نام پژوهشگر: مهدی خضریان

منابع و موانع فکر و عمل بنیادگرایانه در اندیشه سید حسین نصر و سید قطب
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  مهدی خضریان   قدیر نصری

پژوهش حاضر در جستجوی منابع و موانع فکر و عمل بنیاد گرایانه در اندیشه سید حسین نصر و سید قطب است. پرسش اصلی پژوهش این است که منابع و موانع فکر و عمل بنیاد گرایانه در اندیشه سید قطب به عنوان نماینده تفکر اسلام سیاسی و سید حسین نصر به عنوان نماینده تفکر اسلام سنتی کدام اند؟ ضرورت و اهمیت پرداختن به چنین پرسشی از آن است که با نگاهی دقیق به مقوله بنیاد گرایی بررسی منابع و موانع فکر و عمل بنیاد گرایانه از در منظر اسلام سنتی و اسلام سیاسی امری مهم جلوه می کند . چرا که هر دو حوزه کلان گزاره های مختلفی را در ساحت فکر اندیشه و عمل با توجه به نظم موجود جهانی و با عنایت به گستردگی و هم چنین پراکنش جمعیت مسلمانان در نقاط مختلف جهان به خود اختصاص داده اند. برای یافتن پاسخ به پرسش فوق دو فرضیه زیر را به آزمون گذاشتیم: 1-منابع فکر و عمل بنیاد گرایانه در تفکر هر دو اندیشه دارای وجوهی مشخص است که مخرج مشترک آن ستیز با مدرنیته و بنیادهای اومانیستی تمدن غربی است. اما این ستیز و تقابل با مدرینته در اندیشه قطب عمل گراتر و در اندیشه سید حسین نصر تیوریک متعادل و با استفاده از ستایش سنت می باشد. 2-پایبندی عملی و التزام نظری نصر به وحدت متعالی ادیان و احتناب وی ایدیولوژیک یک ساختن دین مهم ترین مانع اقدام و اندیشه بنیادگرایانه در تفکر وی محسوب می شود. این در حالی است که اقدام بنیاد گرایانه در اندیشه سید قطب مانع مهمی در پیش ندارد . یگانه مانع ادقام بینادگرایانه در اندیشه سید قطب عبارتست از: حرمت خون غیر محارب آنچه که در این تحلیل ها مورد توجه قرار گرفتند اینکه اولا در دو حوزه اسلام سنتی و اسلام سیاسی رگه هایی از یکسان انگاری اسلامی قابل ملاحظه است. هر چند نقش شریعت در انسان شناسی هر کدام متفکرین تحقیقا دارای مبانی متفاوتی است اما اینکه اصولا شریعت در انگاره هر دو لازم است (سنت گرایان) و واجب (بنیاد گرایان) تلفی می شود نشانه ای از ایجاد برخی وجود اشتراکی است. به تعبیر دیگر هر دو طیف اسلام سنتی و اسلام سیاسی قران سنت و حدیث را منابعی ارزشمند و مشروعیت بخش تفسیر می کند دوما هر دو مشرب فکری به شدت با مدرنیسم به مقابله بر می خیزند و کلیت آن را جز تباهی نمی دانند ثالثا هر دو گروه اسلام سنتی و اسلام سیاسی به نوعی گذشته نگرند وعمیقا دارای نوعی حس نوستالژیک در تقابل با وجوه مدرن اند. رجعت به بنیادهای اسلامی هر چند با روش های مختلف اما در نهایت و با توجه به احترام آنها به ذات شریعت می توانند خطر اصلی گام نهادن آنها در مسیر بنیاد گرایی باشد.