نام پژوهشگر: یونس نیازی
کسری خواجوی یونس نیازی
راه حل های مهندسی در بخش بهبود ایمنی راه ها، غالباً واکنش به مشکلاتی است که پس از طراحی و احداث راه به وقوع می پیوندد. در بسیاری از موارد، به منظور بهبود ایمنی راه و کاهش هزینه ی تصادفات، هندسه ی راه با توجه به رابطه ی موجود بین اجزاء طرح هندسی و آمار تصادفات، اصلاح می شود. نکته ی قابل توجه این که، در جهت رسیدن به چنین راه حل هایی، لازم است تلفات و جراحات بسیاری قبل از تشخیص اولویت نیاز به اصلاح راه، اتفاق بیافتد. به طور کلی، استاندارهای طراحی هندسی راه، برپایه ی قضاوت های مهندسی و روابط منطقی به دست آمده است و به ندرت از طریق مطالعه روی آمار تصادفات قابل استنتاج می باشد. در نتیجه، ارزیابی نتایج عملکرد ایمنی ناشی از عدم رعایت استانداردهای طراحی دشوار می باشد. در راستای تلاش برای مرتبط ساختن اجزاء هندسی راه و نرخ تصادفات، تحقیقات بسیاری صورت گرفته است. این تحقیقات، با هدف کشف، کمیت بخشی و حذف شرایط خطرآفرین در طرح هندسه ی راه پیش از احداث آن، رویکردهای پیش گیرانه ای را دنبال می کند. اما در این رابطه، اطلاعات محدودی وجود دارد که قابل استناد باشد و کمیت بخشیدن به تغییرات عملکرد ایمنی ناشی از اعمال تغییرات در پارامترهای طرح هندسی راه دشوار است. بر این اساس، پیشنهاد می شود که فرآیند طراحی هندسی راه، برپایه ی دینامیک حرکت وسایل نقلیه شکل گیرد. این مطلب، بزرگترین هدفی است که در تحقیق حاضر دنبال می شود. روش به کار رفته در این تحقیق، براساس نظریه ی قابلیت اعتماد در طرح هندسی راه پایه ریزی شده است که مشابه با روش "حالت حدی" در مهندسی سازه می باشد. در این روش به منظور تشخیص رفتار رانندگان در پاسخ به گزینه های مختلف طرح، از مفهوم احتمال عدم موفقیت معیار طرح استفاده می شود. از این رو، در تحقیق حاضر بر شکل گیری مدل طراحی براساس دینامیک حرکت وسایل نقلیه به عنوان مهم ترین نماینده ی سیستم مرکب از راه، وسیله ی نقلیه، راننده، تأکید شده است. از دیگر اهداف این تحقیق، می توان به ایجاد یک فرآیند سیستماتیک و قابل انعطاف در راستای گردآوری و تجزیه و تحلیل داده های مرتبط با هندسه ی راه، خصوصیات وسایل نقلیه و ویژگی های رفتاری رانندگان، به منظور دست یابی به معیارهای کمّی عملکرد ایمنی اشاره کرد. همچنین، با هدف کاربرد عملی و اعتبار سنجی الگوریتم پیشنهادی در این تحقیق، بخشی از محور ارتباطی "سه راهی باغچه- تربت حیدریه"، که از قسمت های اصلی محور ارتباطی "مشهد- تربت حیدریه" محسوب می شود، به عنوان محور مطالعاتی در نظر گرفته شد و دو قوس افقی منتخب در این محور، مورد ارزیابی عملکرد ایمنی قرار گرفت. از جمله نتایج این بخش می توان به حساسیت استانداردهای آیین نامه ای در عملکرد ایمنی قوس های افقی با شعاع کم اشاره کرد که ضرورت مطالعه ی رفتار رانندگی در قوس های افقی را پیش از هرگونه تصمیم گیری در مورد اصلاح قوس افقی، به اثبات می رساند. به طورکلی، روش پیشنهادی در این تحقیق، به طراحان امکان می دهد که به طور کمّی، احتمال آنچه را که از سوی رانندگان، در سرعت های مختلف و در شرایط عملی پس از احداث راه تجربه می شود، در ذهن خود تجسم نمایند. از این رو، در روش مذکور، با دست یابی به معیارهای عملکرد ایمن که با لحاظ نمودن گزینه های مختلف طراحی قابل استنتاج می باشد، امکان ایجاد یک جریان موثر اقتصادی در فرآیند طراحی هندسی راه به وجود خواهد آمد.
علی شریفی یونس نیازی
در حدود 85 درصد حجم مخلوط های آسفالتی را مصالح سنگی تشکیل می دهد. از این رو خواص مصالح سنگی نقش مهمی را در عملکرد مخلوط های آسفالتی ایفا می کند. از جمله مهمترین خواص مصالح سنگی، شکل، بافت و زاویه داری مصالح سنگی است. در حال حاضر، در روش روسازی ممتاز، تنها روش پذیرفته شده جهت تعیین شکل، بافت، و زاویه داری مصالح سنگی ریزدانه، آزمایش astm c1252 می باشد. لیکن، نتایج بسیاری از مطالعات نشان داده است در مواقعی که مصالح ریزدانه دارای دانه های سوزنی و پولکی است این آزمایش قادر به ارزیابی صحیح شکل، بافت، و زاویه داری مصالح سنگی ریزدانه نمی باشد. این در حالی است که یکی از پارامتر های تأثیر گذار بر مقاومت مخلوط های آسفالتی با دانه بندی متراکم در برابر شیارشدگی، شکل، بافت، و زاویه داری مصالح سنگی ریزدانه است. از اینرو، در این تحقیق، در ابتدا ضمن معرفی شکل، بافت، و زاویه داری مصالح سنگی و روش های ارزیابی آن، روشی جهت تشخیص میزان دانه های سوزنی و پولکی در مصالح ریزدانه بر پایه اختلاف فضای خالی مخلوط کوبیده نشده و متراکم مصالح ریزدانه پیشنهاد شده است. در ادامه به منظور انتخاب نحوه ارزیابی روش پیشنهادی به بررسی رابطه بین شکل مصالح سنگی و مقاومت مخلوط های آسفالتی در برابر شیارشدگی پرداخته شد. اهمیت و تأثیر نوع دانه بندی در نتایج مطالعات انجام شده در زمینه شکل مصالح سنگی موجب شد تا به طور مجزا و مستقل به بررسی آن پرداخته شود. نتایج ارزیابی روش پیشنهادی در دستگاه مسیر چرخ وسکس نشان داد این روش قادر به تشخیص میزان دانه های سوزنی و پولکی در مصالح ریزدانه بوده و در رابطه با عملکرد مخلوط های آسفالتی نیز می باشد.
مبین رجبی موسی آباد یونس نیازی
ترکهای خستگی یکی از انواع اصلی خرابی های روسازی های انعطاف پذیر است. پیر شدگی قیر یکی از دلایل اصلی شکل گیری ترک های خستگی است. قیر مصرفی در مخلوط آسفالتی در حین ساخت مخلوط و نیز در روسازی ساخته شده تمایل به سخت و پیر شدن دارد. این پیر شدگی عمدتاً به علت اکسیداسیون قیر با اکسیژن موجود در هوا روی می دهد. این فرآیند در دمای بالا مثل دمای پخت آسفالت زمانی که قیر به صورت یک لعاب نازک سطح سنگدانه ها را پوشش می دهد، سریعتر رخ می دهد. به این علت اختلاط قیر با مصالح سنگی در دمای پخت آسفالت را می توان مرحله ای دانست که شدیدترین اکسیداسیون و سخت شدن قیر در طی تولید و ساخت آسفالت روی می دهد. لذا دمای اختلاط مصالح سنگی وقیر در کارخانه آسفالت یکی از عوامل مهم پیرشدگی و در نتیجه خستگی مخلوط آسفالتی است. لذا برای کاهش دمای تراکم و اختلاط، مخلوط های آسفالتی گرم مورد توجه قرار گرفت. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاستن از دمای پخت بر عمر خستگی مخلوط آسفالتی است. در این تحقیق به منظور بررسی تأثیر دمای اختلاط، مخلوطهای آسفالتی در 3 دمای اختلاط 120،100و c145ْ ساخته شدند. برای کاهش دمای پخت از افزودنی های ساسوبیت و آسفامین استفاده شده است. نتایج آزمایش نشان می دهد که عمر خستگی مخلوط های آسفالتی گرم بیشتر از مخلوط های آسفالتی داغ بوده و نمونه های ساخته شده در دمای c120ْ صرفنظر از نوع افزودنی دارای عمر خستگی بیشتری هستند و نمونه های حاوی ساسوبیت دارای عمر خستگی بیشتری از نمونه های حاوی آسفامین هستند.
کاظم کاوسی نیا ماشاالله سعیدیان طبسی بجستانی
مشکل اساسی طراحی بزرگراهها پیدا کردن مقرون به صرفه ترین راه اتصال دو نقطه بر پایه توپوگرافی ، شرایط خاک ، عوامل اقتصادی-اجتماعی و اثرات آب و هوایی و محیطی همزمان با اجرای طرح و ضروریات عملیـاتی است . داده های لازم برای داشتن یک پایگاه اطلاعات جاده ای برای طـرح از ضروریات محسـوب می شود و نوع جغرافیا و توپوگرافی محلی که بزرگراه یا جاده در آن واقع می شود باید مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد تا بتوانیم تصمیم لازم برای طرح بزرگراهها و جاده ها را ، بخصوص در راههای برون شهری به کمک gis و الگوریتم ژنتیک (ga) اتخاذ نماییم. محاسبه و پیدا کردن مسیر بـهینه و کوتاه بر روی یک شبکه از میان گزینه های مختلف و همچنیـن تـحلیل های مربوط به آن یکی از مهمترین کارها در طراحی می باشد. برای این منظور انتخاب یک الگوریتم مناسب بر پایه gisاز بین الگوریتم های بیشمار یک مرحله اساسی در طراحی می باشد. در اینجا الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی قرارگیری های بزرگراه و بهسازی بزرگراههای موجود با هدف بهبود کارآیی محاسباتی و کیفیت راه حل ها پیشنهاد می شود ، که به وسیله آن می توان قرارگیری توأم افقی و قائم و قرارگیری سه بعدی بزرگراهها را با مقایسه حجم بیشتری از داده ها تعیین کرد. در اینجا الگوریتم و مدل پیشنهادی برای رسیدن به این هدف معرفی می شود و در یک طرح مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی در این تحقیق رسیدن به بهترین گزینه برای طرح می باشد ، که آنرا به عنوان کم هزینه ترین و ایمن ترین گزینه (بسته به ضوابط طرح) معرفی می کنیم . که بر این اساس ، مدلی بر پایه الگوریتم ژنتیک که خود به وسیله نخبه گزینی در طی تولید نسل های مختلف کار می کند ، ارائه شده است و سعی گردیده محدودیت های طرح به طور کامل در آن لحاظ گردد . بر این اساس رابطه ریاضی که تابع هدف را می سازد شکل می گیرد و هدف الگوریتم به حداقل رساندن آن می باشد . در نهایت با ترسیم بهترین گزینه ها به وسیله مجموعه ای از مختصات نقاط بدست آمده به کمک قضاوت مهندسی بهترین راه حل را بر می گزینیم . در اینجا مدل به ما یک راه حل کلی را نمی دهد ، بلکه به ما کمک می کند که در بررسی گزینه های اولیه با سرعت بیشتری جستجو را ادامه دهیم و در نهایت این طراح است که می بایست با در نظر گرفتن کلیه عوامل از جمله اجتماعی ، اقتصادی ، توریستی ، هواشناسی ، هیدرولوژیکی و زیست محیطی ، گزینه اصلی را برای فاز مطالعات اولیه انتخاب نماید . واژگان کلیدی : الگوریتم ژنتیک ga ، سیستم اطلاعات جغرافیایی gis ، بهینه سازی قرارگیری ، بزرگراهها ، کمترین هزینه .
محمد موحدیان ماشالله سعیدیان
رشد سریع جمعیت شهرنشین دنیا در چند دهه اخیر و همچنین افزایش نرخ مالکیت خودرو ، صرف وقت و هزینه ای سنگین را بر جمعیت شهرنشین جهان تحمیل نموده است . لذا تلاش برای دستیابی به راهکارها و سیاست های گوناگون برای کاهش هزینه های فزاینده بخش حمل و نقل همواره در دستور کار دولت ها قرار داشته و از اهداف مهم پژوهش گران بشمار می آید . در این راستا استفاده از دانش مدیریت تقاضای حمل و نقل شهری به عنوان مجموعه ای از راهبردها برای کاهش تعداد سفرها یا تغییر زمان ، مقصد و طول سفر در دنیا متداول است . از جمله راهبردهای مفید و کارا در این زمینه می توان به استفاده از شیوه نوین کاری تحت عنوان دورکاری اشاره نمود . دورکاری به معنای انجام فعالیت های شغلی در محلی غیر از دفاتر معمول کار است که موجب حذف برخی از سفرهای کاری گشته و در نتیجه سبب کاهش ترافیک ، افزایش تحرک پذیری و بهبود شاخص های اقتصادی و زیست محیطی می شود . بکارگیری این شیوه نوین کاری اثرات مثبت متعددی در پی خواهد داشت که البته دستیابی به آن در صورتی امکان پذیر است که دورکاری بصورت درست و مناسب اجرا شود. منظور از اجرای مناسب، روشی است که با استفاده از آن راندمان کاری دورکاران به همراه رضایتمندی شغلی افزایش یابد. پژوهش های انجام شده در این زمینه نشان می دهد که راندمان کاری فرد به یک عامل کلیدی واسطه به نام تمایل رابطه مستقیم دارد به نحوی که با افزایش تمایل فرد به استفاده از دورکاری میزان بهره وری و رضایت مندی شغلی افزایش خواهد یافت. هدف اصلی این تحقیق شناسائی عوامل موثر بر تمایل و ارائه مدلی جهت تعیین اثر همزمان این عوامل بر تمایل فرد به استفاده از دورکاری می باشد. برای شناسائی این عوامل از پرسشنامه neo استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش جامعه نیروی کار شهر مشهد می باشند. پس از شناسائی عوامل موثر بر تمایل و تحلیل داده ها ، مدل رگرسیون لجستیک بعنوان توانمندترین مدل برای بررسی اثر همزمان متغیرها شناسائی شد. با توجه به بررسی های انجام شده و خروجی مدل میزان تمایل به دورکاری در زنان تقریبا دو برابر مردان است. در بحث تحصیلات نیز با افزایش میزان تحصیلات میزان تمایل به دورکاری افزایش می یابد. همچنین با بهبود وضعیت محل کار میزان تمایل به دورکاری کاهش می-یابد.
جواد امینی زاده ماشاالله سعیدیان طبسی بجستانی
در دهه های اخیر شاهد افزایش جمعیت شهرها در ایران بوده ایم. این افزایش به دو دلیل عمده رشد جمعیت شهرها و همچنین مهاجرت جمعیت روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر بوده است. تمرکز جمعیت در این شهرها باعث شده که نیاز به خدمات شهری روز به روز بیشتر شود. یکی از مهمترین خدمات عمومی در سطح شهرها، خدمات امدادرسانی نظیر اورژانس و آتش نشانی می باشد. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی دلیل بر خدمات رسانی بهتر نمی باشد، بلکه مکان یابی و محل قرارگیری و چیدمان این خدمات در سطح شهرها و توزیع بهینه ی این مراکز، تاثیر بسزایی در نوع عملکرد، کیفیت خدمت رسانی و اثرپذیری آن ها از جریان ترافیکی دارد. به طور کلی مکان یابی فعالیتی است که استعدادهای بالقوه و بالفعل یک محدوده را جهت انتخاب مکان مناسب با اهداف خاصی مانند حداقل کردن هزینه های حمل ونقل، فراهم نمودن امکانات برابر برای استفاده کنندگان، بدست آوردن بیشترین سهم بازار و...را مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار می دهد. هدف از این پژوهش مکان یابی بهینه ی ایستگاه های امدادرسانی شهری با در نظر گرفتن اثرات ترافیکی شهری می باشد. همچنین در این تحقیق انواع مدل های مختلفی که برای مکان یابی ایستگاه های امدادرسانی وجود دارد، معرفی و بررسی می گردد.
مسعود چوغونی سید علی صحاف
تحقیقات پیشین نشان می دهد قیرهای مورد استفاده در مناطق گرمسیری ایران نمی توانند درجه عملکردی مورد نیاز برای شرایط آب و هوایی این مناطق را تامین کنند. در این پایان نامه سعی شده با توجه به خرابی های غالب در مناطق گرمسیر با اصلاح قیر، درجه عملکردی آن و میزان عمر خدمت دهی روسازی افزایش یابد. هدف از این پایان نامه مقایسه بین خصوصیات و کارایی قیرهای پلیمری با درصد های مختلف و انتخاب قیر پلیمری متناسب با درجه عملکردی مناطق گرمسیر ایران بوده است. قیرهای پلیمری بررسی شده، شامل مخلوط قیر 70-60 پالایشگاه تهران با پلیمرsbs ( استایرن بوتادین استایرن) با درصدهای وزنی 2، 4 و6 ، پلیمرldpe ( پلی اتیلن سبک) با درصدهای وزنی 2، 4 و6 و همچنین مخلوط قیر 70-60 با پلیمرcr (پودر لاستیک) با درصدهای وزنی 10، 15و 20 بوده که انواع آزمایش های کلاسیک قیر شامل درجه نفوذ، نقطه نرمی، میزان کشش پذیری، خاصیت بازگشت پذیری، پایداری و همچنین آزمایش های شارپ rv و dsr بر روی نمونه های پیرنشده و پیر شده با rtfo انجام پذیرفت. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان داد که با افزودن پلیمر ldpe به قیر، درجه بالای عملکردی افزایش یافت، اما این افزایش در نمونه های قیر اصلاح شده با پلیمرهای sbs و پودر لاستیک بسیار چشمگیرتر بود. با وجود اثبات اثر پلیمرهایsbs، ldpe و پودر لاستیک در ارتقا عملکرد بالای قیر، عملکرد مخلوط های آسفالتی ساخته شده با قیرهای اصلاح شده نیز مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمایش خزش دینامیکی بر روی نمونه های ساخته شده با قیر خالص و درصد بهینه هر پلیمر، برای پیش بینی تغییر شکل های دایمی روسازی انجام گردید. مشاهده شد نمونه های آسفالتی ساخته شده با قیر خالص در دماهای بالای روسازی مقاومت اندکی در برابر پدیده کرنش تجمعی داشتند و در مقابل با افزودن پلیمرهای ldpe و sbs به قیر، پارامتر کرنش تجمعی که به عنوان نشانه ای از خرابی شیارشدگی است، بسیار کاهش یافت. اما نمونه های ساخته شده با پلیمر پودرلاستیک به هیچ وجه نتایج مطلوبی به همراه نداشت.