نام پژوهشگر: ایرج سعادت
زهرا صداقت امین الله بهاءالدینی
در این تحقیق, اثر میدان الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پایین و شدت 500 میکروتسلا, نهایت محدوده استاندارد برای کارگران, بر شاخص های کارکرد کبدی و میزان بیان ژن gstt1 موش های صحرایی نر با روش زیر بررسی شد: 17 سر موش صحرایی نر به سه گروه تقسیم شدند؛ 1- گروه آزمایش (7 سر موش) به مدت 30 روز در معرض میدان الکترومغناطیس با شدت 500 میکروتسلا و فرکانس 50 هرتز قرار گرفتند. 2- گروه شم (5 سر موش) که طی این مدت درون سولونوئید خاموش قرار گرفتند. 3- گروه کنترل (5 سر موش) که به مدت یک ماه در شرایط معمول آزمایشگاه نگهداری شدند. پس از گذشت 30 روز, حیوان ها وزن شده و پس از بیهوش کردن, خونگیری از آئورت شکمی آنها به منظور بررسی شاخص های کارکرد کبدی صورت گرفت و کبد آنها برای استخراج rna و بررسی میزان بیان ژن gstt1 جداسازی. پس از انجام آزمایش ها, داده ها به روش anova با استفاده از آزمون دانکن و با در نظر گرفتن سطح معنی داری(0/05>p) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سطح فعالیت alt در گروه آزمایش نسبت به دو گروه دیگر کاهش معنی داری یافته است (0/001> p). در مورد دیگر شاخص های کبدی تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد و میزان بیان ژن gstt1 در بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنی داری را نشان نمی داد. با توجه به این نتایج به نظر می رسد میدان الکترومغناطیس با شرایط این تحقیق می تواند دارای یک پتانسیل درمانی بوده و اثر مثبتی بر کبد داشته باشد
نیوشا نکویی مارنانی ایرج سعادت
رد حاد پیوند کلیه یک خطر جدی برای ماندگاری بافت پیوندی در مدت بعد از عمل پیوند است که می تواند علاوه بر تاثیر در اختلال عملکرد بافت? در از دست دادن بافت نیز موثر می باشد. خانواده گلوتاتیون s ترانسفرازها یکی از آنزیم های مهم برای سم زدایی مواد زنوبیوتیک همچون داروهای مهارکننده سیستم ایمنی می باشد. کلاس جدید این خانواده? کلاس امگا با دو ژنgsto1 و gsto2است که ویژگی های منحصر به فرد از جمله وجود اسید آمینه سیستئین در جایگاه فعال آن ها را از سایر اعضای این خانواده جدا می سازد. در مطالعه صورت گرفته چند شکلی gsto2 n142d با روش pcr-rflp تعیین و رابطه آن با خطر رد حاد پیوند کلیه بررسی شد. مطابق با نتایج حاصل شده از این بررسی? رابطه معنی داری مبنی بر رابطه این چند شکلی و خطر رد حاد پیوند وجود نداشت. همچنین این نتایج نشان داد چند شکلی gsto2 n142d با مقایسه بین دو گروه سالم و پیوندی رابطه ای با خطر پیوند کلیه ندارد. علی رغم این نتایج منبع بافت پیوند از نوع جسد به عنوان ریسک فاکتور بین دو گروه رد پیوند حاد و بدون رد پیوند حاد به طور معنی داری متفاوت بود(p=0.004). اثر افزایشی چند شکلی ژن gsto2 به همراه منبع بافت پیوندی از نوع جسد نشان داد ژنوتیپ dd این ژن به همراه منبع بافت پیوندی از نوع جسد خطر رد حاد پیوند را افزایش می دهد (or=3.82 ci95%=1.80-12.37 p=0.02).. همچنین ژنوتیپ های dd+nd با منبع بافت از نوع جسد خطر رد پیوند را افزایش می دهد (or=2.506 ci95%=1.08-5.78 p=0.03). بررسی بیان gsto2 در حضور سیکلوسپورین در غلظت ml/g?3 نیز بررسی شد که هیچ گونه تغییر معنی داری در بیان gsto2 مشاهده نشد .
مربم خسروی ایرج سعادت
خانواده گلوتاتیون s- ترانسفراز ها از ژن های فاز دوم سم زدایی هستند که در متابولیسم داروها و زنوبیوتیک ها دخالت دارند.gsto2 یکی از اعضای این خانواده است .امکان دارد پلی مورفیسم gsto2(n142d) بتواند متابولیسم داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی که برای جلوگیری از رد حاد در پیوند کبد و بروز gvhd در پیوند مغز استخوان مورد استفاده قرار می گیرند را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین این امکان وجود دارد که پلی مورفیسم در این ژن بتواند در ابتلا به بیماری های کبدی که منجر به پیوند کبد می شوند و بیماری هایی که منجر به پیوند مغز استخوان می شوند نقش داشته باشد. در این مطالعه330 فرد سالم با 302 گیرنده پیوند کبد و همچنین 182 بیمار پیوندی کبد بدون رد حاد به عنوان گروه شاهد و 120بیمار با بروز رد حاد پیوند کبد به عنوان گروه بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. به علاوه در مطالعه دیگر 100 فرد سالم و 88 گیرنده مغزاستخوان و همچنین 20 بیمار مبتلا به gvhd و 68 بیمار بدون بروز gvhd مورد بررسی قرار گرفتند. برای مشخص کردن ژنوتیپ از روش pcr-rflp استفاده شد. نتایج حاصل، ارتباط معنی داری را بین ژنوتیپ nn و مشکلات کبدی که منجر به پیوند کبد می شوند(02/0p= ,119/0-339/0 ci= %95و556/0 (or=و جنسیت افراد(028/0p= ,939/0-339/0 ci= %95و564/0 (or= و همچنین رد حاد پیوند کبد نشان می دهد(007/0p= ,444/5-179/1 ci= %95و642/3 (nn:or= (002/0p= ,149/8-627/1 ci= %95و533/2 (nd:or= همچنین نشان داده شد که میزان بالای آنزیم آلانین ترانسفراز در روز سوم بعد از پیوند میتواند شاخص خوبی برای پیش بینی رد حاد پیوند کبد باشد. (036/0p= ,052/24-1098/1 ci= %95و165/5 (or=نتایج حاصل از آنالیز بیماران پیوندی مغز استخوان و همچنین بروز gvhd رابطه معنی داری را نشان نداد.
ملیحه محجوب ایرج سعادت
چندشکلی های تک نوکلئوتیدی در ژن های درگیر در مسیر های ترمیمی dna، مسئول تغییرات اساسی در ظرفیت ترمیم می باشد. تصور می شود که نقص یا چندشکلی در مسیر ترمیمی nhej با استعداد ابتلاء با انواع سرطان ها مرتبط است. محصولات ژن xrcc7 در ترمیم شکست های دو رشته به وسیله مکانسیم nhej شرکت می کنند. g6721t (rs7003908) که در اینترون شماره 8 ژن xrcc7 قرار دارد خطر سرطان را زیاد می کند. ما فرض کردیم که چندشکلی در ژن های ترمیمی dna ممکن است عامل خطر برای سرطان معده باشد. برای بررسی این فرضیه، نمونه های dna از 147 بیمار مبتلا به سرطان معده و 242 فرد سالم به وسیله تکنیک pcr- rflp آنالیز شد تا فراوانی ها در xrcc7 g6721t اینترون 8 مشخص شود. نمونه های سالم و بیمار از نظر سن و جنس همسان سازی شدند. آنالیز داده ها ما را به این نتایج رساند که ژنوتیپ tt (p= 0.037, or= 1.84, ci= 1.03- 3.29) در مقایسه با ژنوتیپ های gg و gt خطر سرطان معده را زیاد می کند. ژنوتیپ های tt+gt تا 69/1 برابر خطر این سرطان را افزایش می دهد(p= 0.038, ci=1.03- 2.78) . سابقه خانوادگی برای سرطان در اقوام درجه اول و مصرف دخانیات در نمونه های سالم و بیمار اختلاف معناداری دارند و خطر سرطان معده را زیاد می کنند.
رقیه وکیلی قرطاول ایرج سعادت
amd بیماری تحلیل شبکیه است که عامل اصلی کوری در افراد بالای 55 سال در جهان غرب به شمار می-رود. در اثر این بیماری، لیپوپروتئین ها در شبکیه تجمع پیدا کرده و رگ زایی القاء می شود. ثابت شده است که عوامل ژنوتوکسیک محیطی مثل سیگار کشیدن، رژیم غذایی و نور در افراد پیر با زمینه ی ژنتیکی مستعد در بروز بیماری دخیل می باشند. بنابراین ما یک مطالعه ی مـورد- شاهـدی را ترتیب دادیم که شـامل 112 فرد مبتلا به amd و 112 فرد سالم بـود تا رایـج ترین پلـی مورفیـسم xrcc7 ( (g6721tرا بررسـی کنـیم. با استـفاده ازpcr- rflp، ژنوتیپ ها تعیین شدند. آنالیز کای اسکور و رگرسیون لجستیک داده ها ارتباط معنی-دار آماری در ارتباط با چندشکلی این جایگاه و بیماری را نشان ندادند. تصور می شود برای مشخص شدن بیشتر موضوع، مطالعات دقیق تر با جزئیات بیشتر در زمینه ی عوامل محیطی و ژنتیکی ضروری می باشد.
خدیجه تاج بخش مصطفی سعادت
افغانستان در قلب آسیا واقع شده و حلقه وصل خاورمیانه با حوزه جنوب شرق آسیا محسوب می شود. جمعیت افغانستان شامل اقوام مختلفی می باشد که بزرگترین اقوام آن به ترتیب پشتون ها، تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها و سادات می باشد. در این مطالعه 702 نفر غیر خویشاوند شامل 469 مرد سالم و 233 زن سالم از پنج جمعیت ذکر شده شرکت داشتند. در حدود چهل سال پیش مطالعاتی در مورد ژنتیک جمعیت افغانستان صورت گرفته است و بر اساس آنها گزارش شده که جمعیت افغانستان جزء جمعیت های بسیار هتروژن جهان است. در این مطالعه فراوانی چند شکلی ژنتیکی ژن sod1 a251g و وجود حذف و اضافه در اینترون سه از ژن xrcc4 را مورد بررسی قرار دادیم. در این مطالعه نتایج حاصل از بررسی sod1 نشان می دهد که کمترین فراوانی اللی g در پشتون ها (086/0) و بیشترین فراوانی اللی g در هزاره ها (233/0) می باشد. پشتون ها (p=0.001 =23.61, df=2, 2?) و هزاره ها (p=0.001 df=2, ،=21.55 2?) تفاوت معناداری در مقایسه با بقیه ی قومیت ها نشان دادند. نتایج حاصل از بررسی حذف و اضافه در اینتروژن سه از ژن xrcc4 نشان می دهد که فراوانی اضافه (i) در میان پشتون ها (523/0)، هزاره ها ( 592/0)، ازبک ها (597/0)، سادات (609/0) ، و در میان تاجیک ها (516/0) می باشد. جالب این که با وجود اختلاف شدید هزاره و پشتون ها با بقیه قومیت ها در مورد ژن sod1 a251g، هیچ اختلاف معناداری میان هزاره ها و پشتون ها با بقیه قومیت ها در مورد ژن xrcc4 id دیده نشد.
فرناز قاسمیان نوید مقرب
survivin پروتئینی است که مرگ برنامهریزی شده سلول (آپاپتوز) را مهار نموده و چرخه تقسیم سلولی را نیز تنظیم مینماید. این پروتئین به شدت در اغلب تومورهای انسانی بیان میشود، اما در اکثر بافتهای طبیعی تمایزیافته قابل شناسایی نیست. از میان مطالعات مرتبط با تاثیر جهشهای مهارکننده survivin در سلولهای سرطانی، فرم جهشیافته t34a مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از مدلسازی و شبیهسازی دینامیک مولکولی ساختار طبیعی و جهشیافته این پروتئین نشان میدهد که ایجاد جهش فوق احتمالاً برهمکنشهای بین survivin و پروتئینهای hbxip (فاکتور کمکی برای اجرای عملکرد آنتیآپاپتوزی survivin) و xpo 1 (پروتئینی که به خروج survivin از هسته کمک مینماید) را دچار اختلال مینماید. از سوی دیگر، این جهش ممکن است باعث تسهیل و تقویت برهمکنشهای میان survivin و پروتئینهای smac/diablo (پروتئین مهارکننده فعالیت آنتیآپاپتوتیک survivin)، borealin و incenp (دو زیرواحد موجود در کمپلکس cpc که در تنظیم صحیح چرخه تقسیم سلولی نقش دارند) و نیز هیستون h3 (پروتئین مورد نیاز برای تفکیک صحیح کروموزومها در حین تنظیم چرخه تقسیم سلولی) گردد. نتایج مذکور با نتایج به دست آمده از مطالعات تجربی سازگارند.
نغمه امامی ایرج سعادت
تغییر در ژن های درگیر در ترمیم dna باعث کاهش ظرفیت ترمیم dna می شود و ممکن است در ابتلاء به سرطان تاثیر داشته باشد. با فرض اینکه چند شکلی در ژنهای درگیر در ترمیم dna ممکن است یک عامل خطر برای ابتلاء به سرطان روده ی بزرگ باشد، ژن xrcc4 درگیر در مسیر non homologous end-joining repair (nejr) و ابتلاء به سرطان روده ی بزرگ مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه مورد – شاهدی 200 بیمار مبتلا به سرطان روده ی بزرگ و 256 فرد سالم حضور داشته اند که از لحاظ سن و جنس با هم یکسان سازی شدند. برای مشخص کردن چند شکلی ژنتیکی xrcc4g-1394t در ناحیه پروموتری و حذف و اضافه اینترون 3 این ژن به ترتیب از روش pcr-rflp و pcr استفاده شد. نتایج ما حاکی از آن است که عوامل خطر ساز مانند سابقه خانوادگی ریسک ابتلاء به سرطان روده ی بزرگ را افزایش می دهد ولی ارتباط معنی داری بین چند شکلی xrcc4g-1394t (ژنوتیپ gg نسبت به tt با 286/1 = or، 218/9 - 179/0 = ci، 803/0 = p.value و ژنوتیپ gt نسبت به tt با 020/1 = or، 825/1 - 570/0 = ci، 948/0 = p.value) و حذف و اضافه اینترون 3 xrcc4 (ژنوتیپ dd نسبت به ii با 399/1 = or، 369/2 - 826/0 = ci، 211/0 = p.value و ژنوتیپ id نسبت به ii با 279/1 = or، 945/1 - 841/0 = ci، 250/0 = p.value) با خطر ابتلاء به سرطان روده ی بزرگ مشاهده نشد.
مریم فرزانه حسین بهاروند
سلول های بنیادی جنینی، سلول های پر توانی هستند که دارای دو خصوصیت مهم خود نوزایی و توانایی تبدیل شدن به سه لایه زاینده جنینی را دارند. این سلول ها برای اولین بار در اوایل سال 1980 از موش و همچنین در اواخر سال 1990 از پریمات ها و انسان جداسازی شدند. در این بازه زمانی و پس از دهه 90، جانداران مختلفی به عنوان نمونه مدل انتخاب و سلول های بنیادی جنینی پرتوان آنها بنابراهداف محققین، جداسازی و مورد بررسی قرار گرفتند. در کنار سایر نمونه های مدل، رده پرندگان و به طور خاص جنین جوجه، نیز مورد توجه قرار گرفت و اولین رده سلول های پرتوان جنینی جوجه در سال 1996 که حاصل جداسازی و انتقال بلاستودرم جنین جوجه در مرحله x بر اساس جدول eg & k بود، تولید و در محیط آزمایشگاه برای طولانی مدت نگهداری شد. این سلول ها همانند سایر سلول های پرتوان جنینی، تحت شرایط خاص کشت، وضعیت خودنوزایی و همچنین توانایی تمایز یافتن به سه لایه جنینی را داشتند. در این طرح مشاهده گردید که برای دستیابی به رده سلول های بنیادی جنینی جوجه، فاکتورهای رشد، سیتوکین ها و به خصوص کوچک مولکول ها نقش مهمی ایفا می کنند. تا به امروز تحقیقات زیادی برای تولید و حفظ این سلول های پرتوان، جهت دستیابی هر چه بیشتر به فرایند هایی که در طی تکوین رخ می دهد، انجام شده است. با این وجود هنوز ناگفته های زیادی در این مسیر دیده می شود و تلاش بر اینست که بتوان مسیرهای ناشناخته برای حفظ این سلول های پرتوان در محیط آزمایشگاهی را بخوبی شناسایی کرد و رده این سلول های پرتوان را تولید کرد. واژگان کلیدی: بلاستودرم جنین جوجه، سلول های بنیادی جنینی پرتوان، سلول های بنیادی جنینی جوجه، کوچک مولکول ها
فاطمه موسوی کازرونی مصطفی سعادت
ایران کشوری است در جنوب غرب آسیا و درمنطقه خاورمیانه واقع شده است.جمعیت ایران از اقوام مختلف تشکیل شده است که قومیت های آن عبارتند از: فارس، لر، ترک، بلوچ، کرد، ترکمن، عرب، آشوریان، زرتشتیان، یهودیان، ارامنه. در این مطالعه 200 نفر، شامل 191 مرد سالم و 9 زن سالم از قوم لر شرکت نمودند، که روی فراوانی چندشکلی ژنتیکی ژن های gstm1 و gstt1 وژن catروی کدون262- تحقیق خویش را انجام دادیم. ژن های gstm1 و gstt1 آنزیم های سیتووزولی را کد می کنند، که در فازii متابولیسم سم زدایی مانند مواد سرطان زا در انسان نقش ایفا می کنند. افرادی که دارای حذف کامل هر کدام از این ژن ها هستند قادر به تولید آنزیم های gstm1 و gstt1 نمی باشند. ژن cat یکی از ژن های مهم در سیستم دفاعی بدن علیه آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو می باشد. تا کنون سه نوع شایع چندشکلی در این ژن شناسایی شده است. ما در این تحقیق چندشکلی c>t 262- را بررسی نمودیم. نتایج حاصل از بررسی gstm1 و gstt1 نشان می دهد که فراوانی ژنوتیپ غیرفعال(null) در جمعیت قوم لر به ترتیب 50% و 17% می باشد. همچنین نتایج حاصل از بررسی ژن cat در کدون 262- نشان می دهد که فراوانی آلل c برابر با 82/0 و فراوانی آلل t برابر با 12/0 می باشد.
ساغر یوسف نیا ایرج سعادت
بیماری age-related macular degeneration (amd) یکی از دلایل کم بینایی و نابینایی در بیماران بالاتر از 65 سال در جوامع پیشرفته میباشد. پیشرفت بیماری آهسته و با افزایش سن اتفاق میافتد و به طور تدریجی میتواند باعث نابینایی در یک یا دو چشم شود. یکی از مهمترین دلایل ایجاد این بیماری استرس اکسیداتیو ناشی از عوامل محیطی مانند دود سیگار، اشعه x،u.v.، فشار و گرما است که این عوامل باعث افزایش سطح ros شده و نتیجه آن آسیب به ساختار سلول میباشد. از طرفی آنزیمهای آنتیاکسیدانت سلولها را در برابر ros حفاظت میکند و با توجه به اینکه هرگونه تغییر در ژنهای آنتیاکسیدانت باعث تغییر پتانسیل آنتیاکسیدانت سلولهای شبکیه چشم میشود، بر آن شدیم که مطالعهای در زمینه بررسی رابطه چندشکلیهای ژنتیکی آنزیمهای آنتیاکسیدانت، از جمله sod1 a251g، cat c-262t و nqo1 c609t و بیماری amd را انجام دهیم. مطالعه حاضر اولین مطالعه انجام شده در جهان، در زمینه بررسی ارتباط چندشکلیهای ژنتیکی ذکر شده و بیماری amd میباشد. پس از انجام آنالیزهای رگرسیون binary logistic رابطه معناداری بین چند شکلیهای ژنتیکی sod1 a251g (727/0=p، 88/0=or، 75/1-44/0=ci95?) و nqo c609t (493/0=p،83/0=or، 42/1-48/0=ci95?( مشاهده نشد ولی رابطه معناداری با ژنوتیپ ct(043/0=p،54/0=or، 98/0-29/0=ci95?) و ct+tt (045/0=p، 55/0=or، 98/0-31/0=ci95?) ژن cat و بیماری amd مشاهده شد به طوری که آلل t خطر ابتلا به بیماری amd را کاهش میدهد (036/0=p، 59/0=or، 96/0-36/0=ci95?).
مریم صمدایی قادیکلایی ایرج سعادت
آرسنیک عنصر شبه فلزی است که به طور گسترده در محیط پخش شدهاست و در صنعت کاربرد بسیاری دارد. آرسنیک معدنی به عنوان کارسینوژن کلاس i انسانی دسته بندی شده و خطر ابتلا به سرطانهای مثانه، پوست، شش، کلیه و کبد را افزایش میدهد. مطالعات نشان داده که یکی از مکانیسمهای احتمالی سمیت آرسنیک، استرس اکسیداتیو میباشد. آرسنیک میتواند به طور مستقیم با اثر بر مسیر پیامرسانی سلولی و تغییر مسیر سیگنالینگ بر بیان و فعالیت ژنهای آنزیمهای آنتیاکسیدانت اثر بگذارد و با کاهش عملکرد آنزیمهای آنتیاکسیدانت اثرات سمی و سرطانزایی خود را افزایش میدهد. nhej یکی از مسیرهای ترمیم شکست دو رشتهای dna می باشد و صحت مسیر ترمیمی nhej در صحت و پایداری کروموزوم ضروری است و نقص در آنزیمهای این مسیر، سبب آسیب بهdna و ناهنجاریهای کروموزومی و افزایش سرطانزایی میشود. در این مطالعه اثر سدیم آرسنیت بر بیان ژنهای آنتیاکسیدانت و ترمیمی در غلظتهای 5، 10و 15 میکرومولار بررسی شدهاست. بیان ژنهای آنتیاکسیدانت و ترمیمی در حضور سدیم آرسنیت کاهش یافتهاست و زمانی که سلولها همزمان با سدیم آرسنیت و n استیل سیستئین تیمار شده بودند این کاهش بیان تا حدود زیادی بهبود یافتهبود
ایمان جمهیری ایرج سعادت
مسیر های آنزیم های آنتی اکسیدان از مهمترین مسیر های درگیر در سم زدایی گونه های فعال اکسیژن (ros) و جلوگیری از صدمات ناشی از این گونه های فعال اکسیژن می باشند. بنابراین ممکن است بین چند شکلی های این ژن ها از جمله ژن سوپر اکسید دیسموتاز یک (sod1) و ژن کاتالاز با بیماری هایی که مربوط به افزایش سن هستند مانند سرطان روده بزرگ ارتباط وجود داشته باشد. در این مطالعه مورد شاهدی 204 فرد مبتلا به سرطان روده بزرگ و 239 فرد سالم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ژنوتیپ های چند شکلی تک نوکلئوتیدی sod1-251 a/g و cat–262 c/t با روش pcr-rflp مشخص گردیدند. تفاوت در فراوانی های گروه شاهد و بیمار را با آزمون کای 2 و میزان خطر، نسبت شانس (or) و فاصله اطمینان 95? (95% ci) با کمک رگرسیون لجستیک به دست آوردیم. فراوانی آلل g چند شکلی ژنتیکیsod1 در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ به طور معنا داری بیشتر از گروه کنترل بود (or=1/71, 95% ci=1/09- 2/69, p=0/019 ). نتایج این مطالعه نشان می دهد که آلل g می تواند یک عامل افزایش دهنده خطر ابتلا به سرطان روده ی بزرگ باشد. همچنین در مورد ژن کاتالاز ارتباط معنی داری بین آلل t چند شکلی ژنتیکی کاتالاز و بیماری سرطان روده ی بزرگ دیده نشد (or= 0/86, 95% ci= 0/62- 1/20 , p=0/403).
منصوره ایزددوست ایرج سعادت
گلوتاتیون s- تراسفرازهای محلول(gsts)یک خانواده بزرگ مستقل از پروتئین های چند وظیفه ای هستند و به عنوان آنزیم های فاز دوم سم زدایی شناخته شده و در محافظت سلول ها در برابر گونه های فعال اکسیژن (ros) و سم زدایی بسیاری از زنوبیوتیک ها شامل کارسینوژن ها ،آلاینده های محیطی و عوامل ضد سرطان نقش دارند. در این مطالعه 308 فرد سالم و 299 نفر از افرادی که پیوند کبد زده بودند از بیمارستان نمازی شیراز انتخاب شدند از این 299 نفر 182 نفر رد حاد پیوند کبد نداشتند که به عنوان گروه شاهد و 117 نفر با رد حاد پیوند کبد به عنوان گروه بیمار انتخاب شدند. در مطالعه دیگر 100 نفر سالم و 86 نفر گیرنده پیوند مغز استخوان مورد بررسی قرار گرفتند که از این 86 نفر 33 نفر مبتلا به gvhd و 53 نفر بدون بروز gvhd بودند. چند شکلی های ژنتیکی gstt1 و gstm1 با روش pcr multiplex تعیین گردید . نتایج مطالعه حاضر هیچ ارتباط معنی داری را برای چند شکلی های ژنتیکی gstt1 و gstm1 با مشکلات کبدی که منجر به پیوند کبد می شوند نشان نداد. مطالعه حاضر هیچ ارتباط معنی داری را برای چند شکلی های ژنتیکی gstt1 و gstm1 با بروز رد حاد پیوند کبد از خود نشان نداد. آلانین ترانس آمیناز، ارتباط معنی داری را با تشخیص رد حاد پیوند کبد در روز سوم بعد از پیوند کبد، نشان داد (046/0 p= ،113/23- 065/1ci=95% ،963/4 or=) . همچنین ارتباط معنی داری برای چند شکلی های ژنتیکی gstt1 و gstm1 با بیماری که منجر به پیوند مغز استخوان می شوند مشاهده نگردید. مطالعه حاضر هیچ ارتباط معنی داری را برای چند شکلی های ژنتیکی gstt1 و gstm1 با بروز gvhd از خود نشان نداد.
فاطمه عزیزیان فارسانی مصطفی سعادت
به طور کلی انسان در معرض آرسنیک قرار دارد. و به خوبی تثبیت شده است که ترکیبات آرسنیکی از عوامل توکسیکوژنیک و کلاستوژنیک می باشند. مطالعات پیشین تفاوت های بین فردی را برای شاخص های ژنتیکی نشان داده اند. ژن های کد کننده برای gstt1، gstm1، cat و nqo1 نقش مهمی را در حفاظت از سلول ها و بافت ها در برابر آسیب های اکسیداتیو دارند. ژن xrcc4 نقش مهمی در ترمیم شکست های دورشته ای dna از طریق مسیر nhej بر عهده دارد. هدف این مطالعه بررسی اثر چند شکلی های gstt1، gstm1، cat، nqo1 و xrcc4 روی ناهنجاری های کروموزومی ناشی از تماس با سدیم آرسنیت(1µm) در کشت سلول-های لنفوسیت می باشد. نمونه های خون از 123 مرد سالم غیرسیگاری جمع آوری شدند. ژنوتیپ چند شکلی های مطالعه شده توسط تکنیک pcr تعیین شدند. داده های ما نشان دادند که رابطه ی معناداری بین ژنوتیپ فعال و نول gstm1 و شکست کروماتیدی القاء شده توسط سدیم آرسنیت وجود دارد (3/25 در مقابل 9/22، t=-2.15، df=121، pvalue=0.033). در مورد ژن xrcc4 در طی تیمار با مایتومایسین مشاهده شد که تعداد شکست کروماتیدی در افراد دارای ژنوتیپ dd به طور معنی داری بیش از افراد دارای ژنوتیپ ii می باشد (05/0 p<). هم چنین درصد تام سلولهای حاوی ناهنجاری بدون gap در افراد دارای ژنوتیپ dd به طور معنی داری بیش از افراد دارای ژنوتیپ ii می باشد (05/0 p<).
لیلا فلاح زاده ابرقویی مصطفی سعادت
چکیده ندارد.
طاهره کشکولی نژاد کوهی مصطفی سعادت
تیکوپلانین متعلق به خانواده ونکومایسین- ریستوستین از آنتیبیوتیکهای گلیکوپپتیدی است که فعالیت باکتریسیدال قوی علیه باکتریهای پاتوژنیک گرم مثبت مثل استافیلوکوکوسآرئوس مقاوم به متیسیلین، استافیلوکوکوسهای کوآگولاز منفی، کلستریدیوم و انتروکوکوسها دارد. تیکوپلانین برای درمان عفونتهای بافت نرم و پوست، عفونت مجرای ادراری و عفونت مجرای تنفسی پایینی ، مناسب است. عفونتهای شدید قابل درمان با این آنتی بیوتیک شامل اندوکاردیت، سپتیسمی، عفونتهای مفصل و استخوان می باشد. با توجه به افزایش روز افزون مصرف آنتیبیوتیک تیکوپلانین بر آن شدیم تا سمیت این دارو را مورد بررسی قرار دهیم. برای این منظور با استفاده از روش mtt، اثر تیکوپلانین بر روی سه دودمان سلولی cho، jurkat و mcf-7 در غلظتهای 200، 400، 800، 1000، 2000، 4000، 6000، 8000 و 11000 g/mlµ و در مدت زمان 24 ساعت بررسی شد. در هر سه مورد تیکوپلانین باعث افزایش رشد سلولها به میزان معناداری شد. در مورد سلولهای cho این افزایش تا غلظت g/mlµ 1000 ادامه داشت. این افزایش در مورد سلولهای jurkat و mcf-7 به ترتیب 200 و 400 g/mlµ بود. سپس تاثیر تیکوپلانین در زمان های 42 و 72 ساعت بررسی شد و نتایج قبلی به دست آمد. نظر به اینکه تیکوپلانین در غلظتهای بالا باعث تکثیر سلولها میگردد، بر آن شدیم تا تاثیر این دارو را بر ترمیم زخم جلدی رتها بررسی کنیم و برای این منظور از 6 رت شاهد و 6 رت تیمار استفاده شد و زخمهایی به ابعاد 2 در 2 سانتی متر بر ناحیه پشت آنها ایجاد شد و غلظت g/mlµ 650 به مدت 3 هفته بر ناحیه زخم ریخته شد و تفاوت معناداری بین حالت شاهد و تیمار مشاهده شد (t=4.06, df=7, p=0.005). سپس تاثیر تیکوپلانین بر کروموزومهای سلولهای cho بررسی شد و از غلظت g/mlµ 1000 تیکوپلانین استفاده شد تا تاثیر غلظت تکثیردهنده دارو بر کروموزومها بررسی شود و مشاهده شد که این دارو سبب ناهنجاریهای کروموزومی به طور معناداری می شود (p<0.001، df=1،=25.00 ?? ).
فاطمه یادگاری خوزانی نوید مقرب
ژن lkb1 یکی از پروتئینهای خانواده سرین-ترئونین کیناز سلولی را رمز مینماید که قطبیت و تکثیر سلولهای اپیتلیال را متناسب با وضعیت انرژی سلول تنظیم میکنند. جهشهای غیرفعال کننده در این ژن به سندروم peutz-jeghers منجر می شوند که در افراد مبتلا، استعداد ابتلا به انواع سرطانها افزایش مییابد. lkb1 با اتصال به یک سودوکیناز غیرفعال به نام strad و یک پروتئین آداپتور به نام mo25 فعال میشود. در این پژوهش به منظور درک کامل مکانیسم مولکولی فعال شدن lkb1 و اثر جهش d194a بر ساختار آن، کمپلکس lkb1-strad-mo25 با استفاده ساختار کریستالوگرافی ثبت شده در دادهپایگاه protein data bank (کدبانک 2wtk) مدلسازی و شبیهسازی دینامیک ملکولی گردید. گزارش شده است که پروتئین آداپتور mo25 و سودوکیناز strad یک کمپلکس هتروتریمر 1:1:1 را تشکیل میدهند که برای فعالشدن lkb1 ضروری است. نتایج مدلسازی و شبیهسازی ما نشان داد که این کمپلکس نه یک هتروتریمر، بلکه هگزامری است که از ترکیب دو هتروتریمر از پروتئینهای مذکور تشکیل شده که از طریق موتیفwef (تریپتوفان-گلوتامیک اسید-فنیل آلانین) متعلق به strad با هم ارتباط دارند. به همین ترتیب، کمپلکس strad-mo25 نیز تترامری است متشکل از دو هترودیمر که از طریق موتیف wef strad به هم متصل شده اند، در حالی که گزارشات پیشین، کمپلکس مذکور را هترودیمر معرفی کردهاند. در تایید مطالعات پیشین، نتایج ما نشان داد که بین strad و mo25 موجود در یک دیمر، شبکه گسترده ای از برهمکنشها وجود دارد. با این حال، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که علاوه بر برهمکنشهای یاد شده، موتیف wef strad از یک دیمر با سطح محدب mo25 موجود در دیمر دیگر نیز برهمکنش میدهد. با بررسی نتایج مدلسازی و شبیهسازی مشخص گردید که آسپارتیکاسید موجود در موتیف dlg از پروتئین کیناز lkb1، در اتصال دو یون منیزیم کمپلکس mg-atp نقش دارد. جهش آسپارتیکاسید 194 به آلانین باعث عدم اتصال یونهای منیزیم میگردد، اگرچه در برهمکنش lkb1 با mo25 و strad تأثیری ندارد. lkb1 در مدل طبیعی دارای شبکهای از مولکولهای آب است که به یونهای منیزیم متصل است، همچنین بین آسپارتیکاسید و گلیسین موجود در موتیف dlg باند هیدروژنی حفاظتشدهای وجود دارد که در مدل جهشیافته دیده نمیشود.
فاطمهسادات سجادی نوید مقرب
پروتئین shp-2 یکی از تیروزینفسفاتازهای مهم در مسیرهای پیامرسانی سلولهای انسانی است. این پروتئین شامل یک دومین کاتالیتیک (ptp) و دو دومین تنظیمی c-sh2) و (n-sh2 است. وقوع برخی از جهشهای تغییردهندهی معنا در ژن ptpn11 که کدکنندهی shp-2 است، این آنزیم را فعالتر کرده و منجر به بروز برخی ناهنجاریهای ژنتیکی، از جمله سندرم نونان میگردد. برای بررسی اثر جهش فعالکنندهی تیروزین 63 به سیستئین بر ساختار پروتئین shp-2، با استفاده از ساختار کریستالوگرافی ثبت شده در بانک دادهی پروتئین (کدبانک 2shp)، ساختارهای آنزیم shp-2 طبیعی و جهشیافتهی y63c، مدلسازی و در بازهی زمانی 60 نانوثانیه، شبیهسازی دینامیک مولکولی گردید. نتایج مدلسازی و شبیهسازی دینامیک مولکولی نشان داد که در مدل جهشیافته، جایگاه فعال آنزیم واقع در دومین ptp، بازتر شده است که این تغییر میتواند انتشار سوبسترا به درون جایگاه فعال آنزیم را تسهیل نماید. از سوی دیگر سطوح در دسترس حلال سیستئین 459، واقع در جایگاه فعال آنزیم، و همچنین تحرک این باقیمانده در مدل جهشیافته افزایش یافتهاست. افزایش سطوح در دسترس حلال سیستئین 459 و نیز افزایش تحرک آن، امکان دسترسی بهتر این باقیمانده برای حملهی نوکلئوفیلی به سوبسترای فسفوتیروزین را فراهم میکند. نتایج مطالعهی حاضر نشان میدهد علاوه بر تغییرات ساختاری در جایگاه فعال آنزیم، بر اثر این جهش، نواحی برهمکنشدهنده با لیگاند فسفوپپتید نیز دستخوش تغییر میشوند. فاصلهی زنجیرههای جانبی لوپهای ef و bg، واقع در دومین n-sh2، در مدل جهشیافته نسبت به مدل طبیعی افزایش یافته که این تغییر میتواند ورود لیگاند فسفوپپتید به درون این ناحیه را آسانتر نماید. در کل، بروز این تغییرات ساختاری در دومینهای n-sh2 و ptp، میتواند علت افزایش فعالیت پروتئین جهشیافتهی y63c در افراد مبتلا به سندرم نونان باشد.
سمیرا صدرپور نوید مقرب
پروتئینتیروزین فسفاتاز shp-2 انسانی توسط ژن ptpn11 کد میشود و نقش مهمی در مسیرهای مختلف پیامرسانی در سلولهای انسانی ایفا مینماید. وقوع برخی از جهشهای فعالکننده در این ژن در سلولهای زایشی، سبب بروز اختلال در رشد و نمو و ایجاد برخی ناهنجاریهای ژنتیکی، از جمله سندرم نونان میگردد که در بیماران مبتلا به این سندرم ریسک ابتلا به لوکمیا افزایش مییابد. shp-2 از یک دومین کاتالیتیکی (ptp) و دو دومین تنظیمی (n-sh2 و c-sh2) تشکیل شده است. در این پژوهش برای بررسی تغییرات ساختاری ناشی از جهش فعالکنندهی تیروزین 62 به آسپارتیکاسید (y62d)، ساختارهای آنزیم shp-2 طبیعی و جهشیافتهی y62d ، با استفاده از ساختار کریستالوگرافی ثبت شده در بانک دادهی پروتئین (کدبانک 2shp)، مدلسازی و در بازهی زمانی 60 نانوثانیه، شبیهسازی دینامیک مولکولی گردید. نتایج مدلسازی و شبیهسازی دینامیک مولکولی نشان داد که در این جهش، تغییرات ساختاری قابل ملاحظه ای در دو دومین ptp و n-sh2 روی میدهد. درنواحی برهمکنش بین دو دومین، فاصله بین جایگاه کاتالیتیک در دومین ptp و لوپ بلوکه کننده در دومین n-sh2 در پروتئین جهشیافته افزایش یافته است؛ ازاینرو انتظار میرود در مدل جهشیافته دسترسی به جایگاه کاتالیتیکی آنزیم برای سوبسترا و نیز پیشرفت پروتئین به سمت فعالشدن تسهیل گردد. همچنین در ساختار طبیعی پروتئین، آسپارتیکاسید 61 با سیستئین 459، که در جایگاه فعال آنزیم واقع شده است، پیوند هیدروژنی میدهد و مانع فعالیت کاتالیتیکی سیستئین 459 میگردد. نتایج مطالعهی ما نشان داد بین باقیماندههای اسیدآمینهای آسپارتیکاسید 61 و آرژنین 465 در شکل جهشیافته پلنمکی تشکیل شده است. به علت درگیر شدن آسپارتیکاسید 61 درایجاد پلنمکی، انتظار میرود برهمکنش آن با سیستئین 459 کاهش یابد. همچنین پس از جهش، دو لوپ lf و fh در دومین ptp از یکدیگر فاصله میگیرند. این تغییر میتواند تبدیل فرم غیرفعال به فعال پروتئین را آسانتر نماید. نتایج مطالعهی حاضر نشان میدهد علاوه بر تغییرات ساختاری ایجاد شده در جایگاه فعال آنزیم، بر اثر این جهش، فاصلهی بین دو لوپ ef و bg واقع در دومین n-sh2 در مدل جهشیافته کاهش یافتهاست. این تغییر ممکن است ورود لیگاند به این ناحیه دشوارتر کند. درکل، با توجه به تغییرات ساختاری ایجاد شده بر اثر جهش در دومین ptp و درنواحی برهمکنش بین دو دومین انتظار میرود برهمکنش بین دو دومین ptp و n-sh2 کاهشیافته و شکلگیری فرم فعال پروتئین تسهیل گردد.
نرجس زارعی ایرج سعادت
آب مروارید، یک بیماری چند عاملی است ، که به دلیل از بین رفتن شفافیت لنز چشم ایجاد می شود. شواهد زیادی وجود دارد دال بر اینکه آسیب اکسیداتیو به عنوان فاکتور مهم در پیدایش و پیشرفت تعداد زیادی از بیماری ها از جمله آب مروارید نقش دارد. آنزیم های nqo1 و کاتالاز ( cat) از جمله آنزیم های آنتی اکسیدان هستند، که از سلولها در برابر آسیب اکسیداتیو محافظت می کنند. هدف از این مطالعه ، بررسی ارتباط ژنتیکی چند شکلی ژنهای nqo1 c609t و cat c-262t با خطر ابتلا به آب مروارید می باشد. در این مطالعه ی مورد- شاهدی ،190 فرد سالم به عنوان گروه شاهد و 190 فرد مبتلا به آب مروارید شرکت داشتند. از روش pcr-rflp جهت تعیین ژنوتیپ چند شکلی های ژنتیکی استفاده کردیم. نتایج حاصل از بررسی ژن nqo1 نشان می دهد که ژنوتیپ ct و ترکیب ژنوتیپ های ct/tt از چند شکلی ژنتیکی nqo1 c609t ریسک ابتلا به آب مروارید را افزایش می دهند (ct vs. cc: or = 1.61, 95% ci = 1.02-2.52, p value= 0.038) و (ct/tt vs. cc: or = 1.56, 95%ci =1.02-2.4, p value= 0.04). اما از نظر آماری ارتباط معنی داری بین چند شکلی ژنتیکی cat c-262t و آب مروارید مشاهده نشد.
زهرا پوریاسین رضا یوسفی
سیس پلاتین یک داروی ضد سرطان می باشد که در درمان طیف گسترده ای از انواع سرطان ها استفاده می شود. این دارو با اتصال به مولکول dna سبب ایجاد اختلال در فرآیند رونویسی و همانندسازی و در نهایت مرگ سلولی می شود. با این وجود مصرف سیس پلاتین به دلیل اثرات جانبی متعدد و ایجاد مقاومت دارویی با محدودیت رو به رو است. برهمکنش دارو های ضد سرطانی با پروتئین hsa، پایداری و سمیت آن را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین مطالعه ی برهمکنش دارو-hsa می تواند اطلاعات مفیدی در خصوص میزان تاثیرگذاری دارو در اختیار قرار دهد. امروزه کمپلکس های پلاتینی با عدد اکسایش (iv) بسیار مورد توجه هستند. این کمپلکس ها در تومور هایی که نسبت به سیس پلاتین مقاوم هستند خاصیت ضد سرطانی قابل توجه ای دارند. در این پژوهش خاصیت ضد سرطانی سری جدیدی از کمپلکس های پلاتین(iv) که واجد لیگاند 4,4?–ditert-butyl–2,2?–bipyridine و با فرمول عمومی [pt(x)2me2(tbu2bpy)] که در آن x گروه های ترک شونده کلر در کمپلکس c1 و برم در کمپلکس c2 می باشد بررسی شد. همچنین برهمکنش این کمپلکس ها با مولکول dna و پروتئین hsa با استفاده از اسپکتروسکوپی جذبی فرابنفش، فلورسانس و دورنگ نمایی دورانی مورد مطالعه قرار گرفت. فعالیت مهار رشد این کمپلکس ها علیه رده های سلول سرطانی jurkat،k562 و mcf-7 با کمک آزمون mtt مطالعه گردید و نتایج به دست آمده حاکی از یک فعالیت مهاری وابسته به غلظت برای کمپلکس های پلاتینی می باشد. همچنین به منظور بررسی توانایی کمپلکس های پلاتینی در القا آپوپتوز رنگ آمیزی فلورسانس اکریدین اُرنج_اتیدیوم برمید در حضور رده های سلولی jurkat و k562 انجام شد. نتایج نشان داد که این کمپلکس ها توانایی القا آپوپتوز وبه میزان اندکی نکروز در سلول های سرطانی فوق الذکر را دارند. در مطالعه پرتودهی اشعه ایکس مشخص شد که این ترکیبات توانایی زیادی در افزایش دز اشعه ندارند. نتایج بدست آمده طی مطالعات فلورسانس مولکول dna نشان دادکه این کمپلکس ها توانایی جایگزین شدن با مولکول اتیدیوم بروماید را به صورت جزئی دارند و بنابراین قادر به اینترکاله شدن در درون ساختار dna می باشند. تغییرات طیف cd و مشاهده حالت هیپوکرومیسم در مطالعه اسپکتروسکوپی جذبی فرابنفش نشان از تاثیر چندین سازوکار در بر همکنش این کمپلکس ها با مولکول dna دارد که شامل اتصال به شیار و اینترکاله شدن جزئی می باشد. مطالعه برهمکنش کمپلکس های پلاتین (iv) با نوکلئوتید های 5-amp و 5-gmp نشان داد که اتصال این کمپلکس ها به نوکلئوتید 5-amp بیشتر از 5-gmp می باشد و میل ترکیبی کمپلکس c2 بیشتر از c1 است. همچنین مطالعات فلورسانس و طیف جذبی فرابنفش در بر همکنش این کمپلکس ها با hsa نشان می دهد که کمپلکس های پلاتینی باعث تغییرات ساختاری در مولکول hsa می شوند. به علاوه پارامترهای ترمودینامیکی ?g، ?s، ?h حاصل از برهمکنش کمپلکس های پلاتینی ومولکول hsa نشان می دهد که بر همکنش خودبخودی می باشد و نیروی پیش برنده آن در c1 عمدتا آبگریز و در c2 به جز آبگریز نیروی هیدروژنی نیز دخیل می باشد. به طور کلی پژوهش انجام شده نشان می دهد که کمپلکس های پلاتین(iv) با فعالیت مهار رشد سلولی و القا فرآیند آپوپتوز ممکن است به عنوان الگو برای ساخت نسل جدیدی از داروهای ضد سرطانی استفاده شوند.
راضیه اجتهادی عرب ایرج سعادت
چکیده ارتباط چندشکلی های ژنتیکی vntr 5 xrcc و t 1276 g 2 xrcc با خطر ابتلاء به اسکیزوفرنیا به ک شًش: راضیه اجتهادی عرب اسکیسیفرویا شایع تریه بیماری ریاوی در ج اًمع امریزی است ی یکی از ع اًمل مهم در ت سًعه ی پیشرفت آن، افسایش رادیکال های آزاد اکسیصن (ros) است ی رادیکال های آزاد اکسیصن از ع اًمل مهم در بریز شکست های دیرشته ای dna می باشد. با ت جًه به اییکه یکی از مهم تریه مسیرهای ترمیم ایه و عً از آسیب ها، مسیر non- homologous end joining است ی چید شکلی های م جً دً در شن های ایه مسیر می ت اًود میجر به تغییر در ظرفیت ترمیم ی بریز آپ پًت زً گردد. ما بر آن شدیم تا بر پایه مطالعه ای م رًد شاهدی، ارتباط چیدشکلی های - g6721t در شن xrcc7 (rs7003908) ی vntr در شن xrcc5 (rs6917977) را در جمعیتی شامل 363 شاهد ی 363 بیمار، م رًد بررسی قرار دهیم. وتایج ما حاکی از ایه ب دً که هیچ گ وًه رابطه معیا داری بیه شو تًیپ های چید شکلی شوتیکی g6721t شن xrcc7 ، با ریسک ابتلاء به اسکیسیفرویا یج دً ودارد. در م رًد vntr شن xrcc5 ، شو تًیپ های ll ، که شامل آلل های با تکرار زیاد در واحیه وسدیک پریم تًری هستید، خطر ابتلا به اسکیسیفرویا را افسایش می دهید (p= 0.034, or= 1.60, 95%ci= 1.03- 2.48) هم چییه با افسایش تعداد تکرار در واحیه وسدیک پریم تًری ایه شن، خطر ابتلا به اسکیسیفرویا افسایش می یابد (?2 linear- by linear trend = 5.134, p= 0.023) .
الهه نهاوندی ایرج سعادت
اختلال دوقطبی که به عنوان بیماری شیدایی و افسردگی شناخته می شود، یک اختلال مغزی است که باعث تغییرات غیر معمولی در وضع روانی، خلق و خو، سطوح فعالیت و توانایی انجام کارهای روزمره می شود. این بیماری یک بیماری چند ژنی و چند فاکتوری است که توسط دوران شیدایی، نیمه شیدایی و افسردگی مشخص می شود و تقریبا یک درصد از جمعیت را تحت الشعاع قرار می دهد. شواهد زیادی وجود دارد دال بر اینکه آسیب اکسیداتیو به عنوان فاکتور مهم در پیدایش و پیشرفت تعداد زیادی از بیماری ها نقش دارد. استرس اکسیداتیو در میان مبتلایان به اختلال دوقطبی افزایش می یابد. آنزیم های nqo1 (nad(p)h:quinone oxidoreductase 1) و cat از جمله آنزیم های آنتی اکسیدان هستند، که از سلولها در برابر آسیب اکسیداتیو محافظت می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط ژنتیکی چند شکلی ژنهای nqo1 c609t و cat c-262t با خطر ابتلا به اختلال دوقطبی می باشد. در این مطالعه ی مورد- شاهدی، 236 فرد سالم به عنوان گروه شاهد و 228 فرد مبتلا به اختلال دوقطبی شرکت داشتند. از روش pcr-rflp جهت تعیین ژنوتیپ چند شکلی های ژنتیکی استفاده کردیم. نتایج حاصل از بررسی ژن cat نشان می دهد که ژنوتیپ tt از چند شکلی ژنتیکی cat c-262t ریسک ابتلا به اختلال دوقطبی را کاهش می دهد (tt vs. cc: or = 0.35, 95%ci =0.12-0.99, p= 0.048). اما از نظر آماری ارتباط معنی داری بین چند شکلی ژنتیکی nqo1 c609t و اختلال دوقطبی مشاهده نشد (tt vs. cc: or = 0.65, 95%ci =0.31-1.39, p= 0.270).
شکوفه سعادت مصطفی سعادت
بررسی ارتباط بین چند شکلی های ژنتیکی حذف و اضافه اینترون 3 ژن xrcc4 و c-262t ژن کاتالاز با خطر ابتلا به سرطان پستان شکست های دو رشته ای dna توسط سیستم ترمیمی که شامل دو مسیر نوترکیبی همولوگی (hr) و نوترکیبی غیر همولوگی (nhej) می باشد، ترمیم می شوند. چندشکلی های تک نوکلئوتیدی (snp) در ژن های دخیل در ترمیم dna می تواند احتمال ابتلا به انواع سرطان را تغییر دهد. از آنجاییکه محصول ژن xrcc4 به عنوان عضو مهمی از مسیر nhej مطرح است، در این مطالعه به بررسی حذف و اضافه در اینترون 3 ژن xrcc4 (rs28360071) با خطر ابتلا به سرطان پستان پرداختیم. از طرف دیگر با توجه به اینکه مسیرهای آنزیم های آنتی اکسیدان از مهمترین مسیرهای درگیر در سم زدایی گونه های فعال اکسیژن و صدمات ناشی از این گونه های فعال اکسیژن می باشند، ممکن است بین چندشکلی های این ژن ها از جمله ژن کاتالاز با خطر ابتلا به انواع سرطان ها ارتباط وجود داشته باشد. بنابراین در این مطالعه چندشکلی c-262t ژن کاتالاز (rs1001179) را با خطر ابتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار دادیم. در این مطالعه مورد-شاهدی 407 نفر زن مبتلا به سرطان پستان و 395 نفر زن سالم شرکت داشتند. از روش pcr جهت تعیین ژنوتیپ چندشکلی حذف و اضافه اینترون 3 ژن xrcc4 و از روش pcr-rflp جهت تعیین ژنوتیپ چندشکلی c-262t ژن کاتالاز استفاده شد. نتایج ما حاکی از آن بود که هیچگونه ارتباط معنی داری بین آلل d چندشکلی حذف و اضافه اینترون 3 ژن xrcc4 (or=1.10, 95%ci=0.90-1.34, p-value=0.330) و آلل t چندشکلی c-262t ژن کاتالاز (or=0.86, 95%ci=0.67-1.09, p-value=0.220) با خطر ابتلا به سرطان پستان وجود ندارد.
غلامرضا ناصری مصطفی سعادت
گلوتاتیون s-ترانسفراز خانواده خیلی بزرگی از آنزیم¬های سم¬زدایی بوده و نقش حیاتی را در فاز دوم بیوترانسفورماسیون بسیاری از زنوبیوتیک ها، داروها و عوامل سرطان¬زا ایفاء می¬کنند. چندشکلی¬های ژنتیکی این آنزیم¬ها ممکن است استعداد افراد به ابتلاء به بیماری¬های ناشی از اثرات مخرب متابولیت¬های اکسیداتیو را، تحت تاثیر قرار دهد. مطالعات گذشته در میان جمعیت¬های مختلف نشان داده¬اند که فراوانی حذف شدگی¬های هموزیگوت (ژنوتیپ null) در ژن¬های gstm1 و gstt1 در این جمعیت ها اختلاف معنی¬داری نسبت به یکدیگر دارد. به همین دلیل، در مطالعه حاضر به منظور شناخت بهتر هتروژنیسیته اقوام مختلف ایرانی، فراوانی ژنوتیپ null این ژن¬ها در میان چهار قوم بلوچ، سیستانی، کرد و ترکمن بررسی گردید. برای این منظور، 168 فرد سالم با قومیت بلوچ، 152 نفر سیستانی، 200 نفر کرد و 200 نفر ترکمن جهت بررسی فراوانی چند شکلی¬های ژنتیکی ژن های gstm1 و gstt1 به روش multiplex pcr مورد ارزیابی قرار گرفتند. تفاوت معنی¬داری میان جنسیت افراد با توزیع فراوانی ژنوتیپ null این ژن¬ها در هیچیک از قومیت¬های مورد مطالعه مشاهده نگردید. نتایج این مطالعه نشان داد که فراوانی ژنوتیپ null ژن gstm1 در جمعیت¬های بلوچ 50%، سیستانی 51/3%، کرد 56% و ترکمن 53% بوده و فراوانی ژنوتیپ null ژن gstt1 در در جمعیت های بلوچ 8/20%، سیستانی 17/8%، کرد 18/5% و ترکمن 23% بدست آمد که در محدوده فراوانی¬های گزارش شده در نژاد¬های هندواروپایی و آسیایی می-باشد. آنالیز آماری مربع کای هیچگونه تفاوت معنی¬داری میان توزیع فراوانی¬ ژنوتیپی چندشکلی null و present ژن¬های gstm1 (χ2=1.48, df = 1, p = 0.685) و gstt1 (χ2 = 1.936, df = 1, p = 0.586) در جمعیت¬های مورد مطالعه نشان نداد.
سعیده زمانی حمید رضا کربلایی حیدری
در پژوهش حاضر ژن smp کد کننده یک پروتئازاسیدی با استفاده از تکنیک pcr از سویه بومی 1390 f serratia sp. strain جداسازی و در باکتری e. coli کلون گردید. ابتدا برپایه توالی dna متالوپروتئازهایی از سراشیا e-15 و sm6، پرایمر مناسب طراحی و ژن smp تکثیر گردید. سپس این قطعه 1515 جفت بازی در حامل petblue-2 وارد و در باکتری e. coli کلون گردید. آنالیز توالی ژن smp یک ژن متالوپروتئازی با طول 504 اسید آمینه را نشان داد .به منظور افزایش بیان پروتئاز، قطعه کامل ژن smp در وکتور بیانی pet 22b که حاوی پروموتور t7می باشد،کلون گردید و به داخل سلول های bl21(de3) انتقال یافت. اگرچه یک توالی نشانه در ژن کلون شده وجود دارد اما پس از القاء e.coli حاوی پلاسمید نوترکیب با iptg، هیچ فعالیت پروتئازی در محیط کشت باکتری مشاهده نشد. آزمایشات تکمیلی نشان داد که پروتئاز smp تنها در فراکشن داخل سلولی باکتری نوترکیب مشاهده می گردد. انجام آزمایشات بررسی خصوصیات بیوشیمیایی بر روی عصاره آنزیمی نشان داد که پروتئاز smp نوترکیب ph و دمای بهینه ی به ترتیب 0/5 و ?c 40 را دارا می باشد که در مقایسه با فرم وحشی آنزیم کمی متفاوت است. این آنزیم به شدت توسط edta 5 میلی مولار مهار می شود و بنابراین همانند پروتئازهای خانواده serralysin جزء متالوپروتئازها طبقه بندی می گردد. مطالعه عملکرد لخته کنندگی شیر پروتئاز نوترکیب نیز قابلیت مناسب این آنزیم را در تولید پنیر نشان می دهد.
رویا پورنجاتی حمید رضا کربلایی-حیدری
در پژوهش حاضر هدف افزودن پپتید راهنما آنزیم متالوپرتئاز svp2 جدا شده از یک باکتری نمک دوست نسبی به ابتدای ژن آنزیم لیپاز ترموفیل و مقاوم به حلال های آلی، جدا شده از باکتری بی هوازی thermoanaerobacter thermohydrosulfuricus ، می باشد. بدین منظور دو جفت پرایمر با نام های ft، rt و rsp، fsp برای تکثیر قطعات ژنی مربوط به قطعه پپتید نشانه و آنزیم ttl طراحی گردید و pcr انجام شد. ابتدا قطعه ژن تکثیر شده ttl که حاوی توالی های آداپتور جایگاه برش آنزیم های برشگر saci و hindiii بود، در پلاسمید pqe 80l کلون و پلاسمید حاصل pqe 80l-ttl نام گذاری گردید. سپس قطعه تکثیر شده مربوط به پپتید راهنما که حاوی توالی آداپتور جایگاه برش آنزیم های برشگر saci و ecori بود در پلاسمید pqe 80l-ttl کلون و ساختار نهایی pqe 80l-ttl-sig ساخته شد. مطالعه بیان خارج سلولی آنزیم ttl در باکتری e.coli نوترکیب نشان داد که عمده فرم فعال آنزیم در فضای پری پلاسمیک قرار می گیرد. در نتیجه به کمک آنالیز های آماری فاکتوریل جزئی، پاسخ سطحی و مطالعه اثر عوامل مختلف شامل گلایسین، تریتون ایکس 100، غلظت iptg، زمان قبل و پس از تیمار با iptg، دمای گرمادهی پس از تیمار و غلظت عصاره مخمر محیط کشت مشخص گردید که شرایط بهینه بیان و ترشح آنزیم ttl به محیط، تیمار با غلظت 27/1 درصد گلایسین و زمان تیمار 24 ساعت می باشد. در نهایت مطالعه خصوصیات بیوشیمیایی آنزیم ttl نوترکیب حاصل بررسی و دما و ph بهینه فعالیت آنزیم به ترتیب 65 درجه سانتیگراد و 5/7 تعیین گردید.
سمانه صفایی مصطفی سعادت
اسکیزوفرنی یک بیماری چند عاملی و پیچیده روانی است که هنوز به خوبی درک نشده است. آسیب اکسیداتیو به عنوان یک فاکتور مهم در پیداش و پیشرفت تعداد زیادی از بیماری ها از جمله اسکیزوفرنیا نقش دارد. آنزیم کاتالاز (cat) از جمله آنزیم های آنتی اکسیدان است، که از سلولها در برابر آسیب اکسیداتیو محافظت می کند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط چند شکلی ژنتیکی cat c-262t با خطر ابتلا به اسکیزوفرنیا می باشد. در این مطالعه ی مورد- شاهدی، 363 فرد سالم به عنوان گروه شاهد و 363 فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا حضور داشتند. پس از استخراج dna از نمونه خون این افراد از روش pcr-rflp و سپس از آنزیم محدود کننده ecorvجهت تعیین ژنوتیپ چند شکلی ژنتیکی cat c-262t استفاده کردیم. نتایج حاصل از بررسی ژن cat با استفاده از نرم افزار آماری16 spss نشان می دهد، ژنوتیپ های tt (29/2or =، 92/7-66/0= 95%ci، 189/0p =) و ct (89/0or =، 61/1-49/0= ci، 707/0 = p) در مقایسه با ژنوتیپ cc رابطه معناداری با بیماری اسکیزوفرنی ندارند.
شیوا ابراهیم پور بروجنی ایرج سعادت
استرس های اکسیداتیو با پیشرفت بسیاری از بیماری ها رابطه ی مستقیم دارند. گونه های فعال اکسیژن (ros) بسیار ناپایدارند و باعث آسیب ماکرومولکول ها از طریق اکسیداسیون می شوند. استرس اکسیداتیو می تواند در شرایط ازدیاد غلظت ros و کمبود ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن اتفاق افتد. مسیرهای آنزیم های آنتی اکسیدان از مهم ترین مسیرهای درگیر در سم زدایی گونه های فعال اکسیژن (ros) و جلوگیری از صدمات ناشی از این گونه های فعال اکسیژن می باشند. ژن های کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز1 از جمله مهمترین مکانیسم های دفاعی در برابر استرس های اکسیداتیو می باشند. بنابراین ممکن است بین چند شکلی های این ژن ها با انواع بیماری ها مانند سرطان معده ارتباط وجود داشته باشد.. دراین مطالعه مورد شاهدی 160 فرد مبتلا به سرطان معده و241 فرد سالم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ژنوتیپ های چند شکلی تک نوکلئوتیدی cat c-262t و sod1 a251g با روش pcr-rflp مشخص گردیدند. تفاوت در فراوانی های گروه شاهد و بیمار را با آزمون کای2 و میزان خطر، نسبت شانس (or) و فاصله اطمینان95% با کمک رگرسیون لجستیک به دست آوردیم. پس ازانجام آنالیز ارتباط معناداری بین چند شکلی ژنتیکیcat c-262t و سرطان معده مشاهده نشد (304/0= p ،23/1-52/0= ci 95% ،80/0= or). اما رابطه ی معناداری با ژنوتیپ ag (026/0= p ،91/0-24/0= ci 95% ،47/0= or) و ag+gg (021/0= p ،88/0-23/0= ci 95% ،45/0= or) ژن sod1و سرطان معده مشاهده شد بطوری که آلل g خطر ابتلاء به سرطان معده را کاهش می دهد (021/0= p ،89/0-24/0= ci 95% ،46/0= or).