نام پژوهشگر: اسدالله نوروزی
معصومه امیرزاده اسدالله نوروزی
آنچه در این رساله خواهید خواند جستجوی رد پای کلام امام علی (علیه السلام) در سخن سعدی اعم از گلستان،بوستان،قصاید و غزلیات است.ما عوامل تاریخی و ادبی را مورد بررسی قرار داده و به دنبال شباهت های مضمونی و ساختاری بین سخن امام (علیه السلام)می گردیم و نمونه هایی از این شباهت ها را ذکر کرده و دلایل این شباهت را ذکر می کنیم.دلایلی که ریشه در تاثیرپذیری ادیبان پارسی از قرآن و حدیث دارد و به آغازین آثار ادبی در تاریخ ادبیات ایران باز میگردد.
منصور امیری اسدالله نوروزی
چکیده سعدی یکی از سرآمدان نظم و نثر در قرن هفتم هجری است که تأثیری شگرف بر شاعران و نویسندگان بعد از خود گذاشته است. وی در همهی قالبهای شعری قلم زده و در نثر فارسی شیوهاش بر مبنای مقامهگویی است . تلفیق نظم و نثر در گلستان و تقسیم آن به ابواب مختلف و به کارگیری واژهها و اصطلاحات عامیانه و ضربالمثلها، ویژگی و تشخّصی خاص به نثر او بخشیده است که قبل از او سابقه چندانی نداشته است. به همین دلیل نویسندگان بسیاری بعد از او کوشیدهاند به اقتفای سبک سعدی آثاری در این زمینه خلق کنند. جامی، مجد خوافی، قاآنی، میرزا ابراهیم مدایحنگار و قائم مقام و... از جمله کسانی هستند که در این مسیر گام برداشته و به تقلید از نثر گلستان سعدی قلم زدهاند. در این تحقیق کوشیده شد تا نثر قائم مقام فراهانی که به دلیل توجّه به عوامل زیبایی کلام سعدی، توانسته موفّقتر از دیگران در عرصهی تقلید از سعدی عمل کند از لحاظ ساختار زبانی با ذکر نمونههایی مشابه با نثر گلستان سعدی مطابقت داده شود، بنابراین به شباهتهای این دو اثر از لحاظ ساختار زبانی پرداخته شد. و در ادامه کار دو اثر دیگر (ملستان، پریشان) که در همین دوره نوشته شده است نیز از همین لحاظ بررسی گردید تا میزان موفقیّت قائم مقام در تقلید از سعدی نسبت به دیگر مقلّدان آن آشکارتر گردد.
زهرا مکتوبیان بهارانچی اسدالله نوروزی
بررسی ضرب المثل های بندر خمیر و میناب امثال و حکم یکی از کهن ترین تراوش های ذهن است که از دوردست های تاریخ به یادگار مانده است. این جملات نسبتا? کوتاه اغلب آهنگین و دربردارنده ی پند و دستور اخلاقی است. ضرب المثل ها در مناطق مختلف مفهوم یکسانی دارند و تنها تفاوت آن ها در زبانشان است، البته در تعدادی از موارد در یک منطقه ضرب المثلی به کار می رود که در منطقه ی دیگر کاربرد ندارد. به غیر از موردی که عنوان شد در بقیه ی آن ها می توان نمونه ای فارسی را جست و جو کرد. شهرستان های بندر خمیر و میناب پیشینه ی ادبی و فرهنگی بسیاری دارد که آن ها را شایسته- ی مطالعه و بررسی می سازد و بیم آن می رود که اگر این گنجینه های ادبی ثبت و ضبط نشود گذر زمان ان ها را به فراموشی بسپارد. این پژوهش به منظور پاسخگویی به چنین نیازی در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول به کلیات پژوهش اختصاص دارد. در فصل دوم ضرب المثل های مشترک بین بندرخمیر و میناب به ترتیب حروف الفبا آورده خواهد شد، فصل سوم شامل دسته بندی ضرب المثل های بندر خمیر به چهار دسته می شود، در فصل چهارم نیز مانند فصل سوم، ضرب المثل های میناب به چهار دسته تقسیم می شوند و در آخر فصل پنجم که شامل نتیجه گیری و تعلیقات است خواهد آمد.
عفت دولابی اسدالله نوروزی
چکیده انتظار حالتی روانی است که سبب وجود آمادگی در شخص و زمینه ساز تحول در معرفت، احساس، رفتار و عمل آدمی می شود تا لایق رسیدن به چیزی که منتظر آن است، شود. شعر"انتظار" به خصوص وجه دینی آن در میان شاعران ایرانی، جایگاه شایسته ای دارد و حافظ از زمره ی شاعرانی است که انتظار در سراسر دیوان او نمود دارد. هدف پایان نامه ی حاضر و آنچه که این پژوهش را نسبت به دیگر پژوهش های انجام شده، متمایز می کند، رویکرد کلی و همه جانبه ای است که در این پایان نامه تلاش شده است در مورد مفهوم انتظار در شعر حافظ انجام گیرد و تمامی ابعاد انتظار را ازجمله: انتظار غنایی، انتظار منجی، انتظار تاریخی، انتظار محبوب آسمانی و انتظار تحول اجتماعی، شامل می شود. شیوه ی کار بدین شرح است که مصادیق موجود با مفهوم انتظار در دیوان حافظ، به دو صورت دسته بندی شده اند: دسته بندی نخست براساس ویژگی های منتظِر و دسته بندی دوم براساس منتظَر یا فرد مورد انتظار واقع شده می باشد و در ذیل هر عنوان، توضیحاتی برای روشن شدن مطلب آمده است. در مجموع 253 بیت و 11 غزل با مفهوم انتظار، از دیوان حافظ استخراج شد. آنچه از بررسی مصداق های گردآوری شده، به دست آمد، به این شرح می باشد: بیشترین نمود انتظار در دیوان خواجه به انتظار غنایی(انتظار معشوق، همسر، فرزند، ساقی) اختصاص پیدا می کند. انتظار در شعر خواجه شش ویژگی آشکار دارد: صبر، امیدواری، جاودانگی، دعا، سوختن و ساختن، پیامبری صبا انتظار مطرح شده در شعر حافظ، انتظاری است همراه با تلاش و تکاپو که مخاطب خویش را نوید می بخشد و امیدوار می سازد: عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد هر که را در طلبت همت او قاصر نیست وجود حس انتظار در اشعار خواجه و ویژگی های ملازم آن بر جذابیت شعر او افزوده است و سبب شده است مخاطبان بسیاری از عوام و خواص دیوان او را مطالعه کنند.
فاطمه جهانبانی جواد دهقانیان
یکی از مهم ترین و موثرترین برخوردهای فرهنگی کشور ایران بعد از ورود اسلام، تماس و ارتباط با تمدن غرب بوده است. از آنجا که تماس و ارتباط بین شرق و غرب در دور? قاجار به اوج خود رسیده است، این رساله در پی آن است به بررسی تصورات ایرانیان از غرب در مجموعه ای از متون این دوره بپردازد. در این مجموعه افزون بر سفرنامه ها که حاوی اولین برخوردها و تصورات شرقیان از غرب است، آثار داستانی و نمایشی نیز انتخاب شده اند تا تصویری جامع تر از چگونگی انعکاس تصویر غرب در آثار آن عصر به دست آید. این آثار شامل ( سفرنامه میرزا ابوطالب اصفهانی، سفرنامه حاج سیاح، سفرنامه اول و دوم ناصرالدین شاه، مسالک المحسنین طالبوف، سیاحت نامه ابراهیم بیگ، و نمایش نامه جعفر خان از فرنگ آمده حسن مقدم) است. این رساله در ابتدا بخشی را به (مقدمه، موضوع تحقیق، اهمیت انتخاب آن، روش تحقیق، و پیشینه تحقیق) اختصاص داده و سپس کلیاتی را دربار? رابطه ایران و غرب در ادوار مختلف تاریخی مطرح کرده و به بررسی مفهوم فرنگ، و واکنش های مختلف ایرانیان در برابر غرب پرداخته است. در بخش دیگر ژانر ادبی سفرنامه، انواع سفرنامه ها در دوره قاجار، ویژگی نثر این دوره، و شیوه داستان و نمایش نامه نویسی عصر قاجار را مورد بررسی قرار داده و فصل اصلی را به بررسی نگاه و تصورات سیاحان، داستان نویسان و نمایش نویسان شرقی از غرب در آثارشان اختصاص داده است، قسمت پایانی این نوشته شامل نتیجه-گیری از مباحث مطرح شده می باشد. بررسی آثار نویسندگان دور? قاجار (سیاحان، داستان نویسان، نمایش نامه نویسان) نشان می دهد که هر دو وجهه (مثبت و منفی) غرب در آثار این گروه ها به نمایش گذاشته شده است، هرچند چهر? مثبت غرب خصوصاً در سفرنامه ها نمود بیشتری دارد اما (داستان نویسان، نمایش نویسان) با احتیاط بیشتری راجع به وجوه مختلف این تمدن اظهار نظر کرده اند.
لیلی اسلامی اسدالله نوروزی
اشعار عامیانه (فولکلور) نوعی ادبیات منظوم شفاهی کهن و حاصل دستاوردهای فکری و ذهنی است که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و با آنکه مکتوب نیست ، با افقهای اندیشه و حیات معنوی و فرهنگی جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد. اشعار فولکلوریک قشم نیز برگرفته از فرهنگ عامیانه وکیفیت زندگی و احساسات و تجربیات و اصول اخلاقی مردم این منطقه , شفاهی و متمایز از زبان مرسوم است. اشعاری که می تواند نوع زندگی و مناسبات اجتماعی را با همه زشتیها, ضعف و قوت, همواری و ناهمواری منعکس کند. در این رساله سعی می شود اشعاری را که معمولاً بیشتر پیرامون قشم, عروسی, زن و دریا است دسته بندی شود و به میزان علاقه مندی مردم به اشعار بومی عاشقانه توجه شود. جمع آوری این سروده های بومی ما را متوجه می سازد که ویژگیهای بومی و منطقه ای رنگ و بوی خاصی به اشعار می بخشد,تصنیف های مخصوص عروسی از شادی ,هیجان و زیبایی بیشتری برخوردار است,نگاه به زن مرد سالارانه بوده و با تحکم ,زورگویی و خشونت همراه است. اشعاری که در شادی و غم از اعماق درون انسانهایی ساده و بی پیرایه به زبان آمده ،در اذهان عوام چرخیده و هر آنگاه برش و صیقلی خورده است نشانگر فرهنگ و تمدن سواحل نشینانی است که تابش خورشید جنوب ایران بر دل های دریایی آنان روشنایی بخشیده و از نسیم روح بخش دریا بی تأثیر نبوده اند. با نگاهی به ادبیات شفاهی این منطقه با ریزه کاری های گوناگونی آشنا شده و با جنبه های پیچیده تجربیات این مردم و اطلاعات به دست آمده از اذهان عوام با این منطقه،رسوم و عقاید مردم آن بیشتر آشنا شده و خواهیم توانست نوع نگاه آنها به زندگی را دریابیم. علاوه بر آن میزان علاقه مردم به اشعار عامیانه را نشان داده و با ترجمه و آوانگاری اشعار درجهت ثبت گویش منطقه و معرفی ادبیات آن گامی برداشته و پژوهشگران در این عرصه را یاری رسانیم . در زبان عامیانه به جشن ازدواج عیش گفته می شود جشنی که سه شبانه روز قبل از شب زفاف و تا هفت شب پس از آن به طول می انجامد. در این جشن عروسی , عروس و داماد از جایگاه ویژه ای برخوردارند, عروس ملکه دربار شاهانه, و داماد امپراطوری است که مقر سلطنت او حجله گاهی است مزین به چراغ , گل , آینه و تورهای رنگی که در خانه عروس جهت شروع روزهای آغازین زندگی مشترک به سلیقه هنری توسط خانواده عروس مهیا گشته است. در این میان گرفتن لقب بی بی برای عروس خانم و شاه برای داماد اولین هدیه عروسی وداشتن دو ساقدوش برای هر کدام دراین مراسم ره آورد اولین سفر زندگی است. به ترانه هایی که توسط چهار زن به سبک دو به دو در عروسی های قشم بدون استفاده از سماع می خواندند در زبان محلی باسنک گفته می شده است. شیوه اجرای این ترانه ها به این شکل بوده است که این چهار زن دو به دو روبروی هم قرار گرفته و به دوگروه تقسیم می شده اند. دو نفری که از حافظه قوی تری برخوردار بوده (جلویی ) یک بیت از ترانه را خوانده و دو نفر دیگر (جوابی) آن بیت را تکرار می کرده اند. قبل از اتمام بیت توسط جوابی ها,جلوی ها بیت دیگررا شروع می کرده اند. ترانه های مخصوص واسونک آهنگین بوده ومهارت این چهار تن ضرورت کاربرد سماع را منتفی می نموده است. امروزه از واسونک و گروه واسونک زنها در مراسم عروسی خبری نیست و این گروه جای خود را به گروه سرود ( همراه باسماع) داده اند. به این شکل که با یک(تک خوان) یا و دونفر دوبیت ترانه ارائه شده و جوابی ها که در یک گروه تقریباً ده نفره هستند دربین این دوبیت, دو بیت تکراری را جواب می دهند. نزدیکی ساحل نشینان قشم به دریای جنوب ایران و آرزوها و پیوند آنها با دریایی که می تواند یاد و خاطره مردمان این مرزو بوم را در خود نهفته باشد.و به گونه ای هم راه گذر، هم منبع کسب روزی و هم دست مایه تمدد اعصاب آنان باشددراشعار عامیانه انعکاس یافته است.. کمتر کسی را در این پهنه از سرزمین ایران می توان یافت که تجربه نزدیک و مانوس شدن با دریای سواحل قشم را نداشته باشد و حداقل با فرو رفتن در دریا ، غصه های خود را به این آبهای روان نسپرده باشد.
اسدالله نوروزی حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف
اهمالکاریتحصیلی یکی از شایع ترین مشکلات در سطوح مختلف تحصیلی است که همبستههای متفاوتی می تواند داشته باشد. بر ایناساس، در پژوهش حاضر، از میان همبستههای زیادی که اهمالکاریتحصیلی دارد رابطهی متغیرهایی چون کمالگرایی و کیفیتزندگی با اهمالکاریتحصیلی مورد بررسی قرارگرفت و همچنین رابطهیکمالگرایی با کیفیتزندگی نیز مورد سنجش قرارگرفت. شرکتکنندگان پژوهش حاضر، 242 دانشجوی دختر و پسر رشته های مختلف تحصیلی در مقطع کارشناسی بودند. «مقیاساهمالکاریتحصیلی، فرم دانش آموزسولومون و راتبلوم»(apss)، «مقیاس چندبعدی کمالگرایی فراست» (fmps) و «مقیاس کیفیتزندگی سازمان جهانی بهداشت» (whoqol-bref) مورد استفاده قرارگرفتند. برای تعین قدرت پیشبینی متغیرهای پیشبین، رگرسیون چندگانه ی همزمان، بهکار گرفتهشد و برای تعیین میزان ارتباط کمالگراییمنفی و کیفیتزندگی، همبستگی پیرسون بکاررفت. ضرایب استاندارد رگرسیون نشانداد که کمالگراییمنفیپیشبینیکننده مثبتاهمالکاریتحصیلی است و کمالگرایی مثبت رابطهی معنیداری با اهمالکاریتحصیلی نداشت و کیفیتزندگی بالا پیشبینیکننده منفی اهمالکاریتحصیلی است و نتیجه همبستگی پیرسون نشانداد که کمالگراییمنفی با کیفیتزندگی پایین درارتباط است اما بین کمالگرایی مثبت و اهمالکاریتحصیلی رابطه معنیداری وجودندارد. همچنین بین کمالگرایی مثبت و کیفیتزندگی همبستگی بسیار کمی وجوددارد که معنیدار نمی باشد. واژه های کلیدی اهمالکاریتحصیلی،کمالگرایی منفی،کمالگرایی مثبت،کیفیتزندگی
محمدشریف اکبری فرامرز خجسته
انسان وتامّل در چیستی یکی از موضوعات محوری تفکر و اندیشه ی بشری بوده است. پس از پیدایش جنبش اومانیسم در مغرب زمین، انسان به شکلی دیگر تعریف می شود که بر خلاف چارچوب های مذهبی پذیرفته شده ی پیش از آن بود. مثنوی به عنوان متنی از پیش اندیشیده شده مجال خوبی را فراهم می آورد تا از خلال آن نوع نگاه اندیشمندی مسلمان و عارف به حوزه ی مسائل انسانی مورد تامّل قرار گیرد. در این پژوهش سعی می شود با نگاهی تطبیقی انسان وجایگاهش در انسان گرایی غربی و تفکر عرفانی مورد پژوهش قرار گیرد. شیوه ی پژوهش در این مورد متن کاوی بوده و با پیکره ی پژوهش یعنی متن های نظری درباره ی اومانیسم و آثار مولوی از جمله مثنوی و فیه مافیه و مجالس سبعه تکوین یافته است. یافته های نهایی پژوهش را می توان بدین شکل بیان کرد: اومانیسم غربی در مفهوم امروزی خود و انسان محوری مولانا هر دو در پی تکریم انسان از طریق نفی باورهای نژادپرستانه و پرهیز از طبقه بندی انسان بر اساس معیارهای مطلق اندیشانه است. تساهل و سعه ی صدری که در نتیجه ی پرهیز از تعصب به مخالفان امکان زیست مسالمت آمیز می دهد پیامد نگاه خاصِ مولانا و جریان اومانیسم به مقولات انسانی است که گرچه بر اساس مبانی فکری و نگرش هایی اساساً متمایز شکل گرفته اما برون داد آن در آثار و نتایج تا اندازه ی زیادی یکسان است. از آن طرف؛ نظر به تفاوت کلی در آبشخورهای فکری این دو جریان تمایزاتی نیز به چشم می خورد که مهم تر ین آن در دو مورد خلاصه می شود: اول این که در اندیشه ی مولانا عقل انسان به تنهایی نمی تواند راهبر او به سوی سعادت نهایی باشد و چه بسا در مواردی تکیه ی بیش از حد به امور عقلانی مانع و رادعی محکم در مسیر سعادتمندی نوع انسان به شمار می رود و این برخلاف چیزی است که در اندیشه ی انسان گرایانه ی غربی به عنوان دستاویزی محکم بلکه اصلی ترین نیروی پیش برنده ی انسان و جامعه به سمت فلاح و رستگاری به شمار می رود. دوم این که آرامش واقعی و اجتناب از اضدادی که بنیاد این جهان بر اساس آن استوار است در برهه ای از حیات انسانی که مرحله ی بعد از تولد و قبل از مرگ است قابل حصول نیست و سعادت حقیقی هرگز با ابزار مادی و در این جهان به دست نمی آید و این با معیارهای اومانیسم غربی که بر استفاده ی حداکثری از مواهب این جهانی به عنوان نمود و علامت سعادتمندی بنا شده است منافات دارد.
مریم قاسمی اسدالله نوروزی
ترانه های عامیانه فریاد خاموش انسان هایی است؛ که خود را همگام با طبیعت نموده اند و سعی کرده اند برای پیشبرد زندگی خود مصائب و بلا های طبیعی را بردبارانه تحمل کنند . ترانه هایی که حکایت از صفا و صمیمیت و سادگی زندگی این انسان ها دارد. واسونک های این منطقه نیز این ویژگی ها را در خود دارد. ترانه های ساده و بی پیرایه ای که نشان از ساده زیستی و روحیه همیاری و همدلی مردم این منطقه دارد. این رساله به تحلیل واسونک های منطقه مهرگان هرمزگان که با تحقیق میدانی گردآوری شده است؛ می پردازد. تا بدین وسیله ترانه ها ثبت شود، و ماندگاری گویش این منطقه را موجب شود. این رساله در شش فصل تنظیم شده است. فصل اول دارای سه بخش است، که به کلیات پرداخته است. فصل دوم ترانه هایی است که در مراسم گوناگون عروسی خوانده می شده است. فصل سوم به تحلیل عناصر اقلیمی،جامعه شناختی و زبانی واسونک های این منطقه پرداخته است. فصل چهارم ترانه های سایر مناطق و دو بیتی هایی را که در ترانه ها به کار رفته مشخص نموده است. در فصل پنجم تمام ترانه های جمع آوری شده همراه با آوا نگاری و برگردان آنها به فارسی ثبت شده است و فصل ششم به نتیجه گیری اختصاص یافته است. ترانه ها و مراسم عروسی این منطقه شباهت هایی با سایر مناطق اطراف دارد که در روند کار به آن پرداخته شده است. این تشابهات در اثر انتقال فرهنگی حاصل از مهاجرت، همجواری، مسافرتها و تشابهات اقلیمی و نیازها و اشتراکات انسانی است که نزدیکی و شباهت ترانه ها در پاره ای موارد، با توجه به این اشتراکات می تواند حاصل توارد باشد.
مهدی دانش پور اسدالله نوروزی
این پژوهش به تحلیل کهن الگویی آزمون های موجود در شاهنامه، اختصاص دارد. کهن الگو، مهمترین اصطلاح مکتب روان کاوی روان پزشک سوئیسی – کارل گوستاو یونگ - است و شامل تصاویر کهن و افکار غریزی است که در ناخود آگاه جمعی مشترک همه ی انسان ها وجود دارد. این صور و خاطرات ازلی به شیوه ای نمادین در رویا و اسطوره خود را به ما نشان می دهند. از آنجا که اثری سترگ همچون شاهنامه، سرشار از ، اسطوره ها ، پهلوانی ها و آزمونهاست، پس این اثر جایگاه مناسبی برای تجلی کهن الگوهاست. یونگ، کهن الگوهایی را توصیف کرده است که این کهن الگوها از اهمیت قابل ملاحظه تری برخوردارند همچون خود، سایه ، نقاب، آنیما و آنیموس. در این پژوهش سعی شده است تا کلیه ی آزمون هایی که قهرمانان و بزرگان شاهنامه یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند، نشان داده شود و کهن الگوهای موجود در آنها شناسایی و تحلیل گردند.
مهناز پارسانسب جواد دهقانیان
ایل قشقایی ادبیات و فرهنگ شفاهی پرباری دارد. در دهه¬های اخیر اکثریت مردم این ایل دست از کوچ¬نشینی برداشته و به یکجانشینی رو آورده و به همراه آن بسیاری از سنت¬ها و ادبیات شفاهی آن، رو به فراموشی است. از این رو گردآوری این بخش از زندگی این ایل و تحقیق و بررسی پیرامون آن از اهمیت زیادی برخوردار است. از جمله تحقیقات و بررسی¬هایی که در رابطه با ادبیات شفاهی صورت می¬گیرد، بررسی ساختار این آثار است که از جمله¬ی مهمترین آن¬ها می¬توان به پژوهشی که ولادیمیر یاکف¬لویچ پراپ، محقق فرمالیست روس تحت عنوان ریخت¬شناسی قصه¬های پریان انجام داد، اشاره کرد. پراپ با بررسی صد قصه¬ی عامیانه روسی به الگویی دست یافت که با آن می¬توان ساختار هر نوع قصه¬ای را شناسایی کرد. این الگو شامل 31 کارکرد و هفت شخصیت است. از آن¬جا که تاکنون هیچ نوع بررسی ساختاری بر روی قصه¬های قشقایی صورت نگرفته، در این پژوهش 33 قصه از قصه¬های عامیانه این ایل، بر اساس الگوی پراپ بررسی شده است. گردآوری اطلاعات در بخش کلیات و بخش¬هایی از تجزیه و تحلیل کتابخانه¬ای است. اکثر قصه¬های مورد بررسی به صورت میدانی گرد آمده. این قصه¬ها پس از گردآوری، از زبان ترکی به فارسی برگردانده شده¬اند و در این پژوهش تنها صورت فارسی آن¬ها آورده شده است. پس از تجزیه و تحلیل قصه¬ها بر اساس 31 کارکرد پراپ، الگوی هر قصه به همراه ترکیب حرکت¬های آن استخراج گردیده و عناصر و ویژگی¬های بارز موجود در آن¬ها مشخص شده است. این بررسی نشان می¬دهد که قصه¬های قشقایی به میزان قابل ملاحظه¬ای از الگوی پراپ پیروی می¬کنند. کارکردهای موجود در این قصه¬ها خارج از 31 کارکرد پراپ نیست. این قصه¬ها دارای ساختاری ساده و شبیه به هم هستند و اغلب یک، دو و سه حرکتی هستند. به طور کلی قصه¬های قشقایی با الگوی سایر قصه¬های ایرانی مطابقت دارند و خصوصیاتی چون بی¬زمانی، بی¬مکانی، بی¬نام بودن قهرمان در اکثر قصه¬ها، سوم شخص بودن زاویه دید و توصیفات کلیشه¬ای و اندک که از ویژگی¬های مهم قصه¬های ایرانی به شمار می¬روند در این قصه¬ها نیز دیده می¬شود.
علی رنجبری اسدالله نوروزی
فرهنگ عامّه دربرگیرند? تمامی اعمال و رفتارها، بازیها و سرگرمیها، باورها، رسمها و آیینها و دانشهای مردمی است، که در یک منطقه و در برههای از زمان زندگیمیکنند. از آنجا که فرهنگ عامّه نشان دهند? پیشین? تاریخی و فرهنگی مردم هر منطقه و در حکم شناسنامهای برای آنها می باشد و جمع آوری فرهنگ عامّه، یک ملّت و منطقه را صاحب شناسنامه و پیشینه می کند، لذا بر آن شدیم تا به جستجوی شناخت عناصر فرهنگ عامّه در بومی سرودههای صالح سنگبر، ابراهیم منصفی، نصرک و حسن کرمی بپردازیم و با نشان دادن اهمیت آنها کاری در جهت حفظ فرهنگ این خطه از کشور انجام دهیم. در این پایاننامه پس از بیان کلیات، مطالبی دربار? جغرافیای طبیعی و تاریخی استان هرمزگان، فرهنگ و فرهنگ عامّه آورده شده؛ سپس به معرفی بومی سرایان منتخب و عناصر فرهنگ عامّه که در اشعار آن ها به کار رفته است پرداخته می شود، البته سعی نموده ایم؛ پس از آوردن هر بیت، ترجم? فارسی آن آورده شود تا برای افراد غیر بومی و علاقه مند به چنین پژوهشهایی قابل فهم باشد، در مرحل? بعد بیت را آوانگاری کردهایم، سپس عناصر فرهنگ عامّه را که در بیت وجود دارد، مشخص و با توضیح کامل آوردهایم. در بررسیهای انجام شده بر روی بومی سرودههای صالح سنگبر و ابراهیم منصفی (رامی) نصرک و حسن کرمی در مییابیم؛ که در بومی سرودههای این شاعران عناصر فرهنگ عامّه چون عقاید و باورها، بازی و سرگرمیها، پوشاک و تغذیه نمود بسیاری دارد؛ به گونهای که نشان دهند? بخش اعظمی از فولکلور هرمزگان میباشد. توجه این شاعران به عناصر فرهنگ عامّه و درج آنها در بومی سروده هایشان نشان دهند? پایبندی آنها به فرهنگ بومی و شناخت اهمّیت و جایگاه فولکلور و نقش اساسی آن در تعیین پیشینه و هویت مردم هرمزگان می باشد. شایان ذکر است که فرهنگ عامّه در اشعار بومی صالح سنگبر نسبت به سایر شاعران منتخب تجلی بیشتری دارد و از میان عناصر فرهنگ عامّه، عقاید و باورهای مردم دارای بیشترین نمودمیباشد.
شیوا شاکری فرامرز خجسته
تقدیر ، باوری است که اعتقاد داشتن یا نداشتن به آن نقش مهمی در زندگی افراد ایفا می کند. این باور بین اقوام مختلف به اشکال مختلف رواج دارد که اقوام ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند و اعتقاد عمیقی به تقدیر دارند. باور به تقدیر بین ایرانیان معلول علل مختلفی ست، عللی که شامل ویژگی های شخصیتی ، نوع حکومت ها و شرایط اجتماعی می شود اعتقاد به تقدیر در دوره های مختلف تاریخی ایران در بین مردم پر رنگ بود و این مساله را مستندات مختلفی تایید می کند. گرشاسب نامه ، به عنوان اثری ادبی که انعکاس دهنده روحیات جامعه مولدش است این باور را هم انعکاس می دهد و چون داستان های مربوط به ایران باستان را روایت می کند و از طرفی در دوره اسلامی نوشته شده بستر خوبی ست برای رصد کردن این باور در دوره های مختلف تاریخی ایران که در نهایت به این نتیجه رسید که تقدیر باوری در گرشاسب نامه نمودی بارز دارد اگرچه در لایه های نهفته این اثر می توان با این باور مواجه شد و در ظاهر نمود چندانی ندارد.
اسدالله نوروزی مظاهر مصفا
سعدی شاعر است و شاعری جهانی و جاودانه، با این همه نثرش نیز در جوار نظمش پذیرفتنی است و رایحه گلستانش کم از عطر بوستان نمی باشد. در قلمرو غزل و همچنین در قصاید کارش اعجاب برانگیز است . لذا در نوشته حاضر نیز سعدی از چشم انداز غل مورد بررسی قرار می گیرد.