نام پژوهشگر: یعقوب فتحی پور

دینامیسم جمعیت سرخرطومی یونجه، hypera postica (coleoptera: curculionidae) در همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1388
  بابک ظهیری   یعقوب فتحی پور

سرخرطومی یونجه، hypera postica (gyllenhal) (coleoptera: curculionidae)، یکی از زیان بارترین آفات یونجه، medicago sativa l.، در جهان به شمار می رود. به منظور بررسی دینامیسم جمعیت این آفت در شهرستان همدان، پارامتر های دموگرافیک آن در آزمایشگاه (در محدوده ی دمایی 9 تا 37 درجه ی سلسیوس) و در مزرعه (طی سال های 1383 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. نمو جنینی در دمای ثابت 9 و 37 درجه ی سلسیوس مشاهده نشد، اما تخم ها در محدوده ی دمایی 5/11 تا 0/36 درجه سلسیوس تا مرحله ی حشره ی کامل پیش رفتند، هرچند نزدیک به دو انتهای این دامنه مرگ و میر بالایی مشاهده شد. توزیع مدت زمان نمو تمام مراحل نارس سرخرطومی یونجه به ویژه در دما های میانی به سمت زمان طولانی تر چولگی نشان داد. سهم ثابت زمان های صرف شده در مراحل تخم، لارو و شفیره بیانگر هم ریختی نرخ نمو این گونه در محدوده ی دمایی 0/14 تا 5/31 درجه سلسیوس می باشد. تفاوت معنی داری بین مدت زمان نمو نر ها و ماده ها در دما های مورد آزمون مشاهده نشد. نرخ نمو مراحل نارس سرخرطومی یونجه به عنوان تابعی از دما با دو مدل خطی و 23 مدل غیرخطی برازش داده شد. دمای آستانه ی پایین نمو و ثابت گرمایی برای 5، 50، 95 و 100 درصد ظهور هر یک از مراحل نارس با مدل خطی برآورد شدند. در این تحقیق تفاوت آماری معنی داری بین دو مدل خطی مرسوم و ikemoto وجود نداشت. تخمین هایی از دمای بهینه، آستانه ی پایین و آستانه ی بالای نمو با مدل های برگزیده ی غیرخطی logan-6/lactin-2، analytis-3/briere-2 و analytis-3/briere-2 به ترتیب برای مراحل تخم، لارو و مجموع مراحل نارس به دست آمد. دوره ی پیش از تخم ریزی، دوره ی تخم ریزی و طول عمر ماده به طور معنی داری با افزایش دما در محدوده ی مورد آزمون کاهش یافتند. متوسط نرخ بقای روزانه ماده های بالغ (lx) با پارامتر های shape و scale توزیع فراوانی weibull توصیف شد. میانگین نرخ باروری روزانه (mx) نیز به عنوان تابعی از زمان با مدل های enkegaard و analytis برازش داده شد. مقادیر انتروپی جدول زندگی در دامنه ی 5/31-0/14 درجه سلسیوس کوچکتر از 5/0 بود که دلالت بر منحنی بقای نوع i slobodkin دارد، هرچند انتروپی بزرگتر از 5/0 در دمای 5/11 درجه سلسیوس متناظر با منحنی بقای نوع iii بود. الگوی گنبدی نامتقارن نرخ ذاتی افزایش طبیعی (rm) در واکنش به دما با مدل های غیرخطی analytis/allahyari و analytis/briere-2 برازش داده شد و تخمین هایی از دما ی بهینه، آستانه ی پایین و آستانه ی بالای رشد جمعیت بر آورد شد. مدل manly-1997 به عنوان مناسب ترین مدل برای توصیف نوسانات فراوانی جمعیت مراحل زیستی سرخرطومی یونجه شناخته شد. تجزیه ی پارامتر های جداول زندگی multiple decrement (به دست آمده از سه مزرعه طی سه سال) به روش «سنتی» و «مشارکت در ?» عوامل کلیدی متفاوتی را به نمایش گذاشت که ناشی از حساسیت متفاوت ? به تغییر پذیری پارامتر های دموگرافیک مراحل مختلف نموی سرخرطومی یونجه می باشد. در روش سنتی، klii (مرگ لارو های دوره ی دو ناشی از همه ی عوامل تلفات) و در روش مشارکت در ?، نرخ تخم ریزی ماده ها در متر مربع (b2&3) به عنوان عوامل کلیدی معرفی شده و مورد بحث قرار گرفتند. در میان تمام عوامل تلفات تنها kli-z (مرگ لارو های دوره ی یک ناشی از قارچ بیمارگر)، klii و klii-z (مرگ لارو های دوره ی دو ناشی از قارچ بیمارگر) وابسته به تراکم عمل کرده و بقیه ی عوامل مستقل از تراکم جمعیت تحت تاثیر بودند. یافته های فوق ممکن است در ساخت مدل های کارآمد فنولوژیک و دینامیسم جمعیت این آفت مشارکت نمایند.

اثر پرتوماوراء بنفش روی پارامترهای زیستی شب پره هندی plodia) interpunctella) و بیدآرد (ephestia kuehniella)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1388
  اکرم بخشی   علی اصغر طالبی

شب پره هندی plodia interpunctella (hübner) و بیدآرد ephestia kuehniella zeller از آفات مهم انباری با دامنه میزبانی و گسترش جغرافیایی وسیع می باشند. زیست شناسی آزمایشگاهی، پارامترهای جدول زندگی، جدول تولید مثل و رشد جمعیت تخم های یک، دو و سه روزه این دو آفت در دوزهای 5/0، 1، 5/1، 2، 4، 8، 16، 24، 32 و 40 دقیقه پرتو ماوراء بنفش در شرایط طبیعی اتاق در دمای 5±25 درجه سلسیوس و دوره نوری 10 ساعت روشنایی و 14ساعت تاریکی، بدون کنترل رطوبت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد همه ی دوزهای مورد آزمایش، میزان تفریخ تخم را در هر دو آفت کاهش می دهند. در هر سه گروه سنی زمان پرتو دهی با میزان تفریخ تخم نسبت عکس داشت، از طرفی در هر دوز با افزایش سن، از 1 تا 3 روزه میزان تفریخ کاهش یافت. در شب پره هندی درصد تفریخ تخم های یک روزه، در دوزهای 5/0 تا 8 دقیقه از 33/71% به 67/0%، در تخم های دو روزه در دوزهای 5/0 تا 4 دقیقه از 35% به 67/1% و در تخم های سه روزه در دوزهای 5/0 تا 2 دقیقه از 67/31% به 67/1% رسید. درصد تفریخ تخم های یک روزه بیدآرد در دوزهای 5/0 تا 16 دقیقه از 83/70% به 5/2%، در تخم-های دو روزه در دوزهای 5/0 تا 2 دقیقه از 83/55% 83/5% و در تخم های سه روزه در دوزهای 5/0 تا 1 دقیقه از 33/18% به 10% کاهش یافت. در دوزهای بالاتر مرگ و میر صد در صد دیده شد. بیشترین طول دوره ی رشد مراحل نابالغ ماده های شب پره هندی و بیدآرد در دوز 5/0 دقیقه به ترتیب در تخم های سه روزه و دو روزه ثبت گردید ( به ترتیب معادل 34/74 و 00/71 روز). دوزهای مختلف اشعه uvc به طور معنی داری پارامترهای تولیدمثل و رشد جمعیت شب پره هندی و بیدآرد را در هر یک از گروه های سنی و همچنین بین سنین مختلف تحت تأثیر قرار دادند. کمترین مقدار نرخ خالص بارآوری تخم های پرتوتابی شده یک، دو و سه روزه شب پره هندی در بالاترین دوز یعنی 5/1 دقیقه به دست آمد (به ترتیب معادل 72/11، 63/0 و 021/0). کمترین مقدار این پارامتر برای تخم های یک و دو روزه بیدآرد نیز در دوز 5/1 و برای تخم های سه روزه در دوز 1 دقیقه دیده شد (به ترتیب 34/0، 41/0 و 18/0). کمترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت تخم های پرتوتابی شده یک، دو و سه روزه شب پره هندی در بالاترین دوز یعنی 5/1 دقیقه به دست آمد (به ترتیب معادل 0308/0، 0079/0 و 0159/0). کمترین مقدار این پارامتر برای تخم های یک و دو روزه بیدآرد نیز در دوز 5/1 و تخم های سه روزه در دوز 1 دقیقه دیده شد (به ترتیب 037/0، 004/0 و 006/0). تحقیق حاضر نشان می دهد که می توان از اشعه ماوراء بنفش در کنترل آفات انباری به عنوان یک روش ایمن و بدون اثرات مخرب زیست محیطی استفاده کرد.

تاثیر بذر ارقام مختلف سویا بر شاخص های تغذیه ای و پارامترهای زیستی شب پره helicoverpa armigera (lepidoptera: noctuidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1388
  صفیه سلیمان نزاد   یعقوب فتحی پور

تاثیر ده رقم clark, m4, m9, m7, sahar, l17, tellar, gorgan3, sari, zane سویا روی پارامترهای زیستی (طول دوره مراحل مختلف سنی و پارامترهای دموگرافیک) و شاخص های تغذیه ای (نرخ رشد و مصرف نسبی و کارایی تبدیل غذای خورده شده و هضم شده و شاخص مصرف و هضم شوندگی)کرم غوزه پنبه hlicoverpa armigera در شرایط آزمایشگاه و در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10±65 % و دوره ی نوری 16ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. بیشترین و کمترین طول دوره ی رشدی مراحل نابالغ به ترتیب روی ارقام sahar (66/48 روز) و clark (00/46 روز) ثبت گردید. ارقام مختلف سویا به طور معنی داری پارامترهای رشد جمعیت کرم غوزه پنبه را تحت تاثیر قرار دادند. کمترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی ارقام sahar (084/0 ماده/ ماده/ روز) و l17 (090/0 ماده/ ماده/ روز) به دست آمد که این امر نشان دهنده ی وجود مقاومت آنتی بیوزی در این ارقام می باشد. علاوه بر این رقم clark و sari نیز به دلیل داشتن بالاترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت (به ترتیب 113/0 و 114/0 ماده/ ماده/ روز ) از حساسیت بیشتری نسبت به این آفت برخوردار بودند. در بررسی های میزان تغذیه، بیشترین درصد کارایی تبدیل غذای هضم شده (24/17) و خورده شده (04/36) به ترتیب روی رقم clarkو کمترین میزان این مقادیر به ترتیب 81/9 و 81/14 روی رقم sahar مشاهده گردید. کلیه این نتایج و تجزیه کلاستر ارقام مختلف سویا بر مبنای پارامترهای دموگرافیک و شاخص های تغذیه ای نشان دهنده مقاومت نسبی ارقام sahar, m4, gorgan3 و l17 و مناسب بودن نسبی رقم clark برای رشد کرم غوزه پنبه h. armigera می باشد.

شناسایی کنه های فیتوزئید استان لرستان و تعیین کارایی شکارگری neoseiulus barkeri (phytoseiidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  شهریار جعفری   یعقوب فتحی پور

چکیده در بررسی شناسایی فون کنه های خانواده phytoseiidae در سال های 1387 و 1388 در استان لرستان تعداد 17 گونه جمع آوری و شناسایی شدند. گونه های جمع آوری شده عبارت بودند از: kampimodromus aberrans (oudemans)*، euseius scutalis (athias-henriot)*، e. finlandicus (oudemans)*، neoseiulus marginatus (wainstein)*، n. bicaudus (wainstein)، n. barkeri hughes*، n. sugonjaevi (wainstein and abbasova)، n. zwoelferi (dosse)، proprioseiopsis messor (wainstein)*،amblyseius meghriensis arutunjan** ، phytoseius plumifer (canestrini and fazago)*، paraseiulus talbii (athias-henriot)*، typhlodromus (typhlodromus) athiasae (porath and swirski)*، t. (anthoseius) haiastanius (arutunjan, 1977)**، t. (a.) bagdasarjani wainstein and arutunjan، t. (a.) khosrovensis arutunjan* و t. (a.) recki wainstein*.گونه هایی که با ستاره مشخص شده اند برای اولین بار از استان لرستان و گونه هایی که با دو ستاره مشخص شده اند برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. تاثیر هفت دمای ثابت 15، 20، 25، 27، 30، 35 و 37 درجه سلسیوس روی ویژگی های مختلف زیستی کنه شکارگرneoseiulus barkeri hughes با تغذیه از مراحل نمفی کنه tetranychus urticae koch در شرایط آزمایشگاهی با 5 ± 65 درصد رطوبت نسبی و دوره نوری 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی بررسی شد. نتایج نشان داد که طول دوره رشدی مراحل نابالغ کنه های ماده (از تخم تا ظهور کنه بالغ) در دماهای فوق به ترتیب 59/26، 43/14، 32/6، 64/5، 59/4، 98/3 و 67/4 روز به طول می انجامد. داده های حاصل از پرورش کنه ها در دماهای مختلف با دو مدل خطی و 16 مدل غیرخطی برازش داده شدند. آستانه دمایی پایین(tmin) و ثابت گرمایی (k) برای کل مراحل نابالغ n. barkeri با استفاده از مدل خطی ایکموتو و تاکائی به ترتیب 07/12 درجه سلسیوس و 65/86 روز- درجه برآورد گردید. از بین مدل های غیرخطی آزمایش شده بر اساس معیارهای آماری ارزیابی مدل ها، مدل های لوگان 10 و لاکتین 2 برای توصیف رابطه بین دما و نرخ رشد و نمو کنه n. barkeri مناسبتر از بقیه بودند. آستانه دمای پایین (tmin) با استفاده از مدل بریر 2، برابر با 92/10 درجه سلسیوس، دمای بهینه رشد (topt) با استفاده از مدل لاکتین 2، برابر 89/33 درجه سلسیوس و آستانه دمای بالا (tmax) با استفاده از مدل لوگان10، برابر 38/38 درجه سلسیوس برای رشد مراحل نابالغ کنه شکارگر فوق برآورد شدند. در تمام دماهای آزمایش شده مقدار c به دست آمده از برازش داده های حاصل از میزان بقای افراد ماده بالغ با توزیع فراوانی weibull بزرگتر از 1 بود که نشان داد منحنی بقای افراد بالغ ماده از نوع اول می باشد. بالاترین میزان زادآوری در دمای 27 درجه سلسیوس (54/40 تخم) و بالاترین میزان نرخ خالص تولید مثل (r0) برابر 02/22 نتاج ماده به ازای هر فرد ماده در دمای 25 درجه سلسیوس مشاهده گردید. بلندترین و کوتاه ترین طول عمر افراد ماده 28/86 و 5/20 روز بود که به ترتیب در دماهای 15و 37 درجه سلسیوس مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) برابر 256/0 و 036/0 نتاج ماده به ازای هر ماده در روز بود که به ترتیب در 30 و 15 درجه سلسیوس مشاهده شد. با افزایش دما از 15 تا 37 درجه سلسیوس مدت زمان یک نسل (t) از 18/47 تا 52/8 روز کاهش یافت. بلند ترین و کوتاه ترین مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) برابر16/19 و 71/2 روز بود که به ترتیب در 15 و 30 درجه سلسیوس مشاهده شد. نوع واکنش تابعی افراد ماده بالغ کنه شکارگر در چهار دمای ثابت 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس از نوع دوم تعیین گردید. مقادیر قدرت جستجو (a) و زمان دستیابی (th) با استفاده از نوع دوم مدل راجرز تعیین گردید. مقدار a با افزایش دما از 20 تا 30 درجه سلسیوس افزایش یافته و در 30 درجه سلسیوس به بالاترین مقدار خود رسید (h-1 07731/0)، سپس در 35 درجه سلسیوس کاهش یافت. میزان th با افزایش دما از 20 تا 35 درجه سلسیوس کاهش یافت. اثر دما بر میزان مصرف طعمه افراد ماده بالغ نیز معنی دار بود. نتایج به دست آمده در این تحقیق مشخص نمود که کنه شکارگر n. barkeri برای کنترل کنه دولکه ای در دماهای بالا به ویژه بین 30 تا 35 درجه سلسیوس کارایی بیشتری دارد. الگوی توزیع فضایی کنه های t. urticae و n. barkeri نیز در مزارع خیار اطراف شهرستان خرم آباد از نوع تجمعی تعیین گردید.

پارامترهای دموگرافیک helicoverpa armigera (lepidoptera: noctuidae) روی ارقام مختلف کلزا در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  سارا کریمی   یعقوب فتحی پور

کرم غوزه پنبه helicoverpa armigera (hübner) یکی از آفات مهم با طیف میزبانی وسیع در سراسر جهان است. پارامترهای دموگرافیک شب پره h. armigera روی ده رقم کلزا (sarigol، hayula420، opera، okapi، modena، rgs003، zarfam، licord، talaye و slm046) در دمای 1 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. طول دوره لاروی به ترتیب از 13/16 تا 08/19 روز روی ارقام rgs003 و okapi متغیر بود. لاروهای پرورش یافته روی رقم sarigol طولانی ترین دوره قبل از بلوغ و لاروهای پرورش یافته روی رقم zarfam کوتاه ترین طول این دوره را داشتند. بیشترین طول عمر حشرات ماده و نر به ترتیب روی ارقام okapi (38/17 روز) و hayula420 (60/20 روز) مشاهده شد. بیشترین بقاء مراحل قبل از بلوغ کرم غوزه پنبه روی رقم opera (42/93 درصد) و کمترین آن روی رقم talaye (23/63 درصد) بود. نرخ ناخالص باروری از 2/1016 تا 4/3375 تخم به ترتیب روی ارقام licord و rgs003 متغیر بود. کمترین میزان نرخ خالص باروری روی رقم talaye (4/334 تخم) و بیشترین میزان آن روی رقم rgs003 (7/1616 تخم) ثبت شد. کمترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) روی رقم sarigol (به ترتیب 1537/0 و 16/1) و بیشترین مقادیر آن روی رقم opera (به ترتیب 1799/0 و 19/1) مشاهده شد. نرخ خالص تولیدمثل (r0) روی رقم rgs003 بیشترین مقدار (54/331 ماده/ماده/نسل) و روی رقم talaye کمترین مقدار (43/157 ماده/ماده/نسل) را داشت. نتایج حاصل از تجزیه کلاستر بر مبنای پارامترهای دموگرافیک کرم غوزه پنبه روی ارقام مختلف کلزا نشان داد که ارقام hayula420، talaye، sarigol و slm046 جزء ارقام مقاوم به آفت هستند.

کنه های هترواستیگما (acari: heterostigmata) مرتبط با سخت بالپوشان و تعیین برخی از پارامترهای اکولوژیک آنها در استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  وحید رحیمی نژاد   حمیدرضا حاجی قنبر

با توجه به وجود روابط متقابل (روابط پارازیتی، پارازیتوئیدی، هم سفری و هم یاری) بین کنه های heterostigmatina و سخت بالپوشان، تاثیر این کنه ها در انتقال برخی پاتوژنهای گیاهی و همچنین اهمیت این کنه ها در مطالعات تکاملی و روابط فیلوژنتیک به ویژه از نظر تکامل متقابل آن ها با حشرات میزبان، تحقیق حاضر در قالب مطالعه کنه های هترو استیگمای مرتبط با سخت بالپوشان و تعیین برخی پارامترهای اکولوژیک آن ها در استان گلستان طی سال های 1388 و 1389 شکل گرفت. در مجموع پنج خانواده از 16 خانواده موجود در زیر کوهورت heterostigmatina در مناطق نمونه برداری شده به دست آمد. تعداد گونه های جمع آوری شده 14 عدد است که در این بین، نه گونه برای جهان و شش جنس و چهار گونه برای فون بندپایان ایران جدید می باشند. جنس ها و گونه هایی که با علامت ** و * نشان داده شده اند به ترتیب برای جهان و ایران جدید می باشند. نام میزبان یا میزبان های هریک از کنه ها نیز در داخل کروشه [] درج شده است. همچنین برای بخش اکولوژیک، نمونه برداری ها از تاریخ اول خرداد تا سی ام تیرماه 1389 به میزان دو ماه با فاصله زمانی هر سه شب یک بار، هر نمونه برداری به مدت سه ساعت (8 تا 11 شب) در یک نقطه ثابت در جنگل ناهار خوران واقع در شهرستان گرگان انجام شد که در آن هفت گروه از کنه ها و به طور اختصاصی 9 خانواده از کنه های هترواستیگماتینا در ارتباط با 15 خانواده از سخت بال پوشان مورد مطالعه قرار گرفت. کلیه نمونه ها در کلکسیون کنه شناسی گروه حشره شناسی کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران نگهداری می شوند. 1- dolichocybidae ? dolichocybe* silvani** rahiminejad and hajiqanbar sp. n. [silvanus sp. (col.: silvanidae] ? dolichocybe* varkana** rahiminejad and hajiqanbar sp. n. [corticeus unicolor piller & mitterpacher, 1783 (col.: tenebrionidae] ? dolichomotes* sp. n.** rahiminejad and hajiqanbar sp. n. [prionus coriarius l. (col.: cerambycidae] 2- caraboacaridae ? caraboacarus karenae* nickel and elzinga, 1969 [amara sp., harpalus sp., broscus asiaticus ballion, 1871, calosoma inquisitor l. (col.: carabidae)] 3- microdispidae ? paramicrodispus* crenulatus* savulkina, 1978 [lucanus sp. (col.: lucanidae)] ? paramicrodispus* sp. n.** [an unidentified beetle (col.: scarabaeidae)] ? premicrodispus* sp. n** [an unidentified beetle (col.: scarabaeidae)] ? premicrodispus* brevisetus* khaustov, 2006 [oxythyrea cinctella (col.: scarabaeidae)] 4- pygmephoridae ? elattoma* cerambycidum** rahiminejad and hajiqanbar sp. n. [morimus verecundus faldermann, 1836 (col.: cerambycidae)] ? elattoma* abeskoun** rahiminejad and hajiqanbar sp. n. [morimus verecundus faldermann, 1836 (col.: cerambycidae)] ? spatulaphorus* copridis* khaustov, 2007 [geotrupes sp. (col.: scarabaeidae)] ? spatulaphorus* sp. n.** [geotrupes sp. (col.: scarabaeidae)] 5- acarophenacidae ? acarophenax sp. [an unidentified beetle (col.: scolytidae)] ? acarophenax mahunkai steinkraus and cross, 1993 [alphitobius diaperinus panzer, 1797 (col.: tenebriomidae)]

دینامیسم جمعیت و پیش آگاهی کرم برگخوار چغندرقند، spodoptera exigua (lep.: noctuidae) در استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  ازاده کریمی ملاطی   یعقوب فتحی پور

استفاده از پیش آگاهی در قالب مدیریت تلفیقی به کنترل موفق کرم برگخوار چغندرقند spodoptera exigua (hübner) کمک شایانی می کند. در پژوهش حاضر نرخ رشد و پارامترهای دموگرافی کرم برگخوار در محدوده ی دمای 12 تا 36 درجه ی سلسیوس در آزمایشگاه و نیز طول دوره های مختلف رشدی طی سال های 1388 و 1389 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی بررسی شد. در دمای 12 و 36 درجه ی سلسیوس تخم ها تفریخ نشدند. طولانی ترین و کوتاه ترین دوره ی رشد و نمو کل مراحل نابالغ به ترتیب 50/120 و 50/14 روز در دمای 15 و 33 درجه مشاهده شد. نرخ رشد کل مراحل نابالغ از دمای 15 تا 33 درجه افزایش یافت و در دمای 34 درجه با کاهش مواجه شد. روند نرخ رشد با استفاده از دو مدل خطی و 15 مدل غیرخطی ارزیابی شد. بر اساس مدل خطی ایکموتو و تاکایی ثابت گرمایی کل دوره ی نابالغ 76/311 روز- درجه بود. مدل های غیرخطی بریر- 2 و آنالیتیس، بیری- 1، لاکتین- 2، لوگان- 6 و لوگان- 10 بهترین برازش را با نرخ رشد آفت نشان دادند. آستانه ی دمای پایین با استفاده از مدل بیری- 1، 97/12 درجه برآورد شد. آستانه ی دمای بالا با استفاده از مدل لوگان- 6 بین 93/34 تا 10/35 درجه برای مراحل مختلف رشدی آفت تخمین زده شد. نرخ بقای مراحل نابالغ کرم برگخوار در دمای 25 درجه بالاتر از سایر دماها بود. بیش ترین مقدار نرخ ناخالص تولیدمثل (05/589 نتاج ماده/ماده)، نرخ خالص تولیدمثل (73/377 نتاج ماده/ماده) و نرخ ذاتی افزایش جمعیت (275/0 بر روز) به ترتیب در دمای 20، 25 و 30 درجه بدست آمد. طول دوره ی یک نسل از 75/14 تا 92/35 روز به ترتیب در دمای 33 و 20 درجه متغیر بود. پایش صحرایی نشان داد که این آفت در سال 1388 و 1389 به ترتیب چهار و پنج نسل کامل دارد. با توجه به آستانه های دمایی تعیین شده در آزمایشگاه و ثبت دمای محیط، نیاز گرمایی نسل های مختلف آفت در خردزیستگاه تعیین شد که به برآورد آزمایشگاهی توسط مدل ایکموتو وتاکایی بسیار نزدیک بود. نسل اول تا چهارم آفت در سال 1388 به ترتیب با دریافت 20/331، 02/315، 99/319 و 71/312 روز- درجه کامل شد. در سال 1389 نسل اول تا پنجم آفت به ترتیب به 59/321، 36/272، 75/314، 91/329 و 49/327 روز- درجه نیاز داشت تا کامل شود. غیر از عامل غیر زنده ی دما، دشمنان طبیعی نیز در مرگ آفت نقش به سزایی داشتند. شکارگرها تمامی دستجات تخم را در مزارع کشت پاییزه از بین بردند. در مزارع کشت بهاره بدون اعمال کنترل شیمیایی درصد شکارگری حدود 90 درصد بود. درصد شکارگری در مزارع بهاره پس از اعمال کنترل شیمیایی از حدود 95 درصد به 41/67 و 56/55 درصد به ترتیب در سال 1388 و 1389 کاهش یافت. پارازیتوئیدها، عامل ویروسی و عوامل ناشناخته مسوول مرگ لاروها بودند. مرگ و میر لاروها توسط پارازیتوئیدها بین صفر تا 14/57 درصد در سال 1388 و صفر تا 36/36 درصد در سال 1389 نوسان داشت. عامل ویروسی در ماه های گرم سال مشاهده نشد. بررسی های آزمایشگاهی در مورد اثر دمای ثابت و متغیر در تعداد سنین لاروی کرم برگخوار نشان داد که در دمای 20، 25، 30 و 33 درجه به ترتیب 25، 5/2، 56/2 و 11/61 درصد لاروها شش سن داشتند. یافته های فوق می تواند در درک بهتر دینامیسم جمعیت کرم برگخوار چغندرقند، پیش بینی زمان ظهور مراحل مختلف آن در طبیعت و تعیین زمان مناسب کنترل موثر باشد. واژگان کلیدی: کرم برگخوار چغندرقند، پیش آگاهی، نرخ رشد، دموگرافی، مدل سازی

مدلسازی و تحلیل روابط متقابل سطوح غذایی سه گانه در سیستم کلزا-شب پره پشت الماسی-پارازیتوئید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  محمود سوف باف سرجمعی   یعقوب فتحی پور

بید کلم آفت مهم گیاهان کروسیفر در سراسر دنیا، پیشتاز مقاومت به سطوح بالای سموم شیمیایی، دارای سیستم آنزیمی قوی و قادر به تغذیه از انواع گیاهان خانواده چلیپائیان (زراعی و وحشی) می باشد. در این پژوهش یک سیستم تغذیه ای شامل کلزا بید کلم و پارازیتوئید didegma semiclausum از بعد برهمکنش های سطوح غذایی مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر ارقام تجاری کلزای مورد استفاده در ایران بر پارامترهای دموگرافیک بید کلم در اتاقک رشد مورد ارزیابی قرار گرفت. مقایسه پارامترهای جدول زندگی بید گلم روی ده رقم کلزا بیانگر کارایی بهتر این آفت روی رقم slm046 بود. تاثیر گیاه میزبان بر چندین شاخص زیستی حشرات متعلق به سطوح دوم و سوم غذایی در این مدل سه سطحی مورد آزمون قرار گرفت. در مطالعات سه سطحی نمو، منحنی بقا، پتانسیل تولید مثل، تاریخچه زیستی، پارازیتیسم و چندین همبستگی سازگار زای دیگر مربوط به پارازیتوئید ارزیابی شد. پارامترهای جدول زندگی پارازیتوئید در شرایط ثابت آزمایشگاهی ارزیابی شد و نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی رقم rgs003 بیشتر از رقم دیگر برآورد گردید. این رقم نامناسبترین میزبان بید کلم در بین ارقام مورد بررسی بوده و دارای کمترین میزان نیتروژن در برگ های خود بود. با استفاده از مدلسازی سلولار اتوماتا بر اساس مدل لوتکا-ولترا نشان داده شد که با وجود حذف رقابتی یکی از پارازیتوئیدها (d. semiclausum و یا cotesia vestalis) در آزمایش دینامیسم جمعیت رقبا قادر به همزیستی به صورت فضایی و به ویژه در یک محیط لکه ای می باشند و این همزیستی به تراکم های اولیه جمعیت بستگی دارد. نتایج نشان داد که همزیستی زمانی پارازیتوئیدهای رقیب در این سیستم تحت تاثیر میزان دردسترس بودن گیاه نبوده ولی توزیع فضایی آن ها بسته به پارامترهای متاثر از گیاه از قبیل ظرفیت قابل تحمل محیط و نرخ ذاتی افزایش جمعیت میزبانشان (بید کلم) می باشد.

دموگرافی و ویژگی های رفتاری زنبور cephalonomia tarsalis (hym.: bethylidae) روی شپشه دندانه دارغلات oryzaephilus surinamensis (col.: silvanidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد رضا علی پور   علی اصغر طالبی کهدویی

زنبور پارازیتوئید cephalonomia tarsalis ashmead (hymenopter.: bethylidae) یکی از دشمنان طبیعی مهم شپشه دندانه دار غلات، oryzaephilus surinamensis (coleoptera: (silvanidae است. در این تحقیق ویژگی های زیستی و پارامترهای دموگرافیک زنبور c. tarsalis در شرایط آزمایشگاهی و دمای 1± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ±60 درصد و دوره نوری 8:16 (روشنایی: تاریکی) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده طول دوره قبل از بلوغ، طول دوره تخمگذاری، طول عمر حشرات کامل و طول کل دوره زندگی زنبور به ترتیب84/0±73/19،06/0±9/23،24/0± 34/30 و 01/1±08/50 روز تعیین شد. پارامترهای جدول زندگی زنبور روی لاروهای سن سه شپشه دندانه دار غلات مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده نرخ خالص و ناخالص باروری به ترتیب03/2± 9/60 و71/0± 74/84 تخم برآورد گردید. نرخ خالص و ناخالص بارآوری به ترتیب 95/1±46/58 و 58/0±35/81 تعیین شد. نرخ ذاتی و نرخ متناهی افزایش جمعیت به ترتیب 001/0 ±1046/0 و001/0 ± 1103/1 بر روز محاسبه شد. نرخ تولید مثل خالص 47/1± 1/44 ماده/ماده/نسل محاسبه گردید. ترجیح مراحل مختلف سنی آفت در دو وضعیت آزمون انتخابی (در حضور تعداد مساوی از هر سن لاروی) و آزمون غیر انتخابی (درحضور هر یک از سنین لاروی به طور جداگانه) انجام شد. زنبور پارازیتوئید، در آزمون انتخابی لارو های سن سوم و در آزمون غیر انتخابی لاروهای سن چهارم را بر سایر سنین لاروی ترجیح داد. واکنش تابعی زنبور نسبت به تراکم های مختلف لارو سن سوم سوسک o. surinamensis مورد مطالعه قرار گرفت. واکنش تابعی زنبورc. tarsalis از نوع دوم بود. پارامترهای قدرت جستجو و زمان دستیابی به ترتیب 02/0±11/0 و 07/0±54/1 ساعت تعیین شد. نتایج این تحقیق شناخت ما را در مورد اثرات متقابل زنبور پارازیتویید c. tarsalis و شپشه دندانه دار غلات، o. surinamensis افزایش داد و راه های جدیدی را برای کنترل آفت فراهم نمود.

تأثیر ارقام مختلف بادمجان بر پارامترهای زیستی کنه تارتن دو لکه ای tetranychus urticae(acari: tetranychidae) و کنه ی شکارگرtyphlodromus bagdasarjani (acari: phytoseiidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  مصطفی خنامانی   یعقوب فتحی پور

در این پژوهش، تاثیر ارقام مختلف بادمجان (اصفهان، دزفول، شند آباد، نیشابور، بندر عباس، جهرم و برازجان) روی پارامترهای زیستی کنه ی تارتن دو لکه ای و کنه ی شکارگر typhlodromus bagdasarjani (acari: phytoseiidae) در شرایط آزمایشگاه با دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از داده های مربوط به آزمایش دموگرافی کنه تارتن دو لکه ای، پارامترهای جدول زندگی تک جنسی (بر اساس ماده ها) و دو جنسی (بر اساس ماده ها و نرها) محاسبه شد. نتایج حاصل از جدول زندگی دو جنسی نشان داد که نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) روی ارقام ذکر شده در بالا از 031/0 بر روز روی رقم نیشابور تا 158/0 بر روز روی رقم اصفهان متغیر است. مقادیر نرخ خالص تولید مثل (r0) این آفت روی ارقام مختلف بادمجان از 544/1 تخم ماده/ ماده/ نسل روی رقم نیشابور تا 482/11 تخم ماده/ ماده/ نسل روی رقم اصفهان متغیر بود. علاوه بر این، مدت زمان طول یک نسل (t) روی ارقام ذکر شده در بالا به ترتیب 508/15، 945/14، 297/14، 720/14، 072/16، 173/15 و 692/14 روز محاسبه شد. مقادیر پارامترهای رشد بدست آمده از جدول زندگی تک جنسی، اختلاف کمی با مقادیر به دست آمده از جدول زندگی دو جنسی داشت. طولانی ترین دوره ی رشد و نمو مراحل قبل از بلوغ، مربوط به کنه های پرورش یافته روی رقم بندرعباس (17/11 روز برای ماده ها و 00/11 روز برای نرها) و کوتاهترین طول این دوره نیز در کنه های پرورش یافته روی رقم اصفهان ثبت شد (82/9 روز برای ماده ها و 09/9 روز برای نرها). نتایج حاصل از تجزیه ی کلاستر ارقام مختلف بادمجان بر پایه ی برخی پارامترهای دموگرافی کنه ی تارتن دولکه ای نشان داد که ارقام اصفهان و نیشابور به ترتیب به عنوان حساسترین و مقاومترین میزبان نسبت به این آفت می-باشند. بعد از تعیین ارقام حساس (اصفهان) و مقاوم (نیشابور) بادمجان، پارامترهای دموگرافیک و میزان تغذیه کنه ی شکارگر t. bagdasarjani روی این ارقام مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از جدول زندگی تک جنسی تجزیه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)شکارگر فوق روی ارقام حساس و مقاوم بادمجان به ترتیب 188/0 و 119/0 بر روز بود. نرخ خالص تولید مثل(r0) کنه شکارگر t. bagdasarjani روی ارقام حساس و مقاوم بادمجان اختلاف معنی داری با هم نداشت. علاوه بر این، مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt)، روی ارقام حساس و مقاوم بادمجان به ترتیب 477/3 و 719/5 روز و مدت زمان طول یک نسل (t) نیز به ترتیب 133/10 و 076/16 روز محاسبه شد. علاوه بر این، میزان کل تغذیه ی مراحل مختلف سنی این شکارگر روی رقم مقاوم بادمجان بیشتر از رقم حساس بود. نتایج به دست آمده در این پژوهش، به ویژه پایین بودن نرخ ذاتی افزایش جمعیت این شکارگر روی رقم مقاوم بادمجان (نیشابور)، بیانگر ضرورت انجام پژوهش های بیشتر در خصوص استفاده تلفیقی از ارقام مقاوم و کنه های شکارگر خانواده phytoseiidae در برنامه های کنترلی کنه های تارتن می باشد.

تأثیر ارقام مختلف کلزا بر پارامترهای زیستی شب پره spodoptera exigua (lepidoptera: noctuidae) در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم گودرزی   یعقوب فتحی پور

کرم برگخوار چغندر spodoptera exigua (hübner) آفتی با دامنه میزبانی و قدرت پراکنش بالاست. زیست شناسی آزمایشگاهی، پارامترهای جدول زندگی، جدول تولید مثل و رشد جمعیت s. exigua روی ده رقم کلزا شامل sarigol، slm، rgs، hayula420، opera، okapi، licord، modena، zarfam و talayeh، در اتاق رشد و شرایط دمایی 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. طولانی ترین طول دوره رشد لاروی روی رقم talayehثبت شد. بیشترین میانگین طول دوره قبل از بلوغ نیز روی رقم talayeh بدست آمد. بین میانگین طول عمر حشرات کامل کرم برگخوار چغندر روی ارقام مختلف کلزا اختلاف معنی دار مشاهده شد (p<0.05). امید به زندگی در زمان ظهور حشرات کامل روی ارقام sarigol، slm، hayula420، rgs، opera، okapi، licord، modena، zarfam و talayeh به ترتیب 29/14، 95/17، 82/14، 74/15، 93/14، 53/24، 04/21، 17/21، 59/21 و 53/22 روز به دست آمد. بیشترین و کمترین مقادیر این پارامتر به ترتیب روی ارقام okapiو hayula420ثبت شد. نرخ ناخالص باروری شب پره روی رقم okapi بیشترین مقدار را ثبت کرد. نرخ ذاتی افزایش جمعیتrm به ترتیب 005/0±205/0، 001/0±298/0، 004/0±238/0، 005/0±270/0، 002/0±247/0، 002/0±288/0، 003/0±254/0، 004/0±210/0، 006/0±243/0 و 005/0±205/0 و نرخ خالص تولید مثل r0 نیز به ترتیب 418/19±79/195، 977/12±50/326، 285/21±68/201، 700/34±05/274، 987/12±88/185، 125/20±48/336، 415/17±67/230، 921/20±93/209، 034/31±25/308 و 285/16±98/148 روی ارقام مذکور بدست آمد. میانگین طولانی ترین و کوتاهترین مدت زمان هر نسل شب پره به ترتیب روی ارقامtalayeh و hayula420 ثبت شد. با توجه به نتایج کسب شده ارقام sarigol، talayeh، modenaو zarfam مقاوم و slm، rgs003 و okapi نیمه حساس و سه رقم opera، licord و hayula420 تحت عنوان ارقام حساس محسوب می شوند.

شاخص های تغذیه ای و ترجیح میزبانی کرم غوزه پنبه helicoverpa armigera (lepidoptera: noctuidae) روی 10 رقم کلزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  الهام چگنی   یعقوب فتحی پور

کرم غوزه پنبه helicoverpa armigera (hübner) یکی از مهم ترین آفات با دامنه میزبانی وسیع می باشد. در این تحقیق، شاخص های تغذیه ای شامل نرخ مصرف نسبی (rcr)، نرخ رشد نسبی (rgr)، کارایی تبدیل غذای خورده شده (eci)، کارایی تبدیل غذای هضم شده (ecd) و همچنین قابلیت تقریبی هضم شوندگی (ad)، ترجیح میزبانی و ترجیح تخم ریزی این آفت بررسی شده است. این مطالعات روی 10 رقم کلزا (brassica napus l.) شامل talaye، opera، licord، modena، slm046، hayula420، zarfam، okapi، rgs003 و sarigol در شرایط آزمایشگاهی با دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی شاخص های تغذیه ای، بیشترین کارایی تبدیل غذای خورده شده و هضم شده در مجموع سنین لاروی به ترتیب 323/12 و 357/32 روی رقم talaye وکمترین مقدار آن به ترتیب 947/5 و 922/6 روی رقم okapi به دست آمد. نتایج حاصل از ترجیح میزبانی نشان داد که لاروها در بیشتر سنین رقم talaye را نسبت به سایر میزبان ها ترجیح می دهند. در آزمایش ترجیح تخم ریزی غیرانتخابی روی ارقام مختلف کلزا توسط حشرات ماده کرم غوزه پنبه در طی 24، 48، 72 و 96 ساعت اختلاف معنی داری مشاهده شد. در آزمایش ترجیح تخم ریزی انتخابی در شرایط آزمایشگاهی و نیمه صحرایی نیز اختلاف معنی داری مشاهده گردید. بیشترین میزان تخم در آزمایش ترجیح تخم ریزی انتخابی تحت شرایط آزمایشگاهی و نیمه صحرایی در کل 4 روز به ترتیب روی رقم opera (33/103 تخم به ازای هر حشره ماده) و zarfam(33/73 تخم به ازای هر حشره ماده) به دست آمد. در هر دو روش آزمایشگاهی و نیمه صحرایی رقم rgs003 نامناسب ترین رقم برای تخم ریزی حشرات کامل کرم غوزه پنبه بود. بر اساس نتایج به دست آمده از شاخص های تغذیه ای، ترجیح میزبانی و ترجیح تخم ریزی ارقام okapi، rgs003 و sarigol جزء ارقام نسبتاً مقاوم و ارقام talaye و opera جزء ارقام حساس برای کرم غوزه پنبه معرفی شدند.

اثرات زیرکشندگی باکتری bacillus thuringiensis روی برخی پارامترهای اکوفیزیولوژیک شب پره helicoverpa armigera و زنبور پارازیتوئید habrobracon hebetor
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  امین صدارتیان جهرمی   یعقوب فتحی پور

اثرات زیرکشندگی بیمارگر(btk) bacillus thuringiensis subsp. kurstaki روی پارامترهای اکوفیزیولوژیک شب پره ی helicoverpa armigera (hübner) و پارامترهای زیستی زنبور پارازیتوئید habrobracon hebetor (say) در شرایط دمایی1±26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد مطالعه قرار گرفت. کمترین (87/31 روز) و بیشترین (17/37 روز) طول دوره ی رشد و نمو مراحل نابالغ لاروهای نئونات تیمار شده ی شب پره ی h. armigera به ترتیب در تیمارهای شاهد و lc25 ثبت شد. باروری حشرات ماده نیز به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفته و کمترین میزان باروری (46/98 تخم) در تیمار lc25 ثبت شد. نرخ تفریخ نیز با افزایش غلظت کاهش یافت و در تیمار lc25 به صفر رسید. علاوه بر لاروهای نئونات تیمار شده، غلظت های مختلف بیمارگر btk پارامترهای زیستی نسل بعد این شب پره را نیز تحت تاثیر قرار دادند. بر همین اساس، کمترین (92/82 نتاج ماده) و بیشترین (13/349 نتاج ماده) مقادیر نرخ خالص تولید مثل (r0) به ترتیب در تیمارهای lc25 و شاهد ثبت شد. کمترین مقادیر نرخ ذاتی (rm) و متناهی (?) افزایش جمعیت نیز در تیمار lc25 ثبت شد (به ترتیب 129/0 و 137/1 بر روز). بیشترین مقادیر شاخص رشد نسبی (rgr) (073/0 میلی گرم/میلی گرم/ روز) در بالاترین غلظت زیرکشنده ی مورد مطالعه (lc25) به دست آمد. شاخص مصرف نسبی (rcr) نیز با افزایش غلظت مورد مطالعه افزایش یافت و بیشترین مقدار آن در تیمار lc25 محاسبه گردید (138/2 میلی گرم/میلی گرم/ روز). علاوه بر پارامترهای زیستی و شاخص های تغذیه ای، فعالیت پروتئازی معده ی میانی در لاروهای سن پنجم شب پره ی h. armigera نیز تحت تاثیر غلظت های زیرکشنده ی بیمارگر btk قرار گرفت. بیشترین میزان فعالیت پروتئازی کل در تیمار شاهد ثبت شد و با افزایش غلظت از میزان فعالیت ویژه ی این آنزیم کاسته شد. فعالیت ویژه ی آنزیم های کیموتریپسین و الاستاز نیز با افزایش غلظت بیمارگر btk کاهش یافت اما تیمارهای مختلف مورد استفاده فعالیت ویژه ی آنزیم تریپسین را تحت تاثیر قرار ندادند. با توجه به اینکه فعالیت ویژه ی آنزیم تریپسین یکی از عوامل ایجاد مقاومت نسبت به بیمارگر bt می باشد، لذا نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر موید پتانسیل شب پره h. armigera در ایجاد مقاومت نسبت به این بیمارگر می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، پارامترهای زیستی زنبور پارازیتوئید h. hebetor نیز تحت تاثیر غلظت های زیرکشنده ی بیمارگر btk قرار گرفت. کمترین (34/12 روز) و بیشترین (11/14 روز) طول مراحل رشد و نمو قبل از بلوغ این پارازیتوئید در تیمار شاهد و lc25 ثبت شد. کمترین میزان باروری این پارازیتوئید در تیمار lc25 ثبت شد (14/41 تخم). نرخ خالص تولید مثل (r0) زنبور پارازیتوئید h. hebetor نیز در تیمارهای مختلف از نظر آماری متفاوت بود و کمترین میزان این پارامتر (68/9 نتاج ماده) در تیمار lc25 ثبت شد. مقادیر محاسبه شده ی نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) نیز در تیمارهای مختلف مورد مطالعه از نظر آماری متفاوت بود و بیشترین میزان این پارامتر در تیمار شاهد به دست آمد (227/0 بر روز). کمترین (121/1 بر روز) و بیشترین (255/1 بر روز) مقادیر نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) زنبور پارازیتوئید h. hebetor نیز به ترتیب در تیمارهای lc25 و شاهد محاسبه شد. بر اساس نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر، توانایی شب پره ی h. armigera در ایجاد مقاومت نسبت به بیمارگر btk و همچنین کاهش پتانسیل تولید مثلی زنبور پارازیتوئید h. hebetor روی لاروهای تیمار شده شب پره ی h. armigera از جمله مواردی است که در برنامه های مدیریت تلفیقی کرم غوزه ی پنبه با استفاده از این عوامل مهار زیستی باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.

تاثیر بذر میزبان های مختلف گیاهی بر دموگرافی، شاخص تغذیه ای و آنزیم های گوارشی کرم غوزه پنبه helicoverpa armigera (lepidoptera: noctuidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  فاطمه باقری   یعقوب فتحی پور

کرم غوزه پنبه، (hübner) helicoverpa armigera یکی از آفات مهم محصولات کشاورزی است. در این تحقیق پارامترهای دموگرافیک، شاخصهای تغذیه ای و فیزیولوژی آنزیم های گوارشی پروتئاز و آمیلاز، h. armigera در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی پنج میزبان مختلف گیاهی شامل نخود (رقم هاشم)، لوبیا چشم بلبلی (رقم مشهد)، سویا (رقم 033)، لوبیا سفید (رقم دهقان) و ذرت (رقم سینگل کراس 704) مورد بررسی قرار گرفت. طولانی ترین دوره رشدی قبل از بلوغ در ماده ها روی میزبان ذرت (95/42 روز) بدست آمد و کوتاه ترین طول این دوره در روی میزبان نخود (98/34 روز) بود. لاروهایی که از میزبان ذرت تغذیه کرده بودند پایین ترین rm (126/0 بر روز) را داشتند. کارایی تبدیل غذای خورده شده (eci) از 5/7 تا 1/20 متغیر بود، کمترین میزان آن روی ذرت مشاهده گردید و بیشترین میزان آن روی میزبان لوبیاچشم بلبلی مشاهده شد. بالاترین مقدار کارایی تبدیل غذای هضم شده (ecd) روی میزبان لوبیاچشم بلبلی ثبت گردید و کمترین مقدار این پارامتر در میزبان ذرت بود. بیش ترین میزان فعالیت پروتئولیتیک کل روی میزبان گیاهی ذرت مشاهده گردید که احتمالاً به دلیل وجود مهار کننده های سرین پروتئاز در این میزبان گیاهی است که منجر به ترشح بیشتر تریپسین و کیموتریپسین در واکنش به مهار سرین پروتئازها شد و کمترین میزان الاستاز در میزبان گیاهی لوبیا چشم بلبلی گزارش شد. کمترین میزان فعالیت آمیلولیتیک در میزبان ذرت بود. نتایج بدست آمده نشان داد که میزبان های مختلف گیاهی می توانند روی پارامترهای دموگرافیک، شاخص های تغذیه ای و فعالیت آنزیم های گوارشی h. armigera اثر بگذارند هم چنین این نتایج مشخص کردند که میزبان گیاهی ذرت دارای مقاومت نسبی به این آفت است.

شناسایی و تنوع گونه ای زنبورهای خانواده megachilidae در شمال مرکزی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  احمد ندیمی   علی اصغر طالبی

زنبورهای گرده افشان با حدود 20000 گونه توصیف شده، مهم ترین گرده افشان های گیاهان گل دار محسوب می شوند. خانواده megachilidae با بیش از 4000 گونه توصیف شده در سرتاسر جهان، سومین خانواده ی بزرگ از زنبورهای گرده افشان است. طی مطالعات و نمونه برداری هایی که در سال های 1388، 1389 و 1390 در استان های شمالی ایران (تهران، البرز، قزوین،گیلان و مازندران) به منظور شناسایی زنبورهای خانواده megachilidae انجام شد، مجموعا 92 گونه متعلق به پنج قبیله و 16 جنس جمع آوری گردید، که از این تعداد دو زیر جنس به نام های rhopaloheriades و liothyrapis و 26 گونه برای اولین بار از ایران گزارش می شوند و یک گونه جدید از جنس anthidium به نام anthidium akanthurum sp. nov. برای اولین بار برای دنیای علم توصیف گردید. به منظور بررسی تنوع گونه ای زنبورهای خانواده megachilidae در مناطق مورد مطالعه از نرم افزار sdr استفاده شد. شاخص های فراوانی، تنوع، یکنواختی و غنای گونه ای و همچنین شاخص شباهت زیستگاه ها برای 52 گونه جمع آوری شده با تله مالیز در 4 استان شمالی ایران (البرز، قزوین، گیلان و مازندران) محاسبه شد. گونه heriades truncorum با فراوانی نسبی (7/75%) و سپس گونه های osmia caerulescens با فراوانی نسبی 7/21% و megachile burdigalensis با فراوانی نسبی 6/14% همگی از استان البرز دارای بیشترین فراوانی در بین گونه ها بودند. بر اساس شاخص های تنوع گونه ای آلفا، مشخص شد که استان های البرز و قزوین تنوع گونه ای بیشتری دارند. بر اساس مقایسه آماری شاخص های یکنواختی بدست آمده از pielo j (all sample)، استان های البرز و قزوین دارای یکنواختی یکسان و استان های گیلان و مازندران نیز از یکنواختی یکسان برخوردارند اما یکنواختی استان های البرز و قزوین از استان گیلان و مازندران بیشتر است. شاخص های هیپ و سیمپسون (e) یکنواختی گونه ها در مناطق مورد مطالعه را یکسان در نظر گرفت. روش ریرفکشن نشان داد که غنای گونه ای استان قزوین از سایر استان ها بیشتر است. شاخص تنوع بتا نشان داد که استان های گیلان و مازندران بیشترین شباهت را به یکدیگر دارند به این معنی که نسبت گونه های مشترک در این دو استان از سایر استان ها بیشتر است و استان های البرز و گیلان کمترین شباهت و در واقع کمترین نسبت گونه های مشترک را در خود جای می دهند.

شناسایی وتنوع گونه ای زنبورهای تخم ریزاره ای (hymenoptera: symphyta) درشمال مرکزی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد خیراندیش کشکویی   علی اصغر طالبی کهدویی

در این مطالعه زنبورهای تخم‏ریز اره ای (hymenoptera: symphyta) در قسمت های شمال مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه برداری از مناطق مختلف با استفاده از تور حشره گیری و تله ی مالیز در طی سال های 1388 تا 1390 انجام گرفت. تله های مالیز در مناطق و ارتفاعات مختلف استان‏های مازندران، تهران-البرز، گیلان و قزوین در سال های 1389 و 1390 نصب شد. شناسایی گونه‏ها بر اساس خصوصیات مرفولوژیک انجام شد و در مجموع از 2800 نمونه ی جمع‏آوری شده که متعلق به 102 گونه، 42 جنس و 7 خانواده می باشند، 11 جنس و 40 گونه برای اولین بار از ایران گزارش شد. هم چنین دو گونه‏ی khayrandish, talebi and blank sp. nov. allantus alborzanus و ametastegia persica khayrandish, talebi and blank sp. nov. به عنوان گونه‏ی جدید توصیف شدند. لیست رکوردها و گونه‏های جدید عبارتند از: خانواده‏ی cephidae، hartigia nr. xanthostoma (eversmann, 1847)، خانواده‏ی megalodontesidae، megalodontes guichardi springate, burckhardt and springate, 2011، خانواده‏ی tenthredinidae، زیرخانواده‏ی allantinae،allantus alborzanus khayrandish, talebi and blank, sp. nov., a. cinctus (linnaeus, 1758), a. cingulatus (scopoli, 1763), ametastegia alabastria (konow, 1898), a. persica khayrandish, talebi and blank, sp. nov., a. tenera (fallen, 1808), athalia armeniaca (zombori, 1978)، زیرخانواده‏ی blennocampinae، eutomostethus luteiventris (klug, 1816), halidamia affinis (fallen, 1807), monophadnoides rubi (harris, 1845)، زیرخانواده‏ی heterarthrinae، caliroa varipes (klug, 1816), fenusella hortulana (klug, 1818), heterarthrus microcephalus (klug, 1818), metalus beckeri (konow, 1904), m. pumilus (klug, 1816)، زیرخانواده‏ی nematinae، amauronematus tunicatus (zaddach, 1883), euura nr. atra (jurine, 1807), hoplocampa crataegi (klug, 1816), nematus lucidus (panzer, 1801), n. incompletus forster, 1854, n. oligospilus forster, 1854, n. scotonotus forster, 1854, n. glaphyropus (dalla torre, 1882), pontania proxima (serville, 1823), pristiphora aphantoneura (forster, 1854), p. pallidiventris (fallen, 1808), p. biscalis (forster, 1854)، زیرخانواده‏ی selandriinae، aneugmenus coronatus (klug, 1818), nesoselandria morio (fabricius, 1781) و زیرخانواده‏ی tenthredininae، aglaostigma aucupariae (klug, 1817), a. langei (konow, 1894), macrophya oedipus benson, 1968, m. postica (brullé, 1832), m. superba tischbein, 1852, rhogogaster genistae benson, 1947, r. viridis (linnaeus, 1758), tenthredo bifasciata muller, 1766, t. marginella fabricius, 1793 tenthredopsis litterata (geoffroy, 1785), t. nigella konow, 1891 می‏باشند. کلید شناسایی برای خانواده ها، جنس ها و گونه‏ها ارایه شده است. برای مشخص کردن تنوع گونه‏ای از نمونه‏های جمع‏آوری شده توسط تله های مالیز استفاده شد. نمونه‏های جمع‏آوری شده با نرم افزار sdr 4 مورد بررسی قرار گرفت و شاخص‏های یکنواختی، غنا و تنوع گونه‏ای نشان داد که استان گیلان با 48 گونه و 824 فرد دارای بیش ترین تنوع گونه‏ای و پس از آن به ترتیب استان مازندران با 34 گونه و 358 فرد، استان‏های تهران-البرز با 19 گونه و 109 فرد و قزوین با 14 گونه و 80 فرد در رده های بعدی قرار گرفتند. هم چنین در بین کل نمونه‏های جمع‏آوری شده به ترتیب گونه‏های cladius pectinicornis با 271 نمونه (76/19%)، ametastegia alabastria با 157 نمونه (45/11%) و allantus didymus با 132 نمونه (63/9%) بیش ترین فراوانی را به خود اختصاص دادند.

دینامیسم جمعیت شته مومی کلمbrevicoryne brassicae روی کلزا در استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  محمدرضا نعمت اللهی   یعقوب فتحی پور

شته مومی کلمbrevicoryne brassicae یک آفت جدی کلزا brassica napus می باشد. تراکم جمعیت شته مومی کلم به طور هفتگی طی دو سال زراعی در مزارع سم پاشی نشده کلزا در استان اصفهان، در دو فاز رشدی گیاه و برای سه گروه بی‏بال‏ها، بالدارها و جمعیت کل تخمین زده شد. در آزمایشگاه برای تخمین جمعیت از تکنیک های گرمادهی و نمونه‎برداری فرعی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس نستد نشان داد که با اعمال یک رویه نمونه‏برداری تصادفی می توان تخمین دقیقی از تراکم جمعیت شته مومی کلم در مزارع کلزا به‏دست آورد. رگرسیون تیلور نشان داد که در هر دو فاز رشدی گیاه توزیع فضایی بی‏بال ها، بالدارها و جمعیت کل به ترتیب تجمعی، تصادفی و تجمعی می باشد. بر اساس شاخص تجمع 1/k و شاخص ازدحام لکه‏ای لوید مشخص شد که جمعیت شته در ابتدای مرحله رزت حالت تجمعی داشته و به تدریج با پیشرفت فصل از میزان تجمع آن کاسته می شود. در این پژوهش تاثیر کمّی فعالیت diaeretiella rapae به عنوان پارازیتویید و pachyneuron spp. به عنوان هیپرپارازیتویید روی میزبان های مربوطه (به ترتیبb. brassicae و d. rapae) بررسی شد. نرخ های پارازیتیسم و هیپرپارازیتیسم بر مبنای پرورش مومیایی ها و پرورش شته‏های زنده پارازیته تخمین زده شد. بر این اساس مشخص شد که d. rapae تطابق فضایی خوبی با شته میزبان دارد، اما به خاطر عدم هم‏زمانی پارازیتویید با میزبان و پایین بودن نسبت پارازیتویید به شته قادر نیست تاثیر قابل ملاحظه‏ای روی جمعیت شته میزبان اعمال کند. برای پیش‏بینی دقیق ظهور تجمعی شته مومی کلم یک مدل به صورت تابعی از روز-درجه ارائه گردید و با داده‏های جداگانه اعتبارسنجی شد. بر اساس معیارهای آماری و زیستی مدل سیگموئید معرفی شده توسط brown and mayer (1988) به خاطر سادگی کاربرد و این که پارامتر b آن به مفهوم روز-درجه لازم برای ظهور 50 درصد جمعیت می‏باشد انتخاب شد. در این پژوهش برخی جنبه‏های زیستی شته مومی کلم با شته سبز هلو myzus persicae تحت شرایط مزرعه‏ای مقایسه گردید. بر این اساس مشخص گردید که نرخ رشد جمعیت هر دو شته با روز-درجه وابستگی زیادی دارد ولی نرخ رشد شته سبز هلو نسبت به شته مومی کلم کمتر است. هم‏چنین بررسی توزیع درون بوته‏ای نشان داد که شته مومی کلم بخش بالایی گیاه را به بخش پایینی آن ترجیح می دهد و این ترجیح برای شته سبز هلو برعکس می‏باشد.

پارامترهای زیستی کنه های شکارگر phytoseiulus persimilis و amblyseius swirskii روی کنه تارتن تغذیه کرده از ارقام مقاوم و حساس رز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  زهرا علی پور   یعقوب فتحی پور

در این پژوهش تأثیر دو رقم حساس (yellow) و مقاوم (roulette) گیاه رز روی پارامتر¬های زیستی کنه تارتن دولکه¬ای tetranychus urticae koch و کنه¬های شکارگر athias-henriot phytoseiulus persimilisو athias-henriot amblyseius swirskii از خانواده phytoseiidae در شرایط آزمایشگاه با دمای 1 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 60 درصد و دوره¬ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از داده¬های مربوط به آزمایش دموگرافی کنه تارتن دولکه¬ای، پارامتر های¬جدول زندگی دو جنسی محاسبه شد. نتایج حاصل از جدول زندگی دو جنسی نشان داد که نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) کنه ¬تارتن دولکه¬ای روی ارقام حساس و مقاوم به ترتیب 205/0 و 143/0 بر روز می¬باشد. مقادیر نرخ خالص تولید¬مثل (r0) روی ارقام حساس و مقاوم به ترتیب 46/26 و 47/11 تخم به ازای هر فرد ثبت شد. مدت زمان طول یک نسل (t) روی ارقام حساس و مقاوم به ترتیب 92/15 و 92/16 روز محاسبه شد. طول دوره¬ی ¬نمو مراحل قبل از بلوغ نیز در ارقام حساس و مقاوم به ترتیب 34/9 و 18/11 روز ثبت شد. پارامتر¬های دموگرافیک و میزان تغذیه کنه¬های شکارگرp. persimilis و a. swirskii روی این دو رقم مورد ارزیابی قرار گرفت. داده¬های به دست آمده با استفاده از جدول زندگی دو جنسی تجزیه شد. بر اساس نتایج به دست آمده نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) شکارگرp. persimilis روی ارقام حساس و مقاوم به ترتیب 217/0 و 163/0 بر روز بود و برای شکارگر a. swirskii نیز به ترتیب 147/0 و 117/0 بر روز محاسبه شد. نرخ خالص تولید مثل (r0) شکارگر p. persimilis در هر دو رقم تفاوت معنی¬داری نداشت. اما در کنه شکارگر a. swirskii در رقم حساس بیشتر از رقم مقاوم بود. مدت زمان طول یک نسل (t) در هر دو شکارگر روی رقم مقاوم بیشتر از رقم حساس به دست آمد. پارامتر¬های ذکر شده روی هر دو رقم در کنه شکارگر p.persimilis بیشتر از کنه شکارگر a. swirskii بود. نرخ شکارگری (c0) در کنه شکارگر p. persimilisدر ارقام حساس و مقاوم بیشتر ازa. swirskii محاسبه شد. نرخ متناهی شکارگری ( ) در کنه شکارگر p. persimilis در ارقام حساس و مقاوم به ترتیب 10/3 و 41/4 به دست آمد و در کنه شکارگر a. swirskii نیز به ترتیب 58/2 و 10/3 ثبت شد. با توجه به نتایج، کارایی کنه¬های شکارگر روی رقم مقاوم بهتر از رقم حساس بود. همچنین با توجه به میزان نرخ متناهی شکارگری، کارایی کنه شکارگر p. persimilis روی ارقام حساس و مقاوم رز بهتر از a. swirskii بود.

ارزیابی مقاومت آنتی بیوزی ارقام مختلف گوجه فرنگی نسبت به helicoverpa armigera (lepidoptera: noctuidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  صدیقه صفورایی پاریزی   یعقوب فتحی پور

چکیده کرم غوزه پنبه (hübner)helicoverpa armigera یکی از آفات مهم با طیف میزبانی وسیع در سراسر جهان است. در این پژوهش مقاومت آنتی بیوزی ده رقم گوجه فرنگی ("primoarly"، ""riogrand، "caljn3"، ""kingstone، "earlyurbana"،"petomech" ،"earlyurbanay" ، ""mobil، "imprial" و "petoearly") نسبت به شب پره h. armigera در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. طول دوره لاروی از 80/17 تا 62/21 روز به ترتیب روی ارقام "riogrand" و "imprial" متغیر بود. لاروهای پرورش یافته روی رقم ""imprial طولانی ترین دوره قبل از بلوغ و لاروهای پرورش یافته روی رقم ""kingstone کوتاه ترین طول این دوره را داشتند. بیشترین طول عمر حشرات ماده و نر به ترتیب روی ارقام "earlyurbanay" (40/14 روز) و ""kingstone (00/15 روز) مشاهده شد. بیشترین بقاء مراحل قبل از بلوغ کرم غوزه پنبه روی رقم ""petomech (00/16 درصد) و کمترین آن روی رقم ""imprial (00/3 درصد) بود. نرخ ناخالص باروری از 55/138 تا 1/758 تخم به ترتیب روی ارقام ""imprial و ""riogrand متغیر بود. کمترین میزان نرخ خالص باروری روی رقم ""imprial (15/2 تخم) و بیشترین میزان آن روی رقم ""petomech (05/92 تخم) ثبت شد. نرخ خالص تولیدمثل (r0) روی رقم "petomech" بیشترین مقدار (32/62 ماده/ماده/نسل) و روی رقم ""imprial کمترین مقدار (90/1 ماده/ماده/نسل) را داشت. کمترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) روی رقم "imprial" (به ترتیب 017/0 و 017/1 بر روز) و بیشترین مقادیر آن روی رقم "petomech" (به ترتیب 133/0 و 142/1 بر روز) مشاهده شد. علاوه بر این، مدت زمان طول یک نسل (t) روی ارقام مختلف از 99/30 تا 72/38 روز محاسبه شد. نتایج حاصل از تجزیه کلاستر بر مبنای پارامترهای دموگرافی کرم غوزه پنبه روی ارقام مختلف گوجه فرنگی نشان داد که در بین ارقام مورد بررسی، ""petomech، "primoearly" و ""riogrand حساسترین ارقام گوجه فرنگی به کرم غوزه پنبه بوده و ارقام " "imprial و "petoearly" جزو ارقام مقاوم به این آفت هستند.

تاثیر کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر ویژگی های زیستی شتهaphis gossypii (hem., aphididae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  محسن رهبر   یعقوب فتحی پور

اثر تیمارهای گوناگون کودهای آلی، زیستی و شیمیایی روی ویژگی های زیستی شته جالیز (aphis gossypii glover) در شرایط آزمایشگاه با دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت 5±60 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل، control، dung، vermicompost، npk، npknb، npkpb و npknbpb بود. افزون بر این اثر این تیمارها روی سطح مواد غذایی گیاه خیار و مقاومت آنتی زنوزی آن نسبت به شته ی جالیز بررسی شد. داده های دموگرافیک شته جالیز با استفاده از روش های جدول زندگی ویژه سنی و سنی-مرحله ی رشدی آنالیز شد. نتایج به دست آمده از جدول زندگی سنی-مرحله ی رشدی نشان داد که نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) روی تیمارها از 4099/0 بر روز روی dung تا 4809/0 بر روز روی npkbp متغیر بوده است. نرخ خالص تولید مثل (r0) بین 65/71 نتاج/فرد در vermicompost تا 25/79 نتاج/فرد در npkbp متغیر بود. مدّت زمان طول یک نسل (t) روی تیمارهایی گفته شده در بالا به ترتیب برابر 23/10، 61/10، 31/10، 94/9، 55/10، 09/9 و 75/9 روز به دست آمد. بیشترین و کمترین اندازه بدن به ترتیب در تیمار vermicompost و control اندازه گیری گردید که طول بدن در این تیمارها به ترتیب برابر 284/1 و 001/1 میلی متر و عرض کپسول سر نیز برابر با 306/0 و 276/0 میلی متر بود. اثر تیمارهای کودی بر سطح عناصر غذایی گیاه خیار نشان داد که npknb دارای بیشترین درصد نیتروژن و dung دارای بیشترین درصد فسفر و پتاسیم بوده است. همچنین بیشترین میزان کلروفیل در تیمار npknbpb اندازه گیری شد. افزون بر این بیشترین و کمترین ترجیح تغذیه ای شته جالیز به ترتیب روی گیاهان خیار تغذیه شده با تیمارهای dung و npknbpb به دست آمد. نتایج به دست آمده و پیچیدگی های روابط غذایی بین خاک، گیاه و شته جالیز نشان دهنده ی نیاز به انجام پژوهش های بیشتر به منظور رسیدن به مرحله ی استفاده کاربردی از تغذیه گیاه به عنوان بخش مهمی از برنامه های مدیریت تلفیقی آفات می باشد.

تاثیر تغذیه از نسبت های مختلف شته و کنه بر دموگرافی کفشدوزک هفت نقطه ای coccinella septempunctata
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1386
  روجا کیان پور   یعقوب فتحی پور

چکیده ندارد.

اثرات کشندگی و زیرکشندگی دو کنه کش روی کنه شکارگر phytoseius plumifer (acari: phytoseiidae در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1386
  نیره حامدی   یعقوب فتحی پور

چکیده ندارد.

ارزیابی مقاومت برخی ارقام و ژنوتیپ های سویا نسبت به کنه تارتن دولکه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  امین صدارتیان جهرمی   یعقوب فتحی پور

چکیده ندارد.

دموگرافی وابسته به دما در کنه ی شکارگر typhlodromus bagdasarjani (acari: phytoseiidae)روی کنه ی تارتن دو لکه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  فاطمه گنجی صفار   کریم کمالی

ضمن بررسی زیست شناسی و میزان تغذیه ی کنه ی شکارگر typhlodromus bagdasarjani wainstein & arutunjan در دماهای مختلف، پارامترهای جدول زندگی، تولیدمثل و رشد جمعیت این کنه با تغذیه از مراحل نابالغ کنه ی تارتن دو لکه ای (tetranychus urticae koch) مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش ها در شش دما (15، 20، 25، 30، 35 و 5/37 درجه ی سلسیوس) با رطوبت نسبی 10±60 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام پذیرفت. با افزایش دما طول دوره های جنینی (تخم)، لارو، پوره ی سن اول، پوره ی سن دوم و همچنین دوره های پیش از تخم ریزی، تخم ریزی و پس از تخم ریزی کاهش پیدا کرد. طول دوره ی زندگی افراد ماده در دمای 15 درجه ی سلسیوس، 83/136 روز بود که با افزایش دما و طی روندی کاهشی در 35 درجه ی سلسیوس به 00/45 روز رسید. میانگین تعداد تخم های بارآور روزانه با بالا رفتن دما افزایش یافت (98/0 تخم در روز در دمای 35 درجه ی سلسیوس). با وجود این، اختلاف معنی داری بین دماهای 25، 30 و 35 درجه مشاهده نشد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) نیز با افزایش دما از 02/0 در 15 درجه تا 19/0 در 35 درجه ی سلسیوس افزایش یافت. بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل (r0) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)به ترتیب مربوط به دماهای 25 و 35 درجه بود. متوسط طول یک نسل (t) در 15 درجه بالاترین مقدار (30/55 روز) را داشت که با افزایش دما تا 35 درجه به 32/12 روز کاهش یافت. همچنین در دمای 35 درجه، کمترین زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt) (71/3 روز) به دست آمد. آستانه ی پایین رشد و نمو و ثابت دمایی با استفاده از مدل خطی معمولی، به ترتیب 20/7 درجه ی سلسیوس و 15/183 روز-درجه محاسبه گردید. این مقادیر برای مدل خطی ikemoto and takai، به ترتیب 20/9 درجه ی سلسیوس و 162 روز-درجه برآورد شد. داده های حاصل از آزمایشات توسط هفت مدل (2 مدل خطی و 5 مدل غیرخطی) برازش داده شد تا مدل برتر انتخاب گردد. مدل sigmoid با 988/0=r2adj و 08/63-=aic بهترین برازش را نشان داده و به عنوان مدل برتر برای شبیه سازی رابطه ی بین رشد و نمو و دما در این کنه ی شکارگر تعیین گردید. نتایج بیانگر رشد و نمو و فعالیت تغذیه ای این شکارگر در دامنه ی وسیعی از دماها می باشد که می توان کارایی مطلوبی از این گونه را در کنترل جمعیت کنه ی تارتن دو لکه ای انتظار داشت.

استفاده از فنولوژی وابسته به دما در تهیه مدل پیش آگاهی کرم سیب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1388
  حسین رنجبر اقدم   یعقوب فتحی پور

شناخت عوامل موثر در رشدونمو کرم سیب cydia pomonella (linnaeus) و به کارگیری این عوامل در مدل های پیش آگاهی، امکان تعیین مناسب ترین زمان اعمال روشهای کنترل و افزایش موفقیت در برنامه های مدیریت آن را فراهم می کند. در این پژوهش نرخ رشدونمو و پارامترهای دموگرافیک کرم سیب در دماهای 10، 14، 20، 25، 27، 30، 33 و 35 درجه سلسیوس بررسی شد. یافته های حاصل وجود رابطه ای غیرخطی بین دما و نرخ رشدونمو را نشان داد. به منظور توصیف روند رشدونمو در دماهای مختلف، تعیین آستانه های پایین و بالای دما و دمای بهینه رشدونمو، 18 مدل غیرخطی ارزیابی شدند. در کنار مدل های غیرخطی، دو مدل خطی نیز برای تعیین نیاز گرمایی مراحل مختلف رشدی کرم سیب و برآورد آستانه پایین دما استفاده شدند. از بین مدل های غیرخطی، مدل پلی نومیال بیشترین برازش را روی مقادیر مشاهده شده نرخ رشدونمو داشت. این مدل ضمن شبیه سازی نزدیک به واقعیت رشدونمو کرم سیب در گستره دمایی 14 تا 33 درجه سلسیوس، دمای بهینه رشدونمو مراحل مختلف نابالغ کرم سیب را از 29/76 تا 30/60 درجه سلسیوس برآورد کرد. آستانه پایین دما برای رشدونمو کرم سیب با استفاده از مدل بریر-1، از 8/68تا 9/64 درجه سلسیوس برای مراحل مختلف رشدی کرم سیب برآورد شد. آستانه بالای دما نیز برای رشدونمو مراحل مختلف نابالغ کرم سیب با استفاده از مدل بریر-2 از 33/39 تا 34/44درجه سلسیوس تخمین زده شد. در بین مدل های خطی مورد بررسی، مدل خطی ایکموتو وتاکائی توانست آستانه پایین دما و نیاز دمایی مراحل مختلف نابالغ کرم سیب را با دقت بیشتری برآورد نماید. بر اساس این مدل نیاز گرمایی مراحل زیستی تخم، لارو، شفیره و کل دوره نابالغ کرم سیب به ترتیب 79/80، 312/60، 232/03 و 615/32 روز-درجه برآورد شد. نرخ بقاء سنی کرم سیب در دماهای مورد مطالعه متفاوت بود. پارامترهای دموگرافیک کرم سیب نیز در دماهای 20، 25، 27 و 30 درجه سلسیوس اختلاف معنی داری داشتند. بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل (r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) به ترتیب 18/28 (نتاج ماده/ماده)، 0/08 (نتاج ماده/ماده/روز) و 1/08در دمای 27 درجه سلسیوس بود. کوتاهترین میانگین طول نسل (t)، 50/33 روز بود که در دمای 30 درجه سلسیوس و کمترین زمان برای دو برابر شدن جمعیت (dt)، 90/8 روز در دمای 27 درجه سلسیوس بدست آمد. همچنین در این تحقیق مدل های غیرخطی به منظور توصیف نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ بقاء و باروری سنی کرم سیب در دماهای مورد بررسی استفاده شد. براساس یافته های آزمایشگاهی به منظور ارائه مدل فنولوژیک برای پیش آگاهی کرم سیب بررسی های صحرایی از سال 1386 تا 1387 در منطقه مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی انجام شد. در این بررسی نوسانات جمعیت هریک از مراحل زیستی کرم سیب از زمان ریزش گلبرگهای سیب تا زمان برداشت محصول بر اساس برنامه نمونه برداری ثبت شد. از سوی دیگر تغییرات دمای محیط نیز در باغ مورد بررسی به طور ساعتی به وسیله دماسنج الکترونیکی در همان دوره زمانی تعیین شد. سپس بر اساس آستانه های دمایی تعیین شده در آزمایشگاه، زمان فیزیولوژیک لازم برای هر یک از مراحل زیستی کرم سیب بر اساس ساعت- درجه و روز- درجه به عنوان مدل فنولوژیک وابسته به دما تعیین شد. این مدل توانست زمان ظهور هر یک از مراحل زیستی آفت را برای اتخاذ تصمیمات لازم در برنامه مدیریت تلفیقی آن پیش بینی کند. از سوی دیگر بررسی های انجام شده فعالیت دو نسل کرم سیب را در منطقه مورد بررسی مشخص کرد.

بیولوژی مقایسه ای شب پره پشت الماسی plutella xylostella روی پنج رقم کلزا در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1386
  نجمه ابراهیمی   عل اصغر طالبی

در طی انجام این پایان نامه به بررسی تاثیر پنج رقم کلزا licord، modena،okapi ، rgsoo3 و regxkobra بر روی بیولوژی ، جدول زندگی، پارامترهای دموگرافیک، پارامترهای رشد جمعیت شب پره پشت الماسی در شرایط آزمایشگاهی پرداخته شد است.برطبق بررسی ها حساس ترین رقم رقم modena بوده است.

بررسی آزمایشگاهی پارامترهای زیستی و نیازهای گرمایی زنبور پارازیتوئیدhabrobracon hebetor و تعیین پارازیتیسم فصلی آن در استان لرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1386
  فرید عبدی بسطامی   یعقوب فتحی پور

ارامترهای مختلف زیستی زنبور پارازیتوئید habrobracon hebetor say (hym.: braconidae)، از جمله طول مراحل مختلف سنی، جدول زندگی، پارامترهای تولیدمثلی، پارامترهای رشد جمعیت و نیاز های گرمایی در شرایط آزمایشگاهی روی لاروهای سن 5 پروانه بید آرد ephestia kuehniella zell. در دمای 28 درجه سانتی گراد با رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی برای سه منطقه چگنی (دو نوع زنبور قهوه ای روشن و زنبورقهوه ای تیره )، گریت و الشتر (زنبور قهوه ای روشن) در استان لرستان تعیین شد. پارازیتیسم فصلی، نوع وابستگی تراکم زنبور پارازیتوئید به لاروهای کرم پیله خوار نخود گونه های helicoverpa armigera (hubner) و h. viriplaca (hufnagel) همراه با الگوی توزیع فضایی لاروهای آفت و زنبور پار.....

دموگرافی و نیازهای دمایی کرم برگخوار چغندر spodoptera exigua (lepidoptera: noctuidae) روی پنج رقم سویا در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  سمیرا فراهانی   علی اصغر طالبی

کرم برگخوار چغندرقند spodoptera exigua (hübner) از آفات مهم با دارای دامنه میزبانی وسیع می باشد.. زیست شناسی آزمایشگاهی، پارامترهای جدول زندگی، جدول تولید مثل و رشد جمعیت s. exigua روی پنج رقم سویا شامل jk، سحر، l17، williams و bp در داخل اتاق رشد و تحت شرایط دمایی 1±25 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. طولانی ترین طول دوره رشد لاروی روی رقم l17 تعیین شد. بیشترین میانگین طول دوره قبل از بلوغ نیز روی رقم l17 محاسبه شد. بین میانگین طول عمر حشرات کامل روی ارقام مختلف سویا تفاوت معنی داری مشاهده شد (p<0.05). امید به زندگی شب پره در زمان ظهور حشرات کامل روی ارقام jk، سحر، l17، williams و bp به ترتیب 45/06، 11/14، 15/81، 19/04و 17/72روز بود. نرخ ناخالص باروری روی رقم williams بیشتر از سایر ارقام بود. نرخ خالص تولیدمثل روی ارقام jk، سحر، l17، williams و bp به ترتیب 6/37±6/58،21/59±3/44،56/39±11/2،42/00±137/0 و 4/09±41/28 (ماده/ ماده/ نسل) عدد بود. نرخ ذاتی افزایش جمعیت، روی ارقام jk، سحر، l17، williams و bp به ترتیب 0/004±0/0006/13738±0/0003/13226±0/0040/11687±0/16798و 0/004±0/12236(ماده/ ماده/ روز) بود. میانگین طولانی ترین و کوتاه ترین مدت زمان هر نسل شب پره به ترتیب روی ارقام l17 و سحر بدست آمد. آزمایشات مربوط به نیازهای دمایی در شش دمای ثابت 15، 20، 25، 30، 35 و 37/5 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±60% و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. کل دوره رشد از تخم تا ظهور حشرات کامل در دماهای ذکر شده به ترتیب 118/25، 57/44، 27/85، 23/90، 20/50و 20/73 بدست آمد. با استفاده از مدل خطی، مشاهده شد که آستانه دمایی پایین برای رشد مراحل تخم، لارو، شفیره و کل دوره رشدی کرم برگخوار چغندرقند به ترتیب 11/09، 11/10، 9/92 و 10/50درجه سلسیوس و ثابت دمایی به ترتیب43/67، 24/70،136/290 و 475/83 درجه-روز تعیین شد. مدل غیرخطی briere-1 و lactin-1 برازش مناسبی با داده های تجربی نشان دادند.