نام پژوهشگر: سعید کاویانی جبلی
مومنه محمدی سعید کاویانی جبلی
چکیده استفاده از داروهایی با توان القای تولید هموگلوبین جنینی به عنوان راه کار درمانی نوین در درمان ? – هموگلوبینوپاتی ها بویژه ? – تالاسمی و بیماری داسی شکل (scd) مورد توجه قرار می گیرد. داروهای القا کننده بیان ژن ? گلوبین شامل هیدروکسی اوره، داروهای مهارکننده آنزیم هیستون داستیلاز (hdac inhibitors) مانند سدیم بوتیرات و آزاسیتیدین و دسی تابین، و همینطور داروهای تعدیل کننده سیستم ایمنی مانند پمالیدوماید و لنالیدوماید و تالیدوماید می توانند سبب کاهش تجمع زنجیره های ? گلوبین اضافی در پیش سازهای اریتروئیدی و بهبود وضعیت عدم تعادل نسبت زنجیره های آلفایی به زنجیره های غیر آلفایی گردند. در این مطالعه بررسی اثر دو داروی تالیدوماید وسدیم بوتیرات به صورت مجزا و ترکیبی روی القای بیان هموگلوبین جنینی در سلول های پیش ساز اریتروئیدی مشتق از سلول های cd133+ در in vitro انجام گرفت. آنالیز نتایج فلوسیتومتری نشان داد حدود 95% از سلول های تخلیص شده، cd133+ بودند. نتایج حاصل از real-time pcr نیز حاکی از افزایش سطح mrna ژن ? گلوبین در گروه های سلولی تیمار شده با غلظت های مختلف از تالیدوماید، سدیم بوتیرات و ترکیب دارویی تالیدوماید/سدیم بوتیرات در مقایسه با گروه کنترل می باشد. همچنین نتایج حاصل از real-time pcr نشاندهنده افزایش سطح mrna ژن ? و ? گلوبین در گروه های سلولی تیمار شده با غلظت های مختلف از تالیدوماید، سدیم بوتیرات و ترکیب دارویی تالیدوماید/سدیم بوتیرات به میزان در مقایسه با گروه کنترل می باشد (p< 0.05).
فاطمه پرهیزکار امیر آتشی
زمینه و هدف: یک مسیر حیاتی که در لانه گزینی و حفظ و نگهداری سلول های بنیادی خونساز در داخل مغزاستخوان نقش دارد، اتصال sdf-1/cxcr4 است که در بدن sdf-1 یک ماده جاذب شیمیایی قوی برای سلول های cd34+cd38- مغزاستخوان از جمله سلول های بنیادی خونساز بیان کننده cxcr4، است. sdf-1 به طور وسیعی توسط اندوتلیوم مغزاستخوان انسان، سلول های رتیکولار، سلول های استئوبلاست اندوستئال و سلول های بنیادی مزانشیمی بیان می شود. نوروترنسمیترها به طور مستقیم به عنوان یک ماده جاذب شیمیایی برای hspcs می باشند و تیمار با نوراپی نفرین باعث موبیلیزاسیون سلول های بنیادی خونساز می شود. در این تحقیق اثرات داروی ایزوپروترنول به عنوان آگونیست بتاآدرنرژیک بر روی بیان ژن sdf-1 و همچنین وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن آن، به جهت شناخت مکانیسم های تنظیمی بیان این ژن، در سلول های بنیادی مزانشیمی مغزاستخوان برای اولین بار مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه، سلول های بنیادی مزانشیمی از نمونه مغزاستخوان انسان جداسازی و در محیط dmem حاوی 15% fbs تا پاساژ سوم کشت داده شد. سپس سلول ها تحت تیمار 100 میکرومول ایزوپروترنول برای 12 و 48 ساعت قرار گرفتند. rna با استفاده از rnxtm(plus) استخراج شد و سنتز cdna انجام گرفت. بعد از rt-pcr، اندازه گیری کمی با استفاده از روش qrt-pcr بوسیله abi step one انجام شد. وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن sdf-1 نیز، با روش msp مورد ارزیابی قرار گرفت و با نرم افزار totallab آنالیز شد. نتایج و یافته ها: بیان ژن sdf-1 تحت تیمار با داروی ایزوپروترنول در ساعات 12 و 48 در مقایسه با کنترل به ترتیب 0/40±7/63و 0/15± 0/66 برابر شد که این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار بود (p<0.05). وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن sdf-1 در 12 و 48 ساعت پس از تیمار با ایزوپروترنول افزایش داشت. نتیجه گیری: افزایش و کاهش در بیان ژن sdf-1 در سلول های بنیادی مزانشیمی انسانی تیمار شده با داروی ایزوپروترنول، با مطالعات گذشته بر روی سایر سلول های استرومال مغزاستخوان همراستا می باشد. در این مطالعه به طور واضح اهمیت نقش افزایش متیلاسیون پروموتر ژن sdf-1 و متعاقب آن کاهش بیان ژن sdf-1 ، به عنوان کلیدی در جهت موبیلیزاسیون سلول های بنیادی خونساز بوسیله عملکرد سیستم عصبی نشان می دهد.
هما زمانی سعید کاویانی جبلی
زمینه و هدف: تا کنون در مطالعات مختلفی به بررسی موبیلیزاسیون سلول های بنیادی خونساز به منظور پیوند و اهمیت سیگنال های بتا آدرنرژیکی در القای این فرآیند، پرداخته شده است. با این وجود، اطلاعات کمی درباره نحوه اثر سیگنال های بتا آدرنرژیکی در موبیلیزاسیون سلول های بنیادی خونساز ، موجود است. sdf-1 در موبیلیزاسیون سلول های بنیادی خونساز، نقش کلیدی ایفا می کند. این کموکاین توسط سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان، بیان داشته و مشخص شده که mir-886-3p نیز در تنظیم بیان sdf-1 در سلول های مذکور، موثر است. در این تحقیق میزان بیان کمی sdf-1 و mir-886-3p و هم چنین وضعیت متیلاسیون پروموتور ژن mir-886-3p، به جهت شناخت مکانیسم های تنظیمی بیان این mir، در طی تیمار سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان با استفاده از داروی ایزوپروترنول (آگونیست بتا آدرنرژیکی)، مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه، سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان جداسازی و کشت شده و تحت تیمار با 100میکرومول ایزوپروترنول قرار گرفتند. استخراج rna تام و dna، در ساعات 2، 12، 36 و 48 تیمار و هم چنین از سلول های بنیادی مزانشیمی تیمار نشده به عنوان کنترل، انجام گرفت. سپس cdna ساخته شد و بیان کمی sdf-1 و mir-886-3p با روش quantitative real time pcrسنجیده شد.وضعیت متیلاسیون پروموتور ژنmir-886-3p نیز، با روش msp مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و یافته ها: بیان ژن sdf-1 در ساعات 12 تیمار افزایش و در ساعت 48 کاهش داشت و این تغییرات در ساعت 12 به لحاظ آماری معنی دار بود (p<0.05).بیان mir-886-3p در ساعات 2، 12، 36 و 48 تیمار افزایش داشت که در تمامی ساعات تیمار، این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار بود (p<0.05). پروموتور ژنmir-886-3p نیز پیش از تیمار، وضعیت متیله و پس از تیمار (در ساعات 2، 12، 36 و 48) وضعیت متیلاسیون نسبی و تغییر تدریجی از وضعیت متیله به غیر متیله را نشان داد. نتیجه گیری: بیان mir-886-3pدر سلول های بنیادی مزانشیمی انسان، به دنبال تیمار با ایزوپروترنول افزایش یافته و از متیلاسیون پروموتور ژن آن نیز به عنوان یک مکانیسم تنظیم بیان ژن، کاسته می شود و در ادامه mir-886-3p با هدف گیری sdf-1 و اثر مهاری بر آن، بیان این کموکاین را در سلول های مذکور کاهش داده و هماهنگ با مطالعات قبلی، می تواند به موبیلیزاسیون hsc ها به خون محیطی منجر شود. واژه های کلیدی: سلول های بنیادی مزانشیمی، sdf-1،mir-886-3p ، متیلاسیون، ایزوپروترنول
سیما تقی زاده بروجنی سعید کاویانی جبلی
mir-125b, mir-9 ,mir-22 میکروrnaهایی هستند که در ایجاد سرطان رده های هماتوپوئیتیک نقش دارند و انتقال این میکروrnaها در پیشرفت سرطان میتواند نقش مهمی داشته باشد. از آنجایی که ارتباطات و انتقالات بین سلولی بوسیله میکرووزیکل ها انجام می شود حضور این میکروrnaها در میکرووزیکل های مشتق از رده های سلولی سرطانی jurkat و nb4 می تواند به ما در دریافت نحوه انتقال این میکروrnaها کمک کند و همچنین بعنوان یکی از راههایی که میتواند در درمان و پیشگیری از پیشرفت سرطان مفید باشد مورد توجه قرار گیرد.