نام پژوهشگر: داوود مختاری

بررسی عوامل توسعه و تحول کارست در منطقه اورامانات (مطالعه موردی:رودخانه سیروان تا گردنه ته ته)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1392
  صیاد رشیدی   شهرام روستایی

فرآیند و نتیجه کارستی شدن ایجاد ژئومورفولوژی ویژه ای است که مناطق کارستی را از نواحی غیرکارستی جدا می کند. پدیده های ژئومورفولوژی ناشی از کارستی شدن سنگ ها در سطح و زیر سطح، کلیدی برای درک تکامل کارست در یک منطقه می باشند. میان ژئومورفولوژی کارست وتحول و تکامل آن ارتباط نزدیکی وجود دارد، به-طوری که فراوانی و گسترش پدیده ها ی ژئومورفولوژی کارست نشان دهنده ی گسترش کارست در ناحیه می باشد. به عبارت دیگر می توان گفت که وجود و یا عدم وجود هریک از اشکال کارستی در یک منطقه می تواند راهنمایی برای شناخت بهتر و بیشتر سیستم کارستی منطقه باشد به عنوان مثال؛ پولیه ها، نماد نواحی کارستی هستند که حضور آنها می تواند بیانگر گسترش کارست کامل در یک منطقه باشد و بالعکس. در این پژوهش، عوامل ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی و عوامل آب و هوائی در توسعه و تکامل اشکال کارستی ناهمواریهای منطقه اورامانات (از رودخانه سیروان تا گردنه ته ته) در استان کرمانشاه مورد بررسی قرار می گیرند. داده های اصلی این تحقیق شامل: نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و داده های آب و هوائی می باشند. در مطالعه موجود 8 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل، فروچاله ها ( دولین، شفت ها ) به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته اند. در ابتدا معیارها و عوامل کیفی و کمی شناسایی گردید، سپس با انجام کارهای میدانی این عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی تجزیه وتحلیل شدند. به منظور نتیجه گیری بهتر، منطقه از لحاظ توسعه وتحول به پنج طبقه تقسیم شد. تلفیق لایه های اطلاعاتی، نقش موثر اقلیم به ویژه بارش را در فرآیند توسعه یافتگی کارست نشان می دهد. مناطق با توسعه یافتگی بسیار زیاد، 26.55 کیلومتر مربع یا به عبارتی 16.8 درصد مساحت حوضه را به خود اختصاص داده است.

شناسایی و تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم با تاکید بر اشکال ژئومورفولوژیکی در شهرستان کازرون
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1390
  خدیجه صمیمی پور   امیر صفاری

چکیده اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایش های نسبتاً جدید در ارائه جاذبه های گردشگری است که به معرفی چشم اندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آن ها می پردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراث های طبیعی، دارا بودن پدید ه های جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگی های متنوع اقلیمی و چشم اندازهای جالب اکولوژیک، همچنین ویژگی های محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های مناسبی است، معرفی ژئومورفوسایت های شهرستان کازرون و ارائه صورت وضعیت توان های اکوتوریسمی آن ها و این که مکان های معرفی شده قابلیت طرح به عنوان مکان توریستی ژئومورفولوژیکی را دارند از اهداف اصلی این پژوهش می باشد.بر اساس روش پرالونگ میزان توانمندی گردشگری یک ژئومورفوسایت از چهار جهت (زیبایی ظاهری،علمی،فرهنگی– تاریخی و اجتماعی_اقتصادی)قابل بررسی است.ارزش این مکان هاعمدتاً به دلیل بالابودن ارزش علمی آن هاست. دشواری دسترسی، دوری از مراکز جمعیتی، عدم معرفی توانمندی های منطقه، نوع نگرش مردم به گردشگری و نحوه گذران اوقات فراغت، مهم ترین عوامل موثر در کاهش مجموع ارزش های محاسبه شده هستند. نتایج حاصل از رتبه بندی ژئومورفوسایت ها نشان می دهد که دشت شاپور به علت ارزش تاریخی و باستانشناسی و چشم انداز زیبا، با اهمیت ترین ژئومورفوسایت منطقه می باشد. پس از تهیه نقشه پهنه بندی اکوتوریسمی منطقه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، اکثرژئومورفوسایت های مورد مطالعه در پهنه هایی با جذابیت بالا قرار گرفتند و نشانگر این است که مکان های طرح شده قابلیت طرح به عنوان یک مکان توریستی ژئومورفولوژیک را دارند و می توان آن ها را جزو منابع طبیعی و گردشگری منطقه به شمار آورد.

ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی حوضه آبریز اوجان چای وسعید آباد چای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1392
  مریم صدوقی متنق   داوود مختاری

گردشگری به عنوان یکی از سریع ترین بخش های اقتصادی در حال رشد است. کشورهای پیشرو در این بعد از فعالیت های اقتصادی، سالانه سهم عمده ای از درآمد های ناشی از ورود گردشگران را به خود اختصاص می دهند. از این رو توسعه صنعت توریسم در دهه های اخیر سبب شده است تا توجه متخصصین به جنبه های مختلف آن معطوف گردد. یکی از این جنبه ها طرح رابطه مسائل ژئومورفولوژیک با توریسم می باشد. مکان های ژئومورفولوژیک به عنوان چشم اندازها و فرایندهای ژئومورفولوژیکی می باشند که دارای ارزش های علمی و زیبا شناسی، اقتصادی – اجتماعی، فرهنگی- تاریخی بوده و به واسطه ادراک انسان از عوامل زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی، اجتماعی و تاریخی، تعریف می شوند. این مکان ها، به دلیل بهره وری انسان از جذابیت های علمی، زیبایی ظاهری آنها، ارزش های اقتصادی و فرهنگی به عنوان اجزا عیار گردشگری، جز منابع توریستی و طبیعی به حساب می آیند. در پژوهش حاضر از روش پرالونگ برای ارزیابی عیار گردشگری و عیار بهره وری مکان های ژئومورفولوژیکی با هدف شناسایی پتانسیل های ژئوتوریستی حوضه اوجان چای و سعیدآباد چای استفاده شده است. این ارزیابی براساس معیارهای علمی، زیبایی ظاهری، اقتصادی و فرهنگی و میزان و کیفیت بهره وری از این ویژگی ها صورت گرفته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که ارزش علمی و زیبا شناسی مکان های ژئومورفولوژیک منطقه نسبت به معیارهای اقتصادی و فرهنگی امتیاز بالاتری دارند و شدت بهره وری(کم، متوسط، زیاد) این مکان ها نیز پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. وجود چنین وضعیتی بیانگر ناشناخته ماندن این اماکن، ضعف مدیریتی سازمان های ذیربط و ناکافی بودن سطح دانش آن ها در مورد چنین جاذبه هایی و نبود امکانات و زیر ساخت های مناسب جهت استفاده گردشگران می باشد که همین امر در کند بودن روند توسعه توریسم و ژئوتوریسم منطقه موثر می باشد.

ارزیابی اثرات تغییرات کاربری/ پوشش اراضی بر تغییر رواناب حوض? آبریز «اوجان چای» با پردازش تصاویر ماهواره ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1394
  خلیل خداانصاف   ------- --------

چکیده: برنامه ریزی منابع آب مستلزم شناخت سهم رواناب و اتخاذ تدابیر مناسب جهت ذخیره سازی و تنظیم جریانات خروجی از زیر حوضه های آبریز است. از سوی دیگر تغییر کاربری اراضی در یک حوضه آبریز می تواند تأثیر قابل توجهی بر چرخه هیدرولوژی و درنتیجه منابع آب حوضه داشته باشد. ازاین رو، شناخت آثار تغییر کاربری اراضی بر پاسخ های هیدرولوژی حوضه های آبریز راه گشای تعیین استراتژی مناسب در توسعه پایدار منابع آب می باشد. در این پژوهش، به منظور بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین بر رواناب حوض? آبریز« اوجان چای» در باز? زمانی سی ساله (1984 تا 2014)، پس از تهی? سری تصاویر ماهوار? لندست مربوط به سال های 1984، 1993، 2004 و2014 در مرحل? پیش پردازش تصحیحات رادیومتریک، اتمسفری و هندسی بر روی تصاویر اعمال گردید. آنگاه به منظور اعتبارسنجی و شناخت اولیه از منطقه شاخص های پوشش گیاهی نرمال شده(ndvi) و خاک بایر (bi) استخراج گردید. با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال، نقشه های کاربری و پوشش اراضی برای چهار سال موردمطالعه تهیه شد که بررسی و ارزیابی ماتریس خطای نتایج طبقه بندی نشان از دقت نسبتاً بالایی داشت. پس از اطمینان از صحت طبقه بندی اقدام به استخراج نقشه های تغییرات کاربری و پوشش اراضی گردید و میزان تغییرات حادث شد? هریک از طبقات و تبدیل به سایر طبقات دیگر به دست آمد. نتایج نشان داد در تمامی طبقات تغییرات قابل توجهی در این سال ها در منطقه اتفاق افتاده است. در مرحل? بعد جهت تکمیل داده های دبی، بارش و دما، با استفاده روش های غیر گرافیکی و نیز درون یابی، داده های ناقص تخمین زده شد و برای اطمینان از صحت یا همگنی نیز آزمون ران تست بر روی داده ها اجرا گردید. سپس به بررسی رفتار دبی و بارش و نیز دما و بارش در طی این دوره پرداخته شد. آنگاه به منظور برآورد حجم رواناب حوضه ابتدا لای? گروه های هیدرولوژیکی خاک با استفاده از لایه های شیب، کاربری و پوشش اراضی و لیتولوژی تهیه گردید و مشخص شد که بیشترین مساحت حوضه تحت پوشش گروه c قرار دارد. با به کارگیری این لایه، نقش? شمار? منحنی و نگه داشت سطحی برای چهار تصویر استخراج گردید. در این مورد نیز نتایج نشان داد که به استثنای سال 1993 روند شمار? منحنی در منطقه روبه افزایش و بالطبع آن نگهداشت سطحی روبه کاهش است. سپس با استفاده از معادل? سازمان حفاظت خاک آمریکا(scs) و بارش شبیه سازی شد? 100میلی متری، حجم رواناب حوضه برای هریک از سال ها برآورد گردید. بدون در نظر گرفتن سایر پارامترهای موثر بر رواناب حوضه، نتایج نشان داد که افزایش یا کاهش حجم رواناب خروجی با چگونگی تغییرات کاربری و پوشش اراضی همخوانی دارد، بخصوص تغییرات در طبقات اراضی بایر و اراضی مرتعی که بیشترین تأثیر را در نوسان حجم رواناب در تمامی سال های موردبررسی داشته است.