نام پژوهشگر: حسین کریم زاده

امکان سنجی توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی استان تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1392
  احمد کیانی   شاپور ظزیفیان

صنعتی سازی روستا یکی از راهبردهای توسعه در جهت افزایش درآمد روستاییان، ایجاد اشتغال در مناطق روستایی، افزایش توازن منطقه ای، کاهش مهاجرت روستاییان به مناطق شهری و... می باشد که مکان یابی و انطباق صنایع با پتانسیل های مناطق روستایی منجر به تحقق اهداف توسعه می گردد. صنایع تبدیلی کشاورزی، یکی از انواع صنایع روستایی می باشد که با توجه به پتانسیل های عمده کشاورزی در کشورمان از جایگاه ویژه ای در توسعه روستایی برخوردار می باشد. در صورتی که این صنایع با توجه به مولفه های مکان یابی و پتاسیل های موجود در مناطق مستقر شوند، می توانند موجب تحقق اهداف توسعه روستایی شوند. استان تهران که تا پایان سال 1391 حدود 135 واحد صنایع تبدیلی کشاورزی در آن، فعالیت داشته اند از این امر مستثنی نمی باشد. این تحقیق با هدف امکان سنجی صنایع تبدیلی کشاورزی در استان تهران تدوین شده است تا ضمن شناسایی مکان های مناسب جهت استقرار صنایع، موقعیت فعلی این صنایع با مکان های شناسایی شده مطابقت داده شود. در این تحقیق، 5 معیار اصلی (زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی، سیاستی و جغرافیایی) که شامل 24 زیر معیار جهت مکان یابی صنایع تبدیلی کشاورزی در استان تهران شناسایی و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) و به کارگیری نرم افزار expert choice 11 اولویت بندی شدند. سپس اطلاعات حاصله با استفاده از نرم افزار arc gis10 در قالب 14 لایه اطلاعاتی روی نقشه استان پیاده شدند تا در نهایت، مکان های مناسب جهت استقرار صنایع تبدیلی روی نقشه مشخص و با لایه محل فعلی صنایع فعال در سطح استان مطابقت داده شدند. نتایج تحقیق نشان داد که حدود 85 درصد از صنایع در موقعیت های مناسب تا کاملا مناسب و 5 درصد در مکان های نسبتا مناسب و 10 درصد باقی مانده در مکان های نسبتا نامناسبی مستقر شده اند.

نقش گردشگری روستایی در توسعه روستاهای شهرستان دره شهر با تأکید بر کارآفرینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  سعید شیخی   حسین کریم زاده

امروزه یکی از شناخته¬شده¬ترین راهبرد¬های غیر سنتی برای توسعه، گردشکری و فرصت¬های مربوط به آن در زمینه کارآفرینی است. یکی از اشکال گردشگری، گردشگری روستایی می¬باشد، نقش گردشگری در توسعه روستایی در اصل از نوع اقتصادی بوده و برای توسعه روستایی حائز اهمیت است. از آنجایی¬که گردشگری عمدتا متضمن تشکیلات کوچک اقتصادی است. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، شهرستان دره شهر در استان ایلام بوده که دارای 93 روستا با 34288 نفر جمعیت براساس سرشماری سال 1390 می¬باشد. جامعه آماری این تحقیق دوگروه مردم محلی و گردشگران می¬باشد. با توجه به بالا بودن تعداد روستاها و محدودیت زمان و هزینه انجام این پایان نامه از بین روستای موجود در این شهرستان 7روستا با 1377 خانوار که به سبب دارا بودن جاذبه گردشگری قابل توجه، بهتر می¬توانند نماینده همه مناطق گردشگری روستایی شهرستان باشند انتخاب و پرسشنامه¬های موردنظر در آنها تکمیل گردید. با توجه به همگونی و تجانس جامعه روستایی شهرستان دره شهر، حجم نمونه با در نظر گرفتن این ویژگی و نوع تحقیق 5 درصد از جمعیت خانوارهای روستاها یعنی 66 نمونه برای مطالعه مشخص و سهم هر روستا برای تکمیل پرسشنامه مشخص شد و برای تعیین حجم نمونه گردشگر از فرمول n=(t^2 pq)/d^2 استفاده شد که با توجه به این فرمول تعداد نمونه گردشگر برابر با 73 نفر می¬باشد. پس از تجزیه و تحلیل پرسشنامه به آزمون فرضیات پرداخته شد که نتایج آزمون تی تک نمونه¬ای برای فرضیه اول نشان داد که گردشگری در منطقه مورد مطالعه باعث بهبود درآمد اقتصادی مردم شده است اما در حد خیلی کم بوده و برای فرضیه دوم نیز از همین آزمون استفاده شد که نتایج حاصله حاکی از آن است که تسهیلات و زیرساخت¬های گردشگری در منطقه در وضع نامطلوب است و در نهایت با استفاده از آزمون رتبه¬ایی فریدمن و رگرسیون خطی مشخص شد که برای فرضیه سوم در بین عوامل موثر در کارآفرینی بخش گردشگری روستایی شهرستان دره شهر، عامل اقتصادی_ اجتماعی از بقیه عوامل تأثیرگذاری بیشتری دارد.

یکپارچه سازی اراضی زراعی و نقش آن در توسعه ی روستایی (نمونه ی مورد مطالعه: روستاهای شهرستان بستان آباد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  محمد محسن زاده   محمد ظاهری

فعالیت دربخش کشاورزی و زیر بخش های آن پیوسته درتأمین زمینه ی توسعه ی روستاهای کشور نقش مهمی بر عهده داشته است، در حال حاضر کشاورزی عامل و یا فعالیت مهمی برای اشتغال و تأمین امنیت غذایی در بسیاری از روستاها بشمار می رود. در واقع، شیوع یا رواج فقر در بین خانوارهای روستانشین موجب تأکید مضاعف بر اهمیت و جایگاه تولید مواد غذایی و پاسخگویی به نیازهای اولیه غذایی توسط خود آنان شده است. یکی از مهم ترین مشکلات اقتصادی بخش کشاورزی در گذشته و حال پایین بودن سطح درآمد روستائیان بوده است، که این خود یکی از عوامل عدم توسعه اقتصادی در روستاها و بسیاری از نابسامانی ها نظیر: فقر، بیکاری و نابرابری بین شهر و روستا می باشد. بخش کشاورزی به رغم دارا بودن قابلیت های بالقوه با موانعی روبروست. در جهت رفع این موانع، طرح های مکانیزاسیون کشاورزی، روش های نوین آبیاری و در نهایت طرح یکپارچه سازی اراضی همگی در این راستا شکل گرفته است. در این میان طرح یکپارچه سازی اراضی با توجه به اهمیت آن به عنوان طرح بنیادین از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چراکه خرد بودن اراضی کشاورزی و توزیع این اراضی به قطعات کوچک بین بهره برداران خود مانع بزرگی بر سر راه اجرای طرح های متعدد کشاورزی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است. جامعه ی آماری مورد مطالعه روستاهای عین الدین، حاج آقا، اشدلق علیا و کردکندی با 2525 خانوار، واقع در شهرستان بستان آباد واقع در استان آذربایجان شرقی می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول تعدیل شده ی کوکران محاسبه شده که شامل 182 خانوار روستایی می باشد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار spss و excel صورت گرفته است. روش تحلیل آمار استنباطی مورد استفاده ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر می باشد. نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد؛ همبستگی قوّی بین سرمایه ی اجتماعی و گرایش به یکپارچه سازی اراضی وجود دارد، در عین حال همبستگی نسبی بین درآمد روستائیان و گرایش به یکپارچه سازی اراضی را نشان می دهد. همچنین تحلیل مسیر مشخص کرد که تأثیرگذارترین عامل بر گرایش به یکپارچه سازی اراضی زراعی، عامل سرمایه ی اجتماعی می باشد.

تحلیل نابرابری های فضایی بر پایه شاخص های اجتماعی در شهرهای میانه اندام ( نمونه موردی: شهر میاندوآب)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  خسرو رحمتی   بهمن هادیلی

تحولات فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی قرن 19 و 20 متاثر از مدنیسم، گسترش سریع شهرها و پیدایش کلان¬شهرها را موجب شده و تغییرات بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی – کالبدی آن¬ها به وجود آورده است؛ لذا در اثر رشد فزاینده شهرها، گسترش فیزیکی شهر و عدم توزیع عادلانه و برابر خدمات و امکانات، در مناطق مختلف شهر صورت گرفته است. چنین وضعیتی سنخیتی با رشد زیر ساختهای شهری ندارد و ظهور بحرانهای اجتماعی و مشکلات پیچیده کالبدی – فضایی را در پی دارد. از این رو پرداختن به موضوع عدالت فضایی و به تبع آن نابرابری فضایی در مباحث شهری اهمیت بسزایی یافته است. چرا که عدالت و بی عدالتی در فضا نمایان می شود و تشدید و ادامه این روند جدایگزینی اجتماعی و مسکونی را به دنبال دارد از این رو تجزیه تحلیل و بر هم کنش میان فضا و اجتماع در فهم بی عدالتی اجتماعی و نحوه تنظیم سیاست های برنامه¬ریزی برای کاهش یا حل آن ضروری و عامل مهمی در پایداری زندگی شهری است. این پژوهش به تحلیل نابرابری¬ فضایی در شهر میاندوآب با توجه به شاخص¬های اجتماعی در بازه زمانی 1390 پرداخته است. در این راستا شاخص¬های اجتماعی را در قبال شاخص¬های کالبدی(مسکن) و اقتصادی مورد بررسی قرار داده¬ایم. بر این اساس روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ روش¬گردآوری داده¬ها توصیفی ـ تحلیلی ـ تطبیقی و به لحاظ هدف کاربردی است. و برای بررسی وضعیت نابرابری همچنین شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری از مدل¬های آمار فضایی (spatial statistics tools)، تحلیل لکه¬های داغ (hot spot analysis) و خود همبستگی فضایی(autocorrelation morans i) در نرم افزارarc/gis استفاده شده است؛ ؛ شاخص سازی در نرم افزار excel صورت گرفته است و اطلاعات برای تحلیل و ترسیم نقشه بهarc/gis فراخوانی شده¬اند. نتایج نشان می¬دهد که در این سال بلوک¬هایی که دارای شاخص¬های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی خیلی محروم هستند 121 بلوک از مجموع 1660 بلوک شهری را به خود اختصاص داده اند که معادل 7% درصد است که در حاشیه شهر تمرکز دارند و مربوط به روستاهای ادغام شده در شهر هستند. بلوک¬های محروم با 21% درصد و تعدادی معادل 346 بلوک مربوط به حواشی شهر و باز همان روستاهای اطراف شهر هستندکه در سال¬های اخیر(20 سال گذشته) جزو بافت و کالبد شهر شده¬اند. بلوک¬های با شاخص¬های متوسط 435 مورد می¬باشند که به لحاظ درصدی 26% درصد را دارا هستند و هم در مرکز و هم حاشیه شهر تمرکز دارند. بالاترین درصد و تعداد را در این بین بلوک¬های برخوردار به خود اختصاص داده¬اند، 537 بلوک که 33% درصد بوده و همانطور که انتظار می¬رفت در مرکز و همچنین بافت ضلع شرقی شهر در کنار رودخانه زرینه رود استقرار دارند. و در نهایت بلوک¬هایی که بالاترین مقدار از شاخص¬های سه گانه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را دارا بوده¬اند، بلوک¬های کاملاً برخودار هستند که با تعداد 221 مورد و 13% درصد از مجموع در مرکز شهر و لکه¬ای از آن در بافت حاشیه رودخانه به چشم می¬خورد. یافته¬های حاصل از تجزیه و تحلیل داده¬ها نشان داد که الگوی پراکنش نابرابری فضایی در شهر میاندوآب از مدل خوشه¬ای تبعیت می¬کند. خوشه¬های محروم در این بررسی در حاشیه¬ها و خوشه¬های برخوردار به مرکز گرایش و تمایل شدیدتری دارند که این وضعیت حاکی از وجود فاصله طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخوداری از شاخص¬¬های مورد بررسی در سال 1390است.

الگوسازی فضایی مراکز دهستان شهرستان ارومیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  مرتضی نبی زاده   شاپور ظریفیان

انسان ها از دیرباز سعی داشته اند تا در پهنه طبیعت به گونه ای استقرار یابند که حداکثر استفاده از محیط و منابع طبیعی را داشته باشند. استقرار سکونتگاه های انسانی در کنار رودخانه، راه های ارتباطی و در بستر دلتاها بیانگر این مدعاست. در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه سرزمین، یکی از مسائل اساسی مورد توجه برنامه ریزان، شناسایی مناطق مناسب به منظور استقرار و توسعه انواع فعالیت ها و سکونتگاه های مرکزی است. توزیع نامناسب و نبود توجه به ظرفیت های محیطی از جمله معضلات الگوی فضایی استقرار مراکز از جمله دهستان ها می باشد زیرا که استقرار بهینه مراکز دهستان، موجب امکان ارائه خدمات بهتر توسط دولتها و دسترسی آسان روستاییان به خدمات و صرفه اقتصادی می شود و نیز پایداری توسعه روستایی را تضمین می کند. این پژوهش در نظر دارد با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و با توجه به مولفه های موثر در مکان یابی مراکز دهستان و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis)، مکان های مناسب برای استقرار مراکز دهستان در شهرستان ارومیه را شناسایی و بصورت نقشه هایی ارائه دهد و با وضعیت موجود مراکز دهستان مقایسه کند. برای این منظور از نرم افزارexpert choice استفاده می شود.

بررسی و تحلیل اثرات زیست محیطی گسترش پراکنده شهری مطالعه موردی: شهر هادیشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  رحیمه صبوری   حسین کریم زاده

در دهه های اخیر شهر ها به شکلی بی برنامه رشد کردند و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیدند یا توسعه آنها در قطعاتی مجزا، بدون برنامه ریزی، جسته و گریخته بود، این معضل به الگوی گسترش یا پراکنش افقی شهری(sprawl) معروف گردیده و به موازات این الگوی گسترش شهری اراضی کشاورزی پیرامون با تغییر کاربری مواجه شده اند. شهر هادیشهر که یکی از شهر های استان آذربایجان شرقی و در بخش مرکزی شهرستان جلفا واقع شده ، نیز مانند سایر شهرها در طول دهه های اخیر رشدی نامتوازن و به شکلی پراکنده داشته است، بطوریکه این رشد باعث آثار زیست محیطی مخربی همانند از بین رفتن اراضی کشاورزی مرغوب و... شده است.

تحلیل اثرات گردشگری خانه های دوم در بهبود کیفیت زندگی ساکنان روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان سقز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1394
  فرانک مردانی   حسین کریم زاده

ازجمله الگوهای گردشگری در نواحی روستایی، گردشگری خانه های دوم است. گردشگری خانه های دوم همانند دیگر انواع گردشگری دارای آثار مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ذهنی است. تأثیر این نوع گردشگری بر کیفیت زندگی ساکنان روستایی می تواند ازجمله این اثرات باشد. در این راستا هدف پژوهش بررسی و تحلیل اثرات گردشگری خانه های دوم در بهبود کیفیت زندگی ساکنان روستایی در نواحی روستایی شهرستان سقز است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است و از کتب خارجی و داخلی و مقالات و سایت های اینترنتی در جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.