نام پژوهشگر: علی غنایی
مهسا احمری جواد صالحی فدردی
پژوهش حاضر شامل دو مطالعه است. مطالعه اول، سوگیری توجه نسبت به جلوه های تهدیدکننده اجتماعی را در مبتلایان به اضطراب اجتماعی (میانگین سن = 90/21 و انحراف استاندارد = 90/1) (30=n) و بهنجار (میانگین سن = 30/21 و انحراف استاندارد = 10/2) (30=n) توسط آزمون سنجش سوگیری توجه نسبت به جلوه های هیجانی، مقایسه کرد. نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، مبتلایان به اضطراب اجتماعی در سه شکل سوگیری توجه که شامل: (الف) تسهیل توجه به تهدید، (ب) اجتناب توجه، (ج) تاخیر در رهاسازی توجه به محرک های تهدیدکننده اجتماعی به طور معناداری از گروه سالم متفاوتند. مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی نسبت به تهدیدهای اجتماعی گوش بزنگی نشان می دهند و در طی ارایه محرک های چهره حاوی بار هیجانی منفی از رهاسازی توجهشان از تهدید ناتوان هستند. مطالعه دوم، اثربخشی برنامه نوین آموزش کاهش سوگیری توجه به تهدید را، به عنوان نوعی مداخله شناختی برای کاهش سوگیری توجه و بهبود شاخص های درمانی افراد مضطرب اجتماعی، بررسی کرد. شرکت کنندگان (30=n) که همگی اضطراب اجتماعی بالا داشتند، به طور تصادفی به گروه آزمایش (دریافت تمرین اصلی) و درمان نما (دریافت تمرین ساختگی) تقسیم شدند و بر روی همه آنها پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری انجام شد. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه درمان نما، گروه آموزش بعد از اتمام برنامه، سوگیری توجه کمتری را نسبت به محرک های تهدیدآمیز نشان دادند؛ بعلاوه، علائم اضطراب اجتماعی آنها کاهش یافت. به طورخلاصه، (الف) افراد مضطرب اجتماعی با گوش بزنگی بیشتر نسبت به تهدید های اجتماعی در محیط و مشکل در رهاسازی توجه نسبت به محرک های تهدیدآمیز اجتماعی، احتمالاً تحریفات شناختی ای را تجربه می کنند که باعث بزرگ تر شدن سطوح دریافتی تهدید در محیط می شود و در تداوم و تشدید اضطراب اجتماعی نقش دارند؛ و (ب) آموزش کاهش سوگیری توجه به تهدید با کاهش این سوگیری توجه می تواند در کاهش علائم اضطراب اجتماعی موثر باشد.
فاطمه مومنی محمدسعید عبدخدایی
هدف ازانجام این پژوهش بررسی رابطه هوش معنوی و سبکهای شناختی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بوده است.به همین منظور تعداد320 نفر(از بین 1900دانش آموز)از دبیرستان های شهرستان شهربابک به روش چندمرحله ای انتخاب شدند.ابزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش عبارت بودند از:پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان ـ جینکز، پرسشنامه سبک شناختی کلب، پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده و همکاران. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد. برای آزمون سوالات از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و خودکارآمدی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد به نظر می رسد افرادی که از هوش معنوی بالایی برخوردارند؛ به نوعی به توانمندی ها و کفایت شناختی خویش ایمان و اعتقاد دارند و همین احساس منجر به تلاش آنها در عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی بالای آنها می شود. وبین میزان هوش معنوی در سبک های مختلف شناختی تفاوت معنی دار وجود دارد به گونه ای که دانش آموزان با سبک همگرا دارای بالاترین میزان هوش معنوی و دانش آموزان دارای سبک واگرا دارای پایین ترین میزان هوش معنوی بودند و همین تفاوت در زمینه سبک های شناختی افراد را از لحاظ تحصیلی از یکدیگر متمایز می کند. همچنین بین میزان خودکارآمدی دانش آموزان در سبک های مختلف شناختی تفاوت معنی دار وجود دارد به این ترتیب که دانش آموزان با سبک شناختی انطباق یابنده دارای بالاترین میزان خودکارآمدی و دانش آموزان دارای سبک واگرا دارای پایین ترین میزان خودکارآمدی بودند. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد از بین متغیرهای هوش معنوی و مولفه های سبک های شناختی، به ترتیب هوش معنوی و مولفه سبک شناختی انطباق یابنده نقش بیشتری را در خودکارآمدی تحصیلی دارند. با توجه به اینکه خودکارآمدی تحصیلی با هوش معنوی ارتباط دارد، می توان با افزایش هوش معنوی از طریق اعمال روش های مناسب و غنی کردن محیط پرورشی، خودکارآمدی تحصیلی را افزایش داد.
علی صنعتگرقوچانی حسین حسن آبادی
کلید واژه ها :تیپ های شخصیتی – مربیان موفق – یوفا – کنفدراسیون فوتبال آسیا – مربیان اروپایی ، آسیایی چکیده: فیفا وکنفدراسیون های فوتبال قاره های مختلف درجهان سالانه با صرف هزینه های هنگفت به دنبال افزایش احتمال موفقیت مربیان می باشند.کشورمانیز ازاین مقوله مستثنی نیست.پژوهش حاضر به منظوربررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی وموفقیت مربیان فوتبال اروپایی وآسیایی انجام گرفت.تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد.ابزاربکارگرفته شده دراین تحقیق پرسش نامه سنجش شخصیت تیپ نمای مایرز- بریگز، فرم g می باشد و برای سنجش موفقیت مربیان به دلیل عدم وجود پرسش نامه در این زمینه، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. تعداد جامعه آماری دراین تحقیق 400 نفر ازمربیان فوتبال بود که شامل200 نفرمربی اروپایی و200 نفرمربی آسیایی می شدند. براساس نمودارها و جداول این نتیجه حاصل شد که بیشترین فراوانی مربوط به تیپ های شخصیتی estj (برونگرای حسی متفکر منضبط)، istj(درونگرای حسی متفکر منضبط)، entj (برونگرای شهودی متفکر منضبط) و intj (درونگرای شهودی متفکرمنضبط) می باشد و این موید این نکته است که اکثر مربیان موفق در سطح اروپا و آسیا دارای این چهار تیپ شخصیتی می باشند. بیشترمربیان آسیایی درتیپ estj قرارگرفتند که تعداد آنها 44 نفربود وسپس درتیپ istj متمرکز هستند که تعدادشان 15 نفر می باشد، بیشترین تمرکزمربیان اروپایی درتیپ هایestj وistj می باشد که 18 نفر درهرتیپ قرارگرفتند.نتایج نشان داد که بین تیپ های شخصیتی مربیان فوتبال اروپایی وآسیایی تفاوت معنی داری وجوددارد. با توجه به معنی داربودن تفاوت میانگین ها درموفقیت ، مربیانی که دارای تیپ های entj وintj بودند ازمربیانی که دارای تیپ شخصیتی istj و estj هستند موفق ترند ومیزان موفقیت مربیان اروپایی بیشترازمربیان آسیایی بود.درضمن مشخص گردید بین تیپ شخصیتی entj و estj وتیپ شخصیتی estj و intj ودرنهایت بینistj وintj هم تفاوت معنی داری وجوددارد. هم چنین مشخص گردید بین تیپ های شخصیتی وموفقیت مربیان اروپایی وآسیایی رابطه معنی داری وجوددارد.بین تیپ های شخصیتی entj,intj و istj با موفقیت مربیان اروپایی وآسیایی رابطه معنی داری وجودداردامابین تیپ شخصیتی estj وموفقیت رابطه معنی داری وجودندارد. معیار موفقیت دراین تحقیق شاخص هایی مثل سابقه قهرمانی درلیگ ، سابقه مربیگری درتیم های ملی، گذراندن دوره های مربیگری درسطوح بالا بود. امضا استاد راهنما
فرزانه کردی تمندانی علی غنایی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توانبخشی روانشناختی به روش دوسا (dohsa- hou) بر عملکرد حرکتی و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان مبتلا به نقص توجه – فزون کنشی (adhd) شهر زاهدان انجام شده است. روش:پژوهش حاضر روش نیمه تجربی می باشد که با پیش¬آزمون، پس¬آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ¬آماری پژوهش کلیه کودکان نقص توجه – فزون کنشی مراجعه کننده به کلینیک¬ها و مراکز درمانی شهر زاهدان که دارای پرونده و تشخیص روانپزشک و روانشناس می¬باشند.در این پژوهش با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس تعداد 30 کودک 9-7 سال مبتلا به نقص توجه- فزون کنشی که در مراکز مشاوره و روانشناسی شهر زاهدان دارای پرونده بودند، انتخاب شدند و سپس 15 کودک به تصادف در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدندو در پایان هم در مرحله پس¬آزمون و پیگیری نیز این ارزیابی صورت گرفت. مدت دوره درمان دوسا (dohsa- hou) در گروه آزمایش 12 جلسه که به صورت هر هفته سه جلسه ی 45 دقیقه ای انجام شد و پیگیری یک ماه بعد از پس¬آزمون انجام گرفت. یافته:داده¬های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss-19 و آزمون-های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری mancova) تجزیه و تحلیل گردید. یافته¬های حاصل از تحلیل نشان داد توانبخشی روانشناختی به شیوه دوسا (dohsa- hou) باعث افزایش عملکرد حرکتی و بهبود خودکارآمدی در روابط با همسالان کودکان نقص توجه – فزون کنشی (adhd) شد (01/0p?). نتیجه گیری:از آنجائی که کودکان adhd به دلیل ضعف عملکرد حرکتی از طرف همسالان خود طرد می¬شوند، توانبخشی روانشناختی به شیوه دوسا (dohsa- hou)، درمانی موثر بر بهبود عملکرد حرکتی و خودکارآمدی در روابط با همسالان کودکان adhd می¬باشد
زکیه بیدکی علی غنایی
هدف از این پژوهش «اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب امتحان و کمال گرایی دانشجویان دختر دانشگاه کوثر بجنورد» انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است، که از بین دانشجویان دختر دانشگاه کوثر بجنورد به تعداد 16 نفر و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل انتخاب شدند. با اجرای آزمون کمال گرایی هیل و اضطراب ابوالقاسمی در دو مرحلة پیش آزمون و پس آزمون، و طرح درمانی ذهن آگاهی مطابق با پروتکل، طی یک ماه و هفته ای 2 جلسه، در مجموع 8 جلسه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته¬ها: تحلیل داده¬ها نشان داد که بین میانگین نمره¬های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<)، به نحوی که آموزش روان درمانی گروهی ذهن آگاهی موجب بهبود کمال گرایی و کاهش اضطراب در گروه آزمایش شده است. بحث و نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی می¬تواند منجر به کاهش اضطراب امتحان و همچنین بهبود سطح کمال¬گرایی در افراد شود. لذا به منظور افزایش سطح سلامتی و توانمندی و همچنین پیشگیری از مسائل متأثر از اضطراب امتحان، این روش مداخله را می¬توان مورد استفاده قرار داد.
حمید ناصریان حسین کارشکی
پرخاشگری از شایعترین مشکلات کودکان و نوجوانان است و از عوامل تأثیر گذار بر آن، سبک های دلبستگی است. بررسی چگونگی رابطه بین این دو متغیر و نقش فرایندهای میانجی این رابطه، نیز حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، بررسی نقش سوگیری های اسناد و خصومت در میانجی¬گری رابطه سبک¬های دلبستگی و پرخاشگری نوجوانان است. . نتایج حاصل از اجرای تحلیل داده ها نشان داد که رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی، سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، سبک دلبستگی اجتنابی و خصومت؛ مثبت و معنادار و رابطه همبستگی بین بقیه متغیرهای پژوهش پایین و از لحاظ آماری معناداری نیست. در مدل¬های علی، رابطه ی سبک-های دلبستگی و پرخاشگری با میانجی گری سبک اسناد و خصومت، مسیر غیر مستقیم سبک اسناد منفی مورد تایید و بقیه مسیرها معنادار نبود.