نام پژوهشگر: محمود محمودی
عفت هاتف نیا شمس الدین نیکنامی
پژوهش حاضر یک مطالعه دو مرحله ایی است که در مرحله اول از نوع مطالعات مقطعی و در مرحله دوم از نوع مطالعات نیمه تجربی می باشد که با هدف کلی بررسی مدل اعتقاد بهداشتی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده برای پیش بینی رفتار کنترل سرطان پستان و طراحی الگویی تلفیقی جهت ارتقاء آن در زنان 35 سال به بالای شاغل در کارخانه انجام شده است . ابتدا مطالعه با مشارکت 320 زن شاغل در کارخانه های دارویی برای تکمیل پرسشنامه مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده جهت تعیین سازه های پیش بینی کننده قصد و رفتار ماموگرافی در هر مدل صورت گرفت و سپس طراحی مدل تلفیقی برمبنای سازه های پیش بینی کننده هر دو مدل انجام گرفت و بدنبال آن ارزیابی مدل تلفیقی با مشارکت 220 زن که به دو گروه 110 نفری آزمون و شاهد تقسیم شده بودند، اجرا گردید . مداخله آموزشی پس از طراحی برنامه آموزشی برای گروه آزمون انجام شد . متغیر های مورد بررسی پس از گذشت سه ماه از مداخله با استفاده از آزمون های آماری در هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. دو گروه قبل از مداخله در ویژگیهای دموگرافیکی مانند:سن،وضعیت تأهل،سطح تحصیلات و میزان درآمد تفاو ت آماری معنی داری نداشتند. نتایج پس از مداخله نشان داد که اختلاف آماری معنی داری در متغیرهای منافع و موانع درک شده، حساسیت درک شده ،خودکارآمدی ،هنجار های انتزاعی،درک کنترل رفتار،قصد و انجام ماموگرافی بین دو گروه وجود دارد (p<0.001). نتایج این بررسی نشان داد که، آموزش بر مبنای مدل تلفیقی مطالعه حاضر،که بر مبنای سازه های پیش بینی کننده هر دو مدل اعتقاد بهداشتی و رفتار برنامه ریزی شده می باشد،می تواند باعث ارتقاء قصد و رفتار گردد.
مهدی نوروزی سید محمد جزایری
هدف از این مطالعه، بررسی ژنوتیپهای هپاتیت b با بررسی سکانس پروتئین سطحی ویروس در نمونه های بیماران آلوده مزمن hbsag مثبت در استانهای مختلف ایران بود.در این مطالعه 282 بیمار مورد بررسی قرار گرفت. روش کار استخراج dna ویروس از نمونه سرم بیماران ،amplification قطعه ژن سطحی و نهایتا انجام تعیین توالی بر روی این قطعه و آنالیز و مقایسه تغییرات با سکانس رفرانس موجود در بانک ژن، تک تک نوکلئوتیدها و اسیدهای آمینه اقتباس شده (depected) بوده است. بررسی نشان داد که ژنوتیپ همگی نمونهها از نوع d، ساب تیپ و ساب ژنوتیپ از نوع d1 بودهاند. تعداد کل نوکلئوتیدهای تغییر یافته شامل856 عدد که464 عدد (54.2 %)موتاسیون خاموش(silent) و392 عدد(7/45%) از نوع تغییر دهنده اسید آمینه(missense) بوده است. لذا نسبت silent به missense (67/1)نشاندهنده انتخاب منفی negative selectionدر ویروس می باشد. از مجموع 403 اسیدآمینه تغییر یافته، 101 مورد (4/24%) در غیر نواحی اپی توپ و 302 (6/75%) در اپی توپهای ایمنی اتفاق افتاده است. از این 302 مورد، 116 (38 %) در اپی توپهای th، 81 مورد (4/26%) در اپی توپهای b و 105 مورد (5/34%) در اپی توپهای ctl اتفاق افتاده است. برخلاف انتظار،الگوی انتشار ژنوتیپ hbv یکسان و هموژن بوده و پایین بودن فرکانس موتاسیون در نمونه ها نشاندهنده فشار انتخاب منفی د رسیر تکامل ویروس بود و تجمع تعدادی از این موتاسیونها در نواحی خاص نشاندهنده انتخاب مثبت بر روی پروتئین سطحی ویروس در بیماران بود که این تغییرات می تواند در اثر موتاسیونهای فرار از سیستم ایمنی باشد.
محمود محمودی علی حاجی نژاد
چکیده: برای مدتهای طولانی پایداری موضوع اصلی پژوهشگران علوم مختلف به خصوص علوم محیطی بوده است.در هر شاخه علمی می توان تعریف ویژه ای از پایداری داشت اما پس از توافق بر سر تعریف پایداری،آنچه که مهم است نحوه ارزیابی پایداری است. پایداری روستا به عنوان یک سکونتگاه انسانی به مجموعه ای از فاکتورهای زیست محیطی،اجتماعی و اقتصادی وابسته است.هدف اصلی این پژوهش معرفی نظریه مجموعه های فازی و بسط مدلهای ریاضیات فازی برای ارزیابی پایداری سکونتگاههای روستایی بر پایه شاخصهای مختلف اجتماعی،اقتصادی و زیست محیطی است. این مطالعه با مطرح کردن ناکارآمدی و بخصوص عدم سنخیت روشهای موجود جهت ارزیابی پایداری سکونتگاههای انسانی سعی نمود منطق فازی را به عنوان یک سیستم هوشمند در ارزیابی پایداری سکونتگاههای انسانی آزمون نماید و در واقع سوال اصلی ،اینگونه بیان می شود که آیا ارزیابی میزان پایداری و یا ناپایداری سکونتگاههای انسانی با روش منطق فازی امکان پذیراست؟ نظریه مجموعه های فازی قادر است نظرات انسان در رابطه با پایداری را به یک مدل ریاضی علمی متصل کند.پیاده سازی عملی هر مدل بر مبنای استنباط کارشناس آگاه از موضوع مورد مطالعه و ایجاد یک تابع عضویت برای هر شاخص خواهد بود. در نهایت سکونتگاههای این منطقه به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و آزمون کاربرد منطق فازی در ارزیابی میزان پایداری آنها اعمال گردیده ،روستای زو با 572/0به عنوان پایدارترین سکونتگاه و سرانی با 347/0به عنوان ناپایدارترین سکونتگاه گزینش گردیدند نتایج نشان داد که تفاوت چشمگیری بین سکونتگاههای مختلف این بخش از لحاظ پایداری زیست محیطی و اجتماعی وجود دارد. در صورتی که از لحاظ پایداری اقتصادی سکونتگاهها بسیار همگن تر هستند؛که دلایل آن را باید در تواناییهای اقتصادی،تنگناهای محیطی،ویژگیهای فرهنگی و موقعیت فضایی سکونتگاههای مختلف جستجو کرد. ؟
محسن صفاری فضل الله غفرانی پور
مقدمه : عوامل تنیدگی زای زیادی در دوران نوجوانی فرد را تحت تاثیر قرار می دهند که عدم مدیریت این عوامل تنیدگی زا می تواند منجر به ایجاد بیماریهای روان تنی در دوران بزرگسالی و طغیان آن بصورت رفتارهای نابهنجار ، پرخاشگری و افسردگی گردد. هدف از این مطالعه، ارزشیابی تاثیر یک مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بر میزان کاهش تنیدگی در نمونه ای از نوجوانان است. مواد و روش کار : مطالعه حاضر یک مطالعه مداخله ای شاهددار تصادفی است. از بین مدارس پسرانه متوسطه جنوب شهر تهران 242 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به دو گروه مداخله (گروه اول : 78 نفر و گروه دوم : 81 نفر) و یک گروه کنترل (83 نفر) تخصیص یافتند. در گروه مداخله 1 روشهای احساس محور نظیر آرامسازی و ورزش مورد آموزش قرار گرفته و در گروه مداخله 2 روشهای مسئله محور نظیر مهارتهای حل مسئله و مدیریت زمان آموزش داده شدند. مداخله آموزشی شامل 4 جلسه حضوری بود . داده ها با استفاده از پرسشنامه های فهرست فرآیندهای تنیدگی و سازگاری نوجوان ، مقیاس تنیدگی درک شده ، مقیاس عزت نفس روزنبرگ ، مقیاس خود کارآمدی عمومی و مقیاس افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک در سه مقطع قبل ، یک ماه و سه ماه پس از آموزش جمع آوری گردیدند. نتایج: پس از مداخله، اختلاف معنی داری بین گروه های آزمون و کنترل از نظر میزان استرس ، نمره افسردگی ، عزت نفس و خودکارآمدی وجود داشت. نتایج حاکی از آن بود که هر دو روش احساس محور و مسئله محور در کاهش استرس نوجوانان موثر بودند ولی روش احساس محور تاثیر بیشتری را نسبت به روش مسئله محور در کاهش استرس نوجوانان نشان داد . نتایج مطالعه پس از سه ماه پیگیری نیز نشان دهنده اختلاف معنی دار میان گروه ها بود. در گروههای مداخله بطورکلی میانگین نمره استرس درک شده از 02/6 ± 99/17 به 63/5 ± 72/14 در پایان سه ماه بعد از مداخله کاهش یافت. بحث : نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از هر دو روش سازگاری مسئله محور و احساس محور می تواند تاثیر قابل توجهی را در کاهش استرس نوجوانان به همراه داشته باشد ولی آموزش مدیریت تنیدگی در قالب روش احساس محور ظاهرا تاثیر بیشتری بر روی کاهش تنیدگی نوجوانان خواهد داشت.
مژگان میلانی مقدم جلیل مهرزاد
آفلاتوکسین ها (afs) ازخطرناک ترین مایکوتوکسین ها و متابولیت های سمی هستند که بوسیله قارچ ها در مواد غذایی تولید می شوند و دارای اثرات سمی، موتاژنیک، تراتوژنیک، کارسینوژنیک و تضعیف کننده سیستم ایمنی می باشند. پاسخ های سیستم ایمنی ذاتی، اولین سد دفاعی بدن در برابر پاتوژن ها می باشند. گیرنده های شناساگر الگو (prrs) بخصوص tlrs، از مولکول های مهم ایمنی ذاتی و سلول های تک-هسته ای خون محیطی (pbmcs) مانند مونوسیت ها، از مهم ترین سلول های ایمنی ذاتی محسوب می شوند. دوز پایین آفلاتوکسین ها معمولا در غذای حیوانات وجود داشته و ممکن است قابل شناسایی نباشد، ولی مطالعات اخیر نشان داده که این دوز می تواند در انسان و حیوانات بخصوص گاو باعث تضعیف سیستم ایمنی و افزایش ابتلاء به بیماری های عفونی و غیرعفونی شود. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی اثر مخلوط آفلاتوکسین ها بر بیان ژن tlr4 در pbmcs گاوهای سالم است. در این مطالعه بعد از خونگیری از گاوهای سالم، pbmcs با روش فایکول جدا شد و در معرض دوزهای پایین مخلوط آفلاتوکسین های (ng/ml1) afb1، (ng/ml5/0) afb2، (ng/ml25/0) afg1و (ng/ml25/0) afg2در زمان های مختلف (15، 30، 45 دقیقه، 1، 5/1، 2، 3، 4، 5، 6 و 18 ساعت) قرار گرفت و تغییرات بیان ژن tlr4 با روش qpcr سنجیده شد. آنالیز نتایج، افزایش معنادار بیان ژن tlr4 را در زمان های 45 دقیقه، 2 و 5 ساعت نشان داد. تغییر بیان ژن در زمان های 15 و 30 دقیقه، 3، 4، 6 و 18 ساعت زیاد قابل توجه نبود اما در زمان های 1 و 5/1 ساعت کاهش بیان ژن tlr4 دیده شد. این نتایج نشان می دهد که در معرض قرارگیری با آفلاتوکسین ها منجر به اختلال در میزان بیان ژن tlrها در سلول های ایمنی می شود. یافته-های حاضر بینش جدیدی در زمینه مطالعه اثرات و جنبه های مختلف مولکولی آفلاتوکسین ها و prrها در حیوانات ایجاد می کند.
محمود محمودی علی وحیدیان کامیاد
مسائل کنترل بهینه تحت مسئله دیفرانسیل با مشتقات جزیی کاربرد های زیادی در علوم محض، مهندسی، اقتصاد و غیره دارند. از طرفی اینگونه مسائل، نوعا" غیر خطی می باشند و حل تحلیلی و عددی آنها معمولا با دشواریهایی روبرو است. تاکنون چندین روش برای حل تحلیلی یا عددی اینگونه مسائل ارائه شده است .با توجه به این که این نوع مسائل دارای شرایط اولیه، نهایی و شرایط مرزی می باشند، در این روش ها هرگونه تغییر در شرایط اولیه یا مرزی باعث ایجاد تغییرات زیادی در محاسبات شده و همه محاسبات باید تکرار گردند. در این رساله رهیافت عددی جدیدی برای حل این نوع مسائل کنترل بهینه بر اساس نظریه نیم گروه ها ارائه می کنیم که هرگونه تغییر در شرایط اولیه یا مرزی باعث ایجاد تغییر جزیی در محاسبات می شود، زیرا ساختار نیم گروه مرتبط با هر مسئله تغییر نمیکند. ابتدا مسائل کنترل بهینه تحت مسئله دیفرانسیل با مشتقات جزیی سهموی خطی یک بعدی و دو بعدی را در نظر می گیریم و به منظور بدست آوردن نیم گروه تقریبی مربوطه، با گسسته سازی متغیر های غیر زمانی، مسئله pde را با یک مسئله دیفرانسیل معمولی خطی در شکل ناهمگن تقریب می زنیم. در ادامه با استفاده از نظریه نیم گروه ها، ماتریس اساسی مربوط به شکل همگن مسئله دیفرانسیل معمولی خطی را محاسبه می کنیم. پس از آن اثبات همگرایی رهیافت را در اولین تقریب با استفاده از مطالب و قضایای مربوط به ماتریسهای توبلیتز و نیم گروه ها بررسی می نماییم. سپس تابع کنترل را با استفاده از چندجمله ای های چبیشف تقریب می زنیم و پس از بررسی همگرایی روش در دومین تقریب، مسئله اصلی را به صورت تقریبی حل می کنیم. در ادامه مسائل کنترل بهینه تحت مسئله دیفرانسیل با مشتقات جزیی هذلولوی خطی را در نظر میگیریم و رهیافت بالا را برای حل تقریبی آن به کار می گیریم. در پایان حل مسائل کنترل بهینه تحت مسئله دیفرانسیل با مشتقات جزیی خطی سهموی با ضرایب متغیر زمانی را مورد بررسی قرار می دهیم. با در نظر گرفتن مسئله دیفرانسیل با مشتقات جزیی خطی سهموی و با استفاده از گسسته سازی متغیر های غیر زمانی، مسئله اصلی را با یک مسئله دیفرانسیل معمولی خطی با متغیر زمانی تقریب می زنیم. سپس با استفاده از تکنیک hdmr مسئله دیفرانسیل معمولی خطی با ضرایب متغیر زمانی را با چندین مسئله دیفرانسیل معمولی خطی با ضرائب ثابت تقریب می زنیم. همچنین چند مثال عددی ارائه می کنیم.
امین محمد بهلکه مریم بیدار
چکیده مقدمه و هدف: فرایند التیام زخم و رژنریشن شامل آبشاری پیچیده از وقایعی مثل تکثیر سلولی و تمایز است. این مراحل توسط مولکول هایی که فاکتور های رشدی نام دارندکنترل می شوند. فعال سازی پلاکت ها در محل عفونت یا آسیب بافتی منجر به آزادسازی مقادیر قابل ملاحظه ای از مواد بیواکتیو اندوژن شامل فاکتورهای رشدی مانند vegf،pdgf،fgf،egf، tgf? می شود که این عوامل می توانند فرایند ترمیم را تسریع کنند. بنابراین اگر فاکتور های رشدی پلاکت ها در محل آسیب بافتی به طور موثری عمل کنند افزایش سرعت التیام القاء شده توسط فاکتور های رشدی قابل انتظار است. کاربرد پلاکت های حاضر در پلاسمای غنی از پلاکت (prp) در زمینه دندانپزشکی مورد استقبال قرار گرفته است با اینکه موثر بودن آن هنوز مورد سوال است. در طول سال های اخیر، استفاده کلینیکی از لیزر کم توان رو به فزونی گذاشته است.گفته می شود که تابش لیزر باعث افزایش سرعت التیام بافتی می شود. به عنوان مثال اثرات تسکین دهنده درد لیزر کم توان روی زخم های دهانی، بیماری افزایش حساسیت دندانی وآرتریت تمپورومندیبولار نشان داده شده است. لیزر ga-al-as یک نمونه از لیزرهای کم توان است که به طور گسترده ای برای دستیابی به اهدافی مانند التیام بافتی، کاهش درد وتشکیل بافت سخت به کار می رود. هدف از این مطالعه هم بررسی تأثیر prp بر روی تکثیر و تمایز سلول های مزانشیمی تمایز نیافته مشتق از پالپ با کاربرد و عدم کاربرد لیزر بوده است. مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، سلول های پالپ دندانی جداسازی شده از دندان مولر سوم انسان از مرکز تحقیقات ترابی نژاد واقع در اصفهان تهیه شد. سلول ها در محیط کشت dmem که حاوی 10% fbs بود کشت داده شد. پس از اینکه سلول ها به تعداد لازم رسیدند. جهت انجام تست های mtt و سنجش فعالیت آلکالین فسفاتاز به 4 گروه تقسیم شدند که شامل گروه های کنترل، prp، prp+لیزر و لیزر بود. در گروه prp وprp +لیزر 10% prp به هر خانه پلیت اضافه شد. در گروه لیزر و گروه prp+لیزر جهت انجام تست پرولیفراسیون به میزان 45 ثانیه تابش لیزر صورت گرفت اما در تست فعایت آلکالین فسفاتاز تابش لیزر به مدت 135 ثانیه صورت گرفت. پس از گذشت زمان های 1،3 و5 روز نتایج پرولیفراسیون سلول ها با تست رنگ سنجی mtt و تست آلکالین فسفاتاز هم به روش رنگ سنجی آلکالین فسفاتاز بررسی شد. نتایج: prp وprp +لیزر ابتدا تا روز سوم باعث افزایش پرولیفراسیون و بقای سلولی می شد اما پس از آن تا روز پنجم سبب کاهش پرولیفراسیون و بقای سلولی می شد. گروه لیزر باعث افزایش پرولیفراسیون و بقای سلولی تا روز پنجم گردیدکه میزان آن از گروه کنترل کمتر بود. گروه های لیزر و کنترل به طور معنی داری پرولیفراسیون و بقای سلولی بیشتری در تمام روزها نسبت به گروه های prp وprp+لیزر نشان می دادند. فعالیت آلکالین فسفاتاز به ترتیب در گروه های rpr+لیزر، prp و لیزر بیشتر دیده شد که فعالیت همه آنها از گروه کنترل کمتر بود. فعالیت آلکالین فسفاتاز در گروه کنترل در طول 5 روز روند افزایشی داشت در حالی که در گروه های دیگر روند کاهشی داشت. نتیجه گیری: تابش لیزر می تواند باعث پرولیفراسیون سلولی شود و در این زمینه بهتر از prp عمل می کند البته جهت بررسی تحریک تشکیل بافت سخت توسط لیزر و prp انجام مطالعات بیشتر لازم است.
نگین کوثری راضیه جلال
سرطان پروستات رایج ترین بدخیمی شناخته شده در مردان و دومین عامل ابتلا به مرگ ناشی از سرطان، بعد از سرطان ریه به شمار می رود. یکی از روش های درمانی که برای سرطان پروستات بدخیم در نظر گرفته می شود، درمان محرومیت از آندروژن است که منجر به سندروم متابولیک، مقاومت به انسولین و در نتیجه باعث بیماری های قلبی و عروقی و دیابت می گردد. البته پاسخ بیماران سرطانی به این نوع از درمان متنوع بوده و با گذشت زمان به هورمون درمانی مقاوم شده و در مدت زمان کوتاهی بیماری آن ها مجدداً عود می نماید. در چنین شرایطی ممکن است هورمون درمانی به همراه شیمی درمانی به کاربرده شود داکسوروبیسین نقش مهمی بر روی کاهش رشد تومورهای سرطانی دارد ولی عمدتاً این دارو بر روی سلول ها غیرانتخابی عمل کرده و دارای سمیت برای کل بدن به ویژه قلب می باشد. از طرف دیگر به کار بردن دزهای پایین این دارو در سرکوب تومورهای بدخیم موثر واقع نمی شود، بنابراین شناسایی عوامل و ترکیبات دارویی که به توان به وسیله آن دز داروی داکسوروبیسین را پایین آورد و عوارض ناشی از هورمون درمانی را در بیماران سرطانی کاهش داد، همواره مورد توجه است. در این تحقیق، اثر غلظت های مختلف داروهای متفورمین و داکسوروبیسین به صورت جداگانه و توام بر روی رشد و چرخه سلولی دودمان سلولی سرطان پروستات انسان du145 و بیان سیکلینd1، سیکلین b وp21 به عنوان مشخصه های چرخه سلولی در زمان های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد اثر جداگانه داروهای داکسوروبیسین و متفورمین بر درصد حیات سلولی سلول های du145 وابسته به دز و زمان می باشد و بیشترین کاهش درصد حیات سلولی در تیمار توام سلول های du145با غلظت ?m 0005/0 داکسوروبیسین و mm 10 متفورمین به مدت 48 ساعت مشاهده شد. ترکیب توام ?m 0005/0 داکسوروبیسین و mm10 متفورمین بعد از 48 ساعت تیمار، موجب تغییر چشم گیری در درصد سلول ها در هر یک از فازهای چرخه سلولی نسبت به حالت منفرد داکسوروبیسین وکنترل نشده است. تیمار 48 ساعته سلول ها با این غلظت ها نسبت به کنترل باعث کاهش بیان ژن سیکلین d1 و سیکلین b شده ولی بیان ژن p21 تغییری نکرده است. همچنین اثر توام غلظت کم داکسوروبیسین (?m 0005/0) و غلظت های mm 5 و 10 متفورمین مشابه محدوده غلظتی داکسوروبیسین به تنهایی (?m 5/0-05/0) عمل نموده است. به عبارت دیگر به کارگیری متفورمین به همراه داکسوروبیسین توانسته است غلظت مصرفی داکسوروبیسین را 100 تا 1000 برابر کاهش دهد بنابراین پیشنهاد می شود متفورمین باعث افزایش سمیت سلولی داکسوروبیسین و کاهش دز مصرفی آن می گردد که انتظار می رود عوارض جانبی آن را نیز کاهش می دهد.
حجت نادری مشکین مریم مقدم متین
چکیده: نگاهی به آمار و ارقام جدید، نشان می دهند که استفاده از mscs به عنوان یکی از روش های درمانی برای بیماری های مختلف نظیر سکته قلبی، آسیب های نخاعی، دیابت، آسیب های مغزی و ... به صورت روز افزونی در حال افزایش است. اما به هر حال، یکی از مهمترین موانعِ کارآمد بودن روش های سلول درمانی، عدم رسیدن تعداد زیاد و موثری از سلول های زنده به بافت های مورد نظر در تزریق سیستمیک و فرار آن ها در تزریق موضعی می باشد. برای همین، درمان مطلوب به وسیله آن ها به مقدار زیادی کاهش می یابد. این لانه گزینی ناکارآمد mscs ناشی از عوامل متنوعی می باشد، اما به طور اساسی به عدم حضور گیرنده های سطحی مرتبط با لانه گزینی مانند cxcr4 بر روی این سلول ها نسبت داده می شود. لذا، یکی از اهداف این مطالعه، افزایش بیان گیرنده کموکاینی cxcr4 در سطح mscs برون زاد و بررسی تأثیر آن بر میزان مهاجرت سلولی در شرایط in vitro و لانه گزینی در محیط in vivoدر نظر گرفته شد. علاوه بر این، به منظور هدفمند و کارآمدتر کردن مهاجرت و لانه گزینی، از داربست تزریقی هیدروژلی (ch-gp-hec) آزاد کننده کموکاین sdf1 نیز استفاده گردید. در این تحقیق، mscs از مغز استخوان رت و انسان و بافت چربی انسان استحصال شده و از نظر بازده سلول بدست آمده تا پاساژ 3 در مدت زمان معین، مقایسه شدند و در نهایت، از آنجایی که، ad-mscs مشتق از دهنده های مختلف، الگوی رشد تکرار پذیری نشان دادند و بازده سلولی بالایی داشتند، برای مطالعات لانه گزینی انتخاب شدند. پس از پیش تیمار ad-mscs با عوامل شیمیایی مقلّد هیپوکسی مانند dfx، میزان بیان cxcr4 سطحی با فلوسایتومتری، آزمون مهاجرت در شرایط in vitro، rt-pcr و real-time pcr مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین، داربست تزریقی ch-gp-hec نیز پس از ساخت و بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی (sem)، از نظر زیست سازگار بودن با سلول ها، تاثیر بر میزان بقاء، تکثیر سلولی و تمایز mscs به ترتیب به کمک آزمون های pi-fda، mts، رنگ آمیزی های بافت شناسی و آزمون dmmb مورد ارزیابی قرار گرفتند. الگوی آزادسازی پروتئین از آن، نیز با روش سنجش با bca بررسی شد. بر خلاف نتایج فلوسایتومتری، دیگر آزمون ها شامل سنجش مهاجرت، بررسی های rt-pcr و real-time pcr نشان دادند که ad-mscs پس از پیش تیمار با dfx، افزایش در میزان بیان ژن cxcr4 درون سلولی را داشتند. بررسی های داربست ch-gp-hec نشان دادند که این داربست، علاوه بر زیست تجزیه پذیر بودن، با mscs زیست سازگار بوده و قابلیت بقاء، تکثیر و تمایز سلول ها را کاهش ندادند. همچنین این داربست دارای یک الگوی رهاسازی تدریجی پروتئین های موجود در خود بود. نتایج بررسی لانه گزینی نشان دادند که ad-mscs پیش تیمار شده با dfx قابلیت ماندگاری بیشتری در درون داربست حاوی sdf1 را داشته و باعث افزایش رگ زایی نیز شدند.
عطیه سیدیان مقدم جبراییل موفق
مقدمه و هدف: درمان سوختگی های وسیع از نوع درجه 3، خصوصاً زمانی که محدودیت پیوند پوست اتولوگ به علت وسعت زیاد آسیب دیدگی وجود دارد منجر به پیشرفت تکنیک های استحصال و کشت سلول های کراتینوسیت در آزمایشگاه شده است. سالهاست که روش پیوند ورقه های اپیتلیالی اتولوگ کشت شده در ترمیم سوختگی ها کاربرد دارد اما طولانی بودن زمان کشت و مشکلات جداسازی این ورقه ها از کف فلاسک منجر به ابداع روش کشت سوسپانسیون کراتینوسیت های اتولوگ شد. در این مطالعه از دو ترکیب بیولوژیک یعنی چسب فیبرین و کیتوسان به همراه اسپری کراتینوسیت اتولوگ به منظور مطالعه در اثر ترمیم سوختگی درجه 3 استفاده شد. هر دوی این ترکیبات آثار ترمیمی، آنتی باکتریال و هموستاتیک داشته و هدف از استفاده آنها، بررسی و مقایسه اثرشان بر ترمیم زخم سوختگی درجه 3 در رت ها است. روش کار: در این کارآزمایی تعداد 30 سر رت نژاد ویستار انتخاب شدند و پس از استحصال یک قطعه کوچک بیوپسی پوستی از هر یک، سلول های کراتینوسیت پوست جدا شده، کشت داده شدند و سوسپانسیون کراتینوسیت های کشت شده اتولوگ تهیه شد. رت ها به سه گروه مساوی ده تایی تقسیم شدند و تحت بیهوشی عمومی تعداد 4 سوختگی به قطر 1 سانتی متر در پشت حیوانات ایجاد شد. هر کدام از زخم ها در هر حیوان توسط نرمال سالین (کنترل)، سوسپانسیون کراتینوسیت اتولوگ (تست 1)، ترکیب سوسپانسیون کراتینوسیت اتولوگ وچسب فیبرین (تست 2) و ترکیب سوسپانسیون کراتینوسیت اتولوگ و کیتوسان (تست 3) پوشانده شدند. به منظور مطالعه ماکروسکوپی از زخم ها در روزهای 0، 3، 5، 7 و 14 تصویر برداری شد و میزان بسته شدن زخم ها پس از محاسبه مساحت آن ها توسط نرم افزار آنالیز تصاویر انجام گرفت. جهت مطالعه هیستولوژیک، هر گروه از رت ها در روز های 3، 7 و 14 کشته شدند و نمونه های پوستی آنها تهیه شد و پس از طی مراحل تهیه مقاطع بافتی و رنگ آمیزی هماتوکسیلن و ائوزین به جهت بررسی میزان پیشرفت در ترمیم بافتی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج: نتایج مطالعه حاکی از تفاوت معنی دار درصد انقباض زخم ها در هر سه گروه تست در دوره 14 روزه در مقایسه با گروه کنترل بود. در مطالعه بافت شناسی میزان آماس در روز 3 و تشکیل بافت فیبروتیک در روز 7 در گروه درمان شده با سوسپانسیون سلولی و کیتوسان به طور معنی داری با گروه کنترل متفاوت بود. در روز 3 هم تشکیل بافت فیبروز در گروه تست 2 تفاوت معنی داری را با گروه کنترل نشان داد. هم چنین فاکتور اپی تلیالیزاسیون در هر سه گروه تست در روز های 7 و 14 تفاوت معنی داری با گروه کنترل داشت. پارامتر های دیگر تفاوت معنی داری را بین گروه ها نشان نمی دادند. بحث و نتیجه گیری: در نتیجه می توان اعلام کرد که هر چند چسب فیبرین و کیتوسان در جلوگیری از ریزش سلول ها از سطح زخم نقش دارند و انقباض زخم را سرعت می بخشند اما در دوره 14 روزه با وجود تحریک واکنش آماسی و تشکیل بافت فیبروزی، تأثیری بر پیشرفت اپی تلیالیزاسیون و تشکیل بافت گرانولاسیون در کف زخم بین گروه های درمان شده با این مواد و درمان شده با سلول نداشتند. سوختگی درجه 3، چسب فیبرین، سوسپانسون کراتینوسیت اتولوگ، کیتوسان، ترمیم زخم سوختگی
عباس بهاری جلیل مهرزاد
آفلاتوکسین ها (afs) بویژه آفلاتوکسین b1 (afb1) از جمله خطرناک ترین مواد زیستی با ویژگی های کارسینوژن و موتاژن بوده که سلامت انسان را در سراسر جهان بویژه کشورهای در حال توسعه مانند ایران به خطر انداخته است. شناخت مکانیسم های مولکولی که این توکسین در انسان ایجاد می کند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحقیقات بسیار اندکی در مورد این مکانیسم ها در سیستم ایمنی انسان صورت پذیرفته است. در تحقیق حاضر، چالش afb1 با سلول های متفاوت سیستم ایمنی شامل مونوسیت ها، لنفوسیت ها، t-cells های cd8 و سلول های دندرتیک مشتق از مونوسیت ها (mddcs) در آزمایش های جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول بر روی مونوسیت ها و لنفوسیت ها پس از مشخص نمودن ژن های موثر cyps، که در فعال نمودن afb1 نقش دارند، این سلول ها با غلظت های 10 و 100 نانوگرم در میلی لیتر afb1 به مدت 2 و 12 ساعت چالش داده شد و ژن های cyp1a1، cyp3a4 و cyp1b1 در مونوسیت ها و cyp1a1 در لنفوسیت ها بیشترین واکنش را به حضور afb1 نشان دادند. همچنین آنالیز سیکل سلولی بر روی این سلول ها توقف سیکل سلولی در فاز s توسط afb1 بویژه در لنفوسیت ها را نشان داد. در آزمایش دوم تاثیر afb1 بر بیان ژن های akr7a2 و gstm1 در مونوسیت ها و لنفوسیت ها در چالش با afb1 ارزیابی شد و سیستم سم زدایی gsts واکنش شدیدتری به حضور afb1 نشان داد. در آزمایش سوم تغییرات عملکرد ctls در مواجه با afb1 از طریق اندازه گیری میزان پرفورین و گرانزایم b با استفاده از فلوسایتومتری نشان داد که afb1 در غلظت مورد بررسی احتمالاً تغییر قابل توجهی در میزان گرانزایمb و پرفورین در ctlها ایجاد نمی کند. آزمایش چهارم شامل اندازه گیری تغییرات بیان ژن های مرتبط با عملکرد mddcs در چالش با 10 نانوگرم در میلی لیتر afb1 در زمان های 2 و 12 ساعت به همراه ژن های کلیدی مرتبط با متابولیسم afb1 و سایتوکاین های مهم مرتبط با عملکرد mddcs مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش حاکی از تاثیرات التهابی شدید afb1 بویژه در زمان 12 ساعت در mddcs بود. در مجموع afb1 حتی در غلظت بسیار پایین 10 نانوگرم در میلی لیتر باعث تغییرات در عملکرد برخی از فرایند های مهم سلول های سیستم ایمنی گردید، که نهایتاً می تواند باعث اختلال در پاسخ مناسب آن سلول ها در مقابل عوامل پاتوژن داخلی و خارجی گردد. نتایج این پژوهش راهگشای مطالعات آینده در جهت طراحی سیستم های ردیابی afb1 در مقادیر کم در سیستم ایمنی انسان با استفاده از مولکول هایی است که بیشترین تاثیرپذیری را هنگام درمعرض قرارگیری با afb1 دارند.
یاسر اسمعیلی دوآبی محمود محمودی
در این پایان نامه رده ای از مسائل کنترل بهینه که قیود حاکم بر آن معادلات دیفرانسیل معمولی و تابعی می باشند مورد بررسی و حل قرار گرفته است. ابتدا برای تبیین بیشتر مسئله، برخی تعاریف، مفاهیم و قضایای مورد نیاز بیان شده است. سپس مسأله ی کنترل بهینه با قیود معادلات دیفرانسیل معمولی را مورد بررسی قرار میدهیم و با استفاده از چندجمله ای های برنولی و چبیشف آنرا حل می نماییم. در ادامه مسائل بهینه سازی با قیود نیمه - نامتناهی را معرفی و پس از بررسی، روش حل این نوع مسائل را بیان می کنیم. در پایان مسائل کنترل بهینه با قیود تابعی را بیان نموده و در مرحله اول با استفاده از چندجمله ای های چبیشف این مسائل را به یک مسأله بهینه سازی با قیود نیمه - نامتناهی تبدیل می نماییم و در مرحله بعدی مسأله به یک مسأله بهینه سازی غیرخطی تبدیل و آن را حل می کنیم. همچنین برای تشریح بیشتر روش یک مثال عددی را حل می نماییم.
اعظم محمدی علیرضا حق پرست
آفلاتوکسین ها (afs) ازخطرناک ترین مایکوتوکسین ها و متابولیت های سمی بوده که بوسیله قارچ ها در مواد غذایی انسان و حیوانات تولید می شود.afb1 از عوامل سمی، موتاژنیک، تراتوژنیک، کارسینوژنیک و ایمونوتوکسیک در انسان و حیوانات هستند. مطالعات اخیر ما روی سیستم ایمنی ذاتی انسان و گاو نشان داد، کهafb1 تضعیف کننده ی سیستم ایمنی است. گیرنده های شناساگر الگو (prrs) بشدت بر روی سلول های دندریتیک (dcs) بیان شده و از عوامل مهم سیستم ایمنی ذاتی هستندکه الگوهای مولکولی وابسته به عوامل بیماریزا (pamps) را شناسایی می کنند. prr ها در بسیاری روندها از جمله التهاب، خود ایمنی و سرطان نقش داشته و فعالیت غیر ضروری و طولانی آنها بشدت برای میزبان مضر می باشد. در این رساله اثرafb1 روی میزان بیان دو ژن مهم ایمنی ذاتی، tlr2 و tlr4 در سطوح mrna و پروتئین بررسی شد. با در نظر گرفتن این افزایش بیان ژن ها و پروتئین های tlr2 و tlr4 idcs cd11+c، پنجره جدیدی به روی جنبه های مولکولیafb1 در مقابل prrs ها، التهاب و سرطان در انسان و حیوانات ایجاد می شود.
فاطمه چشمه عبدالهی محمود محمودی
مدل فازی بیماری hiv را مطرح می کنیم وبهینه می کنیم تا بیمار در زمان کمتر وهزینه پایین تر بهبود یابد.
سمانه دولت آبادی محمود محمودی
lactococcus lactis یک باکتری پروبیوتیک بی خطر است که پتانسیل بالایی برای کلونینگ آنتی ژن های مختلف از جمله پروتئین های h. pylori را داراست. در بین آنتی ژن های مختلف برای تولید واکسن علیه عفونت h. pylori ، پروتئین شوک حرارتی a (hspa) یکی از کاندیداهای ارزشمند است که به وسیله همه سویه های h. pylori بیان می شود و زمانی که به صورت خوراکی به موش تلقیح می شود، واکنش های نامساعد را ایجاد نمی کند. هدف از پژوهش حاضر ساخت و آزمایش یک شاتل وکتور برای کلونینگ ژن hspa h. pylori به منظور بیان در میزبان lactococcus lactis با استفاده از سیستم القایی nice می باشد. توالی ژن hspa ( برپایه توالی باکتری h. pylori 26695 ) حاوی ترادف های بهینه شده و his-tag ساخته شد وآنالیزهای مختلف بیوانفورماتیکی پس از بهینه سازی بر روی آن صورت گرفت. این قطعه به داخل شاتل وکتور e. coli-l. lactis ، pnz8148 اضافه شد و سپس به باکتری e. coli mc1061 انتقال یافت. ترنسفورمانت ها پس از تعیین هویت و تخلیص پلاسمید نوترکیب با استفاده از الکتروپوریشن واردl. lactis nz9000 گردیدند. بیان hspa به وسیله نایسین القا شد و پروتئین به وسیله sds-page آنالیز گردید همچنین شرایط برای بیان پروتئین نوترکیب مورد نظر بهینه سازی شد. نتایج آنالیزهای بیوانفورماتیکی مبین عدم تأثیر گذاری بهینه سازی کدونی و افزودن دنباله هیستیدینی بر جایگاه فعال و ساختار سه بعدی پروتئین بهینه شده بود. همچنین بررسی های آنتی ژنیسیته نشان دهنده حضور اپی توپ سطحی با قابلیت شناسایی توسط mhc-iiدر پروتئین بهینه شده بود. برش آنزیمی، pcr و تعیین توالی محصول کلونینگ، حضور ژن hspa را در شاتل وکتور pnz8148 و در باکتری ترنسفورم شده l. lactis nz9000 تأیید کرد. نتایج sds-page نشان داد که پروتئینhspa به وسیله l. lactis nz9000 بیان گردیده است و همچنین میزان بیان نقش نایسین را به عنوان یک القاگر تأیید نمود. از آنجایی که l. lactis علاوه بر ویـژگی های پروبیوتیـکی بیان کننده پروتئین نسبت به e. coli مزیت دارد و نیز واجد سیستم کنترل کننده میزان بیان است بنابراین می تواند کاندیدای امید بخشی برای ساخت واکسن خوراکی علیه h. pylori باشد. انتقال موفقیت آمیز ژن hspa بهینه شده یh. pylori در l. lactis nz9000 از طریق ساخت شاتل وکتور و بیان آن به وسیله سیستم nice دارای اهمیت است.
فرهاد ابراهیمی محمود محمودی
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تاثیر هوش سازمانی بر کارآفرینی اجتماعی می باشد. برای رسیدن به اهداف تحقیق نمونه ای شامل 226 نفر از مدیران شرکت های تولیدی تهران بزرگ با روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شد. همچنین از دو پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی و کارآفرینی اجتماعی، هر کدام با 46 سوال با پایایی بترتیب برابر 0.96 و 0.95 استفاده شد. روش آماری برای آزمون کردن فرضیات، معادلات ساختاری با amos22 می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دو مولفه بینش استراتژیک و فشار عملکرد مدیران به عنوان مولفه های هوش سازمانی، بالاترین تاثیر را بر کارآفرینی اجتماعی دارند. بنابراین به مدیران پیشنهاد می شود که برای توسعه شرکت های تولیدی، و به فناوری توجه کرده و ابزارهای هوشمندی تولیدی را ارتقا بدهند. همچنین باید تعامل بین نیروی انسانی به عنوان یکی از بزرگترین سرمایه های اساسی سازمان و سرمایه هوش سازمانی برقرار شود. همچنین روش ها و ابعاد هوش سازمانی مانند فشار عملکرد و بینش استراتژیک که باعث ارتقا کارآفرینی می باشد، تقویت شده و راهکارهای راهبردی جهت هماهنگی بیشتر بین مدیران شرکت های تولیدی داده شود.
علی رضا مالکی مصطفی صحرایی
چکیده ندارد.
فهیمه رنجبر محمود محمودی
چکیده ندارد.
مریم موسوی لطفی محبوبه صفری
چکیده ندارد.
طاهره صدیقیان محمود محمودی
چکیده ندارد.
مرجان رکابدار محمود محمودی
دیابت یا بیماری قند، بیماری است که سالیان دراز گریبان گیر بشر می باشد و در سراسر دنیا پراکنده است و در تمام سنین دیده می شود و انواع گوناگونی دارد که در صورت شناخت و کنترل و درمان، بیماری کنترل پذیر بوده و در افراد شناخته شده مشکلات عمده ای ایجاد نمی کند. هم اینک بیش از 100 میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند که ازسال 1987 میلادی آمار افراد دیابتی سه برابر افزایش یافته است که به پیش بینی فدراسیون بین المللی دیابت تا سال 2010 به دو برابر کنونی می رسد. یکی از اهداف آمار حیاتی، شناسایی مشکلات و نیازهای بهداشتی جامعه و ارائه روشهای قابل اجرا برای حل آن می باشد و هدف دیگر آن استقرار سلامتی و حفظ آن است . با توجه به اینکه برای تشخیص دیابت بخصوص حالتی که فرد در جامعه هیچگونه علائم بیماری راندارد، تحقیق گسترده ای انجام نپذیرفته است و مطالعات گذشته صرفا" طرحهای مقطعی بودند که هدفی جز تعیین ریسک فاکتورهای بیماری دیابت را نداشتند، برآن شدیم که با همکاری مرکز تحقیقات نمود بیمارستان دکتر شریعتی و به کمک مدلهای آماری تابع تشخیص بهترین روش در راستای شناسایی این دسته از بیماران را پیدا نمائیم.
مسعود افشین محمود محمودی
پرداختن به مسئله ساختار مرگ و میر از نظر سنی، جنسی، جغرافیایی و بخصوص از نظر علت مرگ و میر برای برنامه ریزیهای بهداشتی و جمعیتی ضروری است . بطوریکه مطالعه میزانهای اختصاصی-علتی مرگ و بررسی تغییرات ایجاد شده در میزان مرگ و میر از علل مختلف در زمان و مکان نه تنها اساسی ترین اطلاعات اپیدمیولوژیک را برای اجرای برنامه های کنترل در اختیار می گذارد، بلکه کمک برای بیان فرضیه هایی در زمینه علل بیماریها می باشد. مسئله تحقیق حاضر تعیین مدل مناسبی برای بیان تغییرات ایجاد شده در میزانهای اختصاصی- علتی مرگ در گروههای مختلف سنی می باشد. برای دستیابی به اهداف پژوهش ابتدا میزانهای خام هر یک از علل مرگ بر مبنای یک جمعیت معین استاندارد گردیده و سپس برای مطالعه میزانهای استاندارد شده از روشهای آماری آنالیز همبستگی، رگرسیون خطی ساده و چند متغیره و تحلیل عاملی استفاده شده است . همچنین مدل بندی در گروههای سنی با بکارگیری روشهای رگرسیونی روی پارامترهای جدول عمر صورت پذیرته است .
زینب خالدیان شهناز گلیان تهرانی
پژوهش فعلی یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است که با هدف تعیین و مقایسه کیفیت زندگی بر حسب مراحل مختلف یائسگی و ارتباط آن با پاره ای عوامل دموگرافیک و طبی در زنان ساکن تهران در سال 1380 صورت گرفته است.
علی لاهوتی اشکوری محمود محمودی
مشکلات مربوط به مرگ ومیر افراد یک جامعه از دورانهای گذشته همواره یک مساله مهمی بوده که انسانها به آن توجه داشته اند و امروزه نیز این مشکلات جدی تلقی شده و اهمیت فراوان دارد لذا از بین بردن یا کاهش آن از آرزوهای دیرینه افراد بوده است افزایش جمعیت در جهان ، فزونی ولادت ها بر مرگ و میرها است ، تعیین این میزانها اهمیت خاصی دارد، بنابراین پیداکردن عددهای صحیح در این راستا کمک زیادی به برنامه ریزان در حال و آینده خواهد نمود، همچنین شرکت های بیمه ای از جدول طول عمر جهت تنظیم برنامه های خود، می توانند به نحو بسیار مطلوبی استفاده نمایند.
نفیسه السادات نکویی مینو پاک گوهر
اهداف این رساله به شرح ذیل است: 1-تعیین میزان آگاهی و مهارت تصمیم گیری بالینی دانشجویان مامایی در ارتباط با مراقبتهای قبل از بارداری در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران سال 1381 .2-تعیین میزان آگاهی دانشجویان مامایی از مراقبتهای قبل از بارداری در دانشگاههای علو پزشکی شهر تهران سال 1381. 3-تعیین مهارت تصمیم گیری بالینی دانشجویان مامایی در زمینه مراقبتهای قبل از بارداری در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران سال 1381 . 4-تعیین ارتباط بین میزان آگاهی و مهارت تصمیم گیری بالینی دانشجویان مامایی در مراقبتهای قبل از بارداری در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران سال 1381.
باقر مقدس زاده محمود محمودی
در تحلیل داده های بقا مسئله اصلی یافتن مدل مناسبی برای همبستگی زمان بقا با متغیرهای عوامل مختلف می باشد. اگر داده ها دارای موارد ناتمام نباشد می توان این ارتباط را بوسیله رگرسیون چندگانه بیان نمود. البته بعلت وجود چولگی بایستی در انجام این روش از تبدیل لگاریتم و یا تکنیک معکوس تابع و بسط آن استفاده نماید. ولی اگر داده های ناتمام داشته باشیم استفاده از آنالیز رگرسیون به دلیل نداشتن مقدار دقیق متغیر وابسته غیر ممکن خواهد بود. در ساختن مدل بقا تابع مخاطره را برای هر فرد به عنوان یک تابع از متغیرها (covariates) با زمان ثابت در نظر گرفت از آنجائیکه ممکن است در طول مطالعه همه متغیرها یا بعضی از آنها با زمان تغییر کنند می توان مدل را با استفاده از متغیرهای وابسته به زمان ساخت و اثر تغییر زمان روی تابع بقا را مورد ارزیابی قرار داد. همانطور که می دانیم متغیرهای وابسته به زمان، اطلاعات مفیدی را در باره چگونگی تاثیر تاریخچه بیماران روی بقا در اختیار می گذارند. اما به محقق تصویر کاملی از وضعیت بیمار در آینده را نمی دهد و نمی توان آنالیز صحیح جهت پیشگویی در وضعیتهای خاص بیمار را ارائه نماید. برای رفع مشکل، معمولا از مدلهای چند حالته استفاده می کنند اخیرا در مسائل اپیدمیولوژی نیز از این مدل چند حالته برای بررسیهای بقا در جامعه بخصوص در مورد افراد سرطانی اقداماتی صورت داده اند که متاسفانه در مدلهای ارائه شده بعضی نکات اسای در نظر گرفته نشده است، از آنجمله عوامل موثر در فراهم نمودن بستر مناسب برای رشد بیماری بطور خاص مشخص نمی گردد. و به تعبیری افرادیکه دارای بیماری هستند ممکن است در اثر عواملی دیگر فوت کنند که در مدل نیامده، البته در آنالیز این عوامل را بصورت اطلاعات ناتمام استفاده می کنند که چندان قابل قبول نیست و از طرفی دیگر همراهی توزیع عوامل خطر در زمانهای مختلف و همراه بودن، با عامل بیماری و خالص نمودن احتمالهای مرگ و میر از بیماری، مسائلی هستند که باید در آنالیز داده ها مورد توجه قرار گیرد. با این دیدگاه، این رساله توانسته است با معرفی مدل جدید چند حالته و استفاده از نظریه رقابت جوئی، نقائص مطرح شده را بنحوی بر طرف سازد و با بکارگیری آن روی داده های مربوط به مبتلایان به سرطان مری و معده به نتایج جالبی دسترسی پیدا نماید.
محمود محمودی محمد شیخ شاب بافقی
افزودن استرانسیم به عنوان عامل بهساز در آلیاژهای یوتکتیک آلومینیم - سیلیسیم که از پرمصرف ترین آلیاژهای آلومینیم در صنعت می باشند، با تغییر مورفولوژی سیلیسیم، سبب افزایش استحکام کششی و شکست، و بهبود قابلیت ماشینکاری و ریخته گری می گردد. استفاده از استرانسیم به صورت آمیژان به دلیل سهولت کاربرد آن، کنترل بهتر اصلاح ساختار، زمان میرایی بیشتر در مذاب و جذب هیدروژن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که ایران به عنوان یکی از منابع جهانی کانی اولیه استرانسیم (سلستیت) شناخته شده است، تصمیم بر آن شد که ترکیبات استرانسیم مورد نیاز در این پروژه از منابع اولیه داخلی آن تهیه گردد. به این منظور، ابتدا شرایط مناسب جهت استخراج استرانسیم از سلستیت به دو روش لیچینگ مستقیم و احیا با زغال چوب به دست آمد. در لیچینگ مستقیم پارامترهای دما و زمان لیچینگ، نسبت مولی کربنات سدیم به سلستیت و غلظت محلول کربنات سدیم مورد بررسی قرار گرفت و بهترین شرایط، دمای 90 درجه سانتی گراد، زمان 120 دقیقه، نسبت مولی 5/1 و غلظت محلول100g/1 مشخص گردید. در روش احیا با زغال چوب نیز پارامترهای دما و زمان احیا، نسبت و اثر اندازه دانه زغال بررسی شدند و شرایط بهینه دمای 1050 درجه سانتی گراد، زمان 90 دقیقه، نسبت زغال 72/20 درصد و اندازه دانه زغال 100 + مش مشخص شدند. یک نمونه از کربنات استرانسیم حاصل از لیچینگ مستقیم تکلیس شده و تاثیر پارامترهای دما، زمان نسبت استوکیومتری پودر زغال در میزان تکلیس، ارزیابی گردید که دمای 1150درجه سانتی گراد، زمان 80 دقیقه و دو برابر نسبت استوکیومتری پودر زغال به کربنات استرانسیم به عنوان شرایط مناسب انتخاب شدند. در پایان، از میان روشهای متداول ساخت آمیژان، دو روش احیا متالوترمی و الکترولیز نمک مذاب، مورد بررسی قرار گرفتند.