هدف از انجام این تحقیق توسعه مدلی برای مسایل تعیین اندازه انباشته و زمان بندی تولید در سیستم های تک ماشین است که بیش ترین انطباق با واقعیت را نسبت به مدل های پیشین داشته باشد. بدین منظور ابتدا مشخصه های مهم مسایل مربوط بطور مختصر مطرح شده است و مسیله مورد نظر بر اساس آن ها تعریف شده است در ادامه مروری بر ادبیات مسایل تعیین اندازه انباشته و زمان بندی تولید در سیستم های تک ماشین صورت گرفته و پس از تعیین فرضیات در نظر گرفته شدده برای واقعی تر شدن و بهبود کارآیی، برخی از فرضیات موجود ترکیب و فرضیات دیگری نیز بر آن افزوده شده است. علت افزودن زمان ورود غیر صفر در این رساله این است که با در نظر گرفتن تأخیر های قطعی در مدل می توان به جای انتظار برای دریافت مواد اولیه، با مواد موجود اقدام به تولید شود و سایر مواد در حین تولید تحویل سیستم شود در نظر گرفتن ارزش زمانی پول نیز با توجه به بحران های اقتصادی و نرخ تورم بالا بسیار موثر است و نیز علاوه بر امکان پذیر کردن مقایسه جریان های مالی در زمان های مختلف، می توان پرداخت ها را بصورت تدریجی انجام داد و از درآمد حاصل از فروش به این کار اقدام نمود همچنین برای پیشگیری از خرابی ماشین از نگهداری و تعمیرات (نت) پیشگیرانه (سیاست نت دوره ای) استفاده خواهد شد فرضیات دیگر بکار رفته دراین تحقیق، تصادفی بودن تقاضا و وابستگی هزینه ها و زمان های آماده سازی به توالی است. در این رساله، با فرضیات فوق یک مدل ریاضی توسعه داده شده است این مدل غیر خطی مختلط صفر، و یک است. برای بررسی نتایج حاصل از در نظر گرفتن فرضیات فوق به حل مسیله جدید اقدام شده است با توجه به پیچیدگی مسیله، حل بهینه تنها برای ابعاد کوچک وجود دارد لذا برای ابعاد متوسط و بزرگ به روشی فراابتکاری برای حل نیاز است در این تحقیق از الگوریتم ژنتیک ترکیبی استفاده شده است که برای افزایش کارآیی الگوریتم ژنتیک با یک روش جستجوی محلی ترکیب شده است. برای دستیابی به یک جواب خوب در زمان معقول پارامترهای الگوریتم به کمک روش طراحی آزمایشات تعیین شده در انتها نیز جمع بندی نتایج حاصل از پژوهش انجام شده ارایه شده است و زمینه های مطرح برای تحقیقات آتی معرفی شده است

تمرکززدایی از زنجیره¬های تأمین به اعضای زنجیره، اجازه تصمیم¬گیری مستقل را می¬دهد. در این ساختار غیرمتمرکز، ممکن است اعضای زنجیره، قدرت بازارهای متفاوتی داشته باشند که در این¬صورت تصمیمات اعضا، یکدیگر را متأثر میسازد. بنابراین استفاده از مدل¬های پیشرو-پیرو بازی استکلبرگ و یا برنامه¬ریزی دو سطحی بسیار مفید خواهد بود. مسئله تحقیق، براساس زنجیره تأمین بستنی تعریف شده است. زنجیره تأمین مورد بررسی، دو رده¬ای چند محصولی -با محصولات جایگزین و فاسد شدنی است که جایگزینی محصولات لزوماً کامل نبوده و بخشی از محصولات قابل جایگزینی با یکدیگر هستند- و شامل یک تولیدکننده و چندین خرده-فروش رقابتی است. در چنین محیط رقابتی، تصمیماتی چون قیمتگذاری و تبلیغات در جذب مشتری تأثیر بسزایی دارد. این زنجیره، غیرمتمرکز بوده و قدرت تولیدکننده و فروشگاه¬های بزرگ (بعنوان بخشی از خرده¬فروشان) باهم برابر و بیشتر از سایر خردهفروشان است. تولیدکننده مجاز به واردات مواد اولیه از سایر کشورها و صادر کردن محصولات نهایی به دیگر کشورهاست. در چنین شرایطی که با دیگر کشورها دادوستد وجود دارد، به دلیل استفاده از ارز، نرخ ارز اهمیت ویژه¬ای پیدا می¬کند. شرایط اقتصادی کنونی و فشارهای ناشی از تحریم¬ها، تأثیر چشم¬گیری در نوسانات نرخ ارز و هزینه¬های مبادلاتی دارد. ریسک ناشی از این نوسانات منجر به بروز اختلالاتی در زنجیره تأمین می¬شود که تصمیمات اعضای زنجیره را متأثر می¬سازد. در این تحقیق، یک زنجیره تأمین رقابتی در نظر گرفته خواهد شد که اعضای آن دارای قدرت-های متفاوتی هستند. این زنجیره به دلیل مبادلات خارجی، در معرض اختلال ناشی از نوسانات نرخ ارز قرار دارد. هدف مسئله، تعیین سیاست قیمت¬گذاری و تبلیغات برای هریک از رده¬های زنجیره غیرمتمرکز است. برای دستیابی به این هدف، این مسئله، بصورت یک مدل دو سطحی غیر قطعی مدل خواهد شد. برای مواجهه با عدم قطعیت، از مدل مبتنی بر سناریو استفاده خواهد شد. از آنجایی¬که اثبات می¬شود مسئله تحقیق، یک مسئله np-hard است، یک الگوریتم ابتکاری برای حل آن پیشنهاد خواهد شد. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، حد بالایی با استفاده از ساده-سازی مدل یک سطحی شده از طریق فضای شدنی تعریفی، پیشنهاد خواهد شد. نتایج مقایسه حاکی از برتری نسبی الگوریتم پیشنهادی است. نتایج بیان می¬کند که در بازارهای با مقیاس بزرگ¬تر، اجزای زنجیره با صرف هزینه بیشتر برای تبلیغات، مشتریان بیشتری جذب خواهند کرد. در این¬صورت، حتی در صورت افزایش قیمت نیز می¬توانند میزان فروش و در نتیجه سود خود را افزایش دهند. همچنین، هرچه مشتریان حساسیت بیشتری نسبت به قیمت داشته باشند، اجزا برای افزایش سود خود باید قیمت¬های خود را کاهش داده و هزینه بیشتری صرف تبلیغات کننده تا میزان فروش خود را افزایش دهند. در مواجهه با نوسان نرخ ارز و هزینه¬های تأمین، هرچه این هزینه افزایش داشته باشد، چون قیمت¬تمام شده افزایش می¬یابد، قیمت عمده¬فروشی و در نتیجه خرده¬فروشی افزایش پیدا می¬کند. حتی صرف هزینه بیشتر برای تبلیغات نیز نمی¬تواند کاهش فروش را جبران کند. در چنین شرایطی سود تمام اعضا با کاهش روبرو خواهد بود.