نام پژوهشگر: جلیل اصلانی

تدوین برنامه تلفیقیِ روانی – آموزشی و تعیین اثربخشی آن بردرماندگی آموخته شده و مشکلات بین فردی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  جلیل اصلانی   حمید علیزاده

هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاثیر برنامه روانی- آموزشی بر درماندگی آموخته شده و مشکلات بین فردی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری بود. این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل ناهمسان است. نمونه پژوهش شامل 24 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری در مراکز ناتوانی های یادگیری شهر همدان می باشدکه به صورت در دسترس انتخاب و بر اساس نوع اختلال و پایه تحصیلی در دو گروه دوازده نفره آزمایش و کنترل همتا شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تجدید نظرشده سبک اسناد کودکان (1996) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) استفاده شد. آموزش برنامه در 15 جلسه به مدت یک ماه برگزار شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه روانی- آموزشی بر درماندگی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری تاثیر معنی دار دارد (0/01>p و 62/18=f1,22 ). تحلیل هر یک از متغیرهای وابسته به تنهایی نیز با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه و با آلفای میزان شده بُنفرونی (005/0) نشان داد که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری گروه آزمایش به صورت معنی داری میزان درماندگی آموخته شده و مشکلات بین فردی کمتری از گروه کنترل دارند. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای کاربست مداخلات مبتنی بر جنبه های اجتماعی- هیجانی در کنار دوره های با محوریت مشکلات تحصیلی برای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری باشد.

اثر حفاظتی تمرین اختیاری چرخ دوارهمراه با مصرف عصاره ی هیدروالکلی گل گیاه ازگیل ژاپنی برسطح cdnf ، sod و mda قشر مخ موش های پارکینسونی شده در اثر القاء6 هیدروکسی دوپامین (6-ohda)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  جلیل اصلانی   ضیاء فلاح محمدی

مقدمه و هدف: بیماری پارکینسون به سبب اختلال در مراکز کنترل بدن موجب بروز علائمی مانند ارتعاش در حالت استراحت، برادی کینزی، لرزش، سفت شدگی عضلانی و عدم تعادل وضعیتی می شود. این بیماری بر اثر از بین رفتن سلول-های ترشح کننده ماده ای به نام دوپامین (پیام رسان عصبی کاتکولامینی) رخ می دهد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر حفاظتی 12 هفته تمرین چرخ دوار و مصرف عصاره گل گیاه ازگیل ژاپنی برسطوح cdnf ، sodو mda قشرمخ موش های پارکینسونی بود. مواد و روش ها: موش ها به شش گروه: کنترل، کنترل پارکینسونی، تمرین سالم، تمرین پارکینسونی، مصرف عصاره در موشهای پارکینسونی و تمرین همراه با مصرف عصاره در موش های پارکینسونی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت دوازده هفته روی چرخ دوار تمرین کردند و گروه هایی که عصاره مصرف کردند، هرهفته سه بار عصاره را به صورت صفاقی و به میزان200 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن دریافت کردند. قشرمخ همه گروه ها به جزء گروه کنترل و تمرین سالم باتزریق محلول 6-هیدروکسی دوپامین به صورت استریوتاکسی به داخل بطن مغز تخریب شد. سطوحcdnf قشرمخ باروش الایزا و sod , mda قشرمخ به وسیله روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. داده ها به روش one way anova و آزمون تعقیبی lsdتجزیه وتحلیل شد. نتایج: ورزش اختیاری و عصاره به طور بر جسته ای ازکاهش sod و cdnf و همچنین از افزایش mda در قشرمخ موش های پارکینسونی جلوگیری کرد. کلید واژگان: عصاره هیدروالکلی گل گیاه ازگیل ژاپنی، تمرین اختیاری، 6-هیدروکسی دوپامین، cdnf، sod، mda

بررسی میزان شیوع افسردگی و پیش بینی آن بر اساس نشخوارفکری،حمایت اجتماعی،راهبردهای مقابله ای و طرحواره های ناسازگارانه در زنان شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - دانشکده علوم انسانی 1392
  لیلا باقری   احمد حیدری پهلویان

چکیده هدف: هدف این پژوهش بررسی شیوع افسردگی و پیش بینی آن بر اساس مولفه های نشخوار فکری، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله ای و طرحواره های ناسازگارانه در زنان شهر همدان است. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با حجم 371 نفر از زنان بالای 18 سال شهرهمدان است که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سنجش افسردگی بک2، نشخوارفکری هاکسما، حمایت اجتماعی زیمت، پرسشنامه حل مسأله کسیدی و لانگ و پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره های ناسازگارانه یانگ است. یافته ها: داده های تحقیق با بهره گیری از آزمون رگرسیون چندمتغیری گام به گام، تحلیل واریانس یک طرفه بین آزمودنی و همبستگی پیرسون، تجزیه تحلیل شد. نتایج، شیوع افسردگی را 39/27 درصد نشان داد. همچنین نتایج نشان داد که بین افسردگی با میزان تحصیلات و وضعیت شغلی همبستگی معناداری وجود دارد اما بین افسردگی با سن و وضعیت تأهل، رابطه ای به دست نیامد. بین افسردگی با نشخوارفکری، حمایت اجتماعی و طرحواره های ناسازگارانه و راهبردهای مقابله ای رابطه معناداری بدست آمد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که مقابله مهارگری در حل مسأله، طرحواره شکست، نشخوارفکری و مقابله اجتناب، پیش بینی-کننده 58% از واریانس افسردگی در زنان شهر همدان می باشند. نتیجه گیری: از این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که میزان بالای نشخوارفکری و طرحواره های ناسازگارانه و استفاده از راهبردهای غیرسازنده در برابر مشکلات، می تواند سلامت روانی زنان را به خطر اندازد. افزایش سطح آگاهی زنان با استفاده از آموزش مهارت حل مسأله پیشنهاد می شود. واژه های کلیدی: افسردگی، نشخوارفکری، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله-ای، طرحواره های ناسازگارانه، زنان