نام پژوهشگر: افسانه رمضانی

تحلیل و بررسی جنسیت و نقش های جنسیتی در داستان های فریبا کلهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  افسانه رمضانی   علی ااکبر سام خانیانی

چکیده جنسیت موضوع مهمی است که امروزه مورد توجه محققان حوزه های مختلف قرار گرفته است. جنسیت در شکل گیری احساسات، افکار، رفتار ها و کنش های ما با یکدیگر نقش کلیدی ایفا می کند. هویت جنسیتی به ویژه در کودکی از طریق فرآیند جامعه پذیری شکل می گیرد. داستان ها نقش موثری در انتقال فرهنگ، جامعه پذیری و نقش پذیری کودکان دارند. نقش جنسیتی از مهم ترین نقش هایی است که کودک باید در زندگی بیاموزد و آثار داستانی در تثبیت نقش جنسیتی موثر است. جمله هایی که درباره ی جنسیت در هر متن به کار می رود، به طور سازنده بخشی از تصور جنسیتی در ذهن مخاطبان است. علی الخصوص وقتی به ادبیات کودک نظر می اندازیم شاید این انتقال فرهنگی، بار بیشتری داشته باشد. ذهن آماده و پذیرنده ی کودک که در حال شکل گیری هویت جنسیتی خویش است، با خواندن داستان و کتاب، به طور کلی در پی یافتن نقش های جنسیتی است. کودکان و نوجوانان به دلیل تمایلات خاص و ویژگی باور پذیری، بیشتر به داستان علاقه مند هستند. ماجرا ها و حوادث آن را باور می کنند و تحت تأثیر آن قرار می گیرند و از اعمال و حرکات و رفتار قهرمانان داستان تقلید می کنند. تحلیل نقش هایی که از دختران و پسران در داستان ها ارائه می شود، به درک بهتر پذیرش نقش های جنسیتیِ کودکان کمک می کند. این پژوهش به تحلیل جنسیت و نقش های جنسیتی در آثار فریبا کلهر نویسنده ی پرکار حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان پرداخته است. طبق نظریه پارسونز فعالیت ها در نظام اجتماعی به چهار حوزه تقسیم می شوند: امور اقتصادی، امور سیاسی، امور اجتماعی و امور فرهنگی. از این روی، بر اساس الگوی مسعود چلبی از نظریه پارسونز، نقش های افراد را می -توان به کنش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم کرد. در این پژوهش نقش های جنسیتی بر اساس این الگو بررسی خواهد شد. زن، قهرمان اکثر داستان ها و در نقش های مختلف نمود یافته است. زنان در این داستان ها فعال هستند و در کنارشان مردان قرار دارند. زن به عنوان یکی از محور های مهم زندگی اجتماعی، می تواند جایگاه ویژه ای داشته باشد. نقش هایی را که او به عنوان دارنده یک منزلت بزرگ اجتماعی ایفا می کند قابل تأمل و بررسی است. از ویژگی های بارز داستان های کلهر، مونث بودن شخصیت اصلی داستان هاست. نویسنده با انتخاب شخصیت های مونث برای داستان هایش رفتار، گفتار، و خواسته های زنان را بازتاب می دهد. یکی دیگر از وِیژگی های این داستان ها حذف صدای جنس مذکر است و صدای غالب صدای زنانه است. شخصیت های زن را با اسم به خواننده معرفی می کند و زن در داستان هایش هویت شخصی دارد. کلهر در داستان های اولیه زنان را در نقش های کلیشه ای نمایش داده است. گاه این کلیشه ها به صورت آشکار دیده می شود و گاه در لایه های پنهان به تقویت این کلیشه ها می پردازد. و متن یاری رسان تثبیت این کلیشه ها در ذهن بارور کودک است. در داستان های مورد بررسی خانواده فقط به شکل هسته ای تصویر نشده است. نگاه سنتی به تقسیم کار در درون خانواده ( پدر فعال و مسول خانواده و مادر به عنوان سرویس دهنده به اعضای خانواده) در آثار اخیرش دیده نمی شود. نسبت دادن ویژگی هایی به شخصیت های زنانه مانند دانایی، قدرت، حمایت گری دیده می شود. واژگان کلیدی: نقد جامعه شناختی، ادبیات کودک و نوجوان، داستان های فریبا کلهر، جنسیت، نقش های جنسیتی، تالکوت پارسونز