نام پژوهشگر: سبحان موحدی

مکانیابی مراکز نواحی و محلات شهری با استفاده از مفاهیم اختلاط کاربری ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  سبحان موحدی   محمد کریمی

در نظام سنتی شهرنشینی در ایران، عنصر محله و مرکز آن، عنصری هویت بخش به حساب می آمده است که اهالی محل نیازهایشان را با مراجعه به آن مرتفع می ساختند. توسعه سریع شهرها که از پیامدهای انقلاب صنعتی محسوب می شد، منجر به گسترش نظریه های نوین شهرنشینی که بر پایه توسعه حمل و نقل شکل گرفته بودند، گردید. در این نظریه ها کاربری ها اغلب به علت ماهیت آلوده کننده خود، از هسته های سکونتی شهرها فاصله گرفته و محله و مرکز آن جایگاه خود را از دست داد. در دهه های اخیر رویکرد های نوین شهرسازی بر توسعه اختلاط کاربری های شهری و احیا بافت مرکز محله و ناحیه تاکید دارند. بر این اساس میتوان محلات نوینی را شکل داد که در آنها عنصری به نام مرکز محله وجود داشته که کلیه کاربری های مورد نیاز ساکنان محله در این مرکز واقع هستند. وجود چنین مراکزی باعث کاهش و از میان رفتن پیامد های منفی تفکیک کاربری ها از جمله افزایش عبور و مرورهای غیر ضرور شهری خواهد شد. هدف از این تحقیق مکانیابی مراکز محلات و نواحی شهری بر پایه توسعه مدلی مبتنی بر گزاره های شهرسازی مطرح شده در رابطه با مکانیابی مراکز محلات و نواحی شهری و مفاهیم اختلاط کاربری ها، در محیط سیستم اطلاعات مکانی و با استفاده از تحلیل های آن است. در این تحقیق ضمن ارائه و معرفی پنج شاخص مکانی مرکز محله به منظور سنجش مجاورت تقاطع ها به عنوان واحد تحلیل مکانی با کاربری های شاخص آموزشی، مذهبی، تجاری و فضای سبز، شاخص دسترسی به گره به منظور سنجش دسترسی تقاطع ها به قطعات ملکی، شاخص دسترسی به زیرساخت حمل و نقل عمومی به منظور سنجش دسترسی تقاطع ها به زیرساخت های حمل و نقل عمومی، شاخص اختلاط کاربری به منظور سنجش وضعیت اختلاط کاربری پیرامون تقاطع های کاندید مرکز محله و ناحیه و شاخص ارتباط مراکز به منظور سنجش وضعیت ارتباط مراکز محله و ناحیه پیشنهادی در قالب مدلی یکپارچه به مکانیابی مراکز محلات و نواحی شهری پرداخته شده است. ضمن بررسی نتایج بدست آمده، مدل در یک فرایند تکرار و تعدیل، تا حد ممکن اصلاح شد. شاخص ها برای محلات ناحیه سه منطقه هفت شهر تهران به کارگرفته شده و مدل در دو مرحله، ابتدا در شناسایی نقاط کاندید و سپس در رتبه بندی مراکز پیشنهادی برای محلات پنج گانه ناحیه سه و خود ناحیه به طور مجزا استفاده گردید. نتایج حاصل شده، نشان دهنده عملکرد مناسب و قابل توجیه مدل در شناسایی تقاطع ها و راسته های جاذب جمعیت در سطح محلی و ناحیه ای است. با توجه به شاخص های محاسبه شده، راسته های میدان هفت تیر و خیابان انقلاب و تقاطع های خیابان های مفتح و مطهری و بهار و طالقانی، برای مرکز ناحیه مناسب تشخیص داده شدند.