نام پژوهشگر: حسین اترک
سیده خدیجه تقوی مجید ملایوسفی ملایوسفی
روانشناسی دین از جمله شاخه های میان رشته ای است که به مطالعه ی علمی دین از منظر روانشناسی می-پردازد. مباحث بسیار متنوعی در این زمینه مطرح شده است که در این بین منشأ و خاستگاه دین یکی از مباحث بسیار مهمی است که در این دسته از مطالعات دین پژوهی جای می گیرد. یکی از کسانی که در زمینه ی روانشناسی دین و بالأخص منشأ و خاستگاه دین نظرات درخور و شایسته ای را مطرح کرده است کارل گوستاو یونگ روانپزشک سوئیسی است. نگاه مثبت وی نسبت به دین باعث شده است که نظرات ارزشمندی را دراین زمینه ها مطرح سازد و در نتیجه این دیدگاه ها و نظرات مورد توجه و اقبال بسیاری از اندیشمندان قرار گیرد. او معتقد است که دین از نهاد ناخودآگاه بشر تراوش می کند و حقیقت دین جزء اموری است که در روان ناخودآگاه بشر به طور فطری و طبیعی وجود دارد. در نتیجه این امر را به عنوان یک واقعیت باید در نظر گرفت که دین در نزد وی به عنوان امری است که بدون اینکه سینه به سینه نقل شود در همه جا و در همه ی زمان ها یافت می شود بنابراین از نظر وی انسان ها ذاتاً خداجو هستند. اما با وجود نظرات در خور و شایسته ی یونگ در زمینه ی منشأ دین، عده ای از اندیشمندان نقدهایی هم بر وی گرفته اند، که این انتقادات را می توان در 4 دسته جای داد که عبارت است از: نقد مبانی روانشناختی، نقد مبانی روش شناختی، نقد مبانی عقلی و فلسفی و در نهایت نقد لوازم و نتایج نظریه ی وی می باشد. درباره ی مبانی روانشناختی وی ایرادات وارده عبارت است از: انتقاد بر مبحث کهن الگو و ضمیر ناخودآگاه، غیر واقعی بودن خدا در اندیشه ی یونگ، فروکاستن دین به تجربه ی دینی و ... اشاره کرد. درباره ی نقد مبانی روش شناختی وی می توان به: تفسیر طبیعت گرایانه ی وی درباره ی دین اشاره کرد. در مورد نقد مبانی عقلی و فلسفی وی می توان به عدم وجود مبانی عقلی متقن، مشکلات فلسفی وی و درباره ی نقد لوازم و نتایج اندیشه ی یونگ می توان به: خلط میان منشأ دین و دینداری، سودمندی همسان همه ی ادیان و در نهایت به فروکاستن دین به یک امر صرفاً ذهنی اشاره کرد. این رساله در صدد این است تا به ذکر مباحثی درباره ی منشأ دین به طور عام و از دیدگاه کارل گوستاو یونگ به طور خاص بپردازد. واژگان کلیدی: روانشناسی دین، منشأ دین، یونگ، ناخودآگاه، کهن الگوها