نام پژوهشگر: طاهره آسیادار
طاهره آسیادار عین اله خادمی
یافتهها حاکی است که نظریهی حرکت جوهری، از جمله ابتکارات اندیشهی ملاصدرا است که برخلاف آراء ارسطو و ابنسینا که تغییر را تنها درچهار مقولهی کم، کیف، أین(مکان) و وضع(موقعیت) ممکن میدانستند، بر تغییر در جوهر نیز اصرار میورزد و به اثبات آن میپردازد. از مهمترین مباحث مندرج در این پژوهش این است که بر اساس حرکت جوهری، نظام طبیعت، یکپارچه حرکت است و با شوق ذاتی به سمت غایت حرکت خویش، در تلاش و تکاپوست. انسان نیز به عنوان جزئی مهم در این نظام، در حرکتی به سمت کمال و غایت خویش ره میسپارد و موطن حرکت جوهری انسان، نفس اوست. نفس، از این منظر مورد توجه اکید ملاصدرا قرارگرفته است. تحقیق حاضر به این مسئله پرداخته است که با بررسی ویژگیهای نظریهی حرکت جوهری، دلالتهای آن را در مباحث تربیتی بیابد. برای نیل به این منظور با استفاده از روش تحلیل و تفسیر مفهومی، نظریات متعدد صدرالمتألهین در زمینهی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی مورد بررسی قرارگرفت و به سوالاتی در زمینهی تعریف و وجود حرکت، تعریف و تبیین حرکت جوهری، بررسی دلالتها و نتایج متافیزیکی حرکت در جوهر پرداخته شد و از دیگر مسائل مورد توجه این پژوهش، تبیین جایگاه انسان در نظام هستی و سرانجام بررسی دلالتهای نظریهی حرکت جوهری ملاصدرا برای نظام تربیتی بودند. نتایج حاصل از این پژوهش بر این مسئله تأکید دارد که سیر صعودی در تغییر و تحول موجودات عالم با توجه به نظریه حرکت جوهری، ضرورت وجود تربیت ویژه در سنین مختلف رشد و تغییر انسان را به دنبال خواهد داشت. همچنین اراده و آزادی انسان به عنوان ویژگی بارز او، تأثیر غیرقابل انکاری بر سعادت یا شقاوتش دارد. با توجه به اینکه طبق مفاهیم و اصول نظریهی حرکت جوهری، انسان، قوه و استعداد پذیرش هر نوع تربیتی را دارد و هر صورتی را که برگزیند، ماهیت اصلی او را شکل میدهد، شناخت و معرفت صحیح، میتواند به این ویژگی خدادادی انسان، جهتی معنادار بخشد.