نام پژوهشگر: علیرضا جعفری زند
زهرا سرحدی علیرضا جعفری زند
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): به طور کلی پژوهش در برگیرنده بررسی نقوش انسانی برروی مهر های دوره ساسانی ومقایسه آن ها با نقوش برجسته های این دوره می باشد.هدف از طرح این موضوع ، بررسینقوش انسانی برروی مهرهای دوره ساسانی از لحاظ فنی، هنری و ابعاد آنها، ارتباط بین حکاکان مهرها وحجاران نقش برجسته می باشد. همچنین از جهات موضوعی وتزئینات به کاررفته در آن دو، قابل بحث وگفتگومی باشند .برای رسیدن به این اطلاعات در هشت فصل به شرح ذیل ارائه گردیده است. فصل اول:کلیات فصل دوم :به جغرافیای تاریخی و تاریخ سیاسی روزگار ساسانیان پرداخته شده است . فصل سوم:مروری برمهر وکاربرد آن اختصاص دارد. فصل چهارم:روش های بدیع در ساخت مهرهای ساسانی شرح داده شده است. فصل پنجم:مهرهابراساس جنس ونوع نقش انسانی برروی آنها(زن یا مرد) تقسیم بندی شده اند. فصل ششم: بررسی ومطالعه نقوش برجسته های صخره ای . فصل هفتم:مهرهای کتیبه داربراساس کاربرد آنها توسط اقشار جامعه تقسیم بندی شده است. فصل هشتم: نقش برجسته ها با مهرها شده ونتایج آن بیان گردیده است. در پایان این نتیجه حاصل گشت که،نقش مهرهاو نقش برجسته های ساسانی از لحاظ شیوه آرایش مو،نشان دادن افراد از نیم رخ ونقش جواهرات اشخاص، لباس وکلاه آنها وموضوعات صحنه شباهت های بسیاری با یکدیگر دارند که به احتمالا می تواندبیانگرآن باشد که، حجاران وحکاکان این دوره با یکدیگرتبادل نظر داشته اندویااز یک قرار دادویامکتب خاص پیروی می کرده اند. امید است این پژوهش وبررسی صورت گرفته راهگشایی در شناخت بیشتر نقوش انسانی در هنر ساسانی باشد.
الهه اکبرپور ارسنجانی علیرضا جعفری زند
در پژوهش پیش رو ??? عدد قطعه گچبری دوره ساسانی که از نقاط مختلف ایران بدست آمده است؛ مورد مطالعه، تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ و با ?0? عدد از گچبری های قرون اولیه اسلامی محدوده جغرافیایی کنونی ایران مقایسه شد. در نهایت هدف از این جستار، گردآوری و تحلیل تمامی اطلاعات کلی و جزئی موجود برای نشان دادن تداوم هنر گچبری ساسانی در اوایل دوران اسلامی بود؛ که با روش کتابخانه ای به مقایسه اطلاعات بدست آمده از کلیه منابع، در غایت مجموعه ای کامل و جامع از تداوم هنر گچبری ساسانی در اوایل دوران اسلامی را به تصویر کشید. این پژوهش در شش فصل به شرح ذیل تنظیم گردیده است. فصل اول: کلیات فصل دوم: به تاریخ، جغرافیا، هنرو معماری دوره ساسانیان اختصاص دارد. فصل سوم: پیشینه هنر گچبری و جایگاه این هنر در دوره ساسانی بیان شده است. فصل چهارم: گچبری های دوره ساسانی بر اساس موتیف های بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. فصل پنجم:گچبری های اوایل دوره اسلامی مطالعه شده است. فصل ششم: به بررسی موتیف های مشترک در دوران ساسانی و اسلامی پرداخته شده است. و در پایان نتایج حاصله از مطالعه گچبری ها بیان خواهد شد. امید است این پژوهش و بررسی صورت گرفته، راهگشای شناخت هنر گچبری و سیر تکاملی آن در هنر ایران زمین باشد.
مریم اسماعیلی علیرضا جعفری زند
بررسی منطقه ی طسوج کوار با مجوز شماره 8554/133-912 مورخ 23/11/1391 با هدف گونه شناسی سفال های این منطقه در طول دوران ساسانی و دوره های اسلامی انجام شد. مطالعه ی آن ها با اهداف شناخت و طبقه بندی سفال منطقه بر اساس شکل، رنگ، تزیینات و تکنیک ساخت؛ توصیف، و تفکیک سفال های دوره ی تاریخی و دوره ی اسلامی انجام شده است. در این راستا سفال دوره های مختلف با سفال های مناطق همجوار و هم دوره مورد گاهنگاری و مطالعه قرار گرفت. سفال های دوره ی ساسانی تقریبا در اغلب محوطه ها یافت شد؛ اما بخش عمده ی این سفال ها از محوطه ی شبکه بندی شده ی تل سرخ طسوج به دست آمد؛ آنها قطعاتی از لبه، بدنه، کف سفال را تشکیل می دهند. خمیره ی سفال ها به رنگ خاکستری، صورتی، قرمز روشن، قهوه ای روشن و از شن ریز، متوسط و گاهی درشت و در مواردی از مواد گیاهی به عنوان شاموت استفاده شده است. سفال ها در حرارت مناسب پخته شده و تعداد بسیار اندکی از آنها حرارت کمتری دیده اند و اغلب چرخ ساز هستند. تزیینات به کار رفته بر سطح سفال ها شامل نقوش؛ کنده مواج، خطوط افقی و عمودی موازی، نقوش افزوده و برجسته است. سفالگری این محوطه ها با اندکی تفاوت و شباهت هایی با دیگر مناطق فارس مانند پاسارگاد، قصر ابونصر، بوشهر، فیروزآباد و تخت جمشید ... است و احتمالاً از آنها تاثیر پذیرفته است. سفال های دوره ی اسلامی نیز از چندین محوطه به دست آمد که شامل سفال لعاب دار و بدون لعاب است و شامل قسمت هایی از لبه، کف و بدنه ظروف هستند؛سفال ها چرخ ساز بوده و خمیره اغلب آنها به رنگ صورتی است. شاموت سفال ها را شن نرم، ریز و متوسط تشکیل می دهد و در حرارت مناسبی پخته شده و بافت محکمی دارند. لعاب ها به رنگ سبز، آبی و سفید است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است و سپس یافته های سطحی محوطه ها با مناطق همجوار مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل و گاهنگاری قرار گرفت.
روح الله قلی نژاد علیرضا جعفری زند
در محوطه باز طاق بستان کرمانشاه تعداد14 سرستون در اندازه های متفاوت وجود دارند که در ادامه روند مطالعات باستان شناسی محوطه طاق بستان بارها مورد اشاره پژوهشگران قرار گرفته اند نحوه گرد آوری سرستون ها هم به مرور زمان و به شکل های مختلف انجام شده است. این سرستونها در محدوده بیستون، روستای قلعه کهنه، روستای وندرنی در نزدیکی کامیاران و همچنین در محوطه مسجد جامع شهر کرمانشاه خصوصا در سالهای اخیر و بعد از بازسازی و خاکبرداری از صحن مسجد در دهه 80 کشف شده اند. این سرستونها را می توان از نظر شکل و ظاهر هندسی، متاثر از سرستونهای کرنتی با قاعده گرد و سطح چهار گوش دانست و از لحاظ ابعاد به دو گروه در اندازه های بزرگ و کوچک تقسیم نمود، که بیانگر کارکرد مختلف آنها در بناهایی که احتمالا با اندازه های متفاوت است . بر حسب مدارک و شواهد احتمالا سرستونهای بزرگتر مربوط به کاخ ناتمام ساسانی در بیستون است که ظاهرا هرگز ساخت آن به پایان نرسید. از چهار سطح قابل رویت این سرستونها دو سطح دارای نقوش انسانی و دو سطح دیگر، دارای نقوش گل و بوته و طرحهای اسلیمی است ظاهرا نحوه چیدمان آنها به صورت سه گانه بوده است تا صحنه ای را مجسم سازد که شاید حاوی این روایت بوده: پادشاه ساسانی در حال تاج ستانی از پیکره موسوم به اهورامزدا و آناهیتا می باشد، در حالی که سطوح نقش گل و بوته در زاویه دیگر قرار میگیرند و این روند در دو سوی سرستونها تکرار میگردد. میدانیم موضوع تاج ستانی پادشاه ساسانی از اهورمزدا و آناهیتا یکی از نقوش سیاسی و سمبلیک در تمام این دوره می باشد، که به علت بحران مشروعیت همواره مورد تایید و تاکید هنرمندان درباری دوره ساسانی بوده است. از نظر سبک و ویژگهای هنری و بازشناسی نقش پادشاه بر حسب ویژگیهای اختصاصی هر پادشاه در دوره ساسانی مطالعه تطبیقی انجام شده و این سرستونها بیشترین انطباق با سکه ها و دیگر مدارک مربوط به خسرو پرویز از شاهان اواخر دوره ساسانی را دارند. ضمنا نمونه سنگ سرستون ها مورد آزمایش قرار گرفت و معدن این سنگ ها شناسایی گردید و نشان داد که سرستون ها تولید محلی است.
مهرزاد میرزایی علیرضا جعفری زند
چکیده در این پایان نامه سعی برآن است تا ارتباطات فرهنگی وروابط تجاری دردوران آغاز نگارش درمنطقه جنوب شرق ایران با مرکزیت تپه یحیی بررسی وتاثیرات متقابل از حوزه فرهنگی جنوب غرب(شوش) که به نوعی گهواره شکل گیری این دوران می باشد،مورد مطالعه قرار گیرد. ازاین رو درابتدا پس از توضیح وتشریح مفهوم آغاز نگارش، به مطالعه شاخص های آن می پردازیم ونوع گسترش وشیوه بکارگیری این ادوات وشواهد باستانی را مورد پژوهش قرار می دهیم. آنچه مسلم است آغاز نگارش یک پدیده آنی نبوده وطی دوران شهرنشینی به تکامل رسیده درمیانه هزاره چهارم پ.م به اوج خود رسیده. شواهد رشد ونمو این پدیده ابتدا در حوزه فرهنگی جنوب غربی پیگیری که درابتدا بی شک درتعامل با میان رودان نیز می باشد وسپس به دیگر نقاط فلات ایران راه می یابد. ونهایتاً اواخر هزاره چهارم- اوایل هزاره سوم پ.م تحت عنوان دوره فرهنگی آغاز ایلامی با مرکزیت تل ملیان درارتفاعات زاگرس به اوج شکوفایی رسیده است. کلمات کلیدی:آغاز نگارش، شهرنشینی، میان رودان. ?
حامد مولایی کردشولی علیرضا جعفری زند
علیرغم مطالعات، کاوش ها و بررسی های فراگیر باستان شناسی در فارس، تاریخچه ی شهرستان اقلید همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد. کمبود بررسی های منظم باستان شناسی موجب شده است تا هیچگونه اطلاعاتی از استقرار و سکونت گاه های ادوار مختلف فرهنگی و ساختار های اقتصادی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی این منطقه در اختیار نداشته باشیم. شهرستان اقلید منطقه ای کوهستانی و سردسیر با وسعت 7172 کیلومتر مربع در شمال استان فارس واقع شده است و محوطه باستانی تل گردو ها که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته، با طول جغرافیایی052°49.440e وعرض جغرافیایی 30°45.397n و ارتفاع 2726 متری از سطح دریا واقع شده و در بخش مرکزی، فاصله حدودا 20 کیلومتری جنوب شرق شهر اقلید، در منطقه بصیران قرار دارد. بررسی روشمند تل گردو ها با توجه به موقعیت جغرافیایی و تاریخی، برای پاسخ به سوالاتی که در این زمینه وجود داشت انجام گرفت. منطقه مورد مطالعه چند دوره ی فرهنگی را در شامل می گردد؟ یکی دیگر از مواردمورد بررسی، ارتباط این منطقه با مناطق همجوار بود. بررسی و شناسایی تل گردوها از این نظر که تا کنون هیچ گونه مطالعات علمی باستان شناختی در این منطقه صورت نگرفته است ضروری می نمود، زیرا تل گردوها به علت حفاری های غیر مجاز بشدت درحال تخریب است. بنابراین انجام یک پژوهش میدانی در جهت بررسی روشمند تل گردوها برای مطالعه بر روی سفال-های آن انجام شد. از لحاظ گونه شناسی و طبقه بندی داده های سطح تپه که به کسب کردن اطلاعات بیشتری و مقایسه با دیگر محوطه های همزمان در استان فارس منجر می شود،حایز اهمیت است. پس از تهیه نقشه توپوگرافی از تل گردوها مربعات 5*5 شبکه بندی و داده های فرهنگی از تمام مربعات جمع آوری و مطالعه شد. پس از آن محیط اطراف و راه های ارتباطی منطقه شناسایی شد.کشف شواهدی از وجود استقرار دوران متاخر هخامنشی، فراهخامنشی، ساسانی و اوایل اسلام از نتایج این بررسی است.