نام پژوهشگر: عذرا صبورا
زهرا احمدبیگی عذرا صبورا
گل نگون سار (cyclamen) متعلق به خانوادهprimulaceae به علت داشتن گل هایی زیبا، بیشتر کاربرد زینتی دارد اما مطالعات نشان داده اند که ساقه تغییر شکل یافته آن (tuber) دارای مقدار قابل توجهی ساپونین است. ساپونین ها کاربردهای دارویی فراوانی دارند. در این تحقیق گونه وحشی cyclamen coum از جنگل های منطقه ناهارخوران گرگان جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش ساپونین های ساقه غده ای با استفاده از روش های بخش سازی (با سه سیستم حلالی مختلف) استخراج و بهترین روش جداسازی معرفی شده است. جداسازی اجزاء عصاره ساپونینی توسط کروماتوگرافی لایه نازک یک بعدی، دو بعدی و ستونی مقایسه گردید. نتایج نشان داد که cyclamen coum دارای هفت نوع ساپونین است که لکه دارای 0/48 = rƒ اصلی ترین ترکیب ساپونینی آن می باشد.همچنین میزان تغییرات محتوای ساپونینی در دوره های رویشی مختلف بررسی شد. بررسی پایداری ساپونین تحت تأثیر شرایط محیطی مختلف مانند دما، ph و مدت زمان تیمار گرمایی نشان داد که این عوامل و تغییر دوره های رویشی بر روی محتوای ساپونین دارای اثرات معنی داری است ( p<0/05) . در بخش دیگر از این پژوهش اثر ضدباکتری و قارچ این عصاره ها روی تعدادی از باکتری ها و قارچ های جنس کاندیدا به روش های دیسک دیفیوژن و mic تعیین شد. اثرات ضد باکتریایی عصاره خیلی کم بود در حالی که اثرات ضد قارچی آن چشمگیر می باشد.
رامتین پاکزاد عذرا صبورا
جنسl. salvia یکی از اعضاء تیره lamiaceae است. این جنس با بیش از 900 گونه پراکنش وسیعی در سرتاسر دنیا دارد. مراکز اصلی تنوع این جنس مدیترانه، آسیای مرکزی، آمریکا و جنوب آفریقا می باشند. این جنس در ایران 58 گونه گیاه علفی یکساله و چند ساله دارد که 17 گونه آن انحصاری هستند. به کار گیری تکنیکهای بیوتکنولوژی در تحقیقات مربوط به گیاهان دارویی در سالهای اخیر باعث شناخت بیشتر مواد موثره این گونه گیاهان شده است. با استفاده از پیشرفت های بیوتکنولوژی، تولیدات طبیعی گیاهان می توانند منبع عظیمی از ترکیبات شیمیائی جدید را برای پژوهش های داروسازی فراهم کنند. بسیاری از این مواد که به لحاظ فیزیولوژیکی ضد گیاهخواران و پاتوژنها می باشند، امروزه می توانند به عنوان باکتری کش ، حشره کش ، قارچ کش و دارو مورد استفاده قرار گیرند. از سوی دیگر، اثرات سمی احتمالی مقادیر بالای این ترکیبات بر انسان را نیز باید مد نظر قرار داد. در این پژوهش اجزاء اسانس 5 گونه از جنس مریم گلی (dc. s. hydrangea، l. s. nemorosa، s. sclarea l.، montbr. & auch. ex benth. s. staminea و s. urmiensis bunge) با استفاده از gc-ms بررسی و شناسایی شدند. محتوی فنل کل، فلاونویید کل و فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره این 5 گونه در شرایط in vitro به روش اسپکتروفتومتری مطالعه شد. همچنین اثرات ضدباکتری (بر روی 10 گونه باکتری گرم مثبت و منفی) بررسی گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که عصاره متانولی گونه های فوق در غلظتهای مورد بررسی، هیچ گونه فعالیت ضدباکتری را بر علیه استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس و سیتروباکتر آمالوناتیکوس نشان ندادند. همچنین عصاره متانولی s. hydrangea dc. بیشترین مقدار فنل کل و عصاره متانولی sclarea s.بیشترین مقدار فلاونوئید را نشان دادند. در بررسی خاصیت آنتی اکسیدانی، تفاوت چندانی بین ic50 های پنج گونه مورد بررسی دیده نشد. اثرات سیتوتوکسیسیتی عصاره های متانولی دو گونه s. sclarea l. و bunge s. urmiensis بر روی دو لاین سلول سرطانی مربوط به سرطان سینه (mcf-7) و سرطان روده (ht-29) بررسی شد.
فاطمه شهیری طبرستانی اعظم سلیمی
گلپر (heracleum) گیاهی چند ساله، متعلق به تیره چتریان (apiaceae) و بومی مناطق شمالی ایران می باشد. در ایران هشت گونه گلپر یافت می شود که سه گونه آن بومی کشور ما می باشد. گیاه گلپر دارای ارزش اقتصادی و دارویی می باشد. یکی از مشکلات عمده این گیاه دارویی عدم جوانه زنی مطلوب بذرهای آن در شرایط آزمایشگاهی و برداشت بی رویه آن در رویشگاه های طبیعی است. در بخش اول این پژوهش، هدف بررسی اثر عوامل شیمیایی و فیزیکی مختلف بر شکست خفتگی بذر و دستیابی به حداکثر درصد جوانه زنی بذرها می باشد. لذا به منظور کوتاه کردن دوره خفتگی و افزایش میزان جوانه زنی بذر های h. persicum توسط روش های آزمایشگاهی تاثیر تیمارهایی نظیر ga3 و سرمادهی و پیش تیمار با دماهای یخ زدگی، خیساندن در آب، ذخیره سازی خشک در سرما، قرار دادن در آب جاری و سپس سرمادهی و همچنین خراش مکانیکی در سه بستر کاغذ صافی، ماسه و محیط کشت پایه ms طی 22 هفته بررسی شد. تمام بذرهای تیمار و پیش تیمار شده در دمای °c 4 نگهداری شدند. بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین میزان جوانه زنی بذرها در دمای °c 4 مشاهده شد. به طوری که پس از 10 هفته از مشاهده اولین دانه رست بیشترین در صد جوانه زنی (74%) و سرعت (04/4 بذر جوانه زده در هفته) به ترتیب برای بذرهای جمع آوری شده در سال های 1388 و 1386 در بستر ماسه حاصل شد. همچنین بیشترین در صد جوانه زنی در بستر کاغذ صافی و در دمای °c 4 در جمعیت لار به میزان 57% و سرعت 45/3 بذر در هفته مشاهده شده است. کمترین درصد جوانه زنی به میزان 1% برای بذرهای تیمار شده دردمای °c 4 و نگهداری شده بر روی کاغذ صافی مشاهده شد. در مجموع نتایج نشان دادند که سرما، نوع بستر جوانه زنی و همچنین شرایط آب و هوایی فصل رویش مهمترین عوامل موثر در شکست خفتگی مورفوفیزیولوژیکی بذرهای گلپر می باشند. بخش دوم پژوهش حاضر با جمع آوری سیزده جمعیت از 5 گونه گلپر ایران و با هدف تعیین روابط تبار زایشی میان آنها انجام گرفته است. در مرحله اول تنوع ژنتیکی میان گونه ها و جمعیت-های گوناگون گلپر با استخراج عصاره پروتئینی بذر و فعالیت آنزیم های sod، ppo، mdh، ace و prx بر روی ژلهای پلی آکریل آمید و پروتئین های واسرشته در ژلهای sds-page تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از بررسی صفات الکتروفورزی با روش آنالیز خوشه ای upgma نشان می دهد که در میان 5 گونه گلپر مورد مطالعه گونه های h. anisactis، h. rawianum و h. pastinacifolium که در یک بخشه (wendia) طبقه بندی شده اند در یک گروه قرار گرفته اند. همچنین تفاوت درون گونه ای در جمعیت های h. percicum مبتنی بر وجود چندین خزانه ژنی جداگانه است و کاهش فاصله ژنتیکی جمعیت های h. rechigeri به دلیل ناحیه جغرافیایی مشترک رشد آنها می باشد. نتایج حاصل از آنالیز خوشه ای حاصل از کل داده های پروتئینی نیز جدایی جمعیت های دو گونه h. persicum و h. rechingeri را از یکدیگر نشان داده است.
نجمه شریف روحانی عذرا صبورا
پراکسیداز یک آنزیم مهم می باشد که با مصرف h2o2 بسیاری از ترکیبات زیستی و غیر زیستی را اکسید می کند. یکی از مهمترین نقش های این آنزیم تصفیه فاضلاب ها و آب های آلوده است. در این پژوهش فعالیت پراکسیدازی ترب سفید و حذف فنل ها توسط آن بررسی شد. برای خالص سازی آنزیم روش های راسب سازی با سولفات آمونیوم، کروماتوگرافی تبادل یون (deae sephadex) استفاده گردید. خصوصیات کینتیکی آنزیم نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که پراکسیداز ترب بهترین فعالیت را در دمای c? 60، 5ph= و h2o2در mm 5/1 و گایاکول درmm 3 دارد. پایداری دمایی پراکسیداز ترب در محدوده c? 60-30 و پایداری ph آنزیم در محدوده 6-4 ثبت شد. فنل ها از مهمترین اجزاء آلاینده آب ها هستند. پراکسیداز می تواند این ترکیبات را با مصرف h2o2 اکسید کند. فراورده های واکنش رسوب می کنند. محلول های فنلی شامل 4،2-دی کلروفنل، 6،2- دی کلروفنل، فنل، 2-کلروفنل، 4-کلروفنل، m-کرزول و o- کرزول توسط پراکسیداز ترب تیمار شدند. اثر برخی فاکتور ها بر روی واکنش های حذف بررسی گردید. نتایج نشان داد که افزایش h2o2 تا حد بهینه باعث افزایش سرعت واکنش و مقادیر اضافی آن باعث کاهش یا توقف برداشت می شود. با افزایش غلظت آنزیم اکسیداسیون فنل ها افزایش یافت. ph بر حذف فنل ها در محدوده 6-5 موثر می باشد. افزودن موادی مثل sds، peg و edta باعث بهبود برداشت و افزایش کارایی آنزیم می شود. برداشت ترکیبات فنلی توسط گیاهان in vitroو in vivo ، سورگوم و نخل مرداب مطالعه شد. نتایج حاصل نشان داد که فنل ها بر ویژگی های ظاهری و ساختار تشریحی گیاهان اثر قابل ملاحظه ای می گذاشتند به نحوی که گسترش سیستم آوندهای چوبی و لیگنینی شدن سلول ها مشاهده گردید. مقدار کلروفیل a، کلروفیل کل، قند های احیاءکننده و پلی ساکاریدها نیز کاهش یافت. برعکس، فعالیت آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز افزایش یافت. در بررسی حذف فنل ها توسط گیاه نخل مرداب مشاهده شد که علاوه بر محیط های حاوی گیاه، گلدان های فاقد گیاه که به عنوان نمونه شاهد بودند نیز حذف و کاهش فنل ها را نشان دادند. این نتایج وجود میکروارگانیسم هایی را که در حذف فنل ها دخالت می کنند،ثابت می کنند. از نتایج حاصل 5 باکتری- باسیلوس سرئوس، باسیلوس سوبتیلیس، سودوموناس آئروژیناز، استافیلوکوکوس اپیدرمیتیس و یک باکتری ناشناخته- شناسایی شدند.
بنت الهدی سرگزی سارا غروی
چکیده آرشیو ها و کتابخانه ها در سر تا سر دنیا از مشکل فرسودگی کتاب ها و دست نوشته ها که در اثر فعالیت میکرو ارگانیسم ها به ویژه قارچ ها ایجاد می شوند، دچار خسارت می گردند. با استفاده از روش های وابسته به کشت ، تنها بخشی از موجود ها قابل شناسایی هستند و به دلیل دانش ناقص از عوامل دخیل در فرسودگی زیستی، حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی مکتوب دارای مشکلات زیادی است. در این پژوهش از نمونه های کاغذ با ترکیبات و قدمت مختلف موجود در کتابخانه ملی ایران نمونه برداری گردید و برای شناسایی اجتماعات قارچی آن ها از روش های وابسته به کشت استفاده شد. در روش های کشت از تمامی نمونه های کاغذ مورد مطالعه آلودگی قارچی جدا گردید، بیشترین فراوانی قارچی در این نمونه ها متعلق به جنس های penicillium ,aspergillus و chaetomium بود. این سه جنس فراوانترین جنس های قارچی در فرسودگی زیستی کاغذ به شمار می آیند
فاطمه پوربرات عذرا صبورا
گیاه مرزنجوش (origanum majorana l.) متعلق به خانواده lamiacea به عنوان یک گیاه دارویی کاربردهای زیادی در درمان بیماری ها دارد. در این تحقیق دو جمعیت از گیاه مرزنجوش کشت شده در منطقه کاشان و تهران جمع آوری و خواص آنتی اکسیدانی بخش های مختلف آنها طی روش های مختلف عصاره گیری و کاربرد حلال های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بذر جمعیت کاشان در محیط ms پایه کشت و میزان ترکیبات آنتی اکسیدانی و پلی ساکاریدی آنها طی دوره های مختلف برداشت و سنجش شد. ترکیبات فلاونوئیدی هر دو جمعیت و گیاهان حاصل از کشت بذر با روش کروماتوگرافی لایه نازک یک بعدی و دو بعدی تفکیک و بررسی شدند. پایداری ترکیبات فنل و فلاونوئیدی طی تیمار های دمایی و زمانی با محاسبه تغییرمحتوای آنها سنجیده شد. همچنین ترکیبات فنل و فلاونوئیدی عصاره آگلیکونی و گلیکوزیدی مخلوط برگ و گل جمعیت تهران توسط کروماتوگرافی ستونی جداسازی شدند. در بخش دیگر این پژوهش اثر عصاره های آگلیکونی و گلیکوزیدی علیه تعدادی از باکتری ها و قارچ ها به کمک روش دیسک دیفیوژن و تعیین مقدار mic، mbc و mfc تعیین شد. نتایج نشان داد که بالا بودن خاصیت آنتی اکسیدانی origanum majorana به دلیل حضور ترکیبات فنل و فلاونوئیدی آن است. همچنین نشان داده شد که تغییرات دما و زمان تاثیر کمی بر میزان فعالیت آنتی اکسیدانی داشت. 8 ترکیب مختلف بوسیله کروماتوگرافی ستونی از عصاره گلیکوزیدی و آگلیکونی جداسازی شد. ایزوفلاونها، فلاونها و اسیدهای فنلی از مهمترین ترکیبات موجود در عصاره های فلاونوئیدی مرزنجوش بودند. نتایج نشان داد که عصاره این گیاه اثر مهار کننده قوی بر رشد باکتری ها و قارچ ها دارد. بنابراین با توجه به پتانسیل بالای گیاه مرزنجوش به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی و ضد میکروب طبیعی استفاده از آن در صنایع غذایی و دارویی توصیه می شود. کلمات کلیدی: origanum majorana l.، عصاره گیری، فلاونوئیدهای آگلیکونی و گلیکوزیدی، کروماتوگرافی، اثرات ضد میکروبی و ضد قارچی.
خدیجه دادمهر عذرا صبورا
جنسdianthus l. با نام میخک از خانواده caryophyllaceae دارای حدود 300 گونه است که در مناطق مدیترانه و خاورمیانه گسترش یافته است. در ایران نیز از این جنس 43 گونه شناسایی شده است. بعضی از گونه های میخک از دیرباز در طب سنتی مورد استفاده قرار گرفته اند. از ویژگی های مطرح این جنس وجود ترکیبات ساپونینی در اندام هوایی آن است. در این پژوهش، اندام هوایی 6 گونه میخک ایران از 8 منطقه مختلف جمع آوری شد. با بررسی چهار روش مختلف عصاره گیری و کاربرد 8 سیستم حلالی، محتوای ترکیبات ساپونینی، فنلی و فلاونوئیدی عصاره های d. orientalis (جمعیت لواسان) سنجش شد. فعالیت آنتی اکسیدانی آنها با استفاده از دو روش آزمون 2 و?2- دی فنیل 1-پیکریل هیدرازیل (dpph) و آزمون مهار بی رنگ شدن -?کاروتن اندازه گیری و نتایج با استاندارد bht مقایسه گردید. میزان پایداری ساپونین های استخراج شده از این گونه تحت تاثیر شرایط مختلف مانند تغییر دما و ph در طول زمان ذخیره سازی بررسی شد. نتایج مشخص نمود که فعالیت آنتی اکسیدانی و میانگین محتوای سه گروه مواد شیمیایی فوق بسته به نوع حلال مورد استفاده و روش استخراج تفاوت معنی داری را نشان داد. توزیع ترکیبات ساپونینی جمعیت های مختلف میخک روی صفحات کروماتوگرافی لایه نازک یک بعدی و دو بعدی، تفاوت های بین گونه ای و درون گونه ای بین آنها را به خوبی به علت شرایط اکولوژیکی منطقه رویش و ژنوتیپ متفاوت آشکار نمود. همچنین 9 ترکیب ساپونینی به کمک کروماتوگرافی ستونی از عصاره آگلیکونی d. orientalis (جمعیت لواسان) تفکیک شد. در بخش دیگری از این پژوهش اثر ضد میکروبی عصاره های n- بوتانلی و آبی حاصل از روش سوکسله بر روی تعدادی از باکتری ها و همچنین اثر عصاره اتانلی هیدرولیز شده بر روی قارچ ها به روش رقت در آبگوشت با تعیین مقدار mic، mbc و mfc تعیین گردید. این عصاره اثر مهار کننده قوی بر رشد باکتری ها و قارچ ها داشت. کلمات کلیدی: dianthus l.، ساپونین، کروماتوگرافی لایه نازک و ستونی، ph، دما، آنتی اکسیدان
ناهید امیری دورهونی عذرا صبورا
کنترل علف های هرز یکی از جنبه های مهم تولید در هر نظام کشاورزی است. علف های هرز به دلیل کاهش کیفیت و کمیت محصول و هم چنین رقابت با گیاهان زراعی بر سر منابع مختلف، می توانند مشکل ساز باشند. مطالعه روی دگرآسیبی می تواند این مشکل را تا حدودی حل کند و ترکیبات دگرآسیب به عنوان مدلی از تولید علف کش های طبیعی مورد استفاده قرار گیرند. سورگوم از جمله گیاهانی است که به دلیل داشتن ترکیب بازدارنده سورگولئون و نیز برخی اسید های فنلی دارای اثرات دگر آسیبی می باشد و تاج خروس یکی از علف های هرز غالب دولپه ای در سطح جهان محسوب می شود که قدرت رقابتی زیادی از خود بروز می دهد. در این پژوهش گیاه سورگوم در زمین کشت داده شد و سپس در سه مرحله رشدی مختلف (2 برگی، 4 برگی و مرحله پر شدن دانه) برداشت شد. بذر گیاه تاج خروس در محیط ms 2/1 حاوی غلظت های 5، 10 و 15 درصد عصاره آبی اندام هوایی و ریشه سورگوم کشت داده شد. همجنین به منظور بررسی اینکه چه ترکیبی بیشترین اثر دگر آسیبی را بر روی تاج خروس دارد، بذر های این علف هرز در محیط ms 2/1 حاوی غلظت های 5/0 و 2 میلی مولار اسیدهای فنلی سیرینژیک اسید، p- کوماریک اسید، m- کوماریک اسید، p- هیدروکسی بنزوئیک اسید، وانیلیک اسید و فرولیک اسید نیز کشت داده شدند. اثر دگرآسیبی عصاره های گیاه سورگوم و نیز اسید های فنلی ذکر شده بر پارامتر های رشدی، میزان رنگیزه های فتوسنتزی، محتوای پرولین، گلیسین بتائین، قندهای احیا کننده، پلی ساکارید ها، پراکسیداسیون لیپید های غشا و محتوای h2o2 مورد بررسی قرار گرفت. محتوای پروتئین و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و پلی فنل اکسیداز گیاهچه های تاج خروس به صورت کمی و کیفی نیز بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد عصاره های آبی سورگوم در غلظت های 10 و 15 درصد و نیز برخی اسید های فنلی مانند فرولیک اسید و پاراکوماریک اسید باعث کاهش پارامتر های رشد و رنگیزه های فتوسنتزی تاج خروس شدند. میزان پرولین و گلیسین بتائین و نیز فعالیت آنزیم-های پاد اکسایشی در اغلب این تیمار ها افزایش یافت. نتایج حاکی از آن بود که عصاره آبی گیاه سورگوم 4 برگی (مرحله 2) اثر دگرآسیبی چندانی بر روی گیاه تاج خروس نداشت، در حالی که عصاره آبی گیاهچه 2 برگی سورگوم بیشترین اثر مهار کنندگی را بر روی رشد گیاهچه های تاج خروس داشت و می توان از آن برای تهیه علف کش طبیعی استفاده کرد.
روح اله رضایی عذرا صبورا
در این تحقیق اثرات غلظت های مختلف نیکل (0 ، 200 ، 600 و 1500 میکرو مولار ) به تنهایی و همراه با سالیسیلیک اسید (0 ، 100 150 میکرومولار) بر پارامترهای رشدی و تنکارشناختی فتوسنتز و فعالیت زیمایه های پاد اکسایشی در گیاه باقلا (vicia faba l.) مورد بررسی قرار گرفت. بذرهای باقلا پس از 24 ساعت قرار گرفتن در آب مقطر و 6 ساعت پیش تیمار با غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید به گلدان ها منتقل شدند و توسط محلول غذایی هوگلند آبیاری گردیدند. گیاهان هر 5 روز یک بار تحت تیمارهای مختلف کلرور نیکل قرار گرفتند. پس از گذشت 22 روز از کشت و به مدت 15 روز تحت تیمارهای مختلف سالیسیلیک اسید به صورت افشانه برگی قرار گرفتند. در پایان روز سی و هفتم گیاهان جهت آنالیزهای تنکارشناختی و زیست شیمیایی برداشت شدند. برای هر تیمار 3 تکرار در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که با افزایش غلظت نیکل در محلول غذایی هوگلند پارامترهای رشد، محتوای نسبی آب برگ ها، محتوای کلروفیل ها و کارتنوئیدها کاهش یافتند. اما میزان پرولین، لیپید پراکسیده، آب اکسیژنه، آنتوسیانین و فعالیت برخی از زیمایه های پاد اکسایشی افزایش یافت. برهمکنش سالیسیلیک اسید با نیکل در محیط کشت موجب افزایش پارامترهای رشد، محتوای نسبی آب برگ ها، محتوای کلروفیل ها و کارتنوئیدها و میزان پروتئین تام شد. در حالی که میزان پرولین، لیپید پراکسیده، آب اکسیژنه، آنتوسیانین و فعالیت تعدادی از زیمایه های پاد اکسایشی کاهش پیدا کرد. افزایش غلظت نیکل سبب افزایش انباشت عنصر نیکل در برگ و ریشه و کاهش میزان پروتئین تام برگ شد در صورتی که برهمکنش سالیسیلیک اسید سبب کاهش انباشت نیکل در ریشه گیاهان شد. تیمار سالیسیلیک اسید به تنهایی سبب افزایش میزان لیپید پراکسیده، محتوای پرولین، فعالیت زیمایه های پاد اکسایشی، آنتوسیانین ها و کاهش پارامترهای رشد در گیاهان شد.
حنانه باقری کیا عذرا صبورا
پراکسیداز (pod; ec 1.11.1.7) اکسیدوردوکتازی است که بطور گسترده در اکثر موجودات زنده وجود دارد. پراکسیدازها را می توان به عنوان آنزیم های دو عملکردی در نظر گرفت که تعداد زیادی از گهرمایه ها را در حضور h2o2 اکسید می کنند. پراکسیدازهای گیاهی در طیف وسیعی از فرآیندهای فیزیولوژیکی مانند حذف پراکسید هیدروژن و اکسیداسیون ترکیبات سمی شرکت می کنند. هدف از این پژوهش تخلیص جزئی و بررسی ویژگی های سینتیکی آنزیم پراکسیداز ساقه کلم قمری (brassica oleracea gongylodes) بعنوان یک منبع غنی از پراکسیداز بود. نتایج نشان داد ph بهینه فعالیت این آنزیم 5 بود و در محدوده ی 8-4 ph بیش از 50% از فعالیت خود را حفظ کرده بود. دمای بهینه آنزیم °c 30 بود و آنزیم در دمای °c 45-4 نسبتاً پایدار بود. مقادیر km و vmax برای گایاکول به ترتیب mm 9 و u/ml 3 و برای h2o2 به ترتیب mm 06/0 و u/ml 313/0 محاسبه شد. وزن مولکولی آنزیم با روش sds-page حدود kda 3/39 برآورد شد. فعالیت آنزیم در حضور co2+، cu2+، آسکوربیک اسید، ?-مرکاپتواتانول، دی تیوتریتول و سیستئین بشدت کاهش یافت، اما ag+، mg2، ni2+ و zn2+ اثر مهار کننده کمتری داشتند. اثر مهارکننده nacn روی فعالیت آنزیم پراکسیداز ساقه کلم قمری بیشتر از اثر nan3 بود. در این تحقیق همچنین حذف دو ترکیب 2-کلروفنل و 4،2-دی کلروفنل با روش پلیمریزاسیون کاتالیز شده توسط پراکسیداز و با استفاده از آنزیم خالص شده کلم قمری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که با تغییر مقدار h2o2 و آنزیم در مخلوط واکنش تا رسیدن به غلظت بهینه می توان کارآیی حذف ترکیبات فنلی را افزایش داد، افزودن peg، sds و edta نیز به این امر کمک می کرد. در بخش سوم، ظرفیت گیاه پالایی 2-کلروفنل توسط ذرت خوشه ای (sorghum bicolor) و کلزا (brassica napus) مورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات مورفولوژیکی متعددی در ساختار ریشه و اندام هوایی (بویژه پوست) گیاهان فوق مشاهده شد. همچنین در گیاهان تیمار شده، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی کاهش و محتوای قندهای احیاء کننده و پلی ساکاریدی افزایش یافت. همچنین بررسی فعالیت کمی و کیفی آنزیم های pod، ppo، sod و cat نشان دهنده ی افزایش فعالیت این آنزیم ها در گیاهان تحت تنش ترکیبات فنلی است.
ریحانه دانایی پور عذرا صبورا
سرده بومادران (achillea) متعلق به تیره کاسنی می باشد. بیش از 100گونه شناسایی شده این سرده به طور گسترده ای در نیمکره شمالی انتشار دارند. در ایران 19گونه از این سرده گزارش شده که 7 گونه ی آن بومی می باشند و به طورخودرو در اغلب نقاط ایران رویش دارند. این گیاهان از سالیان قبل در طب سنتی به عنوان عامل ضد التهابی در درمان درد های روماتیسمی مورد استفاده قرار می گرفته اند. مطالعات صورت گرفته بر روی این گیاه وجود ترکیباتی همچون روغن های فرار، ترپنوئیدها، اسیدهای چرب، استروئیدها و فلاوونوئیدها را نشان داده است. با توجه به پراکنش وسیع گونه های بوماداران در ایران و اهمیت دارویی ترکیبات شیمیایی آن ها، هدف عمده این پژوهش شناسایی کمی و کیفی برخی از مهمترین ترکیبات شیمیایی از جمله اسید های چرب و فلاوونوئید ها در اندام های مختلف (برگ، گل آذین، ریشه، ساقه و بذر) 26 جمعیت های از 6 گونه خودروی بومادران در ایران بوده است. برای این مطالعه تمام نمونه های گیاهی از رویشگاه های طبیعی آن ها جمع آوری شد. روغن نمونه ها با استفاده از n-هگزان استخراج شد و اجزای اسیدهای چرب آن ها بعد از صابونی سازی و متیله کردن به روش های gc-ms وgc مورد بررسی قرار گرفت. عصاره ی هیدروالکلی از اندام های برگ و گل آذین نیز تهیه شد و سنجش مقدار فنل و فلاوونوئید کل به روش طیف سنجی نوری در آن ها انجام گرفت. همچنین سنجش کمی و کیفی گلیکوزید ها وآگلیکون های فلاوونوئیدی در نمونه ها به روش های tlc، hplcو lc-ms صورت گرفت. با استفاده از نرم افزار spss و داده های حاصل از بررسی کیفی اسید های چرب و اجزای فلاوونوئیدی جمعیت های مختلف سرده بومادران، فنوگرام های مربوطه رسم شد و اهمیت تنوع این ترکیبات در کموتاکسونومی گونه های مورد مطالعه بررسی شد. مقایسه میانگین این ترکیبات و آنالیز آن ها با آزمون دانکن )05/0 p<) انجام شد. میزان روغن در اندام های مختلف گونه های مورد مقادیر متفاوتی را نشان دادند. بیشترین مقادیر روغن در بذرها با 86/32% در گونه a. vermicularis، جمعیت دماوند، گل آذین a. aucheri، جمعیت جیران با 42/7%، برگ ها در a. millefolium، جمعیت پلور با 53/6%، ساقه ها در گونه a. aucheri جمعیت جیران 50/1% و ریشه ها در a. wilhelmsii، جمعیت کهک با 1/1% وزن خشک اندام بدست آمد. اجزای اسید چرب شناسایی شده در این پژوهش شامل پالمیتیک اسید (pa)، استئاریک اسید (sa)، اولئیک اسید (oa)، لینولنیک اسید (la)، گاما-لینولنیک اسیدgla))، آلفالینولنیک اسید ala)) و استئاریدونیک اسید ((sda بودند. اجزای اسیدهای چرب در بذر (9 جمعیت)، گل آذین (13 جمعیت)، برگ (13 جمعیت)، ساقه (13 جمعیت) و ریشه (10 جمعیت) بررسی شد. oa از اسیدهای چرب غیر اشباع با یک پیوند دوگانه است. بیشترین مقدار آن در اندام های بذر و گل آذین وجود داشت. بیشترین میزان oa در بذر گونه a. aucheri با 12/27% و در گل آذین با 68/28% قرار داشت. بیشترین مقدار oa در برگ a. aucheri، جمعیت جیران با 05/10%، ساقه a. vermicularis، جمعیت میان بیشه با 87/24 و ریشه a. wilhelmsii، جمعیت الله قلی با 92/18 % اندازه گیری شد. در نمونه های مورد مطالعه، la به عنوان فراوان ترین اسیدچرب در بذرها و گل آذین ها شناخته شد. بیشترین میزان la در بذرa. millefolium ، جمعیت دیزان با 74% و در گل آذین a. millefolium ، جمعیت دیزان با 54/48% برآورد شد. بیشترین میزان la اندام های برگ، ساقه و ریشه به ترتیب 54/29% در a. aucheri، جمعیت جیران،34/27% درa. millefolium ، جمعیت پلور و 69/44% در a. millefolium، جمعیت پلور بدست آمد. بعد از la، اسیدچرب ala به عنوان فراوان ترین اسید چرب در اندام های گونه های بومادران به ویژه برگ ها و سپس گل آذین ها برآورد شدند. بیشترین مقدار ala در برگ a.tenuifolia، جمعیت تهران با 53/42%، گل آذینa. kelalensis ، جمعیت بویین زهرا با 39/16%، ساقه a. wilhelmsii، جمعیت کهک با 29/37% و ریشه a. millefolium جمعیت پلور با 04/10% بود. دو اسیدچرب ala و gla در بذرها کمتر از 7/0% بودند. بیشترین میزان gla در گل آذین a. wilhelmsii ، جمعیت کاشان با 04/7%، برگ a. wilhelmsii ، جمعیت کهک با 36/17%، ساقه a. wilhelmsii ، جمعیت الله قلی با 49/12% و ریشه a. wilhelmsii ، جمعیت الله قلی با 13/6% بدست آمد. اسیدچرب sda در سرده بومادران کمترین اسیدچرب بود. برخی از نمونه ها sda قابل توجهی داشتند، که بیشترین مقدار sda در گل آذین a.tenuifolia جمعیت تهران با 16/4%، برگ a. wilhelmsii، جمعیت الله قلی با 95/1%، ساقه a. kellalensis ، جمعیت بویین زهرا با 53/0% و ریشهa. wilhelmsii، جمعیت کهک با 56/9% مشاهده شد. sda در بذر گیاهان بومادران مشاهده نشد. در این مطالعه نسبت اسیدهای چرب6/?3? در تمام نمونه ها بدست آمد. در بذرها این نسبت کمتر از 01/0% و در گل آذین کمتر و در برگ ها بیشتر از1% برآورد شد. در ساقه ها نسبت 6/?3? ( به جز گونه a. vermicularis، جمعیت میان بیشه با 01/1% و گونه a. wilhelmsii ، جمعیت کهک با 29/1%) کمتر از یک درصد بود. در ریشه ها نسبت 6/?3? کمتر از 5/0% بود. با توجه به این داده ها در غالب موارد اسیدچرب بذرها، گل آذین، ساقه ها امگا6 و اسیدچرب برگ ها و ریشه ها امگا3 بود. اسیدچرب شاخص در اندام های بذر، گل آذین، ساقه و ریشه در اکثر موارد la بدست آمد. نوع اسیدچرب شاخص امگا در این گیاه از نوع امگا6 بود. در برگ های 6 گونه بررسی شده، اسیدچرب la و ala به عنوان اسیدهای چرب شاخص وجود داشتند. فنل کل و فلاوونوئید کل در 25 جمعیت از 6 گونه سرده بومادران بررسی شد. فنل کل گل آذین در محدوده mg gae /g dw 83/0 ±08/75 در a. kellalensis، جمعیت بویین زهرا تا mg gae/g dw 73/0 ±35/22 در a. aucheri ، جمعیت جیران اندازه گیری شد و در برگ در محدوده mg gae/g dw 96/0 ± 46/23 در a. vermicularis، جمعیت ابراهیم آباد تا mg gae/g 34/4±74/146 a. wilhelmsii، جمعیت قزوین قرار گرفت. مقدار فلاوونوئید کل در سرده بومادران در گل آذین در محدوده mg re /gdw 98/0 در a. aucheri، جمعیت جیران تا mg re /gdw 20/6 درa. wilhelmsii ، جمعیت قزوین متغیر بود. میزان فلاوونوئید کل در برگ در محدودهmg re /gdw 38/3 در a. millefolium ، جمعیت پلور تا mg re /mg dw39/9 در a. kellalensis، جمعیت حسین آباد وجود داشت. اجزای فلاوونوئیدی با استفاده از روش های tlc و hplc از 6 گونه سرده بومادران درگل آذین ها شناسایی شدند. در hplc کرماتوگرام ها ترکیبات: هیدروکسی کامفرول تری و تترا متیل، آپی ژنین، کوئرستین، لوتئولین، آپی ژنین-7-o-گلیکوزید، روتین، لوتئولین-7-o-گلیکوزید، آپی ژنین-c-دی گلیکوزید، لوتئولین-c-دی گلیکوزید، لوتئولین-7-o-دی گلیکوزید، ویسنین و کلروژنیک اسید شناسایی شدند و بیشترین میزان این ترکیبات در گل آذین بدین صورت بدست آمد: هیدروکسی تترا و تری متیل اتر کامفرول dw mg/g 07/14 درa. vermicularis، جمعیت بکراچان، آپی ژنین dw mg/g 61/0 در a. milefolium، جمعیت دیزان، کوئرستینdw mg/g 61/1 در a. milefolium، جمعیت دیزان، لوتئولین dw mg/g 61/0 در a. milefolium، جمعیت دیزان، آپی ژنین7-o- گلیکوزید با dw mg/g 58/3 در a. wilhelmsii، جمعیت دنا، روتینdw mg/g 58/3درa. wilhelmsii، جمعیت قزوین، لوتئولین-7-o-گلیکوزید dw mg/g 5/2 در a. wilhelmsii، جمعیت قزوین،آپی ژنین-c-دی گلیکوزید با dw mg/g 21/0در a. vermicularis، جمعیت بکراچان، لوتئولین-c-دی گلیکوزید dw mg/g 71/0 در a. wilhelmsii، جمعیت کاشان، لوتئولین-7-o-دی گلیکوزید dw mg/g 58/0 در a. milefolium، جمعیت مهران، ویسنین dw mg/g 51/0 در a. kellalensis، جمعیت بویین زهرا و کلروژنیک اسید dw mg/g 93/0 در a. milefolium، جمعیت دیزان. در آنالیز فلاوونوئیدهای آگلیکونی و c-گلیکوزیدی به روش هیدرولیز اسیدی ترکیبات: هیدروکسی کامفرول تری و تترا متیل، آپی ژنین، کوئرستین، لوتئولین، آپی ژنین-c-دی گلیکوزید، لوتئولین-c-دی گلیکوزید، ویسنین و کلروژنیک اسید شناسایی شد. بیشترین میزان این ترکیبات به صورت زیر مشاهده شد: هیدروکسی کامفرول تری و تترا متیل در a. wilhelmsii، جمعیت قزوین با mg/gdw03/3،آپی ژنین در a. kellalensis، جمعیت بویین زهرا با mg/g dw 5/4، کوئرستین در a. wilhelmsii، جمعیت کاشان با mg/g dw 50/1، لوتئولین در a. kellalensis، جمعیت بویین زهرا با mg/g dw 06/6، آپی ژنین-c-دی گلیکوزید در a. kellalensis، جمعیت بویین زهرا با mg/g dw 91/2، لوتئولین-c-دی گلیکوزید در a. vermicularis، جمعیت فوزیان با mg/g dw 78/0، ویسنین در a. wilhelmsii، جمعیت فارسیان با mg/g dw 01/0 و کلروژنیک اسید درa. wilhelmsii، جمعیت کهک با mg/g dw 34/0. در بررسی هایی که بر روی اجزای اسیدچرب و فلاوونوئیدها صورت گرفت، طبق فنوگرام های ساقه و گل آذین از ترکیبات اسید چرب سرده بومادران علاوه بر مقایسه بین گونه ای می توان به عنوان شاخصه ی درون گونه ای نیز استفاده کرد و مطابق با پژوهش حاضر این ترکیبات به عنوان نشانگرهای کموتاکسونومی جهت تایید رده بندی کلاسیک قابل استناد می باشند. در آنالیز pca و فنوگرام حاصل از ترکیبات فلاوونوئیدهای گلیکوزیدی و آگلیکونی و همچنین ترکیبات اسیدچرب ساقه سرده بومادران جمعیت های گونه a. kellalensis در خوشه ای جداگانه قرار گرفت. این گونه به بخشه filpendolina تعلق داشت. گونه a. millefolium که در بخشه millefolium قرار می گیرد، جمعیت های این گونه در در بررسی های ترکیبات فلاوونوئیدهای آگلیکونی و c-گلیکوزیدی در خوشه جداگانه واقع شد و بر اساس بررسی های ترکیبات فلاوونوئیدهای گلیکوزیدی جمعیت های این گونه در کنار هم قرار گرفتند. با توجه به ترکیبات گلیکوزیدی بیشتر در سطح گونه جدا شدند و آگلیکونی و c-گلیکوزیدی، جداسازی نمونه های سرده بومادران در سطح بخشه صورت گرفت. با توجه به داده های حاصل از بررسی های فنوگرام های ترکیبات اسیدچرب و فلاوونوئیدها و مقایسه آن ها با طبقه بندی کلاسیک، می توان بیان کرد که این ترکیبات در کموتاکسونومی گیاهان سرده بومادران قابل استفاده می باشد. در این پژوهش آنالیز ها بر اساس ترکیبات اسیدچرب و فلاوونوئید با طبقه بندی کلاسیک مطابقت داشت.
الهام احمدی عذرا صبورا
گیاه بشقابی سنبله ای (scutellaria pinnatifida a hamilt) متعلق به تیره lamiacea به عنوان گیاه دارویی کاربردهای زیادی در درمان بیماری ها دارد. در این تحقیق دو جمعیت از گیاه بشقابی از مناطق کجور و دیزین جمع آوری و خواص آنتی اکسیدانی اندام هوایی و ریشه آن ها طی روش های مختلف عصاره گیری و کاربرد حلال های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بالا بودن خاصیت آنتی اکسیدانی گیاه بشقابی بدلیل حضور ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی آن است. همچنین مشخص شد که نمونه برداری در دو سال متوالی اثر معنی داری بر میزان فعالیت آنتی اکسیدانی آن ها داشت. ترکیبات فلاونوئیدی اندام هوایی جمعیت کجور با روش کروماتوگرافی لایه نازک یک بعدی و دو بعدی تفکیک و بررسی شدند. تعدادی از ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی عصاره آگلیکونی اندام هوایی جمعیت کجور توسط کروماتوگرافی ستونی جداسازی شدند. در بخش دوم پژوهش، دانه رست های جمعیت دیزین در محیط کشت پایه ms حاوی غلظت های مختلفی از 4 هورمون کشت شد. به منظور یافتن بهترین تیمار هورمونی برای کال زایی، ریشه زایی و شاخه زایی، چندین تیمار هورمونی بررسی شدند. نتایج حاصل از کشت بافت گیاه s. pinnatifida نشان داد که بیشترین تعداد کالوس و بزرگترین اندازه آن روی قطعات جداکشت هیپوکوتیل به ترتیب در ترکیب هورمونی 1 میلی گرم بر لیتر naa به تنهایی و 1 میلی گرم بر لیتر naa همراه با 1 میلی گرم بر لیتر kin حاصل شد. قطعات جداکشت هیپوکوتیل در محیط کشت پایه ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر naa و 1 میلی گرم بر لیتر kin بالاترین تعداد ریشه نوپدید را نشان دادند. بیشترین تعداد نوشاخه با تیمار قطعات جداکشت اپی کوتیل در محیط کشت پایه ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر naa و 1 میلی گرم بر لیتر kin بدست آمد. در بخش دیگر این پژوهش به منظور یافتن سویه مناسب برای القاء ریشه های مویین قطعات برگی، سویه های a4, lba9402, c58c1 تلقیح شدند. نتایج تراریختی نشان داد که تفاوت معنی داری بین سویه ها از نظر القاء ریشه مویین وجود داشت و c58c1 بهترین سویه برای دستیابی سریع به این هدف در s. pinnatifida بود. تراریخته بودن ریشه های مویین با استفاده از pcr، انتقال ژن های rolb و rolc را اثبات نمود. دودمان های مختلف از نظر سرعت رشد و میزان فنل و فلاونوئید مورد مقایسه قرار گرفتند. تفاوت های مشاهده شده در دودمان های مختلف از نظر محتوای این دو متابولیت ثانوی احتمالاً به دلیل تصادفی بودن محل استقرار t-dna در ژنوم گیاه و تفاوت در عملکرد ژن های وارد شده است. القاء بلوغ رویان های بدنی تنها به کمک تیمار 5/0 میلی گرم بر لیتر naa حاصل شد.
موژان وفایی سید منصور سید نژاد
علفهای هرز با کاهش کمی و کیفی محصولات زراعی تهدیدی جدی برای سیستمهای کشاورزی محسوب می شوند. در حال حاضر استفاده از علفکشهای سنتتیک و سموم شیمیایی موثرترین روش برای مقابله با این گیاهان به شمار میرود. افزایش روز افزون استفاده از این ترکیبات که با توجه به جمعیت رو به رشد کنونی ناگزیر به نظر میرسد، باعث افزایش مقاومت علفهای هرز به علفکشها، آلودگی منابع آبی و ایجاد نگرانی در مورد خطرات احتمالی این ترکیبات برای سلامت بشر گشته است. بنابراین جایگزینی ترکیبات علفکشی که دارای منشا بیولوژیک بوده و اثرات آلودهکنندگی نداشته باشند لازم به نظر می رسد. گیاهان آللوپات با داشتن ویژگیهای مزبور گزینه مناسبی برای این مورد خواهند بود. در همین راستا اثر آللوپاتی تفالههای حاصل از روغنکشی زیتون بر فاکتورهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گیاه گندم مورد بررسی قرار گرفته است. گندم (triticum aestivum l.) گیاهی تک لپه متعلق به خانواده غلات (poaceae) است که اولین محصول زراعی مهم دنیاست. این آزمایش در زمستان 1390 در مزرعه واحد تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان واقع در ایستگاه تحقیقاتی شاوور به اجرا درآمد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. عامل اصلی یا میزان تفاله زیتون در خاک شامل پنج تیمار 0، 1، 3، 5 و 7 درصد تفاله در خاک و عامل فرعی شامل سه رقم تریتیکاله، کرخه و چمران بود. نتایج به دست آمده از سنجش رنگدانههای کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئیدها، نشان داد که مقدار آن ها با افزایش درصد تفاله زیتون در خاک کاهش معنیداری را نشان داد. بررسی فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان پراکسیداز، کاتالاز و آسکورباتپراکسیداز نشان داد که میزان فعالیت کاتالاز و آسکورباتپراکسیداز با افزایش درصد تفاله زیتون در خاک افزایش یافت ولی میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز روندی کاهشی داشت. میزان مالوندیآلدئید نیز با افزایش درصد تفاله زیتون در خاک روندی افزایشی و معنیدار داشت. نتایج به دست آمده از سنجش میزان قندهای محلول و پرولین نشان دهنده تجمع این مواد در بافت گیاه گندم با افزایش میزان تفاله زیتون در خاک بود. بررسی تغییرات وزن خشک ریشه و اندام هوایی و همین طور طول بوته در مرحله گیاهچهای نشان داد که افزایش میزان تفاله زیتون در خاک باعث کاهش این شاخصها میگردد. نتایج این بررسی نشان دهنده اثرات بازدارندگی و ایجاد ممانعت از رشد، تفاله زیتون بر گیاه گندم بود با این توضیح که کمترین غلظت تفاله دارای کمترین اثر بازدارندگی بود و گیاهان تیمار شده در این شرایط الگوی رشدی مشابه گیاهان شاهد داشتند.
فرزانه سادات نقوی پریچهر حناچی
کاروتنوئیدها نه تنها می تواند به عنوان پیش ساز ویتامین آ عمل کنند بلکه قادر به عملکرد آنتی اکسیدانی و ضد توموری نیز می باشند. سنتز انواع مختلفی از کاروتنوئیدهای مهم به وسیله برخی از گونه های مخمری سبب شد تا این میکروارگانیسم ها به عنوان منابع کارآمد در تولید کاروتنوئید مطرح شوند. در این تحقیق غلظت کاروتنوئید تام در 3 سویه مورد بررسی قرار گرفت. سویه rhodotorula mucilaginosa به عنوان سویه ای با بیشترین مقدار کاروتنوئید تام انتخاب شد و باقی مطالعات بر روی آن انجام گردید. بهترین محیط کشت و بررسی شرایط محیطی بهینه شامل دوره ی انکوباسیون، دما، ph و شوری برای تولید حداکثر کاروتنوئید نشان داد که بهترین محیط کشت برای تولید کاروتنوئید تام محیط نیمه سنتزی mms بود و شرایط محیطی مورد بررسی به طور معنی داری بر روی تولید کاروتنوئید تام و رشد سلولی اثر داشت. هم چنین این امر مشخص گردید که استفاده از چرخه های انجماد – ذوب پیش از آغاز استخراج تاثیر مثبتی بر مقدار کاروتنوئید استخراج شده می گذارد. در مطالعه 5 روش شکست سلولی و 5 حلال مختلف به منظور افزایش بازده کاروتنوئید جداشده از سلول های مخمر سونیکاتور و اتانول به ترتیب به عنوان کارآمدترین روش شکست و بهترین حلال مشخص شدند. کروماتوگرافی لایه نازک در جهت مطالعه ی کیفی و کمی اجزای نمونه مشخص کرد که عصاره ی حاصل از دو جز تشکیل شده بود و یکی از آن ها احتمالا بتا-کاروتن و دیگری تورولارهودین است. در بخش دیگری از این مطالعه آزمایشات مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی بر پایه ی توالی دمین d1/d2 ی 26s rdna جهت شناسایی سویه ای با کد sg006 انجام پذیرفت و در نهایت، سویه ی sg006 به احتمال زیاد به عنوان rhodotorula soolaffiae شناسایی شد.
تکتم سجادی عذرا صبورا
جنس cyclamen l. با نام نگونسار از خانواده primulaceae دارای بیش از 20 گونه است. در ایران تنها گونهc. coum miller در نواحی شمالی کشور می روید. برخی گونه های این جنس در طب سنتی مورد استفاده بوده و هستند. از ویژگی های این جنس وجود ترکیبات ساپونینی بویژه در بخش توبر (tuber) است. در این پژوهش، گونه وحشی c. coum از ارتفاعات جنگلی ناهار خوران جمع آوری، و گونه زینتی c. persicum از تهران خریداری شد. محتوای ترکیبات ساپونینی، فنلی و فلاونوئیدی توبر گونه وحشی سیکلامن پس از عصاره گیری با استفاده از چهار روش مختلف و با کاربرد هفت سیستم حلالی سنجش شد. فعالیت آنتی اکسیدانی آنها نیز به دو روش بتاکاروتن ـ لینولئیک اسید و frap اندازه گیری شد. محتوای ترکیبات ذکر شده و همچنین محتوای تانن و فعالیت آنتی اکسیدانی اندام های مختلف دو گونه نیز مقایسه شد. میزان تغییر محتوای ترکیبات ثانویه مذکور و خاصیت آنتی اکسیدانی آنها در توبر c. coum با گذشت زمان بررسی گردید. نتایج مشخص کرد که فعالیت آنتی اکسیدانی و میانگین محتوای مواد شیمیایی فوق بسته به نوع حلال و روش استخراج مورد استفاده تفاوت معنی داری را نشان داد. توزیع ترکیبات ساپونینی روی صفحات کروماتوگرافی لایه نازک، تاثیر روش و نوع حلال بکار رفته در استخراج و نیز تفاوتهای درون و بین گونه ای را بخوبی آشکار کرد. هم چنین در این مطالعه تلاش هایی جهت خالص سازی اجزای ساپونینی با کمک کروماتوگرافی ستونی انجام شد. در بخش دیگر پژوهش، اثر ضد میکروبی عصاره های گلیکوزیدی و آگلیکونی توبر c. coum حاصل از روش سوکسله بر روی تعدادی از باکتری ها و مخمرها به روش رقت در آبگوشت و انتشار در آگار تعیین گردید. این عصاره ها اثرات مهاری قوی بر گونه های کاندیدا و اثرات ضعیف بر باکتری ها داشتند. کلمات کلیدی: cyclamen l.، ساپونین، کروماتوگرافی لایه نازک، کروماتوگرافی ستونی، آنتی اکسیدان، اثر ضد میکروبی
نسترن حاجی قاسمی طیبه رجبیان
گیاهان مورد استفاده در این پژوهش از دو سرده phlomis l.با نام فارسی گوش بره یا فتیله ای و peroveskia l. با نام فارسی برازمبل انتخاب شدند که هردو متعلق به تیره نعناعیان می باشند.در پژوهش حاضر چهار نمونه از گونه های ph. elliptica،ph. persica و ph. rigidaجمعآوری و از 1/0 گرم آنهابا استفاده از متانل 80? و دو روش خیساندن و حمام امواج فراصوت عصاره گیری شد. سپس محتوای ترکیبات ساپونینی، فنلی، فلاونوئیدی، تانن و رزمارینیک اسید عصاره ها سنجش شد. هم چنین فعالیت آنتی اکسیدانی اندام های گل و برگ به کمک سه روش سنجش توانایی جاروب کنندگی رادیکال های آزاد dpph، آزمون مهار بی رنگ شدن بتاکاروتن و فعالیت جاروب کنندگی رادیکال نیتریک اکساید مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین روغن اسانسی اندام هوایی سه گونه phlomis توسط دستگاه کلونجر تهیه شد و ترکیب اجزای آنها با روش های gc و gc-ms آنالیز شد. در بخش دوم این پژوهش به بررسی perovskiaabrotanoidesکه از منطقه شاهرود جمع آوری گردید،پرداخته شد.ابتدا برای شکست خواب بذرها، پیش تیمارها و تیمارهای مختلفی اجرا شد. قطعات میانگره و برگ دانه رست های بدست آمده از مرحله شکست خواب بذرها به عنوان ریز نمونه در کشت بافت گیاه مورد استفاده قرار گرفت و پاسخ آنها به غلظتهای مختلف سیتوکینین های2ip، bap، tdz و اکسین های 2,4-d و iba به صورت توام و یا به تنهایی مطالعه گردید. همچنین اسانس اندام هوایی این گونه طی فصل های مختلف با دستگاه کلونجر تهیه شد و اجزای آنها با روش هایgc و gc-ms آنالیز شد.فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس این گونه با دو روش توانایی جاروب کنندگی رادیکال های آزاد dpph و آزمون مهار بی رنگ شدن بتاکاروتن اندازه گیری شد. کلمات کلیدی:ellipticaphlomis.، phlomis. persica، phlomis. rigida، perovskia. abrotanoides، gc،gc-ms، فعالیت آنتی اکسیدانی، روغن اسانسی، کشت بافت.
مژگان بهزادی فر احیا عبدی عالی
pseudomonas aeruginosa پاتوژنی فرصت طلب و عامل عفونت های بیمارستانی است. بیماریزایی این باکتری به طور گسترده ای با توانایی ارگانیسم در ترشح آنزیم های متعدد سمی و تجزیه کننده به محیط ارتباط دارد.آنزیم های لیپاز و پروتئاز در بین این آنزیم ها، به علت شکستن دفاع های میزبان و سدهای فیزیکی غیراختصاصی در بیماریزایی باکتری شرکت دارند. پروتئازها به عنوان آنزیم های خارج سلولی p. aeruginosa مواد غذایی ضروری برای رشد باکتری را فراهم می کنند. لیپاز p. aeruginosa فاکتور ویرولانس مهمی است که به همراه سایر آنزیم های باکتری تاثیرات مخربی دارد. در این مطالعه اثر ساپونین استخراج شده از توبرهای cyclamen coum، ریشه یpanax ginseng، اندام هوایی dianthus orientalis و دانه های glycine max روی فعالیت لیپازی و فعالیت پروتئازی کل، سویه های p. aeruginosa بررسی شد.گیاهان با خیساندن در اتانل 70%، امواج فراصوت و بخش سازی با n-بوتانل عصاره گیری شدند. فاز n-بوتانلی عصاره ها برای سنجش استفاده شد. عصاره ها تاثیر بیشتری بر فعالیت لیپازی در مقایسه با فعالیت پروتئازی داشتند.نتایج ما نشان داد که عصاره ی p.ginseng بیشترین تاثیر را در کاهش فعالیت لیپازی و پروتئازی سویه ها دارد. فعالیت لیپازی سویه های p.aeruginosa pao1 و48 p. aeruginosa تحت تاثیر رقت های زیر حد کشنده ی عصاره ی p.ginseng به ترتیب77/82 % و 98/75% کاهش یافت. فعالیت پروتئازی کل سویه های pao1، 48، b6 ، b320 p. aeruginosa تحت تاثیر رقت های زیر حد کشنده ی p.ginseng به ترتیب 29/14% ، 72/9%، 17/13% و 88/4% کاهش یافت.
مرضیه فتوت عذرا صبورا
مریم گلی (.salvia l)، یکی از بزرگ ترین جنس های تیره ی نعناعیان (lamiaceae) با 58 گونه در ایران است. روغن های اسانسی، ترپنوئیدها، مشتقات اسیدهای فنلی و فلاوونوئیدها، متابولیت های ثانوی اصلی گونه های مریم گلی را تشکیل می دهند و خواص دارویی این گیاهان به طور عمده مربوط به فعالیت های پاد اکسایشی این ترکیبات می باشد. در این پژوهش، محتوای فنل و فلاوونوئید کل در عصاره های متانولی گیاهان مریم گلی به روش طیف سنجی نوری تعیین شد. همچنین برخی اسیدهای فنلی (رزمارینیک اسید، کارنوزیک اسید، سالویانولیک اسیدهای a و b)، فلاوونوئیدها و تانشینون i و تانشینون iia در برگ و ریشه 41 جمعیت از 27 گونه مریم گلی خودروی ایران که از رویشگاه های طبیعی در مناطق مختلف جمع آوری شدند، برای اولین بار با روش های tlc، hplc و lc-ms شناسایی و محتوای آن ها سنجش شد. با کمک داده های حاصل از مطالعات کمی و کیفی ترکیبات فنلی و فلاوونوئیدی، تنوع فیتوشیمیایی نمونه های مورد مطالعه از طریق رسم دندروگرام بررسی شد. همچنین با استفاده از نشانگر issr، تنوع ژنتیکی گیاهان مریم گلی در سطح درون و بین گونه ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که برگ ها نسبت به ریشه ها از اسید های فنلی غنی تر بودند و در بین آن ها سالویانولیک اسیدb بیشترین مقدار را تشکیل می داد؛ رزمارینیک اسید، کارنوزیک اسید و سالویانولیک اسیدa در مراتب بعدی قرار داشتند. بر طبق نتایج حاصل، s. verticillata (q) و s. verticillata (t1) با بیشترین مقدار رزمارینیک اسید در برگ و ریشه (به ترتیب 88/0±53/41 و 35/0±56/11 میلی گرم بر گرم وزن خشک)، به عنوان غنی ترین منبع این اسید فنلی شناسایی شدند. مقدار سالویانولیک اسید b از 64/7±24/208 میلی گرم بر گرم وزن خشک در برگ s syriacaتا 06/0±10/3 میلی گرم برگرم وزن خشک در برگ s. verticillata (t1) متغیر بود. همچنین بیش ترین محتوای سالویانولیک اسیدb (83/0±90/19 میلی گرم برگرم وزن خشک) در ریشه ی s. aristata برآورد شد. برگ (z) s. verticilata و ریشه ی s. aristata به ترتیب با دارا بودن 35/0±10/8 و 14/0±45/2 میلی گرم برگرم وزن خشک سالویانولیک اسید a، بیش ترین محتوای این ترکیب را به خود اختصاص دادند. بیش ترین مقدار دی-ترپن فنلی کارنوزیک اسید در برگ s. sharifii (18/1±05/34 میلی گرم برگرم وزن خشک) و ریشه-ی s. xanthocheila (29/0±51/18 میلی گرم برگرم وزن خشک) بدست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که گونه های خودرویی چون s. verticillata، s. hypoleuca، s. leriifolia و s. virgata ، با توان بالای تولید و ذخیره سازی اسیدهای فنلی می توانند به عنوان گونه های شاخص برای مصارف دارویی معرفی شوند. دوگونه ی بومی s. aristata ازنظر محتوای تانشینون i (24/2±00/36 میلی گرم برگرم وزن خشک ریشه) و گونه ی s. chorassanica از لحاظ مقدار تانشینون iia (16/0±02/2 میلی گرم برگرم وزن خشک ریشه)، به عنوان منابع غنی این ترکیبات آبی اتانی شناسایی شدند. همچنین با استفاده از الگوی توزیع ترکیبات فنلی و آنالیز خوشه ای به روش upgma، بر اساس دندروگرام حاصل، گونه های مریم گلی از جنبه کموتاکسونومی مورد مطالعه قرار گرفتند. رزمارینیک اسید، سالویانولیک اسیدهای a و b، آپی ژنین، روتین، اسکوتلارین و بایکالین به عنوان ترکیبات شاخص در گونه های مورد مطالعه مریم گلی شناسایی شدند. نتایج نشان داد که طرح و الگوی توزیع ترکیبات فنلی در جمعیت های یک گونه مشابه و تفاوت ها به طور عمده بین گونه ها بارز بود. همچنین به نظر می رسد الگوی متفاوت در توزیع ترکیبات فنلی گل و برگ گونه های مختلف مریم گلی ناشی از تفاوت های ژنتیکی گونه های مورد مطالعه باشد. نتایج حاصل از گروه بندی گونه های مورد مطالعه بر اساس آنالیز خوشه ای توزیع ترکیبات فنلی هم خوانی نزدیکی با رده بندی آن ها به روش کلاسیک نشان داد که این امر حاکی از اهمیت این ترکیبات به عنوان نشانگرهای شیمیایی با ارزش برای رده بندی گیاهان مریم-گلی در سطوح درون گونه و زیر جنس بود. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 33 جمعیت از 12 گونه مریم-گلی با کمک نشانگرهای issr مورد بررسی قرار گرفتند. 18 نشانگر، از مجموع 240 نوار تولید شده، 238 نوار چندشکل (99%) و 2 نوار یک شکل نشان دادند. آغازگرهای ubc845 وissr8 به ترتیب کمترین (8) و بیش ترین (18) تعداد نوار چندشکل را تولید کردند. دندروگرام به دست آمده با استفاده از روش upgma، 33جمعیت مورد مطالعه مریم گلی را به 2 گروه اصلی تقسیم بندی کرد، خوشه ی 1 خود شامل دو خوشه ی a: s. santolinifoliaو s. tebesanaو b: (t2) s. hypoleuca بود.خوشه ی 2 که خود به چندین بخش تقسیم می شد شامل گونه های s. hypoleuca، s. sclarea، s. staminea، s. nemorosa ،s. aethiopis، s. choloroleuca، s. virgata، s. officinalis وs. aegyptiaca بود. این تقسیم بندی در سطح زیر جنس با طبقه بندی کلاسیک مطابقت می کند به طوری که نمونه های خوشه ی a و خوشه ی 2 دندروگرام به ترتیب در گروه ii و iii از این طبقه بندی جای می گیرند. اگرچه در سطح درون گونه ای نیز تقسیم بندی مناسب و با ضریب تشابه بالایی صورت گرفت اما ناهمگنی هایی نیز مشاهده شد. در پایان به نظر می رسد که علاوه بر تنوع ژنتیکی، عوامل محیطی نیز در بروز تنوع فیتوشیمیایی دخالت دارند. نتایج حاصل بیان می کند که اولا ترکیبات فنلی و فلاوونوئیدی نشانگرهای مناسبی برای رده بندی گونه های مورد مطالعه در سطوح درون گونه و زیر جنس بوده و از طرفی نشانگرهای issr با توان تولید چندشکلی بالا و کم هزینه بودن، می توانند گروه بندی مناسبی را در سطح درون گونه و زیر جنس ارائه دهند. البته قطعیت در این زمینه، نیازمند روش های تکمیلی دقیق و بیش تری می باشد.
رویا قادرپناه عذرا صبورا
در این مطالعه خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره کاروتنوئیدی استخراج شده از باکتری kocuria sp.asb 107 که در شرایط مختلف کشت داده شده بود، به سه روش مختلف آنتی اکسیدانی بررسی و با مقدار محتوای کاروتنوئیدی و ترکیبات فنلی موجود در عصاره ها، مقایسه شد. همچنین اثر محافظتی این عصاره در جلوگیری از آسیب dna پلاسمیدی بررسی شد. نتایج نشان داد که عصاره ها در هر سه روش سنجش از خود خاصیت آنتی اکسیدانی بالقوه ای نشان دادند و رابطه منطقی بین خاصیت آنتی اکسیدانی و محتوای کاروتنوئیدی و ترکیبات فنلی وجود داشت. به طوری که kocuria sp.abs107 تیمار شده در شرایط nacl 7% حاوی بیشترین محتوای کارتنوئیدی بود و عصاره آن نسبت به 8 تیمار دیگر از نظر خاصیت آنتی اکسیدانی برتری شاخصی داشت. همچنین کشت 5 روزه باکتری فوق باعث افزایش خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی نسبت به شاهد (کشت 4 روزه) شد. نتایج ژل آگاروز در بررسی محافظت عصاره باکتری در برابر آسیب های ناشی از پراکسید هیدروژن و نمک کلرید قلع نیز نشان داد که با افزایش غلظت عصاره کاروتنوئیدی استخراج شده از این باکتری میزان آسیب به dna کاهش می یابد.
شهرزاد بدیعی سبزوار عزت عسگرانی
آللوپاتی (دگرآسیبی) پدیده ای اکولوژیکی است که در آن گیاه مواد شیمیایی را تولید و آزاد می کند و روی جوانه زنی و رشد گیاهان دیگر تأثیر می گذارد. خودمسمومیتی نوعی از دگرآسیبی است که بین گیاهان یک گونه روی داده و مانع رشد و جوانه زنی همان گونه شده یا آن را به تأخیر می اندازد. این پدیده عموماً در سامانه های زراعی مشاهده شده و باعث کاهش رشد گیاه و در نتیجه کاهش میزان محصول در کشاورزی و جنگلداری می گردد. ترکیبات دگرآسیب می توانند اثرات متنوعی روی فرایندهای فیزیولوژیکی و حیاتی گیاه بگذارند از جمله جوانه زنی، مهار رشد ریشه و اندام های هوایی، تنفس، فتوسنتز، تقسیم و رشد سلولی، سیالیت غشا، بیوسنتز پروتئین، فعالیت بسیاری از آنزیم ها، محتوای آب بافت، نسبت رشد اندام هوایی به ریشه، جذب یون ها و مواد غذایی و هدایت هیدرولیکی. در بوم سازگان های کشاورزی، ترکیبات دگرآسیب تاثیرات زیان آوری روی رشد محصولات در همان فصل کاشت و برداشت و در فصل بعد می گذارند. ترکیبات فنیل پروپانوئیدی پیش ساز ترکیبات فنلی هستند که نقش های بسیاری را در گیاهان بر عهده دارند. تمام فنیل پروپانوئیدها از سینامیک اسید مشتق می شوند که با دآمیناسیون غیر اکسیداتیو فنیل آلانین توسط آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) تشکیل می گردند. افزایش قابل توجه جمعیت جهان، آلودگی های زیست محیطی و استفاده بی رویه از منابع طبیعی ایجاد تغییر در روش های کشاورزی را ضروری نموده است و توجه دقیق به دگرآسیبی و خودمسمومیتی را در سامانه های کشت و کار حائز اهمیت می نماید. خواص دگرآسیبی می توانند به منظور کنترل گونه های علف هرز و کاهش آثار منفی علف کش های شیمیایی به کار گرفته شود. سورگوم یا ذرت خوشه ای (sorghum bicolor l. ) یک گونه زراعی مهم با خواص دگر آسیبی و خودمسمومی است. در این پژوهش، در شرایط in vitro، بذرهای سورگوم رقم کیمیا روی محیط موراشیگ-اسکوگ پایه (ms) بدون هورمون حاوی عصاره آبی (w/v5%) اندامهای هوایی سورگوم رقم شوگرگریز در غلظت های صفر، 5، 10 و 15 درصد (v/v) کشت داده شد. متغیرهای فیزیولوژیکی گیاهچه های 21 روزه سورگوم رقم کیمیا بررسی گردید. علاوه بر این، به منظور بررسی بیان ژن pal از تکنیک rt-pcr استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره آبی اندام هوایی سورگوم رقم شوگرگریز باعث کاهش محتوای آب، جوانه زنی، محتوای کلروفیل a، کلروفیل b و محتوای کلروفیل کل در سورگوم رقم کیمیا شد. هر چند غلظت های بالای عصاره آبی دگرآسیب محتوای کاروتنوئید، پرولین، هیدروژن پراکسید، مالون دآلدئید، ترکیبات فنلی تام، فلاوونوئید کل، فعالیت آنزیم های پاداکسایشی، فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در رقم کیمیا افزایش یافت. علاوه بر این، محتوای قندهای احیاکننده در اندام هوایی و پلی ساکارید در ریشه در رقم کیمیا بالا رفت.
راحله بهجتی عذرا صبورا
سازگاری گیاهان به تنشهای غیر زیستی همچون شوری، خشکی و کمبود عناصر مغذی در ارتباط با تغییرات فیزیولوژیکی و تغییر فعالیت آنزیمهای مختلف است. اسید فسفاتازها در طیف وسیعی از گیاهان توزیع شده و جهت حفظ سطح فسفات معدنی سلولها عمل می کنند. به منظور بررسی فعالیت اسید فسفاتاز سورگوم و تغییرات فیزیولوژیکی آن طی تنشهای غیر زیستی، بذرهای دو رقم کیمیا و شوگرگریز در محیط ms تغییر یافته (کمبود عناصر نیتروژن، فسفر، منگنز، بور و آهن و محیط ms حاوی غلظتهای nacl mm 300-0) به مدت 21 روز کشت داده شدند. همچنین پاسخ این گیاه به تیمارهای خشکی، در دو مرحله 5 برگی و پر شدن دانه بررسی شد: نتایج این پژوهش نشان داد که محتوای فسفر طی تیمارهای کمبود fe، p و n در اندام هوایی کاهش و تحت تیمارهای کمبود fe، mn و n در ریشه افزایش یافت. در حالیکه فعالیت اسید فسفاتاز تحت تیمارهای کمبود n و p (در اندام هوایی رقم کیمیا) و تیمار کمبود b (در اندام هوایی رقم شوگرگریز) بیشتر از شاهد بود. تحت تنش خشکی محتوای فسفر با فعالیت اسید فسفاتاز در اندام هوایی همبستگی مثبت نشان داد ولی در ریشه محتوای فسفر کمابیش کاهش یافت. محتوای کاروتنوئیدها تحت تیمارهای کمبود n، fe و تنش های شوری و خشکی افزایش یافت. محتوای قندهای احیاکننده ریشه تحت کمبود b، p و mn و تنش های شوری و خشکی افزایش یافت. افزایش این ترکیبات در اندام هوایی فقط با اعمال تنش شوری و خشکی دیده شد برعکس محتوای پلی ساکاریدها در اندام هوایی کاهش و در ریشه افزایش یافت. بطور کلی محتوای ترکیبات فنلی تحت تنش های مختلف در ریشه کاهش و در اندام هوایی افزایش یافت. کاهش فعالیت آنزیم pal در ریشه تحت تیمارهای کمبود fe، n و تنش شوری مشاهده گردید. بنابراین به نظر می رسد در ریشه بین فعالیت آنزیم pal و سنتز ترکیبات فنلی همبستگی مثبتی وجود داشت. محتوای پروتئین و فعالیت آنزیم های پاد اکسایشی در اندام هوایی و ریشه تحت تنش های مورد بررسی افزایش یافت. فعالیت آنزیم pox ریشه در تیمارهای کمبود fe، p و n افزایش یافت. در حالیکه افزایش فعالیت آنزیم cat در ریشه تحت تنشهای کمبود b، mn و n و افزایش فعالیت آنزیم sod در اندام هوایی و ریشه تحت تیمارهای کمبود n، fe و b مشاهده شد. محتوای پروتئین ریشه تحت تنش خشکی کاهش و فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز در اندام هوایی و ریشه افزایش یافتند. تنظیم نسبت بالای [k+]/[na+] در رقم کیمیا بیانگر سازگاری بیشتر این رقم در مقایسه با شوگرگریز می باشد. واژه های کلیدی: اسید فسفاتاز، تنشهای غیر زیستی، تغییرات فیزیولوژیکی، سورگوم، کیمیا، شوگرگریز.
مروارید شفیعی فرشته شاهچراغی
چکیده pseudomonas aeruginosa یکی از مهمترین باکتری های بیماری زای مرتبط با عفونت های بیوفیلمی است. بر اساس بسیاری از تحقیقات بیوفیلم ها به بسیاری از آنتی بیوتیک ها به دلیل ساختار نفوذناپذیرشان مقاوم اند بنابراین برای کاهش مقاومت باکتری ها به آنتی بیوتیک ها بیوفیلم باید حذف شود. در پژوهش حاضر، اثرات عصاره های آبی و بوتانولی دارای ساپونین گیاه cyclamen coum به تنهایی و در ترکیب با سیپروفلوکساسین علیه بیوفیلم های یک، سه و پنج روزه p. aeruginosa مطالعه شد و الگوی پروتئینی بیوفیلم سه روزه تحت تیمارهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. توانایی تشکیل بیوفیلم در دو جدایه استاندارد p. aeruginosa pao1 و p. aeruginosa 8821m و چهار جدایه بالینی توسط روش های پلیت میکروتیتر و pcr مورد بررسی قرار گرفت. عصاره گیری بخش توبرگیاه c. coum توسط سوکسله با اتانول و بوتانول انجام شد. فعالیت ضدمیکروبی و ضد بیوفیلمی عصاره های آبی و بوتانلی گیاه c. coum به تنهایی و در ترکیب با آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین بر سلول های پلانکتونیک، بیوفیلم های یک، سه و پنج روزه p. aeruginosa توسط روش های رقیق سازی و کریستال ویوله بررسی شد. اثرات سمیت سلولی عصاره های گیاه c. coum به تنهایی و به همراه سیپروفلوکساسین بر سلول هایht-29 توسط روش mtt بررسی شد. الگوی پروتئینی بیوفیلم های سه روزه تیمار شده و تیمارنشده p. aeruginosa pao1 توسط روش الکتروفورز دوبعدی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پروتئین های با بیان متفاوت، با روش طیف سنجی جرمی تعیین شد. براساس نتیجه pcr، هر 6 جدایه p. aeruginosa ژن cupa را داشتند. میزان ساپونین عصاره بوتانلی g/mlµ 560 و میزان ساپونین عصاره آبی g/ mlµ 145 بود. عصاره بوتانلی بطور معنی داری سبب حذف بیوفیلم های یک و سه روزه p. aeruginosa شد اما عصاره آبی و سیپروفلوکساسین هریک به تنهایی سبب حذف بیوفیلم های یک روزه شدند (p<0.05). با توجه به نتایج بدست آمده، 5/0 ? ?fbec نشان دهنده سینرژیسم (هم افزایی) بین عصاره بوتانلی c. coum و سیپروفلوکساسین برای حذف بیوفیلم بالغ یک و سه روزه می باشد. اما،1 ? ?fbec ? 5/0 نشان دهنده سینرژیسم جزئی بین عصاره آبی c. coum و سیپروفلوکساسین برای حذف بیوفیلم بالغ یک روزه است. هیچ یک از عصاره ها به تنهایی و یا همراه با آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین برای سلول های ht-29 سمی نبودند. بر اساس نتایج بدست آمده از آنالیز maldi-tof، بیان پروتئین هایی که در سنتز آلژینات دخالت داشتند و همچنین سبب تحمل شرایط بی هوازی می شدند، در بیوفیلم های تیمار شده، کمتر و یا اصلا بیان نشد. همچنین الگوی پروتئینی بیوفیلم تیمار شده با ترکیب توام عصاره بوتانلی- سیپروفلوکساسین بسیار شبیه سلول های پلانکتونیک (آزادزی) بود. بر اساس نتایج پروتئومیکس، به نظر می رسد ترکیب توام عصاره بوتانلی حاوی ساپونین گیاه c. coum و سیپروفلوکساسین با مهار کوروم سنسینگ و فعال کردن عملکرد آنزیم algl سبب حذف بیوفیلم p. aeruginosa شد. استفاده از عصاره های گیاهی در ترکیب با مواد ضدمیکروبی مناسب می تواند سبب کاهش دوز موثر داروها، کاهش اثرات جانبی داروها، کمک به حفظ محیط زیست و جلوگیری از تشکیل جدایه های مقاوم شود.
بتول حسنی عذرا صبورا
چکیده ندارد.
کشور طاهری عذرا صبورا
چکیده ندارد.
سارا هجری عذرا صبورا
بسیاری از صنایع در مدت فعالیتشان آلودگی های فنلی را تولید می کنند. اکثر این ترکیبات سمی هستند و به عنوان آلاینده های خطرناک طبقه بندی می گردند. پراکسیداز سویا (sbp) اکسیداسیون و پلیمریزاسیون ترکیبات فنلی را در حضور پراکسید هیدروژن کاتالیز می کند. محصولات پلیمریزه شده می توانند به آسانی رسوب نموده و از محلول فیلتر شوند. در این مطالعه محلول های فنلی شامل فنل،o-cresol، m-cresol،کلروفنلها(2-کلروفنل و 4-کلروفنل) با پراکسیداز سویا تیمار شدند. اثر برخی پارامترها روی جریان برداشت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش در پراکسید هیدروژن تا مقدار بهینه منجر به افزایش برداشت ترکیبات فنلی شد. غلظت های بالای h2o2 از واکنش جلوگیری نمود. به کارگیری غلظت های مختلف آنزیم در مخلوط واکنش ارتباط مثبتی بین غلظت آنزیم و برداشت فنل ها نشان داد. با افزایش غلظت آنزیم تبدیل فنل ها افزایش یافت لیکن حضور آنزیم اضافی در مخلوط واکنش فراتر از مقدار بهینه اثر چشمگیری در بهبود برداشت ترکیبات فنلی نداشت. مطالعه برای تعیین ph بهینه برای فعالیت آنزیم نشان داد که حذف فنل ها در ph خنثی بهبود یافت. به طور کلی با افزایش ph، کارایی برداشت ترکیبات فنلی افزایش یافت. تیمار در حضور sds (سدیم دو دسیل سولفات)، peg (پلی اتیلن گلیکول) و آگار به عنوان افزودنی اثر آنزیم را افزایش داد. مقادیر اندکی از sds توانست میزان برداشت ترکیبات فنلی توسط آنزیم را افزایش دهد. این افزایش تا رسیدن به یک مقدار بهینه ادامه داشت. مقادیر بسیار اندکی از peg توانست کارایی برداشت ترکیبات فنلی توسط آنزیم پراکسیداز را تا حد قابل ملاحظه ای افزایش دهد. گرچه در این پژوهش تفاوت چشمگیری بین کاربرد peg-6000 و peg-35000 مشاهده نشد. همچنین استفاده از لایه آگار توانست برداشت فنل ها را افرایش دهد لیکن کاربرد محلول های آگار با غلظت های مختلف اثری بر روی حذف ترکیبات فنلی ظاهر نکرد. به علاوه این مطالعه نشان داد که پوسته های خام بذر سویا بر روی حذف ترکیبات فنلی موثر است. به کارگیری پوسته خام بذر سویا که محصول زاید صنایع غذایی است همانند به کارگیری آنزیم خالص موثر می باشد.
بهاره ترک زبان عذرا صبورا
زیتون بعنوان یک دانه روغنی که دارای ترکیبات شیمیایی بسیار ارزشمند از نظر خوراکی است، امروزه مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. از این رو شناسایی ارقام مختلف زیتون و بررسی خواص تغذیه ای و تأثیر آنها بر سلامت انسان ضروری می باشد. با توجه به اینکه از ایران نیز بعنوان یکی از خاستگاه های زیتون در جهان نام برده می شود، شناسایی باغهای قدیمی و ساماندهی ژنوتیپ های آنها از جمله اقدامات ضروری می باشد. با در نظر گرفتن جایگاه و اهمیت بانکهای ژرم پلاسم بعنوان ابزارهای پایه ای برای تحقق اهداف انتخاب و اصلاح ژنتیکی در بین گونه ها یا ارقام که در نهایت منجربه حفظ و حراست از ذخایر ژنتیکی یک کشور می شود. در این تحقیق بر آن شدیم که با استفاده از شناساگرهای ریخت زایشی مشخص و همچنین شناساگرهای ملکولی به روش ریزماهواره برخی ژنوتیپ های ناشناخته زیتون ایران تشخیص و شناسایی گردید. این ژنوتیپ ها در باغی واقع در (ssr) گرگان با قدمتی بیش از سی سال کشت شده بودند و حدود 8 سال پیش بعنوان ذخائر ژنتیکی زیتون ایران جهت شناسایی و حفاظت به ایستگاه تحقیقاتی جهاد کشاورزی واقع در شهرستان طارم منتقل گردیدند. نمونه گیری از آنها در طول ماههای مهر تا آذر صورت گرفت. پس از بررسی تنوع ژنتیکی و میزان دوری و نزدیکی بین 15 ژنوتیپ با سه تکرار (در مجموع 45 درخت)، که بطور کاملاً تصادفی از بین 25 ژنوتیپ انتخاب شدند، دندروگرام های مطالعات ریخت زایشی و ملکولی آنها رسم گردید و با یکدیگر تطبیق داده شد. سپس این نمونه ها مورد بررسی فیزیولوژیکی و تشخیص کیفی روغن قرار گرفت. جهت شناسایی کیفیت محصول هر یک از ژنوتیپ ها ضمن تعیین و ترکیبات فنلی آنها با (gc) درصد روغن، محتوای اسیدچرب آنها با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی مورد مطالعه قرار گرفتند، که این کار در راستای شناسایی نوع کاربری اقتصادی محصول hplc استفاده از دستگاه هر ژنوتیپ جهت افزایش سطح زیر کشت آنها انجام گردید. در نهایت در بین 15 ژنوتیپ، 6 ژنوتیپ برتر از لحاظ کیفیت روغن و انجام مطالعات بیشتر به منظور افزایش سطح زیر کشت معرفی گردیدند. سایر ژنوتیپ ها نیز با توجه به صفات برجسته موجود در آنها (از قبیل درصد بالای اولئیک، نسبت گوشت به هسته، محتوای پلی فنلی و ...) جهت انجام مطالعات دورگ گیری و اصلاح نژاد قابل معرفی و پیشنهاد می باشند.