نام پژوهشگر: علی شاهنظری

بررسی راهکارهای تثبیت سواحل رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه ماشلک)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  مرضیه بهاری پنبه چوله   علی شاهنظری

اجرای عملیات تثبیت دیواره های کناری رودخانه برای جلوگیری از فرسایش، لغزش سواحل و انهدام تأسیسات موجود در حاشیه رودخانه بسیار ضرورت دارد. در تحقیق حاضر به شبیه سازی روشهای گوناگون حفاظت سواحل از جمله احداث گوره، آبشکن، صفحات مستغرق و پوشش دار کردن با گیاه، سنگچین و بتن پرداخته شده است. برای این منظور بازه ی انتهایی رودخانه ماشلک نوشهر (بطول تقریبی 2 کیلومتر) که به دلیل شهری و توریستی بودن بسیار حائز اهمیت می باشد به عنوان منطقه ی مورد مطالعه در نظر گرفته شد. ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی منطقه، نرم افزار arcview و بازدیدهای میدانی، مشخصات هندسی رودخانه استخراج و نتایج حاصل از آن برای شبیه سازی هیدرولیکی جریان، وارد نرم افزار hec-ras گردید. در ادامه با استفاده از نرم افزار hec-ras، مدل با درنظرگرفتن سازه های حفاظت سواحل، اجرا گردید و شرایط هیدرولیکی جریان با وضع موجود رودخانه، مقایسه گردید. نتایج حاصله نشاندهنده ی افزایش پارامترهای جریان مانند سرعت و تنش برشی، خصوصاً در محل احداث سازه ها بود. در نهایت گزینه آبشکن– گوره بعنوان روش برتر از نظر هیدرولیکی از بین روشهای مذکور در بازه مورد نظر انتخاب و معرفی شده است. همچنین در این تحقیق با بررسی امکان بکارگیری نانورسها در حفاظت سواحل رودخانه مشخص شد که نانورسها میتوانند باعث تقویت گوره، آبشکن،پوشش سنگچین و بویژه پوشش بتنی گردند.

بررسی اثر برداشت مصالح رودخانه ای بر سیستم رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه ماشلک)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  مینا نعمتی کوتنایی   علی شاهنظری

نیاز کشورهای در حال توسعه به ساخت و احداث تاسیسات پایه و زیر بنایی مانند انواع سدها و بزرگراه های ارتباطی سبب شده است تا استفاده از مصالح بویژه شن و ماسه افزونتر گردد. سهل الوصول بودن مصالح رودخانه ای، کیفیت مناسب آنها،عدم نیاز به فرآوری و فن آوری پیچیده و گران قیمت و ارزش افزوده مصالح برداشت شده موجب بهره برداری بیش از ظرفیت رسوبی رودخانه ها شده که این امر موجب بروز آثار زیانباری همچون تشدید عوامل رخداد سیلاب، تخریب سازه های تقاطعی و تخریب محیط زیست در رودخانه ها گردیده است. رودخانه ماشلک یکی از رودخانه های غرب استان مازندران است که با مشکل سیلاب متناوب روبرو می باشد ولی مشکل اصلی آن فرسایش کف و سواحل آن به علت برداشت بی رویه شن و ماسه است. در این تحقیق با استفاده از تواناییهای مدل hec-ras، نرم افزارarcview و الحاقیه آن (hec-georas)، سه محدوده بمنظور برداشت مصالح برای بازه انتهایی رودخانه ماشلک با در نظر گرفتن مبانی زمین شناسی و اصول فنی برداشت، مورد بررسی قرار گرفت. سپس حجم مصالح و پارامترهای هیدررلیکی برای هر محدوده برداشت، تعیین و بر اساس نتایج آن بهترین مکان برای حفر گودالهای برداشت پیشنهاد گردید. پس از شبیه سازی کامپیوتری با بررسی پارامترهای هیدرولیکی جریان نظیر سرعت، عمق آب، تنش برشی کف و با توجه به گونه های ماهیان شناسایی شده در رودخانه و گستره لایه های زیرین بستر، مناطق حساس از نظر زیست محیطی مشخص گردید. در نهایت به بررسی پهنه های سیل روی نقشه های مالکیت اراضی در رودخانه ماشلک نوشهر که با سیلاب متناوب روبرو میباشد، پرداخته شد و سطح اراضی خسارت دیده و مناطقی که نیاز به تمهیدات سازه ای دارند مشخص گردید

بررسی پدیده ضربه قوچ درخطوط انتقال آب وروشهای پیشگیری و مقابله با آن با استفاده از نرم افزارhammer
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1388
  ژیلا اورنگی   علی شاهنظری

ضربه قوچ یک پدیده هیدرولیکی می باشد که در اثر هر گونه تغییر سرعت جریان و افزایش یا کاهش ناگهانی فشار ناشی از آن در خطوط لوله پدید می آید. این پدیده یک عامل مخرب برای خطوط لوله می باشد که باید با استفاده از تجهیزات حفاظتی کنترل گردد. با توجه به پیچیدگی ضربه قوچ استفاده از مدل های ریاضی جهت درک بهتر و کنترل آن مناسب می باشد. در این تحقیق هدف شبیه سازی پدیده ضربه قوچ سیستم انتقال آب به صورت پمپاژ در اثر خاموش شدن ناگهانی پمپ در محیط نرم افزار hammer می باشد. بدین منظور یک خط انتقال آب در حالت پمپاژ انتخاب و گزینه های مختلفی بر اساس تنوع تجهیزات مورد استفاده جهت کنترل ضربه قوچ در سیستم انتقال آب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت در این گزینه ها از تجهیزاتی مانند مخزن هوای فشرده، تانک ضربه گیر یکطرفه و شیر هوا استفاده شد. علاوه بر این مخزن هوای فشرده به صورت ترکیبی با تانک ضربه گیر یکطرفه و شیر هوا به طور جداگانه مورد استفاده قرار گرفت. جهت تعیین مشخصات هیدرولیکی در زمان وقوع ضربه قوچ، مدل کلیه گزینه ها با در نظر گرفتن تمام شرایط مرزی، نظیر ایستگاه های پمپاژ و تجهیزات کنترل کننده در نرم افزار hammer تهیه شد. مشخصات هیدرولیکی مانند دبی، سرعت، فشار و حجم خلأ در طول خط لوله در مدت 100 ثانیه پس از خاموش شدن ناگهانی پمپ بدست آمد. جهت ثبت این مشخصات پنج نقطه کنترل در طول خط انتخاب و مشخصات هیدرولیکی در آنها ثبت شد. نتایج نشان داد استفاده از مخزن هوای فشرده در ایستگاه پمپاژ به عنوان بهترین وسیله کنترل فشارهای ناشی از ضربه قوچ می باشد. در عین حال نصب شیر هوا در نقطه مرتفع، به هنگام راه اندازی سیستم و یا تخلیه لوله ها از هوا و در هنگام بهره برداری خط لوله امری ضروری است. در صورتی که محل مناسب برای تانک ضربه گیر یکطرفه انتخاب گردد، این وسیله می تواند در ترکیب با مخزن هوای فشرده در ایستگاه پمپاژ کل حجم خلأ در سیستم را به صفر برساند در نتیجه از گسیختگی ستون آب جلوگیری می گردد.

مدیریت یکپارچه منابع آب مطالعه ی موردی حوضه ی سد البرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی علوم آب 1390
  یاور پورمحمد   علیرضا عمادی

تخصیص بهینه آب امروزه با افزایش فاصله بین عرضه و تقاضا اهمیت خاصی یافته است و یافتن بهترین راه یکی از بزرگ ترین مشکلات در مدیریت بین عرضه و تقاضای آب است. بدین منظور در جهت مقایسه نتایج در دو مدل مدیریت منابع آب مطالعه ای صورت گرفت. هدف از این مطالعه مقایسه نتایج حاصل از مدل weap21 با نتایج مطالعه انجام شده توسط شرکت نسپاک با استفاده از مدل mikebasin می باشد. منبع اصلی تأمین آب در محدوده پایاب سد البرز، آب های سطحی می باشد. در راستای برنامه ریزی و مدیریت، منطقه تحت مطالعه در محیط weap21 مدل سازی گردید. برای تخصیص عادلانه آب در محدوده پروژه کل منطقه به 2 نقطه نیاز شرب و 8 محدوده تقسیم شد، که هر کدام از این محدوده ها دارای نقطه نیاز و منابع آب (رودخانه ها، آببندان ها و آب-های زیرزمینی) مختص به خود هستند. این منطقه شامل 3 بخش کشاورزی توسعه(t)، بهبود(b) و خارج از طرح(a) و دو نقطه نیاز شرب شهرهای قائمشهر و جویبار می باشد. اطلاعات 30 ساله بخش ها شامل دبی رودخانه ها، اطلاعات آب زیرزمینی، حجم آببندان ها، مساحت زیرکشت و جمعیت شهرها وارد مدل شد. این مدل تا سال 1385 شبیه سازی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد مشکل مدل mikebasin، در زمینه بهینه سازی از مواردی است که انتخاب این مدل را برای اهداف کلان، یکپارچه و سیستم های تصمیم یار تا حدی با مشکل روبرو می کند که با توجه به قیمت تجاری این مدل و با مقایسه با قیمت مربوط به مدل weap21، استفاده از مدل mikebasin مقرون به صرفه به نظر نمی رسد.

تاثیر آبیاری کامل، کم آبیاری معمولی(di) و آبیاری ناقص ریشه(prd) روی محصول گیاه ذرت در شرایط مزرعه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  الهه اسحقی نصرآبادی   میرخالق ضیاء تبار احمدی

سرانه منابع آبی جهان رو به کاهش است، بنابراین نیاز به ایجاد شیوه های نوین آبیاری احساس می شود. آبیاری ناقص ریشه یک شیوه جدید آبیاری است که روی بسیاری از گونه های زراعی آزمایش شده است. در پژوهش حاضر تاثیر آبیاری کامل، کم آبیاری سنتی(di) و آبیاری ناقص ریشه(prd) روی محصول گیاه ذرت رقم 704 در شرایط مزرعه بررسی شد. این آزمایش در فصل زراعی 90-89 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل(fi)، آبیاری ناقص ریشه در سطح 75%(prd75) و 55%(prd55) و کم-آبیاری معمولی در دو سطح 75%(di75) و 55%(di55) بود. میزان آب آبیاری، رطوبت خاک، عملکرد دانه، کارایی مصرف آب، وزن هزار دانه، طول و قطر بلال، تعداد دانه در ردیف و ستون بلال و درصد پروتئین محصول دانه ذرت در انتهای فصل رشد و پارامترهای فیزیولوژیکی، میزان کلروفیل برگ در طول دوره رشد اندازه گیری شد. نتایج تجزیه آماری و مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون دانکن در سطح معنی داری 5 درصد نشان داد که اختلاف معنی داری در میزان عملکرد دانه بین تیمارهای prd75 و آبیاری کامل وجود نداشت. در حالی که اختلاف کارایی مصرف آب بین تیمارهای مختلف معنی دار بود، به طوری که دو تیمار آبیاری کامل و آبیاری ناقص ریشه75% به ترتیب دارای بالاترین عملکرد دانه بوده و دو تیمار آبیاری ناقص ریشه75% و کم آبیاری معمولی75% دارای بیشترین میزان کارایی مصرف آب بودند. به طور کلی نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که بیشترین و کمترین مقدار برای صفات طول بلال، قطر بلال، تعداد دانه در ردیف و ستون و وزن هزاردانه به ترتیب مربوط به تیمارهای آبیاری کامل و کم آبیاری معمولی در سطح 55% بوده است .بیشترین میزان درصد پروتئین محصول دانه در تیمار آبیاری ناقص ریشه75% و کمترین مقدار آن در تیمار ج کم آبیاری معمولی در سطح 55% مشاهده شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که اعمال تیمار آبیاری ناقص ریشه در سطح 75%، علیرغم صرفه جویی 25% در مصرف آب، کاهش معنی داری در مقدار محصول بوجود نمی آورد. علاوه بر این، این روش آبیاری سبب افزایش کارایی مصرف آب نسبت به آبیاری کامل می شود. همچنین دو روش کم آبیاری معمولی و آبیاری ناقص ریشه علاوه بر ذخیره 25% آب آبیاری باعث افزایش معنی داری در کیفیت محصول نسبت به تیمار آبیاری کامل می شود. بنابراین به منظور صرفه جویی در آب آبیاری و افزایش کیفیت محصول، استفاده از روش آبیاری ناقص ریشه و کم آبیاری معمولی 75% برای گیاه ذرت توصیه می شود.

مطالعات آزمایشگاهی بر روی مشخصات ناحیه ی غوطه وری در جریانهای غلیظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1390
  داریوش کرمی چمه   مهدی قمشی

هر ساله مقادیر زیادی از رسوبات ناشی از طغیان رودخانه ها در مواقع سیلابی به مخازن سدها و دریاچه ها وارد می شود، که عمر مفید سدها را کاهش داده و در آبگیری از مخازن مشکلاتی را ایجاد می کند. یکی از مهمترین عوامل انتقال رسوب، جریان های غلیظ رسوبی می باشد. ، بنابراین شناخت آرایه های مختلف این پدیده در بررسی روند فرسایش و رسوب گذاری و مدیریت آن در مخازن سدها ضروری به نظر می رسد. ناحیه ی غوطه وری مهمترین ناحیه از نواحی چهارگانه جریان های غلیظ می باشد. در این تحقیق سعی شد تا با ایجاد شکست شیب بستر در یک مدل فیزیکی(کانالی به طول 25/9 متر، عرض 5/0 متر و ارتفاع 8/0 متر) به بررسی تغییرات ایجاد شده در پروفیل سرعت، شدت اختلاط و مشخصات هندسی ناحیه ی غوطه وری در اثر تغییر در دبی جریان غلیظ ورودی، غلظت آن، شیب کف و ارتفاع آب ساکن پرداخته شود. بررسی پروفیل های بی بعد سرعت نشان داد با افزایش غلظت جریان ورودی و شیب کف، ارتفاع جریان در نقطه غوطه وری و نیز در انتهای ناحیه ی غوطه ورری کاهش می یابد. همچنین با اندازه گیری سرعت متوسط جریان در ابتدا و انتهای ناحیه غوطه وری مشخص شد با وجود کاهش ارتفاع جریان در این ناحیه، دبی جریان افزایش می یابد که می توان آن را ناشی از اختلاط آب ساکن دانست. نتایج نشان داد شدت اختلاط در این ناحیه علاوه بر عدد ریچاردسون رابطه مستقیمی با مقدار شیب کف دارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد نسبت ارتفاع آب مخزن به عمق جریان غلیظ( ) تاثیر چندانی بر میزان اختلاط در ناحیه ی مذکور ندارد. با اندازه گیری مشخصات هندسی ناحیه ی غوطه وری یک رابطه خطی بین طول این ناحیه با عمق غوطه وری به دست آمد. ضمناً مشخص شد این طول دارای رابطه مستقیم با شیب کف است اما رابطه خاصی با غلظت جریان ورودی ندارد. در نهایت با تحلیل آماری توسط نرم افزار spss رابطه ای که در برگیرنده ی اثر مقدار عمق غوطه وری و شیب کف باشد، برای محاسبه ی طول این ناحیه ارائه شد. با مقایسه ارتفاع جریان در ابتدا و انتهای ناحیه ی غوطه وری، مشخص شد ارتفاع جریان در انتهای این ناحیه تابعی از عمق غوطه وری می باشد.

بررسی کیفیت زه آب زهکش های زیرزمینی اراضی شالیزاری و قابلیت استفاده مجدد از آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1381
  مهدی جعفری تلوکلایی   میرخالق ضیاتبار احمدی

اگرچه زهکشی امکان تولید زراعی در خاک های شور و مرطوب را فراهم می نماید، اما زه آب های زهکشی، آلاینده هایی مانند آفت کش ها، نمک ها و سایر آلوده کننده ها را به آب های سطحی و زیرزمینی منتقل می-سازند. نگرش جدید در طراحی سیستم های زهکشی، اهداف کشاورزی و زیست محیطی را باهم مورد بررسی قرار می دهد. عمق، فاصله و پوشش زهکش ها از پارامترهای مهم در طراحی سیستم های زهکشی زیرزمینی می باشند که تعیین مناسب آنها در عملکرد مطلوب سیستم زهکشی و اثرات زیست محیطی آن، نقش مهمی ایفا می کند. بدلیل جدیدالاحداث بودن سیستم های زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری، بررسی کیفیت زه آب آن با توجه به شرایط خاص حاکم بر خاک های شالیزاری امری ضروری می باشد، لذا تحقیقی در اراضی شالیزاری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با هدف بررسی کیفیت زه آب سیستم های زهکشی در سطح 5/4 هکتار انجام شد. تیمارهای مورد آزمایش عبارت بودند از: چهار سیستم زهکشی زیرزمینی معمولی با عمق 9/0 متر با فاصله زهکش 30 متر با پوشش معدنی (d0.9l30)، عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 30 متر با پوشش معدنی (d0.65l30)، عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر با پوشش معدنی (d0.65l15s) و عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر با پوشش مصنوعی (d0.65l15f) و یک سیستم زهکشی زیرزمینی دو عمقی با فاصله زهکش 15 متر و اعماق نصب 65/0 و 9/0 متر به صورت یک در میان(bilevel) . از تیر 1390 تا فروردین 1391در طول مدت یک فصل کشت برنج و کلزا، میزانna, ca, mg, k, cl, so4, hco3, ph, ec و سختی کل (th) زه آب زهکش های مختلف اندازه گیری شد. شاخص های کیفی sar ، esp و lsi برای تعیین قابلیت استفاده مجدد از زه آب ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که با افزایش فاصله زهکش از 15 متر به 30 متر کیفیت زه آب بهبود یافت. افزایش کود اوره به خاک، باعث افزایش میزان املاح خروجی شد. با گذر زمان و انجام زهکشی و آبشویی خاک، کیفیت آب خروجی از زهکش ها بهتر شده و به وضع متعادلی رسید. تیمار d0.65l15f بدلیل حجم بالای زه آب خروجی، میزان املاح کل زیادی را از واحد سطح خاک خارج کرد. با تعیین محدودیت ها و محاسبه شاخص-های کیفی آبیاری، مشخص شد که این زه آب ها از لحاظ سدیم خروجی برای استفاده مجدد خطرات زیادی نداشته و در محدوده قابل قبولی برای آبیاری قرار دارند. همچنین، استفاده از زه آب در سیستم های آبیاری قطره ای و بارانی با توجه به گرفتگی و خطرات مسمومیت گیاه توصیه نمی شود.

تاثیر سیستم زهکشی زیرزمینی دو عمقی بر دفع نیتروژن و فسفر از اراضی شالیزاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  عبداله درزی نفت چالی   علی شاهنظری

سیستم های مختلف زهکشی اثرات متفاوتی بر بیلان آب و مواد غذایی و عملکرد محصول در اراضی کشاورزی دارند. این مساله تاکنون به طور جامع در شالیزارهای تجهیز و نوسازی شده مورد بررسی قرار نگرفته است. در این تحقیق، اثر سیستم های زهکشی سطحی و زیرزمینی بر مولفه های بیلان آب، نیتروژن و فسفر و عملکرد برنج و کلزا در 5/4 هکتار از اراضی شالیزاری تجهیز و نوسازی شده دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در طول دو فصل کشت متوالی برنج و کلزا از تیر 1390 تا اردیبهشت 1391 بررسی شد. تیمارهای مورد آزمایش شامل سه تیمار زهکشی زیرزمینی معمولی با عمق 9/0 متر با فاصله زهکش 30 متر (d0.9l30)، عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 30 متر (d0.65l30) و عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر (d0.65l15)؛ یک تیمار زهکشی زیرزمینی دو عمقی با فاصله زهکش 15 متر و اعماق نصب 65/0 و 9/0 متر به صورت یک در میان(bilevel) و سیستم زهکشی سطحی (control) با عمق 2/1 متر بود. غلظت نیتروژن و فسفر زه آب زهکش های زیرزمینی، رواناب سطحی، عصاره اشباع خاک، خاک، گیاه و آب آبیاری و باران در زمان های مورد نظر در مدت مطالعه، اندازه گیری شد. عمق سطح ایستابی و دبی زهکش ها در زمان-های زهکشی میان فصل و پایان فصل کشت برنج و در طول فصل کلزا به صورت روزانه تعیین شد. در زمان برداشت، برخی شاخص های گیاهی از جمله، ارتفاع بوته، طول خوشه اصلی، طول برگ پرچم، عملکرد کاه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد محصول تعیین شد. در طول مدت تحقیق، کل تلفات فسفر در تیمارهای d0.9l30، bilevel، d0.65l30، d0.65l15 و control به ترتیب معادل 9/3، 4/3، 9/5، 4/5 و 6/118 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل و کل تلفات نیتروژن به ترتیب معادل 5/73، 1/81، 5/93، 7/86 و 539 کیلوگرم در هکتار اوره بود. عملکرد دانه برنج در تیمارهای زهکشی زیرزمینی 92/0 تا 65/1 تن در هکتار بیشتر از مقدار متناظر در تیمار زهکشی سطحی بود. کمترین و بیشترین عملکرد دانه کلزا برابر 688 و 1129 کیلوگرم در هکتار بود که به ترتیب مربوط به تیمارهای d0.9l30 و d0.65l15 بود. متوسط مقادیر عمق سطح ایستابی اندازه گیری شده در فصل کلزا در چاهک های مشاهده ای معرف تیمارهای d0.9l30، bilevel، d0.65l30 و d0.65l15 به ترتیب برابر 1/2، 15، 1/24 و 4/32 سانتی متر بود. مقایسه اعماق سطح ایستابی و دبی اندازه گیری شده با نتایج شبیه سازی های مدل drainmod نشان داد که این مدل علی رغم پیش بینی روند تغییر پارامترهای مورد نظر، از کارآیی لازم برای پیش بینی دقیق آن ها دبی برخوردار نبود. براساس نتایج، مدیریت آب از طریق سیستم های زهکشی زیرزمینی دارای عمق و فاصله مناسب در مقایسه با سیستم زهکشی سطحی، می تواند ضمن فراهم نمودن شرایط کشت زمستانه، اثرات منفی دفع مواد غذایی از اراضی شالیزاری به منابع آب سطحی و زیرزمینی را کاهش دهد.

تخصیص منابع آب به تشکل های آب بران در شبک? البرز با استفاده از مدل mikebasin
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سیده فاطمه هاشمی   میرخالق ضیاتبار احمدی

یکی از مسایل موجود در مدیریت منابع آب، تخصیص بهینه آن بین بخش ها و مصارف مختلف می باشد. این مسأله با افزایش جمعیت و تقاضا روز به روز حادتر می شود. لذا به منظور دستیابی به مدیریت پایدار منابع آب و توسع? آن، بویژه در مناطقی که با کمبود منابع آبی مواجه اند، مهم ترین راهکار را می توان اشتراک گذاشتن این منابع دانست که بر مبنای اولویت ها و حقابه های موجود شرایط برداشت آب را ممکن می سازد، بطوریکه نظام کلی مدیریت تخصیص آب باید بشکلی طراحی گردد که تمامی کشاورزان، تمایل به مشارکت در بهره وری و تولید بیشتر از منابع آب را خواهان باشند. در این راستا ایجاد تشکل آب بران رهیافت نوین مدیریتی است که از یک سو می تواند زمینه را برای همیاری کشاورزان فراهم نماید. بمنظور اعمال مدیریت عادلان? تخصیص آب در تشکل ها، استفاده از روش تحلیل سناریوها و برنامه ریزی یکپارچه یکی از راه های مناسب برای افزایش ظرفیت تأمین آب و استفاده بهینه از آن می باشد، بهمین منظور میزان تخصیص آب باید بر اساس احتمال وقوع تقاضا و قابلیت تأمین صورت گیرد که مستلزم بکارگیری مدل های ریاضی بوده و با ایجاد شبکه خطی و اولویت قرار دادن مصرف کنندگان، زمین? لازم تأمین آب را فراهم نماید. با توجه به اهمیت مطالعه بیلان آب و ارزیابی منابع آب قابل دسترس و مقایسه آن با مصارف حال و آینده، پروژه مدیریت یکپارچه آب و خاک البرز با تأکید بر توسعه تشکل های آب بران در استان مازندران در حال اجراست که به منظور سهولت در تخصیص و تأمین، تقسیم بندی اصلی بصورت 20 واحد تشکل آب بران خواهد بود. منابع آب در این محدوده شامل منابع آب سطحی، آب زیرزمینی و آب بندان است و شبیه سازی بیلان منابع و مصارف آن با هدف تخصیص آب به تشکل ها با استفاده از مدل mikebasin در قالب مقادیر 28 سال? رواناب حوضه های اصلی و زیرحوضه ها، اطلاعات مخزن سد و نیاز آبی گره های مصرف (تشکل های آب بران)، آب زیرزمینی و آب بندان به طور ماهانه انجام شد. در سیستم مورد مطالعه، یک سد مخزنی و 16 مخزن آب بندان، 20 گر? مصرف کشاورزی و 56 آبراهه وجود دارد. همچنین علاوه بر منابع آب سطحی، 20 منبع آب زیرزمینی نیز منظور شده است. نتایج حاصل از تخصیص منابع آب در شبک? البرز نشان داد که آب های بهنگام جاری در شبک? البرز برای تأمین مصارف تشکل های آب بران کافی نبوده و کمبودهای قابل ملاحظه ای در تشکل های آب بران مشاهده شده که ضرورت استفاده از آب بندان و آب زیرزمینی را اجتناب ناپذیر می نماید. همچنین 5 تشکل bmc2، b3-2، hatki3، c25-3 و c25-4 علی رغم استفاده از تمامی منابع آبی که در محدود? طرح وجود داشت، قادر به تأمین تمامی نیازهای خود نیستند. در این تحقیق، میزان تخصیص از آب بندان ها و آب زیرزمینی نیز به ترتیب برابر با 92/1 میلیون متر و 01/131 میلیون متر مکعب بوده است. همچنین مجموع آب های سطحی که می تواند جوابگوی تقاضای تشکل ها باشد، برابر با 02/277 میلیون متر مکعب است. این نتایج همچنین نشان می دهد منابع آب سطحی و آب بندان در شرایطی که بتوان آنها به نحو صحیحی کنترل نمود، قادر به تأمین مصارف تشکل ها بوده و در این شرایط موجب تعادل بیلان آب زیرزمینی نیز خواهند شد.

تأثیرآبیاری کامل، کم آبیاری تنظیم شده و آبیاری ناقص ریشه روی کیفیت میوه پرتقال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی علوم آب 1391
  فاطمه سادات میری   میرخالق ضیاء تبار احمدی

آگاهی از میزان تأثیر تنش کم آبی بر عملکرد کمی و کیفی پرتقال، برای مدیریت محصول در شرایط کم آبی، ضروری می باشد. در این راستا پژوهش حاضر در سال 1390، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار در شهرستان بابل اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری کامل، کم آبیاری تنظیم شده و آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75 و 55 درصد بودند. رطوبت ناحیه توسعه ریشه به وسیله رطوبت سنج های tdr قرائت شد. میزان آب آبیاری از اختلاف رطوبت خاک محدوده توسعه ریشه قبل از آبیاری و رطوبت نقطه ظرفیت زراعی تعیین شد. صفات کمی و کیفی نمونه میوه های مورد مطالعه شامل وزن تازه و خشک، رطوبت، حجم، ابعاد، مواد جامد محلول و اسیدیته قابل تیتراسیون بودند. عمق آب مصرفی در تیمار آبیاری کامل برابر 44/169 میلی متر و صرفه جویی آب در تیمارهای کم آبیاری 75% و 55% نسبت به آبیاری کامل به ترتیب برابر 44/17% و 39/31% در طول فصل زراعی بود. مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون دانکن در سطح 5% انجام شد. نتایج نشان داد اختلاف بین مشخصه های ابعاد، وزن تازه و خشک، رطوبت و حجم میوه بین تیمارهای آبیاری کامل و آبیاری ناقص ریشه معنی دار نبوده است. مقایسه مقدار مواد جامد محلول و اسیدیته قابل تیتراسیون در مرحله رسیدگی میوه، در تیمارهای کم آبیاری، افزایش معنی داری در مقایسه با آبیاری کامل نشان دادند. نتایج نشان داد، اعمال تیمارهای کم آبیاری تنظیم شده و آبیاری ناقص ریشه باعث افزایش معنی داری در کیفیت میوه نسبت به تیمار آبیاری کامل می شود. به منظور صرفه جویی در آب آبیاری و افزایش کیفیت محصول، استفاده از تیمارهای کم آبیاری در سطح 75% توصیه می شود.

ارزیابی عملکرد میوه ی کیوی تحت تنش ناشی از کم آبیاری تنظیم شده و آبیاری ناقص منطقه ی ریشه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  مجتبی چراغی زاده   میرخالق ضیاءتبار احمدی

آگاهی از تأثیر تنش کم آبی بر کمیت و کیفیت میوه کیوی به منظور مدیریت آبیاری و محصول ضروری است. این پژوهش به منظور بررسی عملکرد میوه کیوی تحت تنش کم آبی، در شرکت فجر ساری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تیمار و سه تکرار در سال 1390 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری کامل، آبیاری ناقص ریشه (آبیاری تناوبی بین دو طرف ریشه) و کم آبیاری تنظیم شده در سطح 75% بودند. رطوبت ناحیه توسعه ریشه به وسیله رطوبت سنج های tdr قرائت شد. میزان آب آبیاری از اختلاف رطوبت خاک محدوده توسعه ریشه گیاه قبل از آبیاری و رطوبت نقطه ظرفیت زراعی تعیین شد. بررسی عملکرد میوه با اندازه گیری صفات کمی و کیفی میوه ها شامل حجم، ابعاد میوه در جهات مختلف، وزن تازه و خشک، رطوبت، اسیدیته قابل تیتراسیون و مواد جامد محلول انجام شد. عمق آب مصرفی تیمار آبیاری کامل برای دوره های رویش گیاه و اعمال تیمارهای کم آبیاری به ترتیب برابر 60/235 و 60/137 میلی متر بود. میزان صرفه جویی آب در تیمارهای کم-آبیاری نسبت به آبیاری کامل در دوره های رویش گیاه و اعمال تیمارهای کم آبیاری به ترتیب برابر 60/14% و 25% بود. مقایسه میانگین بین تیمارهای آبیاری در مرحله برداشت بر اساس آزمون توکی نشان داد اثر تیمارها بر صفات وزن تازه و خشک، حجم، بعد y و z معنی دار ولی بر صفات بعد x، مواد جامد محلول، رطوبت و اسید غالب میوه معنی دار نمی باشد. بیشترین میزان مواد جامد محلول، در تیمار کم آبیاری تنظیم شده بود. نتایج نشان داد اعمال تیمارهای کم آبیاری ضمن بهبود کیفیت میوه، موجب صرفه جویی در مصرف آب در شرایط کم آبی می-شود.

روند تغییرات رطوبت و نیتروژن نیتراتی در محدوده ریشه گیاه ذرت تحت آبیاری ناقص ریشه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه کاراندیش   علی شاهنظری

بحران آب یکی مهمترین معضلات جهان امروز در بسیاری از کشورهای دنیا می باشد. این در حالی است که بخش زیادی از منابع آب شیرین در بخش کشاورزی مصرف می شود. مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی، علاوه بر تشدید معضل بحران آب، زمینه آبشویی املاحی چون نیترات از محدوده ریشه و آلودگی آبخوانها به مقادیر خطرساز آنها را فراهم می آورد. بهبود شیوه های مدیریتی در زمینه آبیاری می تواند راهکاری مناسب برای کنترل هر دو معضل محسوب گردد. لذا در این مطالعه تاثیر اعمال پنج تیمار آبیاری کامل (fi)، کم آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75% (prd75) و 55% (prd55) و کم آبیاری معمولی در دو سطح 75% (di75) و 55% (di55) روی روند تغییرات رطوبت و نیتروژن نیتراتی در محدوده ریشه گیاه ذرت مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه در قالب یک طرح کاملا تصادفی و با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری طی دو فصل زراعی 89 و 90 انجام شد. به منظور تعیین تغییرات رطوبت در خاک، در هر تیمار، پنج لوله دسترسی tdr trime-fm در حدفاصل دو لترال در طرفین یک ردیف کشت نصب و قرائت رطوبت با استفاده از پروب رطوبت سنج در فواصل عمقی پنج سانتیمتر در این لوله ها صورت گرفت. همچنین در طول دوره اعمال تیمار، نمونه برداری خاک از فواصل عمقی 20 سانتی متر صورت گرفته و مقادیر نیترات آنها با استفاده از دستگاه spectrophotometer hack dr/2500 قرائت شد. همچنین نمونه برداریهای گیاهی جهت تعیین مقادیر نیتروژن برگ با استفاده از روش کجلدال و تعیین شاخص سطح برگ صورت گرفت. در انتهای فصل رشد، مقدار کل نیتروژن ذخیره شده در اندام هوایی و مقادیر نیتروژن باقیمانده در خاک با استفاده از روش کلدال اندازه گیری و مقادیر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و کارایی مصرف آب محاسبه شد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که اعمال تیمارهای prd75 و di75 به طور متوسط منتج به 16 درصد کاهش حجم آب آبیاری و اعمال تیمارهای prd55 و di55 به طور متوسط منتج به 30 درصد کاهش حجم آب آبیاری شد. بررسی تغییرات رطوبت در لایه های مختلف خاک نشان داد که میزان رطوبت حداقل در تیمار prd75 به طور متوسط 36 درصد کمتر از مقدار آن در تیمار fi بود (18 در مقابل 28 درصد). همچنین میزان جذب رطوبت از سمت مرطوب تیمار prd75 به طور متوسط 60 درصد بیشتر از مقدار آن در سمت مشابه در تیمار fi بود. همچنین مقادیر تخلیه رطوبتی در اعماق پایین تر از 40 سانتیمتر در تیمار prd75 بین 5/1 تا 5/3 برابر بیشتر از مقدار آن در اعماق متناظر در تیمار fi بود. لذا جذب بالاتر و مقادیر کمتر رطوبت قبل از آبیاری در تیمار prd75 امکان ذخیره حجم بیشتری از آب آبیاری در هر لایه از خاک را فراهم آورده و میزان حجم آب عبوری از هر عمق در محدوده ریشه را کاهش داد. نتایج بررسی مقادیر عمق آب عبوری از هرلایه نشان داد که مجموع عمق آب گذر یافته در طول دوره اعمال تیمار از عمق 40 سانتی متر که بیش از 80 درصد جذب رطوبت در تمام تیمارها تا این عمق صورت گرفته است در تیمار prd75 حد معنی داری کمتر از مقدار آن درتیمار fi بود. میزان گذر آب از عمق 40 سانتی متر در تیمارهای fi، prd75، prd55، di75 و di55 به ترتیب برابر 78، 56، 13، 4/5 و 1/5 میلیمتر بود. لذا اعمال تیمارهای تنش زمینه لازم برای کاهش گذر نیترات از هر عمق در محدوده ریشه را فراهم کرده و موجب ذخیره بیشتر آن در لایه های سطحی خاک شد. بررسی نتایج نشان داد که بیش ترین تمرکز نیترات در تیمارهای fi و prd75 در عمق 40 سانتی-متر و در تیمارهای prd55، di75 و di55 در عمق 20 سانتی متر بود. علیرغم تمرکز بیشتر نیتروژن در لایه 20-0 سانتی متری در تیمارهای prd55، di75 و di55، کاهش عمق آب آبیاری در این تیمارها باعث کاهش معنی دار نیتروژن برگ و نیتروژن کل ذخیره شده در اندام هوایی در سطح پنج درصد شد. اما این اختلاف بین تیمارهای prd75 و fi معنی دار نبود. همچنین میزان غلظت نیتروژن نیتراتی در بخش مرطوب تیمار prd75 بین 10 تا 75 درصد بیشتر از مقدار آن در سمت مشابه در تیمار fi بود. لذا کاهش عمق آب گذریافته از هرلایه و بالاتر بودن غلظت نیترات، نیتروژن بیشتری در اختیار گیاه قرار داده و موجبات افزایش جذب نیتروژن به وسیله گیاه را فراهم می آورد. علیرغم پتانسیل بیشتر انتقال نیتروژن از لایه های سطحی در تیمارهای prd در مقایسه با di، جذب بیشتر نیتروژن از خاک باعث شده تا مقادیر نیتروژن باقی مانده در عمق 80-0 سانتی متری در تیمارهای prd بین 20 تا 60 درصد کمتر از مقدار آن در تیمارهای di باشد. با این وجود نتایج این مطالعه نشان داد کاهش حجم آب آبیاری در تیمارهای prd55، di75 و di55 موجب کاهش معنی دار عملکرد محصول در مقایسه با تیمار fi شد. این در حالی-است که این اختلاف بین تیمارهای fi و prd75 معنی دار نبود. همچنین بررسی تغییرات شاخص سطح برگ نشان داد که اختلاف معنی داری بین مقادیر آن در تیمارهای fi و prd75 وجود نداشت. اما اعمال سایر تیمارهای تنش موجب کاهش معنی دار شاخص سطح برگ در تیمار fi شد. لذا می توان ادعا داشت که افزایش میزان جذب نیتروژن در تیمار prd75 موجب افزایش طول دوره سبزینگی، حفظ شادابی برگ و به تاخیر انداحتن پیری آن شده و در نهایت زمینه لازم برای افزایش عملکرد محصول را در این تیمار فراهم می آورد. عدم کاهش معنی دار محصول و همچنین کاهش حجم آب مصرفی زمینه لازم برای افزایش کارایی مصرف آب در تیمار prd75 را فراهم آورد. لذا با درنظر گرفتن تمام جوانب می توان اذعان داشت که prd75 راه کاری مناسب برای حفظ هم زمان مسایل اقتصادی و زیست محیطی بوده و راهی مناسب برای نیل به یک کشاورزی پایدار محسوب می شود.

ارزیابی تشکل های آب بران در پروژه مدیریت جامع آب و خاک البرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی علوم آب 1391
  زهرا شکری   میرخالق ضیاتباراحمدی

مشارکت بهره برداران در قالب تشکل های آب بران، در برنامه ریزی، طراحی، احداث و بهره برداری و نگهداری مناسب از شبکه های آبیاری و زهکشی، نقش بسزایی در رفع مشکلات طرح های آبیاری و زهکشی، بهبود وضعیت شبکه ها و بهبود کارایی و اثر بخشی آبیاری داشته و از موضوعات مهم در توسعه و تحول جوامع رو به رشد می باشد؛ در پروژه مدیریت جامع آب و خاک البرز، با توجه به سیاست های راهبردی و حمایت بانک جهانی، تشکیل تشکل های آب بران از اهداف کلیدی پروژه است. جمعیت مورد تحقیق، اعضای هیات مدیره ی 19 تشکل آب بر محدوده پروژه البرز در استان مازندران بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه ای بود که اعتبار آن با استفاده از کرونباخ-الفا، 73/0 محاسبه شد. برای طراحی این پرسشنامه، با استفاده از روش دلفی و نظر متخصصین باتجربه کشور، مولفه های موثر در ارزیابی تعیین و در قالب ده شاخص دسته بندی و وزن دهی شد. شاخص "پایداری" که هدف اصلی تشکیل تشکل ها بر اساس سند پروژه می باشد، اولویت اول، دو شاخص "ضرورت ایجاد تشکل" و "اطلاع رسانی و آموزش"، اولویت دوم و شاخص های "تعریف وظایف" و "رضایتمندی" اولویت سوم تعیین شدند. تعداد 103 پرسشنامه توسط اعضای هیات مدیره تشکل ها تکمیل شد. برای اطمینان از صحت پاسخ ها، تکمیل پرسشنامه به شیوه پرسشگر فعال انجام شد. تشکل ها براساس شاخص های ده گانه رتبه بندی شدند. دستاوردهای پژوهش نشان داد که از نظر آب بران عضو تعاونی های مورد تحقیق، تا این مرحله تشکیل تشکل ها موفق بوده و اطلاع رسانی و آموزش، ضرورت ایجاد تشکل، تعریف وظایف و پایداری به ترتیب با اوزان 326/0، 292/0 و266/0 و 239/0 به عنوان اثرگذارترین شاخص ها بر موفقیت تشکل ها شناخته شدند. لذا در طرح های آینده، برای رسیدن به یک تشکل موفق این مولفه ها باید با دقت بیشتری اجرا شوند.

مقایسه اثرات روش های مختلف کم آبیاری از طریق اعمال رژیم های مختلف شوری بر مشخصات فیزیکی ریشه به روش عکس برداری در گیاه لوبیا چشم بلبلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  امید بابایی مقدم   میر خالق ضیاء تبار احمدی

کمبود آب شیرین، پیشروی آب شور دریاها و متعاقب آن شور شدن خاک زراعی از تهدیدهای اساسی برای بقاء تمدن بشری و اکوسیستم طبیعی به شمار می رود. به منظور بررسی اثرات شوری و مقایسه روش های کم-آبیاری (di) و آبیاری ناقص ریشه (prd)، بر خصوصیات فیزیکی ریشه گیاه لوبیا چشم بلبلی از طریق اعمال استرس شوری، تحقیقی در گلخانه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و تحت کشت هیدروپونیک انجام شد. تیمارها عبارت بودند از 1- آبیاری بدون تنش (ws) یا آبیاری کامل (fi) به عنوان شاهد (که دارای ec=0/8 mmhos/cm بود)، 2- di1 یا ds1 که در آن، کل ریشه در محلول با ec=2/3 mmhos/cm قرار داشت، 3- di2 یا ds2 که در آن، کل ریشه در محلول با ec=3/6 mmhos/cm قرار داشت، 4- prd1 یا prs1 که در طی آن یک طرف ریشه در محلول بدون تنش شوری و طرف دیگر در محلول با ec=2/3 mmhos/cm قرار داشت (این رژیم ها با تناوب هفتگی تغییر می کرد)، 5- prd2 یا prs2 که در طی آن یک طرف ریشه در محلول بدون تنش شوری و طرف دیگر در محلول با ec=3/6 mmhos/cm قرار داشت (این رژیم ها با تناوب هفتگی تغییر می کرد). از محیط کشت هوگلند برای کشت گیاهان در سیستم هیدروپونیک استفاده شد. برای بررسی خصوصیات فیزیکی ریشه، 16 مرحله عکسبرداری از ریشه به مدت 45روز بعد از اعمال تیمار انجام پذیرفت و قطر، طول، مساحت و حجم ریشه اندازه گیری گردید. بررسی ها و محاسبات آماری در نرم افزار sas نشان داد که میزان رشد قطر ریشه بر اثر تیمارهای گوناگون، اختلاف معنی داری با هم نداشت، اما این تیمارها بر رشد طول ریشه و متعاقب آن بر رشد مساحت و حجم آن اثر معنی داری داشت. شوری بر رشد ریشه تاثیر منفی داشت به طوری که بالاترین میزان رشد طول، مساحت و حجم به تیمار شاهد اختصاص داشت و کمترین آن مربوط به prd2 بود. با توجه به این که، محیط کشت با میزان ec=3/6 mmhos/cm، در هر دو تیمار di و prd رشد ریشه ها را به شدت کاهش داد، این میزان ec برای رشد لوبیا چشم بلبلی توصیه نمی گردد.

بررسی کیفی آب چاه های گیلان مرکزی از نظر فلزات سنگین و پهنه بندی آلودگی با استفاده از روش های زمین آمار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  صنم السادات رهنمای رهسپار   محمدرضا خالدیان

منابع آب زیرزمینی از جمله مهمترین منابع تامین آب شرب و کشاورزی هستند. آلودگی منابع آبهای زیرزمینی توسط آلایندهها باعث کاهش کیفیت این منابع می گردد. فلزات سنگین یکی از مهمترین آلاینده های زیست محیطی هستند و در اثر فعالیتهای کشاورزی و صنعتی غلظت آنها در منابع آبی رو به افزایش است. از طرف دیگر هزینه زیاد آزمایشات کیفی آب زیرزمینی علی الخصوص تعیین غلظت فلزات سنگین، استفاده از ابزارهای آمار مکانی را ناگزیر مینماید. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات مکانی غلظت فلزات سنگین سرب، کادمیوم، روی و مس در چاههای محدودهی گیلان مرکزی و پهنهبندی آلودگی آبهای زیرزمینی در این منطقهاست. نمونهبرداری از 50 حلقه چاه در گیلان مرکزی و در طول تابستان سال 1389 انجام گرفت. پس از نمونه برداری، غلظت فلزات سرب، کادمیوم، روی و مس با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری و نتایج با مقادیر استاندارد در آب مقایسه گردید. بررسی ساختار مکانی دادهها با نرم افزار gs+ v5.1انجام شد. ابتدا دقت روشهای کریجینگ(ok) و وزن دادن معکوس فاصله (idw)با 4 توانمختلف (5و4و3و2=m)بااستفادهازمعیارهای maeوmbeارزیابیشدند. سپس نقشه های پهنه بندی نهایی ارائه گردید. برای رسم نقشهی نهایی پهنهبندی سرب روش ok و برای نقشههای مس، روی و کادمیوم روش idwبه کار برده شد. نتایج نشان می دهند که غلظت کادمیوم و سرب در چاه های محدوده ی گیلان مرکزی بالاتر از استانداردهای آب و غلظت روی و مس پایینتر از این استانداردها میباشند. همچنین نتایج ما نشان می دهند که مدل های کروی و نمایی بهترین مدل ها برای برازش نیم-تغییرنما می باشند.این مدلها می توانند آلودگی سایر مناطق محدودهی مورد بررسی را نیز پیش بینی کنند.

اثر آبیاری کامل(fi) ، آبیاری ناقص ریشه(prd) و کم آبیاری تنظیم شده (rdi) بر توزیع ریشه ی گیاه ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا صدرانسب   میرخالق ضیاء تبار احمدی

عملکرد و شادابی گیاه تابعی از الگوی توسعه ریشه آن می باشد. مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نحوه و میزان توسعه ریشه، مقدار و مدیریت مصرف آب است. در این راستا مطالعه حاضر در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار در سال 1390 در مزرعه دانشگاه کشاورزی ساری انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل (fi) به عنوان شاهد، آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75% (prd75%) و 55% (prd55%) و کم آبیاری تنظیم شده در دو سطح 75% (rdi75%) و 55% (rdi55%) بود. عمق آب مصرفی در تیمار آبیاری کامل برابر 531 میلی متر و صرفه جویی آب در تیمارهای کم-آبیاری 75% و 55% نسبت به آبیاری کامل به ترتیب برابر 3/17% و 3/31% در طول فصل زراعی بود. نمونه برداری جهت تعیین توزیع دو بعدی رشد ریشه در طول فصل رشد، از زمان اعمال تیمار تا انتهای فصل رشد با فواصل زمانی 15 روز انجام شد. نمونه ها از سطح خاک، ابتدا در محل لترال اول، در محدوده های عمقی 10 سانتی متری تا عمق یک متری و سپس به صورت افقی در فواصل 75/18، 5/37، 25/56 و 75 سانتی متر بعد از لترال اول، با استفاده از اوگر دو اینچی تهیه شد. پارامترهای اندازه گیری شده شامل حجم، طول، سطح، وزن مرطوب، وزن خشک، قطر و نسبت ریشه به ساقه بود. مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون دانکن در سطح 5% انجام شد. نتایج نشان داد اختلاف بین مشخصه های حجم، طول، سطح، وزن مرطوب و خشک، بین تیمارهای آبیاری کامل و آبیاری ناقص ریشه و کم آبیاری تنظیم شده در سطح 75% معنی دار نبود. بیش ترین و کم ترین مقادیر پارامترهای اندازه گیری شده به جز قطر، در توزیع افقی و عمودی ریشه به ترتیب در تیمارهای prd75% و rdi55% بود. بیش ترین مقدار قطر ریشه در تیمار rdi55% بود. می توان اذعان داشت که تیمار prd75% ضمن صرفه جویی در مصرف آب، با توسعه یک سیستم ریشه مناسب، امکان استفاده بهتر از رطوبت موجود در خاک را علیرغم اعمال تنش رطوبتی فراهم می آورد و راهکار مناسبی برای مقابله با معضل بحران آب و در نتیجه نیل به یک کشاورزی پایدار محسوب می گردد.

ارزیابی کارایی مدل های drainmod-n و leachn برای شبیه سازی آبشویی نیترات از اراضی شالیزاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی علوم آب 1391
  حسن علی بخشی   رمضان طهماسبی

به منظور بررسی اثر آب و همچنین شیوه های مدیریت زراعی بر انتقال نیترات، اندازه گیری های میدانی می بایست انجام گیرد. اما چنین اقداماتی علاوه بر زمان بر بودن دارای هزینه بالایی می باشند. مدل های کامپیوتری با استفاده از معادلات انتقال نیترات و الگوریتم های شبیه ساز کیفیت آب را بدون اندازه گیری های میدانی پر هزینه ارزیابی می کنند. این مدل ها بر پایه معادلات تئوری هستند و به منظور تأیید دقت ارزیابی آن ها می بایست داده برداری میدانی نیز انجام شود. در این مطالعه قابلیت دو مدل drainmod–n و leachm برای شبیه سازی انتقال نیترات در اراضی شالیزاری در فصل کشت دوم ارزیابی شد. این تحقیق در اراضی شالیزاری تجهیز و نوسازی شده دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در طول فصل کشت کلزا از آبان 1390 تا اردیبهشت 1391 انجام شد. تیمارهای مورد آزمایش عبارت بودند از: سه تیمار زهکشی زیرزمینی معمولی با پوشش معدنی با عمق 9/0 متر با فاصله زهکش 30 متر (d0.9l30)، عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 30 متر (d0.65l30) و عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر (d0.65l15)، و یک تیمار زهکشی زیرزمینی معمولی با پوشش مصنوعی با عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر (d0.65l15f). غلظت نیترات زه آب زهکش های زیر زمینی، عصاره اشباع خاک، خاک، باران و پارامتر های مورد نیاز دو مدل برای شبیه سازی در زمان های مورد نظر در مطالعه اندازه گیری شد. عمق سطح ایستابی و دبی زهکش ها در طول فصل کلزا به صورت روزانه اندازه گیری شد. واسنجی مدل drainmod-n با استفاده از پارامتر های ذخیره سطحی، ذخیره ماکرو، هدایت هیدرولیکی، ضریب نیتریفیکاسیون، ضریب دنیتریفیکاسیون و مدل leachm با استفاده از پارامتر های هدایت هیدرولیکی، ضرایب معادله کمپل، ضریب نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسون انجام شد. مقایسه غلظت نیترات زه آب اندازه گیری شده با نتایج شبیه سازی های مدل drainmod-n نشان داد که مدل علی-رغم پیش بینی مطلوب روند تغییر پارامتر مورد نظر، از کارآیی لازم برای پیش بینی دقیق مقادیر غلظت نیترات زه آب زهکش های زیرزمینی برخوردار نبود. همچنین این مدل کارایی مناسبی از شبیه سازی غلظت نیترات لایه خاک انجام نداد. مقایسه مقدار غلظت نیترات لایه های خاک اندازه گیری شده با نتایج شبیه سازی های مدل leachm نشان داد که مدل نتوانست پیش بینی مطلوبی از مقدار و روند تغییرات غلظت نیترات لایه های خاک انجام دهد و از کارآیی لازم برای پیش بینی دقیق میزان نیترات لایه های خاک برخوردار نبود.

شبیه سازی پیشروی آب شور بر سفره های ساحلی در حوزه لاهیجان-چابکسر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1390
  روح اله دیباوند   رامین فضل اولی

در شرایط طبیعی، گرادیان هیدرولیکی در آبخوان های ساحلی به سمت دریا می باشد. آب دریا که در انتهای آبخوان ساحلی قرار دارد به علت داشتن املاح، سنگین تر از آب شیرین می باشد و این اختلاف چگالی آب شور دریا به آب شیرین ساحلی باعث پیشروی آب شور دریا و در نتیجه ایجاد گوه آب شور در زیر آب شیرین می گردد. هر گونه تغییر در الگوی جریان نظیر تغییر در پمپاژ و تغذیه آب شیرین در ناحیه ساحلی یا تغییرات جزر و مدی در ناحیه آب شور ، شکل و موقعیت فصل مشترک را متأثر ساخته و باعث جابجایی آن می شود. در مطالعه حاضر پیشروی آب شور بر آبخوان های ساحلی به وسیله مدل sharp بررسی شده است. این مدل، معادلات جریان آب شور و آب شیرین را با شرط حل معادلات در دو سمت سطح تماس بطور همزمان حل می نماید. سپس سه سناریو با عناوین تاثیر موقعیت مرز بالادست، افزایش و کاهش میزان پمپاژ از چاه های حوضه و میزان تغذیه حوضه در شرایط خشک سالی و تر سالی بر پیشروی آب شور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی مدل حاکی از پیشروی آب شور به میزان 5/1 تا 2 کیلومتر در آبخوان-های ساحلی می باشد. بررسی سناریوهای فوق نشان داد که تنش ایجاد شده ناشی از موقعیت مرزبالا دست، بر سطح مشترک آب شور و شیرین (اینترفیس) موثر است. میزان برداشت از سفره های زیرزمینی به دلیل تاثیر بر سطح آب زیرزمینی، نقش قابل توجه ای بر پیشروی آب شور دارد. همچنین میزان تغذیه در شرایط خشک سالی و ترسالی به دلیل تاثیر مستقیمی که بر سطح ایستابی دارد، نقش بسزایی در موقعیت اینترفیس ایفا می کند.

تأثیر سامانه زهکشی زیرزمینی بر نفوذ عمقی آب در اراضی شالیزاری در طول فصل کشت برنج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  سعید نوذری چراتی   سید محمود طباطبایی

با توجه به مصرف بسیار بالای آب در اراضی شالیزاری، لزوم بررسی دقیق چگونگی ارائه و مدیریت آب دراین گونه اراضی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از اجزای بیلان آب که در زمین های شالیزاری از نظر میزان کاربرد آب اهمیت زیادی دارد، نفوذ عمقی آب است. هر اندازه نفوذ آب به خاک دقیق تر تخمین زده شود، تعیین نیاز آبی گیاه بهتر ارزیابی می شود و طراحی سیستم های آبیاری و زهکشی و تأسیسات مربوط به آن در جهت کاهش تلفات آب را می توان به خوبی انجام داد. با توجه به این که در کشور ما احداث سیستم های زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری در ابتدای مرحله طراحی خود می باشد، هنوز تحقیق جامعی در خصوص تغییرات پارامترهای بیلان آبی در اراضی شالیزاری با این سیستم ها صورت نگرفته است. در این تحقیق به بررسی تأثیر زهکش های زیرزمینی لوله ای با فواصل 30 و 15 متر و در اعماق 0.9 و 0.65 متر و زهکشی میان فصل بر میزان نفوذ عمقی آب در طی فصل کشت برنج با استفاده از روش لایسیمترهای ته باز و ته بسته پرداخته شد. نتایج نشان داد که زهکش دو عمقی با 163.8 میلی متر بیش ترین تأثیر و زهکش سطحی با 120.5 میلی متر کمترین تاثیر را بر میزان نفوذ عمقی دارد. بررسی نتایج نشان داد که با کاهش فاصله و افزایش عمق زهکش ها بر میزان نفوذ آب افزوده گردید. همچنین زهکشی میان فصل نیز تاثیر مثبتی بر نفوذ عمقی آب داشت به طوری که بعد از این دوره، در تمامی تیمارها مقدار نفوذ عمقی آب افزایش یافت. همچنین تیمار با زهکش دو عمقی با میانگین 0.60 میلی متر بیشترین و تیمار با زهکش سطحی با میانگین 0.37 میلی متر کمترین میزان نفوذ عمقی را در بین تمامی تیمارها داشتند.

تعیین نیاز آبی توت فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن رضائیان   مجید میرلطیفی

هدف از آبیاری دست یابی به عملکرد بهینه همراه با استفاده اقتصادی از آب بر اساس نیاز گیاه است. برنامه ریزی صحیح آبیاری سبب جلوگیری از مصرف بیش از حد آب، پخش دقیق آب آبیاری و تولید محصول بیشتر می شود. برای برنامه ریزی آبیاری ابتدا باید نیاز آبی گیاه تعیین شود، لذا طی تحقیق حاضر اقدام به تعیین نیاز آبی گیاه توت فرنگی شد. برای اندازه گیری نیاز آبی گیاه توت فرنگی از دو لایسیمتر وزنی استفاده شد. مزرعه توت فرنگی مورد مطالعه دارای سیستم آبیاری قطره ای نواری بود. برای تعیین زمان شروع آبیاری از تانسیومتر استفاده شد و آبیاری زمانی آغاز می شد که مکش خاک به 50 سانتی بار می رسید. عمق آب آبیاری در هر نوبت آبیاری بر اساس کمبود رطوبت خاک مشخص شد. نیاز آبی توت فرنگی رقم کاماروسا برای فصل آبیاری (اردیبهشت تا شهریور) در سال 1391 برابر 538 میلی متر بدست آمد. مقدار حداکثر تبخیر – تعرق روزانه برای این دوره 5.5 میلی متر بر روز بود که در 27 تیر 1391 ثبت شد. ضرایب گیاهی توت فرنگی با استفاده از تبخیر – تعرق گیاه مرجع محاسبه شده از معادله پنمن – مانتیث فائو برای ماه-های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد و شهریور به ترتیب برابر با 0.61، 0.71، 0.88، 0.86 و 0.81 برآورد گردید. مقدار ضرایب گیاهی حاصل از تحقیق حاضر بیشتر از یافته های مطالعات قبلی بود.

بررسی تأثیرات کم آبیاری سنتی و آبیاری ناقص ریشه روی هورمون آبسسیک اسید گیاه آفتابگردان در شرایط مزرعه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1392
  مریم نوروزی   محمود راپینی سرجاز

سرانه منابع آبی جهان رو به کاهش است، بنابراین ایجاد شیوه های نوین آبیاری از جمله آبیاری ناقص ریشه لازم است. محدودیت منابع آب و ضرورت افزایش کارایی مصرف آب آبیاری، باعث شد ارقامی از گیاهان که به خشکی متحمل ترند، کشت شوند. آگاهی از تأثیر تنش آبی بر خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه شامل هورمون آبسسیک اسید و نیز اثر آن بر الگوی توسعه ریشه ضروری است زیرا تأمین مواد غذایی لازم برای رشد گیاه از ناحیه ریشه می باشد. همچنین تنش های محیطی اغلب سبب تغییر آبسسیک اسید بافت گیاه می شوند، بنابراین از این ویژگی می توان به عنوان یک نشانگر فیزیولوژی مناسب برای بررسی تحمل و مقاومت به تنش های محیطی استفاده نمود. از عوامل تأثیر گذار بر الگوی توسعه ریشه و خصوصیات فیزیولوژیکی، مقدار و مدیریت مصرف آب است. بنابراین پژوهش حاضر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار در سال 1391 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. تیمار های آبیاری شامل آبیاری کامل، آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75% و 55% وکم آبیاری سنتی (تنظیم شده) در دو سطح 75% و 55% بود. به منظور بررسی صفات ریشه شامل طول، سطح، قطر، وزن مرطوب و خشک، در آخر فصل رشد یک مرحله نمونه برداری انجام شد. به منظور اندازه گیری غلظت هورمون آبسسیک اسید، شیره ی گیاهی به مقدار لازم از ساقه ی بریده شده ی گیاهان گرفته شد. در مجموع پنج نمونه برداری با فاصله یک هفته انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین غلظت هورمون آبسسیک اسید، 173/0 (میلی گرم بر گرم) در تیمار آبیاری ناقص ریشه در سطح 55% و کمترین غلظت هورمون آبسسیک اسید 001/0 (میلی گرم بر گرم) در تیمار آبیاری کامل به دست آمد. بیشترین مقادیر طول، سطح، وزن مرطوب و خشک ریشه در تیمار آبیاری ناقص ریشه در سطح 75% و کمترین مقادیر صفات مذکور در تیمار کم آبیاری سنتی در سطح 55% مشاهده شد. برای صفات قطر و نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی بیشترین مقدار برای تیمار کم آبیاری سنتی در سطح 55% و کمترین مقدار برای تیمار آبیاری کامل بدست آمد. برای صفات وزن تر و خشک برگ، ساقه و طبق، بیشترین مقدار در تیمار آبیاری کامل و کمترین مقدار در تیمار کم آبیاری سنتی در سطح 55% مشاهده شد. آزمون آماری snk نشان داد که اختلاف معنی داری بین تیمار های آبیاری کامل و آبیاری ناقص ریشه در سطح 75% برای صفات اندازه گیری شده ریشه و اندام هوایی وجود نداشت. بنابراین به منظور صرفه جویی در آب به طوری که گیاه آسیبی را متحمل نشود استفاده از تیمار آبیاری ناقص ریشه در سطح 75% توصیه می شود.

بررسی تآثیر استفاده از نانورس ها در تثبیت سواحل رودخانه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  هدی گنجی   علی شاهنظری

رودخانها در مسیر تکاملی خود دستخوش تغییر، تحول و دگرگونی بوده اند. فرسایش جدارها و بستر رودخانه ها و رسوبگذاری در قسمتهای دیگر از جمله این تغییرات است. در این تحقیق به بررسی استفاده از نانورسها در خاکهای بستر و دیواره یکی از کانالهای انشعابی رودخانه بابلرود حوالی شهرستان قائمشهر پرداخته شده است. وجود نانورس با خاصیت آبگریزی در نمونه های خاکی سبب بهبود خواص مکانیکی در نمونه های خاک بستر و دیواره شده است.نتایج آزمایش حاکی از ان است که وجود نانورس در این نمونه های بسترو دیواره، سبب افزایش مقاومت فشاری بترتیب 14% و 39%، افزایش تراکمپذیری بترتیب 188% و 28% شده است. همچنین افزایش میزان چسبندگی دیواره در حالت تحکیم نرمال 183% بود. با توجه به حصول نتایج مثبت از این تحقیق میتوان آن را بعنوان راه حلی برای مشکلات ناشی از فرسایش و تخریب در سواحل رودخانه ها، کانالها و نشست ناشی از احداث سارزه های انتقال اب بکار گرفت.

تخمین هدایت هیدرولیکی به روش زمین آمار (مطالعه موردی دشت گرگانرود- قره سو استان گلستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  مریم موسی خانی   میرخالق ضیاتبار احمدی

چکیده خاک محصول فرآیندهایی است که به صورت تدریجی و پیوسته در زمان و مکان تغییر می¬نمایند. شناخت این تغییرات جهت برنامه¬ریزی دقیق، مدیریت مزرعه، تعیین تناسب اراضی برای کشت و¬¬ یا¬ تعیین میزان آب لازم جهت آبشویی، تعیین الگوی کشت و پیش¬بینی عملکرد امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. در روش¬های کلاسیک به دلیل در نظر نگرفتن پراکنش نقاط و فاصله مکانی و یا زمانی آنها، امکان دستیابی به دقت مطلوب، همیشه امکان¬پذیر نمی¬باشد. به نظر می¬رسد که تکنیک زمین¬آمار بتواند در این زمینه مؤثر باشد. برخلاف روش¬های کلاسیک، روش¬های زمین¬آمار ضمن در نظر گرفتن ارتباط بین نقاط و موقعیت مکانی آنها، اغلب دقت قابل قبولی را عاید می¬سازند. زمین¬آمار شاخه¬ای از علم آمار می¬باشد که مبتنی بر "تئوری متغیرهای ناحیه¬ای" است. هر متغیری که در فضای سه بعدی توزیع شده باشد و دارای وابستگی مکانی باشد، متغیر ناحیه¬ای نامیده شده و می¬تواند در مطالعات زمین¬آماری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. این پژوهش ضمن بررسی همبستگی مکانی هدایت هیدرولیکی و عوامل تأثیرگذار بر آن در منطقه اراضی شمالی رودخانه گرگانرود و قره¬سو، سه روش معکوس وزنی فاصله، توابع شعاع محور و کریجینگ ، جهت درون¬یابی و تخمین 188 نمونه هدایت هیدرولیکی بکار گرفته شده است. استفاده از این روش¬ها مزایایی نظیر تحلیل واریوگرافی دارد که می¬توان با آن پارامترهایی نظیر اثر قطعه¬ای، اثر ساختاردار، شعاع تأثیر و همچنین پارامتر همبستگی مکانی را بدست آورد. روش¬های مختلفی برای اعتبارسنجی روش¬های درون¬یابی وجود دارد که یکی از مهم¬ترین آنها روش اعتبارسنجی تقاطعی می¬باشد. در این روش برای هر یک از نقاط مشاهده¬ای، که معمولاً تنها ابزار مقایسه می¬باشند، تخمین با به کارگیری روش درون¬یابی مورد نظر انجام می¬گیرد و سپس مقدار تخمین با مقدار مشاهده¬ای مقایسه می¬گردد. سه معیار rmse، mae و mbe به منظور ارزیابی روش¬های زمین¬آماری و توانایی آن برای پیش¬بینی دقیق در این تحقیق استفاده شده است. نتایج نشان داد که روش توابع شعاع محور و عکس فاصله وزن¬دار از دقت بالاتری نسبت به روش کریجینگ برخوردار است. در این تحقیق فرض برابری میانگین مقادیر اندازه گیری شده با میانگین مقادیر برآورد شده با استفاده از آزمون آماری t زوجی مورد بررسی واقع شد. نتایج نشان داد در تمامی مدل¬ها مقدار معیار تصمیم از 01/0 بیشتر شده، بنابراین میانگین مقادیر اندازه¬گیری شده با پیش¬بینی شده در سطح اطمینان 99% اختلاف بسیار معنی¬داری ندارند. در نتیجه هر سه روش، روش مناسبی برای درون یابی می¬باشند. واژه¬های کلیدی: زمین¬آمار، هدایت هیدرولیکی، توابع شعاع محور، کریجینگ جامع، عکس فاصله وزن¬دار.

مدل بهره برداری تلفیقی از منابع آب سطحی و زیرزمینی مطالعه موردی: پروژه جامع آب و خاک البرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  زهرا قربانی سرهنگی   محمد علی غلامی سفیدکوهی

رشد سریع جمعیت و افزایش روزافزون نیاز به مواد غذایی و محدودیت منابع آب و خاک مشکلات عدیده¬ایی را در تأمین منابع آب برای مصارف گوناگون ایجاد کرده است. جهت حل این مشکل، مدیریت جامع منابع آب و خاک ضروری می¬باشد. یکی از بهترین روش¬ها برای استفاده پایدار از این منابع، بهره¬برداری تلفیقی از منابع آب سطحی و زیرزمینی می¬باشد، که علاوه بر پایداری زیست محیطی سبب بهره¬برداری بهینه، بهبود تخصیص منابع آب و توسعه کشاورزی می¬گردد. این پژوهش با هدف تعیین مقادیر برداشت تلفیقی از منابع آب سطحی و زیرزمینی در سطح 10 تشکل آببران پروژه جامع آب و خاک البرز انجام شد. برای این منظور ابتدا آب زیرزمینی منطقه توسط مدل modflow شبیه¬سازی شد. در ادامه پس از واسنجی مدل و مورد تأیید قرار گرفتن نتایج مدل شبیه¬سازی، به منظور مدیریت آب زیرزمینی دشت مورد نظر، وضعیت آبخوان منطقه در سه سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج حاصل از مدل شبیه¬سازی در تدوین مدل بهره¬برداری تلفیقی با مدل weap مورد استفاده قرار گرفت. برای انجام این تحقیق، آمار و اطلاعات مربوط به منابع آب منطقه و مقادیر قابل برداشت از آن¬ها، مناطق مصرف و نیاز آبی ماهانه آن¬ها برای یک دوره پنج ساله شبیه¬سازی شد. نتایج حاصل از مدل شبیه¬سازی آب زیرزمینی منطقه نشان داد، آبخوان دشت بعد از اجرای طرح شبکه آبیاری و زهکشی البرز قابلیت برداشت اضافی به میزان 96 میلیون متر مکعب را در تشکل¬های 1-1-3b، 2-1-3b، 2-3b، 1-25c و 2-25c دارد که نسبت به حالت قبل از اجرای طرح 217 درصد بیشتر می¬باشد. با افزودن این مقادیر به منابع آب موجود در منطقه و همچنین بهره¬برداری از کانال¬های 24c و 25c مشکل کمبود آب در کلیه تشکل¬ها جزء تشکل4b به صفر ¬رسید. کمبود موجود در تشکل 4b نیز به طور میانگین سه میلیون متر مکعب کاهش یافت. با افزایش منابع آب سطحی و زیرزمینی در منطقه کمبود نیاز زیست محیطی رودخانه¬های تالار و سیاهرود از 6/2 میلیون متر مکعب در سال به 9/0 میلیون متر مکعب کاهش یافت. در مجموع به طور میانگین 65 درصد نیاز منطقه از طریق آب سطحی و 35 درصد آن از منابع آب زیرزمینی تأمین می¬شود.

تأثیر سوپرجاذب a200 در شرایط تنش خشکی بر برخی پارامترهای گیاه فلفل قلمی تند (capsicum frutescence)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1392
  فرشته رستمی   علی شاهنظری

کشور ایران از نظر اقلیمی در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است. باتوجه به نیاز بالای کشور در امر تأمین موادغذایی برای جمعیت رو به افزایش و لزوم تلاش بیشتر برای رسیدن به مرحله خود کفایی در تولید محصولات کشاورزی و با توجه به اینکه آب به عنوان اولین و مهم ترین عامل محدود کننده در افزایش تولیدات کشاورزی است، مسأله آب و بهره برداری از آن دارای اهمیت خاصی است. پراکندگی باران و محدود بودن منابع آب باعث شد تا برای استقرار گیاه شرایط سختی ایجاد شود. از این رو در جهت صرفه جویی در مصرف آب در بخش کشاورزی از فن آوری های جدید و مواد مختلفی استفاده می شود. یکی از این مواد پلیمرهای سوپر جاذب بوده که قادرند مقادیر زیادی از آب حاصل از بارندگی و یا آب آبیاری را جذب کرده و در شرایط خشکی مجدداً آن را در دسترس گیاه قرار دهند. بر این اساس، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر پلیمر سوپر جاذب a200 در شرایط تنش خشکی بر برخی صفات فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی و عملکرد و کارایی مصرف آب گیاه فلفل تند در قالب طرح کاملاً تصادفی و آزمایش فاکتوریل با سه سطح آبیاری (50، 75 و 100 درصد نیاز آبی) و چهار سطح پلیمر سوپر جاذب (0، 1/0، 2/0 و 3/0 درصد وزنی) در چهار تکرار انجام شد. نتایج نشان داد سطوح سوپر جاذب در شرایط تنش باعث افزایش سطح برگ، مواد جامد محلول میوه و کاهش نشت یونی برگ شد. کاهش آبیاری باعث افزایش کیفیت محصول و کاهش عملکرد شد. بخاطر تأثیر کم تنش خشکی بر روی پارامترهای رویشی بخصوص وزن خشک ریشه، اختلاف بین مقادیر عملکرد معنی دار نشد به بیان دیگر تنش خشکی نتوانست آنقدر اندازه اندام های رویشی گیاه را کاهش دهد که اثر قابل توجهی بر عملکرد داشته باشد. ولی روند تغییر عملکرد با افزایش تنش به صورت کاهشی بود. بخاطر رابطه معکوس بین کیفیت و کمیت محصول، برای بدست آوردن کیفیت و کمیت بالای محصول، مقدار میانه یعنی 75 درصد نیاز آبی مناسب است. تأثیر سوپر جاذب بر اکثر پارامترها معنی دار بود و باعث کاهش نشت یونی و افزایش کلروفیل، مواد جامد محلول، طول و وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، سطح و تعداد برگ شد. جهت حصول حداکثر کارایی مصرف آب و همچنین به منظور کاهش اثرات منفی از جمله نشت یونی، کاربرد 3/0 درصد سوپر جاذب را برای شرایط آزمایش می توان توصیه کرد.

بررسی تاثیر مواد طبیعی به عنوان پالایشگر در کاهش میزان نیترات و فسفات از رواناب خروجی از شالیزارها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  امین بابایی مقدم   محمدرضا خالدیان

یکی از مهم¬ترین نیاز های حیات بشری وجود آب پاکیزه برای ایجاد شرایط سالم برای زندگی انسان¬ها است. اما، آنچه مورد توجه قرارگفته، کمبود منابع آب سالم و پاکیزه می باشد و همچنین بالا بودن هزینه های اجرای طرح های تصفیه آب اغلب مانع دسترسی جوامع بشری به این نیاز حیاتی می شود. استان گیلان در سال ّهای اخیر دچار خشکسالی هایی شده است که این موضوع به همراه بررسی های صورت گرفته نگرانی ها را در رابطه با وضعیت تغییر اقلیم، و همچنین آلودگی آب های موجود، افزایش داده است. در این تحقیق هدف بررسی تغییرات میزان آب ورودی از طریق رودخانه سفیدرود و وضعیت آب و هوایی استان گیلان و همچنین تصفیه آب توسط بیوفیلتر های زیستی بوده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد دمای هوا در استان به طور میانگین در حال افزایش و میزان بارندگی در حال کاهش بوده است، همچنین برای بررسی روند تغییرات دبی رودخانه از آزمون¬های من کندال، اسپیرمن، سن و رگرسیون خطی استفاده شده است و نتایج حاصل شده از آن ها نشان داد که دبی سالانه، در دوره 49 ساله مورد بررسی، دارای روند کاهشی بوده و این روند به طور معناداری کاهشی بوده است. در بخش دیگر از این تحقیق کیفیت زه آب خروجی از اراضی شالیزاری در منطقه مورد بررسی قرار گرفت (آب ورودی به بیوفیلتر ّها) و نتایج نشان داد در برخی از موارد میزان آلایندگی بیش از حد معمول برای خروج به آبهای سطحی و در برخی موارد کمتر از این حد بوده است. بخشی دیگر از این تحقیق با هدف تصفیه پساب کشاورزی و کاهش تعدادی از پارامترهای مضر موجود در محلول های آبی انجام پذیرفت. میزان نیترات، فسفات،ph ، ec،tds ،tss و دما در محلول های آبی از مهم¬ترین پارامترهای مورد بررسی در استفاده از آب آبیاری، آب رودخانه و آب های وارد شده به رودخانه ها می باشند. در این تحقیق هدف بررسی میزان کارایی چهار نوع بیوفیلتر شامل خاک اره چوب، سبوس برنج، ذغال چوب و زائدات چای بوده است که در این میان با داده برداری دوره ای از زه¬آب خروجی شالیزارها با فواصل ده روزه در فصل پاییز میزان پارامتر های نیترات، فسفات،ph ، ec،tds ،tss و دما مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده شد که هر چهار نوع بیوفیلتر در بعضی از موارد میزان آلایندگی را کاهش داده اند و در برخی موارد نیز موفق عمل نکرده¬اند. این کاهش و افزایش به عوامل مختلفی بستگی داشته است که مهم¬ترین آن ها میزان غلظت آلاینده و دمای هوا بوده است. از تحقیق صورت گرفته می توان نتیجه گرفت که هر بیوفیلتر موجب کاهش برخی پارامترهای شیمیایی آب شده و در مورد کاهش سایر پارامترهای مورد مطالعه موثر نبوده است. لذا برای شناخت بیشتر رفتار این بیوفیلترها نیاز به تحقیقات بیشتر وجود دارد. استفاده از این نوع بیوفیلترها با توجه به پایین بودن هزینه احداث، پس از تکمیل مطالعات می¬تواند مورد توجه قرار گیرد.

ارزیابی اثر سرعت باد و فشار کارکرد روی یکنواختی پاشش در دستگاه لینیر واقع در شرکت زراعی دشت ناز ساری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  رسول سعیدی کمال   رمضان طهماسبی

استفاده بهینه از منابع آب باید به عنوان محور توسعه کشاورزی مورد توجه قرارگیرد. در این راستا توسعه کمی و کیفی سیستم¬های آبیاری بارانی یکی از این موارد است . دانستن عوامل موثر بر یکنواختی توزیع آب در آبیاری بارانی اهمیت زیادی¬ در افزایش بازده کاربرد آب و تحقق این اهداف دارد. به منظور بررسی اثر سرعت باد و فشار کارکرد بر یکنواختی توزیع¬ پاشش آبپاش¬های روتاتور مدل nelson r3000 نصب شده در دستگاه لینیر پژوهشی در اراضی شرکت زراعی دشت ناز ساری در تابستان 1391 انجام پذیرفت. تعداد 144 قوطی با قطر5/8 و عمق12 سانتی-متر با آرایش 3×5 متر روی زمین تازه کشت شده قرار داده شد تا ضرایب یکنواختی توزیع آب بررسی گردد. تعداد 36 اندازه¬گیری در چهار سطح فشار کارکرد 20 ، 24 ، 28 و 32 متر و سه سطح سرعت باد (2-0) ، (4-2) و (6-4) متر برثانیه با سه تکرار انجام گرفت. سرعت حرکت دستگاه بین 12تا 15 متر در ساعت تنظیم گردید. دادهای هواشناسی نیز از ایستگاه فرودگاه دشت ناز تهیه گردید. مقدار یکنواختی توزیع آب برای فواصل ثابت آبپاش¬ها (25/8 متر) اندازه-گیری شد و تغییرات آن نسبت به پارامترهای مذکور در قالب طرح کامل تصادفی بررسی¬ گردید. تحلیلهای آماری نشان داد¬ درسطح احتمال یک درصد اختلاف معنی¬داری بین ضرایب یکنواختی پاشش آبپاشها در سه گروه سرعت باد و همچنین در چهار سطح فشارکارکرد وجود داشت . فشار کارکرد 24 متر بالاترین درصدهای ضریب یکنواختی با میانگین 7/92 درصد در هر سه گروه سرعت باد و فشار 28 متر کمترین حساسیت نسبت به تغییرات سرعت باد را داشتند. . ضریب یکنواختی در کلیه تیمارها بالای 80 درصد بود. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد سیستم آبیاری مذکور از لحاظ ضریب یکنواختی توزیع در کلیه فشارها و دامنه های سرعت باد از کارآیی مناسبی برخوردار بوده است ، همچنین توصیه می شود از فشار 28 متر برای استفاده در این نوع دستگاههای لینیر با توجه به وزش بادهای غالب با سرعت متوسط تا شدید در منطقه استفاده شود.

بررسی اثر پالایندگی آب بندان ها بر کیفیت آب خروجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  راهب ماهفروزی   علی شاهنظری

آب¬بندان¬ها موهبت¬های الهی هستند که از دیرباز برای ذخیره آب آبیاری در استان مازندران کاربرد داشته¬اند. به منظور بررسی اثر پالایندگی آب بندان ها بر کیفیت آب خروجی، سه آب¬بندان نوبور، لَلِه¬مزر و سرآب¬بندان مورد مطالعه قرار گرفتند. سه آب بندان مورد مطالعه در 15 کیلومتری شمال شهر ساری، حد فاصل روستاهای لَلِه مرز و سید محله، در مجاورت جاده فرح آباد بابلسر، میان اراضی زراعی قرار دارند. در مدت مطالعه، سرآب¬بندان دارای پوشش گیاهی و تحت مدیریت میراب و آب¬بندان نوبور و لَلِه¬مرز فاقد پوشش گیاهی، دارای کاربری پرورش ماهی و تحت مدیریت مشترک میراب و پرورش دهنده¬ی ماهی بودند. مدت مطالعه از آذر 1391 تا مرداد 1392، در طول یک دوره آبگیری و تخلیه آب بندان ها مقارن با دوره ی آبیاری در یک فصل کشت برنج بود. مطالعه به صورت ورودی-خروجی و به وسیله¬ی نمونه¬برداری ماهانه از آب ورودی به آب¬بندان و آب خروجی از آب¬بندان انجام شد. پارامترهای مورد بررسی شامل نیتروژن کل (tn)، فسفر کل (tp)، آهن (fe)، منگنز (mn)، کادمیم (cd)، سرب (pb)، مواد جامد معلق کل (tss)، دما (t) و ph بود. همچنین مقدار پارامتر sar نیز با اندازه¬گیری عناصر سدیم، کلسیم و منیزیم، محاسبه شد. نمونه¬ها در کوتاه¬ترین زمان ممکن در آزمایشگاه مورد آزمایش قرار گرفت و غلظت پارامترهای مورد بررسی در هر نمونه اندازه¬گیری شد. به منظور بررسی عملکرد آب¬بندان¬ها، راندمان حذف هر پارامتر بر اساس غلظت ورودی و خروجی آن در هر آب¬بندان محاسبه شد. تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده به وسیله¬ی نرم افزار spss انجام شد. نرمال بودن توزیع داده¬ها به وسیله¬ی آزمون شاپیرو-ویلک، مقایسه ورودی- خروجی آب¬بندان¬ها به وسیله¬ی آزمون t استیودنت برای داده¬های نرمال و آزمون ویلکاکسن برای داده¬های غیر نرمال و مقایسه¬ی آب¬بندان¬ها به وسیله¬ی آزمون آنالیز واریانس (anova) و آزمون hsd برای داده¬های نرمال و آزمون غیر پارامتری کروکسال-والیس و آزمون مان-ویتنی برای داده¬های غیر نرمال صورت گرفت. نتایج نشان داد که سرآب¬بندان تعداد پارامترهای مورد بررسی بیشتری را به صورت معنی¬دار در خروجی خود کاهش داده است و از این لحاظ عملکرد بهتری نسبت به دو آب¬بندان نوبور و لَلِه¬مرز دارد. وجود مقادیر مثبت راندمان حذف با اختلاف معنی¬دار برای برخی پارامترها در دو آب¬بندان نوبور و لَلِه¬مرز نشان داد که آب¬بندان¬های با کاربری پرورش ماهی نیز می¬توانند پالاینده باشند. همچنین نتایج نشان «راندمان حذف» فاکتورهای مورد بررسی بدون در نظر داشتن غلظت ورودی پارامتر، معیار مناسبی برای ارزیابی توان خودپالایی آب¬بندان نیست.

بررسی تأثیر شیب وجه بالادست بر عملکرد هیدرولیکی سرریز کنگره ای مستطیلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  مهسا اسکوئی   علیرضا عمادی

سرریزها یکی از سازه های هیدرولیکی می باشند که برای تنظیم سطح آب، اندازه گیری جریان، پایداری و امنیت سدها و رودخانه ها احداث می شوند. بر اساس شکل تاج در عرض رودخانه، سرریزها به دو گروه مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می شوند. از سرریزهای با تاج غیر مستقیم می توان به سرریزهای کنگره ای اشاره کرد که با توجه به نمای از بالا، در چهار مدل مثلثی، ذوزنقه ای، مستطیلی و قوسی وجود دارند. فرضیه اصلی در طرح کنگره ای سرریزها، افزایش ظرفیت انتقال جریان روی سرریز با تاج ثابت و به ازای ارتفاع معین سطح آب در بالا دست سرریز می باشد. یک تغییر در پارامترهای طراحی استاندارد به مانند تغییر شیب وجه بالا دست و پایین دست می تواند شرایط جریان و راندمان تخلیه این سازه ها را تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش، به بررسی آزمایشگاهی تأثیر شیب وجه بالا دست و پایین-دست بر ضریب دبی سرریز کنگره ای مستطیلی پرداخته شد. پارامترهای تأثیر گذار بر سیستم مورد مطالعه در قالب شناسه های بدون بعد با استفاده از تئوری پای باکینگهام به دست آمد. آزمایش ها در یک کانال آزمایشگاهی مستطیلی به طول 12 متر، عرض 0/5 متر و ارتفاع 0/8متر با محدوده دبی 10 تا 70 لیتر بر ثانیه در آزمایشگاه هیدرولیک گروه مهندسی آب دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. مدل های فیزیکی از جنس پلکسی گلاس با ضخامت 10 میلی متر در سه ارتفاع 15، 20 و 25 سانتی متر با طول تاج متفاوت مورد استفاده قرار گرفت. آزمایش ها در چهار شیب مختلف سرریز کنگره ای مستطیلی بدون شیب، 15، 30 و 45 درجه نسبت به تاج سرریز در وجه های بالا دست، پایین دست و هردو وجه به صورت همزمان صورت گرفت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که پارامتر بدون بعد ht/p نتایج دقیق تری را برای تعیین ضریب دبی ارائه می دهد. در سرریز کنگره ای مستطیلی با حالت های بدون شیب و شیب وجه های بالا دست، پایین دست و هردو وجه با افزایش این پارامتر بدون بعد، ضریب دبی به علت تداخل جت های آب و افزایش استغراق محلی، کاهش می یابد. همچنین مشاهده شد با ایجاد شیب نسبت به تاج سرریز کنگره ای مستطیلی در وجه بالا دست، ضریب دبی نسبت به حالت بدون شیب کاهش می یابد، که با افزایش نسبت ht/pاز میزان کاهش آن کاسته می شود و انتظار می رود در دبی های بالا و نسبت های ht/p بیشتر، ضریب دبی در سرریز کنگره ای با وجه بالا دست شیب دار از ضریب دبی سرریز بدون شیب بیشتر شود. به علاوه نتایج نشان دادند که متناسب با میزان شیب در وجه پایین دست ضریب دبی این سرریز افزایش می یابد. به طوریکه در این پژوهش بیشترین ضریب دبی سرریز کنگره ای مستطیلی مربوط به شیب 45 درجه وجه پایین دست می باشد. همچنین مشاهده شد با ایجاد شیب همزمان وجه بالا دست و پایین دست سرریز کنگره ای مستطیلی، در محدوده ای که ارتفاع آب روی سرریز کم می باشد، ضریب دبی نسبت به حالت بدون شیب مدل کاهش می یابد. با افزایش پارامتر بدون بعد ht/p از میزان کاهش ضریب دبی کاسته شده و در ارتفاع های زیاد آب روی سرریز، ضریب دبی سرریز کنگره ای مستطیلی با شیب هم زمان وجه بالا دست و پایین دست بیشتر از ضریب دبی سرریز کنگره ای مستطیلی بدون شیب می شود. در نهایت، معادله ضریب دبی سرریز کنگره ای مستطیلی در سه حالت سرریز با شیب وجه بالا دست، پایین-دست و هردو وجه به صورت توانی استخراج شد که پارامترهای آماری محاسبه شده حاکی از دقت بالای معادلات می-باشد.

تاثیر آبیاری کامل، کم آبیاری تنظیم شده (rdi) و کم آبیاری بخشی ریشه (prd)روی صفات کمی و کیفی گیاه دارویی نعناع فلفلی (mentha piperita l.)، در شرایط مزرعه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1393
  علی اکبرزاده   میرخالق ضیاتباراحمدی

برای سازگاری با شرایط کمبود آب، استفاده از روش¬های افزایش بهره¬وری آب به منظور تولید بیشتر محصول به ازای واحد آب مصرفی، امری ضروری می¬باشد. یکی از روشهای افزایش بازده مصرف آب، اعمال مدیریت کم¬آبیاری بر اساس شناخت آثار تنش می¬باشد. به منظور بررسی اثر اعمال کم¬آبیاری تنظیم شده و کم¬آبیاری بخشی ریشه بر کارایی مصرف آب و صفات کمی و کیفی گیاه دارویی نعناع فلفلی، آزمایشی در سال 1392 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با طول و عرض جغرافیایی به ترتیب 04/53 و 39/36 درجه، اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کم¬آبیاری تنظیم شده در پنج سطح fi100 (شاهد)، rdi85، rdi70، rdi55 و rdi40 درصد و کم¬آبیاری بخشی ریشه در سه سطح prd70، prd55 و prd40 درصد نیاز آبی و با چهار تکرار در نظر گرفته شد. تعیین عمق آبیاری در تیمار شاهد، به ازای هر 72 ساعت و با روش بازتاب سنجی حوزه زمان(tdr ) صورت گرفت. گیاهان در مرحله 50% گلدهی برداشت شدند و اسانس گیاه با روش تقطیر با بخار و توسط دستگاه کلونجر استخراج شد. نتایج نشان داد اعمال کم¬آبیاری تاثیر معنی داری(p=0/01)، بر عملکرد تر و خشک بوته، درصد اسانس و عملکرد اسانس و کارایی مصرف آب دارد. بیشترین عملکرد بوته، عملکرد اسانس و میزان کارایی مصرف آب، به¬ترتیب در تیمار شاهد(fi100) و prd70 و prd55، به میزان 1942 و 67/23 کیلوگرم در هکتار و 07/22 گرم اسانس به ازای هر متر مکعب آب مصرفی مشاهده شد. بیشترین درصد اسانس نیز در تیمار prd55 و به میزان 45/2 درصد به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، به منظور تولید اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی، پیشنهاد می¬شود در شرایط کمبود آب از تنش خشکی prd55 و در شرایط مطلوب تامین آب، از تنش خشکی ملایمprd70 استفاده شود.

طراحی اندازه سنگ چین (riprap) به منظور کنترل آب شستگی تکیه گاه پل های واقع در قوس 90 درجه رودخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1389
  مهوش منصوری هفشجانی   محمود شفاعی بجستان

فرسایش در قوس رودخانه به دلیل وجود جریان ثانویه نسبت به مسیر مستقیم تشدید می گردد، لذا توجه به موضوع فرسایش و کنترل و کاهش آن در این بخش از رودخانه بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف از تحقیق حاضر ارائه رابطه برای تخمین قطر سنگ چین در اطراف تکیه گاه پل واقع در قوس رودخانه هاست.

ارزیابی عملکرد سیستم زهکشی سیلاب شهری با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری(مطالعه موردی: شهرستان ماسال، استان گیلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1389
  زهرا احمدی ماچیانی   علی شاهنظری

در این تحقیق کفایت شبکه جمع آوری آب های سطحی شهر ماسال(در غرب استان گیلان) برای عبور سیلاب طراحی به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با تهیه اطلاعات لازم در مورد اقلیم، نقشه های توپوگرافی، طرح تفصیلی، کاربری اراضی و شیب منطقه، شبیه سازی شبکه جمع آوری رواناب سطحی با استفاده از مدل کامپیوتری mike swmm انجام شد. شبیه سازی هیدرولوژیکی با وارد کردن خصوصیات فیزیوگرافی، الگو و توزیع زمانی بارش برای دوره های بازگشت 2 و 5 و 10 ساله در بلوک رواناب انجام پذیرفت و هیدروگراف های رواناب ورودی به مجاری آبرو استخراج گردید. با انتقال کلیه اطلاعات مربوط به بلوک رواناب، به بلوک انتقال توسعه یافته و وارد نمودن اطلاعات مربوط به مشخصات گره ها و مجاری آبرو، شبیه سازی هیدرولیکی انجام پذیرفت و مناطق بحرانی شبکه در هنگام وقوع سیلاب طراحی با دوره بازگشت 10 سال، مشخص شد در این حالت تعدادی ازگره ها و مجاری که توانایی عبور سیلاب را در شرایط موجود نداشتند شناسایی، سپس ابعاد مناسب برای مجاری آبرو تعیین و براساس آن ابعاد تیپ مجاری جهت اجرا برای عبور مطمئن سیلاب طراحی پیشنهاد شد به گونه ای که مشکل اضافه-بار و یا شرایط سیلابی در این مقاطع کاملاً حذف شده یا به حداقل ممکن برسد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که استفاده از نرم افزار مذکور برای شبیه سازی و بهینه سازی سیستم های جمع آوری و دفع رواناب جهت مدیریت سیلاب شهری مناسب بوده و استفاده از آن توصیه می شود.

اثر تنش پیوسته و متناوب آبی بر ویژگی های فیزیکی سامانه ریشه لوبیا چشم-بلبلی (vigna unguicolata) در محیط هیدروپونیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1392
  امین مومن پور ماچیانی   علی شاهنظری

با توجه به کمبود کمی و کیفی منابع آب در دنیا، استفاده از گونه های گیاهی مقاوم به خشکی اهمیت زیادی دارد. به منظور بررسی اثر کم آبی و مقایسه روش های کم آبیاری (di) و آبیاری ناقص ریشه ( prd)، بر خصوصیات فیزیکی ریشه گیاه لوبیا چشم بلبلی از طریق اعمال کم آبی با ماده پلی اتیلن گلیکول 6000، دو آزمایش در گلخانه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. آزمایش اول اعمال تنش دائم با 5 تیمار و 3 تکرار و آزمایش دوم اعمال تنش متناوب با 5 تیمار و 6 تکرار و در محیط کشت هیدروپونیک و با محلول غذایی هوگلند انجام شد. در آزمایش اول، برای مشاهده عملکرد ریشه در شرایط استرس ازds/m 3/2ec_e= برای تیمارهای di1 و prd1 و از ds/m 6/3ec_e= برای تیمارهای di2 و prd2 استفاده شد. در آزمایش دوم، از ds/m 3/2ec_e= و ds/m 6/3ec_e= برای تیمارهای di1 و prd1 و از ds/m 6/3ec_e= و ds/m 6/4ec_e= برای تیمارهای di2 و prd2 به صورت تناوبی استفاده شد. به منظور بررسی تاثیرات تنش روی مشخصات فیزیکی ریشه، 16 مرحله عکسبرداری طی مدت 45 روز دوره آزمایش، بعد از اعمال تیمارها انجام گرفت و قطر، طول، مساحت و حجم ریشه اندازه گیری شد. تحلیل آماری نتایج بدست آمده در نرم افزار sas نشان داد که میزان تغییرات قطر ریشه طی اعمال تیمار های گوناگون اختلاف معناداری با هم نداشتند اما اعمال تنش روی رشد طول ریشه و به دنبال آن بر رشد مساحت و حجم ریشه اثر معنی داری داشت. بالاترین میزان رشد طول، حجم و مساحت در دو آزمایش مربوط به تیمار شاهد بود. اعمال تنش تاثیر منفی روی رشد ریشه داشت به این ترتیب که در آزمایش اول بیش ترین طول ریشه مربوط به تیمار fi و کمترین میزان رشد ریشه مربوط به تیمار 2 diبود. در آزمایش دوم کمترین مقدار طول ریشه به تیمار 50% و 30% prd اختصاص داشت. طی این آزمایش مشخص شد حد بهینه خشکی در این تیمارها مربوط به تیمار شاهد باds/m 8/0ec_e= تعلق دارد و به دلیل اینکه ds/m 6/4ec_e= باعث کاهش شدید رشد ریشه و سایر پارامترهای ریشه رشد، لذا این مقدار ec برای گیاه لوبیا چشم بلبلی توصیه نمی گردد.

مقایسه اثر روش های کم آبیاری تنظیم شده و کم آبیاری ناقص ریشه بر خصوصیات کمی و کیفی کنجد (sesamum indicum l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1394
  رامین نجفی نژاد   میرخالق ضیاتبار احمدی

آگاهی از تاثیر تنش خشکی بر عملکرد کمی و کیفی کنجد به منظور مدیریت آبیاری ضروری است. به منظور بررسی کارایی مصرف آب و عملکرد کمی و کیفی کنجد تحت تنش کم آبی، آزمایشی در سال 93 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری کامل، کم آبیاری تنظیم شده و کم آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75 و 50 درصد بودند. بررسی بر روی اجزای عملکرد، عملکرد دانه، درصد روغن، عملکرد روغن و کارایی مصرف آب محصول دانه صورت گرفت. اعمال تیمار کم آبیاری ضمن بهبود درصد روغن، موجب افزایش کارایی مصرف آب محصول دانه شد.

مدیریت مصرف آب و تغییرات رطوبت خاک در آبیاری کامل، کم آبیاری تنظیم شده و کم آبیاری ناقص ناحیه ریشه (prd) در گیاه آفتابگردان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1394
  علی قدمی فیروزآبادی   علی شاهنظری

محدودیت آب از مهم ترین عوامل بازدارنده تولید محصولات زراعی به شمار می¬رود، لذا انتخاب یک راهبرد بهینه و برتر برای استفاده از آب در شرایط کمبود آب ضروری است. در این راستا کم آبیاری به¬عنوان یک راهکار سودمند در وضعیت محدودیت آب و با هدف حداکثر استفاده از واحد حجم آب مصرفی، مطرح می¬شود. هدف این پژوهش بررسی اثر کم¬آبیاری تنظیم شده و کم¬آبیاری بخشی ریشه بر خواص کمی و کیفی گیاه آفتابگردان رقم آذرگل در اقلیم ساری بود. به این منظور تحقیقی در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با پنج تیمار آبیاری کامل fi (100 درصد جبران کاهش رطوبتی خاک)، کم¬آبیاری تنظیم شده (di) در دو سطح 75 و 55 درصد، و آبیاری بخشی ریشه (prd) نیز در دو سطح 75 و 55 درصد جبران کاهش رطوبتی خاک انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی و طی دو سال 1391 و 1392 در سه تکرار به اجرا در آمد. همچنین از نرم افزار hydrus نیز برای بررسی تغییرات رطوبت در ناحیه ریشه گیاه و مقایسه با داده¬های اندازه¬گیری شده استفاده شد. نتایج نشان داد که اعمال تیمارهای prd75 و di75باعث کاهش 16 و 8/16 درصدی در مصرف آب در کل طول دوره رشد، به-ترتیب در سال¬های 1391 و 1392 و به طور میانگین باعث کاهش 4/16 درصدی آب در مقایسه با تیمار آبیاری کامل شد. اثر تیمارهای مختلف آبیاری بر میزان عملکرد دانه، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیکی، درصد روغن دانه، عملکرد روغن، قطر طبق، تعداد دانه در طبق، درصد مغز به کل دانه، پارامترهای ریشه، شاخص سطح برگ، بهره¬وری مصرف آب، در سطح احتمال یک درصد معنی¬دار شد. بیشترین مقدار عملکرد در دو سال زراعی 1391 و 1392 مربوط به تیمار آبیاری کامل و به¬ترتیب برابر با 5313 و 5148 کیلوگرم در هکتار بود، که با تیمار آبیاری prd75 به¬میزان ???? و ???? کیلوگرم در هکتار تفاوت معنی¬داری نداشت. بیشترین تعداد دانه در طبق در دو سال انجام تحقیق مربوط به تیمار fi و prd75 شد و کمترین تعداد دانه در طبق در سال¬های مذکور مربوط به تیمار di55 بود. مقایسه میانگین مرکب دوساله نشان داد که بیشترین درصد روغن مربوط به تیمارهای fi و prd75 بود و کمترین درصد روغن مربوط به تیمار di55 بود که با تیمارهای prd55 وdi75 در یک گروه آماری قرار گرفتند. به طور میانگین بیشترین و کمترین عملکرد روغن دانه در دو سال انجام تحقیق، مربوط به دو تیمار fi و di55 بود. اثر تیمارهای مختلف بر میزان شاخص کلروفیل و میزان فلورسانس کلروفیل معنی¬دار بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش آبی میزان شاخص کلروفیل کاهش یافت. بیشترین مقدار فلورسانس کمینه مربوط به تیمارهای prd55و di55 بود و کمترین میزان فلورسانس کمینه مربوط به تیمار fi است. بررسی تغییرات رطوبت خاک نشان داد که در تمام تیمارها بیشترین تغییرات رطوبت مربوط به لایه20- 0سانتی¬متری و کمترین تغییرات مربوط به لایه¬های پایین¬تر بود. میزان رطوبت در تیمارهای di75 و di55 در عمق 20-0 سانتی¬متری کمتر از ظرفیت زراعی بود. بنابراین امکان انتقال رطوبت به لایه¬های پایین در این تیمارها نسبت به تیمار آبیاری کامل کمتر بود. نتایج نسبت رطوبت در بخش خشک دو تیمار prd75 و prd55 به رطوبت ظرفیت زراعی، در عمق 60-40 نشان داد که این میزان در تیمار prd75 در حد پایین¬تری نسبت به تیمار prd55 قرار داشت. که خود نشان¬دهنده تخلیه رطوبتی بالاتر در این تیمار می¬باشد. همچنین مقایسه داده¬های مزرعه¬ای رطوبت با نتایج مدل hydrus-2d/3d نشان داد که مدل کارایی خوبی در برآورد رطوبت خاک دارد. به¬طور کلی، نتایج حاکی از این است که تیمار آبیاری prd75 با افزایش تراکم ریشه در خاک، موجبات استفاده مطلوبتر از رطوبت موجود در خاک را فراهم نموده و با حفظ فتوسنتز و با کاهش آب مصرفی باعث تولید عملکرد مناسب دانه، عملکرد بیولوژِیک و افزایش بهره¬وری مصرف آب می¬شود.

محاسبه و مقایسه قیمت تمام شده و ارزش آب در آب بندان های منتخب و سد البرز (مطالعه موردی محدوده ی پروژه البرز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1383
  مجتبی نبی زاده ذوالپیرانی   حمید امیرنژاد

کمبود آب در ایران یکی از عوامل محدود کننده توسعه پایدار کشور در آینده به شمار می آید. از عوامل موثر بر این کمبود، مدیریت و فرهنگ استفاده از آب در بخش های مختلف اقتصادی، از جمله مهم ترین بخش یعنی کشاورزی می باشد. در بخش کشاورزی، آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در حال حاضر حدود 92 درصد از آب استحصال شده در کشور در سال، به مصرف بخش کشاورزی می رسد که قیمت و بازدهی تولید آن در مقایسه با میانگین بین المللی بسیار ناچیز بوده و این در حالی است که کمبود آب اصلی ترین عامل محدودکننده تولید محصولات کشاورزی به شمار می آید. بنابراین، ضرورت توجه به آب به عنوان یک کالای اقتصادی و مدیریت مصرف آن با توجه به آثار سوء زیست محیطی و اقتصادی ناشی از کمبود آب، لزوم توجه به مدیریت منابع آبی در بخش کشاورزی را ایجاب می کند. از مهم ترین ابزار مدیریت منابع آب و تخصیص بهینه آن در بخش کشاورزی، قیمت گذاری آب است، که می تواند از مصرف بی رویه و نامحدود این مایع حیاتی جلوگیری نماید.