نام پژوهشگر: وحید میره بیگی
وحید میره بیگی امید قادرزاده
در دنیای پیچیده و پرتنش کنونی، کنش گران اجتماعی در مواجهه با دنیای اجتماعی به مثابه برسازندگان فرهنگ عمل می کنند و عاملیّتِ آنان پیامدهایی خاص به دنبال دارد. نوشتن و درج مطالب روی اسکناس ها پدیده ای به نسبت نوین است که تفاسیر مختلفی درباره ی آن شکل گرفته امّا تا کنون مورد بررسیِ علمی قرار نگرفته است. در پژوهش حاضر که به روش کیفی و شیوه ی نظریه ی زمینه ای انجام شده است، به قصد راه بُردن به تفاسیرِ اسکناس نویسانِ کرمانشاهی، با 26 اسکناس نویس مصاحبه-ی عمیق انجام گرفت. متن مصاحبه ها به هدفِ استخراجِ نظریه ای زمینه ای به روش کدگذاریِ سه گانه تحلیل گشت. در مجموع و پس از تلخیص کدها و مقولات، 205 مفهوم، 22مقوله ی محوریِ عمده و یک مقوله ی هسته استخراج گردید. نتایج نشان داد که کنش گران در واکنش به «ساخت محدود فرصت های سیاسی»، «اختلال رابطه ای»، «فشار و استرس معیشتی» و «عقده و محرومیت» به پدیده ی اسکناس نویسی روی می آورند. در این میان «نبود منع قانونی» به عنوان زمینه ی تسهیل گر و «تأثیر رسانه های بیگانه» به عنوان شرایط مداخله گر عمل می کنند. کنش گران در راهبردهای خویش اسکناس نویسی را به منظور «ارتباط با دیگران و جلب توجه/ بازسازی سرمایه ی اجتماعی» و ساختنِ «کانال ارتباطی جدید» انجام می دهند. و اسکناس را به مثابه ابزاری برای «اعتراض»، «کنش سیاسی مخفی»، «تخلیه ی روانی» و «تفنّن» تجربه کرده و نیز برای «ترویج مذهبی» به کار می گیرند. آن ها «رسانه شدگیِ پول»، «مقاومت پنهان» و «آگاهی بخشی» را پیامدهای مثبت این امر و «آسیب اقتصادی» و «جلوه ی نامناسب ملّی» را پیامدهای منفیِ آن تلقی می-کنند. مقوله ی هسته ی مربوط به تفاسیرِ آن ها از اسکناس نویسی، «برساخت شبکه ی ارتباطیِ جدید به مثابه جایگزین محدودیت ها» است. با توجه به قرابتِ این کنش اجتماعی نوپدید با گرافیتی، دیوارنویسی و امثالهم، امید است پژوهش های آتی در این موارد به روشن شدنِ بیش تر روایت و نگرش های کنش گران و تعاملات رضایت بخش تر منجر گردد.