نام پژوهشگر: فاطمه صمدزاده طریقت
فاطمه صمدزاده طریقت محمود دارم
پی ریزی یک ساختار اجتماعی موزون نیازمند مشارکت تمام اعضا درسیستم وظایف اجتماعی همبسته است. تزریق سازمان یافته ی قدرت در سیستم، پایداری همزیستی همیارانه را تضمین می کند. در این بررسی سعی بر آن شده است که مسأله ی تقسیم قدرت در روند بازسازی اجتماعی رمان "کوری" ژوزه ساراماگو با به کارگیری مفاهیم اجتماعی روان شناختی مطالعه شود. پس از این که جامعه دچار وضعیت بحرانی نادری می شود، دولت مصیبت زدگان را مجبور به زندگی در فضای کنترل شده ای می کند که مهم ترین ویژگی آن افزایش توان نظارتی مقامات دولتی است. ساختار اجتماعی به تصویر کشیده شده در رمان در دو سطح به بن بست می رسد. نخست، کنترل دولتی بحران محکوم به شکست است، زیرا دولت با مقدم شمردن حفظ تمامیت سیاسی خود بر تأمین سلامت و نیازهای اولیه ی شهروندان اشتباه تاریخی قدرت های استبدادی را تکرار می کند. دوم، بازسازی اجتماعی جامعه ی بسته ی نابینایان نیز به شکست می انجامد، زیرا مرجعیت قاعده ی اجتماعی "تناسب توانایی و نیاز" (که دلیل همزیستی همیارانه بوده است) در میانه ی کار از دست می رود. در نتیجه، تقسیم نابرابر امکانات، نبود مدیریت همگانی، و تصاحب نامعقول قدرت منجر به در هم ریختگی اصول همزیستی همیارانه می شوند.