپا برای ترویج آنچه دیده بودند شاه و دربار را به فرنگ بردند ناصرالدین شاه اولین پادشاه در تاریخ جدید بود که به فرنگ سفر نمود شاه ایران ظاهرا ترقی خواه بود اما با توجه به شرایط و جامعه سنتی و روحیه استبدادی شاه نتوانست کاری برای جامعه انجام دهد اما سفر فرنگ مظفرالدین شاه نتایج پرباری داشت وچشم اطرافیان را به دنیایی باز کرد که فقط امکانات برایشان جذاب نبود خواسته شان قانون، آزادی اندیشه بود که در همه در مشروطه خلاصه می شد.
جعفر مرادحاصلی سهراب یزدانی
گفتمان مبارزه ی مسلحانه در میان بخشی از فعالان سیاسی عصر پهلوی دوم پدید آمد و در دهه ی 1350، حکومت پهلوی را با چالش مواجه ساخت. مبارزه ی مسلحانه اساساً برخاسته از ماهیت سرکوب گرانه ی حکومت پهلوی دوم پس از کودتای 28 مرداد 1332 بود. پس از کودتا، امکان هرگونه فعالیت سیاسی قانونی از میان رفت و راه برای توسل به شیوه های خشونت آمیز و زیرزمینی مبارزه ی سیاسی هموار شد. نخستین نشانه های اعتقاد به مبارزه ی مسلحانه در سال های پایانی دهه ی 1340 به وجود آمد و چند گروه مخفی با رویه ی مسلحانه تشکیل شد. در اوایل دهه ی 1350، اندیشه ی مبارزه ی مسلحانه گسترش بیش تری یافت و در دو سازمان مجاهدین خلق ایران و چریک های فدایی خلق ایران متبلور شد. گفتمان مبارزه ی مسلحانه از اواخر سال های دهه ی 1340، تقریباً در آستانه ی نخستین اقدام مسلحانه در بهمن 1349 در سیاهکل، صورت بندی نظری شد. این تکاپوهای نظری در دهه ی 1350 نیز ادامه پیدا کرد. امیرپرویز پویان، مسعود احمدزاده، بیژن جزنی و مصطفی شعاعیان چهار نظریه ی اصلی را در باب مبارزه ی مسلحانه تدوین کرده اند. هر یک از این نظریه ها ویژگی های خاصی دارند و از دیدگاه متفاوتی به مبارزه ی مسلحانه می پردازند. در این پایان نامه، می کوشیم که هریک از این چهار نظریه و ویژگی آ ن ها را بررسی کنیم.
ابراهیم درویشی کاظم میقانی
نهضت جنگل، که به رهبری میرزا کوچک¬خان جنگلی، علیه استبداد و استعمار تشکیل شده بود، نه تنها ازافراد بومی و محلی گیلی و مازنی شامل می شد، بلکه افرادی از قومیت ها و دستجات مبارز دیگر را در درون جای داده بود. جنگلی ها منحصر به گیلان و مازندران یعنی، رشتی، انزلیچی، تالشی و مردمان شمال ایران نبودند، بلکه از ترکان، کردها، لرها و حتی افرادی تاثیرگذار از ملل دیگر، همگی در کنار میرزا و مبارزه حضور داشتند. تفاوت های فرهنگی و قومیتی یاران جنگلی که بعضا با لجاجت ها و خودخواهی ها و سیاست های بیگانه همراه بود، موجب عدم همبستگی نهضت جنگل گردید و جنگلی¬ها به جای جنگیدن عیله استبداد و استعمار، به انشقاق، گسستگی و متعاقب آن به انشعاب، نفاق و خیانت و رویارویی با یکدیگر در افتادند. از عمده ترین قومیت هایی که از ابتدا میرزا را یاری دادند، کردها بودند. ولی با تحولاتی که در سیاست بین الملل از پس جنگ جهانی اول پدید آمد، در اهداف یاران کرد نهضت جنگل نیز تغییراتی حاصل شد. یعنی حامیان انقلاب سرخ و جمهوری شورایی با میرزا کوچک¬خان به تدریج دوری پیدا کردند. از این رو زمانی که خالو قربان و کردهای همراه وی، نهضت جنگل و شخص میرزا را رو به تردید و ضعف دیدند با وعده هایی از طرف دولت، به آن¬ها گرویدند. و در همسویی با بیگانگان با اعزام نماینده به مقر فرماندهی نیروهای دولتی، آمادگی همکاری با حکومت مرکزی را علیه میرزا اعلام کردند. کردها از این برهه تاثیراتی را در ضعیف تر شدن نهضت جنگل تا فروپاشی کامل آن بر جای گذاشتند. این پژوهش برآن است که علل و روند این همبستگی و گسستگی را بررسی نماید. واژگان کلیدی: نهضت جنگل، میرزا کوچک¬خان، خالو قربان، جمهوری شورایی ایران، حکومت مرکزی
لطف الله لطفی سهراب یزدانی
حوزه فرهنگی و تمدنی ایران که مرزهای آن بسی از مرزهای واحد سیاسی کنونی فراتر است، در ابتدای قرن نوزدهم میلادی به صورت جدی تر با فرهنگ و تمدن نوین غربی (تجدد) رویارو شد. در اثر این رویارویی بخش های مختلف تمدن و فرهنگ ایرانی به درجات و در ابعاد مختلف از تجدد غربی تأثیر پذیرفت. بخشی از تاریخ جریان روشنفکری ایران همراه و همزاد سرگذشت جریان تجدد در عثمانی بوده است. لذا سخن گفتن درباره چگونگی آغاز و سیر اندیشه تجدد در ایران، بدون توجه به سرآغاز و سیر و تطور و تکامل جریان روشنفکری در عثمانی امری دشوار است. برای فهم و شناخت ماهیت و حقیقت جریان روشنفکری در ایران، پیش از هر چیز باید به فهم و درک حقیقت روشنگری و روشنفکری در عثمانی نائل آمد. زیرا جریان روشنفکری در ایران چه به لحاظ تاریخی و چه از لحاظ تئوریک و نظری محصول و نتیجه بسط فرهنگ و تفکر جدید در عثمانی است. جریان روشنفکری در ایران را می توان مهم ترین عرصه تلاش فکری اندیشمندان معاصر ایران برای حل مسائل ناشی از برخورد با پدیده غرب دانست. به طوری که برخورد ایران با تمدن غرب، بعد از برخورد ایران با اسلام، مهم ترین پدیده فرهنگی تاریخ ایران بوده است. خاستگاه فکری روشنفکران ایرانی در عصر ناصری، غرب و دنیای جدید بود که فرا روی آن ها گشوده شده بود. پذیرش و انتقال این فکر هم بدون شک نمی توانست بدون آشنایی آنها با تمدن غرب تحقق یابد. بر همین اساس مسافرت و مهاجرت روشنفکران ایرانی به کشورهای غربی یا مناطقی که تحت تأثیر افکار غربی قرار داشتند خمیرمایه فکری روشنفکران ایرانی را شکل داد. روشنفکران ایرانی گروه اجتماعی نسبتاً جدیدی بودند که در واکنش به رویارویی ایران با تجدد، پا به عرصه وجود گذاشتند. از همان آغاز مجذوب ایده های جدیدی هم چون علم گرایی، عقل گرایی، طبیعت گرایی، پیشرفت، سکولاریسم، پارلمانتاریسم و مفاهیمی از این دست شدند. ورود پاره ای از عناصر و آموزه های مدرنیته به جامعه ایران، برای نخستین بار در تاریخ ایران، اقتدار نظام سیاسی حاکم را نه از سوی شاهزادگان، سرداران و رقیبان بالقوه و بالفعل، بلکه از سوی گروهی به نام روشنفکران به چالش جدی گرفت و این تحولی است که در مطالعه تاریخ معاصر ایران، باید به مثابه یک نقطه عطف، مورد شناخت و کاوش دقیق قرار گیرد. اما درک و فهم این دگرگونی های ژرف و گسترده، جز با مطالعه کانون های روشنفکران ایرانی خارج از کشور میسر نخواهد بود. در این ارتباط این تحقیق به بررسی یکی از این کانون ها که کانون حوزه عثمانی است، خواهد پرداخت.
مرضیه محمدی محمد مختاری
چکیده موتمن الملک (میرزا حسین خان پیرنیا ) فرزند مشیرالدوله وزیر امور خارجه و رئیس الوزراء دوره مظفرالدین شاه از روشنفکران عصر خود بوده که تحصیلات عالی اش را در اروپا گذرانده و با افکار مترقی آگاه بود ،همچنین او و برادرش مشیرالدوله در ترغیب پدرش در حمایت و همراهی با آزادی خواهان نقش به سزایی داشته و به حق وجود آنان بود که آزادی خواهان توانستند با تنظیم قانون اساسی به هدف خود یعنی تأسیس مجلس شورای اسلامی برسند موتمن الملک با قبول چند دوره به عنوان نماینده و رئیس مجلس خدمت چشمگیری به مردم ایران و اجرای قانون اساسی کرد کلید واژه :موتمن الملک ،روشنفکران ،آزادی خواهان ،قانون اساسی ،مجلس
امین قرابیگلو سهراب یزدانی
چکیده ندارد.
منصور موسوی محمدتقی مختاری
چکیده ندارد.
زهرا تقی زاده هاشم آقاجری
چکیده ندارد.
رضا جاوید سعید ذکایی
چکیده ندارد.
مهتاب مردفرد محمدتقی مختاری
چکیده ندارد.
پریسا نوروزی سهراب یزدانی
چکیده ندارد.
پروین قدسی زاد سهراب یزدانی
سالهای 1332-1320 مقطعی خاص برای مطبوعات ایران بود. پیدایش فضای سیاسی باز موجب رشد کمی و کیفی مطبوعات شد. نابسامانی اقتصادی در پی ورود قوای اشغالگر و ناتوانی دولت ها در رفع معضلات اقتصادی سبب درگیری مطبوعات با دولت ها در طیف وسیع شد. ناپایداری دولت ها که در فواصل زمانی کوتاه یکی پس از دیگری روی کار می آمدند و موجب بحران در وضعیت اداری کشور می شدند، جراید را به اعتراض واداشت و به جبهه گیری بسیاری از آنان در قبال سیاستهای اتخاذ شده دولت منجر گردید. پیوند جراید با احزاب سیاسی یکی از شاخصه های اصلی این برهه از زمان بود که به صورت مطبوعات حزبی، عملکردی تاثیرگذار در روند سیاسی کشور داشت . بدین ترتیب گروه زیادی از نشریات در راستای هدفهای حزبی درآمدند. با اینهمه گروه دیگر بی توجه به فضای مطلوب برای روزنامه نگاری آزاد همچنان در وابستگی به دولت اصرار ورزیدند. در مقابل آنان تعداد اندکی از روزنامه های ملی فعالانه در جامعه مطبوعات ظاهر شدند و در اواخر دهه 20 در آغاز جنبش برای ملی کردن نفت حضور آنان چشمگیرتر از اوایل دهه شد. انتقاد جراید از حضور قوای متفق و مداخلات آنان در امور سیاسی، همچنین هتاکی نسبت به نمایندگان مجلس و برخورد تند گروهی از آنان با دربار، موجب تضیقات دولتی در امر مطبوعات شد که توقیف های پیاپی جراید را به دنبال داشت . بدین ترتیب سانسور و تحدید مطبوعات همگام با آزادی قلم در دهه 20 حکمفرما گردید. در واکنش به فشارهای دولتی، نظام جانشینی سامان گرفت و مدیریان جراید برای مقابله با توقیف های مکرر و حفظ بقای روزنامه به امر جانشینی جراید به جای روزنامه توقیف شده روی بردند. همچنین برای تامین حقوق صنفی روزنامه نگاران توام با پیشبرد اهداف سیاسی آنان، اتحادیه های مطبوعاتی شکل گرفت . ولی با وجود تلاش اربابان جراید برای گریز از انحصار قلم، لوایح متعددی به منظور اختناق مطبوعات به مجلس ارایه گردید که در نهایت به تصویب قوانین مطبوعاتی منجر شد. بدین ترتیب مطبوعات دهه 20 به دلیل اتخاذ گرایشهای سیاسی متضاد موفق به تفاهم فکری نشدند از اینرو در برخورد با هیئت حاکمه متحمل خسارات فراوان گشتند.
ساسان طهماسبی سهراب یزدانی
بعد از برپایی نظام مشروطه کشور دچار هرج و مرج شد و تشکیلات قراسوران قادر نبود به این اوضاع آشفته خاتمه دهد دو کشور روس و انگلیس که در ایران صاحب منافع زیادی بودند مدام به دولت ایران اعتراض می کردند و می خواستند با این ناامنی خامته داده شود ولی سازمانهای تامینی که دولت بوجود آورده بود مانند امینه دولتی ، ژاندارم پلیس و ژاندارمری مالتا هیچ کدام موفق نبودند. در سال 1329 دولت مورگان شوستر را برای اصلاح مالیه و یالمارسن را برای تشکیل ژاندارمری استخدام کرد، شوستر در مدت فعالیت خود ژاندارمری خزانه را که نسبتا کارآمد بود تاسیس کرد ولی به علت مخالفت روسها شوستر از ایران اخراج شد. ولی یالمارسن به کار خود ادامه داد و در سال 1330 ژاندارمری رسما کار خود را آغاز کرد و افواج آن در سراسر کشور مستقر شدند و تلاش زیادی برای خاتمه دادن به ناامنی انجام داد که موفقیت آمیز بود.با شروع جنگ جهانی در سال 1332 ژاندارمری از آلمانیها حمایت کرد و به نفع انها وارد جنگ شد و از تهران به غرب کشور مهاجرت کرد و با کمک عثمانی با روسها به جنگهای متعددی پرداخت. بعد از جنگ دوباره ژاندارمری درگیر مسائل سیاسی شد. در سوم اسفند 1299 رضاخان فرمانده آتریادقزاق ساکن قزوین و سید ضیاالدین کودتا کردند، تعدادی از افسران ژاندارم در کنار کودتاچیان بودند و ژاندارمهای مقیم تهران هیچ مقاومتی در مقابل کودتاچیان انجام ندادند. بعد از کودتا تعدادی از افسران ژاندارمری بهع مناصب نظامی منصوب شدند ولی در این زمان رقابت آنها با قزاق ها آغاز شد ، سید ضیا الدین سعی کرد از ژاندارمری در مقابل قزاق استفاده کند ولی موفق نشد و سقوط کرد بعد از او قوام السلطنه این کار را ادامه داد ولی رضاخان مانع او شد و فرمان تشکیل ارتش متحدالشکل را صادر کرد.